بخشی از پاورپوینت

اسلاید 1 :

بسم الله الرحمن الرحیم
و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین سیما بقیه الله فی الارضین الحجه ابن الحسن صلوات الله و صلوات ملائکته، انبیائه و رسله علیه و علی ابائه الطاهرین

اسلاید 2 :

تاریخ فلسفه غرب در بوته بررسی، تحلیل و نقد

درس اول : مقدمه

اسلاید 3 :

1. اهمیت و ضرورت آشنائی با سیر اندیشه های فلسفی

اسلاید 4 :

جهت اول

حکمت يکي از راه هاي دعوت و هدايت است.
قرآن سرآغاز دعوت و هدايت را حکمت دانسته و در کريمه 125 از سوره مبارکه نحل اولين راه را در کنار موعظه نيکو و جدال احسن حکمت معرفي مي کند.
"ادع الي سبيل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتي هي احسن.“
حکمت يعني استفاده صحيح از عقل و منطق در شناختن و شناساندن.

اسلاید 5 :

جهت دوم

پيدايش مکتبها، مشربها و گرايشات متعدد فلسفي با سفسطه کاريها،ي بظاهر علمي ولي گمراه کننده،
استفاده ابزاري قدرتها و سلطه هاي جهاني از اين آراء جهت تشويش اذهان و پيش بردن مقاصد،

اسلاید 6 :

جهت سوم: انتزاعی بودن مفاهیم فلسفی

مفاهيم فلسفي از سنخ مفاهيم انتزاعي اند.

مفاهيم فلسفي (مانند مفاهيم منطقي) در مقابل مفاهيم ماهوي مابازاء مستقل و جداگانه اي ندارند و در مقابل انها محکي ويژه اي وجود ندارد از اين رو ذهن خود اقدام به خلق و انتزاع مفاهيم فلسفی مي کند.
بنابر اين چون ساخته فکر گوينده است در معرض برداشت هاي متنوع و در نتيجه اختلاف نظر قرار مي گيرد.
از سوئي براي درک صحيح مسائل فلسفي بايد درک صحيحي از مفاهيم و نوعي توافق انظار در مورد انها داشت.
زيرا اختلاف فهم و عدم توافق در انظار موجب عدم توافق در مسائل مورد بحث فلسفي و در نتيجه کج فهمي و مغالطه مي شود.

اسلاید 7 :

جهت چهارم: تطور، تغییر، تبارشناسی اصطلاحات فلسفی در گذر تاریخ

برخي از مفاهيم فلسفي در گذر زمان و در ميان انديشمندان و متفکرين فلسفي مراحلي از تطور و تغيير را در معاني و اصطلاحات گذرانده است.
تبار شناسي مفاهيم فلسفي و آشنائي با تطورات و تغييرات حاصل در طول تاريخ فلسفه موجب جلوگيري از برداشتهاي ناصواب مي شود.

اسلاید 8 :

جهت پنجم: اجتناب از خطاهای تکراری

آشنائي با اراء، نظريات و ديدگاه هاي فلسفي بيش از آنکه براي فهم و درک آنها لازم است:
براي فهم خطاهاي انها و اجتناب از آنها از سوئي،
و از سوي ديگر براي آموختن و يادگيري بي راه هه هاي طي شده توسط انها،
بنابر اين هم شناخت روشهاي نادرست و هم شناخت نتائج غلط خود از درست ترين و ارزشمندترين کار ها در تجزيه وتحليل تاريخ انديشه هاي بشري و فلسفي است.
براي پرهيز از تکرار خطاهاي پيشينيان راهي بهتر از شناخت ان ها نيست.

اسلاید 9 :

تبيين مفاهيم بکار رفته در عنوان درس

1. مفهوم "تاريخ:" روشن و بي نياز از توضيح است.
منظور از تاريخ در اينجا سير تاريخي (زماني، موضوعي، مکتبي و يا مسائل) تحولات فکري در حوزه فلسفه در بخشي از زمين از زماني است که ما از آن تا حدودي اطلاع يافته ايم.

2. مفهوم "غرب:" به حوزه اي جغرافيائي و فرهنگي از زمين به نام اروپا اطلاق مي شود که در سه صده اخير به تدريج کشورهاي آمريکاي شمالي را نيز در بر گرفته است.

3. اما مفهوم "فلسفه" اين واژه مصدر جعلي عربي کلمه يوناني "philo-sophia" "فيلوسوفيا" به معني دوستدار دانائي است.

به ديگر سخن اين کلمه مرکب از دو کلمه "فيلو" به معني دوستداري و "سوفيا" به معني دانائي است.
افلاطون سقراط را "philisophes" "فيلوسوفس" يعني دوستدار دانائي معرفي ميکند.
در هر صورت کلمه "فلسفه" که مصدر جعلي عربي است به معني فيلسوفي گري است.

اسلاید 10 :

پیدایش کلمه فیلسوف (1)

قبل از سقراط گروهي وجود داشتند که خود را "sophist" ”سوفيست“ يعني دانشمند مي ناميدند.
اين گروه از سوئي ملاک و معيار حقيقت و واقعيت را ادراک انسان مي پنداشتند و از سوئي در استدلالهاي خود مغالطه به کار مي بردند.

به همين روي واژه سوفيست تدريجا مفهوم اصلي خود را از دست داد و مفهوم مغالطه کار را به خود گرفت و سوفي گري مرادف مغالطه کاري شد.

کلمه سفسطه در زبان عربي مصدر ساختگي ”سوفيست“ است که اکنون در ميان ما به معني مغالطه کاري است.
سقراط يا به عليت تواضع و فروتني و يا به سبب احتراز از هم رديف شدن با سوفيستها مايل نبود او را "سوفيست" "دانشمند" خوانند از اين رو خود را "فيلسوف" "دوستدار دانش" خواند.

اسلاید 11 :

پیدایش کلمه فیلسوف (2)

به تدريج کلمه "فيلوسوفيا" بر عکس کلمه "سوفيست" که به سبب مغالطه کاريهاي اصحابش از مفهوم "دانشمند" به "مغالطه کار" سقوط کرده بود از مفهوم "دوستدار دانش" به مفهوم "دانشمند" ارتقاء يافت و کلمه فلسفه نيز مرادف شد با دانش.
علهذا واژه "فيلسوف" اصطلاحا قبل از سقراط به کسي اطلاق نشده است و بعد از سقراط نيز بلافاصله به کسي اطلاق نشده است.
گفته مي شود ارسطو نيز اين واژه را به کار نبرده است و بعدها به تدريج اصطلاح "فلسفه" و "فيلسوف" رايج شده است.

اسلاید 12 :

مفهوم فيلسوفي گري در غرب

فيلسوفي گري و فلسفه ورزي کاوشي عقلي است براي حل مسائل نظري اعم از الهيات، رياضيات، طبيعيات، اخلاقيات، اجتماعيات،
و يا هر حوزه ديگري که در ان بتوان با کاوش عقلي به حل مسئله اي نظري دست یافت.

اسلاید 13 :

چرا فلسفه:
دلیل استقبال از مسائل فلسفی

اسلاید 14 :

قدم اول: مسائل بی شمار فلسفی

فلسفه طيف گسترده اي از مسائل را و سوالات بی شماری را در حوزه هاي مختلف مانند طبيعت، ماورائ طبيعت، اخلاق، معرفت و سياست،
و از همه مهمتر خدا و انسان در بر مي گيرد مانند:

1. موجود چيست و چرا وجود دارد، و از چه ساخته شده است، خالق جهان کيست ايا جهان پاياني دارد ايا ازلي است ابدي است،

2. ماده، زمان، مکان، حرکت چيست،

3. آيا حقايق جهان با هم ارتباطي دارند،

4. ايا انسان همين بدن است یا دارای بعد دیگری نیز هست،

5. شناخت چيست،

6. خوب و بد چيست،

7. زندگي اجتماعي قانون و حکومت چيست،

8. جامعه مطلوب کدام است؟

اسلاید 15 :

قدم دوم: نارسائی حواس در پاسخ به آنها و تمسک به خیال

بشر با بکارگيري حواس ظاهري نتوانست پاسخ های مناسب برای سوالهای خود دریافت کند،
از این رو به خيال به عنوان عاملي که آزاد است و صرف نظر از وجود محسوس که مقيد به زمان، مکان و شرايط متنوع است مي تواند به گذشته ها، آينده ها و عوالم دور سير کند متوسل شد،
از اين راه افسانه ها، اساطير و روياها پديد امدند،
افسانه ها سينه به سينه بين مردم منتقل مي شدند، بر آنها افزوده مي شد، اموري از آنها کاسته مي شد و نسلهاي بعدي انان را تلقي به قبول مي کردند و از انها به اموري معتقد و از اموري بيزاري مي جستند.

اسلاید 16 :

قدم سوم: پی بردن به بی اعتباری خیال در توجیه مسائل اساسی و استفاده از عقل
کم کم مردماني به بي اعتباري تخيل براي دسترسي به واقع پي بردند،
اينان بر اساس مشاهدات دقيق، شواهد معتبر، تعقل و تدبير و کمک از حس به پاسخهاي دقيقتري دست يافتند،
اين خود آغاز تفکر فلسفي بود يعني عبور از حواس ظاهري، تخيل و تقليد و رسيدن به تعقل.
تعقل يعني به کار گيري ذهن و عقل در حل معضلات نظري از راه هاي گوناگون مانند تجزيه، تحليل، پي بردن به موثر از راه اثر، کشف ملازمات و استدلال.
چنين عملي فلسفه ورزي و حاصل ان فلسفه است.

اسلاید 17 :

فلسفه چيست؟ (1)

يکي از بهترين راه ها براي تعريف يک علم مشخص کردن موضوع آن علم و تبيين قيودي است که احيانا آن موضوع دارد.
باستانيان (آموزشگران باستان) مسائل نظري را به دو دسته طبيعيات و رياضيات تقسيم مي نمودند
و مسائل خداشناسي را تحت عنوان معرفه الربوبيه نام مي بردند

و به آن دسته از مسائل عقلي نظري را که موضوعات آنها فراتر از موضوعات ياد شده بود و اختصاصي به هيچيک از موضوعات خاص نداشت، بدين مناسبت که بعد از طبيعيات مورد بحث قرار مي گرفت، "مابعد الطبيعه" يا "متافيزيک" ناميدند وموضوع ان را "موجود مطلق" يا "موجود بما هو موجود" قرار دادند تا تنها مسائلي را که اختصاص به موضوعات علوم خاص ندارد از قبيل حقيقت عالم، خالق عالم، ازلي يا حادث بودن عالم، خلود يا فناپذيري عالم در آن مطرح کنند.

این علم بعدا "علم کلي" يا "فلسفه اولي" يا "الهيات" نيز ناميده شد.

اسلاید 18 :

فلسفه چيست؟ (2)

از نظر ارسطو فلسفه در اين معناي ويژه، عبارت است از کاوشی نظری و جستجو در حقيقت هستي، دانستن مبادي و علل نخستين و علل غائي. (متافيزيک982،2 (A

ابن سينا در اين باره مي گويد فلسفه بحث از موجود بما هو موجود قبل از تقيد به قيد رياضي و طبيعي است.
پس فلسفه کاوشي است عقلاني براي فهم منشا و حقيقت اشياء و سرشت و سرنوشت انساني.

فلسفه کوششي است براي شناخت ذات و حقيقت واقعيت.

در متن اصلی پاورپوینت به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر پاورپوینت آن را خریداری کنید