بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
اصول و مبانی کارآفرینی
اسلاید 2 :
خلاصه مطالب ترم
اصول کارآفرینی و ویژگی کارآفرینان
خلاقيت و نوآوري
مدیریت کسب و کارهای کوچک
فرهنگ کسب وکار
طرح تجاری Business Plan
اسلاید 3 :
تعاريف كارآفرينى
در قرن شانزدهم ميلادى واژه فرانسوى Entreprendre كارآفرينى اولين بار براى افرادى به كار برده شد كه در ماموريتهاى نظامى خود را به خطر مىانداختند.
بعدها اين واژه به كسانى اطلاق شد كه مخاطره يك فعاليت اقتصادى را مىپذيرفتند و آن را سازماندهى، تقبل و اداره مىكردند.
اسلاید 4 :
تعاريف كارآفرينى
«ژان باتيست سى»اولين كسى بود كه بر نقش حياتى كارآفرينان در جابجايى منابع اقتصادى براساس اصول بهرهورى تأكيد كرد. «ژان باتيست سى» كارآفرينى را مختص فردى مىدانست كه منابع اقتصادى را از يك حوزهى داراى بهرهورى و سود پایين به حوزهى داراى بهرهورى و سود بالاتر منتقل مىكرد.
اسلاید 5 :
تعاريف كارآفرينى
«جفرى تيمونز»
كارآفرين را ايجاد كننده يك چيز ارزشمند از هيچ مىداند.
اسلاید 6 :
تعاريف كارآفرينى
«مككلهلند» تعريف گستردهترى از كارآفرينى بيان مىكند و فرآیند كارآفرينى را فراتر از شغل و حرفه، بلكه يك شيوهی زندگى تعبير مىنمايد؛ به طورى كه خلاقيت و نوآورى، عشق به كار و تلاش مستمر، پويايى، مخاطره پذيرى، آينده نگرى، ارزش آفرينى، آرمان گرايى، فرصت گرايى، نياز به پيشرفت و مثبت انديشى، زير بنا و اساس زندگى كارآفرينانه مىباشد؛ در اين زندگى شكست به معنای پلهاى براى بالا رفتن و موقعيتى براى آموختن است. در دنیای کارآفرینی شکست، تصور ناقصى از واقعيت مبهمی است كه در هدف وجود دارد؛ واقعهاى كه هنوز فوايد آن تبديل به سود نشده است. در اين زندگى پول انگيزهى اصلى و اوليهی فعاليتهاى اقتصادى نيست، بلكه معيارى براى سنجش ميزان موفقيت فرد محسوب مىشود. در زندگى كارآفرينانه هدف اصلى از كار و فعاليت، ارضای حس كنجكاوى، تحقق بخشيدن به آرمانها، آزادسازى انرژىهاى ذهنى و تبديل آنها به ايدههاى عملى و درنهایت خلق ارزش است و همه چيز تحت الشعاع آرمان شخص قرار مىگيرد.
اسلاید 7 :
تعاريف كارآفرينى
«رابرت هيسريچ» فرآیند كارآفرينى را خلق چيزى نو مىداند كه توأم با صرف وقت و تلاش بسيار و پذيرش خطرات مالى، روحى و اجتماعى براى بدست آوردن منابع مالى، رضايت شخصى و استقلال است، كه نتيجه اين فرآیند از فعاليتهاى منظمى حاصل مىشود كه خلاقيت و نوآورى را به نيازمندىها و فرصتهاى بازار پيوند مىدهد. به عبارتى فرآیند كارآفرينى تنها خلق محصول و يا خدمتى جديد نيست بلكه خلق محصول جديدى است كه متناسب با نيازهاى بازار و تقاضاى موجود باشد و بتوان آن را به جامعه ارایه نمود.
اسلاید 8 :
انواع كارآفرينى
الف) فردى
1ـ كارآفرينى مستقل
فرآیندى است كه كارآفرين از ايده اوليه تا ارایهی محصول خود به جامعه، كليهی فعاليت كارآفرينانه را با ايجاد يك بنگاه اقتصادى جديد، به طور مستقل طى مىكند.
2ـ كارآفرينى سازمانى
فرآیندى است كه كارآفرين تحت حمايت يك سازمان، فعاليتهاى كارآفرينانه خود را به ثمر مىرساند.
ب) گروهى
1ـكارآفرينى شركتى
فرآیندى است كه يك شركت طى مىكند تا همه افراد آن به كارآفرينى تشويق شده و تمام فعاليتهاى كارآفرينانه فردى و گروهى به طور مستمر، سريع و راحت در شركت انجام پذيرد. در اين فرآیند هر يك از كاركنان در نقش كارآفرين انجام وظيفه مىكنند.
2ـ کارآفرینی اجتماعی
كارآفريني اجتماعي يك زمينه نوظهوري است كه شامل سازمانهاي غيرانتفاعي است كه اين سازمانها افراد را در شروع كسب و كارهاي انتفاعي ياري ميدهند، سازمانهاي غيرانتفاعي كه براي ايجاد نقدينگي براي برنامههايشان، ارزش اقتصادي ايجاد ميكنند از منابع در دسترس به گونهاي خلاقانه براي موضوعات اجتماعي استفاده ميكنند.
اسلاید 9 :
ويژگىهاى كارآفرينان
عمده ويژگىهاى شخصيتى و روانشناختى كارآفرينان را مىتوان خلاقيت و نوآورى، نياز به توفيق، مخاطره پذيرى، خلاقيت و نوآورى، مسئوليت پذيرى، استقلالطلبى، داراى مركز كنترل درونى
بصيرت، كاردان، پرتلاش، داراى اعتماد به نفس، دستاوردگرايى و هدفگرايى نام برد.
اسلاید 10 :
رويكرد رفتارى كارآفرينان
از موقعيتهاى اقتصادى استفاده مىكند
تصميم مىگيرد
سرمايه را جذب مىكند و آن را افزايش مىدهد
براى آينده برنامهريزى مىكند
توليدات خود را با سود مىفروشد
اسلاید 11 :
تأثیرات اقتصادى و اجتماعى كارآفرينان
«تئودور شولتز» معتقد بود كه عدم تعادل در يك اقتصاد پويا امرى اجتنابناپذير است، اين عدم تعادل را نمىتوان به موجب قانون يا سياست عمومى برطرف كرد و به طور یقین علم معانى و بيان هم نمىتواند آن را برطرف كند. تنها فعاليتهاى كارآفرينانه است كه با تخصيص مجدد منابع مىتواند اقتصاد را به حالت تعادل بازگرداند.
«ماكس وبر» جامعهشناس آلمانى اولين فردى بوده است كه در اين حوزهی علمى به كارآفرينى توجه كرده است، در تعريف «وبر» كارآفرينى يك فرآیند اجتماعى است كه در آن كارآفرين با اشتياق و پشتكار در كار، خويشتن خويش را پيدا مىكند و از بند عادات و سنتهاى مرسوم رها مىشود. او معتقد است كه فرهنگ كارآفرينى در سطح تعاملى انسانها با يكديگر شكل مىگيرد و شخصيت، ارزشها، نگرشها و باورهاى فرد نسبت به كارآفرينى تحت تأثیر تعامل وى با ساير افراد جامعه شكل گرفته و تكامل پيدا مىكند
اسلاید 12 :
فرآیند کارآفرینی
1ـ شناسایی و ارزیابی فرصت
2ـ تدوین طرح تجاری
3ـ تأمین منابع مورد نیاز
4ـ اداره بنگاه تأسیس شده
اسلاید 14 :
فرآیند کارآفرینی
2ـ مدل «فِراى»: از نظر «فراى» سه عامل در انگيزهی كارآفرين براى تأسيس يك شركت نوپا دخالت دارند. كه عبارتند از: متغيرهاى مقدم، متغيرهاى تسريعكننده و متغيرهاى توانبخش.
ـ عوامل مقدم: اين موقعيتها يا ويژگىها، عواملى هستند كه باعث مىشوند فرد به طور خودآگاه يا ناخود آگاه امكانات كارآفرينى را مورد بررسى قرار دهد. براى مثال، بسيارى از كارآفرينان در خانوادههايى كارآفرين به دنيا مىآيند.
ـ عوامل تسريع كننده: حادثه يا موقعيتى است كه به طور ويژهاى عمل كارآفرينى را سرعت مىبخشد. براى مثال اخراج از يك كار مىتواند يك عامل تسريع كننده باشد.
ـ عوامل توانبخش: فرد كارآفرين تنها يكى از اجزاء تشكيل دهنده شركتهاى نوپاى كارآفرينانه است. دو جزء فرصت و منابع در تصميمگيرى براى تأسيس شركتهاى نوپا، حياتى مىباشند و عوامل توانبخش ناميده مىشوند
اسلاید 15 :
باورهای اشتباه راجع به کارآفرینی
كارآفرينان اهل عمل هستند نه اهل انديشه
كارآفرينان متولد میشوند، ساخته نمیشوند
كارآفرينان همه مبتكرين هستند
كارآفرينان وصلههاي ناجور علمي و اجتماعي ميباشند
كارآفرينان تنها به دنبال سود هستند و تمام نياز ایشان پول است
تمام نياز كارآفرينان خوش شانسي است
براي كارآفرينان بياطلاعي نعمتي است
كارآفرينان در جستجوي موفقيت، شكستهاي زيادي را تجربه ميكنند
كارآفرينان حد نهايي خطرپذيران هستند
اسلاید 17 :
خلاقيت يك توانايى فردى است كه مىتواند به يك اختراع يا ايدهاى بكر توسط فرد خلاق منجر شود.
نوآورى فرآیندی است كه اختراع يا ايده را به محصول يا خدمتى كه قابل عرضه در بازار است تبديل مىكند.
كارآفرينى ويژگى فردى است كه با عزمى راسخ و با وجود موانع بسيار در رساندن يك محصول و يا ارایهی خدمت جديدى به بازار فرآیند نوآورى را با موفقيت هدايت مىكند.
اسلاید 18 :
تعاریف خلاقيت
«گيلفورد»ر نظريهاش دو عامل «تفكر واگرا» و «تفكر همگرا» را از يكديگر جدا مىكند و كليهی خلاقيت را در «تفكر واگرا» مىداند. «تفكر واگرا» تفكرى است كه به جهات مختلف سير مىكند و براى حل مسئله به خلق راهحلهاى بسيار متنوع، متفاوت و نوين مىپردازد. برعكس در «تفكر همگرا» فرد مىكوشد تا با ادغام اطلاعات به روش منطقى فقط به پاسخ صحيح برسد.
«كيتينگ»مفهوم خلاقيت را توسعهی بيشترى بخشيده و براى ايجاد رفتارى خلاق، رشد و تحول چهار دسته از مهارت را ضرورى مىداند:
توانايى تفكر واگرا در فرد كه با خلق راهحلهاى بسيار متفاوت دامنهی وسيعى از ابعاد و زواياى مختلف يك مسئله را در نظر مىگيرد.
داشتن معلومات وسيع و تجربه مفيد در زمينه خلاقيت
توانايى برقرارى ارتباط با ديگران به منظور تبادل تجربيات و معلومات
توانمندى فرد براى تجزيه و تحليل انتقادى، زيرا فرد در جريان شكلگيرى خلاقيت و به دليل ذهنانگيزى به راهحلهاى متعددى مىرسد كه براى انتخاب راهحل صحيح و كنار گذاشتن راهحلهاى ديگر داشتن قدرت قضاوت و نقادى دقيق ضرورى است.
اسلاید 19 :
تعاریف خلاقيت
به نظر «وايزبرگ» خلاقيت زمانى شكل مىگيرد كه فرد راهحل تازهاى براى مسئلهاى كه با آن روبهرو شده به كار ببرد. اين تعريف شامل دو عنصر است؛ اول راهحل مسئله و دوم تازه و نو بودن راهحل براى حل كنندهی مسئله
اسلاید 20 :
عناصر خلاقيت