بخشی از پاورپوینت

اسلاید 1 :

مغول : مرگ و رویش

اسلاید 2 :

چکیده :

هجوم مغولان به عنوان یکی از مهمترین حادثه های تاریخ ایران ، تمامی ارکان و بنیانهای سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی آن روزگاران ایران را تحت تاثیر خویش قرارداد و نقطه عطفی شد که اهمیت خود را تا به سده های آتی حفظ نمود. به عبارتی این حادثه ، نوسان و دگرگونی بسیاری را در مسیر تاریخ سبب گردید ودرهر زمینه نقش موثر و قابل تامل ایفا نمود .

یکی از بارزترین نتایج این حمله را ایجاد تزلزل در تمدن و فرهنگ ملتهای شکست خورده باید دانست . در حقیقت ، قوم مغول که در مقام مقایسه با بسیاری از سرزمینهایی که به تحت تسلط خویش آورد ( به مانند ایران و چین ) از نظر فکری و فرهنگی چیزی نداشت ، در برخوردهای ابتدایی کوچکترین و کمترین توجهی به فرهنگ و تمدن ملتها نکرد و تمام تلاش و کوشش خویش را برای فتوحات ارضی و گسترش متصرفات مبذول داشت .

در نتیجه این سرزمینها و از جمله ایران زیان بسیار دیده و در زیر دست و پای مهاجمان خرد و له گشتند . اثرات تاسف بار این واقعه به حدی بود که تا مدتی وقفه و فترت در سیر تمدن و یا بهتر است گفته شود در تمامی بنیانهایی که تمدن ایرانی بر آن بنا گشته بود پدیدار شد و پس از آن نیز هیچگاه به نحو مطلوب و به مانند گذشته جبران نشد .

در این تحقیق نخست تاریخچه مختصری از آنچه که رخ داد و دلایل آن ارائه خواهد شد و سپس پس از تدوین چشم اندازی از وضع ایران در آن زمان اثرات این حمله بر هنر و فرهنگ ایران مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

اسلاید 4 :

مقدمه

اسلاید 5 :

مغولان

مغولان از اقوام بدوي و زردپوست شرق آسيا بودند كه در مغولستان به قيادت چنگيز خان پا به عرصه جهان گشايي نهادند و در اندك مدتي خود را به كناره هاي درياي سياه و خليج فارس رسانده، بر تمام اقوام متمدن آسياي جنوب غربي و مركزي تسلط پيدا كردند. هجوم مغول به ايران نتيجه مستقيم سياست استبدادي و بي تدبيري و ناداني سلطان محمد خوارزمشاه بود كه در زمان حكومت، خود را اسكندر بزرگ مي خواند. پس از حمله مغول در اندك مدتي آبادترين و متمدن ترين شهرهاي دنياي آن روز به ويرانه اي تبديل و زندگاني اجتماعي مردم اين سامان را نابود كرد. در جنايات مغولان همين كافي است كه ذكر شود يك سوم جنگل هاي ايران در زمان حمله ي مغول به آتش كشيده شد. مغولان مردمي بسيار وحشي و خون خوار بودند و در تحمل سختي ها هم بسيار مقاوم و جان سخت بودند. اين مردمان موش، سوسك، انواع حشرات، فضله ي حيوانات و حتي شپش تن همديگر را هم مي خوردند.

اسلاید 6 :

جواهرلعل نهرو می گوید :

« می توان تصور کرد که چگونه دنیای آسیا واروپای آن زمان در مقابل هجوم این اقوام که صورت یک انفجار آتشفشانی را داشت مبهوت ومتحیر مانده بودند . در واقع پیدا شدن آنها وهجومهای آنها همچون یک فاجعه طبیعی وبلای آسمانی و چیزی شبیه یک زلزله یا نظایر آن بود که هیچ کس نمی توانست در برابر آن و برای جلوگیری از آن کاری بکند.

طوایف صحرا نشین مغول مردان وزنان نیرومندی بودند که در مغولستان زندگی می کردند و به زندگی دشوار وسخت عادت داشتند و در روی دشت ها وجلگه های وسیع وپهناور آسیای شمالی در زیر چادرهای خود به سر می بردند . این عادت داشتن به سختی و پرورش دشوار آنها اگر یک رهبر و رئیس شایسته نمی داشتند اهمیت وارزش فراوان پیدا نمی کرد. اما آنها یک رئیس لایق به وجود آوردند که یکی از نمایان ترین مردان روزگار بود.این شخص به نام چنگیز خان مشهور است . چنگیز در سال 1155 میلادی متولد شد واسم اصلیش تموچین بود .پدرش یسوکای – باگاتور در موقعی که چنگیز هنوز پسر بچه ای خردسال بود درگذشت. کلمه باگاتور برای اشراف و امرای مغول کلمه محبوبی بود . این کلمه به معنی قهرمان است و تصور می کنم که کلمه بهادر از همین کلمه مشتق شده باشد.

.. در موقعی که چنگیز به نام خان بزرگ یا خاقان برگزیده شد پنجاه ویک سال داشت و خیلی جوان نبود .بیشتر مردم در این سن خواهان آرامش وآسایش هستند .اما برای چنگیز این وقت تازه شروع دوران فتوحاتش بود. این موضوع مخصوصاٌ قابل توجه است ، زیرا بیشتر فاتحان بزرگ تاریخ فتوحاتشان را در دوران جوانی خویش انجام داده اند .همچنین این موضوغ به ما خاطر نشان می سازد که چنگیز آسیا واروپا رابخاطر شوق وشور جوانی مورد هجوم وتاخت وتاز قرار نداد بلکه او یک مرد سالمند و دوراندیش ومحتاط بود وهرکار بزرگی که انجام داد قبلاٌ درباره آن فکر کرده و سنجیده بود و با دقت فراوان وسایل ومقدمات آن را تدارک دیده بود. » ( نگاهی به تاریخ جهان – جواهر لعل نهرو –انتشارات امیرکبیر – چاپ هشتم . جلد اول صفحات 430 و 431 )

اسلاید 7 :

اوضاع جهان در زمان ظهور چنگیز

» چین در مشرق و در جنوب مغولستان به دو قسمت شده بود ، در قسمت جنوبی چین امپراطوری سونگ وجود داشت که در آنجا سونگهای جنوبی تسلط داشتند . در قسمت شمالی چین که شهر پکینگ پایتخت آن به شمار می رفت پادشاهان تاتار خاندان کین یا تاتارهای طلایی حکومت می کردند که پادشاهان سلسله سونگ را رانده بودند و خودشان به جای آنها نشسته بودند . در مغرب مغولستان در صحرای گبی و نواحی ماورای آن حکومت هسیا یا امپراطوری تنگوت وجود داشت که آنها خودشان نیز مانند مغولها از قبایل صحرانشین بودند.

در هند پادشاهان غلام در دهلی سلطنت می کردند .
در ایران وبین النهرین تا حدود مرزهای هند سلطنت مسلمانان گسترده بود که خوارزم یا خیوه مهمترین آنها بود وشهر سمرقند پایتخت این حکومت بود. در مغرب خوارزم حکومت سلجوقیان بود . در مصر ودر فلسطین جانشینان صلاح الدین حکومت می کردند . خلیفه بغداد در تحت حمایت پادشاهان سلجوقی بر خود بغداد و حدود اطراف آن حکومت داشتند .

این زمان دوران آخرین جنگهای صلیبی بود .فردریک دوم پادشاه خاندان آلمانی هونشتوفن که به لقب اعجوبه جهان معروف شده است در امپراطوری مقدس رم امپراطور بود . در انگلستان زمان به وجود آمدن منشور کبیر و دوران بعد از آن بود. در فرانسه لوئی نهم پادشاه بود که در جنگهای صلیبی شرکت واز طرف ترکها دستگیر و اسیر شد و در مقابل پرداخت غرامت و فدیه سنگینی آزاد گشت .

در اروپای شرقی روسیه قرار داشت که ظاهراٌ به دو حکومت تقسیم شده بود. یکی حکومت نووگورود در شمال و دیگری حکومت کیف در جنوب . در قسمت میان روسیه و امپراطوری مقدس رم ، مجارستان و لهستان بودند . امپراطوری بیزانس ( رم شرقی) هم هنوز در قسطنطنیه و حدود وحوالی اطراف آن رونق داشت .
چنگیز خان خود را با کمال دقت برای فتوحاتش آماده ساخت . ارتش خود را پرورش داد و مقدم بر همه چیز اسب ها وگله های اسب خود را آماده کرد . در این موقع ابتدا به شمت شرق تاخت و امپراطوری خاندان کین را در شما چین ودر منچوری تقریباٌ پایان داد و شهر پکینگ را متصرف شد. سرزمین کره را نیز مسخر ساخت .. چنگیز قلمرو حکومت تنگوت ها را نیز متصرف شد .

پس از این پیروزی ها ممکن بود که چنگیز استراحت کند وآنطور که به نظر می رسد خیال تصرف سرزمین های غربی را نداشت . می خواست که با شاه خوارزم روابط دوستانه ای داشته باشد اما این کار ممکن نشد.
یک عبارت قدیمی در زبان لاتینی هست و مفهومش این است که وقتی خدایان بخواهند کسی را نابود کنند ابتدا عقلش را می گیرند و دیوانه اش می کنند. شاه خوارزم در واقع مظهر این عبارت است زیرا خود او موجب نابودیش شدوهر کاری که ممکن بود برای چنین منظوری بکند انجام داد . » ( نگاهی به تاریخ جهان – جواهر لعل نهرو –انتشارات امیرکبیر – چاپ هشتم . جلد اول صفحات 432 و 433 )

اسلاید 9 :

مرزهای جغرافیایی خوارزمشاهیان

اسلاید 10 :

» سالشماری نخستین تماسها وبرخوردهای سلطان محمد خوارزم با مغولان بسیار مغشوش وتطبیق گزارشهای منابع مختلف دشوار وگاه نامیسر است . به روایت جوزجانی روابط میان خوارزمشاه و مغولان در سال 612 ق / 1215 م با ارسال سفیری از سوی خوارزم شاه به نزد مغولان برقرار گردیده بود و به روایت نسوی این ارتباط در سال 615 ق / 1218 م با ارسال سفیری از سوی مغولان به نزد خوارزم شاه برقرار شده است . درباره آمدن هیات نخستین از سوی چنگیز خان یا رفتن چنین هیاتی به خدمت خان مغول حقیقت هرچه باشد ، به هرحال کلیه منابع درباره قتل عامی که در اترار صورت گرفت متفق القول هستند .

در سال 615 ق / 1218 م کاروانی از تجار که به گفته جوینی شمارشان به 450 نفر می رسید به شهر اترار که بر کران شرقی قلمرو خوارزمشاه قرار داشت درآمدند . دیدن آن همه کالا های گرانبها و نفیس حاکم اترار را که از خویشان سلطان بود و اینلاچق نام داشت و به قایرخان ملقب بود ، به طمع انداخت .وی تمامی افراد گروه را در بند افکند و رسولی نزد محمد گسیل کرد و از وی خواست تا درباره بازرگانان که به ادعای او جاسوس مغولان بودند دستورهایی صادر کند .

سلطان خواه این ادعا را باور کرده باشد و خواه مانند اینلاچق به انگیزه حرص و آزمندی ، به کشتار چندصد تن از مسلمانان همدین خود که بسیاری از آنها می بایست از رعایای خود وی بوده باشند فرمان داد ، یا به هرتقدیر نسبت به سرنوشت آنها بی اعتنایی کرد .خبر این قتال وحشت اثر را یکی از اعضای گروه که توانسته بود جان به سلامت برد به چنگیز خان رسانید . جهان گشای مغول خشم خود را فرو خورد وکوشید تا به وسایل سیاسی رضامندی خویش حاصل کند . از این رو یک فرد مسلمان را با دو فرستاده مغول پیش سلطان محمد گسیل کرد و پس از اعتراض به عمل اینالچق خواستار تسلیم وی گردید . سلطان که این تکلیف بر وی گران آمد با نقض لاقیدانه قانون بین المللی به قتل هر سه تن فرمان داد وتهاجم مغولان را چاره ناپذیر ساخت . » ( تاریخ ایران - جلد پنجم – انتشارات امیرکبیر – چاپ هفتم . صفحات 289 تا291)

» این امر دیگر برای چنگیز قابل تحمل نبود . اما عجله ای نکرد و با کمال دقت به تهیه و تدارک پرداخت و در اولین فرصت با سپاهیان خود به سوی مغرب تاخت . این هجوم که در سال 616 ق / 1219 م آغاز گشت دیدگان مردم آسیا و قسمتی از اروپا را باز کرد و آنها را متوجه خطری کرد ، که همچون یک غلتک با شدت و خشونت مقاومت ناپذیر به جلو می غلتید و شهرها را در هم می کوبید و مردم را میلیون میلیون نابود ساخت .

خوارزم در مقابل هجوم مغول از میان رفت . شهر عظیم بخارا که پر از کاخهای عالی و قصور پرشکوه بود و بیش از یک میلیون جمعیت داشت به خاکستر مبدل شد .سمرقند پایتخت خوارزم نیز ویران شد و از جمعیت آن که متجاوز از یک میلیون نفر بود فقط 50000نفر زنده ماندند . هرات و بلخ وبسیاری از شهرهای آباد و پر رونق دیگر همه ویران شدند و میلیون ها نفر نفوس بشری نابود شدند .تمام هنرها وصنایع که در آسیای مرکزی در رونق بود برای مدت چند سال از میان رفت . انگار که زندگی و تمدن در ایران و در آسیای مرکزی قطع گردید . هرجا که چنگیز عبور می کرد به بیابانی مبدل می شد.

..چنگیز مخصوصاٌ با خوارزم از آن جهت خشمگین بود که سفیران او به دستور خوارزم شاه کشته شدند .در واقع یورش وهجوم او یکنوع انتقام و کین خواهی خانوادگی بود .در جاهای دیگر هم از طرف چنگیز خونریزی وکشتار و ویرانی صورت گرفت اما شاید ویرانی وکشتار در هیچ جا به اندازه آسیای مرکزی وخوارزم نبود .
.. چنگیز در سال 1227 م در سن 72 سالگی در گذشت .در موقع مرگش امپراطوریش از دریای سیاه در مغرب تا اقیانوس آرام در مشرق وسعت داشت و هنوز هم در حال قدرت ورشد بود . » ( نگاهی به تاریخ جهان – جواهر لعل نهرو –انتشارات امیرکبیر – چاپ هشتم . جلد اول صفحات 433 تا 436 )

اسلاید 11 :

مرزهای جغرافیایی مغول در عصر چنگیزخان

اسلاید 12 :

علل پیشرفت مغول و شکست خوارزمشاه
»
1- در قشون خوارزمشاه اکثریت را ترکان مزدور داشتند واین جماعت که از طایفه قبچاق و قنقلی بودند فرمان مادر خوارزمشاه را بیشتر اطاعت می کردند تا حکم خوارزمشاه .

2- نفوذ فوق العاده ترکان خاتون در کارها و نبودن اتفاق بین او و پسرش در حل مسائل ملکی نیز اساس دولت خوارزمشاهی را متزلزل کرده بود.

3- لشگرکشی سلطان محمد بعزم بغداد و عزل خلیفه و انداختن نام او از خطبه وسکه در بین مسلمین تاثیر سو بخشید .
4- خوارزمشاه و مادرش هردو بسیار بی رحم وخونخوار بودند و پس از تسخیر ممالک بجای حسن رفتار با امرا و سلاطین مغلوب ودلجویی از رعایا با ایشان به سختی معامله می کردند.

5- بین امرا و روسای لشگری خوارزمشاه همه وقت اختلاف ودشمنی بروز می کرد و ایشان همدیگر را پیش سلطان باختلاس و بستگی به اسماعیلیه متهم می کردند.

6- خوارزمشاه مردی بی تدبیر بود وغرور وعجب در ابتدا و ترس وضعف رای در آخر کار بسختی اورا به زمین زد.

7- مردم خراسان ، عراق و افغانستان بحکومت خوارزمشاهیان بهیچوجه مایل نبودند.

8- اداره امور کشور حال بسیار بدی داشت .عمال دولتی و وزرا غالباٌ بی کفایت ، طماع و از خواص وغلامان ترکان خاتون بودند.

9- یکی از علل عمده ضعف در ممالک اسلامی و قوت نفاق در آنجا وجود خلیفه مغرض هوسران عباسی یعنی الناصر لدین اله است که چهل وشش سال خلافت خود را صرف ظلم به مردم و جمع مال وفرستادن جاسوس ببلاد مختلفه و کبوتر بازی و گلوله بازی کرده و برای اینکه به فراغت باین ملاعب مشغول باشد غالباٌ سلاطین ایران را بهم می انداخته .

10- کاردانی چنگیز و ثبات و صبر و خونسردی و عدم غرور و نخوت او

11- اطلاع کامل بر احوال ممالک خوارزمشاه واستفاده از معلومات تجار مسلمان ومترجمین وراهدانها

12- یاساهای چنگیز واحکام سخت او در حفظ نظام مغول و مطیع کردن جمیه ایشان به یک امر و فرمان

13- انتفاق کامل بین سرداران وپسران او

14- بودن لشگریان چنگیز از یک نژاد » (تاریخ مغول – عباس اقبال – انتشارات امیرکبیر – چاپ نهم .صفحات 93 تا 100)

اسلاید 13 :

اثرات استیلای مغول

اسلاید 14 :

اضمحلال جامعه ایرانی در عهد مغول و ایلخانان

تهاجم مغولان ،درهم ریختن مبانی حیات جامعه مغلوب،راه یافتن انحطاط وزبونی درقوم مغلوب و پدیداری بسیاری از مفاسد اجتماعی را به دنبال داشت.

غلبه قوم بیابانگرد مغول که به آداب و سنن و اصول اجتماعی و سیاسی خو نگرفته بودند و بنیان قدرت و حکومت آنها که تنها در سایه تهاجم، قتل و غارت و ریشه کنی مبانی و مناسبات اجتماعی خلاصه شده بود، از بارزترین علل انحطاط جبری ایرانیان در این دوره به شمار می رود.

نتیجه چنین حمله‏های بنیاد براندازی که در روزگاران قدیم به وسیله دسته‏های بزرگی از بیابانگردان بر ممالک آباد، ثروتمند و متمدن صورت می‏گرفت، نابودی تمدن و کشته شدن مردمی بود که اگر جان سالم به در می بردند حفظ آن جان یکی از بزرگترین مشکلاتشان بود.

اسلاید 15 :

روی کار آ مدن نوکیسه گان

در این کشاکشها، تمدن مغلوب، با از دست دادن طبقه حاکمه با سابقه و افراد کاردان خود، میدان را برای حادثه جویان نو رسیده و تازه کار خالی می‏گذاشت و آنان نیز از راه سازش با مهاجمان و غارتگران به آب و نان و جاه و جلال می‏رسیدند.

تسلط این طبقه، خود بلایی بزرگتر بود، چه این دسته از مردم فرومایه، از بزرگداشت فاضلان دوری می‏کردند و ناکسانی چون خود را بر می‏کشیدند و جاه و مقام می‏دادند و غلبه گران غارتگر را در برانداختن خاندانها و قتل و کشتار و چپاول راهبر و هادی می‏شدند.

بهترین تصویری را که می‏توان از این احوال در سده هفتم هجری مشاهده کرد، عطا ملک جوینی با انشاء مزین زیبای خود شرح داده است: 

.. هر مزدوری دستوری و هر مُزَورّی وزیری و هر مُدْبِری دبیری و هر مُستَنْدفی مُستوفی و هر مُسْرفی مُشرفی و هر شیطانی نایب دیوانی .. و هر شاگرد پایگاهی خداوند حرمت و جاهی و هر فرّاشی صاحب دورباشی و هر جافی کافی و هر خسی کسی و هر خیسی رئیسی و هر غادِری قادِری و هر دستار بندی بزرگوار دانشمندی و هر جَمّالی از کثرت مال با جَمالی و هر حَمّالی از مساعدت اقبال با فُسْحَتِ حالی آزاده دلان گوش بمالش دادند وز حسرت و غم سینه بنالش دادند پشت هنر آن روز شکستست درست کین بی هنران پشت ببالش دادند

اسلاید 16 :

زمامداران فرومایه وسیر قهقرایی اجتماع

واژگون شدن مبانی اجتماعی و رفتن به سوی قهقرا و انحطاط، همراه با انواع معایب و مفاسد اجتماعی، فرجام طبیعی چنین شرایطی است . وقتی مردمی فرومایه، بدون هیچ گونه تربیت و آموزش و صفات اخلاقی پسندیده، زمام امور را به دست گیرند، طبعاً به همه مکارم پشت پا می‏زنند و همه رذایل را مباح می‏شمرند.
رواج انواع مفاسد از دروغ و تزویر و دزدی و ارتشاء و بی اعتنایی به فضایل اخلاقی و انسانی و ملی و نظایر آن ، نتیجه جبری چنین وضعی است .

دستگاه حاکمه‏ای که بر اثر چیرگی مغولان، در عهد آنان پدید آمد، و نسل اجرایی و کارگزاری که زیر دست این فرو مایگان تربیت شد، سقوط دولتشان و به همراه آن سقوط اجتماعی و تمدنی ایران را رقم زد.

اسلاید 17 :

شیوع بدگویی وسعایت رجال از یکدیگر در عهد مغولان

در سراسر کتابهای تاریخی، اخبار رجال و بزرگان این دوره، موضوع سعایت و بدگویی رجال علیه یکدیگر که امری عادی شده بود، ملاحظه می‏ شود.

کمتر وزیری از وزیران این دوره را می‏توان یافت که به مرگ طبیعی درگذشته باشد. شیوع این سعایتها در دستگاه حکومتی نشانه آن است که دستگاه حاکمه غیر ملی و چپاولگر به کارگزاران و عمال خود اعتماد نداشت و هر اتهامی را درباره آنان می‏پذیرفت؛ و هم فِقدان اصول و ضوابط برای احراز مقامات عالی، به هر کسی اجازه می‏داد که برای وصول به آن مقام و پست، از راه بدگویی و وارد شدن در زد و بندهای جناحی و سیاسی منحط و توطئه چینی و دروغ پراکنی و تزویر و بد نهادی، بکوشد تا به وصال مطلوب برسد.

از سوی دیگر، ملت ایران با حمله خانمانسوز مغول به نحوی فاسد شده و ارزشهای اجتماعی و دینی خود را از دست داده بود که مردم به جای اتحاد و اتفاق در برابر این همه بیداد، غالباً به جان یکدیگر می‏افتادند و حتی رجال با فضیلت را پذیرا نمی‏شدند و با دنباله روی از روش دولتمردان دست در جیب و سرکیسه کردن هم نوعان می‏کردند تا دیگری هم، همین کار را با آن کند.

اسلاید 18 :

انحطاط فکری در عصر مغول

اما بدترین اثرات مخرب چنین اوضاعی، انحطاط عقلی، فکری و علمی بود که در تعاقب تهاجم مغولان، پدید آمد. از بین رفتن بسیاری از رجال علمی و مذهبی و مهاجرت دسته جمعی بازماندگان این رجال به سایر دیار، از یک سو جامعه را از بازسازی فکری تهی ساخت . ولی از سوی دیگر، بقایای همین عالمان، اجازه دادند تا مرده ریگ تمدن ایرانی در دیگر نقاط به تدریج شکوفا شده و جامعه به یک باره از دستاوردهای تمدنی و پیشینه تاریخی خود تهی نگردد.

نقش این عالمان در بازسازی تمدن ایرانی غیر قابل انکار است، اما نمی‏توان حضور تاریخی حمله ی مغول را که مدتها بعد و حتی تا کنون، روحیه ایرانی را آزرده است، نادیده گرفت.

اسلاید 19 :

تذکر
البته درست است که حمله ی مغول پی آمد هایی بسیار سختی در بر داشت اما اینکه تمام تقصیرات را بر گردن حمله مغول بیندازیم ، و دوران پیش از مغول را بدون هیچ مشکلی ارزیابی کنیم، به بیراهه رفته ایم. پیش از حمله مغول نیز بار ها فرومایگان به قدرت رسیدند ، فضایل اخلاقی را زیر پا گذاشتند و با دروغ و تزویر راه را برای خود و بسط قدرت خود گشودند. بودند کسانی که با بد گویی و دو رویی برتران را بر زمین و خود بر کرسی آنها تکیه زدند.
از یک سو باید بپذیریم که با حمله ی مغول این خصلتهای نا درست انسانی برجسته تر شد. چرا که حمله ی خانمان براندازی صورت گرفت و خیلی از نهادهایی که نظام دهنده ی جامعه ی آن روز چه در شهرها و چه در روستا ها بود از بین رفت و یا برای مدتی دچار فترت شدند. نهاد هایی که تا حدی می توانستند در نظم دادن به جامعه تاثیر گذار باشند.

حمله های پی در پی به شهرها و روستاها دیگر جایی برای عدل و انصاف باقی نگذاشت که مردم پای بند آن باشند و البته هر کس خود و جانش را مقدم بر دیگری می پنداشت. نظام زمین داری و مالیاتی و سرباز گیری در دوره ی ایلخانان دیگر امنیتی برای مردم عادی بر جای نگذاشته بود.

اما از سوی دیگر باید این را هم در نظر گرفت که خلق و خوی یک ملت ، آنی شکل نگرفته است و اگر در دوره ی حمله ی مغول و بعد از آن در دوره ی ایلخانان حاد تر شده است ، نه تنها نتیجه ی آن دوران است که نیز در دوران پیش از حمله ی مغول هم ریشه دارد. و البته عکس العملی است از سوی مردم درگیر در شرایط آن روز جامعه ی ایران.  اگر در دوران ایلخانان فرومایگانی روی کار آمدند ، نباید باعث شود که ما روی کار آمدن بزرگان این دوره را نادیده بگیریم.

اسلاید 20 :

» اما وخیم تر از قتل و غارت آبادیها و ویرانی بلاد صدمه ایست که استیلای مغول به تمدن اسلامی و علوم و ادبیات عربی وفارسی زده است ولی این مصیبت از جمله مصائبی است که اثرات آن بلافاصله بعد از استیلای آن قوم ظاهر نمیشده بلکه ظهور آثار آن یکی دو قرن وقت و مدت لازم داشته . بعد از قتل هزاران عالم و شاعر و ادیب و سوختن کتابخانه ها و ویرانی مدارس ومعاهد علم معلوم بود که اگر روزگاری روزگاری باز امن وفراغت عودت کند وبر دردهای جانگزای مردم مرهمی نهاده شود دیگر کسی که بتوان از او علم وادب فرا گرفت و کتابی که بتوان آنرا هادی خود قرار داد بجا نمانده وبعد از خرابی وکشتارزاغ جهل بر سراسر ممالک آباد درخشان قدیم بال گسترده است .

در میان ممالک اسلامی سه قسمت بود که پایکوب سم ستوران مغول نشد وامرا وسلاطین آنها بوسیله قبول خراجگذاری وتبعیت از مغول راه ایشان را بآن حدود سد کردند . نگذاشتند که نواحی مزبور هم حال ماوراءالنهر وخراسان را پیدا کند . آن سه قسمت یکی جنوب ایران بود ودو قسمت دیگر بلاد روم وهندوستان غربی که هر سه از مراکز عمده انتشار زبان فارسی و امرای آنها از مشوقین بزرگ ادبیات وشعر این زبان محسوب می شدند ، بهمین جهت این سه ناحیه ملجایی شد برای کسانیکه از شر قتل عام مغول می گریختند و برای گذراندن بقیه عمر خود در پی محلی امن وامرائی ادب دوست عدالت گستر می گشتند وبجرات می توان گفت که اگر این قسمت را هم مغول ویران کرده و بکشتن فضل و معدوم کردن کتب آن دست یافته بودند این عده کتابی هم که حالیه از آثار شعرا و ادبای فارسی باقیست بجا نمی ماند وبیشتر از آنچه از این نفایس از میان رفته نوشته ها وگفته های فرزندان با ذوق ایران طعمه زوال میگردید.

در متن اصلی پاورپوینت به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر پاورپوینت آن را خریداری کنید