بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
تعريف داستان
داستان از قديمي ترين قالب هاي هنري است كه پيشينه ي بسيار كهني دارد و انسان ها آن را به صورت هاي گوناگون براي يكديگر نقل و بازگو كرده اند. از زماني كه انسان هاي غارنشين پس از يك روز تلاش و كوشش و شكار حيوانات، شبانه درون غارها كنار آتش مي نشستند و ماجراها و اتفاقات روزانه و چگونگي شكار حيوانات وحشي را براي يكديگر بازگو مي كردند و به انتظار پايان ماجراها و حرف هاي يكديگر گوش فرا مي دادند، تا امروز، با همه ي پيشرفتي كه در زمينه هاي مختلف زندگي حاصل شده است و نويسندگان بسياري با خلق آثار متنوعي پا به عرصه ي ادبيات داستاني نهاده اند؛ همواره انسان نيازمند خواندن و شنيدن داستان و انواع گوناگون آن بوده است.
اسلاید 2 :
« داستان يا نوول (Novel) اثري است روايي به نثر كه مبتني بر جعل و خيال (Fiction) باشد. اگر طولاني باشد به آن رمان و اگر كوتاه باشد به آن داستان كوتاه (Short story) مي گويند.»
ناصر ايراني:
« اصطلاح داستان در محدوده هنر داستان نويسي يك معني عام دارد و يك معني خاص. در معني خاص شامل رمان و داستان كوتاه مي شود و در معني عام به هر " اثر هنري منثور" گفته مي شود.»
اسلاید 3 :
ارسطو در « هنر شاعري» ( بوطيقا) مي گويد:
« داستان از سه قسمت تشكيل شده است: آغاز، ميانه و پايان.»
فراي، داستان را به چهاردسته تقسيم مي كند:
1- داستان واقع گرا ( Novel of manners)
2- رمان منثور ( Prose romance)
3- اعترافـات ( Confession) يـا نگـارش شرح حال خود ( Autobiography)
4- تشريح ( Anatomy)، برگرفته از نام كتاب « روبرت برتون»، موسوم به « تشريح ماليخوليا» Anatomy of melancholy).»
اسلاید 4 :
رضا براهني در كتاب « قصه نويسي» مي گويد:
« داستان نوشته اي است كه درآن ماجراهاي زندگي به صورت حوادث مسلسل گفته مي شود.»
ادواردمورگان فورستر در كتاب « جنبه هاي رمان» داستان را چنين تعريف مي كند:
« داستان نقل وقايع است به ترتيب توالي زمان. براي مثال، ناهار پس از چاشت و سه شنبه پس از دوشنبه و تباهي پس از مرگ مي آيد و برهمين منوال، داستاني كه واقعاً داستان باشد بايد واجـد يك ويژگي باشد: شنونده را برآن دارد كه بخواهد بداند بعد چه خواهد شد.»
اسلاید 5 :
حسين رسول زاده، داستان را چنين مي توان تعريف كرد:
« داستان ابزار نيست، بلكه هدف آفرينش هاي زيباشناختي در عرصه ي فرم و تكنيك است. رمان وسيله نيست، نه فقط به اين دليل كه ادبيات در مرتبتي والاتر از ابزار گونگي قرار دارد بلكه عمدتاً بدان سبب كه اساساً نمي تواند همچون ابزاري به كار گرفته شود.»
جمال ميرصادقي :« داستان تصويري است عيني از چشم انداز و برداشت نويسنده از زندگي.»
« داستان( Story)، به مفهوم عام آن نقل ( مكتوب يا شفاهي، واقعي يا خيالي) عملي است برحسب توالي زمان؛ يا به عبارت ديگر، داستان، توالي حوادث واقعي و تاريخي يا ساختگي و ابداعي است. بنابراين تسخير عمل به وسيله ي تخيل را ارايه مي دهد.
اسلاید 6 :
ويژگي هاي كلي و بارز داستان شامل اين موارد است:
1- به نثر است
2- در آن تخيل به كار رفته است
3- حادثه اي را نقل مي كند
4- ساختار داستان بر رابطه ي علت و معلول استوار است
5- حجم آن مشخص است.
اسلاید 7 :
انواع داستان
- داستان كوتاه
داستان كوتاه ترجمه اي است از "Short story"، اصطلاح انگليسي و مترادف و هم معني با « نوول» ( Nouvelle) اصطلاح فرانسوي.
در تعريف داستان كوتاه نوشته اند، داستاني است كه :
1- طرح منظم و مشخصي دارد.
2- يك شخصيت اصلي دارد.
3- اين شخصيت، در يك واقعه ي اصلي ارايه مي شود.
4- به صورت « كلي» كه همه ي اجزاء آن با هم پيوند متقابل دارند، شكل مي بندد.
5- تأثير واحدي را القا مي كند.
6- كوتاه است.
اسلاید 8 :
ادگار آلن پو داستان كوتاه را چنين تعريف كرده است:
« نويسنده بايد بكوشد تا خواننده را تحت اثر واحدي كه اثـرات ديگر مادون آن باشد، قرار دهد. چنين اثري را تنها داستاني مي تواند داشته باشد كه خواننده دريك نشست كه بيش از دو ساعت نباشد، تمام آن را بخواند.»
سامرست موام بر اين باور است كه:« داستان كوتاه، قطعه حكايتي است كه بسته به بلندي و كوتاهي حكايت، روي هم رفته مي توان آن را بين ده دقيقه تا يك ساعت خواند.»
اسلاید 9 :
داستانك
اُ. هنري در تعريف داستان كوتاه كوتاه – داستانك- مي گويد:« يك داستان مينياتوري كه يك كل كامل است. و دركمتر از دو هزار كلمه و يا كمتر سعي دارد كه بر يك وضعيت و مردم درگير درآن وضعيت روشنايي درخشان آشكاركننده اي بيفكند.
پايان داستان كوتاه همچون يك حلقه به آغاز آن باز مي گردد. داستان كوتاه كوتاه بايد فشرده باشد و يك دوره ي كوتاه زمان درهم فرو رفته را دربر گيرد.
از حداقل تعداد ممكن و شخصيت هاي داستاني استفاده كند و هركلمه اي ازآن بايد براي هدفي آورده شده باشد.»« داستان كوتاه ممكن است خيلي كوتاه باشد (حدود 500 تا 1500 كلمه) كه دراين صورت به آن داستان كوتاه كوتاه/ داستانك/ داستان خيلي كوتاه ( Short short story) مي گويند و مي توان آن را لطيفه ي ( Anecdote) گسترش يافته اي تلقي كرد.»
سادهگرایی یا مینیمالیسم (به انگلیسی: Minimalism) یک مکتب هنری است که اساس آثار و بیان خود را بر پایه سادگی بیان و روشهای ساده و خالی از پیچیدگی معمول فلسفی و یا شبه فلسفی بنیان گذاشتهاست.
اسلاید 10 :
گروهبان که از خواهر و مادر بچه بازجویی میکرد، سروان دست بچه را گرفت و با خود به اتاق دیگر برد.
گفت: بابات کجاست؟
بچه زیرلب گفت: رفته آسمان.
سروان با تعجب پرسید: چی؟ مرده؟
بچه گفت: نه. هر شب از آسمان پایین میآید، با ما شام میخورد.
سروان چشم گرداند و درِِ کوچکی را در سقف دید.
اسلاید 11 :
داستان بلند
داستان بلند، داستاني است كه گسترش يافته تر از داستان كوتاه و محدودتر از رمان است. شخصيت ها درداستان بلند پابه پاي حوادث پيش مي روند و تمام عناصر داستاني كه در رمان وجود دارد، در داستان بلند نيز حضور دارند. حجم نوشتاري آن، معمولاً از پانزده هزار تا سي هزار كلمه تشكيل مي شود.
داستاني است روايت گونه به نثر كه پيرامون موضوع و حادثه اي خاص كه « ريشه در واقعيت اجتماعي» دارد نوشته مي شود.
جمال ميرصادقي : « داستان بلند، داستاني است كه از نظر كمي ازداستان كوتاه بلندتر و از رمان كوتاه تر است و از نظر كيفي نيز با آن ها مطابقت ندارد.»
اسلاید 12 :
- رمان
« رمان ( Roman) از رمانس ( Romance) قرون وسطي مشتق شده است، البته در انگليسي به جاي « رمان» واژه ي ديگري را به كار مي برند: ( Novel)، كه برگرفته از واژه ي ايتاليايي « نوولا» ( Novella)، به معني چيز كوچك و تازه است و بر قصه اي كوتاه و منثور اطلاق مي شده است.»
اسلاید 13 :
آنتوني برجس، اديب و نقاد معاصر انگليسي، مي گويد:
« رمان قالب ادبي بس نيرومندي است كه قادر است تا اعماق دنياي واقعي نفوذ كند و درآن دگرگوني هاي فراوان پديد بياورد. رمان قالب ادبي بس مؤثري است كه حتي آن ها هم كه درخط ادبيات نيستند بهتراست آن را جدي بگيرند.»
ويليام هـزليت، ( William Hazlit) منتقد و نويسنده ي انگليسي، « رمان» را چنين تعريف كرده است:
« رمان، داستاني است كه براساس تقليدي نزديك به واقعيت، از آدمي و عادات و حالات بشري نوشته شده باشد و به نحوي از انحا شالوده ي جامعه را درخود تصوير و منعكس كند.»
اي. ام . فورستر در كتاب « جنبه هاي رمان» با توجه به حجم و وسعت رمان مي گويد:
« رمان داستاني است به نثر، با وسعتي معين، كه اين حد يا وسعت نبايد كمتر از پنجاه هزار كلمه باشد.»
هاري شا در فرهنگ « اصطلاحات ادبي»، رمان را چنين تعريف مي كند:
« روايت منثور داستاني طولاني كه شخصيت ها و حضورشان را در سازمان بندي مرتبي از وقايع و صحنه ها تصوير كند. اثري داستاني كه كم تر از سي تا چهل هزار كلمه داشته باشد، غالباً به عنوان قصه، داستان كوتاه، داستان بلند و ناولت محسوب مي شود. اما " رمان" حداكثري براي طول و اندازه ي واقعي خود ندارد. هر رمان، شرح و نقلي است از زندگي، هر رمان متضمن كشمكش، شخصيت ها، عمل، صحنه ها، پيرنگ و درون مايه است.»
اسلاید 14 :
پس رمان، شامل آثار متنوع و گوناگوني مي باشد كه وجه مشترك آن ها:
« منثور» و « داستاني» و« طولاني بودن» آن هاست كه به « ارايه ي تصويري از زندگي و رفتارهاي واقعي» مي پردازند.
« رمان نويس با نگارش " رمان" به خلق جهاني مي پردازد كه زبان و كلمات، ساختار آن را تشكيل مي دهد. قوانين، آداب و رسوم، اصول اخلاق، رفتار و قراردادهاي اجتماعي نيز ساخته و پرداخته ي نگارنده ي رمان است. اين امور مي تواند با دنياي واقعي، منطبق، يا دور از ذهن و غيرواقعي باشد. نويسنده مجاز است با ذوق و سليقه ي خود به اشخاص خاصي اجازه دهد برخي را تنبيه و عده اي را تشويق كند، گروهي را مرعوب و دسته اي را مسرور سازد.»
رمان داستاني است متكي بر واقعيت و واقع گرايي كه حاصل تجربيات و تخيل زندگي فرد مي باشد. رمان با بهره گيري از عناصر روايت و بازنمايي حوادث به تشريح و كاوش در جامعه و ابعاد مختلف وجودي انسان و زندگي اش مي پردازد. و رمان آيينه ي تمام نمايي است كه به وسيله ي آن مي توان جزييات، اتفاقات و تجربيات روزمره ي انسان را شرح داد، و نيز مي توان چنين پنداشت:« تصويري از روزگاري است كه رمان در آن نوشته شده است. رمان گزارشي است آشنا از چيزهايي كه هر روز جلوي چشمان ما روي مي دهد.»
اسلاید 15 :
ناصرايراني « رمان آيينه اي است تمام نما، تمام نمايي او به نشان دادن واقعيت هاي موجود اجتماعي و به نشان دادن روابط متقابل انساني در ابعاد و زواياي گوناگون آن محدود نمي شود، بلكه آرمان ها و ارزش هاي آن جامعه را هم نشان مي دهد؛ علاوه بر اين ها، با تصوير كردن اين واقعيت كه كدام آرمان ها و ارزش ها مرده است و كدام آرمان ها و ارزش هايي زنده، كه آن ها مي تواند جامعه را به حركت در آورد.»« رمان گنجينه اي است كه همه چيز بشر را در خود حفظ مي كند زبان، فرهنگ، آداب و رسوم، اخلاق، طرز زندگي و معيشت و هر رويداد و بوده اي از اين قبيل،
رمان مطمئن ترين امانت دار دنياست.»
« رمان، گسترده ترين شكل داستان با فضاهاي متنوع،
حوادث درهم تنيده ي گوناگون و شخصيت هاي متعدد است.»
اسلاید 16 :
انواع رمان
انواع رمان از نظر ساخت
انواع رمان از نظر موضوع
انواع رمان از نظر پلات
اسلاید 17 :
انواع رمان از نظر ساخت:
رمان را به لحاظ ساختمان و مایه های سبکی به چهار نوع،تقسیم کرده اند:
رمان حوادث:
رمانی است که در آن تکیه ی اصلی بر حوادثی است که در طی رمان مدام اتفاق می افتد و رمان فی الواقع چیزی نیست جز مجموعه ای از حوادث و ماجراهای پی در پی و مختلف.مثل رمان روبنسون کرزوئه اثر دانیل دفئو که مجموعه ای از حوادث گوناگونی است که برای قهرمانان داستان اتفاق می افتد.رمان حوادث،حد فاصل رمان با رمانس است،زیرا در رمانس هم مثلن امیر ارسلان رومی،خواننده با حوادث متعدد (منتهی محیرالعقول) سرگرم است.
رمان شخصیت:
رمان جدید برخلاف رمان های قدیم که معمولن رمان حوادث بوده اند،رمان شخصیت هستند.در رمان حوادث،تکیه بر عواملی است که قهرمان داستان انجام می دهد،اما در رمان شخصیت تکیه بر انگیزه ی انجام اعمال است.بدین ترتیب در رمان های حوادث مثل سمک عیار و غالب داستانواره های قدیم ایرانی می توان پرسید:بعد چه شد؟( (AND THEN اما در رمان شخصیت باید پرسید:چرا چنین شد؟(WHY) مثلن در بوف کور توالی حوادث آن قدر اهمیت ندارد که انگیزه ی اعمال و این چراهایی است که در آن بحث انگیز است.
اسلاید 18 :
رمان نامه ای:
که در ساخت رمان بر مبنای نامه هایی است که بین دو قهرمان اثر رد و بدل می شود.یا خواننده از طریق نامه هایی که در رمان آمده است وارد فضای داستان می شود مثل «نامه های یک زن ناشناس» اثر استفان تسوایک یا «نامه های ورتر» اثر گوته.در رمان واره های منظم ادبیات فارسی هم گاهی از نامه نگاری بین عاشق و معشوق استفاده شده است.
رمان اندیشه:
رمانی است که مبنای آن بر ایده ها و مشرب های از پیش معلوم قالبی است،برخی از آثار جورج اورل(مزرعه حیوانات) و هاکسلی هم از این دست است.در پایان این بخش بی فایده نیست که به آراء هنری جیمز داستان نویس و منتقد اِمریکایی در باب «رمان شخصیت» و «رمان حوادث» اشاره ای به عمل آید.
جیمز،تمایز بین این دو نوع رمان را اصولی نمی داند و می گوید از دید نویسنده چنین تمایزی نمی تواند وجود داشته باشد و او این نظر را در مورد تمایز بین رمان و رمانس که همان داستان های عاشقانه پُرماجرا می باشد نیز ابراز می دارد.به نظر هِنری در رمان،حادثه و شخصیت به هم گره خورده اند.شخصیت چیزی جز حادثه نیست و حادثه دلیل بر وجود شخصیت است.بدین ترتیب به عقیده ی او فرق بین رمان حوادث و شخصیت و حتی رمان و رمانس برساخته ی منتقدان ادبی است.
اسلاید 19 :
1- رمان اجتماعی
۲- رمان احساساتی یا پرسوز و گداز
۳- رمان پلیسی
۴- رمان پیکارسک
۵- رمان تاریخی
۶- رمان تجربی
7- رمان رشد و کمال
۸- رمان روانکاوانه یا جریان سیال ذهن
۹- رمان حادثه
۱۰- رمان روانی
اسلاید 20 :
۱۱- رمان رفتار و رسوم اجتماعی
۱۲- رمان روستایی
۱۳- رمان شخصیت
۱۴- رمان زمین
۱۵- رمان ضد رمان
۱۶- رمان دلهرهآور یا گوتیک
۱۷- رمان کلیددار
۱۸- رمان تبلیغی
۱۹- رمان عاشقانه پرماجرا
۲۰- رمان مستند
۲۱- رمان مکاتبهای
۲۲- رمان محلی
۲۳- رمان نو