بخشی از پاورپوینت
اسلاید 4 :
مولوی در ششم ربیع الاول سال 604 هـ.ق در شهر بلخ به دنیا آمد؛ و علت شهرت او به "رومی" و "مولانا روم" طول اقامت وی در شهر قونیه که اقامتگاه اکثر عمر و مدفن اوست، می باشد. لیکن وی همواره خویش را از مردم خراسان شمرده و اهل شهر خود را دوست می داشت. پدر مولانا معروف به "بهاءالدین ولد" و ملقب به "سلطان العلماء" از افاضل روزگار و علامه زمان بود و مشهور است که مادر بهاءالدین، از خاندان خوارزمشاهیان بوده است.
از آنجا که بهاءالدین ولد از بزرگان صوفیه به شمار می رفت و مردم به واسطه عظمت مقام او، به او اقبال فراوانی داشتند سلطان محمد خوارزمشاه – حاکم وقت – از این مسئله نگران بود و همین امر سبب شد که بهاءالدین به ناچار تصمیم به هجرت از وطن خود گرفت.
مشهور است که پس از حرکت وی از بلخ، هنگامی که به نیشابور رسید، میان او و شیخ فریدالدین عطار نیشابوری، ملاقاتی اتفاق افتاد؛ در آن هنگام جلال الدین کوچک بود، اما شیخ عطار کتاب اسرارنامه خود را به او هدیه کرد و به بهاءالدین ولد گفت: "زود باشد که این پسر تو آتش در سوختگان عالم زند". پس از آن بهاءالدین به قصد حج، از راه بغداد به مکه رفت و سپس نه سال در ملطیه اقامت نمود. تا این که به دعوت سلطان علاءالدین کیقباد سلجوقی که عارف مشرب بود، به قونیه رفت و با خانواده خود در آنجا مقیم شد.
زندگی مولوی
اسلاید 5 :
زندگی مولوی
بهاءالدین در سال 628 هجری قمری در قونیه رحلت کرد و جلال الدین که در آن زمان 24 ساله بود به جای پدر نشست. در سال 629 سید برهان الدین ترمذی – که از شاگردان بهاءالدین بود – به قونیه آمد و مولانا در خدمت او، چندین سال به ریاضت و مجاهده نفس مشغول شد و سپس به اجازه وی به ارشاد و دستگیری از مردم پرداخت.
تا این که در سال 642 هـ.ق، شمس الدین تبریزی – که خود از عارفان والامقام بود – به قونیه آمد و طی ملاقاتی که بین او و مولانا اتفاق افتاد، شور و انقلابی عظیم در دل او به پا نمود. به طوری که مولانا از تدریس و وعظ و ارشاد دست برداشت و به شدت مرید شمس شد. اما مریدان مولانا که به دلیل این مسئله، نسبت به شمس دشمنی پیدا کرده بودند به آزار و اذیت وی مشغول شدند و شمس که از آزار و دشمنی آنان در رنج و سختی بود، قونیه را ترک کرد که البته پس از یکسال در 644 هـ.ق با جستجو و اصرار فراوان مولانا به قونیه بازگشت، اما باز مریدان و این بار حتی خانواده و خویشان مولانا، بدگویی از شمس را آغاز کرده او را ساحر و مولانا را دیوانه نامیدند. به همین جهت در سال 645 هـ.ق شمس به کلی غایب شد و مولانا دیگر هیچگاه نتوانست موفق به دیدار وی شود.
اسلاید 6 :
اشعار وی به دو بخش تقسیم می شود: نخست منظومه معروف است که از مشهورترین کتاب های زبان فارسی است و آن را "مثنوی معنوی" نامیده است. این کتاب که معتبرترین نسخه های آن شامل 25632 بیت است، به شش دفتر تقسیم شده و آن را بعضی "صیقل الارواح" نیز نامیده اند. دفاتر شش گانه آن هم به یک سیاق و مجموعه ای از افکار عرفانی و اخلاقی است که در ضمن آیات و احکام و امثال و حکایت های بسیار در آن آمده است و آن را به خواهش یکی از شاگردان خود معروف به حسام الدین چلبی (متوفی 683 هـ.ق) به نظم درآورده است. از آنجا که مولانا بسیار مجذوب سنایی و عطار بوده، هنگامی که شور و وجدی داشته به وزن و سیاق منظومه های آنان، اشعاری را می سروده و حسام الدین آنها را می نوشته است.
قسمت دوم اشعار او مجموعه بسیار قطوری است شامل نزدیک صدهزار بیت غزلیات و رباعیات، که در پایان اغلب غزلیات، نام "شمس الدین تبریزی" را برده و به همین جهت به "کلیات شمس تبریزی" یا "کلیات شمس" معروف است. البته گاهی نیز در غزلیات، "خاموش" و "خموش" نیز تخلص کرده است.
از دیگر آثار مولانا "مجموعه مکاتیب" او و "مجالس سبعه" شامل مواعظ اوست. همچنین پسر مولانا به نام "بهاءالدین احمد" و معروف به "سلطان ولد" که جانشین او نیز شد، مطالبی را که از پدر خود شنیده بود در کتابی گرد آورد و نام آن را "فیه ما فیه" نهاد.
آثار مولوی
اسلاید 8 :
مثنوی معنوی
جهان بینی مولوی
برای شناخت مثنوی، نخست باید به جهان بینی خاص مولانا توجه داشت. جهان بینی مولوی، یک جهان بینی عرفانی است و اساس و محور این جهان بینی، وحدت وجود و وحدت تجلی است. در این رهیافت تمام هستی یکجا به عنوان جلوهای از ذات کمال الصفات حق تعالی است و راز این تجلی عشق است. یکی دیگر از بنیانهای معرفتی جهان بینی مولانا، بازگشت اشیاء به حق است، اشیاء از همان مبدایی که به وجود آمدهاند، به همان مبداء بازمی گردند.
نگاه خاص به انسان و جایگاه ویژه او در جهان بینی عرفانی مساله مهم دیگری است که در شیوه و روش مولوی در میان حقایق انسانی موثر بوده است، گرچه از دیدگاه عرفا هر موجودی مظهر اسمی از اسمای الهیاند؛ ولی انسان در این جهان بینی عالم کبیر است و جهان عالم صغیر. غربت انسانی از دیگر مسائل مهم در جهان بینی عرفانی است، این که انسان در این جهان یک موجود غریب و تنهاست. یک موجودی است که با اشیا، نامتجانس است؛ یعنی احساس عدم تجانس میکند، با هر اشیای دیگر. نمونه اعلای این نگاه در ابیات آغازین مثنوی در بیان فراغ نی آمده است. در جهان بینی مولانا، جریان قوانین در جهان هستی به استمرار حفاظت خداوندی از آنهاست.
اسلاید 9 :
مثنوی معنوی
روش عرفانی مولانا در مثنوی
در روش و متد عرفانی مولانا، چیزی از جهان و انسان حذف نمیشود و همگی در سیر عرفان مثبت به کار میروند و همه معلوماتی که از شناخت انسان و جهان به دست میآورد. در استخدام یک معرفت عالی درباره دریافت آهنگ ارغنون هستی که خود موجی از آن قرار خواهد گرفت، درمی آورد. مساله دیگر در روش عرفانی مولانا، شور عرفانی است. او شور عرفانی را حالت زودگذری که در وجد و هیجان به وجود میآید، محسوب نمیکند، بلکه این شورگرایی را محکوم کرده، آن را حال پرستی میداند و نه خداپرستی. عرفان مولانا حرکت و تحول جهان و انسان را با ذوق ادبی محض، بلکه مستند به ریشههای اساسی نظم عینی جهان و موجودیت انسان، مطرح مینماید.
اسلاید 10 :
مثنوی معنوی
الفاظ قرآن در مثنوی
به راحتی میتوان ادعا کرد که قرآن بر تمامی مثنوی سایه افکنده است. گذشته از این که روح قرآن حاکم بر این کتاب است، الفاظ قرآنی نیز در این کتاب موج میزند. طبق شمارش کتاب «آیات مثنوی» نوشته آقای محمود درگاهی، بیش از ۱۲۰۰ آیه، مورد استفاده مولوی قرار گرفته است. البته در مواردی فقط یک کلمه در مصراعی درج شده و گاهی دو و گاه سه و گاهی تمام یک مصراع عینا یا با اندک اختلافی، که با وزن عروضی مثنوی هماهنگ شود، از آیه نقل شده است.
البته نوع دیگر استفاده از قرآن، درج معانی آیات بدون ذکر الفاظ است (تلمیح) که این نوع بهره گیری نیز در مثنوی بسیار رواج دارد. به همین جهت است که مرحوم حکیم سبزواری در هنگام توصیف و تمجید از کتاب مثنوی، آن را تفسیر انفسی قرآن مینامد.
اسلاید 11 :
مثنوی معنوی
احادیث در مثنوی
به دلیل استفاده مولوی از روایات صادره از معصومان (ع) رایحهای از عصمت و پاکی به بخشهایی از این کتاب وزیده است. او با استفاده از حدیث «انا معاشر الانبیا تکلم الناس علی قدر عقولهم» به پیروی از پیام آوران الهی ساده گویی را شیوه شایع خود قرار داده است. مرحوم بدیع الزمان فروزانفر بیش از هفتصد بیت وافی به مقصود روایات را از مثنوی جمع و تدوین کرده که در کتابی مستقل تحت عنوان احادیث مثنوی منتشر شده است.
بیان اعتقادات در مثنوی
موضوعات کلامی و اعتقادی همچون توحید، نبوت، معاد، امامت، فلسفه خلقت و فلسفه مرگ در مثنوی حضوری چشمگیر دارند. طرح این مسائل با تکیه بر عقل صرف با نوعی صعوبت همراه است؛ اما مولوی این موضوعات را به گونهای حسی و وجدانی ترسیم کرده است. برای نمونه، او موضوع جبر و اختیار را همراه با لطافتی دلنشین بیان میکند.
اسلاید 12 :
مثنوی معنوی
تمثیلات فقهی در مثنوی
یکی دیگر از هنرهای مولوی استفاده از تمثیلات فقهی اوست، او در این میان، به بیان حکمت بعضی احکام فقهی و گاه نتیجه گیریهای اخلاقی و عرفانی میپردازد. مولوی برخلاف بعضی از صوفیان، همواره به حفظ ظاهر توصیه کرده است. او اعمال ظاهری و فقهی را اماره مسلمانی و دینداری و گواه اعتقاد میشمرد.
شیوه مثنوی در صور مختلف خیال بندی
یکی از روشهای مولانا در مثنوی، صورتهای متنوع خیال بندی است که به کرات در گونههای مختلف، آن را به کار برده است. در بسیاری از صورتهای خیال بندی، او از قرآن الهام میگیرد. او با تاسی از آیه ۵۴ سوره کهف در نمونههای متعدد از این صور خیال بندی سود میجوید. چنانچه از نمونههای متعدد او در صورت خیال بندی و تمثیل و استعاره که سر منشاء قرآنی دارد، میتوان یاد کرد؛ همچون: انسان و ساحتهای حیات او با الهام از خلقت آدم و انباز او و همچنین انواع خوردنیها و اسامی متداول در شهرها.
اسلاید 13 :
مثنوی معنوی
مضامین سیاسی، اجتماعی در مثنوی
مولوی از مضامین سیاسی، اجتماعی غافل نبوده و این مقولات را نیز در قالب داستانها و تمثیلاتی بیان کرده است. او عاملان حکومت و شهروندان را، از شهریاران تاثیرپذیر میداند. وی این ویژگی تاثیرپذیری را در دو داستان به تصویر کشیده است. داستان اول عرب بادیه نشین ساده دلی است که به قصد خدمت به شاه، راهی دربار شد و داستان دوم که در دفتر پنجم مثنوی آمده حاوی مضامین ذیل است: انتقاد از حاکمان و امیران خودسر، کج رویها و اشتباهات جمعیتهای هیجان زده و گم شدن فردی و محو منطق در هنگام غلبه احساسات عمومی، تسلیم محض کارگزاران حکومتی در برابر اعمال ناروای امیران و شاهان.
تبلیغ یا دعوت پیامبر گونه در مثنوی
الگوگیری مولانا از سیما و سیره دل انگیز انبیای عظام الهی (ع) فراوان و حیرت انگیز است. دلالتها به قدری قوی است که خواننده ضرورت و اشتیاقی برای بررسی سند در خود نمییابد. او در دفتر پنجم، داستانی از سیره عملی حضرت رسول الله (ص) در تبلیغ و ایجاد تحول و انقلاب درونی آورده است که شایان توجه است.
اسلاید 14 :
کلیات شمس تبریزی
دیوان شمس یا دیوان کبیر، دیوان مولانا جلالالدین محمد بلخی شامل غزلها، رباعیها و ترجیعهای اوست. دیوان شمس در عُرف خاندان مولانا و سلسلهٔ مولویه در روزگاران پس از مولانا با عنوان دیوان کبیر شناخته میشده است. گویا آنچه در تداول مولویان جریان داشته است همان دیوان یا غزلیات بوده است و بعدها عنوان دیوان کبیر را بر آن اطلاق کردهاند. همچنین عنوان دیوان شمس یا کلیات شمس نیز از عنوانهایی است که در دورههای بعد بدان داده شده است، به اعتبار این که بخش اعظم این غزلها را مولانا خطاب به شمسالدین تبریزی سروده است.
اسلاید 15 :
مکتوبات
مکتوبات نام مجموعهٔ نامه های صد و پنجاه گانه ای است که از مولانا به یادگار مانده است. محتوای بسیاری از نامه ها دنیوی است و توصیه هایی به این امیر و آن وزیر که کار این و آن را روبراه کنند و در رفع دشواری و اصلاح امور مردم غفلت نکنند. این نامه ها در زمان های مختلف و با نیات مختلف تقریر شده است.شمار نامه های مولوی اگر هم بیش از اینها باشد تاکنون به دست نیامده است. اما همین ها هم بس است تا ما را با شیوهٔ نثر او آشنا سازد. از این نامه ها جز سه تا که از طرف او نوشته شده و یکی دو تا که املاء وی است، بقیه به خط خود اوست و وقتی که آن ها را می خوانیم می توانیم یقین بدانیم که قلم ادیبانهٔ خود مولانا آن ها را نگاشته و دخل و تصرفی در آن نشده است.
نامه های مولانا، گرچه از آیات قران و حدیث و شعر و برخی نکته های عارفانه خالی نیست، بیشتر حال و احوال یاران و بستگان و درویشان او را نمایش می دهد و از نظر تحقیق در تاریخ سلجوقیان و شناخت روحیات مولانا از جهت مناسبات او با مردمی که در ایجاد فضای زندگی او نقش داشتند ارزشمند است.این نامه ها به زبان فارسی تصنیف شده اند و مخاطب آنها شاگردان، اعضای خانواده، دولتمردان و افراد صاحب نفوذ است. نامه های مولانا نشان از اداره جامعه ای از شاگردان که در اطراف وی گرد آمده بودند می دهد. مولانا مکتوبات را به صورت آگاهانه ای پیچیده و مطابق با سبک مکاتبه با نجیبان، دولتمردان و پادشاهان نگاشته است.
اسلاید 16 :
مجالس سبعه
مجالس سبعه به معنی «هفت خطابه»، یکی از آثار منثور مولانا جلالالدین محمد بلخی، و مجموعهٔ مواعظ و مجالس مولانا یعنی سخنانی است که به وجه اندرز و بهطریق تذکیر بر سر منبر بیان کرده است. مولوی در مجالس سبعه به شیوه خطیبان عمل کرده، در آغاز کلام، آیهای از قرآن را آورده و سپس ضمن شرح و تفسیر آن آیه، حدیثی از محمد را بیان کرده و آن را با شعر و قصه پرورانده است. شباهت چشمگیری که بین اسلوب مثنوی با شیوه بیان مجالس سبعه هست، نشانهٔ بارزی از وجود عناصر بلاغت منبری در مثنوی مولاناست.
اسلاید 17 :
فیه مافیه
کتاب «فیه ما فیه» اثر بیهمتای مولانا جلالالدین محمد بلخی با تصحیح و شرح استاد کریم زمانی تدوین شده است. این اثر، محصول اندیشههای مولوی و مشتمل بر فصول متعددی است. هر یک از فصول آن مربوط به یکی از جلسات بحث و مناظره مولوی با شاگردان و یارانش است. از این رو به نثر فارسی و بعضا به عربی است. استاد کریم زمانی در مقدمه توضیح داده: «فیه ما فیه کتابی است از نوع مجلسگوییهای صوفیانه و مجلس گفتن در لفظ به معنی وعظ گفتن است و مجلس گویی نوعی از شیوههای تدریس صوفیه بوده که با لطایفگوییهای نغز و نکات ظریف نیز در میآمیخته است و بدان مجالس شور و حالی خاص میبخشیده است. فیهمافیه به روش تالیفات رسمی تدوین نیافته که مثلا مقدمهای داشته باشد و موخرهای، و موضوعات به ابواب و فصولی چند تقسیم شده باشد. چرا که این اثر لطیف عرفانی عنان در عنان رخدادها و فراز و فرودهای ریز و درشت روزمره و پرسشهای مجلسیان پیش میرفته است. فیه مافیه را میتوان نظیر مقالات شمس دانست، چرا که آن کتاب نیز حاصل سخنان شمس است در مجلسی که خود هیچ نت و نوشتهای از آن بر نمیداشت، بلکه وعظ میگفت و دیگران از سخنانش نوشته بر میداشتند.»
اسلاید 19 :
باغ اسرار خدا
كتاب باغ اسرار خدا اثري است از سيد احمد بهشتي شيرازي به چاپ انتشارات روزنه.
نويسنده در كتاب پيش رو به شرح و تفسير رباعيات مولانا جلال الدين محمد بلخي، شاعر و صوفي نامدار قرن هفتم مي پردازد.
در کتاب حاضر این رباعیات بر مبنای مانیفست انبیا و اولیا که عشق به خداست و یحهم و یحبونه که در قرآن مجید آمده، شرح شده است. بر این مبنا که هیچ چیزی در این عالم شریف تر، عزیزتر و گرانبهاتر از عشق نیست. چنانکه حافظ شیراز میفرماید:عشق میورزم و امید که این فن شریف / چو هنرهای دگر موجب حرمان نشود.
اسلاید 20 :
طریق صوفیانه عشق
کتاب حاضر، شرحی است شامل آموزههای اصلی صوفیانه درباره خدا و جهان، نقش انسان در عالم، کمال غائی انسان، حالات و مقامات وصول عرفانی به حق و شیوهی استفاده از نمادها به منظور بیان واقعیات "نامرئی" در ادبیات صوفیانه، در مقدمه هر فصل گزیدهای از اشعار مولانا آورده شده که نشانگر دامنهی وسیعی از اصطلاحات و صورتهای خیالی صوفیانه است. نگارنده در این کتاب سعی کرده مخاطبان را با نظریه، عمل و تحقق عرفانی تفکر مولانا آشنا سازد.
نویسنده (چیتیک) مسلط به دو زبان فارسی و عربی و نیز متون کلاسیک این دو زبان می باشد و یکی از معتبرترین مراجع در زمینه ی تصوف اسلامی و مولانا پژوهی به شمار می آید. کتاب طریق صوفیانه عشق را می توان معروفترین اثر وی در این زمینه دانست. نویسنده بیشتر در این کتاب می کوشد مفاهیم متعدد عرفان مولانا را با استفاده از ترجمه ی اشعار خود او وصف کند و از تشریح و تفسیر که مانعی برای درک جان کلام مولاناست خودداری می نماید.