بخشی از پاورپوینت
اسلاید 2 :
نقش آموزش خانواده در ارتقای سلامت کودک دارای ناتوانی
The role of family education to promote child with disability health
اسلاید 4 :
حقايق .
حضور بیش از 600 میلون فرد دارای ناتوانی در دنیا
از هر 4 نفر سه نفر در کشورهای در حال توسعه زندگی میکنند
یک نفر از هر 5 نفر فقیرترین افراد دنیا را تشکیل می دهند
تنها یک تا دو درصد از کودکان دارای ناتوانی به آموزش دسترسی دارند
اسلاید 5 :
حقايق .
در کشورهای در حال توسعه تنها 2% از افراد دارای ناتوانی خدمات توانبخشی دریافت می کنند
کودکان و زنان دارای ناتوانی 2 تا 3 برابر بیشتر از کودکان و زنان عادی قربانی برخوردهای خشونت آمیز و ناروای جنسی می شوند
اسلاید 6 :
فرد دارای ناتوانی يا معلوليت
كسي است كه در جامعه اش بواسطه تفاوتي كه در ظاهر و يا رفتارش دارد با محدوديتي عملكردي يا فعاليتي، مورد توجه قرار ميگيرد و يا رسما چنين تشخيص داده شده است.
اسلاید 7 :
ميزان شيوع ناتواني در کودکان ايرانی سرشماری 1385
اسلاید 8 :
حضور کودک دارای ناتوانی در خانواده
اولين مواجهه با معلوليت در محيط خانواده
انتظار والدین برای داشتن كودكي طبیعی، زيبا و سالم
روبرو شدن با كودكي دچار ناتواني و معلوليت
بروز واكنش هاي متفاوت والدين و اعضاي خانواده
تأثيرات عاطفي، روانی، اجتماعي و اقتصادي حضور كودك معلول بر خانواده
اسلاید 9 :
برخورد با کودک دارای ناتوانی
کشمکش درونی والدین
مشکلات با پزشکان
برخورد دفاعی
جستجو برای علت
جستجو برای درمان، توانبخشی و آموزش
پذیرش یا عدم پذیرش
اسلاید 10 :
تجزبه کنارآمدن با ناتوانی کودک در والدین ایرانی
اسلاید 11 :
گفتگوی درونی
".این اتفاق چون دردناکه به آدم اجازه فکر کردن نمیده. وقتی تو حالت طبیعی هستی، آدم فکر می کنه. وقتی میری تو طبیعت، در حالت نشاط هستی، فکر می کنی. اما وقتی شما درد دارید، مثلا تو بیمارستان هستید، دیگه نمی تونید فکر کنید.پدر و مادر خود بخود شروع میکنه به مقایسه کردن بچه خودش با بچه های دیگه. حتی تو بعضی شرایط با حیوانات هم ممکنه مقایسه کنه.مثلا بگه خدایا چرا به این مرغ چشم دادی ، به این کبوتر چشم دادی.. ولی بچه من نداره.. این اولین چیزیست که تو ناخودآگاه آدم شکل می گیره. و این خود بخود صورت می گیره.”(پدر)
اسلاید 12 :
گفتگوی درونی
".خوب من فكر مي كنم، حالا از كوتاهي دكترها كه بگذريم اگه خدا نمي خواست ما اين بچه رو داشته باشيم بهمون نمي داد. من تا يادم مي آد وضعم خوب بوده هميشه ماشين داشتم . من از زمان مجرديم هم ماشين داشتم و اهل هيچ خلافي هم نبودم و نيستم و يك ريال هم پول حرام توخونه ام نياوردم واسه همين ميگم شايد خدا مي خواسته ما اينو داشته باشيم اگه نداشته باشيم آدم سركشي بشيم .”(پدر)
اسلاید 13 :
جستجوی اطلاعات و پذیرش
".مثلاً مي گه سي پيه(cp) خوب من دكتر نيستم كه بدونم سي پي چي هست؟ما مثلاً هر سه ماه به سه ماه مي آييم اينجا شما يه چكشي به پاي اين مي زني دور سرش رو مي گيري مي نويسي .. خوب به ما بگو داري چه كار مي كني . داروهاشو مي نويسه بعداً ميگه به سلامت هر چي هم بپرسم يه نگاه مي كنه ميگه به سلامت بعد بردم پيش دكتر . كه اونم گفت اين سي پيه دوباره بردم پيش دكتر .. كه اونم گفت اين چيزيش نيست سي پيه”(پدر)
اسلاید 14 :
جستجوی اطلاعات و پذیرش
"خوب وضعیت(.) بهتر میتونستم اداره کنم. مثلا می دونستم کی باید بهش فروگلوبین بدم، یا کی ویتامین بدم، یا چه غذایی بهش بدم. فقط می گفت سی پی. نه کتابی در اینباره معرفی می کرد که بدونم سی پی چیه، نه مطالعه خاصی داشتم بدونم دقیقا چیه.(مادر)
اولین کسی که بهم گفت این اوتیسمه باور کنید تا یکسال هر جا می رفتم می پرسیدم سی پی سخت تره یا اوتیسم.بهر حال فشار هم که می اومد، دیگه پذیرفته بودم که (.) همچین مشکلی داره و من باید باهاش به هر نحوی کنار بیام.(مادر)
اسلاید 15 :
مسوولیت پذیری و متعهد شدن
".هیچ کس به ما نگفت چکار کنیم. ما خودمون با بچه مون بزرگ شدیم. از اول متولد شدیم، باهاش بزرگ هم شدیم. حالا حالا ها هم کار داریم. در واقع الان اگر کسی با این مشکل مواجه بشه، پدرو مادرای دیگه، می تونم راهنماییشون کنم. ولی از این به بعدش رو نمی دونم. مثلا مسائل دوران بلوغش رو نمی دونم.”( مادر)
اسلاید 16 :
مسوولیت پذیری و متعهد شدن
".من به هر حال همه زورخودمو مي زنم كه بعداً پشيمون نشم كه نكنه پيش اون يكي دكتر برده بوديم نتيجه بهتري داشت.ما به هر حال زحمتمون رو كشيديم هر كاري مي شد براش كرديم يكسره هم برديمش كاردرماني باهاش كار كرديم .”(پدر)
.شاید بیشتر دنبال این بودم که آیا (.) خوب میشه یا نه. هر پدر و مادری دنبال این هست. واقعیتش این اطلاعاتی رو که بدست آوردم تلاش می کنم بیشتر باهاش کار کنم.(پدر)
اسلاید 17 :
متوسل شدن به هر چیزی
". خودم می گم من که همه راههارو رفتم . همه کاردرمانی هارو تجربه کردم، فیزیوتراپی بوده رفتم،دکتر بوده رفتم، این راه هم برم شاید از این راه یه روزنه ای باز بشه یه نتیجه ای بگیرم."(مادر)
". اولش دنبال شفا بودیم. ما به هر چیزی سعی می کردیم چنگ بندازیم.”(پدر)
".بردمش شهرستان یه دعا نویس بود، گفتم ببرم ببینه این چشه، چرا اینجوری میشه، هی تشنج میکنه، هی مریض میشه، که گفت این چشم خورده."(مادر)
اسلاید 18 :
تجزبه کنارآمدن با ناتوانی کودک در والدین ایرانی
اسلاید 19 :
دسترسی به اطلاعات توسط پزشک
..من باید بگم که بیشترین گروهی که به خانواده معلول ضربه می زنند بدون تردید جامعه پزشکان هستند.”(پدر)
".چرا اتفاقاً دكتر كه مي برديم دكترش متخصص خوبي هم هست هميشه مي گفت عاليه خيلي خوبه وقتي بهش مي گفتم دكتر اين چرا اينجوريه چرا حركت نداره مي گفت: هيچيش نيست سالمه فقط چاقه خوب مي شه”(پدر)
"هر سري كه مي رفتيم دكتر من خودم احساس مي كردم كه چيزي مي دونه ولي به ما نمي خواد حالا بگه، مي خواد ببينه جبران مي شه يا نمي شه. من احساس مي كردم چيزي مي خواد بگه ولي حالا داره صبر مي كنه. كه 9 ماهش شد اين رو به ما گفت”(مادر)
اسلاید 20 :
دسترسی به اطلاعات توسط پزشک
"مثلاً وقتی پنج ماهه بود هنوز درست و حسابی گردن نمیگرفت. اون حرکتهایی که آدم از یه بچه پنج ماهه انتظار داره رو نداشت. وقتی هم که میبردمش پیش دکترش، شکایت میکردم، میگفت هیچیش نیست، مشکلی نداره. میگفت مثل یه ماشین میمونه که تصادف کرده باشه برده باشی صاف کاری درست کرده باشی فقط یه آدم خبره میتونه بفهمد که ایراد داره. فوق تخصص نوزادان بود. من هیچوقت ازش نمیگذرم چون تا یکسالگی به ما نگفت که (.)مشکل داره. شاید اگر تو همون ماههای اول براش کاری میکردیم الان وضعیتش بهتر بود. "(مادر)