بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
توسعه اقتصادی
فقر، نابرابری و توسعه
اسلاید 2 :
بار فقر
همان طوریکه اشاره گردید، کلمه فقر به طور عام لفظی نسبی است . به این مفهوم که حتی در
کشورهاي توسعه یافته کسانی که در طبقه پایین جامعه قرار دارند، یعنی آنهایی که از
امکانات کمتري برخوردارند، خود را نسبت به طبقات بالا فقیر احساس می کنند.
در کشورهاي توسعه یافته معمولاً فقیر فردي است که از نظر جسمی، ذهنی و یا روحی معلول
است. در صورتی که در کشورهاي در حال توسعه فقیر ممکن است از نظر جسمی، ذهنی و
روحی کاملاً سالم باشد . اما بحث از فقر به عنوان یک مسئله مطرح شده در توسعه اقتصادي،
با این مفهوم نسبی مورد نظر نیست، بلکه منظور از فقر، فقر مطلق است . در اصطلاح اقتصادي، فقیر مطلق کسی است که در آمد لازم براي کسب مجموعه زیر را ندارد .
اسلاید 3 :
این مجموعه عبارت است از:
حداقل غذا براي حفظ سلامتی جسمی، مسکن مناسب، حداقل لوازم ضروري
خانه، پوشاك، بهداشت، آموزش در حد کسب سواد، آب سالم، حداقل انرژي براي گرم
شدن، حداقل تفریح براي حفظ سلامتی روحی.
طبق آمار هاي بین المللی حدود 40 درصد از کل جمعیت کشورهاي جهان سوم در فقر مطلق بسر می برند . بیشترین درصد فقیر مربوط به کشورهاي نظیر بنگلادش و اتیوپی با حدود 60 درصد و کمترین درصد مربوط به کشورهایی نظیر آرژانتین و تایوان با حدود 3 و 4 درصدذکر شده است.
بار فقر در میان مناطقی از کشورهاي روبه توسعه ، کشورهایی در درون این مناطق و محل هایی در درون این کشورها، متغیر است
اسلاید 4 :
بار فقر عمدتاً بر دوش گروه هاي معین اجتماع است . زنان بطور کلی داراي وضعیت
نامساعدي هستند . در خانواده هاي فقیري که غالباً زنان نسبت به مردان کار بیشتري را بر عهده دارند، زنان کمتر تحصیل کرده و به فعالیت هاي درآمد زاي کمتري دسترسی دارند.
کودکان نیز از محرومیت رنج می برند و کیفیت زندگی آینده آن ها به دلیل تغذیه ، مراقبت هاي بهداشتی و آموشی ناکافی به مخاطره می افتد . خصوصاً این امر براي دختران بیشتر واقعیت دارد. در بسیار از کش وکشورهاي آفریقایی میزان ثبت نام دختران در مقط ع ابتدایی کمتر از 50 درصد دختران واجد شرایط است. فقر غالباً در میان گروههاي قومی و اقلیت ها زیاد است.
فقر با سطح مطلق زندگی بخش بزرگی از جامعه یا فقرا در ارتباط است در صورتیکه نابرابری به سطح نسبی زندگی در میان کل جامعه اشاره دارد.
اسلاید 5 :
اقتصاد دانان اغلب دوست دارند که برای مقاصد تحلیلی و کمی بین دو معیار اصلی اندازه گیری توزیع درامد فرق بگذارند:
الف) توزیع شخصی یا مقداری درآمد
ب) توزیع درآمد مبنی بر عوامل تولید
اسلاید 6 :
منحنی لورنز و ضریب جینی
ضریب جینی تنها مقیاس فقر نسبی است و به کرات در مطالعات مربوط به توزیع درآمد با آن مواجه می شویم این ضریب براساس منحنی لورنز، منحنی برازش شده با سهم درصدها ، به دست می آید که نخستین بار توسط لورنز مطرح شد. محور عمودي درصد درآمد را اندازه گیري می کنند که این درآمد متعلق به دریافت کنندگان درآمد است که به صورت در صدي روي محور افقی تنظیم شده است، دریافت کنندگان درآمد به ترتیب از فقیرترین به ثروتمندترین با حرکت از چپ به راست مرتب شده اند .
اسلاید 8 :
در شکل بالا OX درصدی از جمعیت است که XB درصد از درآمد را به خود اختصاص می دهد و الی آخر.تا منحنی لورنز به دست می آید. برابری کامل تنها هنگامی رخ می دهد که صد درصد از جمعیت دریافت کننده صد درصد درآمد باشند.
منحنی نابرابری کل که در نقطه G به سمت راست تمایل دارد منحنی OGH است.
این بیانگر موردی است که یک نفر در جامعه صد درصد درآمد را به خود اختصاص داده باشد.
منطقه ای که بین خط فرضی برابری کامل و منحنی لورنز محصور شده است به عنوان منطقه نابرابری شناخته می شود.
ضریب جینی نسبت این منطقه بر کل منطقه ی زیر خط برابری است.
به طور کلی دامنه ضریب جینی به عنوان مقیاس تمرکز درآمد بین عدد صفر و یک است هر چه این عدد بزرگ تر باشد نابرابری درآمد بیشتر است از این رو عدد صفر بیانگر برابری کامل و عدد یک بیانگر نابرابری کامل است.
اسلاید 9 :
منحنی وارونه کوزنس
فرضیه U وارونه، را سایمون کوزنتس ارائه داد. این فرضیه بیان می دارد که چگونه توزیع درآمد در مسیر توسعه تغییر می یابد . کوزنتس فرضیه اي را مطرح می سازد که بنابر آن وضعیت بلند مدت نابرابري از یک الکوی Uشکل معکوس تبعیت می کند.
به این صورت که ابتدا در مراحل اولیه توسعه ، نابرابري نسبی درآمد، افزایش و سپس در مسیر توسعه کاهش می یابد .
این نوسان به این شکل است که در مراحل اولیه رشد اقتصادي نابرابري درآمد گسترش یافته ، سپس براي مدتی ثابت می ماند و بالاخره در مراحل آخر رشد ، این نابرابري کمتر می شود.
اسلاید 10 :
رابطه رشد اقتصادی و توزیع درآمد
بعضی از اقتصاد دان ها نابرابری درآمد را شرط لازم برای رشد می دانند و برخی دیگر نابرابری را همزاد و همراه رشد می دانند ولی هر دو گروه موافقند که در مراحل اولیه رشد نباید سیاست های توزیع مجدد درآمد و ثروت اتخاذ گردد چون این سیاست ها به نرخ پایین تر رشد می انجامد و در سطح کلان حاصل آن توزیع فقر خواهد بود.
این نظرات عمدتاً تحت تأثیر منحنی وارونه کوزنتس هستند.
دلیل ناسازگاری رشد اقتصادی و توزیع درآمد را می توان به شکل زیر مطرح کرد:
1)اول اغنیا به وجود میآیند و بعد اغنیا هزینه می کنند و این هزینه ها باعث پول دار تر شدن فقرا می شود.و به این ترتیب رشد اقتصادی از طریق به کار گیری عوامل بازار نابری بری های درآمد را مرتفع می سازد.
اسلاید 11 :
2) درآمد های بالای اشخاص و شرکت ها شرط لازم برای پس انداز است. افراد با درآمد بالاتر ،پس اناز بیشتر و در نتیجه سرمایه گذاری بیشتر خواهند داشت که منجر به رشد اقتصادی می شود. در حالی که فقرا با درآمد کمتر مصرف بیشتر داشته و به انباشت سرمایه کمکی نمی کنند.بنابراین وجود نابرابری درآمد یک شرط اصلی برای رشد اقتصادی است.
3) توسعه اقتصادی فرایند گذار از اقتصاد سنتی به اقتصاد نوین است. در این صورت در مراحل اولیه توسعه توزیع درآمد بدتر می شود.زیرا نیاز به نیروی کار متخصص در اقتصاد نوین افزایش یافته و چون عرضه نیروی کار متخصص محدود است در نتیجه درآمد نیروی کار افزایش می یابد.در حالی که در اقتصاد سنتی به علت زیاد بودن نیروی کار دستمزدها ثابت می ماند.در مراحل بعدی نابرابری کم می شود چون افزایش تقاضا برای نیروی کار باعث می شو د که کارگران بیشتری از بخش سنتی به بخش نوین بروند در نتیجه دستمزد ها به هم نزدیک تر می شود.
اسلاید 12 :
4) برای تأمین هزینه اول سرمایه گذاری لازم است ثروت ها متمرکز شوند و تا حد ممکن از تقسیم سرمایه جلوگیری به عمل آید لذا تلاش برای توزیع مجدد درآمد و ثروت باعث کاهش رشد اقتصادی خواهد شد.
5) در مراحل اولیه توسعه به دلیل انباشت کم سرمایه نرخ بهره افزایش می یابد.این افزایش نرخ بهره دو اثر توزیعی متفاوت دارد. اولاً باردهی سرمایه را برای سرمایه گذاران افزایش می دهد و بازپرداخت وام گیرندگان سنگین تر می شود در نتیجه ثروت سرمایه گزران یا وام دهندگان بیشتر افزایش می یابد.
از سوی دیگر با افزایش نرخ بهره طبقه متوسط امکان کمتری برای وام گرفتن به منظور تأمین مالی خود خواهند داشت در نتیجه سهم درآمد ناشی از سرمایه گذاری در پروژه خود که بازده آن از نرخ بازده در بازار سرمایه بیشتر است در سبد درآمدی طبقه متوسط کمتر شده و در نتیجه درآمدشان کم خواهد شد.
این دو اثر که باهم، هم جهت هستند باعث خواهد شد تا رشد نابرابری افزایش یابد در مراحل بعدی توسعه نرخ بهره کاهش می یابد و فرآیند فوق معکوس می گردد.
اسلاید 13 :
6) در صورتی که اقتصاد در اشتغال کامل بوده و نرخ پس انداز( درآمد ناشی از سود)
بزرگتر از(درآمد ناشی از دستمزد) باشد رابطه مستقیمی بین سهم سود درآمد و نرخ سرمایه گذاری وجود خواهد داشت به عبارت دیگر هر چه توزیع درآمد به نفع صاحبان سرمایه تغییر کند میزان بیشتری از درآمد به سرمایه گذاری اختصاص خواهد یافت و به تبع آن رشد اقتصادی سریع تر خواهد شد. این فرآیند تا جایی ادامه دارد که انباشت سرمایه به میزان مطلوب خود برسد پس از آن توزیع درآمد به حالت ثبات نسبی می رسد و سود و دستمزد در درامد تغییر چندانی نمی کند.
7) توزیع ثروت ها و درآمد به معنی سرمایه گذاری و اداره مشارکتی و یا تعاونی است که این نوع اداره با مدیریت کارآمد در اولین مرحله توسعه ناسازگار است.
اسلاید 14 :
برخی اقتصاددانان امروزه دلایل فوق را غلط می دانند و می گویند برابری بیشتر در کشورهای در حال توسعه شرط لازم برای رشد اقتصادی است.
برخی از این دلایل که حاکی از این عقیده است عبارتند از:
1) در کشورهای در حال توسعه صاحبان ثروت تمایلی به سرمایه کذاری نداشته و بیشتر ثروت و درآمد خود را صرف خرید کالاهای لوکس و تجملی. میکنند به همین دلیل نمی توانند به پس اداز و سرمایه گذاری کشور کمک کنند.
2) درآمد کم و سطح زندگی پایین فقرا که در بهداشت، تغذیه و آموزش نامناسب تجلی می یابد بهره وری آنان را کاهش می دهد و در نتیجه به طور مستقیم یا غیر مستقیم رشد اقتصادی کند تر می شود.
اسلاید 15 :
3) توزیع عادلانه درآمد که از طریق کاهش فقر گسترده حاصل می شود می توتند باعمل کردن به صورت انگیزه نیروی مادی و روانی برای مشارکت گسترده همگان در فرایند توسعه رشد اقتصادی سالم را موجب شود.از طرف دیگراختلاف درآمدی وسیع می تواند به صورت مانع قوی مادی و روانی در پیشرفت اقتصادی عمل کند. در نتیجه توده ها ناامید و آماده طغیان و حتی تحصیل کرده ها توسعه را نقض می نمایند.
4) در دو دهه گذشته افزایش چشمگیر در نابرابری دستمزدها و درآمدها در کشورهای صنعتی مشاهده شده است. که این مشاهدات با فرضیه کوزنتس ناسازگار است چرا که طبق پیش بینی او کشور های توسعه یافته باید نابرابری کمتری داشته باشند.
اسلاید 16 :
با توجه به مطالب فوق امروزه استرتژی رشدی که بر مبنای نابرابری درآمد ها باشد در هیچ کجا پذیرفته نیست. مایکل تودارو می گوید:
((نظریه پردازانی که اجتناب ناپذیر بودن فرآیند کوزنتس را مطرح می کنند به ویژه رهبران سیاسی در کشورهای با نابرابری زیاد و فزآینده اغلب دنبال توجیهات ساده ای می گردند که در آن توجیهات بتوانند قدم های بلند پروازانه اقتصادی و یا شکست های خود راپنهان کنند.))
اسلاید 17 :
اکنون بسیاری از اقتصاددانان توسعه در خصوص سیاست گذاری و برنامه ریزی رشد اقتصادی و نابرابری درامدی به نکات زیر توجه و تأکید کنند:
1) کشورها باید ریشه کنی فقر را که هیچ تعارضی با رشد اقتصادی ندار سرلوحه کار خود قرار دهند.
2) توزیع سرمایه انسانی از طریق گسترش آموزش و پرورش که به بهره وری و اشتغال بیشتری می انجامد مورد توجه بیشتر قرار گیرد.
3) سیاست های باز توزیع درآمد به طور مستقل انجام شود. باز توزیع از طریق گسترش آموزش و کاهش ناپایداری سیاسی – اجتماعی اثر مستقیمی بر رشد می گذارد.
اسلاید 18 :
4) علت اختلاف وسیع درآمد ثروتمندان و فقرا عمدتاً ناشی از توزیع بسیار نابرابر اولیه ثروت(زمین و سرمایه) است.
تمرکز سیاسی و مادی این گروه گوچک آن ها را قادر ساخته ذخیره انسانی خود را از طریق آموزش افزایش دهند و در نتیجه سهم بیشتری از درآمد ملی را به خود اختصاص دهند. بنابراین لازم است جهت بهبود درآمدها سیاست های زیر دنبال شود:
الف) الگوی موجود تراکم سرمایه مادی و انسانی در جهت منافع گروه های پایین درآمدی شدیداً تغییر یابد برای مثال از طریق توزیع مجدد تصاعدی مالکیت دارایی ها و کنترل دسترسی نابرابر به امکانات آموزشی و کسب درآمدها
اسلاید 19 :
ب) تغییر توزیع درامد مبتنی بر عوامل تولید از طریق تصحیح قیمت های تحریف شده عوامل تولید در جهت اقزایش بازده و اشتغال بیشتر، دسترسی هر چه بیشتر گروه های کم درآمد به امکانات مادی از قبیل وام.
ج) کاهش توزیعی مقدار درآمد در سطوح بالای درآمد از طریق مالیات ها و افزایش آن برای سطوح درآمدی پایین از طریق افزایش سهم پرداخت های انتقالی در بودجه دولتی