بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
ارائه ي بازخورد مثبت
نگرش مثبت
قابل اعتماد و نيك خواه
با تدبير و با كياست
حامي و پشتيبان
شنود مؤثر
تعين اهداف و انتظارات روشن
به سرانجام رساندن كارها
توانايي فني بالا
مقتدر ولي خوش بر خورد
و...
اسلاید 2 :
ارائه بازخورد كم يا فقط بازخورد منفي
بد رفتار و منتقد
متقلب و نادرست
بي تدبير
غير قابل دسترس
شنود ضعيف
ناهماهنگ درباره ي انتظارات و اهداف
كارها نا تمام رها كردن
ناتوانايي فني و عدم پذيرش واقعيت
ديكتاتور
و.....
اسلاید 3 :
üبراي كاركنان اهدافي روشن تعيين كنيد:
هدف گذاري تكنيكي بسيار كار امد است.اما تعداد كمي از مديران از ان استفاده مي كنند.كاركنان هدف و چالش هستند. هدف گذاري موجب بهتر انجام دادن كارها مي شود.
شيوه ي عمل:
كاركردن با كاركناني كه داراي هدف نيستند بسيار دشوار است. در عوض كار كردن به عنوان يك مدير با كاركناني كه داراي هدف هستند بسيار اسان است.بخاطر اينكه كاركناني كه داراي هدف هستند عملكرد خود را بهبود بخشند.هدفگذاري موجب افزايش عملكرد كاركنان شده است.اگر هدف گذاري بدرستي انجام شود موجب انگيزش كاركنان براي افزايش تلاشهايشان خواهد بود.در حوزه ي مديريت هدف گذاري تكنيكي كار امد محسوب مي شود.زيرا انتظارات را تعديل كرده و روشي براي ارائه بازخود مناسب ايجاد مي كند.
اسلاید 4 :
دو روش براي هدف گذاري وجود دارد:
هدف گذاري براي كاركنان
هدف گذاري با كاركنان
هر دو روش كار امد است. اما روش دوم موثر تر است. بدليل اينكه اگر كاركنان در هدف گذاري مشاركت داشته باشند نسبت به اهداف احساس تعهد كرده و خود را مالك اهداف و نتايج مي دانند.از اينروبايد در هنگام هدف گذاري اهداف هوشمندانه اي تعيين كرد.هدف گذاري هوشمندانه داراي ويژگيهاي زير است:
مشخص
قابل اندازه گيري
دست يافتني
اهميت
اسلاید 6 :
üپذيرش پيشرفت:
انگيزش افراد به ندرت كاري ساده است.بسياري از كارشناسان معتقدند افراد را نمي توان برانگيخته كرد.هر چند اگر سه شرط مهم را در نظر داشته باشيد تلاشهاي شما موثر خواهد بود. اما پيش از انكه به شرط ديگري بپردازيد بايد شرط قبلي اجرا شده باشد.
شرط اول:هر كس چيزي مي خواهد. فرد ممكن است دنبال پول بيشترو گرفتن ترفيع ورضايت شغلي يا هر چيز ديگر باشد.در وهله ي اول افراد بايد در خود تمايلي براي موضوع دلخواه احساس نمايند تا بعد سعي كنند با انجام فعاليتي به ان دست يابند.
شما به عنوان يك مدير بايد موضوع مورد علاقه كاركنان را شناخته و انرا به يك هدف كمي تبديل كنيد. اگر افراد هدف يا علاقه اي نداشته باشند نمي توان هيچ انگيزشي از انها ديد. از كاركنان بي انگيزه هم نمي توان انتظار ابتكار يا پيشرفت داشت. هر شخص انگيزه اي دارد. مدير موفق كليد موفقيت را خواهد يافت.
اسلاید 7 :
شرط دوم:افراد مايلند بدانند براي رسيدن به موفقيت بايد چه گامهايي برداشته شود. خوب نيست بدنبال چيزي باشيد كه براي رسيدن به ان هيچ راه عملي و اشكاري وجود ندارد.هنگامي كه فرد براي موفقيت و برنامه و ابزار داشته باشد براي رسيدن به هدف برانگيخته مي شود. اگر براي موفقيت ابزارو حمايت ارائه شود افراد نيز موفق خواهند شد. يك گام ضروري در انگيزش افراد شناسايي يا خلق مسيري است كه بايد طي شود. مدير بايد در كنار زدن موانع و ناهمواريهاي اين مسير به ياري كاركنان بشتابد.
شرط سوم:كاركنان بايد باور داشته باشند كه تلاشهاي انان معني دار و در برگيرنده پاداش است.بسياري از كاركنان داراي هدف هستند و راه رسيدن به ان را نيز مي دانند. لكن فاقد اين باور هستند كه تلاشهاي انان مورد پذيرش قرار گرفته يا با ارزش محسوب مي شوند. شرط سوم اهداف و تلاشها را با ارزش مي سازد.پذيرش
اسلاید 8 :
و قدرداني يك نوع پاداش است.هر چند پذيرش و قدرداني براي هر فرد معناي خاص و منحصر بفردي دارد. پذيرش و قدرداني و شور و هيجان انجام انجام كار را مضاعف مي سازد.بگونه اي كه عليرقم وجود موانع انگيزش بطور مستمر ادامه مي يابد.يكنواختي كار نوعي مانع انگيزشي بشمار مي ايد.
اسلاید 9 :
üمواجه شدن با مسائل:
مشكلات هميشه بد نيستند. انها اجتناب ناپذيرند. شما بدون روبرو شدن با مسائل و مشكلات معمولا محكوم به شكست هستيد. زيرا احتمال در هنگام تلاش براي بهبود فعاليتها و دست يابي به نتايج ريسك پذير نخواهد بود.
در زمان مواجه شدن با مشكلات معمول كاري پنج مرحله را بايد طي كرد. اين مراحل عبارتند از:
مرحله اول:بلافاصله به مسائل بپردازيد.
مرحله دوم:در مورد مساله به طور صريح اظهار نظر كنيد.
مرحله سوم:درباره مساله احساس شخصي خود را بيان كنيد.
مرحله چهارم:به طور خلاصه بيان كنيد بدنبال چه چيزي هستيد.
مرحله پنجم:اهميت مساله را به كاركنان گوشزد كنيد.
اسلاید 10 :
مديريت منعطف:
شما هر قدر هم كه بخواهيد مدير ثابت قدم و بي طرف باشيد باز هم نمي توانيد همه افراد را به يك شيوه مديريت كنيد.اداره هر فرد به خود ان فرد و وضعيت موجود بستگي دارد. دو پرسش كليدي كه در اينجا مطرح هستند عبارتند از:
1-انگيزه هاي اين شخص چيست؟
2-مهارت اين فرد در چيست؟
مديران براي اداره كاركنان مجبورند در مهارتهاي زيادي خبره شوند. براي مثال اگر مدير مالي باشيد ايا حسابدار تازه كار را همانند يك حسابدار خبره با ده سال سابقه مديريت مي كنيد؟عقل سليم حكم مي كند كه جواب منفي باشد.
