بخشی از پاورپوینت

اسلاید 3 :

درس آزاد ادبیات

اسلاید 4 :

انگار کشتی هات غرق شده 
آه نداره که با ناله سودا کنه
صورتش رو با سیلی سرخ نگه داشته
باز هم دستهگل به آب داده
 
این جملات را همه شنیدهایم و گفتهایم. کنایههایی که گاه در گفتگوی روزمره باعث رنجش خاطر هم میشود.
اما برای بیان بعضی از مفهومها و تعابیر چارهای جز استفاده از کنایهها نداریم.
بهخصوص اگر بیان موضوعی بهطور مستقیم سخت باشد.
پیش میآید که به هر دلیلی آنچه را میخواهیم بگوییم بهطور مستقیم به زبان نیاوریم. در عوض طوری بیان کنیم که بهطور غیرمستقیم به حقیقتی که در ذهن داریم اشاره میکند.
مثلاً برای همه راحت نیست که از فقر و نداری بهطور مستقیم سخنی بگویند اما بهصورت کنایی از آه در بساط نداشتن و سرخ کردن صورت با سیلی حرف میزنند.

اسلاید 5 :

کنایه واژهای عربی است که در زبان فارسی نیز به کار می‏رود. از نظر واژگانی پوشیدهگویی و نداشتن صراحت در گفتار معنی می‏دهد.

اسلاید 8 :

کنایه در اصطلاح ادبی به معنای سخنی ست که دو معنای حقیقی و مجازی دارد.

اسلاید 9 :

به قول جلالالدین همایی: «کنایه در لغت به معنی پوشیده سخن گفتن است و در اصطلاح، سخنی است که دارای دو معنی قریب و بعید باشد، و این دو معنی لازم و ملزوم یکدیگر باشند. پس گوینده آن جمله را چنان ترکیب کند و به کار برد که ذهن شنونده از معنی نزدیک به معنی دور منتقل شود.»

اسلاید 10 :

به طور خلاصه:
اگر بهجای نام بردن مستقیم از یک چیز، از چیزی که یادآور آن باشد نام ببریم، از آرایه ای ادبی استفاده کردهایم که کنایهآوری نامیده میشود.

اسلاید 11 :

هر گاه کلمه یا کلام را طوری بیان کنیم که علاوه بر معنی لفظی و حقیقی معنای پوشیدهای نیز داشته باشد و مقصودمان همان معنای دوم مجازی (پوشیده) باشد، از صنعت ادبی کنایه سود بردهایم. چنانکه اگر بگوییم «کلاه فلانی پشم ندارد»، نبودن پشم در کلاه او ظاهر کلام و معنی حقیقی آن است، اما اگر مقصودمان زبونی و بی‏دستوپایی او باشد، این کلام، کنایه است.

اسلاید 12 :

با این تعریف و به خاطر نزدیکی زیاد مجاز و کنایه به هم ممکن است جایی آنها را از هم تشخیص ندهیم.
 
بااینکه خیلی از قدما کنایه را نوعی مجاز میدانند اما میتوان تفاوتهای ظریفی برای آنها پیدا کرد.
 
ازجمله اینکه در مجاز همیشه قرینهای وجود دارد که ما را به سمت معنای حقیقی میبرد.
 
و اینکه مجاز در واژه خودش را نشان میدهد و کنایه در ساختار کلام.
 
بهاینترتیب شاعر هم زمانی که نخواهد یا به هر دلیلی نتواند منظور خودش را صریح بیان کند از کنایه استفاده میکند.

اسلاید 13 :

برای مثال
برای مثال در این شعر شهریار:
 
شب است و چشمبهراه ستاره سحرم
که تا سپیدهدم امشب ستاره میشمرم
 
چشمبهراه بودن کنایهای است از انتظار.

اسلاید 14 :

میتوانیم بگوییم کنایه بیانی غیرمستقیم و قابلتأمل است که خیالانگیزی و جنبههای هنری شعر را بالا میبرد.
مثل استعاره یا دیگر صنایع ادبی به ساده کردن مفاهیم سخت و دشوار کمک میکند.
 
شاعران همیشه با بیان غیرمستقیم ذهن خواننده را به چالش میکشند.
اصولاً آنچه برای خواننده لذت و شگفتی ایجاد میکند همین تلاش برای فهمیدن منظور و مقصود شاعر است.
 
شاعر با استفاده از کنایه علاوه بر ایجاد ابهام و نقاشی زبان به قول سنچولی عواطف خود را هنرمندانهتر و مؤثرتر بیان کند.
کنایههایی که در شعر به کار میرود ممکن است برای همه ما آشنا نبوده و شاعر با ذوق و هنر خود آنها را ساخته باشد.

اسلاید 15 :

با هم نمونه های از کنایه در شعر فارسی را مرور کنیم:
 
چرا تا شکفتم
چرا تا تو را داغ بودم نگفتم
چرا بیهوا سرد شد باد
چرا از دهن حرفهای من افتاد؟
 
قیصر امین پور

از دهن افتادن کنایه از بیفایده و بیخاصیت شدن است.

اسلاید 16 :

ز پای فتادیم چو آمد غم هجران
در درد بمردیم چو از دست دوا رفت
 
حافظ
از پا افتادن کنایه از ناتوان شدن است.

اسلاید 17 :

حال به بررسی معنی دور و نزدیک چند کنایه می پردازیم:
چند پیراهن بیش تر از تو پاره كرده ام. معنی نزدیك: پیراهن بیش تری پاره كرده است.معنی دور: بیش تر عمر كردن و تجربه ی بیش تری داشتن.

آهن سرد كوفتن.معنی نزدیك: با چكش یا وسیله ی دیگر آهن سرد را كوبیدن معنی دور: كار بیهوده انجام دادن.

تا تنور داغ است باید نان را پخت.معنی نزدیك: تا موقعی كه تنور داغ است، می شود نان پخت و وقتی تنور سرد شد، نان پخته نمی شود.معنی دور: كار را باید به موقع اش و در زمان معین انجام داد.

اسلاید 18 :

كمر بستن.معنی نزدیك: كمر خود را با شال یا پارچه ای بستن.معنی دور: آماده كاری شدن. مهیای انجام كاری شدن.

با حلوا حلوا گفتن دهن شیرین نمی شود.معنی نزدیك: با نام بردن حلوا دهان انسان شیرین نمی شود.معنی دور: با سخن گفتن مشكل حل نمی شود. باید عمل نمود.

آب به دهان خشك شدن.معنی نزدیك: خشك شدن آب دهان معنی دور: متعجب شدن. 

بی دست و پا.معنی نزدیك: یعنی انسانی كه دست و پا نداشته باشد.معنی دور: از عهده ی كاری بر نیامدن. بی كفایت . بی عرضه.

در متن اصلی پاورپوینت به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر پاورپوینت آن را خریداری کنید