بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
توانمندسازي كاركنان از تئوري تا عمل
اسلاید 2 :
"معنای توانمندسازی" The meaning of empowerment
اسلاید 3 :
توانمندسازی در وهله اول به مکانیسم روابط انسانی و رفتار سازمانی باز میگردد.
)Argris 1962, Herzberg 1966, Etizioni 1961)
در درون سازمان می بایست نظام اختیار و قدرت از بالاترین مقام سازمان به پایین ترین رده تسری یافته و متقل شود بگونه ای که همه كاركنان به یک اندازه از مواهب آن سیستم شریک شوند.
یک نگاه گسترده و عمیق به مفهوم توانمندسازی توسط والتون ارائه شده است
از نگاه والتون قدرت در سازمان می بایست به گونه اي عمل نماید که کنترل بر کارکنان را کاهش داده از سوئی دیگر با کاهش کنترل موجب افزایش تعهد و اعتماد آنان را فراهم آورد. بگونه ای که نیل به اهداف سهل الوصولتر شده و منافع سازمان تضمین گردد.
اسلاید 4 :
”اهمیت توانمندسازی" The emportance of empowerment
اسلاید 5 :
توانمندسازي كاركنان موجب ميگردد تا كاركنان وظيفهمدار به كاركنان رابطهمدار و رفتارمدار تغيير يافته، ميزان مسئوليتپذيري و در نتيجه اثربخشيشان افزايش يابد.
كار تيمي و كيفي و اعمال روشهاي كنترل كيفيت و مديريت و مديريت كيفيت جامع نيز بر اين مفاهيم افزوده ميگردد.
اسلاید 6 :
چيزي كه امروزه از وظايف مسلم و حياتي مديريت تلقي شده است، همانا "توانمندسازي" است
زيرا روشهاي جديد و تكنيكهاي جديد مديريتي چون توليد "ناب" (Lean production) و كاهش ضايعات و تاخيرات در توليد صرفاً از طريق كاركنان توانمند شده قابل دستيابي است.
از سوي ديگر فشارهاي محيطي در دنياي رقابت و پافشاري براي بقا و در دوره جنگ پيشرفت ايجاب ميكندكه، مديران از تمام ظرفيتها و متغيرهاي خود براي توانمندسازي كاركنان استفاده نمايند.
اسلاید 7 :
اگر بخواهيم يك حلقه محكمي بين واژههايي چون توانمندسازي، مشاركت كاركنان، مديريت منابع انساني و عملكرد سازماني ايجاد نمائيم، آن وقت به روشني ميتوان گفت كه توانمندسازي هم براي كاركنان و هم سازمان اتفاق افتاده است.
بنابراين ميتوان گفت كليد اساسي توانمندسازي كاركنان در مفهوم مشاركت كاركنان (E.I) نهفته است
در آن صورت مديران آن قدرت را خواهند داشت كه براحتي مهارتها و توانائيهاي كاركنان را اندازهگيري نموده وبه ميزان اين دو عامل امتياز بدهند، اين امر زماني قابل حصول است كه براي بهبود آن از روشهاي آموزشي استفاده كنند.
اسلاید 8 :
در ادبيات مديريت منابع انساني مفهوم مشاركت كاركنان بهترين عبارت و زيباترين واژگان براي گسترش رفتار روابط انساني در سازمان است.
مديريت منابع انساني يك نگاه استراتژيك و اساسي را براي حركت كاركنان و سازمان و در راستاي اهداف سازماني ترسيم ميكند. حال توانمندسازي كاركنان خود ميتواند يك نگاه استراتژيك در راستاي افزايش عملكرد سازماني نيز باشد.
اسلاید 9 :
با توجه به اين نظرگاهها ميتوان گفت كه نظام توانمندسازي كاركنان يك نظام مبتني بر بروز نوآوري و خلاقيت در سازمان است.
مطالعات نوين نشانميدهد كه يك عامل كليدي در راستاي نيل به اهداف سازماني و اجراي موفق پروژههاي تحول و بهسازي سازماني همانا وجود كاركنان توانمند در سازمان است.
(Industrial Society 1995)
در مطالعهاي كه بابسون (Bab son) اجرا نموده است به اين نتيجه رسيده است كه مديراني كه از توانمندسازي كاركنانشان غفلت ميكنند غالباً با تقسيم قدرت و اختيار، استخدام منابع انساني و ظرفيتهاي بالقوه و كاركنان توانمند موافق نيستند زيرا احساس ميكنند كه اين عوامل موجب كاهش قدرت سازمانيشان ميگردد.
اسلاید 10 :
نگاهي گذرا به پارهاي از مفاهيم توانمند سازي
اسلاید 11 :
توانمندسازي، واگذاري اختيارات رسمي و قدرت قانوني به كاركنان است.
توانمندسازي فرايند توسعه است، باعث افزايش توان كاركنان براي حل مشكل، ارتقاي بينش سياسي و اجتماعي كاركنان شده و آنان قادرگردند تا عوامل محيطي را شناسايي و تحت كنترل بگيرند.
توانمندسازي اعطاي اختيار تصميم گيري به كاركنان به منظور افزايش كارايي آنان و ايفاي نقش مفيد در سازمان است.
توانمندسازي فقط دادن قدرت به كاركنان نيست، بلكه موجب مي شود كاركنان با فراگيري دانش، مهارت و انگيزه بتوانند عملكردشان را بهبود بخشند. توانمندسازي فرايندي ارزشي است كه از مديريت عالي سازمان تا پايين ترين رده امتداد مي يابد.
اسلاید 12 :
توانمندسازي محيطي را به وجود مي آورد تاكاركنان بتوانند با اختيارات بيشتر كار كرده و در فرايند تغيير و بهبود توليد نقش داشته باشند، نيازشان به سرپرست مستقيم كاهش يافته و در تحقق اهداف سازمان مشاركت دارند.
توانمندسازي تبديل نيروي كار جسمي به نيروي فكري است.
دو پژوهشگر به نامهاي ماري و تورلاكسون (1996) مي گويند: توانمندسازي يعني قبل از آنكه به كاركنان بگوييد چه كار كنند مي توانند به خوبي وظايفشان را درك كنند.
توانمندسازي فرايندي است كه موجب رشد كاركنان مي شود. كاركنان توانمند قادرند راه حلهاي مناسب براي حل مشكلات پيدا كنند.
اسلاید 13 :
توانمندسازي با اعمال فشار مديران و دستورالعملها تحقق نمي يابد بلكه فرايندي است كه لازمه اش پذيرش فرهنگ توانمندسازي و مشاركت كاركنان است.
توانمندسازي فرايندي است كه در آن شرايط براي توانمندي فراهم است. اطلاعات از جنبه هاي مختلف تجزيه وتحليل، اهداف روشن، تصميم گيريها داراي مرزبندي و فعاليت كاركنان از كارايي بالا برخوردار است. ملاك صلاحيت وشايستگي كاركنان براي ارتقا، بستگي به ميزان مهارت و دانش و توانايي دارد. در تـــــوانمندسازي سبك رهبري مرشد سالاري بوده و با حمايت از كاركنان آنان را به پذيرش ريسك تشويق مي كنند.
توانمندسازي يعني واگذاري اختيارات رسمي، تفويض قدرت به كاركنان تا بتوانند در تحقق اهداف سازمان سهيم باشند.
اسلاید 14 :
به طور كلي كاربرد روزانه و عاميانه توانمند سازي را مي توان در چند سطر به طور اختصار بيان كرد:
دادن اختيار تصميم گيري به رده هاي پايين سازمان
واگذاري حل مشكل به افرادي كه به آن مشكل نزديكترند.
افزايش احساس مالكيت افرادنسبت به كار و سازمانشان.
اجازه دادن به تيم ها كه خودشان را اداره كنند.
جلب اعتماد كاركنان به منظور انجام كارهاي درست.
اسلاید 15 :
ابعاد توانمند سازي
اسلاید 16 :
نتايج پژوهش باون ولاولر(1992) نشان داد توانمندي هنگامي بوجود مي آيد كه
قدرت،
اطلاعات ودانش
پاداش ها
در سازمان توزيع شود و اگر يكي از اين چهار عنصر صفر باشد، توانمندي نيز صفر خواهد بود.
اسلاید 17 :
همچنين وارن بنيس در پژوهش خود براي تعيين خصوصيات رهبران عالي مصاحبه كرد، نتايج اين پژوهش نشان داد كه
با نفوذ ترين رهبران عالي
از يك ويژگي بارز برخوردارند و آن اين است كه در ديگران احساس توانمندي ايجاد مي كنند.
اسلاید 18 :
پژوهش انجام شده بر روي مديران كاروان هاي حج تمتع كشور نشان داد كه توانمندي اين مديران با ايجاد تغيير در باورها، ارزشها، نمادهاي ظاهري و سپس تغيير در مهارت هاي فني، انساني و ادراكي مديران كاروان ها ميسر خواهد بود.
اسلاید 19 :
پنج بعد كليدي توانمند سازي
خوداثر بخشي »»»»»»»»»»»»» احساس شايستگي شخصي
خود اختياری »»»»»»»»»»»»» احساس انتخاب شخصي
پذيرفتن شخصي نتيجه »»»»»»»» احساس توان تأثيرگذاری
معني دار بودن »»»»»»»»»»»»» احساس ارزشمندی کار
اعتماد »»»»»»»»»»»»»»»»»» احساس اطمينان و امنيت
اسلاید 20 :
اقدامات عملي براي توانمند کردن کارکنان
1. نشان دادن تعهد رهبراز طريق:
تفکر استراتژيک در مورد حوزه هايي که نوآوري در آنها موجب بهبود يافتن فعاليتها مي شود .
سازماندهي مجدد و منسجم کردن عمليات و افزايش هماهنگي فعاليتها.
ايجاد يک جواعتماد و برقراري ارتباطات صادقانه .
هدفمند بودن سرمايه گذاريها و فراهم سازي مشوقها براي تسهيل تغييرات.
مشارکت در فعاليتها جهت محک زدن موفقيتهاي سازمان.
مورد استفاده قرار دادن يک سيستم بازخورد عملکرد با گردش 360 درجه.