بخشی از مقاله
مقدمه
امروز کارکنان در هر کجایی که فعالیت می کنند، چیزی فراتر از پاداش های مادی در کار را جستجو می کنند. آنان در جستجوی کاری با معنا، امید بخش و خواستار متعادل ساختن زندگیشان هستند.سازمان ها با کارکنان رشد یافته و بالنده ای روبرو هستند که در پی یافتن کاری با معنا، هدفمند و پرورش محیط های کاری با چنین ویژگی هایی هستند. در واقع معنویت در کار، وصف کننده
تجربه کارکنانی است که کارشان ارضا کننده، با معنا و هدفدار است.
همچنین تجربه معنویت در کار، با افزایش خالقیت، صداقت، اعتماد و تعهد در کار همراه است. هوش های مطرح شده حرکتی زمینی دارند و مثل هرحرکت زمینی محدود هستند.اما حرکت در مسیر هوش معنوی ابعادی آسمانی دارد،هر چه ایمان فرد نسبت به خدای متعال باالتر می رود،فهم او از واقعیت زندگی و اتفاقات زندگی نیز باالتر می رود.تفکر و تدبیر درزندگی و آفرینش نیز دو عامل افزایش معنویت است ؛ به باور دیگر ،هوش معنوی همان چیزی است که قرن ها به عنوان خرد از آن یاد می شود فرد با دستیابی به این خرد می تواند با درون خود ارتباطی عمیق برقرار کند،ارتباطی که باعث می شود وی همه تضادهای موجود در ذهنش را کنار بگذارد و به صلح و آرامش درونی دست یابد.درحقیقت باال رفتن هوش
سالمعنوی با کوچک شدن هم معنی است.مثال واالی هوش معنوی ، حضرت علی )علیه السالم ( است که دوازدهمتالش اقتصادی او مثال زدنی است. ایشان درطول عمر با برکت خود صدقه های جاریه زیادی از جمله حفر
-شماره33چاه به دست مبارک خویش معین کرد ، همه را وقف بیت المال کردند؛ اما هدف ایشان سود شخصی نبود و - این کار را برای آبادانی شهر ، بهبود سطح زندگی مردم،رسیدگی به فقرا انجام دادند.نگرش ایشان به ثروت ، تابستان1394 نگاهی وسیله ای برای رسیدن به اهداف واالی انسانی است.
بنابراین می توان نتیجه گرفت فردی با هوش معنوی باال،نگاهش به مردم به عنوان بندگان خدا نگاهی سرشار از احترام است ومالکش دربرتری افراد، جایگاه اجتماعی افراد نیست بلکه تقوا را مالک انتخاب انسان ها درپیشگاه خدای متعال می داند. معنویت نیز به عنوان مهم ترین جنبه ای انسانی در نظر گرفته می شودو عدم شناخت معنای زندگی نیز باعث شده است به معنویت بیش از پیش توجه شود زیرا هوش منطقی و عاطفی برای شناخت معنای زندگی کافی نیست
Archive of SID
163
بلکه باید از هوشی که ماورای انواع هوش های معمول تر است ، استفاده کرد .
عدم تعهد به سازمان ، دیر رسیدن به سر کار ، عدم رفتار شهروندی و جوانمردی در محیط کاری نمونه هایی از عدم شناخت معنای زندگی در محیط کاری است . که این هوش در قالب هوش معنوی شرح داده می شود . بنابراین از آنجا که نیروهای پلیس با توجه به نوع ماموریت های خود درتعامل و ارتباط مستقیم با اجتماع هستند، لزوم شناسایی وتقویت این هوش، عاملی مهم در ارتقاء عملکرد شغلی کارکنان در برخورد با ارباب رجوع وکارآمدی آنها در اجرای مأموریت های محول شده می باشد. تعاریف بسیاری در رابطه با هوش معنوی انجام شده که به بعضی از آنها اشاره شده است در. سال های اخیر، داده ها و شواهد علمی فراوانی مبنی بر وجود هوشی با نام »SQ« یا هوش معنوی به دست آمده است. بنا به یافته های اخیر، این هوش ، نهایی ترین هوش انسان معرفی شده و نقطه عطفی در این زمینه به شمار می آید. امروز یکی از موضوعات در حوزه کسب وکار، موضوع اصول اخالقی و سرمایه های معنوی هستند ما باید بتوانیم اثبات کنیم که انسان هایی نیستیم که فقط به پول فکر
می کنیم بلکه ما موجوداتی هستیم که معنا و مفهوم خاصی در زندگیمان وجود دارد و به دنبال این هستیم که برای زندگی خود معنا، ارزش و هدف بیابیم.
هوش معنوی یا SQ«همان» توانایی است که به ما قدرت دیدن رؤیاها و تالش و کوشش برای دست یافتن به آن رؤیاها را ارزانی می دارد. این هوش زمینه تمام آن چیزهایی است که ما به آنها اعتقاد داریم و نقش باورها، عقاید و ارزش ها را در فعالیت هایی که برعهده می گیریم، دارا می باشد. هوشی که به واسطه آن به سؤال سازی در رابطه با مسایل بنیادی در زندگیمان می پردازیم و با کمک آن، تحول و تغییر را در زندگی پذیرا می شویم. هوشی که قادریم توسط آن به فعالیت ها و نحوه
عملکردهایمان مفهومی وسیع تر، غنی تر، پربارتر و پرمعناتر ببخشیم. همچنین با کمک آن بر معنای اعمالمان آگاه شده و دریابیم کدامیک از اعمال و رفتارهایمان از ارزش بیشتری برخوردارند و کدام مسیر در زندگیمان واالتر و شایسته پیمودن است.)رجایی ،.)1389
دراین مقاله با مروری برالگوهای موجود دراین بحث ،سعی شده است تا به سوال اصلی ))مؤلفـه هاي اصلي هوش معنوي درادبيات موجود كدامند و چگونه مي توان هوش معنوي رادر بین کارکنان پلیس
تأثیرهوشمعنویدرارتقاءعملکردشغلیکارکنانپلیس
Archive of SID
164
گسترش و كاربردي كرد؟پاسخ داده شود. ودر ادامه با تعاریف اجمالی از هوش معنوی،ابعاد ومولفه های آن ،کاربرد آن درسازمان ،راهکارهای ارتقاء وتقویت آن پرداخته شده، که می توان با شناخت وتقویت آن گامی موثر درجهت اصالح عملکرد شغلی کارکنان پلیس، باال بردن صبر وتحمل ،عدم ارتکاب به تخلفات وجرائم شایع و... واصالح خود ،خانواده ومحیط کار ودرنهایت کشورمان برداریم .
تعاریف نظری واصطالحات
تاریخچه هوش معنوی
تابستان-1394شماره -33دوازدهم سال
هوش معنوی، نمونۀ جدیدی است که بعد از هوش های چندگانه گاردنر که درسال 1983 در کتاب چارچوب های مغز آورده بود ،ظاهر شد.شکل گیری هوش معنوی بعد از تکامل هوش عاطفی ابتدا درسال 1985توسط پاین معرفی شد.سپس توسط سالووی ومایر به عنوان هوش اجتماعی ارائه شد.استفاده از این هوش درکسب وکار جهانی توسط گلمن درسال1995در کتابی با همین عنوان گسترش یافت وبه کار گرفته شد.پس از آن هوش معنوی مطرح گردید )کدخدا،.)1389
تعاریف هوش معنوی
هوش برای افرادی که می خواهند سوال های زیر را درزندگی کشف کنند ، مهم است. چرا ما اینجا هستیم؟و ارتباط ما با دیگران،اجتماع و جهان چیست؟)سلمان،)2005ایمونز،)لوینوزهرو مارشال،)2000،) الکینز وکاوندش،)2004وسیسک))2008 و... از منظرهای مختلفی به ارائه تعاریفی متفاوت از هوش معنوی پرداخته اند که دراین قسمت به برخی از آنها اشاره می شود .
امونز بیان می کند:« افرادی که هوش معنوی باالیی دارند ، ظرفیت تعالی داشته و تمایل باالیی نسبت به هشیاری دارند . آنان این ظرفیت را دارند که بخشی از فعالیت های روزانه خود را به اعمال روحانی و معنوی اختصاص بدهند و فضایلی مانند بخشش ، سپاسگزاری ، فروتنی ، دلسوزی و
خرد از خود نشان دهند.»
Archive of SID
165
)امونز،)2000 درجدول )1( به ارائه تعاریفی از هوش معنوی پرداخته شده است .
جدول:1 تعارف هوش معنوی )برگرفته از کاملی وهمکاران،)1391
نام دانشمند)سال( تعارف هوش معنوی
بولينگ ) ) 1998
ایمونز))2000
لوین)) 2000
والشووگان ) ) 2002
وگان ،))2003
نوعي دانش است كه سبك زندگي رابيان مي كندوشناختي رامشخص مي كند كه اعمال انساني را درپديده اصلي وجود اولويت بندي مي كند.وگستره زندگي رادرعشق توسعه مي دهد).)25 :2008,Crichton
در تحقیقی مشخص کرده است که افرادی که هوش معنوی باالیی دارند ، ظرفیت تعالی داشته و تمایل باالیی نسبت به هشیاری دارند . آنان این ظرفیت را دارند که بخشی از فعالیت های روزانه خود را به اعمال روحانی و معنوی اختصاص بدهند و فضایلی مانند بخشش ، سپاسگزاری ، فروتنی ، دلسوزی و خرد از خود نشان دهند.
)ایمونز،)2000
شهود را دربر می گیرد که ورای هوش عقالیی، خطی و تحلیلی ماست. )آمرام )2009
والشووگان ) ) 2002 دربرگيرنده مجموعه اي ازقابليت ها، و توانایي هايي است.
به عنوان مثال خودآگاهيبيشتر،آگاهي از ماهيت چند بعدي حقيقت، دارابودن
تقوا، شناخت تقدس درفعاليت هاي روزانه مي باشد).)14:2005,Amram
هوش معنوی فهم مسایل دینی و استنباط های درست فقاهتی را تسهیل می نماید به عالوه هوش معنوی می تواند در فهم مسایل اخالقی و ارزش آنها به افراد یاری نماید .
هوش معنوی ذهن را روشن و روان انسان را با بستر زیربنایی وجودمرتبط می سازد ، به فرد کمک می کند تا واقعیت را از خیال تشخیص دهد )وگان ،.)2003
تأثیرهوشمعنویدرارتقاءعملکردشغلیکارکنانپلیس
Archive of SID
166
تابستان-1394شماره -33دوازدهم سال
الکینو کاوندش،))2004 حوزه هوش معنوی موجب می شود که انسان با مالیمت و عطوفت بیشتری به
مشکالت نگاه کند و تالش مضاعف در جهت یافتن راه حل داشته باشدو سختی
های زندگی را بیشتر تحمل کند و به زندگی خود پویایی و حرکت دهد . مک گوار
در تعریف هوش معنوی می گوید : هوش معنوی توانایی عمل همراه با آگاهی و
ترحم ، در عین حال حفظ سالمت و آرامش درونی و بیرونی )بردباری(، صرف نظر
از شرایط. به واقع هوش معنوی یک هوش ذاتی انسانی است همانند هر هوش دیگر
می تواند رشد کند و این بدان معنی است که می توان آن را توصیف و اندازه گیری
کرد ) الکینز و کاوندش،. )2004
اسمیت))2004 در مطالعه ای نشان داد که هوش معنوی الزمه سازگاری بهتر با محیط است
وافرادی که ازهوش معنوی باالتری برخوردارند تحمل آنان درمقابل فشارهای زندگی
بیشتربوده ، توانایی باالتری را در جهت سازگاری با محیط از خود بروز می دهند
) اسمیت،.)2004
نازل) ) 2004 ازروابط فيزيكي وشناختي فردبامحيط پيرامون خودفراتررفته و وارد حيطه
شهودي ومتعالي ديدگاه فردبه زندگي خودمي گردد )غباري بناب وديگران ،) .)1386
سينگجي ) ) 2008 توانايي ذاتي،تفكرودرك پديده هاي معنوي است ورفتار روزانه مارا با نظریه پردازی
معنوي هدايت می کند .)Wikipedia(
معنویت در محیط کار
يك محيط كارمي تواند به عنوان يك محيط معنوي دوستانه درنظرگرفته شود و تشخيص دهد كه كاركنان زندگي باطني دارند. كه به وسيله كارمعني دار پرورش يافته ودرمتن جامعه جاي گرفته است معنويت. درکار، يک تجربه از ارتباط واعتمادمتقابل درميان افرادي است که دريک فرايند کاري مشارکت مي کنند.که به وسيله خوش بيني وحسن نيت فردي ايجادمي شود و منجر به ايجاد يک فرهنگ سازماني انگيزشي و افزايش عملکردکلي مي شود،و در نهايت تعالي سازماني پايدار را به همراه داردمعنویت در محیط کار، چارچوبی از ارزش های سازمانی است ، نشانه آن وجود فرهنگی است که کارکنان را به طور فزاینده ای از میان فرآیند های کاری فراتر می برد و فهم آنها را از ارتباط با دیگران بهبود می بخشد ، به گونه ای که احساس لذت را تجربه می کنند .یکی از تحقیقات جدی
Archive of SID
167
با هدف تعریف معنویت در محیط کار و با روشی اکتشافی و کیفی توسط کینجرسکی و اسکرپینگ )2004( صورت گرفته است .آنها 14 محقق با روش های مختلفی از قبیل مصاحبه حضوری ، مصاحبه تلفنی ، نظر سنجی مکتوب و ... اطالعات مورد نظر خود را در باره دو موضوع جمع آوری کردند: مفهوم معنویت در محیط کار و بیان تجاربی که آنها در این زمینه داشتند .
با وجود این که برای اکثر آنها تعریف جامع معنویت در محیط کار دشوار بود ، آنها به سادگی در باره تجارب خود صحبت می کردند . توضیحات آنها آشکار کرد که معنویت در محیط کار ، عبارتی متمایز است و از دیدگاه افراد مختلف دارای ابعاد فیزیکی ، عاطفی شناختی ، بین شخصیتی ، معنوی است ، و در واقع در برگیرنده یک احساس پیوند و ارتباط با دیگران و مقصود جمعی ، یک حس ارتباط با موجودیتی واالتر و نیز یک حس تکامل و تعالی می باشد . این دو محقق با کمک نتایج تحقیق خود تعریف جامعی از معنویت در کار ارائه کردند و توصیه کردند که تحقیقات آینده بین معنویت درونی و سازمانی در محیط کار تفکیک قائل شود و ارتباط آنها را بسنجد.
) رستگار وهمکاران ،.)1392
با توجه به مطالب گفته شده می توان گفت همه افراد بشر نیازمند معنویت هستند،لیکن هرچه فرد درموقعیت اجتماعی وسازمانی،باالتری قرار داشته باشد.باید از سطح معنویت بیشتری برخوردار باشدکه این موضوع درسازمان پلیس از اهمیت زیادی برخوردار است . مقام معظم رهبری )مدظله العالی( در تاریخ 69/6/29 در دیدار گروهی از فرماندهان وکارکنان نیروهای مسلح می فرمایند: «فرمانده بی ایمان به درد نمی خورد، به قدر ثقل کاری که به او محول می کنید باید ظرفیت ایمانی داشته باشد،اگر نداشت فایده ای ندارد. بارها ما این را تکرار کرده ایم
وضربه اش را خورده ایم، هرچه سطح کار باالتر می آید،بایستی ایمان بیشتر شود.» معظم له درجایی دیگر می فرمایند: «دین ومعنویت با تعریف قدرت درمنطق مادی بسیار متفاوت است. منطق مادی قدرت را درابزارها و وسایل مشاهده می کند،در اتم ،درسالح شیمیایی و... اینها همه قدرت نیست بخش عمده قدرت دروجود انسان هایی است که می خواهند این قدرت را به کار گیرند.وقتی مجموعه ای حقانیت دارد وبرای حق وآرمان ها وارزش های واال تالش
تأثیرهوشمعنویدرارتقاءعملکردشغلیکارکنانپلیس
Archive of SID
168
می کند وآماده است،برای این مجاهدت تمام توان وامکانات خود را به کار می برد؛ قدرت واقعی آنجاست(»بختیاری،.)1387
ابعاد و مولفه های هوش معنوی
هوش معنوی ، سازه های هوش ومعنویت را درون یک سازه جدید ترکیب می کند ،درحالی که معنویت با جست و جو وتجربه عناصر مقدس اوج یافته با تعالی ومعنا درارتباط است . هوش معنوی مستلزم توانایی هایی است که از چنین موضوع های معنوی برای تطابق وکنش اثربخش وتولید محصوالت وپیامدهای با ارزش استفاده می کند.به طور کلی می توان پیدایش سازه هوش معنوی را به عنوان کاربرد ظرفیت ها ومنابع معنوی درموقعیت های عملی در نظر گرفت هوش. معنوی برخالف هوش کلی که رایانه ها هم دارای آن هستند وهوش هیجانی که درپستانداران عالی تر نیز وجود دارد ،منحصراًخاص انسان
است که اساسی ترین و اصلی ترین نوع هوش است)کدخدایی،.)1389 زهر ومارشال ابعاد هوش معنوی را درقالب جدول )2(طبقه بندی کرده اند.
جدول))2ابعاد هوش معنوی براساس دیدگاه زهر ومارشال)به نقل از زارعی متین وهمکاران،)1390
تابستان-1394شماره -33دوازدهم سال
خود آگاهی؛ بدانید واقعاٌ که هستید وچگونه با دنیای پیرامون خود ارتباط برقرار می کنید
کل نگری مشاهده ارتباط بین چیزها و امور : مشتاق بودن نسبت به همه چیز
تمایل به پرسیدن چرا؟
تعیین ارزش ها وچشم اندازها )آرمان قابلیت مواجه با مشکالت و نامالیمات
گرایی( نهایت انسانیت ما درچشم انداز حتی به فرصت تبدیل کردن آنها، کنار
وارزش های ما مشخص خواهد شد آمدن با اشتباهات ومشکالت و درس
گرفتن از آنها
تنوع پذیری کنار آمدن با تنوع، برای مستقل بون )شهامت( واژه روان
مثال دیدن جنبه های متفاوت هر فرد شناسانه که به معنای شهامت است نه
وتشویق به دانستن ارزش این تفاوت ها سازگاری وهمرنگ جماعت شدن داشتن،
وشکرگزاری بابت آنها شجاعت کافی برای عملبرخالف عرف
رایج
قابلیت چارچوب بندی دوباره انجام اعمال براساس بینش خود
موضوعاتمشاهده، پدیده ها در وپاسخگو بودن بابت آنها به دنیا
زمینۀ وسیع تر، خود جوش بودن وعمل نکردن براساس ترس وهوس
Archive of SID
169
آمونز نیز مؤلفه های هوش معنوی را در5 دسته زیر طبقه بندی می کند:
.1ظرفیت تعالی )فراتر رفتن از دنیای مادی ومتعالی کردن آن(؛ .2توانایی ورود به حاالت معنوی از هوشیاری؛