بخشی از مقاله

مقدمه :
در اين پايان نامه مي خوانيم تاريخچة پليس ـ عملكرد پليس ـ چگونگي برقراري ارتباطات بين گونه هاي مردم با پليس ـ چگونگي آگاهي سازي پرسنل پليس با فرهنگ هاي مختلف در كشور ـ ادراك متقابل همدلي ها برگزاري كلاسهاي توجيهي ـ ارشاد ـ احكام ، سياسي ، سخنرانيها ، چگونگي اجراي اين مراسمات و نحوي نظارت و مديريت بر مراسمات و ارائه راهكارههاي جديد و بازدهي عملكردها و …


در خاتمه بر خود واجب مي دانم كه مساعدت هاي برادران بزرگوار جناب آقاي مهندسي نوحي استادگرامي حاج آقا اكبري رئيس عقيدتي سياسي شهرستان ايجرود ـ معاونت محترم تبليغات و انتشارات ايجرود حاج آقا كردلو ، مادرم و پدرم كه مرا درتحقيق ام ياري دادند و اين پايان نامه را تقديم به همسر فداكار تقديم مي كنم .

عقيدتي سياسي و ثبت صدور
ترانس غلام يوسفي
ـ محل كارورزي استان غواض دلان عاشق يزدان شهرستان سرسبز ايجرود واقع در غرب استان كيلومتر 35 به مركزيت زرين آباد ابتداي جاده ترانزيت ستادفرماندهي انتظامي ايجرود ـ فرماندهي عقيدتي سياسي ايجرود طبقه چهارم دفتر تبليغات عقيدتي سياسي كه در اين دفتر اجراي مراسمات از قبيل جشنها ، سوگواري ها ، همايشها ، سخنراني ها ، برگزاري كلاسهاي توجيهي و آگاهي سازي ، پرسنل كادر و وظيفه و برخورد با افراد جامعه يا روستا يا شهرهاي كه آداب رسوم متفاوتي با ديگر نقاط كشور دارند و يا اينكه فرهنگهاي مختلفي در جامعه وجود دارد .
عملكرد


تكريم ارباب رجوع ها بايد از عوامل و پليس كه تخصص در زمينه جامعه شناسي و فرهنگ شناسي و روانشناسي استفاده نمود برگزاري كلاسهاي مخصوص و تغيير آنها روح و روان پرنس جوان و هدايت آنها به سمت سوي تقوا و چگونگي حل مشكلاتشان در زندگي و توكل به خداوند تبارك و تعالي آموزش تهزيب نفس و جلوگيري از تهاجم فرهنگي غرب دوري جستن افراد از افراد شرور و تباه كار ايجاد احساس مسئوليت بوجود آوردن روحيه شجاعت فداكاري و هدف از برگزاري مراسمات عبارتست از جلب نظر مردم مسئولان ، كارشناسان دست اندركاران فعاليتهاي خاص به مهمات امور

اصغر كريمي ـ تعمير نگه داري
مرتبط با آن سازمان يا موضوع . يقيناً ناجا از تأثيرگزارترين بخش هاي و نيروي مسلح در جمهوري اسلامي است در تاريخ يك كشور معمولاً بخش اندكي به جنگ و دفاع اختصاص مي يابد و لذا نيروهاي مسلح كشور ضمن اينكه اهميت و جايگاه خويش را ـ حتي در زمان صلح ـ دارا مي باشند و همگان بر اين اهميت واقف هستند ، معذلك بطور طبيعي فاقد ارتباط مستمر و تنگ تنگ با بدنة جامعه مي باشند . ليكن آن بخش از نيروهاي مسلح كه تعامل پيوسته را جامعه دارند هميشه مدنظر بوده ، مورد سؤال اند و مسئوليت ها و وظايف شان هموارة مورد بحث ، نقد و تحليل است

ناجا و پليس كشور كه بخشي از نيروهاي مسلح كشور است ، مسئوليت در ناجا متنوع مي باشد ، از تشخيص هويت افراد گرفته تا پيگيري و كشف جرائم كنترل ترافيك ، كنترل هويت ميليونها خودرو سبك و سنگين در سطح كشور كنترل و شناسائي اتباع خارجي ، كنترل و برخورد باقاچاق كالا و مواد مخدر و غيره تا عملكرد قوه قضائيه با حجم و ابعاد گسترده و نامتناهي ـ و اين در حالي است كه در هر جاي كشور ناهنجاري و امرنابايستي از دو نوع كه مشاهده شود اولين سؤالي كه به

ذهن مردم مي رسد اينست كه نقش و وظيفه نيروي انتظامي در قبال اين امر غير متعارف و خراف چيست ؟ تنوع فرهنگ ها و تكثير آن در سرزمين پهناور ايران كار را همچنان بر ناجا پر مسئوليت و حساس تر مي سازد زيرا يك سلسله اصول كلي و مبنايي در ارتباط با امنيت كشور بايد در زمينه ها و بسترهاي متفاوت همسان سازي شده و در هر منطقه از كشور ـ به رغم تفاوتهاي قومي و بومي و فرهنگي جغرافيايي اقتضائات رنگارنگ محيطي و اجتماعي ـ رعايت و تثبيت كردند .
يكي از نهادهايي كه با شكل گرفتن اجتماعات و تولد جوامع شهري ضرورت وجودي پيدا مي كند

پليس است زندگي جوامع و تشكيل اجتماع مستلزم برقراري ضوابط مقرراتي است كه ضامن بقاي سلامت و امنيت و برقراري آرامش باشد و يكي از فعاليتهاي مستمر و اساسي پليس در زندگي روزمره مبارزه جرائم است جامعه و پليس به يكديگر وابسته هستند ، شعار معمول پليس ـ خدمت و محافظت براي مردم و افراديكه نياز به خدمت و محافظت دارند يك هدف را توصيه مي كند پليس كارآمد ، مشاركت عمومي ، امنيت اجتماعي باعث آرامش و حفظ نظم جامعه مي گردد پليس مردمي تقريباً به 2300 قبل از ميلاد برمي گردد يعني زمانيكه حكمرانان سومر براي آنچه كه خراف اجتماع محسوب مي شد ، معيار هاي را اعلام نمودند در حوزه كاري تبليغات عقدتي سياسي باعث مي شود كه تقويت كننده هاي ارتباط رفتاري عبارتند از : توصيف برابري آزاد انديش ، تشخيص مشكل ، نيت و هدف مثبت ، گوش كردن جدي به مردم و مخصوصاً درك جوانان تشويق و دلگرمي جوانان به كارهاي مثبت از نژاد پرستي دوري كرد قوم پرستي و فرهنگ پرستي دوري كرد همگون سازي و نگاه همگون به تمام جامع و همگون سازي فرهنگها فعاليتهاي است كه با همايشها و سخنراني و آگاهي سازي توسط معاونت تبليغات عقيدتي سياسي انجام مي پذيرد .
تبليغات و آموزش در عقيدتي و سياسي مشكل گشائي ـ نحوه برخورد با معلولان جسمي و ذهني ـ جمع اوري معتادان ـ ارازل و اوباش ـ مفاسدهاي فرهنگي افراد نابينا و كرو لال ـ برقراري قوانين و مقررات راهنمائي و رانندگي در يك موارد و عكس العمل پليس مورد آموزش و بازنگري و طي شود و هر روز اصلاح تر مي گردد . و عقيدتي سياسي از طريق ارتباطات ذكر شده اعم از راديوي نوشتاري تصاويري سعي نموده است به مفهوم همبستگي و مشاركت عمومي در چارچوب وظايف سازماني خود تحقق عملي ببخشد و در حد مقررات موفق بوده است سازمان عقيدتي سياسي از انفاس قدسي اعام راحل بوده است و با محور قرار دادن اهداف عاليه اي ديني ، مكتبي كردن كاركنان و پرورش نيروي انساني جهت خدمت شايستة نظام جمهوري اسلامي ايران و مردم به كار گرفته

 

است برگزاري آموزش هاي عقيدتي سياسي از احكام شرعي و اسلامي ترويج فرهنگ قرآن كريم تدوين جزوات و كتب ديني مناسب با وظايف محمولة به كاركنان احكام ثانويه شغلي و ده ها محور برجسته ديگر از محورهاي اقدامات اين سازمان مي باشد انجام امور تبليغي در ايام و مناسبت هاي اعم از اعياد و وفيات ، چاپ پوستر ، شراكت اعم از تبليغي و هشداري برگزاري مراسم ادعيه و زيارات در سراسر كشور با محوريت توجه به اسلام ناب محمدي (ص) و توجه ويژه به اصل دين مبين اسلام و شريعتي نبوي ، همچنين حضور گسترده نظارتي در تمامي صحنه هايي كه ناجا حضور

دارند و يكي ديگر از اقدامات عقيدتي سياسي در جهت صيانت كاركنان برگزاري جلسات ارشادي كاركنان است كه در دو شكل عمومي و خصوصي از طريق معاونت نظارت و ارزيابي انجام مي شود . وتاكنون بيش از 88 % در اين زمينه موفقيت داشته است .
اگر برنامه هاي آموزشي ، نظارتي و فرهنگي ، در مقابله با تهديدات و آسيب ها نبود بايد منتظر

شكست ها انتظامي امنيتي و فرهنگي پليس مي شديم ولي بعلت اثرگذاري در پليس افق هاي روشي از مشاركت مردمي افزايش خدمت رساني ، انضباط اجتماعي و قانونمداري ، خدمتگزاري و فردمداري ، پاسخگويي ، به پليس امنيت جامعه ، محور ، توسعه امنيت اخلاقي و ارزش هاي معنوي در سطوح مختلف ناجا به چشم مي خورد كه همگي بيانگر موفقيت سازمان عقيدتي سياسي در انجام رسالت معنوي و صيانت پليس جامعه محور و پاسخگو مي باشد مهمترين عملكرد تبليغات عقيدتي سياسي فرهنگي كه مرتبط با رشته امور فرهنگي مي شود نحوي اجراي مراسمات ـ مديريت و سرپرستي در آنها تبادل اطلاعات ارتباطات كلي با مردم و پرسنل آموزش نماز چهره به چهره براي وظيفه ها تلاوت قرآن در بين الصلاتين توجيه سياسي خصوصي براي كليه كاركنان پليس هر ماه يك محور كلي چاپ كتب سياسي بروشورهاي حقوقي ويژه نامه ها به مناسبت ايام مختلف ، تدريس مباحث دين و اعتقادي در دوره هاي طولي متشكله ، تهيه كتب و متون آموزشي لازم بر مبناي سطح بندي علم كاركنان ـ انجام مصاحبه ، ارشاد ، راهنمايي ، برگزاري نماز جماعت شركت در راهپيمايهاي تظاهرات اعزام مبلغ در ايام ماه محرم و ماه رمضان به واحدها ـ تهيه برنامه هاي تلويزيوني راديوئي ، انتشار مجله براي كليه كاركنان ناجا انتشار پيك پليس جمله ويژه سرباز ـ تكثير فيلم نوارهاي كاست كتابخانه ها پوشش خبري برنامه هاي ناجا موارد ذكر شده همگي به سبك خود مديريت اجراي و برنامه ريزي مي خواهد كه مرتبط با رشته امور فرهنگي مي باشد از جمله يكي از مهمترين عملكرد سازمان عقيدتي سياسي پليس ايران اولين اجلاس فرماندهان پليس كشورهاي اسلامي به ميزباني ايران در اصفهان پايتخت فرهنگي جهان اسلام همه موارد ذكر شده حركتهاي فرهنگي پليس روز ايران ميباشد سازمان عقيدتي سياسي ناجا اجراي مسابقات بزرگ مقاله نويس با گرايش به محوريت پليس محمدي با عناوين و موضوعات مختلف 1ـ پليس و و اخلاق محمدي 2ـ پليس و سيره محمدي 3ـ پليس و فرهنگ محمدي 4ـ پليس و عدالت محمدي 5ـ پليس و جامعه محمدي 6ـ پليس و عبادت محمدي در اين فراخواني كه از كاركنان و خانواده هاي ناجا و آحاد جامعه ـ اعم از دانشگاهي ، حوزوي ـ پژوهشگران نويسندگان كه يك حركت فرهنگي ادبي در سطح كشور مي باشد و باعث ارتقاع آگاهي دانش پرسنل ناجا و مردم مي شود سازمان عقيدتي سياسي ناجا با تربيت پرسنل فداكار با مسئوليت و با تخصص و سپردن كلان شهرها به افراد مجرب و پايدار نمودن امنيت و آرامش در جامعه بزرگترين فعاليتهاي فرهنگي ادبي را نموده است .


پويايي و شادابي ناجا كه در ميان اين مفاهيم و يكي از واژه هاي راهبردي مي توان اشاره كرد :
1ـ انضباط اجتماعي و قانون مداري 2ـ مشاركت مردمي براي امنيت جامعه محور ـ جامعه اي كه از برقراري امنيت براي همگان بطور مساوي و بدون توجه به رانت خواري هاي سياسي ، اجتماعي و اقتصادي مطمئن باشد و جامعه محور بودن امنيت را با همه وجود احساس كند خود اولين مدافع و همكار براي برقراري و استقرار امنيت است و بعكس چنانچه در اجتماعي احساس شود امنيت براي خواص و اقليت است ، حمايت از امنيت رو به كاهش نهاده و مقوله امنيت و جلب و مشاركت

عمومي براي سيستم انتظامي كشور به يك چالش تبديل مي شود انضباط اجتماعي و قانون مداري معمولاً توسط آحاد عمومي جامعه و اكثريت هم مورد حمايت و عنايت است ـ اقليتي از مردم اند كه بدليل برخورداري از روحيه تكاثر و زياده خواهي به انضباط اجتماعي و قانون مداري تنه مي زنند و حاضر به تابيدن قانون و مقررات نيستند . حمايت عمومي از قانون زمينه مناسبي براي اجر

اي قانون و برخورد با متخلفان است . به بيان ديگر قانون مداري در جامعه اي كه فرهنگ و تعالي فكري بر آن حاكم است نهادينه و فطري شده گريز از قانون فاقد مشروعيت عمومي و مقبوليت همگاني ست اين وظيفه نهادها و دستگاه هاي فرهنگي و رسانه هاست كه فرهنگ قانون مداري را به عنوان يك ضرورت براي انضباط اجتماعي زنده و پويا نگاه دارند و در توليدات خويش قانون گريزي را مستقيم و غيرمستقيم تشويق ننمايند به هر تقدير پويايي سازمان عقيدتي سياسي و تبليغات مرهون خودباوري و در عين نقد مستمر خويش و قبول شجاعانه نقاط ضعف در موازات برنامه ريزي واقع بينانه براي آينده است ، بدين اميد كه ناجا و عقيدتي سياسي با بهره گيري از دستاوردهاي ارزشمند گذشته و زمان شناسي و ارتباط علمي و سازنده با آحاد جامعه و بهره گيري از توان لايزال مشاركت عمومي فرضي براي ارتقاء فرهنگ و ايجاد امنيت بيشتر و دستيابي به نقطه آرماني كارآمدي در سايه همكاري مشترك تبديل نمايد . يقيناً مجموعه رهنمودها و تدابير نوراني مقام معظم فرماندهي كل قوا فرمانده عقيدتي سياسي كل منشور و هرام نامه كاري فرزندان معنوي آن بزرگوار در ناجا بوده و از يك سو موجبات دلگرمي و تشويق آنان از سوي ديگر زمينه ساز مسئوليت پذيري و احساس تكليف بيشتر را در آحاد جامعه فراهم ساخته است سرمايه جاويدان و گرانسنگي كه به بركت خون شهيدان و استقرار و ماندگاري نظام مقدس و اسامي جمهوري اسلامي ايران تحصيل گشته است و باعث مباهات و افتخار ، نسبت به نيروهاي مسلح ديگر كشورهاي جهان است نعمتي هدايت معنوي و رابطه و پيوند عاطفي با جانشين حضرت مهدي صاحب الامر ( عج ) در عصر غيبت .
با مشاركت مردم و آشنائي با عملكردهاي پليس ايجاد همايش ها و كنفرانس ها ارائه راهكاردهاي

مشخص باعث ايجاد همبستگي و ارتباط متقابل ـ امنيت و آرامش در جامعه ـ تبادل افكار و عقايد من ، بين پليس و مردم و ارگانها با پليس ـ در نهايت روزي كه بدون جرم و جامعة سالم از هر نوع جرم و كشوري ايدال و پيشرفت فرهنگي ، صنعتي …
پليس و احساس امنيت در مردم
« شكي نيست كه مقوله امنيت و نظم اجتماعي كه به عهده نيروي انتظامي است يكي از اساسي ترين نيازهاي مردم است . »
مقام معظم رهبري و فرمانده كل قوا
الف ـ مقدمه


هدف اساسي از تشكيل سازمان گسترده اي همچون نيروي انتظامي با حجم بالاي مأموريت هاي مختلف آن در درجه اول استقرار نظم و امنيت و تأمين آسايش عمومي و فردي است .
تجربه هميشگي ثابت كرده است ، هنگامي كه پليس در اين بُعد موفق باشد در ابعاد ديگر و ساير ماموريت ها نيز به سهولت موفق خواهد شد .
مقوله امنيت قدمتي به وسعت تاريخ شروع زندگي بشر دارد و در تاريخ ، هيچ جامعه اي را سراغ نداريم كه فارغ از دغدغه هاي امنيتي روزگار را سپري كرده باشد .
در جوامع سازمان يافته وجود نظم و امنيت اجتماعي ، اساسي ترين عامل توسعه و رشد فرهنگي ، سياسي و اجتماعي به شمار مي رود ، كه بدون رعايت آزادي هاي فردي تحقق آن امكان پذير نمي باشد .
توسعه در هر كشوري مبتني بر وجود امنيت اجتماعي است و وجود امنيت اجتماعي نيز به وجود امنيت در ابعاد ديگر وابسته مي باشد كه اساس آن امنيت حقوق فردي و اجتماعي است . امنيت و نظم لازم و ملزوم يكديگر مي باشند به طوري كه جامعه بدون نظم اجتماعي فاقد امنيت خواهد بود و فقدان امنيت نيز حاكي از عدم وجود نظام اجتماعي مقتدر است و بدين گونه است كه احساس امنيت به تدريج از ميان يك ملت رخت برمي بندد .
امنيت علي رغم آنكه يك پديده اجتماعي است يك احساس دروني نيز مي باشد كه توجه انسان را به آينده و شرايطي كه براي او به وجود خواهد آمد و نيز استفاده از آنچه هست جهت دسترسي به آينده مطلوب جلب مي كند .

ب ـ امنيت چيست ؟
در فرهنگ لغت لاروس امنيت را چنان بيان مي كند ؛ « اعتماد ـ آرامش روحي و رواني » .
تفكري كه براساس آن خطر ـ ترس ـ وحشت و خسران بي معنا مي شود و در فرهنگ لغت معين امنيت چنين تعريف شده است : « ايمن شدن ـ در امان بودن ـ نداشتن بيم » و در فرهنگ لغات و اصطلاحات سياسي نيز امنيت اين گونه بيان شده است « بي خطر كردن ، امن كردن ، در امان نگاه داشتن ، با اطمينان كردن » .
اما به طور كلي امنيت مفهومي چندوجهي و همزاد با مفاهيمي مانند قدرت ، تهديد و آسيب است . در تعاريف موجود در فرهنگ ها ، امنيت را احساس آزادي از ترس با احساس ايمني كه ناظر بر امنيت مادي و رواني اند نيز تعريف مي كنند .
مفهوم امنيت در شرايط گوناگون سياسي ، اقتصادي ، اجتماعي ، فرهنگي و … دستخوش تحول مي گردد و به طور كلي مي توان بيان كرد كه امنيت مفهومي ذهني و ادراكي است و تعبير و تفسيري است كه افراد درگير با آن ارائه مي كنند و نعمتي است كه متعلق به تمام ملت بوده و وجود آن باعث رفاه و آسايش معنوي و مادي مردم مي گردد و نيازي است ضروري براي آزادگي ـ برابري و برادري .

ج ـ پليس مقتدر و برقراري امنيت ( پليس و توسعه امنيت )
يكي از اصلي ترين مطالبات مردم از حكومت برقراري امنيت است ، حكومت نيز به وسيله دستگاه ها و سازمان هاي مختلف سعي در برقراري امنيت بين آحاد جامعه دارد . يكي از آن سازمان ها

، نيروي انتظامي مي باشد كه خادمين مردم در نيروي انتظامي بر تأمين مطالبه به حق مردم در بحث امنيت تلاش شبانه روزي را ايفا مي كنند .
مقم معظم رهبري در بحث تأمين امنيت چنين فرموده اند ؛ « امنيت در زندگي اجتماعي مردم نقش بسيار مهمي را داراست ، زيرا مردم بايد بتوانند در سايه آن با آرامش و آسودگي خاطر به كسب و كار و فعاليت اجتماعي و انجام امور زندگي خصوصي اهتمام ورزند . »
نقش نيروهاي پليس در تأمين امنيت و برقراري احساس امنيت در بين مردم نقش بسيار مهم و انكارناپذيري مي باشد . محافظت از اجتماع ، كمك به مردم و ايجاد اطمينان قلبي در مردم و

نيز اقدامات پيشگيرانه از وقوع جرم و از همه مهم تر اجراي صحيح قانون از وظايف عمومي اين نيرو مي باشد .
نيروي انتظامي فقط يك نهاد و سازمان سركوبگر نيست بلكه نهاد حفظ امنيت و آرامش مردم است ، اگر نهاد حاكميت در يك طرف و مردم در طرف ديگر باشند ، نيروي انتظامي ما بين اين دو مي باشد و مي تواند با يك برنامه ريزي دقيق و مشاركت مردمي به راحتي در تأمين امنيت موفق باشد .

مقام معظم رهبري نيز درخصوص پليس چنين فرموده اند كه : « پليس نماد اقتدار حكومت است » و پليسي مقتدر است كه در بين قلوب مردم جاي داشته باشد و در بين مردم از اطمينان و اعتماد بالايي برخورد باشد و اين مهم به دست نمي آيد به شرطي كه ايمان و عمل صالح بين كاركنان زحمتكش نيروي انتظامي رشد بيشتري بيابد .
باتوجه به آيه قرآن « ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات سيجعل لهم الرحمان ودا » يعني اگر شما محبوبيت مي خواهيد و مي خواهيد در بين قلوب مردم جاي داشته باشيد راهش ايمان و عمل صالح است .
پليس با ايمان و عمل صالح خود را به راحتي اعتماد مردم را به سوي خود جلب كرده و وظيفه اي كه به او محول شده است كه همانا ايجاد امنيت مي باشد را با برنامه ريزي قوي به شايستگي به انجام مي رساند .
پليس مقتدر ، نماد اقتدار نظام حاكميت كشور است و بين اقتدار نظام و امنيت بين مردم رابطه اي مستقيم وجود دارد . پليس مقتدر به سه طريق مي تواند امنيت و احساس آن را بين مردم محقق سازد ؛
1- توانايي مقابله مجرمان و هنجارشكنان را با اجراي طرح هاي مختلف به نمايش بگذارد .
2- فرصت را از قانون شكنان و مهاجمان در تعرض به جان و مال ناموس مردم گرفته و به آنان اجازه طمع نمودن و رغبت كردن براي انجام رفتارهاي مجرمانه را ندهد .
3- اعتماد شهروندان به حكومت و نظام را دربرخورد با مجرمان تقويت كرده و پناهگاه مستحكم آنان در برابر عوامل تهديد و تعرض باشد .
پليس مقتدر براي برقراري امنيت سازوكارهاي مختلف را مدنظر دارد ، يكي از اين روش ها برقراري ارتباط منطقي و مشاركت عمومي با شهروندان مي باشد .
در اين روش پليس علاوه بر تجهيزات و امكانات خود از همه افراد جامعه براي حفظ نظم و امنيت استعداد مي طلبد و با توزيع وظايف بين آحاد جامعه و سازمان ها و تشكل ها و … خود مديريت امنيت جامعه را عهده دار مي شود .


امنيت مشاركتي و سهيم كردن شهروندان در حفظ امنيت ، انگيزه هاي رفتار قانونمند و منطبق بر هنجارها و ارزش ها را در افراد تقويت كرده و امنيت پايدار را به عنوان بزرگترين موهبت الهي به جامعه ارزاني مي دارد .
و اين بدان معناست كه اساس و محور فلسفه وجودي پليس برقراري امنيت و نظم عمومي است و همه بخش هاي نيروي انتظامي و اداره ها و مديريت هاي آن مي بايست طوري عمل نمايند كه خروجي فعاليت هاي آنها بر امنيت تأثيرگذار باشد .

د ـ مردم و امنيت
يكي از زمينه هاي برقراري امنيت براي آحاد جامعه علاوه بر وجود پليس مقتدر و مورد اعتماد

مردم ، برقراري عدالت اجتماعي است . يعني اگر ما در جامعه اي باشيم كه نيروي پليس قوي و دستگاه هاي نظارتي سازمان يافته جهت برقراري امنيت در جامعه داشته باشيم ، اما عدالت اجتماعي در جامعه وجود نداشته باشد ، عملاً همه موارد فوق به صورت فورماليته و ظاهري خواهد بود .
عدالت اجتماعي يعني وجود قانون ـ برابري در روابط اعضاي جامعه ـ به طوري كه همه افراد جامعه از حق خود در زمينه مسكن ، كار ، تحصيل ، پوشاك ، درمان و … برخوردار باشند .
بدون عدالت اجتماعي سخن گفتن از امنيت ، بي معنا مي باشد و عدالت اجتماعي است كه ملت را در زندگي اجتماعي و رفتار فردي به سوي ارزش هاي بالاي انساني سوق مي دهد .
وجود روح عدالت اجتماعي در جامعه همچون وجود تعادل در يك قايق داخل درياست ، قايق تا هنگامي كه داراي تعادل است و مي تواند اين وضعيت را در خود حفظ كند ، سرشار از امنيت و آرامش مي باشد و سرنشينان آن با آسودگي به سفر خود ادامه مي دهند ولي هنگامي كه اين تعادل از بين رود ، سايه وحشتناك ترس و ناامني وجود همه سرنشينان آن كشتي را فرا مي گيرد .
عدم وجود عدالت اجتماي نيز در جامعه همچون بي تعادلي قايق است و نبود عدالت اجتماعي امنيت و آرامش را از اعضاي جامعه سلب مي كند .
جامعه اي كه از عدالت اجتماعي برخورداراست فقر ، فحشا ، سرقت و … چهره پليد خود را هويدا نخواهد كرد ، زيرا بر اثر آمار موجود اكثر جرائم در يك جامعه ناشي از فقر مي باشد و فقر ريشه در بروز جرائم و ناامني در يك جامعه دارد . امام علي (ع) در اين زمينه مي فرمايند « هرگز نعمت فراواني در جايي انباشته نمي شود مگر آنك در كنار آن حقي ضايع شود . » فقر نه تنها امنيت اجتماعي را از بين مي برد و وحشت و اضطراب را بر جامعه حكمفرما مي سازد بلكه از نظر فردي هم موجب تزلزل دين مي شود و عقل را از كار مي اندازد ، چنانچه حضرت علي (ع) در اين باره به فرزند خويش محمدبن حنيفه فرموده اند: « اي پسرم ، من از فقر بر تو مي ترسم و ازآن به خدا پناه مي برم زيرا براي دين نقص و عيب است و متحيركننده عقل است و انگيزه اي براي تنفر و انتقام است . »
ح ـ مردم و احساس امنيت
خود امنيت و احساس امنيت دو مقوله جدا از هم اما وابسته به يكديگر مي باشند . برخي

مواقع امنيت به طور كامل در جامعه وجود دارد و با نگاه به آمارها و شاخص هاي موجود امنيت قابل قبول است وليكن با مراجعه به مردم به اندازه اي كه امنيت عينيت يافته ، احساس امنيت وجود ندارد ، در حالي كه چه بسا خود احساس امنيت در جامعه ، در روند افزايش امنيت مؤثر بوده و به آن كمك مي كند ، احساس امنيت در بستر امنيت مؤثر بوده و به آن كمك مي كند و در بستر آن است كه مي توان يك عمليات رواني خوب انجام داد و قابليت آن را به درستي به مردم انتقال داد .
امنيت از حيث نگرش فرد به خود و جامعه به دو قسمت امنيت ذهني و امنيت عيني قابل تقسيم است . امنيت ذهني عبارت است از اينكه اشخاص در ارائه افكار و انديشه هاي خود احسا

س امنيت كنند . به عنوان مثال خودسانسوري ، خود ناشي از يك نوع نا امني ذهني است ، امنيت آبرويي را نيز مي توان يك نوع ديگر امنيت ذهني ناميد .
منظور امنيت عيني اين است كه افراد در جان و مال خود از امنيت برخوردار باشند ، بنابراين احتمال هر نوع آسيب ديدگي جاني و مالي يك نوع عدم امنيت است . براساس تمايز بين مرز احساس و واقعيت مي توان احساس امنيت را از امنيت واقعي تفكيك كرد ، گاهي ممكن است ناامني هايي در جامعه وجود داشته باشد ولي مردم احساس امنيت كنند زماني نيز موارد و مصاديق ايجاد ناامني كم است اما مردم احساس ناامني مي كنند ، در اين مواقع نقش رسانه هاي جمعي و روزنامه هاي مختلف بسيار برجسته است . رسانه ها مي توانند جامعه را امن و يا ناامن جلوه دهند و احساس ناامني يا امنيت را در جامعه گسترش دهند .
مقام معظم رهبري نيز درخصوص وظيفه نيروي انتظامي و احساس امنيت براي مردم جامعه چنين بيان داشته اند : « در اين نيروي انتظامي است كه از سوي نظام و دولت اسلامي بايد فضاي زندگي مردم را امن نگاه دارد تا مردم احساس امنيت و آرامش كنند » . با توجه به فرمايشات مقام معظم رهبري از وظايف ديگر نيروي انتظامي آن است كه با انجام برنامه ريزي و عمليات رواني ، با كمك رسانه هاي عمومي و جمعي احساس امنيت را در جامعه القا نمايد كه اين مهم نيز مي بايست در دستور كار يگان هاي ذيربط در نيروي انتظامي و ساعس قرار گيرد تا طرح هاي در حال اجراي نيروي انتظامي با كمك رسانه هاي عمومي به سمع و نظر آحاد جامعه برسد و بدين وسيله مردم در سايه انجام آن طرح ها احساس امنيت نمايند .

نيروي انتظامي و فرهنگ سازي ترافيك
اشاره
زندگي اجتماعي انسان تحت حاكميت مجموعه قواعد ، قوانين و هنجارهايي است كه با هدف ايجاد آرامش و آسايش براي افراد جامعه شكل مي گيرد كه بي شك اختلال در هر يك از اين قوانين نتيجه اي جز هرج و مرج و ناهنجاري در پي نخواهد داشت . برهمين اساس نهادينه كردن اين قوانين به عنوان اصلي اساسي در تحكيم پايه هاي جامعه يكي از مهم ترين وظايف دولت ها است .
از جمله اين قوانين ، مقرراتي است كه براي عبور و مرور وسايل نقليه انسان ها در گذرگاه ها ، خيابان ها و جاده ها وضع شده است . متأسفانه امروزه با افزايش وسايل نقليه و عدم توجه به

قوانين رانندگي وعبور و مرور ، شاهد افزايش حوادث و تلفات انساني در سطح جاده ها و شهرهاي كشور هستيم . حوادث و تلفات مرگبار انساني در كشور ما امروز از مرز 25 هزار كشته در سال فراتر رفته و هر سال نيز رو به افزايش است كه اين حوادث بي شك تبعات سويي در برداشته و حتي به بحران ها و معضلات بزرگ اجتماعي هم قابل تبديل است . لذا مي طلبد تا همه مسئولين ذيربط و مردم دست به دست هم داده و يك برنامه هدفمند و منطقي براي كاهش تلفات و خسارات ناشي از عبور و مرور داشته و آن را به عنوان يك دغدغه اساسي براي خود بدانند .
خوشبختانه در سال هاي اخير شاهد تلاش نيروي انتظامي و مسئولين دلسوز آن در اين زمينه بوده و هستيم هر چند اين نيرو وظيفه فرهنگ سازي در اين زمينه را به صورت قانوني ندارد و تنها م

جري مقررات راهنمايي و رانندگي است اما مسئولين دلسوز نيروي انتظامي به ويژه راهنمايي و رانندگي در اين زمينه پيشقدم شده و با برنامه هاي فرهنگي و تبليغي موفق شده اند تا حدود زيادي فرهنگ ترافيك را در بين مردم نهادينه كنند ، اين موفقيت و تلاش نيروي انتظامي حتي باعث الگوبرداري فرهنگي و تبليغي ديگر كشورها به ويژه كشورهاي منطقه شده و اين حركت نيروي انتظامي و موفقيت آميز بودن آن موجب شد تا ديگر نهادها و سازمان هاي زيربط نيز به نداي مسئولان ناجا لبيك گفته و به وظايف خود حساسيت پيدا كنند .
برهمين اساس گفتگويي با سرهنگ اسماعيلي مدير كل فرهنگ ترافيك معاونت راهور ناجا انجام داده ايم تا ضمن آشنايي با وظايف و ماموريت هاي اين اداره كل ، عملكرد و برنامه هاي اين عزيزان را به اطلاع خوانندگان گرامي مجله نگهبان برسانيم :
• در سال هاي اخير شاهد فعاليت هاي خوب و تأثيرگذار در امر فرهنگ سازي در جامعه در زمينه ترافيك از چه زماني فعاليت خود را شروع كرده و چه اهدافي را دنبال مي كند ؟
• كار فرهنگ سازي آموزش و رفتارسازي كار بسيار سختي است . همان طور كه استاد شهيد مرتضي مطهري مي فرمايند : تغيير يك رفتار يا فرهنگ مستلزم يك زمان 20 ساله است . شايد در مدت پنج سال بشود يك شهر زيبايي را ساخت ولي نمي توان شخصيت يك فرد را در مدت كم كوچكترين تغييري داد . در كشور ما علي رغم پيشرفت هايي كه در سايربخش هاي فرهنگي به دليل ويژگي هاي خاص فرهنگي و تمدن كشورمان داريم ، اما در مورد فرهنگ ترافيك متاسفانه به دليل اينكه پس از ورود خودرو به ايران كسي متولي اين امر نبوده و كار جدي انجام نگرفته ، در اين خصوص مشكل و عقب ماندگي داريم .عمده كارهاي انجام شده هم به صورت مقطعي و متفرق بوده و هيچ ارتباطي با هم نداشته است و متأسفانه هدفمند هم نبود و هر كس براي خود كار مي كرد .
خوشبختانه در سال 1380 به همت فرماندهان و مسئولين وقت نيروي انتظامي اداره كل فرهن

گ ترافيك در معاونت راهنمايي و رانندگي ناجا با هدف ساماندهي به اين قضيه و هماهنگ كردن سازمان هاي زيربط و آموزش و فرهنگ سازي ترافيك در جامعه شكل گرفت و از همان روز اول با حضور افراد متفكر ، متخصص و دلسوز كار خود را شروع كرد . خوشبختانه با جديت و تلاش مسئولين و مديران وقت ناجا گام هاي خوبي برداشته شد گرچه هنوز در اول راه هستيم ولي مي تواند زمينه ساز گام هاي بزرگ در آينده باشد . مثلاً همين الان بسياري از ابتكارات اين مجموعه كوچك به عنوان يك روش و الگو در كشورهاي منطقه مطرح شده است . در سال 2004 در اجلاس سازمان بهداشت جهاني كه در كشور مصر برگزار شد ، اقدامات ايران در بخش فرهنگ ترافي

ك را به عنوان يك مدل جديد و الگو براي كشورهاي منطقه انتخاب كردند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید