بخشی از پاورپوینت

اسلاید 2 :

معارف اقتصادی قرآن کریم
حضرت آیت الله مصباح یزدی دامت برکاته

اسلاید 3 :

پرسش های اساسی
ابتدا این پرسش مطرح ميشود که مالک مواهب طبيعي و محصولات تولید شده توسط انسان، يعني کالاها و خدمات کيست؟
اين مالکيت از چه طریقی و به چه اسبابي حاصل ميشود؟
آيا قابل نقل و انتقال هست يا خیر؟ اگر هست با چه اسبابي؟
چه کسانی مالک می شوند؟ آیا مالکیت خصوصی اصل است یا دولتی و جمعی؟
اندازه دولت چه مقدار است و دولت در اقتصاد چه وظایفی دارد؟
کالاهايي که آماده و نهایی نیست، ولی مواد خامش در طبيعت وجود دارد، چگونه توليد ميشود؟
چه عواملي در توليد کالا و خدمات مؤثر هستند؟
چه مقرراتي درباره اینها بايد رعايت شود؟
چه بايد توليد شود؟ کالاها چگونه و به چه مقدار بايد توليد شوند؟
مقررات مربوط به توليد کالا و خدمات چه مقرراتی است؟
وقتي محصولات مورد نياز انسان فراهم شد، چگونه بايد توزيع شود؟
سرانجام، بعد از اينکه کالاها در جامعه پخش شد و در دسترس قشرهاي مختلف و افراد مختلف قرار
گرفت، چگونه بايد مصرف شود؟
مالکیت
وظایف دولت
تولید
توزیع
مصرف

اسلاید 4 :

وظایف دولت
شناسنامه بحث
مالکیت
مبانی نظام اسلامی
تولید
ساختار اقتصاد اسلامی
توزیع
مصرف
مقدمه

اسلاید 5 :

فهرست مطالب:
بخش اول: مباحث مقدمات
فصل اول: آشنایی با دانش اقتصاد
بخش دوم: مبانی نظام اقتصاد اسلامی
فصل دوم: مالکیت
فصل سوم: آشنایی با وظایف اقتصادی دولت
بخش سوم: ساختار اقتصاد اسلامی
فصل چهارم: تولید
فصل پنجم: توزیع
فصل ششم: مصرف

اسلاید 6 :

مبانی نظام اقتصادی

اسلاید 7 :

مالکیت
Ownership

اسلاید 8 :

مالکیت

یکی از پایههای نظری اقتصاد به ویژه توزیع، مسئله مالکیت است.
نتیجه فعالیت اقتصادی نصیب چه کسی میشود؟
آیا عامل اقتصادی مالک محصول خود خواهد بود یا خیر؟ بر فرض پذیرش مالکیت خصوصی آیا سلطه او بر مال، شبیه سلطنت تام حقیقی است و هیچ کس تحت هیچ شرایطی حق تصرف در بخشی از اموال او را ندارد یا مالکیت او مالکیت اعتباری و تابع قرارداد است؟
آیا اگر فردی فعالیت کرد و با ابتکار خودش ثروتی جمع کرد اگر مصالح جامعه اقتضا کند، حاکمیت حق دارد همه یا بخشی از داراییهای او را مصاره کند؟

اسلاید 9 :

مالکیت

ملکيت، مصدر صناعي و در لغت به معناي قدرت، توانايي و تسلط بر چيزي يا کسي است.
خداوند متعال نيز به جهت قدرت مطلق و سيطرهي تامي که بر هستي دارد، در آيات قرآن کريم خود را به «مالک»، «مليک» و «مَلِک» توصيف نموده و تمام هستي را که تحت سيطره قدرت لايزالش قرار دارد را «ملکوت» ناميده است.

مالکیت از مفاهیم تشکیکی است و از مالکیت حقیقی خداوند گرفته تا مالکیت اعتباری انسان دارای مراتب است. مصداق سلطه تام مالکیت حقیقی خداوند است که اصیل است.

منطقیین و فلاسفه برای نشان دادن این مفهوم از واژههای «ملک»، «جده» و «لَه» استفاده میکنند. در اغلب موارد برای نشان دادن این مقوله از لام جاره کمک گرفته میشود. چنانکه در قرآن کریم آمده است : «فَلَهُ الاسْمَاء الْحُسْنَى (اسراء، 110)» یعنی خدا نامهای نیکو دارد. بهمین جهت اندیشمندان عرب برای رساندن معنی «داشتن»، که یکی از مقولالت عرضی است از سه واژه فوق استفاده کرده اند. تعریف این مقوله به احاطه چیزی بهچیزی از بیان ارسطو گرفته شده است.

ملکيت در اصطلاح فقهاء به عنوان يک مفهوم نسبي و اضافي عبارت است از رابطه و علقهاي که ميان مالک و مملوک وجود دارد و سبب بهوجود آمدن سلطنت بالفعل ميشود همانند رابطهاي که ميان پدر و فرزند برقرار است.

اسلاید 10 :

مالکیت

تفاوت مالیت و مالکیت
مالیت صفت کالاست در مفهوم آن رابطه با مالک لحاظ نميشود، به جهت اينکه کالا مفيد است و مورد رغبت قرار میگيرد. «سمی المال مالا لمیل الناس الیه» و یا «سمي المال مالا لأنه مال بالناس عن طاعة اللّه انتهى»
مالکیت از مفاهیم متضایف است و دو طرف دارد؛ اما مال وصف عین است.
رابطه ملک و مال ممکن است عموم و خصوص مطلق یا من وجه باشد. بستگی به این دارد که مال بدون مالک قابل تصور باشد یا نباشد.
برخی حق را مال نمی دانند و آن را مرتبه ای ضعیف تر از ملک می دانند.

اسلاید 11 :

ماهیت حق و فرق آن با حکم

اقسام مجعول

دسته دوم از مجعولات وضعی دو دسته اند:
دسته اول: بر اساس نص قابل اسقاط هستند؛ مثل خیارات (1)
دسته دوم: قابل اسقاط نیستند؛ عدم قابلیت اسقاط در آنها به دلیل تضییع حق دیگری است مثل حضانت و ولایت(2)
عدم قابلیت اسقاط در آن مستند به عدم دلیل است. مثل ارث(3)
شماره (1) و (2) حق و شماره (3) حکم است.
حق گاهی اعمال کردنی است مثل قصاص و خیارات. در این موارد به معنای سلطنت بر فعل و ترک است (ترک غیر از اسقاط است) و گاهی اولویتی است که برای شخص ایجاد شده (تحجیر) یا از ملک باقی مانده (حق اختصاص در خمر)
تکلیفی: آنچه که شارع بر علیه مکلف جعل کرده است و انجام آن مستلزم مشقت (و لو بسیار اندک) است. مثل نماز و روزه
وضعی:
آنچه که شارع برای برخی موضوعات جعل کرده و فی الجمله تکلیف آور است اینها خود و دو دستهاند:
از قِبَل آن برای مکلف تکلیف ایجاد می شود؛ مثل نجاست خمر که بعد از اصابه آن به مسجد برای مکلف تکلیف ازاله ایجاد می شود.

از قِبَل آن به نفع مکلف و بر عهده دیگران تکلیفی ایجاد میشود. مثل ارث و تحجیر

اسلاید 12 :

حق قابل اسقاط؛ مثل حق شفعه

حقوقی که در قابلیت اسقاط یا نقل و انتقال آنها تردید وجود دارد مانند حق نفقه اقارب ، حق رجوع در عدّه طلاق رجعی ، حق فسخ به استناد عیب در نکاح ، حق عزل در وکالت، حق رجوع در هبه، حق فسخ در عقود جایز مثل شرکت و مضاربه

حق قابل انتقال؛ مثل انواع خیارات
حق غیر قابل انتقال؛ مثل حق قصاص
تقسیم حق به اعتبار معیارهای گوناگون
قابل مبادله با مال؛ مثل حق اولویت (اولویت در تبدیل خمر به خل، یا اولویت در جلوس در نقطه ای از مسجد یا اماکن عمومی)
غیر قابل مبادله با مال؛ مثل حق قسم

اسلاید 13 :

حقیقی
یا
تکوینی
اعتباری

مالکيت حقيقي مقولهاي فلسفي است.

منظور از مالکیت حقیقی اين است که يک موجودي تکوينا قدرت تصرف در چيزي را داشته باشد که در حيطه وجودي اوست و ديگري جز با اجازه او نميتواند در آن تصرف کند.  
این نوع مالکیت به حقوق يا قوانين اقتصادي و يا علم اقتصاد مربوط نمیشود.
مالکيت اعتباري يک امر قراردادي میباشد با اسبابي که مورد نظر اعتبار کنندگان بوده حاصل ميشود؛ چنانکه با اسبابي که مورد توجه آنها بوده رفع ميشود. تکويناً ما بهازائي در خارج ندارد. مالکیت اعتباری قابل نقل و انتقال و قابل سلب است.
انوع مالکیت

اسلاید 14 :

مالکیت حقیقی یا تکوینی

ما نسبت به قواي بدني و روحي خود تکوينا یک نوع مالکيت داريم.
ميتوانيم دست و پاي خودمان را به هر طرفي بخواهيم حرکت دهيم،
چشممان را به هر سو بخواهيم بيندازيم،
از نيروهاي روانيمان استفاده کنيم،
درباره موضوعات بينديشيم،
آنچه که تکويناً در اختيار ماست ديگران نميتوانند بدون تمکين ما در آن تصرف کنند.
کسي نميتواند از قوه باصره يک فرد ديگر به دلخواه خودش استفاده کند، قوه باصره هر انساني تکويناً در اختيار خود اوست، نه اينکه قانون وضع کردهاند که قوه باصره هرکس مال او باشد؛ اين قانونبردار نيست احتياجي به قرارداد و جعل و اعتبار هم ندارد.

اين نوع مالکیت را مالکيت تکويني نیز مینامند.

اسلاید 15 :

مالکیت حقیقی یا تکوینی

قُلْ هُوَ الَّذِي أَنشَأَكُمْ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالابْصَارَ وَالافْئِدَةَ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ (23)
وقتی با دقت بنگریم مشاهده میکنيم که خود انسان و نيرويي که تکویناً در اختیار انسان است، مال ديگري است.
خداوند متعال است که هستي را آفريده و همه چيز را در قبضه قدرت خودش دارد. اوست که به هرکس بخواهد حيات ميدهد از هرکس بخواهد ميگيرد. به هرکس بخواهد هر نيرويي را عطا ميکند و از هر کس بخواهد ميگیرد.
قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاء وَيَقْدِرُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ (سبأ، 36).
پس مالک حقيقي خداي متعال است.
در شعاع مالکيت او، انسانها نیز ميتوانند مالک تکويني اعضاء و قوا و امور رواني خودشان باشند.

اسلاید 16 :

اين دو مالکيت تکويني در طول یکدیگر قرار دارند و هيچکدام ديگري را نفي نميکند. يعني مالکيت ما نسبت به قوا و اعضاي خودمان در طول مالکيت خدا است.
قُلْ مَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاء وَالارْضِ أَمَّن يَمْلِكُ السَّمْعَ والابْصَارَ وَمَن يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَيُخْرِجُ الْمَيَّتَ مِنَ الْحَيِّ وَمَن يُدَبِّرُ الامْرَ فَسَيَقُولُونَ اللّهُ فَقُلْ أَفَلاَ تَتَّقُونَ (یونس، 31).
ما مالک چشمان خود هستيم. خدا مالک ما و چشممان است. هم خودمان را آفريده و مال او هستيم و چشم را نیز او برای ما آفريده و در اختيار ما گذاشته و تکوينا ما را مسلط بر قوه بينايي خودمان کرده است.
قُلْ هُوَ الَّذِي أَنشَأَكُمْ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالابْصَارَ وَالافْئِدَةَ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ (ملک، 23).

اسلاید 17 :

مراتب مالکیت تکوینی

اسلاید 18 :

مراتب مالکیت تکوینی

مالکيت ميتواند مراتب داشته باشد، در عين حال که مالکيت براي يک موجودي تکوينا نسبت به چيزي ثابت ميشود ممکن است همين مالکيت در مرحله بالاتر براي کس ديگري ثابت بشود.
بنابراین، در درجه اول مالک حقيقي خداست،
در درجه دوم مقام ولايت وَلِيّ تکويني است.
و اين ولایت امام فوق ولايت تکويني افراد بر اعضا و جوارح خویش میباشد.
به عبارت دیگر، اول مالکيت انسان نسبت به قوا و اندام خودش، بالاتر از او، مالکيت وَلِيّ تکويني و بالاتر از او، مالکيت خداي متعال میباشد که مالکيت حق و اصيل است بقيه مالکيتها در سايه و شعاع مالکيت خداست.

اسلاید 19 :

بایستی دقت شود بین مالکيت حقيقی و اعتباری خلط نشود. در مالکیت حقیقی و تکوینی حق مالکیت معنی ندارد. این مسئله بحث حقوقی نیست، بلکه امر تکوینی حقیقی و مقولهای عقلی و فلسفی است.
تذکر

اسلاید 20 :

الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الارْضَ فِرَاشاً وَالسَّمَاء بِنَاء وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَّكُمْ فَلاَ تَجْعَلُواْ لِلّهِ أَندَاداً وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ (بقره، 22)

مالکیت اعتباری يک امر قراردادي است و ازاین رو، قابل نقل و سلب است. تکويناً ما بهازائي در خارج ندارد.
منظور از قراردادی بودن مالکیت اعتباری، امر ذهني است که از قريحه عقلائي انسانها تراوش ميکند. آنها براي تنظيم امور اجتماعي مفاهيمي را جعل ميکنند. همه انسانها از چنين قريحهاي برخوردارند و در ظرف اجتماع خود را نيازمند به اين قراردادها ميبينند بنابراین، ريشه فطري دارد.

مالکيت فرد نسبت به کتاب خودش از قبیل مالکیت اعتباری است.

کتاب موجودي مستقل از صاحب کتاب و فرد نیز مستقل از کتاب است. به همین دلیل، کتاب در وجود فرد هضم نمیشود، بلکه آن را پیش رو گرفته و مطالعه میکند.
در ظرف اجتماع به فرد حق ميدهند که اين کتاب را در اختیار خود قرار دهد، اگر مال ديگري باشد به او اجازه تصرف نميدهند و اگر تصرفی در کتاب غیر کند او را مؤاخذه ميکنند.

مالکیت اعتباری
آنچه در حقوق و اقتصاد بنام مالکيت مطرح است اين نوع مالکيت اعتباري است.

در متن اصلی پاورپوینت به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر پاورپوینت آن را خریداری کنید