بخشی از مقاله
چکیده:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر سبک های رهبری لیکرت بر مدیرت دانش در شهرداری فردوس می پردازد. جامعه مورد مطالعه را شهرداری شهرستان فردوس را تشکیل می دهد. تعداد 50 نفر بعنوان نمونه درنظر گرفته شد و از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های سبک رهبری لیکرت و مدیریت دانش می باشد. نتایج پژوهش حاکی از این است که سبک رهبری بر مدیریت دانش در کارکنان شهرداری شهرستان فردوس تاثیرگذار است.
همچنین مشخص شد که سبک مدیریتی آمرانه با مدیریت دانش در ارتباط و رابطه معکوس دارد به طوری که با افزایش سبک مدیرتی آمرانه مدیریت دانش کاهش و با کاهش سبک مدیرتی آمرانه مدیریت دانش در کارکنان شهرداری شهرستان فردوس افزایش می یابد. سبک های مدیریتی خیر خواهانه، مشارکتی و مشورتی با مدیریت دانش در ارتباط و رابطه مثبت دارد به طوری که با افزایش سبک مدیرتی خیر خواهانه و مشارکتی و مشورتی مدیریت دانش افزایش و با کاهش سبک مدیرتی خیر خواهانه و مشارکتی و مشورتی مدیریت دانش در کارکنان شهرداری شهرستان فردوس کاهش می یابد.
مقدمه
در عصر حاضر دارایی اصلی سازمانها و مزیت اصلی در سرمایه دانش نهفته است. امروزه از دانش به عنوان مزیت رقابت اصلی سازمانها یاد میشود. دانش، نوآوری و فناوریهای نوین رو به افزایش است و از تمامی این موارد تحت عنوان مزیتهای راهبردی یاد میشود که تمامی سازمانها باید از اینها در جهت پیشبرد اهداف خود استفاده کنند. اهمیت یافتن دانش و منابع دانش در اداره سازمانها باعث شده تا از مدیریت دانش به عنوان قلب سیاستهای راهبردی سازمانها یاد شود
مدیریت دانش در آینده به عنوان راهبردی عمده برای بقای سازمانها، از جمله شهرداری ها و ابزار مهمی برای تقویت عملکرد سازمانها به شمار خواهد آمد. آگاهی از این که دانش چگونه خلق و اداره میشود، در سازمانها ضروری به نظر میرسد. مؤسسات بازرگانی نشان دادهاند که از طریق مدیریت دانش قادر به بهبود کارایی و اثربخشی سازمانهایشان هستند و انتظار میرود مؤسسات نیز توان خلق و قدرت اشتراک دانش را به منظور یادگیری فراگیران و کارکنان خود داشته باشند. مدیریت دانش باید در سازمانها انعکاس پیدا کند
در واقع مدیریت دانش به عنوان واکنشی نسبت به تغییرات فزاینده محیط پیرامون و موسسات کنونی محسوب میگردد. تغییر و تحولات در نظام آموزش و پژوهشی سازمانها امری ضروری و اجتناب ناپذیراست.
تنها در محیط مبتنی بر دانش است که سازمانها و مؤسسات آموزش عالی میتوانند موجودیت خود را حفظ کرده و بر سایر رقبا پیشی گرفته و در جهت تولید و اشاعه ی دانش گام بردارند. اگر قرار است سازمانها به کارکردهای اصلی خود و ارائه خدمات بپردازند این امر مستلزم آن است که از دانش و اطلاعاتی که در دسترس دارند استفاده حداکثری را ببرند
مدیریت دانش در عصر حاضر با فراهم نمودن محیطهای پویا و خلاق، با کسب، خلق و سازماندهی دانش و استفاده از دانش و تجارب مدیران گروهها میتواند کمک شایانی را داشته باشد در سازمانها به خصوص شهرداری، تا فرصتهای خود را غنیمت شمرده و برای رسیدن به تمامی اهداف از پیش تعیین شده گامهای مؤثری بردارند.
از طرف دیگر یکی از عوامل موفقیت سازمان در تحقق اهداف در گرو چگونگی اعمال مدیریت و سبک های مؤثر رهبری مدیر است. مدیر در نقش رهبری سازمان می تواند سبک های متفاوتی را در هدایت نیروی انسانی انتخاب کند. الگوهای رفتاری مناسب مدیر در هر سازمان باعث بوجود آمدن روحیه و انگیزش قوی در کارکنان می شود و میزان رضایت آن ها را از شغل و حرفه خویش افزایش می دهد
امروزه بسیاری از سازمان ها دستخوش تغییرند و هرگونه تغییر نیازمند کارکنان و مدیرانی است که انطباق پذیر باشند و با تغییرات سازگار شوند. در این میان تعامل اجتماعی به شیوه ای شایسته و ثمربخش برای بیشتر مدیران و رهبران به عنوان کلیدی در مدیریت تغییرات سازمانی اهمیت فزاینده ای دارد. مطالعات نشان داده است که گوی رقابت آینده را مدیرانی خواهند برد که بتوانند به طور اثربخش و نتیجه بخش با منابع انسانی خود ارتباط برقرار کنند.
نوع سبک رهبری، که این پژوهش به بطور مشخص به بررسی آن پرداخته است و درصدد تعیین رابطه آن با مدیریت دانش در کارکنان است، سبک رهبری لیکرت می باشد.
رنسیس لیکرت براساس مطالعات اولیه میشیگان، تحقیقات وسیعی بعمل آورد تا الگوی کلی مدیریت مورد استفاده مدیران شایسته و کارآمد را در مقایسه با الگویی که سایر مدیران بکار می برند، کشف کند. لیکرت در مطالعاتش دریافت که سبک های متداول مدیریت سازمان ها را می توان برروی پیوستاری از سیستم یک تا چهار نشان داد این سیستم ها را می توان به شرح زیر توصیف نمود.
. استبدادی-آمرانه: در این نوع از سیستم مدیریت تصمیمات بوسیله مدیران رده بالا اتخاذ می شود و به سلسله مراتب پایی نتر ابلاغ می شود، زیردستان در تصمیمات سازمانی شرکت داده نمی شوند، سازمان از طریق ترس و تهدید افراد را وادار به کار می کند در این نوع سیستم افراد در کار تیمی درگیر نمی شوند.
. استبدادی-خیر خواهانه: در این نوع سیستم تصمیمات هنوز به وسیله افرادی که در رده بالای مدیریت سازمان قرار دارند اتخاذ می شود، پاداش ها و برخی تنبیه ها برای انگیزش کارکنان به کار می رود، اطلاعات ممکن است از زیردستان به مدیران رده بالا منتقل شود ولی محدود به اطلاعاتی هست که مدیران مایل به شنیدن آن هستند.
مشورتی: در این نوع از سیستم زیر دستان از طریق پاداش ها و شرکت در اتخاذ بعضی تصمیم گیری ها انگیزش پیدا می کنند، مدیران به طور سودمندانه از عقاید و ایده های زیر دستان استفاده می کنند، با این حال درگیری در اتخاذ تصمیمات ناقص و هنوز در تصمیمات عمده که بوسیله مدیران رده بالا اتخاذ می شود شرکت ندارند.
. مشارکتی: مدیران اطمینان کاملی به زیر دستان خود دارند، ارتباطات بین زیر دستان و بالا دستان خیلی زیاد است، زیر دستان به طور کامل در فرایند تصمیم گیری شرکت داده می شوند، زیر دستان به راحتی عقاید خود را بیان می کنند، در این نوع سیستم به مقدار زیادی کار تیمی وجود دارد، همه اعضای سازمان برای دستیابی به اهداف سازمان احساس مسئولیت می کنند. کارکنان از طریق پاداش های اقتصادی و شرکت در تصمیم گیری ها و دستیابی به اهداف انگیزش پیدا می کنند
بیان مسئله
امروزه محیط سازمانها بسیار پیچیده و پویا و متغیر شده است و سازمانها ناچارند در چنین محیط هایی به فعالیت بپردازند. جهت مقابله با این محیط های نا مطمئن و تغییرات مستمر نیاز به افرادی در نقش رهبر به شدت احساس می شود. نقش موثر مدیران و رهبران در تغییر و تحولات بنیادی سازمان اجتناب ناپذیر است، مدیریت و رهبری یکسان نیستند. مدیریت برای نفوذ بر دیگران متکی بر قدرت و مقام رسمی است، در حالیکه رهبری از یک فرایند نفوذ اجتماعی ناشی می شود. رهبران فرهنگ سازی می کنند و نقش اساسی آنها اثر گذاری به دیگران است به نحوی که هدف های از پیش تعیین شده را مشتاقانه دنبال کنند، در حالیکه مدیران ملزم به انجام وظایف، برنامه ریزی، سازماندهی هدایت و کنترل هستند. - موغلی، - 1382 در سال های اخیر تحقیقات قابل ملاحظه ای پیرامون رفتار رهبر انجام گردیده است.
مدیریت دانش در سازمان ها نقش حیاتی و حساسی در تحقق اهداف آن سازمان دارد و اگر گفته شود که موفقیّت برنامههای یک سازمان به توانمندیهای مدیران و اساتید و دانش و تجربه ی آنها در به کارگیری ابتکارات مدیریت دانش و استفاده از روشهای مدیریتی نوین وابسته است، سخنی به گزافه نخواهد بود. در واقع مفهوم مدیریت دانش در سازمانها باید در جهتی سوق یابد که مدیریت دانش بخش اصلی فرهنگ آنها قلمداد شود
از آنجا که سازمان شهرداری را میتوان به عنوان الگوهای اصلی سازمانهای دانش برشمرد انتظار میرود که گامهای بزرگی برای عملیتر شدن مؤلفههای مدیریت دانش در این سازمان برداشته شود و زمینهساز مؤلفهها و ارکان اساسی مدیریت دانش شوند و بتوانند از سرمایههای فکری و منابع اطلاعاتی حداکثر استفاده را به عمل آورند.
این سرمایهها ی با ارزش صرف نظر از داخلی یا خارجی و عیان یا نهان بودنشان باید کشف و ضبط و بروز شده و با بهره گیری از جدیدترین فناوریهای روز دنیا به نحو شایسته و مناسبی در اختیار علاقه مندان قرار گیرند. بدیهی است اگر قرار است که طرحهای مدیریت دانش در شهرداری ها به صورت موفق اجرا شود این کار یک فرد و یا چند فرد خاص نیست، بلکه در گرو مشارکت تمامی اعضا و کارکنان شهرداری به خصوص مدیران است که با انتخاب سبک رهبری مناسب از این طرحها حمایت کنند و زمینه و فرهنگی را فراهم سازند تا تمامی افراد بتوانند تشریک مساعی لازم را مبذول دارند
لذا با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر به بررسی تاثیر سبک رهبری لیکرت بر مدیرت دانش در شهرداری فردوس می پردازد.
سؤالات پژوهش
سؤال اصلی آیا سبک رهبری بر مدیریت دانش در کارکنان شهرداری فردوس تأثیر گذار است؟ سؤالات فرعی
1. آیا بین سبک مدیریتی آمرانه و مدیریت دانش در کارکنان شهرداری فردوس رابطه وجود دارد؟
2. آیا بین سبک مدیریتی خیرخواهانه و مدیریت دانش در کارکنان شهرداری فردوس رابطه وجود دارد؟
3. آیا بین سبک مدیریتی مشورتی و مدیریت دانش در کارکنان شهرداری فردوس رابطه وجود دارد؟
4. آیا بین سبک مدیریتی مشارکتی و مدیریت دانش در کارکنان شهرداری فردوس رابطه وجود دارد؟
فرضیات پژوهش
فرضیه اصلی سبک رهبری بر مدیریت دانش در کارکنان شهرداری فردوس تأثیر گذار است. فرضیه های فرعی
1. بین سبک مدیریتی آمرانه و مدیریت دانش در کارکنان شهرداری فردوس رابطه وجود دارد.
2. بین سبک مدیریتی خیرخواهانه و مدیریت دانش در کارکنان شهرداری فردوس رابطه وجود دارد.
3. بین سبک مدیریتی مشورتی و مدیریت دانش در کارکنان شهرداری فردوس رابطه وجود دارد.
4. بین سبک مدیریتی مشارکتی و مدیریت دانش در کارکنان شهرداری فردوس رابطه وجود دارد.