بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
بسم الله الرحمن الرحیم
اسلاید 2 :
موضوع : مقایسه معماری زیگورات چغازنبیل با نمونه های مشابه در بین النهرین
اسلاید 4 :
مقدمهدراین مجموعه سعی شده است با مطالعه کتابها مقالات متعدد به معرفی مقایسه معماری زیگورات چـغازنبیل با نمونه های مشابــه در بین النهرین پـرداخته شود در مورد فلسفه پیدایش زیگورات ها در ایران و بین النهرین توضیحاتی داده شده اسـت که زیگورات چه نوع بنایی است و هـدف از ساخـت ایـن نوع ساختمانها یـا معابد چیـست . چغازنبیل در دوره عیلام میـانی در قرن 13 قبل از میلاد ، توسط اونتاش گال در شهر دور اونتاش ساخـته شـده اسـت . دور اونتاش یک شهر مذهبی اسـت و در دوره شکوفـایی و تـولد دوباره عـیلامی ساخته شده است و قبل از پایان یافتن سلسله خاندان پادشاهی تحـت ضـربات دشمـن رنـگ میبازد. در ایـن مجـموعه بـه مـعـرفی بـناهای داخل حـصارهای چغازنبیل و معماری انها و مواد ومصالح به کار رفته ونوع ساختار چغازنبیل پر داخته شده است.و همچنین چند نمونه از زیگوراتهای بین النهرین معرفی شـده ، در مـورد نـوع ساخـتار انهـا وطبـقات ومـواد مصـالح و پلـکانهای توضـیحاتی داده شده است .
اسلاید 5 :
فلسفه بیدایش زیگوراتدر ميان معابد و بناهاي دنياي باستان، زيگورات ها يكي از شگفت انگيزترين آثار بر جاي مانده هستند كه در منطقه میان رودان يا بين النهرين و همچنین در داخل ايران امروزي قرار گرفته اند. عظمت اين ساختمان ها و ساختار معماري آنها، هميشه براي انسان امروزي عجيب و رمز آلود بوده است. فلسفه پيدايش زيگور ريشه واژه زيگورات به واژه ي «زيقوره» در زبان الكدي، يكي از زبانهاي بين النهرين باز مي گردد و به معناي بلند و بر افراشته ساختن است. زيگوراتما ساختمانها و معابد پلكاني شكل هستند كه مانند هرم، هر طبقه ي بالايي نسبت به طبقه پايين تر خود مساحت كمتري دارد. برروی وجوه اين هرم هاي بزرگ، پله هايي براي رسيدن به آخرين طبقه وجود دارد.در اخرین طبقه بعضي از زيگوارتما، ساختمان مكعبي شكل وجود داشته كه احتمالاً محل برگزاري نيايش بوده است. حدس و گمان هاي مختلفي در مورد فلسفه وجودي اين معابد عظيم وجود دارد. رايج ترين تصور در مورد زيگورات آن است
اسلاید 6 :
كه اين معابد در حقيقت پلكاني بزرگ براي رسيدن به خدا يا خدايان مورد پرستش مردمان آن شهر بوده اند پله اي در ابعاد غير قابل تصور كه از يك سو انسان از آن بالا مي رفته و از سوي ديگر خدا از آن پايين مي آمده تا در اخرين طبقه و آنجايي كه معبد قرار داشته انسان و خدا يكديگر را ملاقات كند. با اين حال زيگورات محلي براي نيايش هاي عمومي نبوده بلكه خانه اي براي خدايان بوده است و معمولاً افراد مانند كاهن ها يا پادشاه مي توانستند از آن صعود كنند. زيگراقما ساختمانهاي توپر آجري و خشتي هستند و درون خالي نيستند بلكه هر طبقه تا پايين و روي زمين ادامه دارد. در شهرهاي ميان رودان ، زيگورات بزرگترين و مشخص ترين ساختمان آن شهر بوده است. ارتفاع بعضي از اين ساختمانها به پيش از چهل متر نيز مي رسيده است. معمولاً اين معابد در ميان ساير معابد و ساختمانهاي مقدس ديگر ساخته مي شدند و يك مجموعه به هم پيوسته را تشكيل مي دادند. دلتنگي هاي قومي براي كوه هاي شرق حدسيات ديگري نيز در مورد زيگورات مطرح است. برخي بر اين باورند كه ساختمان اين كوه هاي عظيم خشتي در دشت هاي جنوب ايران و منطقه ميان رودهاي دجله و فرات، كه منطقه اي است بدون پستي و بلندي، ياد آور كوه هاي سر به فلك كشيده فلات ايران است.
شايد سازندگان زيگورات ها، دلتنگي و يا خاطره قومي خود را از كوه هاي مقدس داخل فلات ايران كه مي توانستند خاستگاه و سرزمين اصلي آنان باشد، با ساختمان اين قطعه هاي بلند آجري نشان داده اند. هر چه كه هست، زيگورات نشان دهنده محترم و مقدس بودن ارتفاع و بلندي در ذهن سازندگان آن است. نخستين نمونه هاي شناخته زيگورات را مربوط به پنج هزار پيش مي دانند. يكي از قديمي ترين زيگورات كشف شده، زيگورات شهر اور (ur) در بين النهرين است. در حدود 30 زيگورات در منطقه ميان رودان و فلات ايران شناسايي شده است. از اين ميان برخي از آنها را قطعيت زيگورات مي دانند و برخي ديگر از روي متون ادبي، مذهبي و تاريخي بر جاي مانده يه حدس و گمان شناسايي مي كنند، بين چهار زيگورات در ايران وجود دارد. زيگورات سيلك كاشان – زيگورات چغازنبيل و و زيگورات ده نو و جيرفت . زيگورات چغازنبيل بزرگترين معبد بر جاي مانده از اين گونه است.
اسلاید 7 :
تاريخچه و موقعيت عيلاميان :بخشي از ساكنان بومي فلات ايران براي نخستين بار از اواخر هزاره چهارم قبل از ميلاد در جلگه هاي بين زاگرس و شرق بين النهرين در دشتهاي رسوبي خوزستان كه يكي از كهن ترين مناطق فرهنگي ايران است و سرزمين خدايان لقب گرفته بود. قديمي ترين سيستم حكومتي را ابداع كردند و امپراطوري عظيم عيلام را بوجود اوردند، اين مردمان شهرهاي قديمي جهان را پايه ريزي كردند و قديمي ترين پايتختهاي جهان را بنيان گذاردند. عيلاميان در جنوب و جنوب غرب ايران يكي از اقوام متمدن تر نسبت به بقيه اقوام ايراني بودند. علاوه بر شوش ساير ياتختهاي عيلاميان كه در كتيبه ها ثبت شده است عبارتند از:ايلات «اوان» در شمال غرب شوش كه احتمالاً شوشتر امروزي بوده است. از حدود 2700 ق م . تا 2200 ق م مي باشد. ايالت «سيماش» در شمل شرقي دشت خوزستان كه احتمالاً خرم آباد امروزي است. ايالت «انزان» در شرق و جنوب شرقي دشت خوزستان كه احتمالاً فارس امروزي است. بقاياي اين شهرها نمونه هاي بارز شهرسازي و نخستين شهرهاي سازمان يافته دنيا هستند. از وقايع بسيار مهم دوران عيلاميان اختراع خط ميخي ايلامي كه در اواخر هزاره چهارم ق م. به صورت گل نوشته و آجر كتيبه دار و يا اشيا ديگر بخشي از ميراث مكتوب ما را تشكيل مي دهند. عيلاميان تنها قومي بودند كه از خط استفاده مي كردند، خط آنان خط «عيلام مقدم» و يا «پرتو عيلاماي» است.
اسلاید 8 :
چگونگي بناي شهر دور انتاش يا چغارنبيل:حدود اواسط قرن 13 ق.م پشته وسيعي پيش از 30 متر از رودخانه آب «دز» يكي از شعبات رود كارون را از مسير مستقيم خارج و به آن قوس مي داد توسط شاه عيلام اونتاش – گال انتخاب شد تا در آن شهر مذهبي بنيان نهاده شود. اين شهر دور انتاشي ناميده شد كه چنين نامي برگرفته از نام بنيانگذار آن بود. پشته اي كه انتخاب شده بود قبلاً خالي از سكنه و ناحيه بكري بود و فقط در دوره كوتاهي از هزاره چهارم قبل از ميلاد مسكوني بوده است. انتاش – گال شاه مهمترين بناي شهر دور انتاش يعني معبد يا زيگورات چغازنبيل را براي خداي اينشوشيناك بنا نهاد ابن يرج مقدس براي آنها نمايش از خط ارتباطي بين زمين و آسمان را ارائه مي كرد. اگر فرضيه سلطنت 20 ساله (1245-1265) كه به انتاش – گال نسبت داده مي شود صحيح باشد، عمليات ساختماني دور انتاش دقيقاً بلافاصله پس از به قدرت رسيدن اين شاهزاده بوده و قطعاً در طول تمام اين دوره 20 ساله روي اين شهر كار شده، ولي عمليات ساختماني ايـن بـنا و شـهرك هـرگز به پـايـان نـرسيده است. پـس از مرگ انتاش گال هيچ يك از شاهان كه در قرن 13 ق م بر عيلام حكومت مـي كــردنـد وابستـگـي چنداني از خود به شهر دور انتاش نشان نداند و اين شهر مقدس به صورتي آرام قرن ها به موجوديت خود ادامه مي دهد تا اينكه با حمله و تهاجم آشوريها به اين شهرك و فتح آن در سال 640 ق م – اين شهر متروك مي شود سالنامه هاي آشو بنيپال كه به ذكر هشتمين لشكركشي مي پردازد، تصوير اين خرابي و انهدام را كه سربازان آشوري به اين شهر وارد كردند را در ذهن زنده مي كند.
اسلاید 11 :
معرفي چغازنبيل:در طي حفاريهاي به عمل آمده شهري كه در آن چغازنبيل پيدا شده وسعتي بالغ بر 4 كيلومتر مربع داشت و در 42 كيلومتري جنوب شرقي شهر شوش واقع شده است. بلندي آغازين آن 52 متر و 5 طبقه بوده است. امروزه ارتفاع آن 25 متر و تنها 2 طبقه و نيم از آن باقي مانده است.بناهاي مهم چغازنبيل:حصار اول: اين حصار در برگيرنده زيگورات و معابد و بناي نيايشگاه است كه در آن 6 دروازه وجود دارد و از طريق همين دروازه ها زائران به محوطه معبد وارد مي شدند. اين حصار داراي ناودان هايي است كه وظيفه دفع آب را بر عهده داشتند. مصالح به كار رفته در حصار اول خشت و گل كوبيده هستند. به اين حصار «تمنوس» مي گفته اند.حصار دوم: حصاري است كه حصار اول و بخشي از بناهاي تاريخي چغازنبيل را در بر گرفته است. حصار سوم: حصار سوم چغازنبيل نشانگر محدوده شهر بوده است و حصار اول و دوم و مجموعه بناهاي چغازنبيل را در بر گرفته است. مصالح به كار گرفته شده در ساخت اين حصار عموماً خشتي هستند.
اسلاید 13 :
بناهاي داخل حصار اول:
معبد چهار گوش غربي: هر يك از اضلاع اين معبد 17 متر است و هر يك از چهار زاويه آن همچون زيگورات در جهت يكي از جهات اربعه قرار دارد. ورودي اين معبد در شمال شرقي آن تعبيه شده است، سقف اتاق ها در اين معبد با خشت خام بصورت طلاق هلالي از نوع آهنگ پوشيده شده است.
معبد چهار گوش جنوب شرقي:
هر يك از اضلاع اين معبد كه زواياي آن به طرف جهات اربعه است 18 متر بوده است. وجوه آن داراي پيش آمدگي ها و پس رفتگي هايي بوده كه در روي از وجوه، تشكيل دو ستون بزرگ چهار گوش 50/4 متري و يك ستون مركزي را مي داده كه همه اينها 30 سانتيمتر برجستگي داشتند. نقطه اين معبد شامل حياطي است كه در زاويه غربي بنا قرار گرفته است، اتاق هاي اين معبد همانند معبد چهار گوش غربي در دو ضلع آن قرار گرفته است و همه آنها به اين حياط وابسته اند، ورودي آن در روي وجه جنوب شرقي قرار گرفته و بر دالان كوچكي به ابعاد 50/2 در 50/3 باز مي شود. نقشه اين معبد خيلي شبيه به معبد غربي است. با اين تفاوت كه ورودي آن به جاي اينكه به طرف شمال شرقي باز شود در ضلع جنوب شرقي قرار دارد.
اسلاید 14 :
معبد الهه اينشوشيناك:
در بخش شرقي جنوب شرقي، معبد B كه به الهه اينشوشيناك هديه شده وجود دارد. اين معبد داراي 5 اتاق است كه همگي آنها در يك رديف قرار داشته اند. در مدخل ورودي معبد، يك سر در هلالي به شعاع 5/72 سانتيمتر كه مصالح آن از خشت و ملات گچ است. در زير اتاق ورودي دروازه معبد كه به «دروازه مجلل» معروف مي باشد، آجر نوشته هايي ديده مي شود. اين آجر نوشته ها در هر دو سمت دروازه وجود دارند. معبد اينشوشيناك B داراي برخي از سالمترين و بهترين كلون ها و لوله هاي در و همچنين پاشنه هاي سنگي است.
مجموعه معابد شمال غربي:از بين تمام نيايشگاه هاي پيدا شده در دور انتاش فقط 3 نيايشگاه جاي ويژه اي را كه نسبت به ساير جاها ممتاز بوده اشغال كرده اند. اين مجموعه در مجاورت حصار دروني در جبهه شمال غربي زيگورات قرار دارند. دو نيايشگاه براي ايشني كاراپ وكي ري ديشا كه مستقيماً به صحن شمال غربي باز مي شوند و نيايشگاه سوم كه براي خداي (گال) ساخته شده در نزديك دروازه شمالي ديوار حصار قرار دارد.
اسلاید 15 :
دروازه ارابه ها:اين دروازه در گوشه جنوبي حصار اول واقع شده است. عرض دروازه در حدد 40/2 متر مي باشد، و كف پوشي از سنگ بر روي سطح دروازه ديده مي شود. درز اين كف پوش سنگي را با ملات قير معدني پر كرده اند. بر روي اين سنگ فرش آثاري شبيه به آثار چرخ گاري ديده مي شود و به همين دليل اين دروازه به نام دروازه ارابه ها مشهور شده است. چهار پايان را براي قرباني كردن د عابد از اين دروازه وارد مي كردند.
دروازه شاهي:دروازه شاهي بزرگترين و عريض ترين دروازه است كه در ديوار حصارهاي اطراف حصار زيگورات تعبيه شده است. در اينجا كلون هاي سنگي مشابهي بسته مي شده كه توسط بست هاي فلزي به درچوبي متصل بودند. در درون اين دروازه 2 عدد تنگ سفالي پيدا شده كه حالت و شكل آنها متاخرتر بوده و مي توانستند مربوط به زمان فتح شهر توسط آشوري ها بوده باشد. دو قطعه از مجسمه هاي كوچك الهه عريان، قطعه اي از سفال رنگي، نصف مهر استوانه از جنس خمير شيشه و يك قطعه كوچك مفرغ پايان پخش اين مجموعه هستند.
اسلاید 16 :
دروازه شمال شرقي:اين دروازه بزرگترين و مهمترين دروازه تمنوس و متكي به چهار برج مي باشد دو برج در خارج و دو برج ديگر در داخل حصار است. اين دروازه در 265 متري زاويه شمالي تمنوس در ديوار شمال شرقي باز مي شد.دو برج دروني آن از ديوار حصار 8/10 متر پيش آمدگي داشتند، كه پهناي هر كدام از آنها در هر طرف زيگورات 6/60 متر و محدود به گذرگاهي به شكل مربع مي شدند. تمام كف دروازه با آجرهاي شكسته اي كه هنوز هم لكه هايي از آنها باقي مانده خوش شده بود، همچنين كفسازي عريضي از آجر شكسته در مقابل دروازه، در تمنوس گسترده شده بود.
جبهه شمال شرقي:اين جبهه بيشترين ميزان تغريب را دارد. عمود بر دروازه جبهه، مسيري كفسازي شده تا تا دروازه شمال شري وجود دارد. در جلوي اين جبهه معبدي يافت نشده است. پلكان دروازه شمال شرقي به عرض 55/4 متر ورودي سراسري خارجي اين دروازه را تشكيل مي دهد ارتفاع هر يك از پله ها در حدود 29 سانتيمتر و پوشيده از كف سازي سنگي بوده اند. در ورودي سَرْ سَراي در حدود 5/1 متر پهنا دارد. در جلوي اين در ورودي دو اولا و كلون سنگي يافت شده اند. از مهمترين يافته هاي اين جبه پيدا كردن قطعات متعددي از يك حيوان به صورت برجستگي هاي مدور و از جنس سفال لعابدار بود كه جمع آوري و مرمت مشخص شد كه مجسمه يك گاو نر نسبتاً بزرگ است. اين حيوان حكم يك نگهبان دروازه را براي زيگورات چغازنبيل داشته است.
اسلاید 17 :
جبهه جنوب شرقي:اين جبهه به وسيله يك راه كف سازي شده به دروازه شاهي متصل شده است كه در انتهاي آن و در برابر دروازه جنوب شرقي دو رديف سكو به موازات هم ديده مي شود. اين سكوها مخصوص دادن هداياي پيش كشي بوده است.
جبهه شمال غربي:اين جبهه از زيگورات، در مجموع بيشترين باز سازي را داشته است. در روبروي آن مجموعه معابد شمال غرب قرار دارند، كه شامل 3 معبد بسيار مهم (گال، ايشه ني كاراپ، كريويشا) مي باشند در سمت غربي اين جبهه مسير كفسازي شده وجود دارد كه تا دروازه غربي اين جبهه مسير كفسازي شده وجود دارد كه تا دروازه غربي و از آن جا به معابد چهار گوش غربي متصل مي شود. دروازه شمال غربي شامل شامل پلكاني به عرض 60/4 بوده است كه از طريق آن به سر سراي خارجي اين در مي رسيدند. اين پلكا شامل 10 پله مي باشد كه ارتفاع سر پله تقريباً 20 سانتيمتر است. در جلوي اين پلكان يك كاسه پاشنه سنگي در دهانۀ در ديه مي شود و در طرف راست ورودي اتاق رواق مانندي وجود دارد كه ابعاد آن 7 متر در 60/2 متر است.
اسلاید 18 :
جبهه جنوب غربي:جبهه جنوب غربي از سالمترين جبهه هاي باقي مانده در زيگورات چغازنبيل است، اين جبهه به وسيله سه راه كف سازي شده به نيايشگاههاي سه گانه متصل مي شود در اين جبهه سكويي وجود دارد كه از آن به عنوان سكوي قربانگاه و نيز ساعت آفتابي استفاده مي شده است.
بناهاي داخل حصار دوم:معابد هيش ميتيك و رو هوراتیو :اين معبد كه وف دو الهه است در 50/111 متري شمال غربي دروازه بزرگ، شمال شرقي تمنوس و در 140 متري زاويه شمالي اين محوطه مقدس قرار گرفته بود. حلول اين معبد 50/47 و عرض 56/23 متر است. ديوار شمال شرقي آن به موازات حصار تمنوس امتداد مي يابد و با فاصله منظم 13 متر از آن فاصله دارد. ورودي كعبد در نزديكي زاويه جنوبي و در نماي جنوب غربي آن قرار داشت. اين معبد وقف دو الهه مذكر به نام هاي هيش ميتيك و رو هواراتيو بوده است. در اين معبد 21 آجر كتيبه دار يافت شد كه نام اين دو خداي باستاني را بر خود داشتند
اسلاید 19 :
دروازه شمال شرقي: اين دوروازه در روبروي دروازه شمال شرقي اول قرار دارد. ميزان تخريب در اين دروازه نسبتاً زياد است از طرفي جبهه جنوب شرقي زيگورات متصل شده است و از طرف ديگر تا جبهه شمال غربي و نزديك معبد گال امتداد دارد. در درون اين دروازه و در سمت شرقي آن يك پلكان يافت شده است.
دروازه شوش:در ديوار جنوب غربي دروازه اي شناخته شد كه به دروازه شوش معروف است اين دروازه در 180 متري زاويه جنوب غربي حصار تمنوس قرار دارد. عرض كلي آن به 5/17 متر مي رسيده و قريباً هم عرض دروازه شمال شرقي بوده است. چهار برج به آن تكيه زده بودند كه اين چهار برج گذرگاهي را بوجود مي اورند كه نسبتاً باريك بود. اين گذرگاه باريك نشان مي دهد كه از اين دروازه فقط عده معدودي گذر مي كرده اند و وارد تمنوس مي شده اند و محققاً تعداد اين وارد شوندگان خيلي كمتر از انبوه مردمي بوده است كه از دروازه شمال شرقي وارد تمنوس مي شده اند. تمام كف اين دروازه با خشت شكسته فرش شده بود. زمين بيرون اين دروازه را با سنگريزه فرش كرده بودند. از اين دروازه راهي كفسازي شده شروع مي شد كه اين راه پس از امتداد در كنار معبد چهار گوشه غربي به دروازه غربي در حصار داخلي مي رسيده است و در نتيجه دروازه شوش را به دروازه خوبي حصار داخلي متصل مي كرده است.
اسلاید 20 :
دروازه مسدود شده:در 163متري زاويه شرقي و 81 متري گذگاه شاهي قرار دارد. اين دروازه از نظر معماري و ابعاد، نسبتاً ساده و مقعر بود و به نظر مي رسد كه تمام اين دروازه را مسدود كردند دليل چنين حذفي روشن نيست، اما مي تواند نشان دهنده اين موضوع باشد كه سلسله جديد شاهان حركت دسته جمعي بطرف دور اونتاش را كنار گذاشته بوده اند. برجهاي خارجي اين دروازه در روي وجه بيروني ديوار حصار يك برجستگي به عمق 30/3 متر و عرض 10/4 متر بوجود آورده بودند كه بين آنها فضايي بطول 30/3 متر در يك متر باقي مانده بود. از اينجا گذرگاهي بطول 50/3 متر و عرض 50/1 شروع مي شد كه اين راه به سه قسمت مركزي دروازه كه فقط دري كه يك لنگه داشته است منتهي مي كند.
گذرگاه شاهي:در ديوار جنوب شرقي دروازه ديگري شناسايي شده كه به گذرگاه شاهي معروف است. موقعيت راهي كفسازي شده كه از دروازه شاهي حصار صحن ها شروع و به گذرگاه واقع در ديوار حصار تمنوس منتهي مي شود، موجب گرديد كه ما چنين نامي را روي آن بگذاريم. قسمت مركزي اين دروازه بطول 5/50 متر و عرض 3/10 متر با كفسازي زيبايي از آجرهاي سالم پوشيده شده بود، كه در امتداد طول ديوار جنوب غربي اش سكوئي به عرض 2 آجر وجود داشته است. اين دروازه، تنها دروازه اي است كه پلكاني خم شده به شكل آرنج در آن وجود داشته است. همين پلكان صعود به بالاي برجها و ديوار حصار آسانتر مي نمود.