بخشی از مقاله

اين كشور در بيش از دو هزار سال قبل و در دوران سلسله هخامنشيان اولين بنيانگذار سيستم حكومتى گسترده امپراطورى مى باشد. از آنجا كه هر حكومتى نيازمند به نظم و امنيت مى‌باشد در نتيجه كشور ما انواع سيستمهاى ايجاد نظم و امنيت را در طى تاريخ مورد آزمايش قرار داده است.
اما سيستم نوين ايجاد نظم و امنيت داخلى يعنى سازمان پليس در ايران به حدود يكصد سال پيش مربوط مى‌‌باشد. شاه قاجار ناصرالدين شاه در سفرهاى سه گانه خود به اروپا و مشاهده پليس نوين در آن كشورها و با استخدام يك مستشار بلژيكى به نام كنت دو بينو اولين سيستم پليسى جديد را در ايران پايه گذارى نمود. اين پليس در طى يكصد سال گذشته و تا پيروزى انقلاب اسلامى در بهمن سال 1357 از فراز و نشيبهاى متفاوت برخوردار بوده است.


پليس ايران براى مدتهاى طولانى از دو قسمت مهم پليس شهرى و ژاندارمرى ( مرزى و روستايى ) تشكيل شده بوده، كميته انقلاب اسلامى نيز به عنوان يكى از اركان مهم حفظ نظم و امنيت داخلى و دفاع از ارزشهاى انقلاب در داخل كشور در بعد از پيروزى انقلاب به اين مجموعه افزوده شد. كثرت نيروهاى پليس در بعد از انقلاب و ضرورتهاى ادغام اين نيروها باعث شد تا در سال 1370 با تصميم مجلس شوراى اسلامى اين سه نيرو در يكديگر ادغام و سيستم پليس واحد به وجود آيد. براساس قانون جديد، پليس ايران جزيى از ستاد نيروهاى مسلح و وابسته به وزارت كشور و در تبعيت از رهبرى معظم انقلاب قرار دارد.


پليس جديد ايران در سه بخش تقريباً مستقل فرماندهي، حفاظت و اطلاعات و سازمان عقيدتى سياسى تشكيل شده است. حوزه فرماندهى و حفاظت و اطلاعات تقريباً در ساختار سيستم پليس كليه كشورهاى جهان مشترك مى باشد. اما وجود سازمان عقيدتى سياسى از ويژگيهاى سيستم پليس ايران محسوب مى‌گردد. اين سازمان موظف است تا در بعد اعتقادي، سياسى نسبت به حفظ دستاوردهاى ارزشهاى انقلاب و ايجاد روحيه ديندارى و اخلاق متناسب با تعليم دين اسلام كه حفظ حرمت انسانها از جمله اصول اساسى است اقدام نمايد.


• پليس در مقاطع مختلف :
دوره آريايى‌ها: شهريار ريش سفيدان و پيران
دوره مادها: واسطه
دوره هخامنشيان: خشترپاون، شهربان، نگهبان، كاراون، ارك پات، اركبند، بازرسان شاهي، استخبارات
دوره سلوكى‌ها: به سبك دوره هخامنشيان
دوره اشكانيان: سازمان پوليس
دوره ساسانيان: شهريك، ديهيك، كوئپان، ديوان حراس، نيزه‌داران
دوره اسلام: محتسب، شرطه، شحنه، معاون، متواليالشرطه، صاحب‌الجسر، امرالجسر(امرالجسرين)، درابون، عامله الشرطه، والى الحرب، عسس، عسش‌باشي، حاكم، حافظ، صاحب‌المدينه، صاحب‌الليل، طواف‌الليل، احداث
دوره افشاريه: داروغه، كدخدا، سرهنگ، خليفه، نواب، پاسبان
دوره زنديه: داروغه،‌كلانتر، محتسب، نقيب، ميرشب، گزمه
دوره صفوي: ديوان بيگى داروغه، ميرشب گزمه، شبگرد، پاكار، كشيكچيان دربندها، محتسب‌الممالك، كلانتر، اداره‌احداث
دوره قاجاريه: نسقچي، فراشباشي، ده‌باشي، پنجاه‌باشي، يوزباشي، ميرغضب (ماموراعدام)، گزمه، ميرشب ‌شبگرد، داروغه، كلانتر
تاریخچه پلیس اگاهی وکارکرد ان


به دنبال ايجاد و تاسيس نظميه در سال1253 شمسي با كمك افسر اتريشي و پيش بيني دفتر ثبت مسروقات در اين تشكيلات مي توان ادعا نمود كه اولین سنگ بناي آگاهي در آن زمان گذاشته شد.
زمان رياست مختارالسلطنه در سال 1288 شمسي با ايجاد گسترش و تغييرات در سازمان نظميه دايره اي به نام دايره تحقيق تاسيس كه رسيدگي به اعمال بزهکاران جنايي ،سارقین و ...در اين دايره انجام مي شد .


در سال 1292 با آمدن چند نفر از افسران سوئدي يكي از آنان مسئول بررسي در مورد گسترش دايره تحقيق شد که ضمن گسترش اين دايره سازمان آن را به 7 شعبه افزایش و نام آن را به تامينات تغییردادند كه بعضي ادارات فعلي از جمله اداره كل تشخيص هويت جزئي از آن محسوب مي شد .
اولین زنی که در پلیس ایران مشغول به کار شد خانمی بود که در همین دوره توسط افسر سوئدی موسس تامینات به سمت ر یاست حسابداری نظمیه گمارده شد.
اداره تشخيص هويت كه شعبه هفتم تامينات محسوب مي شد داراي 2 قسمت انگشت نگاري و تن پيمايي بود ، بنابراين اولين مستند قانوني تشكيل تشخيص هويت در زمان سوئدي ها بین سال 92-1291 مي باشد .


اداره تامينات كه داراي 7 شعبه بود به جرايمي از قبيل قتل , سرقت , جرح , حمل اسلحه , سكه تقلبي , هتك ناموس , منافيات عفت , فريب اطفال , جيب بري , امور قمارخانه ها و مهمانخانه ها , كاروانسراها رسیدگی و تشخيص هويت مجرمان نیز بوسیله انگشت نگاري و تن پيمايي انجام مي شد .
سازمان و تشكيلات تامينات تا سال 1311 تغييري نيافت . لیکن بعد از رفتن سوئديها و تصدي افسران ايرانی بر اداره تامينات شعبه هفتم تامينات (تشخيص هويت) از تشكيلات نظميه جدا شده و به اداره محبس پيوست اين اداره نيز داراي دو دايره به نامهای دايره محبس و دايره سجل احوال مجرمان بود .
سال 1317 شمسي به دستور سرپاس مختاري اداره محبس به اداره زندانها و تامينات به اداره آگاهي تغيير نام يافت و اداره تشخيص هويت مجدداً به اداره آگاهي ملحق گرديد .
در سال 1326 زمان رياست يوسف خان بهرامي اداره آگاهي متشكل از 8 دايره قضايي شد كه هر دايره در 2 شعبه به جرايم مختلف رسيدگي مي كرد و كادر افسري آن نيز گسترش يافت .


سال 1329 آگاهي تهران تقريباً به صورت كنوني و با 15 شعبه و تقسيم جرايم به صورت مستقل مشغول به كار گرديد .
سال 1333 شمسي اداره تشخيص هويت بصورت واحدي مستقل در سازمان شهرباني وقت جاي گرفت و قبل از آن در سال 1306 تعداد 10 نفر از كاركنان اين اداره جهت آموزش امور پليسي و جرم شناسي به خارج از كشور اعزام گردیدیند .
در سال 1337 يكي از مستشاران خارجي تغييراتي در اداره آگاهي ايجاد نمود ، ازجمله بايگاني نوين و شعب آگاهي در بعضي از كلانتريها را راه اندازی نمود .
سال 1340 شعبه 17 به شعب آگاهي اضافه و شعب آگاهي مستقر در كلانتريها به آگاهي تهران ضميمه شدند.
سال1344 شعبه خدمات ماشيني نیز برای تسهیل در كشف جرايم تشکیل. وشعب آگاهي به كلانتري (كلانترشعبه) تغيير نام يافته و اداره آگاهي به 17 كلانتري و دو منطقه در تجريش و شهرري تثبيت شد .


سازمان آگاهي تا سال 1349 به این صورت باقي ماند ، در آن سال علاوه بر كلانتريهاي موجودكلانتريهاي آگاهي تجسس , گشت انتظامی شرق ، غرب و كلانتري 20 به سازمان آگاهي افزوده شد.
سال 1361 دايره اي به نام سركلانتري كه كلانتري هاي مبارزه باسرقت وسايط نقليه موتوري را سرپرستي مي نمود ايجاد و بالاخره در سال 1363 ضمن افزايش امكانات تاسيساتي كلانتري 9 با مسئوليت رسيدگي به وضعیت اتومبيلهاي مخدوش اعلامي از شماره گذاري راهنمايي و رانندگي تشكيل شد كمسيون تشديد مجازات سابقه داران كه اهرم مناسبي عليه مجرمين حرفه اي بود بعد از انقلاب منحل شد .


با توجه به رشد جمعيت و تغيير شگرد مجرمان ، همچنين احساس نياز به تقويت توان مقابله علمي با آنها در سال 1332 سازمان نوين اداره تشخيص هويت به منظور جمع آوري پيشينه بزه كاران از طريق حفظ و نگهداري آثار انگشت آنان ، تعيين هويت اجساد و اشخاص زنده و بررسي فني صحنه جرايم و اعمال روشهاي علمي و آزمايشگاهي با تجزيه و تحليل اسباب و آلات به دست آمده از صحنه هاي جرم پايه گذاري شد . در آغاز فعاليت اين اداره توجه مسئولان وقت بيشتر معطوف به بخش انگشت نگاري و تلاش مضاعف اين واحد صرف جمع آوري كارتهاي انگشت نگاري و بايگاني آنها گرديده بود و كمتر به آزمايشگاههاي تحقيقات جنايي توجه مي شد چون در آن زمان امور آزمايشگاهها علم جديدي در بخش كشف جرايم بود.


لذا در تمامي ندامتگاههاي كشور ماموران انگشت نگاري و عكاس اداره تشخيص هويت مستقر شده و به محض ورود هر زنداني از آن انگشت نگاري و عكس تهيه مينمودند ، اين عمل با روشهاي جديد عكاسي ديجيتالي هنوز ادامه دارد .
سال 1346 تغييرات مختصري در سازمان تشخيص هويت روی داد ، از این پس به آزمايشگاههاي تحقيقات جنايي اهميت بيشتري داده شد چراكه به نوعي بانك اطلاعات جنايي به شمار مي رفت ، همزمان دفتر ارتباط پليس بين الملل نیزدر اداره مذكور تشكيل گرديد .
در سال 1352 با توجه به ضرورت برخوردار بودن از فناوري علمي كشف جرم مسئولان وقت تغييرات جديدي رادر سازمان بوجود آورده و تجهيزات مدرن تري در اختيار آزمايشگاههاي تحقيقات جنايي قرار دادند كه مي توان به تجهيزاتي نظير گازكروماتوگرافي , اسپكتروسكوپي , دستگاه اتوگاماسنيتليشن – بتاليكوئيد – سنيتليشن – الكتروفورز , دستگاه جذب اتمي , ماوراء بنفش , طيف سنج مادون قرمز و انواع ميكروسكوپهاي مقايسه اي اشاره نمود .
در سازمان جديد اداره تشخيص هويت چند قسمت اساسي ديده شد :


واحد اداري و پشتيباني مالي :
بخش انگشت نگاري با دواير و شعب مختلف
آزمايشگاههاي تحقيقات جنايي شامل : بخشهاي بيولوژي , آسيب شناسي , شيمي , سم شناسي , اسلحه شناسي جنايي و بررسي اسناد مشكوك و دايره عكاسي فني
دفتر پليس بين الملل اينترپل :
اداره تشخيص هويت تا پيروزي انقلاب با همين سازمان و تجهيزات به حيات خود ادامه داد. در سالهاي اخير به اين اداره كل توجه خاصي شده است ، تجهيزات بسيار پيشرفته روز دنيا و كارشناسان مجرب را در اختیار گرفته كه در بخش کربوطه شرح داده شده است.


در رابطه با آگاهي ، فعالیت دواير فوق تا زمان ادغام نيروهاي انتظامي (شهرباني،ژاندارمري و كميته انقلاب) ادامه داشت . بعد ازادغام تعدادي از كلانتريهاي اداره آگاهي منفصل و در سازمان آگاهي تهران بزرگ كه مشتمل بر هفت منطقه بو د استقرار يافت ، رسيدگي به جرائمي كه جنبه تخصصي چنداني نداشت به واحدهاي آگاهي مستقر در مناطق محول گرديد.مناطق هفت گانه مذكور از نظر تابعيت سازماني تحت نظر فرمانده منطقه مربوطه انجام وظيفه مي نمودند.
سال 1370 همزمان با ادغام نيروهاي انتظامي اداره كل آگاهي تحت تابعيت معاونت تحقيقات و كشف جرائم ناجا تشكيل گردید ، اداره كل مذكور وظيفه طراحي و برنامه ريزي،هماهنگي و هدايت،پشتيباني تخصصي،كنترل ونظارت رده هاي آگاهي سراسر كشور را عهده دار بود .


در زير مجموعه معاونت مذكور اداره كل تشخيص هويت نيز وظيفه مشابه با اداره كل آگاهي نسبت به رده هاي متناظر خود در استانها (مديريت هاي تشخيص هويت) را برعهده داشت.
سال 1380 بموجب تغييراتي كه در ساختار معاونت بوجود آمد معاونت تحقيقات و كشف جرائم به معاونت آگاهي تغيير نام يافته و اداره كل آگاهي نیزبه سه اداره كل ، مبارزه با جرائم جنايي ، مبارزه با جرائم خاص و رايانه ، مبارزه با سرقت تبديل شد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید