بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
موضوع:
مسئولیت اجتماعی و اصول اخلاقی
اسلاید 2 :
فصل 4
(مسئولیت اجماعی و اصول اخلاقی)
هدف این فصل آن است که موضوع رعایت اخلاقی و پذیرفتن مسئولیت اجتماعی در سازمان ها را توضیح دهد. و برای تجزیه و تحلیل تصمیماتی که سازمان ها باید رعایت اصول اخلاقی اتخاذ نمایند چارچوب هایی را ارائه نماید.
به تازگی مدیران و نظریه پردازان درباره مسئولیت سازمان در برابر جامعه سوالی را مطرح کرده اند که در مورد اصول اخلاقی می باشد.
« در همزیستی یا با توجه به رابطه ای که با یکدیگر داریم باید چگونه زندگی کنیم؟»
اسلاید 3 :
اصول اخلاقی و مسئولیت اجتماعی در سازمان های کنونی
این موضوع در مورد کیفیت روابط ما در طول زمان مطرح می شود.
رسوایی بازار بورس امریکا، رشوه هایی که بین سازمان ها و دولت ایتالیا رد و بدل گردید و پیدایش فن اوری جدید.
که نتیجه حاصل از این برخورد فرهنگ ها و. تنها برخی از مسائلی است که در زمینه ی اصول اجتماعی و رعایت اصول اخلاقی در سازمان مطرح می گردد.
شرکت ها و مدیرات این مسائل نادیده می گیرند.
در طول زمان با مشکلات زیاد و زیان آور برای سازمان خود رودررو می گردند.
اسلاید 4 :
آندریو کارنگی و انجیل ثروت
در 1899، آندریو کارنگی (1919 – 1835) بنیانگذار مجتمع عظیم ذوب آهن آمریکا کتابی را منتشر کرد و آن را انجیل ثروت نامید.
اصل خیرخواهی ایجاب می کند که گروه های مرفه به افراد فقیر و آن دسته از اعضای جامعه که زندگی فلاکت باری دارند، مثل افراد بیکار، معلول و مسن کمک کنند. گروه های بدبخت می توانند به صورت مستقیم یا غیر مستقیم مورد حمایت سازمان هایی چون کلیساها و موسسات خیریه قرار گیرند.
اصل قیمومیت یا سرپرستی بر پایه متن انجیل قرار دارد و به موجب آن سازمان ها و افراد ثروتمند باید خود را سرپرست و قیم افراد فقیر یا نادار بدانند.
دو اصل خیرخواهی و قیمومیت تا حد زیادی مورد قبول سازمان های آمریکایی قرار گرفته بودند و شرکت ها هر چه بیشتر می کوشیدند تا به این نکته توجه کنند، که قدرت موجب به وجود آمدن مسئولیت می شود. حتی شرکت هایی که به این اصول توجه نمی کردند، از این امر آگاه بودند که اگر یک سازمان به میل و اراده خود مسئولیت های اجتماعی را نپذیرد، دولت آن را مجبور می کند که به آنها گردن نهد.
اسلاید 5 :
بحث میلتون فریدمن
در این عنصر اقتصاددان مشهوری به نام میلتون فریدمن از پیشگامان این نظریه است، که نخستین مسئولیت سازمان های تجاری این است که سود را به حداکثر برسانند.
با توجه به دیدگاه فریدمن: «سازمان ها تنها و تنها یک مسئولیت دارند، و آن این است که منابع و انرژی خود را در راه هایی به مصرف برسانند که بتوانند سود را بالا ببرند ولی نباید در خارج از محدوده قوانین و مقررات مربوطه اقدام کنند، و باید رقابت آزاد وجود داشته باشد، بدون کلاهبرداری، نیرنگ و تقلب.». فریدمن معتقد است که مقامات و مسئولان شرکت ها در وضعیتی نیستند که بتوانند نیازهای نسبی، ضرورت مسائل اجتماعی یا مقدار منابعی را که سازمان باید صرف مساله خاصی بنماید، تعیین کنند. او همچنین اصرار می ورزد، مدیرانی که منابع شرکت را صرف خواسته های شخصی خود می نمایند، احتمالاً در مسیری نادرست قدم بر می دارند و یا گمراه هستند.
اسلاید 6 :
در چنین حالتی، فکر این که چنین افرادی بخواهند به نفع اجتماع یا خیر جامعه قدم بردارند موجب می شود تا به صورتی نامعقول میزان مالیات هایی را که بر سهامداران، کارکنان و مشتریان تحمیل می شود افزایش دهند. به طور خلاصه سازمان های تجاری باید با راندمانی بالا، خدماتی را ارائه نمایند و حل مسائل اجتماعی را به افراد علاقه مند و سازمان ها یا نهادهای دولتی واگذار کنند.
دیدگاه فریدمن یک دیدگاه تند است که در انتهای یک طیف قرار دارد و مشخص کننده بخش هایی از مسئولیت های اجتماعی است که هر بخشی از جامعه باید آنها را بپذیردو این که دولت و سازمان های تجاری هم بخشی از آن جامعه را تشکیل می دهند. بیشتر مدیران و سایر افراد بر این باورند که دولت و سازمان های تجاری یا بازرگانی آمریکا مسئولیت دارند که به نفع جامعه فعالیت کنند.
راه دیگری که مساله های مسئولیت اجتماعی می توانند بر درآمدهای شرکت اثر بگذارند این است که کارکنان یا دیگران آنها را تحت پیگرد قانونی قرار دهند و شرکت ناگزیر شود مبلغ زیادی هزینه کند.
اسلاید 7 :
رعایت اصول مربوط به مسئولیت های اجتماعی بسیار پیچیده است و برای بسیاری از شرکت ها چالش آفرین می باشد.
آشکارا درصدد تامین منابع برآمدن
کیت دیویس گفته است: «قانون مربوط به مسئولیت پذیری بسیار سفت و سخت است و براین اساس قرار دارد؛ اگر کسی در بلند مدت از قدرت خود بدان گونه استفاده کند که جامعه آن را مسئولیت وی نمی داند، به ناچار قدرت مزبور از دست خواهد رفت. بنابراین می توان گفت به نفع شرکت است که به صورت آشکار درصدد تامین منافع خود برآید و آشارا ابراز نماید که مسئولیت های اجتماعی را می پذیرد. یا دست کم در برابر نیروهای اجتماعی حساسیت نشان می دهد.
حساسیت اجتماعی شرکت ها
مطالعه درباره حساسیت اجتماعی شرکت ها (یعنی شیوه ای که سازمان ها از مساله های اجتماعی آگاه می شوند و سپس در برابر آنها واکنش نشان می دهند) به دو روش اصلی انجام می شود. از یک سو، آن درباره شیوه ای است که یکایک شرکت ها در برابر مسائل اجتماعی واکنش نشان می دهند. از سوی دیگر این تئوری با نیروهایی سروکار دارد که مسائل اجتماعی را که سازمان ها باید در برابر آنها حساس باشند یا واکنش نشان دهند، مشخص می نماید. می توان این دو روش را درهم آمیخت و راه هایی را ارائه کرد که شرکت ها می توانند، بدان وسیله، در برابر مسائل خاص اجتماعی واکنش نشان دهند.
اسلاید 8 :
عملکرد اجتماعی شرکت
در 1979، آرچی کارول کوشید سه دیدگاه مربوط به مسئولیت اجتماعی، الگوهای قدیمی و حساسیت (واکنش) اجتماعی را در هم تلفیق کند و مجموع آنها را الگوی عملکرد اجتماعی سازمان نامید.
از دیدگاه این تئوری بحث های مسئولیت اجتماعی به وسیله اصول اقتصادی، حقوقی و اخلاقی شکل می گیرند.
در شرکت ها می کوشند اصول قراردادهای اجتماعی را (در فرایندهای تصمیم گیری و در سیاست های شرکت) رعایت نمایند. تصمیمات و سیاست های آنها برپایه یکی از چهار موضع زیر قرار می گیرد:
* انفعالی- تنها زمانی در برابر یک مساله اجتماعی واکنش نشان می دهد که (مساله مزبور) هدف های آن را مورد تهدید قرار دهد.
* دفاعی – شرکت می کوشد مانع از رویدادی شود که آن را به چالش بطلبد.
* سازشکاری – شرکت می کوشد قوانین، مقررات دولت و دیدگاه های مردم را رعایت نماید.
* خلاقیت – شرکت می کوشد پیش از اینکه تقاضایی به وجود آید، آنها را پیش بینی کند (و درصدد تامین آنها برآید).
اسلاید 9 :
برای بسیاری از سرمایه گذاران عملکرد اجتماعی شرکت از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرا افراد مزبور براین باورند که عملکرد اجتماعی خوب تنها بدین معنی نیست که سازمان از نظر اجتماعی حساسیت نشان دهد، بلکه این دیدگاه به عملکرد خوب مالی منجر می شود. بیش از ده صندوق مشترک سرمایه گذاری که در برابر مسئولیت های اجتماعی واکنش نشان می دهند در حال فعالیت هستند و این صندوق ها در اوراق بهاداری سرمایه گذاری می کنند که شرکت های مربوطه مسئولیت های اجتماعی می پذیرند (یعنی آنها به حفظ محیط زیست، کمک به جامعه و فعالیت های مشابه اهمیت می دهند).
روی آوردن به اصول اخلاقی
بسیاری از انتقادکنندگان می گویند که ما در عصر «بحران اخلاقی» زندگی می کنیم روزانه در رسانه ها و روزنامه ها عنوان هایی در این زمینه می شنویم و می بینیم.
اگرچه نظرخواهی هایی که در زمان های متفاوت از گروه های مختلف شده است نمی تواند واکنشی قطعی از اوضاع و شرایط سازمان های تجاری ارائه کند، ولی همه نظرهایی که در زمان کنونی ارائه شده در جهت مشخصی است: اعتماد مردم نسبت به این که سازمان ها اصول اخلاقی را رعایت می کنند کاهش یافته است، در نتیجه بسیاری از نظریه پردازان به موضوع رعایت اصول اخلاقی در سازمان ها توجه زیادی نموده اند.
اسلاید 10 :
چون هر تصمیمی که یک شرکت یا سازمان بگیرد به صورت بخشی از اصول اخلاقی درخواهد آمد، پس مدیریت موثر باید موضوع اصول اخلاقی را بر فهرست روش های مدیریت خویش بیفزاید.
اصول اخلاقی چیست؟
ما اصول اخلاقی را بدین گونه تعریف کرده ایم: مطالعه شیوه ای که تصمیمات فرد بر دیگران اثر می گذارد. همان گونه که پیش از این یادآور شدیم، همچنین آن عبارت است از مطالعه حقوق و وظایف مردم، مقررات معنوی که افراد به هنگام تصمیم گیری رعایت می کنند و ماهیت روابط بین افراد.
پرسش های اخلاقی که در چهار سطح در سازمان مطرح است
اجتماعی: اولین سطح مربوط به جامعه است. در این سطح ما پرسش هایی را درباره نهادهای بنیانی جامعه مطرح می کنیم.
نمودار اصول اخلاقی که در چهار سطح مطرح می شوند
اسلاید 11 :
نمودار 1-4: اصول اخلاقی که در چهار سطح مطرح می شوند
سطح 4
فرد
سطح 3
سیاست درون سازمانی
سطح 2
گروه های ذی نفع
سطح 1
جامعه
اسلاید 12 :
گروه های ذی نفع: دومین سطحی که در مورد رعایت اصول اخلاقی مطرح می شود به گروه های ذی نفع مربوط می شود (کارکنان، عرضه کنندگان مواد اولیه، مشتریان، سهامداران، بستانکاران و بقیه). در اینجا ما این پرسش ها را مطرح می کنیم: یک شرکت چگونه باید با گروه های خارجی که تحت تاثیر تصمیمات آن قرار می گیرند عمل کند و این که گروه های ذی نفع باید چه نوع رابطه ای با سازمان داشته باشند.
سیاست های داخلی: سومین سطح در زمینه اصول اخلاقی در سازمان، سیاست درون سازمانی است. در این سطح، درباره ماهیت رابطه شرکت با کارکنان اعضای سازمان (هم مدیران و هم کارکنان) بحث می شود. شرکت باید چه نوع قراردادی را با کارکنان ببندد و چه نوع قراردادی می تواند بر مبنای عدل و انصاف باشد؟ تعهد متقابل کارگران و مدیران به یکدیگر چیست؟ کارگران چه حقوقی دارند؟ پرسش هایی چون منتظر خدمت کردن کارکنان، وجود روابط و قوانین کار، و شیوه رهبری از جمله پرسش های مطرح هستند.
اسلاید 13 :
روابط شخصی: سرانجام در چهارمین سطح، از نظر اخلاقی، به رابطه فردی افراد با یکدیگر می رسیم. در این سطح پرسش هایی درباره شیوه رفتار افراد با یکدیگر در درون سازمان مطرح است. آیا ما باید نسبت به یکدیگر صداقت داشته باشیم و به هر قیمتی دست از صداقت خود برنداریم؟ هر یک از ما، به عنوان یک انسان و نیز به عنوان کسی که پستی را در سازمان احراز نموده، نسبت به یکدیگر، نسبت به مقامات بالاتر، نسبت به زیردستان و نسبت به همتایان خود چه تعهدی داریم؟ در زندگی روزمره هر سازمانی همواره این پرسش ها مطرح است و در این پرسش ها دو مفهوم جامع تر نهفته است: آیا این حق را داریم که افراد را وسیله قرار دهیم تا به هدف خود برسیم؟ آیا باید از این کار اجتناب کنیم؟
ابزارها یا راه هایی برای رعایت اصول اخلاقی
آگاهانه یا ناآگاهانه ما هر روز در زندگی خود با نوعی استدلال مبتنی بر اصول اخلاقی سروکار داریم. برای بهبود این استدلال باید به صورتی آشکار و عملی شیوه استدلال خود را تجزیه و تحلیل کنیم. واژه های کلیدی که در بیان اصول اخلاقی مورد استفاده قرار می گیرند، عبارتند از: ارزش، حق، وظیفه، مقررات و روابط. هر یک از این ها را شرح می دهیم.
اسلاید 14 :
ارزش
ارزش عبارت است از خواست یا تمایل نسبتاً دائمی، که به نظر می رسد به خودی خود خوب باشد، مثل صلح یا
حسن نیّت.
ارزش ها به صورت پاسخ هایی هستند که با واژه استفهام «چرا» مطرح می شوند. برای مثال، چرا شما این کتاب را می خوانید؟
حق و وظیفه
حق، شرایط یا موقعیت عبارت است از همان فضای استقلال، یا به صورتی ساده تر، آن همان آزادی فردی است. حق به ندرت به صورت مطلق می باشد، بیشتر مردم بر این امر اتفاق نظر دارند که حدود حق فردی به مرزهای حقوق دیگران می رسد، یا در آنجاها محدود می شود.
مقررات معنوی
احکام راهنمای ما در مواردی می شوند که اختلاف نظر یا تضاد منافع وجود دارد. می توان مقررات معنوی یا احکام را به عنوان نوعی سدشکن به حساب آورد، یعنی دستورالعمل هایی که می توان بدان وسیله اختلاف نظرها را از بین برد. احکام همان مقرراتی هستند که مربوط به رفتار فرد می شوند، و اغلب می توانند به صورت ارزش های اخلاقی درآیند.
اسلاید 15 :
روابط انسانی
هر انسان از طریق شبکه ای از روابط با دیگران ارتباط برقرار می کند. علت وجودی چنین رابطه ای این است که ما برای رسیدن به هدف های خود به حمایت و پشتیبانی متقابل یکدیگر نیاز داریم.
اخلاق عمومی
اخلاق عمومی مجموعه ای از احکام (مقررات معنوی) هستند که برای حل مسائل روزمره و معنوی مورد نیاز می باشند. اینها دستورات یا مقرراتی هستند که ما در سراسر عمر خود آنها را رعایت می کنیم. برای مثال، به صورت خلاصه، برخی از اصول اخلاق عمومی را بر می شماریم و شیوه کاربرد آنها را بیان می کنیم.
وفای به عهد. ما می خواهیم مطمئن شویم که دیران به گفته خود پایندند. اگرموضوع سنت وفای به عهد مطرح نباشد، روابط متقابل اجتماعی به بن بست خواهد رسید، دادو ستد، کسب و کار و تجارت غیرممکن می شود. بنابراین در ه تئوری اخلاقی گفته می شود که انسان باید در بیشتر اوقات به بسیاری از تعهدات و گفتار خود وفا کند. تجارت های درونی و غیر رسمی از آن جهت به اختلاف می انجامد که افراد به قول خود عمل نمی کنند.
- دوری از خشونت
- کمک متقابل
- احترام گذاردن به افراد
- احترام گذاردند به دارایی ها
اسلاید 16 :
اصول اخلاقی و رسیدگی به دیگران
نظریه پردازان کنونی مثل کارول جیلیان و نل نادینگز چنین استدلال کرده اند که اگر اخلاق عمومی را به «معنویت بخشیدن به مقررات و عدل و داد» تعبیر یا نفسیر نماییم، تنها به یکی از زوایا دست خواهیم یافت، و در نتیجه اصول اخلاقی را فقط از آن دیدگاه محدود مورد توجه قرار خواهیم داد. آنها راه دیگری از اندیشیدن یا استدلال ارائه می کنند، و آن را «رعایت اصول اخلاقی و رسیدی به دیگران» می نامند.
تئوری مبتنی بر رعایت اصول اخلاقی یا معنویت باید به دو دیدگاه توجه نمود: دیدگاه مبتنی بر «عدل و داد» و دیدگاه مبتنی بر رسیدگی به دیگران.
رعایت اصول اخلاقی
در سازمان های کنونی گاهی مدیران مقررات مشخصی تعیین می کنند، که امکان دارد با مقررات مربوط به اخلاق عمومی منافات داشته باشد. برای مثال، رعایت و تائید اصل کمک متقابل و کمک رساندن به کسی که نیازمند آن است احتمالاض موجب خشم مدیر شرکت شود (البته اگر طرفی که نیازمند به کمک است یکی از رقبای وی باشد). ما باید بدانیم که اصول اخلاقی عمومی و نیز زبان خاص مربوط به اصول اخلاقی را در شرایط بازرگانی و تجارت چگونه به کار ببریم. در گزیده 1-4 دوازده پرسش طرح شده است که مربوط به رعایت اصول اخلاقی در سازمان (هنگام تصمیم گیری) است.
اسلاید 17 :
نهادینه کردن اصول اخلاقی
مدیران عامل شرکت ها نباید با پرسش هایی که در زمینه اصول اخلاقی مطرح می شوند در خلاء برخورد کنند. بلکه آنها می توانند از طریق اطمینان بخشیدن به دیگران، مبنی بر اینکه تصمیمات پیشین با رعایت اصول اخلاقی اتخاذ شده اند فرایند تصمیم گیری ها را مبتنی بر رعایت اصول اخلاقی نمایند و این پدیده را نهادینه کنند.
تشکیل کمیته هایی که ناظر بر رعایت اصول اخلاقی می باشند (کمیته بازرسی) دفاتر بازرسی، کمیته های انضباطی، اجرای برنامه های آموزش اصول اخلاقی و بازرسی های اجتماعی.
حتی عده ای برای رد کردن اصل سست بنیاد نسبیت دلیل هایی مهم تر را ارائه می کنند. آنها می گویند که اگر قرار باشد نوع پنداشت یا باور فاعل یا کننده کار (مبنی بر درست بودن آن کار) معیار و محک سنجش قرار گیرد، در اجرای اصل سست بنیاد نسبیت نباید محتوای کار را بررسی کنیم، یا آن را مورد ارزیابی قرار دهیم. تنها باید مشخص کنیم که آیا فاعل یا کننده کار آن کارها را از روی اعتقاد و باور خود انجام داده است یا خیر. از این رو قضاوت یا داروی درباره کارهایی مثل سقط جنین، قتل نفس (کشتن جنین)، آزادی های مدنی و سیار امور مشابه نمی توانند پایگاه مستحکمی داشته باشند. ضعف اساسی اصل سست بنیاد نسبیت در نارسایی ا« است. این اصل یک نوع باور یا اعتقاد نیست، بلکه آن بهانه ای است برای بی اعتقادی یا نداشتن هیچ نوع باوری.
اسلاید 18 :
نسبیت فرهنگی
شکل دیگری از نسبیت اصول اخلاقی همان نسبیت فرهنگی است، یعنی این که اصول اخلاقی در فرهنگ های مختلف و جوامع به صورت نسبی وجود دارند. فراتر این که در بیان اصل مزبور گفته می شود برای قضاوت درباره اصول اخلاقی یک فرهنگ خاص، هیچ استاندارد، محک یا معیاری نمی تواند مفید واقع شود، و بهترین کاری را که ما می توانیم بکنیم این است که اصول اخلاقی و عادت های یک جامعه خاص را درک کنیم.
اصل نسبی بودن فرهنگ ها یا نسبیت فرهنگی در بازرگانی و تجارت کاربردهای بسیار وسیعی دارد، زیرا شرکت ها روز به روز در بازارهای جهانی فعال تر می شوند، و کارکنان آنها را ملیت ها و نژادها با فرهنگ های متفاوت تشکیل می دهند. مدیرانی که در کشورهای ژاپن، کره، عربستان سعودی، فرانسه، مکزیک، چین و برزیل فعالیت می کنند با هنجارها و عادت های بسیار متفاوت فرهنگی رو به رو می شوند، از نظر غذا خوردن تا مذهب و اصول اخلاقی.