بخشی از پاورپوینت

اسلاید 2 :

تاریخ درخشان پزشکی در ایران
ای وه پنتائو ای وه اشائو
راه در جهان یکی است و آن راستی (هنجار یا اشا) است

اسلاید 3 :

زبان آدمی؛ کلک فرشته ای است که بر او گمارده اند و آب دهان او مرکبش؛ و کاغذش پوست او؛ و آدمی فرشته اش را نامه ای املا می کند خطاب به خدای خویشتن؛ پس؛ پیش از آنکه فرصت بازنگری از دست برود؛ باید نیک بنگرد که به املای چه مشغول است؛ روزگار عجیبی بود روزگار پزشکی کهن؛ روزگاری که از سنگ و گل؛ بوی دل می آمد و اکنون روزگاری که از دل؛ بوی سنگ آيد

اسلاید 4 :

واژه زيباي پزشكي يك واژه ديرينه ايراني است كه به وجود تحولات 8 هزار ساله هنوز ريشه و بن آن محفوظ مانده است. نخستين ريشه اين واژه در اوستا بنام بئشه زه به معني آسيب زدا یا به چم بسوی اشا برنده؛ آمده است.

از ميان انواع پزشکان: اشوپزشک ( بهداشت)؛ داتوپزشک (پزشک قانونی)، گياه
پزشک (اوروپزشک)، کرتوپزشک ( جراح)؛ آسيب زدايي توسط تلقين كلام مقدس
(مانتره پزشک یا روانپزشک)، تن پزشک (Tan, Beshaze ( هماگ پزشک
(پزشک عمومی) را می توان نام برد.
واژه اوستايي سپس در زبان پهلوي به صورت بئشه زك و سپس در ادوار بعدي به صورت بزشك و پزشك در آمده است.

اسلاید 5 :

وجود انسان در فرهنگ پزشکی ایران
که جهان=جهان كوچك (انسان) تصویر آیینه ای مه جهان
(جهان آفرینش) است تنو: (وجود فیزیکی)
بئوذ یا بوی: (بو و خاصیت انسان)
دئنا: (وجدان؛ وجود اجتماعی)
اوروان: (جان دوم)
اهو: (جان؛زندگی)
پیکر: (قالب انسانی)
بیمار: (وی مار؛ بيماري روان)
ناخوش: (بيماري تن)

اسلاید 6 :

فرهنگ یونان پیشتاز فرهنگ ها در جهان؟؟
الگود و سرینا و بسياري از جستجوگران ديگر باور دارند که پزشکی یونان تا حد زیادی از ایران کمک گرفته است. بین روزگار درخشان دانش وتمدن یونانی (آمدن سقراط و.) و دوران بربریت یونان دویست سالی بیشتر نیست و دانش در این دوره کوتاه نمی توانست چنین رشد کند پس بهر زیادی از آن از جاهای دیگر به ویژه سومر؛ آشور؛ دشت سوزیانا ( شوش) و دیگر مراکز دانشی ایران با فرار مُغ ها (اولین اندیشمندان ایرانی در سپیده دم تاریخ) به دنبال مغ کشی در ایران به يونان برده شده و سپس با یورش اسکندر و بردن نبشته های ایرانی به یونان؛ اين روند ادامه يافته است.

اسلاید 7 :

ريشه هاي پزشكي بقراطي
چهار پايه آب؛ آتش؛خاك؛ هوا يا باد و سپس به گونه سردي و
گرمي؛ تري و خشكي مطرح شده و مزاجهاي گوناگون بر مبناي آن
بنا شده اند. تاريخ مي گويد كه همه اين مفاهيم از ايران به يونان
رفته است.
در پزشكي ايران واژه ي ZAHAK ( آژي دهاك اسطوره اي) برگرفته
شده از :
Z: برگرفته از زميك در اوستا به معناي زمين يا خاك
A : از آب
H: از هوا يا باد (واي)
A: از آتور (آتش) گرفته شده و خود در برگيرنده معناي وجود زميني انسان
مي باشد.
*شایست ونشایست؛ متن بازمانده از روزگار انوشیروان ساسانی به پارسی میانی

اسلاید 8 :

پزشكي ايران قبل از ورود آرياييها (مكتب مزديسنا)

از پزشكي ايران در تمدنهاي اوليه فلات ايران در قسمتهاي قديمي تر از اوستا (ونديداد و يشتها) ياد شده است بعضي عقيده دارند كه انسان پزشكي را از حيوانات ياد گرفته است مثلا رازي پزشك ايراني مي نويسد: اگر جوجه پرستو يرقان بگيرد. و يا در مورد درمان نزديك بيني در نواحي دورافتاده ايران، ايرانيان بومي بيماريها را ناشي از اراده برخي از خدايان مي دانستند و براي فرو نشاندن خشم آنها انواع قربانيها را به خدايان تقديم مي كردند.
تمدنهاي اوليه ايران در شهر سوخته در سيستان، سيلك در كاشان، ماسوله در گيلان، حسنلو در كردستان، ليان در بوشهر،سوزيانا در شوش، خوروين در تهران، تپه حصار در دامغان، . بودند. حداقل طبق گفته فردوسي اين اقوام اوليه داراي سواد و خط پيشرفته اي بودند.
پزشكي ايران باستان از دكتر حسن تاج بخشي

اسلاید 9 :

انواع بيماريها در اوستا: به سبب تقسيم دو گانه جهان به يك آفرينش خوب و يك آفرينش بد همه بيماريهاي جهاني از پديده هاي مينوي بد به شمار مي آيند. بيماريهاي گزارش شده در ونديداد شامل:
واورشي (نوع بيماري مقاربتي)
تب زايماني
اسكندا ( بريدگيهاي گوناگون و زخم ها)
اگهوستي (راشيتيسم)
دروكا (سنگ كليه يا كيسه صفرا)
كوره گا (كورك يا كورو امروزي)
استائيريا (جوش بدن مثل آبله يا سرخك)
قابل ذكر است كه پزشكي كهن ايران بيش از بيماريهاي تني بيماريهاي رواني را در بر مي گيرد (علت اهميت مانتره بشزو يا تلقين و يا روان پزشكي)
كتابخانه هاي ايران؛ ركن الدين همايون فرخ

اسلاید 10 :

نمونه های پزشکی بومی در ایران پهناور
آبله کوبی بومی در بلوچستان از سده ها پیش از کشف ادوارد جنر
جراحی در جمجمه در شهر سوخته سیستان و به کار بردن چشم مصنوعی و آنچه در
شاهنامه درمان رستمینه نام دارد
درمان نزدیک بینی در روستاهای دور افتاده کویر ایران
سگ دید کردن: در فرگرد سوم وندیداد اوستا پیداست که آن زمان که جان از ” تن“ بشود اگر سگی در کنار پای او بسته باشد می تواند مردن از مرگ مفاجاه و بیهوشی تشخیص دهد؛ چرا كه رايحه زنده بودن را در نسيم باد مي تواند تشخيص دهد.
سگ بدنبال خون رونده؛ بوی رونده: برای یافتن گم شدگان در جنگل ها و یا آوار زلزله ها از سگ وهونزگ (سگ غریب) استفاده می شده است*
کتاب سوم دینکرد برگرفته از اوستای کهن: در هر شهر از ایران بیمارستانی بوده برای زنان جدا از مردان و پزشکان زن و مرد در بیمارستانهای مرو؛ بلخ؛ ری؛ نیشاپور؛ خوارزم؛ پاسارگارد و سرانجام بیمارستان دانشگاهی بزرگ شوش از روزگار داریوش هخامنشی به درمان و آموزش ادامه مي دادند.
*شایست ونشایست؛ متن بازمانده از روزگار انوشیروان ساسانی به پارسی میانی

اسلاید 11 :

پزشكي در دوران پيشداديان (مكتب هندو و ايراني)

در كتاب ودا جمشيد پسر خورشيد اولين كسي است كه اهورامزدا دين خود (مزداييسم) را به او سپرد. او نمونه اي از سرزمين بهشت گونه ساخت كه بيماري را در آن راهي نبود پزشكي و درمان مردم را منظم كرد او مردم را به چهار گروه دانايان، لشكريان، دبيران و پزشكان و منجمان، كشاورزان و بازرگانان تقسيم كرد.اوستا اولين پزشك را فريدون (تراتئون) مي داند كه در دامنه كوه مقدس و اساطيري البرز پرورش يافت در اوستا آمده است كه زرتشت از اهورامزدا پرسيد اولين طبيب خردمند و . كه مرگ را مقهور كرد و با كارد و آتش و تب و ناخوشي را درمان نمود كه بود؟ پاسخ شنيد فريدون

اسلاید 12 :

پزشكي ايران در زمان كيانيان (مكتب زرتشت)
معتقدند اصول و مباني پزشكي از ايران به يونان انتقال يافته و مكتب زرتشت خيلي بيشتر از مكاتب پزشكي يونان وجود داشته است سيريل الگود ثابت كرده كه بندهش از نوشته هاي هيپوكرات قديمي تر بوده و ترجمه بسياري از عبارات بندهش در نوشته هاي او آورده شده است. در مكتب زرتشت طبابت از طريق مذهب و با امداد از خداوند بوده است. در اين مكتب بين خرد نيك و خرد بد مبارزه هميشگي وجود دارد و طبيب با عمل خودش مثل همه انسانهاي شايسته به اهورامزدا در دفع هر گونه مرض و شر و بدي كمك مي كند.

پژوهشي در تاريخ پزشكي و درمان جهان از محمد تقي سربندي

اسلاید 13 :

پزشكي ايران در زمان مادها (مكتب سده اكباتان)

صد سال بعد از زرتشت اين مكتب توسط يكي از شاگردان او به نام سنئا پوراهوم ايجادشده است و بر در ورودي آن اين شعار زرتشت: راه در جهان يكي است و آن راه اشويي (پاكي و راستي) است و باقي راهها بيراهه است نوشته شده است. پلوتارك مورخ يوناني شخصا به مكتب اكتابان راه يافته بود در آن جا به اظهار او حكمت، نجوم، طب و.. با حضور صد شاگرد آموزش داده مي شده است شرايط ورودي به اين دانشكده فوق العاده سخت و براي هر كسي مقدور نبوده است علوم مغان (مجوس) از جمله پزشكي تدريس مي شده است يكي از شاگردان اين مكتب آموزگار فيثاغورث بوده است اين نام سنئا (حكيم خردمند، خرد جاوداني) بعدا بصورت سئن مرو و سپس سيمرغ حكيم در آمده است.

اسلاید 14 :

پزشكي ايران در زمان هخامنشيان (مكتب هخامنشي)
دانشكده پزشكي پاسارگارد، مخلوط شدن پزشكي ايران با پزشكي يونان و مصر، گزنفون از دانشكده با عظمت پاسارگارد نام برده است هرودت مي گويد بسياري از پزشكان مصري در اين دانشگاه و دربار هخامنشي مشغول به كار بوده اند. دموكودس پزشك يوناني در برخي از درمانهاي جراحي اين دانشگاه دخالت داشته است بنا به نوشته دينكرد منابع دانش پزشكي ايران در سه نسك مهم اوستا نوشته شده و در كتابخانه دژ نپشت تخت جمشيد توسط اسكندر سوزانده شد و نسخ موجود در آتشكده شيزگان در آذربايجان به يونان انتقال يافته توسط ارسطو ترجمه و نام طب يوناني به تاريخ ما وارد شده است. گزنفون مي گويد كوروش عقيده داشت بيشتر بيماريها از پرخوري و. مي باشد.

اسلاید 15 :

پزشكي ايران در زمان اشكانيان

بهر دليل حداقل تا جايي كه تاريخ نشان مي دهد تاثير ناچيزي در فرهنگ و ادب و طب و. داشته اند. ابتدا تحت سلطه يوناني ها بوده و از زماني كه استقلال يافته اند دين مغان زرتشتي را برگزيده و مكتب هخامنشي را ادامه دادند.
نفوذ عميق پزشكي و فرهنگ يوناني در اين دوره ديده مي شود مهرداد ششم روش ميترايتيسم (عادت دادن بدن به سم) كه نوعي ايمن شناسي است اختراع كرده است دو پزشك نامي اين دوران در كتابها مطرح اند اولي آزونكس و دومي پزشك دانشمندي به نام فرايتس (فرهاته يا فرهاد) كه در قرن چهارم ميلادي مي زيسته و به دانشمند پارسي مشهور بوده است.

اسلاید 16 :

گندي شاپور
برگرفته از كتاب دانشگاه گندي شاپور در گهواره تاريخ ، نگارش دكتر مهربان شهرويني
همه چيز را همگان دانند و همگان هنوز از مادر نزاده اند
بزرگمهر (500 ميلادي)

اسلاید 17 :

دانشگاه گندي شاپور (وه انتيو شاپور)
اين دانشگاه در واقع دنباله دانشگاه بزرگ شوش در روزگار داريوش هخامنشي است كه ويران شده بود و در زمان اردشير بابكان با فاصله كمي از آن دانشگاه جندي شاپور ساخته شد. وي و فرزندش شاپور قسم خوردند كه به زنده كردن دانش ايران بپردازند و كتابها و دانش به سرقت رفته توسط اسكندر و رومي ها را به ايران برگردانند. اين دانشگاه به ويژه در زمان شاپور اول رونق يافت و در آن پزشكي بومي ايران از نواحي گوناگون از سراسر ايران و به ويژه آنچه به عنوان مكتب خوز (پزشكي بومي خوزستان) ناميده مي شد جمع آوري گرديد.

دانشمندان ايراني به هند و يونان و مصر و. فرستاده شدند تا به هر قيمت كتابهاي از دست رفته را به ايران برگردانند. تنگ نظري حاكمان روم (والريانوس؛زنون؛ ژوستنين) كه باعث بسته شدن مدارس پزشكي در روم شده بود؛ فرصت خوبي براي شاپور و انوشيروان فراهم كرد تا همگي دانشمندان را در دانشگاه جندي شاپور جذب كنند. ايرانيان با جمع آوري داده هاي ملل گوناگون و اساس قرار دادن پزشكي بومي آن را تكميل كردند و پزشكي ايجاد شده از نوع يوناني و هندي و زرتشتي فراتر رفت و پزشكي خاص جندي شاپوري تا ششصد سال پاي بر جاي ماند.

اسلاید 18 :

دانشگاه گندي شاپور (وه انتيو شاپور)
در آثار به جا مانده از كتابهاي اين دانشگاه از زبان رازي و . مي شنويم كه: خوز چنين گفت يا خوزي چنين گفت ويا در جامع الخوز چنين نوشته شده يعني دانشمندان خوزستان چنين گفتند يا يك پزشك خوزي (زن يا مرد) چنين گفت و يا در Textbookنوشته شده توسط پزشكان جندي شاپور چنين آمده است
قفطي مي نويسد كار پزشكي در آن دانشگاه رو به پيشرفت نهاد و سرآمد پزشكي جهان شد؛ به حدي كه طريقه آنها از طريقه يونان؛ هند ومصر پيشي گرفت؛ قانونها نهادند و كتابها جمع كردند تا در سال بيستم پادشاهي انوشيروان به فرمان او يك گردهمايي از پزشكان جهان در آن دانشگاه برگزار شد. ميان ايشان مناظراتي صورت گرفت و سخن هر كس را ثبت و ضبط نمودند. واسطه اين مجلس جبرئيل درستباد نام داشت كه وزير بهداري ايران بود. چنان كه مطالعه كننده در آن تعمل نمايد هر آيينه استدلال به كمال و فضل و دانش آنها خواهد كرد.

اسلاید 19 :

دانشگاه گندي شاپور (وه انتيو شاپور)
در سال هفدهم هجري: جندي شاپور به تصرف ابوموسي اشعري در آمد و زان پس ديگر به آن توجهي نمي شد و بودجه دولتي آن قطع گرديد و اساتيد طراز اول آن با تطميع و. به بغداد و بيمارستان آن فراخوانده شدند ولي برخي اساتيد آن به پايمردي خود ادامه دادند بطور مثال وقتي هارون از وهشتك رييس دانشگاه جندي شاپور خواست كه در بغداد دانشگاه و بيمارستاني بسازد او سر باز زد و گفت من از دستگاه حقوقي نمي گيرم و دولت هم براي بيمارستان جندي شاپور كمك نمي كند من وبرادرزاده ام بيمارستان را براي خدا اداره مي كنيم. اين پايداري تا سال 267 ”سال جان باختن يعقوب ليث صفاري“ ادامه يافت و از آن پس چراغ اين دانشگاه به خاموشي گراييد.

اسلاید 20 :

دانشگاه گندي شاپور (وه انتيو شاپور)
نمونه اي از پزشكي جندي شاپور:
هارون به سردرد شديد مبتلا شد كه پزشكان بغداد درمانده شدند. از جندي شاپور بختيشوع پسر جورجيس را براي درمان آوردند. او با هارون به فارسي و عربي صحبت كرد. هارون خواست او را بيازمايد به او گفتند: ”در اين جمع كسي نيست كه بتواند با او صحبت كند چون او و پدرش خالق كلامند و بطور ذاتي فيلسوف“
با اين وجود هارون براي آزمودن بختيشوع ادرار چهارپايي را به نام ادرار كنيز محبوب خود كه بيمار شده است نشان داد و از او نوع بيماري را مي پرسد. بختيشوع مي گويد اين ادرار انسان نيست زيرا قوام ادرار انسان را ندارد و رنگ وبوي آن به ادرار انسان شبيه نيست و براي صاحب ادرار جُو عالي پاك كرده تجويز مي كند.

در متن اصلی پاورپوینت به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر پاورپوینت آن را خریداری کنید