بخشی از مقاله
سنبل الطيب
علف گربه، والرين
نام علمي Valeriana officinalis L.
نام تيره Valerianaceae
نام انگليسي Common valerian, cat's valerian
نام فرانسوي Valeriane officinal, Herbe aux chats
نام آلماني Echter baldrian
مشخصات عمومي گياه
گياهي است عليفي، پايا تا ارتفاع 5/1 و گاهي 2 متر رشد ميكند. ريزوم گياه 2 سانتيمتر ضخامت دارد و چندين ريشه به ضخامت 2-3 ميليمتر به طول 15-10 سانتيمتر از ريزوم منشاء ميگيرند. ساقه كه در سال دوم يا سوم ظاهر ميگردد، قوي، استوانهاي، داراي شيار عميق و توخالي ميباشد. برگهاي آن متقابل و به برگچههاي زيادي تقسيم ميشود. هر برگ 11-7 و گاهي بيشتر برگچه دارد. برگچهها بيضي، نوك تيز با قاعده پهن دندانهدار و فاقد گوشواره هستند. گلهاي اين گياه سفيد رنگ يا صورتي بوده و بوي مطبوع دارند. در اواخر خرداد تا اوايل مرداد نيز به صورت گلآذين ديهيم سه شاخه با ظاهر چتر مانند بر روي ساقه ظاهر ميشوند. جام گل لولهاي، متورم و منتهي به پهنكي منقسم به پنج لوب نامساوي است. داخل آن سه پرچم و يك مادگي مركب از تخمدان سه برچهاي ديده ميشود كه دو تاي آنها به تدريج تحليل ميرود و فقط سومي باقي ميماند. در انتها به ميوهاي فندقه و منتهي به يك دسته تار تبديل ميگردد.
رنگ ميوه قهوهاي روشن است و قسمت بالايي آن داراي تاجي از كاسه گل (پاپوس) به تعداد 15-10 عدد ميباشد كه در پراكندگي بذرهاي سبك اين گياه نقش مهمي دارد. از نظر سطح كروموزومي ديپلوئيدي 14=n2 تتراپلوئيدي 28=n2 و اكتاپلوئيدي 56=n2 در گياهان اين جنس ديده شده است.
پراكنش
سنبل الطيب به حالت خودرو در جنگلهاي كم درخت، كنار رودخانهها و نهرها، مكانهاي باتلاقي و در مراتع ميرويد. پراكندگي آن در مناطق كوهستاني به نحوي است كه به طول معمول از ارتفاع 1000 متري دامنهها بالاتر نميروند، به طوري كه به ندرت ممكن است در ارتفاعات 2000 متري بدان برخورد شود. گياهان اين جنس در ايران، افغانستان، كشمير، آسياي مركز و قفقاز پراكندگي دارند. با اين حال در امريكاي مركزي و جنوبي نيز نمونههايي از اين جنس گزارش شده است. در ايران 6 گونه مختلف از اين جنس وجود دارد كه در نواحي مختلف رشته كوههاي البرز و نواحي شمالي و شمال غربي مانند ميشو داغ يافن ميگردد.
قسمت مورد استفاده
از ريشه سنبل الطيب در فارماكوپه اروپا به عنوان دارو ياد شده است. به ريشه و ريزومهاي خشك شده سنبل الطيب داروي Valerian radix گفته ميشود.
ريشه و ريزوم اين گياه را كه از ريشههاي افشان فراوان پوشيده شده است، در سال دوم رويش از خاك خارج كرده و پس از تميز كردن به سرعت ميشويند. سپس در حداكثر دماي 40 درجه سانتيگراد خشك ميكنند و در بازار، ريزوم را به صورت قطعاتي به طول 5-2 و به قطر 5/1-1 سانتيمتر به فروش ميرسانند. رنگ ريشه سنبل الطيب پس از خشك شدن قهوهاي تيره ميشود و داراي بو و عط نافذي است، به طوري كه اين عطر حتي از فاصله دور گربهها را به هيجان ميآورد. از اين رو به اين گياه علف گربه هم گفته ميشود.
خواص درماني
سنبل الطيب از نظر طبيعت گرم و خشك است و براي درمان ضعف اعصاب، خستگي شديد، اضطراب، بيخوابي، انقباض عضلاني، تحربكپذيري اعصاب مغز، درد عصبي معده و بياشتهايي كودكان استفاده ميشود. همچنين درخشان كننده رنگ صورت، تقويت كنندهي نيروي جنسي، باز كننده عادت ماهيانه، تحليل نفخ و گازها، يرقان، درد طحال، ورمهاي داخلي، رفع بيحسي، تنگي نفس، درد سينه، ترس و شب ادراري است.
ريشه سنبل الطيب داراي اثر ضدتشنج قوي است و از آن در ناراحتيهاي منشاء عصبي، سردردهاي عصبي ناشي از استعمال دخانيات و يا مصرف الكل، دلهره و نگراني، حالات ماليخوليايي و اختلالات زمان يائسگي استفاده ميشود. داروهايي كه بر پايه اين گياه تهيه ميشوند، تحريكات عصبي را كاهش داده، ناراحتيهاي قلبي را كه ريشه عصبي داشته و همچنين تشنجات را تسكين ميدهد. مصرف فرآوردههاي سنبل الطيب، موجب دفع كرم روده ميگردد و
ناراحتيهاي مربوط به وجود آن را در بدن به خوبي رفع ميكند. در استعمال خارجي، به منظور از بين بردن درد حاصل از كوفتگي، آن را له كرده و در محل آسيب ديده قرار ميدهند. در ضمن بايد توجه داشت كه سنبل الطيب براي كليه مضر است.
تركيبات شيميايي
ريشه، ريزوم و شيره سنبل الطيب داراي اسانس روغني، تانن، گلوكز، آميدون، اسيد والرنيك و مشتقاتش، اسيد فرميك، اسيد استيك، اسد پروپيونيك، الكالوئيدهايي به نام چاتي نين و والرين و والپوترياتها ميباشد. ريشههاي تازه سنبل اطيب داراي خواص دارويي بيشتري نسبت به حالت خشك شده آن دارد.
ريشه و ريزوم خشك سنبل الطيب حاوي 2-5/0 درصد اسانس ميباشد كه به طور عمده از مونو و سزكوئيترپنها تشكيل يافته است. اين اسانس به مقدار بسيار كم در آب، ولي به مقدار زياد در الكل، كلروفرم و اتر حل ميشود. اسانسها بايد در ظروف به طور كامل در بسته در محل سرد و دور از نور نگهداري شوند. اسانس سنبل الطيب، اگر تازه باشد، رنگ سبز مايل به زرد يا مايل به قهوهاي، حالت به نسبت روان و واكنش اسيدي خفيف دارد، ولي به تدريج كه كهنه ميشود، غلظت پيدا ميكند و حالت اسيدي آن افزايش مييابد. وزن مخصوص اسانس در گرماي 15 درجه بين 96/0-93/0 ميباشد. مهمترين اجزاي تشكيل دهنده و نسبتهاي اسانس سنبل الطيب عبارت است از: 21-20 درصد والرنون، 21-5 درصد كريپتوفائورونول، 5-2 درصد والرنال، 6-1 درصد واريانول و 3-1 درصد بورنيل استات، كامفن چپ، پينن چپ و ليمونن چپ.
اسيد والرينيك به فرمول C5H10O5 و به وزن مولكولي 13/102 مايعي بيرنگ بوده و داراي حالت روغني ميباشد. وزن مخصوص آن در گرماي 20 درجه سانتيگراد در حدود 939/0 است و در حرارت حدود 175 درجه ميجوشد. اين اسيد و مشتقاتش كه عبارتند از: هيدروكسي والرنيك اسيد و استوكسي والرنيك اسيد، از 05/0 درصد (گياه وحشي) تا 9/0 درصد (گياه زراعي) متغير ميباشد. مهمترين خصوصيات اسيد والرنيك و مشتقاتش پايداري زياد آنها است. الكالوئيدهاي چاتي نين كه محلول در اتر و والرين كه در اتر غيرمحلول است، به مقادير 10/0 گرم در هر كيلوگرم ريشه به دست ميآورند.
والرپوترياتها كه از نظر شيميايي پلي استرهاي پلي الكلها هستند، ساختمان ايريدوئيدي دارند. اين تركيبات عبارتند از: والترات، ايزو والترات، آسه والترات، ديدرو والترات و ايزو والروكسي هيدروكسي ديدرو والترات كه مهمترين خصوصيات اين تركيبات ناپايداري در مقابل گرما، شرايط اسيدي يا قليايي محيط و محلولهاي الكلي ميباشد. از اين رو امروزه شاخص چندان مطمئني براي ارزيابي تركيبات موثر سنبل الطيب به حساب نميآيند.
عوامل اكولوژيك
اثر نور
شدت نور مطلوب كه در آن فتوسنتز گياه به طور كامل انجام ميشود، حدود 40000 لوكس در دماي 20 درجه سانتيگراد ميباشد. البته نور شديد باعث كاهش محصول ميگردد، به طوري كه در مناطقي كه شدت نور بالاست، با سايهدهي به گياه باعث افزايش محصول ميشوند.
اثر دما
حداكثر فتوسنتز در سنبل الطيب در دماي 7/17 درجه سانتيگراد انجام ميشود. افزايش دما تا 25 درجه سانتيگراد باعث تسريع و دماهاي بالاتر از 25 درجه سانتيگراد باعث تعويق گلدهي ميشوند، همچنين دما بر روي رشد ريشه به شدت تاثيرگذار است، به طوري كه وزن ريشهها در دماي 10 درجه سانتيگراد كاهش مييابد. بهترين دما جهت رشد ريشهها 20 درجه سانتيگراد است كه در اين دما ساير اندامهاي سنبل اطيب بهترين رشد را دارند.
اثر رطوبت
افزايش ميزان رطوبت در خاك باعث افزايش ريشه ميشود و در بررسيهاي انجام گرفته رطوبت 90-80 درصد ظرفيت زراعي بهترين نتيجه را داشته است. به طور كلي سنبل اطيب در مناطقي كه بارندگي ساليانه 700-600 ميليمتر است رشد، نمو و عملكرد بهتري دارد.
اثر خاك
خاكهاي سنگين، سخت و فشرده با رطوبت خيلي زياد و يا بسيار خشك براي كشت اين گياه مناسب نميباشد، زيرا در خاكهاي خيلي مرطوب و سنگين ريزومها، نميتوانند به قدر كافي رشد كنند و به جاي ريشههاي قوي و ضخيم، ريشههاي نازك، فراوان رشد ميكنند كه بيشتر آنها هنگام شستن و خشك كردن از بين ميروند. خاك مناسب براي كشت سنبل الطيب بايد سرشار از مواد غذايي، بافت لومي يا لومي شني با مقادير متوسط هوموس و pH 5/6-6 باشد. همچنين لازم است رطوبت همراه با تهويه مناسب باشد.
روش كشت
تاريخ كشت
در كشت مستقيم، بذرهاي گياه را در فصل بهار هنگامي كه هنوز رطوبت و بارندگي بالا ميباشد، كشت مينمايند. اين روش بيشتر در مناطقي بكار برده ميشود كه داراي رطوبت كافي هستند. در كشت غيرمستقيم كه به طور معمول در اواسط تابستان صورت ميپذيرد، بذرهايي را كه از قبل در خزانه آماده شدهاند، به صورت نشاء در اوايل پاييز يا اوايل سال بعد به زمان اصلي منتقل ميكنند.
آمادهسازي زمين
تكثير، سنبل الطيب با كشت بذر يا تقسيم ريشه و ريزوم و يا جداسازي استولون صورت ميگيرد. كشت بذرها به دو صورت مستقيم و غيرمستقيم انجام ميشود. در كشت مستقيم بذرهاي اين گياه در فصل بهار در اراضي به طول كامل مسطح كشت ميشوند. اگرچه كشت مستقيم بذرها هزينه كمتري دربر
دارد، اما ميزان توليد محصول و موفقيت در توليد تا حدي نقصان مييابد. بذرها هزينه كمتري دربر دارد، اما ميزان توليد محصول و موفقيت در توليد تا حدي نقصان مييابد. بذرها براي جوانهزني به نور و دما در حدود 20 درجه سانتيگراد نياز دارند، جوانهزني بذرها 3-1 هفته به طول ميانجامد و رشد اوليه گياهان كند است. در كشت غيرمستقيم پس از غلطك مناسب، نشاءهايي كه در خزانه به ارتفاع 15 سانتيمتر رسيدهاند، را در اوايل پاييز يا بهار سال آينده به زمين اصلي منتقل
ميكنند. در روش تكثير رويشي، گياهان سريع به گل تبديل ميشوند، ولي ريشه توسعه نمييابد. از اين رو خيلي كم از اين روش استفاده ميشود، ولي عدهاي معتقدند كه اين روش بهترين روش ميباشد، به طوري كه در مدت كوتاهي ميتوان از ريزومهاي گياه بهرهبرداري كرد.
نحوهي آمادهسازي خاك بستگي به زمان كاشت و گياهان قبلي دارد. اگر كشت در پاييز و بعد از برداشت زود هنگام گياهان وجيني باشد، يك شخم متوسط يا سطحي لازم است. جهت كشت بهاره لازم است در پاييز سال قبل زمين شخم زده شود و در بهار فقط ديسك مناسبي جهت شكستن كلوخها زده شود. در دوره رويش، به طول معمول يك تا دو شخم سطحي براي نرم كردن خاك بين رديفها، قبل از اينكه رديفها به وسيله شاخ و برگ مسدود شوند، لازم ميباشد.
مقدار بذر مصرفي و تراكم
در كشت مستقيم كه اوايل بهار انجام ميشود، مقدار بذر لازم براي هر هكتار، در اراضي به طور كامل مسطح حدود 3 كيلوگرم ميباشد كه ميتوان با استفاده از رديفكار در فواصل بين رديفهاي 50 سانتيمتر و فواصل بين بوتهها در هر رديف 35 سانتيمتر كشت كرد.
در كشت غيرمستقيم كه در اواسط تابستان صورت ميگيرد، براي هر هكتار 700-500 گرم بذر در خزانه نياز است كه در رديفهاي 20-15 سانتيمتري و به صورت كاملاً سطحي كشت ميشود. روي بذرها را به ضخامت 1/0 سانتيمتر با خاك برگ بايد پوشاند. نهال لازم براي يك هكتار، در 700-50 مترمربع بدست ميآيد، به طوري كه براي هر مترمربع داخل خزانه در هواي آزاد، يك گرم بذر نياز است. حدود 2 ماه طول ميكشد تا گياهان به ارتفاع 17-15 سانتيمتر برسند. بعد زمان انتقال آنها به زمين اصلي ميباشد. تراكم كشت متداول براي هر هكتار 80-60 هزار نهال است.
تناوب زراعي
گياهاني كه زود از مزرعه برداشت ميشوند، مثل انواع غلات، نخودفرنگي و خردل براي تناوب با سنبلالطيب مناسب ميباشند، ولي گياهاني كه داراي ريشه چند ساله هستند، مانند شيرين بيان، نعنا فلفلي، انجدان رومي و غيره به عنوان گياهان قبلي مناسب نميباشند، حتي خود گياه براي كشت مجدد در يك مزرعه تا 4-5 سال توصيه نميشود.
كوددهي و عناصر غذايي
ازت و فسفر باعث افزايش عملكرد ريشه ميشوند، به طوري كه نقصان اين دو عنصر و ساير مواد غذايي ديگر سبب نازك شدن ريشهها ميگردد، ولي پتاسيم تاثير چنداني بر عملكرد ريشه و رويش ندارد. افزودن 120-100 كيلوگرم در هكتار فسفر عملكرد ريشه موثر ميباشد. همچنين ازت كه تاثير زيادي در افزايش عملكرد دارد، به مقدار 150-100 كيلوگرم به صورت سرك در بهار در دو مرحله يكي در مرحلهي اوليه رويش و ديگري در مرحله به ساقه رفتن توصيه ميشود. كود حيواني به طور كامل پوسيده را بايد در پاييز هنگام آمادهسازي خاك به مقدار 20-15 تن در هكتار به زمين اضافه كرد. در ضمن اگر خاك اسيدي باشد، افزايش آهك نيز مهم است.
آبياري
سنبلالطيب به آب زياد نياز دارد، زيرا رطوبت كافي اطراف ريشه و ريزوم سبب افزايش عملكرد ريشه ميگردد. آبياري در اين گياه بايد هفتهاي يكبار صورت گيرد. البته بايد دقت شود آب ايستايي سبب كاهش عملكرد ميگردد و ميبايست از تجمع آب زياد در اطراف ريشه جلوگيري گردد.
علفهاي هرز
جهت مبارزه با علفهاي هرز در كشت بهاره ميتوان قبل از كاشت نشاءها، از علفكش آرزين به مقدار 3 كيلوگرم در هكتار استفاده كرد. در كشت پاييزه بايد در اوايل بهار سال آينده به طوري كه هنوز گياه به رشد رويشي نرفته از همين علفكش به مقدار 4 كيلوگرم در هكتار استفاده كرد. در سال دوم نيز ميتوان از همين علفكش به مقدار 5/4 كيلوگرم در هكتار استفاده نمود. همچنين از علفكش مالوران به مقدار 3 كيلوگرم در هكتار نيز ميتوان بهره برد.
آفات و بيماريها
از مهمترين آفاتي كه خسارات اقتصادي به سنبلالطيب وارد ميسازد، ميتوان لارو كرم سفيد ريشه را نام برد. اين آفت باعث كاهش شديد يا از بين رفتن محصول ميشود. جهت مبارزه ميتوان از سم ديازينون به همراه آب آبياري استفاده نمود. در بهار نوزاد rub Grass، حشرات علفخوار به طور ذاتي به ريشه گياه صدمه ميزنند، كنترل آنها به وسيلهي حشرهكشها و روشهاي زراعي بايد مدنظر قرار گيرد.
از بيماريهاي سنبلالطيب ميتوان سفيدك سطحي را نام برد. از علايم آن، اين است كه سطح برگها را مواد سفيد رنگ ميپوشانند. جهت پيشگيري از اين بيماريهاي قارچي، بكارگيري روشهاي بهزراعي و استفاده از سموم گوگرددار مفيد واقع ميشود. بيماري ديگري كه ممكن است سنبلالطيب به آن دچار شود، قارچ لكه برگي است كه در شرايط گرم و مرطوب باعث پژمردگي يا شكستن ساقه گل دهنده و كاهش محصول ميگردد. سمپاشي گياهان جوان با
محلول 06/0 درصد بنومل و نيز سمپاشي با 4/0 تيرام موثر ميباشد. از بيماريهاي ديگر سنبلالطيب ميتوان به نوعي قارچ زنگ و سفيدك دروغي اشاذه نمود. سمپاشي با قارچكشهاي مناسب باعث 95-70 درصد كاهش خسارت ميگردد. همچنين با تاريخ كاشت مناسب و يا از بين بردن حشرات ناقل ميتوان از آسيب ويروس موزاييك نقطهاي وارد شده به گياه جلوگيري كرد.
زمان برداشت
مقادير اسانس، اسيد والرنيك و مشتقاتش و همچنين والپوترياتها در زمانهاي مختلف سال تغييراتي را نشان ميدهد. چنانچه هدف برداشت جهت استخراج اسانس باشد، اگر نشاءها در پاييز به زمين اصلي منتقل شده باشند، برداشت محصول در اوايل پاييز انجام ميشود و اگر نشاءها در بهار به زمين منتقل شده باشند، بايد در پاييز سال بعد برداشت صورت گيرد. بالاترين مقدار اسيد والرينك و مشتقاتش در بهمن و بالاترين مقدار والپوترياتها در اسفندماه مشاهده شده
است. پس از تاريخهاي مذكور مقادير اسيد والرنيك و والپوترياتها كاهش مييابد. اين نتايج از سالي به سال ديگر تغييرات كمي را نشان داده است، به طوري كه در فصل پاييز سال سوم برداشت، مناسب نميباشد، زيرا عملكرد كاهش مييابد. خارج ساختن ريشهها از خاك زماني كه رطوبت خاك كاهش يافته صورت ميگيرد. در سطوح وسيع ميتوان از يك شخم سبك جهت برداشت محصول استفاده نمود. همچنين ميتوان با استفاده از وسايل مكانيكي مخصوص مثل
سيبزميني كن چرخداري كه با نيروي گريز از مركز كار ميكنند و يا سيبزميني برداشتكن كامل يا ريشهكن با غربال نوساني يا زنجيرهاي و يا حتي با چغندر برداشتكن كامل، محصول ريشه را برداشت كرد. كمي قبل از بيرون آوردن ريزوم و ريشهها، گياه را از سطح زمين با هرسكن قطع ميكنند.
نگهداري محصول
پس از برداشت محصول، ريشهها را بايد در دستگاههاي شوينده و يا در آب با تكان شديد شست و به قطعاتي تقسيم كرد. جهت خشك كردن مصنوعي ميتوان از خشككنهاي نقالهاي يا فضاي خشككني كه حداكثر حرارت آن 40 درجه سانتيگراد باشد استفاده نمود. زمان خشك كردن در درجه حرارتهاي مختلف فرق ميكند، به طوري كه در حرارت 40 درجه سانتيگراد به مدت 82 ساعت و در دماي 60 درجه سانتيگراد 54 ساعت كافي ميباشد. در يك بررسي روي تركيبات ريشههاي خشك شده در دماي اتاق و نمونههايي كه در دماي 50 درجه سانتيگراد خشك شده بودند، مشخص شد اگرچه قسمتي از سزكوئيترپنهاي فرار
پس از خشك شدن در دماي بالا تمايل به از دست رفتن نشان دادند، اما تفاوتها چندان زياد نبود. ميزان والپوترياتها در مواد گياهي خشك شده در دماي اتاق در حدود 50 درصد كمتر از مواد گياهي خشك شده در دماي 50 درجه سانتيگراد بود، زيرا در شرايط خشك كردن آهسته، طول زمان باعث تخريب والپورترياتها
ميشود، به طوري كه بايد توجه شود كه خشك كردن طبيعي براي اين گياه مناسب نميباشد. پس از خشك شدن، ريشه و ريزوم سنبلالطيب بايد در انباري كاملاً بسته و محفوظ در برابر نور نگهداري شود. همچنين بايد در دماي پايين محافظت شود تا اسانس خود را از دست ندهد. دماي 20 تا 36 درجه سانتيگراد موجب تجزيه والپوترياتها در مدتي كوتاه ميگردد، در حالي كه در دماي 4 درجه سانتيگراد سرعت تجزيه والپوترياتها تا حد زيادي كاهش مييابد.