بخشی از پاورپوینت
اسلاید 2 :
کارآفرینی و نوآوری
(Entrepreneurship and Innovation )
اسلاید 3 :
عناوین بحث:
* - مفهوم کارآفرینی
*-کارآفرین به عنوان یک مبتکر
*- مراحل نوآوری
*- کارآفرین محرک اصلی برای ایجاد رشد اقتصادی
*-- نظریه شومپیترSchumpeter
*- توابع کارآفرین
**-13 مهارت کارآفرینی مطرح شده توسط پیتر
عوامل رشد و کارآفرینی
خانواده و کارآفرینی
عملکرد کارآفرینی چندگانه
خود ارزیابی و کارآفرینی انگیزه پیشرفت و موفقیت
اسلاید 4 :
تئوری خلاقیت تکنولوژیکینظریه هاگن
انتقاد بر نظریه هاگن
سابقه شغلی
سرچشمههای قومی و مذهبی(نظریه ماکس وبر: آیین پروتستانی)
*-ارزیابی وبر
*-نقش اعتقاد در کارآفرینی
*-عوامل کارآفرینی(پویایی و ریشه های اجتماعی -اقتصادهای مختلط و سرمایه داری
-سوابق و زمینه های فعالیت- تحصیلات –جنسیت و.)
*-محدودیت ها برای کارآفرین
اسلاید 5 :
کارآفرین (Entrepreneur)
شخصی که به ترکیب منابع تولید (زمین، نیروی کار، سرمایه)پرداخته و مدیریت می کند..
شخصی که در شرایط نااطمینانی تصمیم میگیرد.
3) شخص مبتکر و نوآور ..
4) شخصی که یک محرک اصلی برای ایجاد ظرفیت در فرآیند رشد اقتصادی است.
اسلاید 6 :
کارآفرین به عنوان یک مبتکر
رشد سریع اقتصادی جوامع غربی در طول یک قرن گذشته، به دنبال ایجاد روشهای جدید و پیشرفته به منظور ارضای خواستهها و نیازهای موجود رخ داده است. تاریخ مملو از ابتکارات و اختراعات است که بسیاری از آنها بدون استفاده ماندهاند و یا به دلیل نبود حمایتهای لازم و نیافتن جایگاهی برای عرضه در بازار با شکست مواجه شدهاند. بر همین اساس در فرآیند رشد اقتصادی، بر ابداعات مبتکرانه باید تأکید بیشتری نمود.
اسلاید 7 :
نظریه شومپیتر(Schumpeter)
شومپیتر (1961،1939) از مهمترین اقتصاددانانی است که میان نوآوری و کارآفرینی ارتباط برقرار نموده است. وی بر این باور است که یک کارآفرین از طریق:
(1) معرفی محصولات جدید.
(2) معرفی توابع جدیدی از تولید به گونهای که بتوان مقدار مشخصی از محصول را با نهاده کمتری تولید نمود.
(3) ایجاد بازارهای جدید.
(4) بهرهبرداری از منابع جدید به منظور استخراج مواد اولیه .
(5) بازسازی یک صنعت، ترکیبات اقتصادی جدیدی را فراهم میکند.
اسلاید 8 :
در حالت آغازين، نیازی به وجود عمل کارآفرینی نیست، در واقع کارهای روزمره، عملیات و انجام سفارشات به وسیله خود کارگران انجام میشود. با این حال در همین وضعیت آغازین، انگیزههای کسب سود باعث میشود تا کارآفرین، از طریق معرفی یک فرآیند تولیدی جدید که تولید نهایی منابع مختلف تولیدی را افزایش میدهد، دست به ابتکار بزند. در واقع یک چنین ابتکاری به معنای ساخت کارخانههای جدید و تولید بنگاههای جدید است که بر مدیریتی جدید دلالت دارد. اقتصاد ایستایی ممکن است در بر دارنده درآمدهای بالایی برای مدیران، سودهای انحصاری، ثروتهای بادآورده و منافع سوداگرانه باشد اما فاقد سودآوری حاصل از کارآفرینی است. سودهای ناشی از کارآفرینی پاداش ابداعات و نوآوریها هستند. معمولا این ابداعات یک سود انحصاری موقتی را به ارمغان میآورند چرا که چنین سودهایی پس از مدت زمانی به دلیل تقلید سایرین، رو به کاهش میگذارند.
اسلاید 9 :
برای حفظ یک چنین سودآوری، باید در زمینه نوآوری یک قدم جلوتر از رقبای بازاری حرکت نمود. در شروع فعالیتهای کارآفرینی وجود بنگاههای قدیمی و محدودیتهای موجود در کسب سود، از مشکلات موجود هستند و این موضوع باعث میشود تا در طول زمان که اقساط وامهای دریافت شده پرداخت میشوند، فعالیتهای کارآفرینی کاهش یافته و در نهایت متوقف شوند.
نوآوری، پسانداز، خلق اعتبار، تقلید و الگوبرداری در مجموع توضیح دهندههای رشد اقتصادی هستند و افت و خیز آنها ادوار تجاری را مشخص میکند.
اسلاید 10 :
یک کارآفرین شومپیتری در کشورهای در حال توسعه
ویلیام بامول (2002) معتقد بود که رشد بیسابقه در قرن گذشته به دنبال انگیزههایی که ناشی از نوآوریهای ایجاد شده تحت شرایط رقابت انحصاری بودهاند، رخ داده است. در واقع در میان بنگاههای بزرگ تجاری که از تکنولوژی بالایی نیز برخوردار بودهاند، نوآوری به عنوان یک سلاح رقابتی جایگزین قیمت در بازار شده است.. بیشتر کارآفرینان در کشورهای در حال توسعه، بازرگانانی هستند که با نوآوریهایشان به ایجاد بازارهای جدید میپردازند. در پرتو نقل و انتقالهای فنی از اقتصادهای پیشرفته به کشورهای در حال توسعه، محدودیتهایی که در توسعه ترکیبات جدید اقتصادی وجود دارند، میتوانند تا حدودی برطرف کنند، اما در کشورهای کمتر توسعه یافته تعداد بسیار محدودی از افراد هستند که در به کارگیری و توسعه چنین ترکیبات جدیدی، از مهارتهای فنی، اجرایی و سازمانی کافی برخوردار باشند.
اسلاید 11 :
مراحل نوآوری(Stages In Innovation)
پیشرفتهای فنی شامل: (1) گسترش علوم محض،
(2) اختراع،
(3) نوآوری،
(4) تامین مالی برای طرحهای نوآورانه
(5) پذیرش نوآوری .
اثرات متقابل میان پیشرفتهای علمی و ابداعات فنی، فراهمکننده فرصتهایی برای نوآوری هستند و معمولا در کشورهای در حال توسعه، ارتباط لازم میان علم، تکنولوژی و تولید وجود ندارد. بسیاری از کشورهای کم درآمد، همچنان در حال درجا زدن در مراحل (1)، (2) و یا (3) هستند که با توجه به کمیاب بودن نیروهای پر توان و ماهر، باید چنین افرادی را برای الهام گرفتن از پیشرفتهای به وقوع پیوسته در کشورهای پیشرفته به کار گماشت.
اسلاید 12 :
کارآفرین محرکی اصلی برای ایجاد رشد اقتصادی
یک ابداع کننده یا نوآور از یک مدیر بنگاه که امور تجاری را بر اساس خطوط از قبل مشخص شده هدایت میکند، متفاوت است. یکی از تخصصهای اصلی کارآفرینان، ایجاد تغییرات است و برای این مهم با مسیر دشواری روبرو هستند. کارآفرینی در واقع در بر گیرنده آن دسته از فعالیتهای اقتصادی است که در نهایت منجر به ایجاد بازارها و یا فرآیند تولیدی میشود که در گذشته به طور کامل و مشخص قابل تعریف نبودهاند. به عقیده اقتصاددان معروف رونالد اچ. کوز دو ابزار هماهنگ کننده عمده در اقتصاد عبارتند از:
(1) کارآفرینی که از طریق مجموعه قواعد دستوری و سلسله مراتب به سازماندهی یک بنگاه میپردازد .
(2) مکانیسم قیمت که هماهنگکننده تصمیمات میان بنگاهها است.
اسلاید 13 :
یک کارآفرین (به عنوان یک فرد یا گروهی از افراد) از توانایی خاصی در رفع کاستیهای بازار و پر کردن شکافهای موجود، برخوردار است اما باید در نظر داشت که فعالیتهای بسیاری از بنگاهها، با درجه قابل توجهی از ناکارآیی مواجه است. بنابراین، یک کارآفرین به ویژه در کشورهای کمتر توسعه یافته نیازمند :
جستوجو و ارزیابی فرصتهای اقتصادی، تنظیم منابع مالی، مدیریت بنگاه، به دست آوردن اطلاعات اقتصادی و تحصیل تکنیکها و محصولات نوین در بازارهای جدید است که البته یک فرد به تنهایی قادر به انجام همه این امور نیست.
مثال: فرض كنيددر یک کشور برای تولید کفشهای چرمی مرغوب به یک دستگاه دوخت مخصوص نياز بوده و وارد کردن آن امکان پذیر نباشد کارآفرین آنرا ایجاد می کند.
اسلاید 14 :
چنانچه کارآفرین فاقد حداقل مهارتهای اولیه باشد، در گسترش تکنیکهای بهتر، دسترسی به دانش جدید، تولید مواد و کالاهای جدید، ایجاد بازارها و اشکال سازمانی جدید و خلق مهارتهای جدید که همگی از ویژگیهای مهم رشد اقتصادی هستند، با مشکل مواجه خواهد شد.( توجه اينكه رشد اقتصادی صرفا از طریق افزایش در نهادههایی همچون نیروی کار و سرمایه قابل دستیابی نیست).
ظرفیتسازی در فرآیند رشد اقتصادی به واسطه کارآفرینی و برخورداری از یک سری مهارتهای اولیه، به درک این موضوع که چرا نیروی کار و سرمایه به تنهایی برای دستیابی به رشد اقتصادی کافی نیستند، کمک خواهد نمود.
اسلاید 15 :
توابع کارآفرین(Functions of the Entrepreneur)
مفهوم کارآفرین از نگاه شومپیتر باید گسترش یابد به گونهای که تقلیدکنندگان، اقتباسکنندگان و کسانی که نوآوریهای موجود را اصلاح میکنند را نیز در بر بگیرد.
Addison (5: 2003) معتقد است که کشورهای کمتر توسعه یافتهای که به تقلید از کشورهای توسعه یافته پرداختهاند به دلیل دستیابی به دستاوردهای آموزشی بالاتر تقویت شدهاند و این موضوع یک عامل اصلی در افزایش بهرهوری کل عوامل است..
اسلاید 16 :
13 مهارت کارآفرینی که توسط پیتر کیلبی مطرح شده است:
الف ) روابط مبادله :
(1) استفاده از فرصتهای موجود در بازار (تقلید یا نوآوری)
(2) تسلط بر منابع مورد نیاز
(3) بازاریابی محصول و رقابتپذیری
(4) خرید نهادهها
ب) مدیریت سیاستی :
(5) هماهنگ بودن با بوروکراسی عمومی
(6) مدیریت روابط انسانی در بنگاه
(7) مدیریت روابط مشتری و فروشنده
اسلاید 17 :
ج) کنترل مدیریت :
(8) مدیریت مالی
(9) مدیریت فرآیند تولید
د) مباحث فنی :
(10) نظارت بر جمع آوری تجهیزات
(11) به حداقل رساندن نهادههای مورد استفاده در فرآیند تولید .
(12) بهبود و ارتقاء کیفیت محصولات
(13) معرفی تکنیک های جدید تولیدی و محصولات جدید
اسلاید 18 :
محدوديت ها براي كارآفرين :
متغیرهای زیادی از جمله:
مقیاس تولید، شناسایی بازارهای توسعهیافته برای نیروهای ماهر، مسئولیتپذیری در برابر پرسنل استخدام شده و توانایی کارآفرین در به کارگیری کارکنان مدیریتی شایسته بستگی دارد. از آنجایی که در کشورهای در حال توسعه،( اغلب بازارها از سطح توسعهیافتگی پایینی برخوردار هستند)، کارآفرینان باید برای به کار گماشتن نیروی کار ماهر، زمینه توسعه بیشتر بازارها را فراهم کنند. مطالعات کارآفرینان در کشورهای کمتر توسعه یافته حاکی از آن است که مسائل تولید، تأمین مالی و مدیریت تکنولوژی آن طور که باید رضایتبخش نیستند.
اسلاید 19 :
کیلبی (15: 2003) :در کشورهای کمتر توسعه یافته و در فضای کارآفرینی، تقاضا (فرصت) در مقایسه با عرضه (ظرفیت) از ناکارآیی بیشتری برخوردار است.
تقاضای ناکارآ ناشی از وجود یک سری موانع در فضای اقتصادی است که در نتیجه فقدان تکنولوژی و رضایتبخش نبودن عواملی همچون منابع تولید، زیرساختها، انگیزهها، اطلاعات و مهارتهای سازمانی ایجاد میشوند.
اسلاید 20 :
خانواده به عنوان یک کارآفرین:
در کشورهای کمتر توسعه یافته، معمولا بنگاههای خانوادگی وجود دارند. برخی از شرکتهای بزرگ فعال در کشورهای در حال توسعه نیز متعلق به خانوادهها هستند. به عنوان مثال، اکثر تولیدکنندگان بزرگ هندی از اعضای خانوادههایی هستند که از گذشته به فعالیت تجاری و اقتصادی مشغول بودهاند. غالبا افراد خانواده مطابق با صنعتی که در آن قصد فعالیت دارند، محل فعالیت، عملکرد مدیریتی و وظایف خود را مشخص مینمایند.
کارآفرینی در بعد خانواده میتواند باعث به حرکت درآمدن بخش بزرگی از منابع، سرعت بخشیدن به امور، تصمیمگیریهای واحد، استقرار افراد قابل اعتماد در پستهای مدیریتی و کاهش بیمسئولیتی شود.