بخشی از پاورپوینت

اسلاید 1 :

بسم الله الرحمن الرحیم

ارائه مقاله پرسش از تکنولوژی هایدگر

Question Concerning Technology
Martin Heidegger

اسلاید 2 :

مارتین هایدِگِر Martin Heidegger)‏ ‏ (۱۹۷۶-۱۸۸۹) یکی از معروفترین فیلسوفان قرن بیستم بود. او با شیوهای نوین به تامل درباره وجود پرداخت. فلسفه او بر دیدگاههای بسیاری از فلاسفه بعد از او اثر گذاشت.
در خانوادهای کاتولیک و سنتی در جنوب غربی آلمان و در دل کوهستان آلپ به دنیا آمد. پدر او خادم کلیسا بود. او در محیطی کاتولیک بزرگ شد.
وی از اعضای حزب نازی و نماینده این حزب در دانشگاه فرایبورگ بود.

اندیشههای هایدگر، رقمزننده مایههای فکری بسیاری از متفکران مابعد تجدد از جمله میشل فوکو، ژاک دریدا و گادامر بودهاست.
فعالیتش همواره تحت تأثیر استادش ادموند هوسرل بود.
از مهمترین کتابهای او در فلسفه اثر هستی و زمان است. او در این کتاب به نقد تاریخ فلسفه غرب که به تعبیر هایدگر همان تاریخ متافیزیک است، پرداختهاست و در پی طرح افکندن هستیشناسی تازهای است که آن را هستیشناسی بنیادین میخواند؛ چرا که نزد او تاریخ متافیزیک، تاریخ غفلت از وجود و افتادن در ورطه موجودانگاری است.

مقصود هایدگر از این تعبیر آن است که تاریخ کنونی فلسفه، با خلط موجودشناسی و وجودشناسی، از شناخت وجود به معنای اصیل آن بازماندهاست.
کلیه حقوق این مطلب متعلق به بنیاد توسعه فردا بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع آزاد میباشد. فایل الکترونیکی آن از سایت بنیاد به نشانی : www.farda.ir قابل دریافت است.

اسلاید 3 :

مک کوارى از تحلیل گران هایدگر مى نویسد:
وقتى به کل کار فلسفى هایدگر مى نگریم متوجه تغییرات عمده اى مى شویم.

1- آشکارترین آنها این است که دازاین (اصطلاحى که هایدگر براى واقعیت خاص انسان به کار مى برد) که در دوره اول در کانون توجه و کار فلسفى هایدگر بود در دوره دوم جاى خود را به وجود (Being) در عامترین معناى آن داد.

2- خصلت علمى روش پدیدارشناسانه (Phenomenology) که در دوره اول در تحلیل دازاین به کاررفته بود منتهى شد به تأکید بر زبان شعر در تفسیر و تأویل معناى وجود و رابطه دازاین با وجود.

3- در کیفیت تفکر نیز دگرگونى به وجود آمد: در آثار اولیه، تفکر فیلسوف فعال و جست وجو گرایانه است اما در دوره بعدى تفکر به صورت متألهانه و مراقبه آمیز (meditative ) و حتى منفعل درمى آید به گونه اى که برخى از منتقدان ازگرایشات عرفانى در هایدگر سخن به میان آورده اند.

4- تغییر در معنا و مفهوم جهان. در تفکر اولیه هایدگر جهان یک نظام ابزارى (instrumental) است و اشیا براى استفاده دازاین از آنها در امور روزمره، در دسترس هستند. امادر آثار بعدى هایدگر جهان، دیگر یک کارگاه به حساب نمى آید بلکه به اصطلاح شأن و منزلت خاص خود را دارد. اشیا هم صرفاً ابزار و وسیله نیستند. بلکه از چهاروجه آسمان (heaven) و زمین (earth) و خدایان (gods) و امور فانى یا میرندگان (mortals) قوام گرفته اند. این تعابیر به خوبى نشان مى دهد که چگونه زبان شعر و حتى یک زبان نیمه اسطوره اى جانشین تحلیل پدیدارشناختى در آثار بعدى هایدگر مى شود.

تحولات فکری هایدگر در دو دوره عمرش

{پدیدار شناسی: سوال از معنای پدیده ها و کشف ذات و کنه آنها ، معرف ماهیت انسان و تاریخ انسان است و کانون توجه خود را ادراک بشر خصوصا کیفیت تجربه های زیبایی شناختی او قرار می دهد}

اسلاید 4 :

میراث هایدگر
از زمان انتشار کتاب هستی و زمان تاکنون آرای هایدگر منشاء تاثیرات به سزائی در قلمرو اندیشه در حوزههای فکری گوناگون با درجات و شکلهای مختلفی بودهاست. مکاتب فکری متعددی با تاثیرپذیری از تاملات هایدگر شکل گرفتهاند.

بروز آشکار آراء هایدگر نخستین بار در مباحث فلسفی ژان پل سارتر نمایان گشت. سارتر با اثر مشهور خود با نام بود و نبود که در سال ۱۹۴۳ مکتب اگزیستانسیالیسم را اثرگذارترین مکتب دوران خود نمود. در جریان تحولات و بحرانهای اجتماعی سیاسی اواخر دهه ۶۰ میلادی در اروپا و آمریکا مرجع فکری عمدهای بود. سارتر با بهره گیری از کتاب هستی و زمان هایدگر محور اندیشه خود را چه در وجه فلسفی و چه در وجه سیاسی مقوله آزادی قرار داد.
اصول فلسفه اگزیستانسیالیزم مبنی بر اصالت وجود و تقدم آن بر ماهیت انسان است.

نخستین اصل اگزیستانسیالیسم :
چیزی به نام طبیعتِ بشری وجود ندارد، بلکه آدمی، آنچیزی است که از خود میسازد.

اساس نگاه فلسفی سارتر به انسان :
انسان را مختار می داند و بر این اساس به انکار خداوند می رسد؛ زیرا که او معتقد است انسان نمی تواند مختار باشد، در حالی که خالقی مطلق و یگانه داشته باشد که از ازل می دانسته که چه می خواهد بسازد.
اندیشه های اگزیستانسیالیستی سارتر، در خصوص آزادی و مسئولیت فردی و ممکن بودن وجود ما و فاصله ای که ما از خودمان داریم، بنا شده است.
سارتر اخلاق گرا نیز بود و کوششی برای طرح نظریه ای اخلاقی کرد.

اسلاید 5 :

میراث هایدگر
هانس-گئورگ گادامر نیز که به عنوان بنیانگذار هرمنوتیک فلسفی شناخته شدهاست با تاکید بر پیشین بودن زبان نسبت به گفتار، خصلت عمده زبان را دیالوگی بودن آن میداند. از دیدگاه او زندگی در بطن زبان و در دیالوگ بین افراد متجلی و تجربه میشود. گادامر برخلاف سارتر که متکی بر نیمه اول کتاب هستی و زمان بود با بهره بردن از نیمه دوم این کتاب و نیز آراء و آثار هایدگر در باب زبان هرمنوتیک تاریخ و محوریت فهم در افق تاریخ را شکل داد. (هایدگر: فلسفه از زمینه های تاریخی و هنری جدایی ناپذیر است.)

گادامر استدلال می کند که حقایق تاریخ، جامعه و فرهنگ فقط از طریق نوعی دیالوگ و گفت وگو آشکار می شوند: از طریق گوش سپردن به تاریخ آنگونه که در سنت ها و نهادها و فرهنگ و نیز در شعر جلوه می کند. این حقایق در دسترس مشاهدات علمی قرار نمی گیرند.

گادامر بر این عقیده بود که هیچ علمی آزاد از بار انفسی و ذهنیت و انگیزه های انسانی نیست و اعتقاد نداشت که علمی وجود داشته باشد که روش آن کاملاً عینی و مطلقاً فارغ از ذهنیت گرایی و جهت گیری های انسانی باشد. او روش شناسی های علوم طبیعی ( تجربی) و نیز کوشش برای استفاده از این روش ها در علوم انسانی را مورد نقادی قرار می داد. به عقیده او، تجربه انسانی در بستر زبان شکل می گیرد و جدا از پیش پنداشت ها و پیش فرض های انسان نیست.

اسلاید 6 :

نام دریدا با مقوله ساختارشکنی عجین است. بحث هایدگر درباره رمزآلودگی سرشت وجود بر او تاثیرگذار بودهاست. دریدا یادآور «پست مدرنیته» و «پسا ساختارگرایى» است. او با نقد مفاهیم محورى ساختارگرایى همچون نشانه، مرکز، حضور، گفتار و ساختار و … مفاهیم پساساختارگرایى خود چون بازى زبانى، غیاب، تمایز، نوشتار، مرکزیت زدایى و … را مطرح کرد.

میراث هایدگر
به زعم دریدا، تمام هستى به مثابه «متن» محسوب مى شود. در خوانش هر متن، خواه این متن کتاب باشد، یا طبیعت، جامعه و یا وجود خود خواننده، خواننده آن را بازآفرینى مى کند. به این اعتبار هر متنى به تعداد مخاطبین خود تعبیر و تفسیر دارد.

«غیاب» بر «حضور» غالب است و ما در متن تنها رد غایب ها را دنبال مى کنیم.
ژاک دِریدا ( 1930 - ۲۰۰۴) فیلسوف الجزایریتبار فرانسوی و پدیدآورنده فلسفه ساختارشکنی است. تئوریهای وی در فلسفه پست مدرن و نقد ادبی تأثیر فراوانی گذاشت.

کلیه حقوق این مطلب متعلق به بنیاد توسعه فردا بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع آزاد میباشد. فایل الکترونیکی آن از سایت بنیاد به نشانی : www.farda.ir قابل دریافت است.

اسلاید 7 :

میراث هایدگر
ساختارشکنی یا شالوده شکنی:
دریدا : «من با ساختار شکنى درواقع انتقام ادبیات را از فلسفه گرفتم و قلب فلسفه کلاسیک را نشانه رفتم. شالوده شکنى آخرین مدل نظریه هاى ادبى ـ فلسفى و نوعى نوهایدگرگرایى خطرناک است به همین دلیل باید با احتیاط با آن برخورد کرد…»

نوشته هاى او باعث شد تا تصورات معمول در مورد «متون»، معانى و مفاهیم متزلزل شود. دریدا فلسفه را در وهله اول نوشتار مى دانست و «نوشتار» و «فهم متن» دغدغه اصلى او بود. قصد او رمزآلود ساختن چیزى بود که افراد فکر مى کنند از کلمات مى فهمند. بازیهاى زبانى، تقابلهاى دوتایى واژگان، استعاره، ابهام و چندپهلویى از اصول «نوشتار» دریدا هستند. از نظر او نوشتار را همین تقابل ها مى سازند.همین امر باعث انتقادات شدید به او شد تا جایی که منتقدان نوشته های او را پوچ و سطحی می خوانند.

از نظر دریدا، هر متن هیچ مرجعی در واقعیت ندارد و به «دلالت ناب» نمى رسد و از سوى دیگر هیچ مؤلفى نه نیت آگاهانه دارد و نه اساساً قادر به اعمال نیت آگاهانه خویش است. از این رو، مؤلف را نیز نباید و نمى توان مرجع نهایى در تأویل متن به شمار آورد. آنچه باقى مى ماند چیزى نیست جز متن و تأثیرى که بر شعور مخاطبان خود دارد. علاوه براین سیاق کلام و سبک نوشتار بر محتواى متن، ارجحیت دارد.

اسلاید 8 :

میراث هایدگر

او در آراء خود از فلسفه هایدگر تاثیر گرفته و از مباحث هایدگر درباره ابزاری شدن معرفت و به خفا رفتن حقیقت بهره بردهاست.

فوکو به نقش قدرت و سلطه در نابود کردن سوژه انسانی و به حاشیه رانده شدن و مغلوب شدن انسان در ساختارهای تکنو-بوروکراتیک اشاره کرده و از مستولی شدن دانش درباره انسان بر خود انسان در عصر جدید و دانش مدرن سخن گفتهاست.

فوکو را مابعد ساختارگرا و مابعد نوگرا تلقی میکنند. مرزهای اصلی جهان اندیشهی فوکو را پدیدارشناسی، هرمنیوتیک، ساختگرایی و مارکسیسم تشکیل میدهند. در دوران جوانیِ فوکو، دو گرایش فکری عمده در فرانسه رایج بود: یکی پدیدارشناسی و اگزیستانسیالیسم و دیگری مارکسیسم.
پُل میشِل فوکو ۱۹۲۶ - ۱۹۸۴) فیلسوف، تاریخدان و متفکر معاصر فرانسوی است.
کلیه حقوق این مطلب متعلق به بنیاد توسعه فردا بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع آزاد میباشد. فایل الکترونیکی آن از سایت بنیاد به نشانی : www.farda.ir قابل دریافت است.

اسلاید 9 :

میراث هایدگر
منظومهی فکریای که فوکو خود ترجیح میداد، عنوانی چون «دیرینه شناسی» و بعدها در یک رویکرد دیگر «تبار شناسی» را بر آن نهد. عنوانی که گره خورده به نام نیچه است.
برخی از متفکرین، برجستهترین دستاورد فوکو را، مطرح نمودنِ روابطِ «قدرت و معرفت» میدانند.
در تعبیرهای گوناگون، وی را «فرزند ناخلف ساختگرایی»، دیرینه شناس فرهنگ غرب، پوچ انگار و ویرانگر علوم اجتماعی رایج خواندهاند.
فوکو البته هیچ گاه در یک قالب باقی نماند، و خودش گفته است؛ «از من نپرسید کی هستم و از من نخواهید همان کس باقی بمانم.»
پساساختارگرایان با اخذ مفاهیمی از نیچه و روانکاوی بر اهمیت زبان تأکید کردند. به طور کلی اینان نیز همانند ساختارگرایان میکوشند از سوژه مرکززدایی کنند و معتقدند سوژهها مخلوق گفتمانها هستند.
به لحاظ نظری، فوکو از طریق تحلیل تاریخی «گفتمان» های مختلفی نظیر جنون، پزشکی، زندانها به تبیین مسائل مربوط به قدرت میپردازد و به لحاظ روش شناختی، به طرزی خلاقانه از دو ابزار تحلیلی دیرینه شناسی و تبارشناسی استفاده میکند.

اسلاید 10 :

پرسش از تکنولوژی (مارتین هایدگر)
نسبت آزاد میان وجود و ماهیت بشر
تکنولوژی ≠ ماهیت تکنولوژی (امری غیر تکنولوژیک)
تکنولوژی امری خنثی نیست
ماهیت تکنولوژی : وسیله ای برای هدف ، فعالیت انسانی (این دو بهم وابسته اند)
مهار تکنولوژی از دست خارج شده (تلاش برای تسلط)
امر حقیقی تکنولوژی می تواند نسبت آزاد را بیان کند
از طریق امر صحیح می توانیم به امر حقیقی برسیم
4 نوع علت (غایی ، فاعلی ، صوری ، مادی) – ارسطو
علت، امر سبب شونده برای رسیدن به هدف
علت فاعلی معیار انواع علیت
معلول، مدیون علت است (دین مادی و صوری و ..)
فاعل با تامل کردن ، ماده و صورت و غایت را گردهم می آورد
عامل وحدت 4 علت : به ظهور درآوردن و راهی کردن برای ظهور
مشخصه مسئول بودن : راهی کردن برای رسیدن به حضور
افلاطون: پوئیسیس ، فرا آوردن ، حرکت از عدم حضور به حضور

اسلاید 11 :

پرسش از تکنولوژی (مارتین هایدگر)
فر آوردن : ظاهر کردن مستور ، کشف حجاب ، آلیتیا
(لوگوس یونانی: تجلی اندیشه و تائو هندی و چینی و کلمه اسلامی )
”از خود برآمدن“ هم نوعی فرا آوردن است
فر آوردن در انکشاف ریشه دارد پس ماهیت تکنولوژی انکشافی ست
تکنولوژی نحوی از انکشاف که توسط بشر به ظهور می رسد
تا زمان افلاطون ، تخنه و اپیستمه (شناخت) با هم مرتبط بودند
شناخت ، معرفتی تام ،که نوعی انکشاف است
تکنولوژی قدیم و جدید از منظر انکشافی یکی هستند ولی هر یک امری را منکشف می کنند
انکشاف در تکنولوژی قدیم ، فرا آوردن (پوئیسیس) یا از خود آوردن بوده
ولی انکشاف در تکنولوژی جدید ، نوعی تعرض است
زیرا در پی به نظم درآوردن است و به طبیعت تعرض می کند و با آن درافتاده است
همه جا و همه چیز در حال آماده باش هستند (انضباط و ثباتی منحصربفرد) به عنوان :
ذخیره ایستا یا منبع ثابت
هگل: ماشین ابزاری خود آئین
هایدگر: تکنولوژی ابزاری غیر خود آئین ← منبع ثابت

اسلاید 12 :

پرسش از تکنولوژی (مارتین هایدگر)
خود بشر نیز به معارضه خوانده شد تا با یک انکشاف منضبط از انرژی های طبیعت ، بهره برداری کند.
بشر از طریق تکنولوژی امر واقع را چون منبع ثابت منکشف می کند.
مثل افلاطونی همان امر واقع است که همه انسان ها و افلاطون را مخاطب قرار داده است.
پس بشر مخاطب امر واقع یا مثل قرار می گیرد و به معارضه خوانده می شود (تعارضی برای انکشاف)
تجلی یا عدم استتار امر واقع ، در اختیار بشر نیست و بشر از درون آن عبور می کند و کشف حجاب می کند ، مانند عبور ذهن (سوژه) از عین (ابژه)
حیثیت بشر نیز همین فرا خوانده شدن برای
عدم استتار است .
کلیه حقوق این مطلب متعلق به بنیاد توسعه فردا بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع آزاد میباشد. فایل الکترونیکی آن از سایت بنیاد به نشانی : www.farda.ir قابل دریافت است.

اسلاید 13 :

آنچه از پرده ستر بیرون آمده و آشکار شده ، بشر را برای انکشاف می خواند و بشر فقط باید:
اندیشه کند
با اندیشیدن ، ندای فرا خوانی برای معارضه را می شنود.
در نتیجه: تکنولوژی جدید به عنوان انکشافی که انضباط می بخشد صرفا ساخته دست بشر نیست و امر واقع (مثل) است که بشر را فرا می خواند برای کشف حجاب تا به آن چون منبع ثابت نظم بخشد
گشتل: ندای متعرضی که بشر را گردهم می آورد تا امر آشکار را همچون منبع ثابت انضباط بخشد (اسکلت بندی ، چارچوب بندی) مانند سلسله جبال یا شمّ انسان
گشتل بر ماهیت تکنولوژی جدید استیلا دارد ولی خودش امری غیر تکنولوژیک است

اسلاید 14 :

در عصر تکنولوژیک میزان گشتل افزایش یافته خصوصا در مورد طبیعت
مطابق آنچه آمد ، تعریف صرفا انسان مدار از تکنولوژی و امر صرفا ابزاری بی اعتبار است
نگرش انضباط دهنده بشر ابتدا در علوم دقیقه جدید ، آشکار می شود و به طبیعت به عنوان شبکه ای از نیروهای انضباط پذیر می نگرد
فیزیک جدید : طبیعت چگونه خود را با نیروهای محاسبه پذیر نشان می دهد ← آزمایش
آنچه در پیدایش و مسلط شدن امور مقدم است ، برای انسان در آخر آشکار می شود (امر آغازین در آخر متجلی می شود)
مفهوم علیت از خصلت علت غایی ، فاعلی و صوری تنزل یافته و به گزارش مبتنی بر تعرض از منابع ثابت تبدیل شده است
کلیه حقوق این مطلب متعلق به بنیاد توسعه فردا بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع آزاد میباشد. فایل الکترونیکی آن از سایت بنیاد به نشانی : www.farda.ir قابل دریافت است.

اسلاید 15 :

گشتل در حقیقت ، نحوی ست که از طریق آن امر واقع (مثل) خود را همچون منبع ثابت منکشف می کند
پرسش از تکنولوژی برای روشن شدن نسبت ما با ماهیت آن مطرح می شود و ماهیت تکنولوژی خود را در گشتل نشان می دهد
ماهیت تکنولوژی ، انسان را راهی انکشاف می کند که این راهی کردن و به سویی فرستادن، تقدیر است
کلیه حقوق این مطلب متعلق به بنیاد توسعه فردا بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع آزاد میباشد. فایل الکترونیکی آن از سایت بنیاد به نشانی : www.farda.ir قابل دریافت است.

اسلاید 16 :

تقدیر: راهی کردن انسان برای انکشاف
تفکر و تصور عینیت بخش به تقدیر بدل می شود و موجب راهبری می گردد
تقدیر (راهی شدن برای انکشاف) همیشه حاکم بر انسان است ولی جبر نیست بلکه عین آزادی ست
انسان زمانی آزاد است که برای انکشاف راهی شود و متعلق به قلمرو تقدیر باشد و کسی شود که می شنود نه کسی که فقط اطاعت می کند
آزادی مانند نور است
کلیه حقوق این مطلب متعلق به بنیاد توسعه فردا بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع آزاد میباشد. فایل الکترونیکی آن از سایت بنیاد به نشانی : www.farda.ir قابل دریافت است.

اسلاید 17 :

آزادی استتار می کند ولی به نحوی که امور را به روشنایی می آورد و حجاب ها را مشخص می کند و حقایق را پنهان می سازد
آنگاه که نور می تابد ، حجاب (امر حاجب) ظهور می یابد
آزادی ، قلمرو تقدیر است ، تقدیری که هر لحظه معین انکشافی را راهی راه خود می کند
ما در فضای باز تقدیر هستیم و خود را در فراخوانی آزادی بخش می بینیم (وقتی در مقابل ماهیت تکنولوژی قرار می گیریم)
همه معیارهای بشر برای کشف حجاب برگرفته از انضباط است ، در نتیجه ماهیت تکنولوژی که در گشتل نهفته است با تقدیری آزاد انسان را راهی انکشاف می کند ولی خود انسان راه های دیگر انکشاف را بر خود بسته و فقط به دنبال انضباط است

اسلاید 18 :

در این شرایط خطری بوجود می آید. بشر با قرار گرفتن میان امکان ها ، از درون تقدیر در معرض خطر است.
تقدیر انکشاف که انسان را راهی کشف حجاب می کند به طور ذاتی خطر است چرا که آدمی ممکن است در مورد امر نامستور (مثل که متجلی شده) مرتکب خطا شود و سوء تعبیر کند و ممکن است همه نسبت ها را علت و معلولی ببیند که تفکر علّی مبتنی بر باز نمایی امور است و خداوند نیز ممکن است به علت فاعلی تقلیل یابد
کشف طبیعت نیز به عنوان مجموعه محاسبه پذیر از اثر نیروها اگر چه در بر گیرنده موفقیت هایی می باشد ولی درست به خاطر موفقیت ها ، این خطر باقی می ماند که امر حقیقی در میان همه امور صحیح محو شود
کلیه حقوق این مطلب متعلق به بنیاد توسعه فردا بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع آزاد میباشد. فایل الکترونیکی آن از سایت بنیاد به نشانی : www.farda.ir قابل دریافت است.

اسلاید 19 :

امر حقیقی از امر صحیح متفاوت است
قوانین حاصل از انکشاف طبیعت به عنوان مجموعه ای محاسبه پذیر، امور صحیح هستند ولی امر حقیقی ، حقیقت عالم طبیعت است
اگر انسان تنها نقش نظم دهنده منبع ثابت را داشته باشد آنگاه امر واقع (مثل) دیگر حتی به عنوان شیء هم برای بشر مطرح نخواهد بود و بشر به لبه پرتگاه می رسد
در این حالت بشری که به مخاطره افتاده ، خود را متکبرانه در مقام خداوند زمین می ستاید و این توهم را دارد که هر آنچه پیش روی خود می یابد ، ساخته اوست
نهایتا سرابی شکل می گیرد : ”بشر همه جا خودش را می بیند ”
کلیه حقوق این مطلب متعلق به بنیاد توسعه فردا بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع آزاد میباشد. فایل الکترونیکی آن از سایت بنیاد به نشانی : www.farda.ir قابل دریافت است.

اسلاید 20 :

در حقیقت امروز بشر دیگر هیچ کجا خود را (ماهیت خود را ) نمی بیند
بشر فقط در خدمت معارضه طلبی گشتل است و دیگر گشتل را به عنوان خطاب درک نمی کند و نمی تواند بشنود
بشر خود را نمی بیند و فقط برای انکشاف حرکت می کند – چشم بسته
استیلای انضباط ، امکان هر انکشاف دیگری را از بشر می ستاند
گشتل آدمی را به انکشاف می راند. ولی هنگامی که به عنوان تقدیر (راه برنده) عمل می کند انسان را فقط به سمت انکشاف انضباطی حرکت می دهد و در نتیجه انواع دیگر انکشاف ها را (خصوصا انکشافی که به معنای پوئیسیس – ظهور امر حضور یابنده - است را ) پنهان می کند
بزرگترین خطر وقتی روی می دهد که تقدیر در قالب گشتل حاکم شود
گشتل تعرض آمیز : فرا آوردن و خود انکشاف را استتار می کند و مانع تجلی حقیقت می شود
پس تقدیری که به انضباط می آورد ، بزرگترین خطر است
پس: ماهیت تکنولوژی به عنوان تقدیر انکشاف ، خطر است
تهدید واقعی بر بشر اثر گذاشته است. اکنون گشتل فرمانروایی می کند و راه انکشاف اصیل تر را بسته و اماکن تجربه فراخوان حقیقت آغازین را گرفته است
اما، هر جا خطر هست ، نیروی منجی نیز می بالد (هولدرین)

در متن اصلی پاورپوینت به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر پاورپوینت آن را خریداری کنید