بخشی از مقاله
آفات درختان میوه
سپردار آسيايي گوجه Tecaspis = Chionaspis asiatica
Hom.: Diaspididae, Diaspidini
در تمام نقاط ايران انتشار دارد. به تمام هستهدارها حمله ميكند. برگ، ساقه و تنه درختان مذكور را مورد حمله قرار ميدهد. طول سپر مادههاي زمستان گذران 1 تا 5/1 ميليمتر، رنگ سپرهاي پورههاي سنين يك و دو نارنجي است. حشره ماده زرد مايل به نارنجي ميباشد. سپر نر 9/0 ميليمتر و دو قسمتي ميباشد.
زيستشناسي
دو نسل در سال دارد. زمستان را به صورت پوره سن 2 و حشره كامل ماده بر روي شاخه و ساقه درختان ميزبان به سر ميبرد. پورههاي نسل تابستانه تقريباً همگي روي برگها متمركز شده و تغذيه آنها از شيره برگ است. پورههاي نسل زمستانه روي شاخهها و تنه متمركز ميگردند. مادههاي زمستان گذران همگي بارور هستند. در روي تنه و ساقه در زمستان نر ديده نميشود.
کنترل شیمیایی:
. مبارزه شيميايي بايد زماني باشد كه شپشك در مرحله Crawler باشد و 75% پورههاي از زير سپر خارج شده باشند.
1. آزینفوس متیل(گوزاتیون) EC20% و 2در هزار
2. اتیون EC47% و 1.5 درهزار
3. اتریمفوس(اکامت) EC50% و 1در هزار
4. کلرپیریفوس(دورسبان) EC40.8% و 1.5- 1 درهزار
5. روغن امولسیون شونده O 80% و 5/. درصد
ابريشم باف ناجور ( Gypsy moth)
Lymantria dispar
(Lep: Lymantriidae)
اين حشره آفتي است پلي فاژ و در دنيا به بيش از 500 گونه حمله مينمايد. در ايران گاهي به حالت طغياني درميآيد و به خصوص در نواحي شمال روي درختان جنگلي پهن برگ و درختان ميوه خسارت ميزند.
زيستشناسي
زمستان را به صورت تخم و در حالت دياپور سپري كرده و در اوايل بهار بتدريج تخمها تفريخ ولاروها خارج ميشوند. لاروها 45 تا 70 روز فعاليت برگخواري شديد از خود نشان ميدهد. انتقال لاروهاي جوان يا لاروسن اول بوسيله باد و بوسيله رشتههاي ابريشمي ميباشد. لارو پس از تغذيه در محل مناسبي تبديل به شفيره ميشود. شفيره بوسيله تارهاي ابريشمي به تنه درخت يا چيز ديگر خود را متصل ميكند. مرحله شفيرگي 10 تا 14 روز به طول ميانجامد. پروانههاي ماده پس از خروج به علت سنگيني بدن خود قادر به پرواز دور نميباشند و در همان حول و حوش محل خروج از شفيره پس از جفتگيري، تخمهاي خود را به صورت تودههاي بيضي شكل به تعداد 500 تا 2000 عدد در رويپوست صاف تنه و شاخههاي جوان ميزبان و يا روي قسمتهاي مختلف درخت روي سنگ و روي كندههاي بريده شده درخت قرار ميدهند. تخمها تا اندازهاي گرد و كرم رنگ هستند. از اواسط تابستان تا بهار آينده نزدگي خود را به حالت تخم ميگذارنند.
مبارزه
1ـ دشمنان طبيعي
• پارازيتوئيد شفيره Brachymeria intermedia (Hym.: Chalcididae)
• پارازيتوئيد لارو Exorista larvarum (Dip.: Tachinidae)
• پارازيتوئيد لارو Apanteles sp. (Hym.: Braconidae)
2ـ کنترل شیمیایی
استفاده از ديفلوبنزورون (ديميلين) به نسبت 0.3 در هزار يا باکتری B.t به نسبت 2.5 تا 3 در هزار
فن پروپاترین(دانتیل) EC10% به نسبت 6/. در هزار
استامی پراید(موسیپلان) SP20% به نسبت 5/. در هزار
برگخوار خاكستري پست Thaumetopoea solitaria
(Lep.: Thaumetopoeidae)
زيستشناسي
زمستان را به صورت دستجات تخم روي شاخهها به سر ميبرند. تفريخ تخمها در بهار تقريباً هم زمان با باز شدن برگها صورت ميگيرد.لاروهاي خارج شده از يك دسته تخم به خصوص در سنين اوليه با هم زندگي ميكنند و اغلب در صفوف منظم روي تنه و شاخه درختان حركت ميكنند. در سنين يك و دو تمام شبانهروز روي شاخه و برگ درختان زندگي ميكنند. در سنين بعد فقط شبها فعالند و هنگام روز درداخل حفرههاي تنه درخت و زير كلوخههاي اطراف تنه استراحت ميكنند. در اين هنگام از روي برگهاي خورده شده كه فقط رگبرگ اصلي باقي مانده است ميتوانبه وجود آفت پي برد. لاروها پنج بار جلد عوض ميكنند و پس از تغذيه كافي در عمق 10 تا 20 سانتيمتري خاك تبديل به شفيره ميشوند. حشرات كامل 2 تا 3 ماه بعد در اواخر تابستان ظاهر ميشوند. يك نسل در سال دارد.
کنترل:
1ـ مگس پارازيت لارو Exorista sorbillans (Dip.: Tachinidae)
2ـ مبارزه با ديگر آفات پسته مانند زنجره و پسيل، مبارزه با اين آفت را نيز زير پوشش ميبرد. در صورت عمليات مبارزه اختصاصي از سموم فسفره آلي در هنگام شب استفاده ميشود.
پر طاووس گلابي Saturnia pyri
(Lep.: Saturnidae)
حشره كامل با بالهاي باز حدود 140 ميليمتر، خاكستري مايل به قهوهاي و روي هر بال لكه درشتي شبيه به چشم وجود دارد. لارو سبز رنگ در حداكثر رشد اندازه آن به 120 ميليمتر ميرسد و روي حلقههاي مختلف داراي غدههاي آبي رنگ با موهاي بلند است. به گلابي، سيب، بادام و گاهي پسته خسارت ميزند. لارو از برگ تغذيه مينمايد. زمستان گذراني به صورت شفره و يك نسل در سال دارد.
کنترل: با جمعآوري لاروهاي درشت ميتوان به روش مكانيكي با آن مبارزه نمود.
پروانه برگخوار انجير Ocnerogvia amanda
(Lep: Lymantriidae)
لارو اين پرانه در استانهاي فارس، مركزي و شمال كشور به شدت روي درختان انجير فعاليت داشته و از برگها تغذيه مينمايند و اهميت آن زياد است.
زيستشناسي
زمستان را به صورت لاروهاي سنين بالا در زير سنگها و پناهگاههاي اطراف درختان آلوده ميگذراند. لاروهاي زمستان گذران در طول اين دوره فعاليت چنداني نداشته ولي با برداشتن سنگهاي پناهگاه و تحريك آنها شروع به حركت ميكنند. اين لاروها از اواسط اسفندماه حالت پيش شفيرگي به خود گرفته و در حالي كه پيله نازك تور مانند بدور خود ميتنند بدون حركت باقي مانده و در اواخر اسفندماه تبديل به شفيره ميشوند. با گرم شدن هوا از اواسط فروردين ماه پروانهها به تدريج شروع به خارج شدن مينمايند و پس از جفتگيري مادهها تخهاي خود را به صورت دستهاي در سطح برگ يا پشت آن ميگذارند. دوره جنيني تخم 6 تا 8 روز ميباشد. حشره داراي 5 سن لاروي است. طول دوره لاروي در شرايط آزمايشگاه (18 تا 23 درجه سانتيگراد و رطوبت نسبي 58 درصد) 28 روز است. پس از اين مدت لارو در سطح برگ در حالي كه پيله نازك خاكستري رنگي ميتند حالت پيش شفيرگي به خود گرفته و ظرف يك تا دو روز تبديل به شفيره ميگردد. اين آفت در شرايط آب و هوايي آب سرد خفر داراي سه نسل كال و در برخي سالها 4 نسل در سال ميباشد.
کنترل:
1ـ تخمهاي اين آفت داراي پارازيتوئيدهاي گوناگوني ميباشد:
Trichogramma embryophagum (Hym.: Trichogrammatidae)
Anastatus sp. (Hym.: Eupelmidae)
Oocncyrtus sp. (Hym.: Encyrtidae)
2ـ لاروهاي اين آفت همزمان با غروب آفتاب از پناهگاههاي خود خارج شده، به طرف درختان حركت كرده. از آنها بالا رفته و شروع به تغذيه مينمايند. خروج از پناهگاهها و ركت به اطراف درختان از هنگام
غروب شروع و تا يك ساعت بعد از آن وقتي كه هوا كاملاً تاريك شد ادامه دارد. تغذيه لاروها در ساعات اول شب بسيار زياد ولي اين ميزان با گذشت شب رو به كاهش ميگذارد. در آخرين ساعت تاريكي شب، لاروها شروع به پايين آمدن از درختان نموده و به طرف پناهگاهها راه ميافتند، لذا ميتوان اقداماتي نظير:
الفـ پيچيدن گوني و مقوا بدون استفاده يا با استفاده از سموم بدور شاخههاي آلوده
بـ استفاده از سموم دور شاخههاي آلوده
جـ استفاده از سموم به صورت پودرپاشي دور طوقه
دـ سمپاشي زير درختان و پيچيدن پلاستيك در اطراف تنه درختان آلوده را انجام داده كه از بين آنها استفاده از سموم به صورت پودرپاشي دور طوقه و بستن پلاستيك به دليل تأثير بيشتر و عدم نياز به آب و سم پاش بهتر از بقيه روشهاست.
کنترل شیمیایی:
برای کنترل بید انجیر(Simaethis nemorana) ودیگر برگخواران از سم زیر استفاده میکنیم.
دیفلوبنزورون(دیمیلین) Wp25% و 3/. گرم درلیتـــر
پروانه برگخوار مرکبات Papilio demoleus
Lep: Papilionidae
زمستان را به صورت شفیره روی درختان مرکبات یا گیاهان مجاور آن به سر می برد. دربهارتبدیل به حشره کامل می گردد که پس از جفت گیری که معمولاًدرحالت پرواز انجام می گیرد تخمهای خود را به طورانفرادی یا جفت جفت در سطح برگها قرار می دهد. لاروها پس از خروج تخم شروع به تغذیه از برگ می کنند. دارای5 سن لاروی است و پس از آن روی شاخه ها تبدیل به شفیره(بدون پیله) می شود. درجهرم 4 تا 5 نسل در سال دارد.مبارزه شیمیایی ضرورت ندارد.زنبوری از خانواده pteromalidae با نام pteromalus puparum شفیره های این آفت را پارازیته می کنند.
کنترل: معمولاً نیاز به مبارزه ندارد. در مورد نهالها جمع آوری لاروها موثر است. در صورت
لزوم از سموم گوارشی استفاده شود.
پروانه تخم انگشتري Malacosoma neustria
(Lep: Lasiocampidae)
اين آفت به سيب، گلابي، گوجه، به، گل سرخ، گوجه زينتي و گرهي از درختان جنگلي و غير مثمر خسارت ميزند و در اثر تغذيه لارو درخت عاري از برگ ميگردد.
زيستشناسي
يك نسل در سال دارد. زمستان را به صورت دستجات تخم روي شاخه به سر ميبرد. 9 ماه از سال حشره به صورت تخم بوده و در اواسط فروردين ماه تخم تفريخ شده و لاروها به تغذيه از برگها ميپردازند. لاروها ضمن تغذيه به تنيدن تار پرداخته و حتي رگبرگها را نيز ميخورند. اولين شفيره در ارديبهشت ماه تشكيل شده و شب پرهها از اوايل خردادماه ظاهر ميشوند. هر حشره ماده پس از جفتگيري 100 تا 200 عدد تخم ميگذارد.
کنترل:
1ـ هرس شاخههايي كه روي آنها تخمگذاري شده است در انهدام آفت مؤثر است.
2ـ مبارزه شيميايي در بهار پس از ظهورلاروهاي جوان با يكي از سموم تماسي گوارشي.
پروانه چوبخوار پسته Kermaina pistaciella
(Lep: Oinophylidae)
اين حشره براي اولين بار در جهان در سال 1344توسط تقيزاده و جعفريپور از ايران گزارش شد. خسارت اين حشره مربوط به لاروهاي آن است كه با نفوذ در دم خوشه و دم ميوه باعث ريزش ميوههاي پسته ميگردد و نيز با ايجاد دالان در داخل سرشاخههاي جوان پسته و تغذيه از استوانه مركزي باعث خشكيدن سرشاخهها ميگردد.
زيستشناسي
اين حشره زمستان را به صورت لاروهاي كامل در داخل شاخههاي پسته به سر ميبرد. لاروهاي سنني يك تا چهار بدون پا هستند. لاروهاي كامل داراي سه جفت پاي سينهاي و پنج جفت پاي دروغي ميباشند. لاروها در اواخر زمستان از داخل شاخهها خارج شده در كنار شاخهها و كنار جوانهها و يا زير كلوخهها بعد از تنيدن پيله خاكستري رنگ تبديل به شفيره ميشوند. دوره شفيرگي 25 تا 30 روز ميباشد. اولين پروانهها در اواخر اسفند يا اوايل فروردين از پيله خارج ميشوند. لاروهاي جوان بندرت قادرند وارد شاخههاي سال قبل شوند. لاروهاي سن سوم به بعد شاخههاي سال قبل را ترجيح ميدهند. اين لاروها پس از مدتي فعاليت به همان صورت تا بهار سال آينده باقي ميمانند. يك نسل در سال دارد.
کنترل:
1ـ هرس سرشاخههاي آلوده و سوزاندن آنها در زمستان ميتواند از تراكم انبوهي اين آفت به شدت بكاهد.
2ـ امروزه حداكثر ظهور پروانههاي آفت با استفاده از تلههاي فروموني تعيين ميگردد. در صورت لزوم ميتوان از حشرهكش تيوديكارب (لاروين) DF80% به نسبت 1.5 در هزار 5 تا 7 روز پس از حداكثر ظهور پروانهها استفاده نمود.
پروانه زنبورمانند درختان سيب Synanthedon myopaeformis
(Lep: Sesiidae)
اين گونه در مناطق وسيع از كشورهاي اروپايي و آسيايي انتشار دارد. از آفات مهم درختان سيب ميباشد. لاروهاي اين آفت در منطقه كامبيوم در زير پوست تنه درختان، روي تنه و شاخههاي اصلي فعاليت دارند و گاهي باعث خشك شدن كامل درختان ميگردند.
زيستشناسي
زمستان گذراني اين حشره به صورت لاروهاي سنين مختلف در محل تغذيه يعني دالانهاي پيچ و خمدار لارو در زير پوست ميباشد. لاروها براي تغذيه به چوب آسيبي نميرسانند بلكه تغذيه آنها از پوست و كامبيوم است. لاروهاي زمستان گذران در بهار سال بعد مجدداً شروع به فعاليت كرده و پس از تكميل دوران لاروي در حالي كه طول آنها به حدود 15 تا 18 ميليمتر ميرسد و به رنگ زرد عسلي به يك خط تيره پشتي درميآيند، در زير پوست تبديل به شفيره ميشوند. لاروها قبل از شفيره شدن پيلههاي مخصوص مركب از تارهاي ابريشمي و خوردههاي پوست و فضولات قهوهاي رنگ ميسازند و در داخل آن تبديل به شفيره ميشوند. لاروها پس از يك تا دو هفته و طي دوران شفيرگي كامل شده و پروانهها ظاهر ميشوند. اين زمان در حدود اواسط خردادماه تا اوايل تيرماه ميباشد. پرواز پروانهها و فعاليتهاي حياتي آنها شامل جفتگيري و تخمريزي در روز انجام ميشود. ماده تخمهاي خود را به صورت انفرادي و گهگاه چند عدد در جوار يكديگر در شكافها و زخمهاي روي پوست تنه و شاخههاي قطور ميگذراند. در اين رابطه حتي در محل هرس شاخههاي قطور نيز تخم اين حشره ديده شده است. در روي تنههاي سالم، حشره ماده حتي از تركهاي بسيار خفيف ناشي از تغييرات اقليمي و عوامل فيزيولوژيك گياهي نيز جهت تخمگذاري استفاده مينمايد.
دوره چنيني تخم متفاوت و از 8 تا 20 روز متغير است. لاروها پس از خروج از راه شكاف و يا زخمي كه تخم در آن گذاشته شده است به داخل پوست نفوذ نموده و تغذيه را شروع مينمايند. تغذيه هم از بافتهاي در حال فساد و هم از بافتهاي تازه ميباشد. فضولات لاروي به صورت دانههاي ريز قهوهاي رنگي بوده كه گهگاه از شكافها بيرون زده و محل فعاليت لاروي را مشخص ميسازد. اين لاروها تا بهال سال آينده در همين محلها زمستان را ميگذرانند. بنابراين يك نسل در سال دارد.
کنترل:
در مورد درختان پذيراي اين آفت دو نكته بسيار مهم قابل بحث ميباشد.
1ـ بيشتر درختاني كه جهت تخمريزي انتخاب ميشوند يا رها شدهاند و يا از نظر كاشت وضعيتي رضايتبخشي ندارند.
2ـ هر نوع شكاف، ترك . زخم روي تنه و شاخهها باعث جلب اين آفت براي تخمريزي خواهد گرديد. در اين رابطه حتي تركها و تغيير شكلهاي ناشي از عوامل بيماريزا مانند بيماري معروف قارچي خوره كه در نقاط ميوهخيز كوهستاني به فراوني روي درختان سيب رايج است باعث جلب اين حشره براي تخمريزي ميگردد. لذا مهمترين طريقه پيشگيري از حمله و خسارت اين آفت رعايت اصول صحيح باغداري، آبياري به موقع، هرس و پانسمان زخمهاي روي تنه با مواد ضدعفوني كننده و چسب پيوند ميباشد. سمپاشي تنه و شاخههاي اصلي درخت يك هفته پس از ظهور حداكثر حشرات كامل در بهار، تراشيدن آن قسمت از پوست تنه كه خشك و فاسد شده و پوشاندن محل زخم با چسب پيوند بسيار مؤثر است.
3- دادن كودهاي ازته و حيواني و انجام آبياري كافي موجب رشد سريع پوست و خفته كردن آفت ميگردد.
4- سموم فسفره 3-2 درهزار
5- اندوسولفان(تیودان)
پروانه فري يا كرم خراط (Leopard moth)
Zeuzera pyrina
(Lep: Cossidae)
اين حشره به گونههاي بسياري از درختان مثمر و غيرمثمر حمله ميكند. از درختان مثمر سيب ميزبان اصلي آن در ايران است ولي خسارت آن روي گلابي، به و گردو نيز ديده شده است. از گياهان غيرمثمر ميتوان به افرا، بيدمشك، بيد، نارون، بوط و زبان گنجشك اشاره نمود. در دنيا 150 ميزبان براي آفت ذكر شده است. درخت سيب به اين آفت خيلي حساس و زود از پا درميآيد در حاليكه گردو تا حدودي مقاوم است.
زيستشناسي
پروانه فري در ايران هر دو سال يك نسل دارد. زمستان را به صورت لاروهاي سنين مختلف در درون شاخه درختان ميزبان ميگذراند. در اواسط بهار لاروهايي كه رشدشان كامل شده تبديل به شفيره ميشوند و اواخر بهار شبپرهها به تدريج ظاهر ميشوند. حشرات ماده اصولاً هيچ نوعي تغذيهاي نداشته و به جهت سنگيني قادر به پرواز نيستند. پس از جفتگيري اغلب در مدخل سوراخ خروجي، شكاف ته و حتي روي زمين تخمريزي ميكنند. هر حشره ماده نزديك به هزار تخم
ميگذارد. اين تخمها خوراك مناسبي براي مورچهها هستند. به فاصله يك تا دو هفته تخمها تفريخ شده و لاروهاي كوچكي خارج ميشوند. تغذيه اصلي لاروها از چوب شاخه و تنه است. لاروها ضمن تغذيه فضولات نارنجي رنگ خود را از سوراخ ورودي كه در ضمن سوراخ خروجي آنها نيز خواهد بود به صورت گلولههاي كوچك و مدور بيرون ميريزند. اين فضولات در پاي درختان مبتلا جمع ميشوند و اين خود يكي از راههاي بسيار آسان تشخيص وجود پروانه فري ميباشد. كانالهايي كه در داخل چوب بوسيله لارو اين حشره بوجود ميآيد مستقيم و حدود 30 تا 40 سانتيمتر طول دارد و بستگي به گونه ميزبان دارد.
حمله اين آفت روي سيب استقرار ساير حشرات چوبخوار و مخصوصاً اسكوليت درختان ميوه و پروانه زنبور مانند را به دنبال خواهد داشت. چون دهانه خروجي دالانهاي لاروي پروانه فري محل مناسبي براي تخمريزي و در نتيجه خسارت پروانه زنبور مانند است.
لاروها با تارهايي بسيار نارك كه با غدد دهاني خود ميسازد از شاخهاي به شاخه ديگر منتقل ميشوند. لاروها پس از تغذيه كامل تبديل به شفيره ميشوند. دوره شفيرگي 20 تا 40 روز طول ميكشد. در كرج اين زمان به تدريج از اوايل ارديبهشت ماه شروع و تا اوايل شهريورماه نزديك به 5 ماه اوليه ادامه دارد. پروانههاي كامل پس از ظهور از همان سوراخ ورودي خارج ميشوند.
کنتـــــــرل:
1ـ از دشمنان طبيعي اين آفت ميتوان به مورچههاي شكاري (عادت تخمخواري) و سنهاي Reduviidae (عادت لاروخواري) اشاره نمود.
2ـ رعايت اصول به زراعي، هرس و سوزاندن شاخههاي خشك و آلوده از شدت خسارتهاي بعدي ميكاهد.
3- در موردي كه تعداد درختان آلوده كم باشد ميتوان با فرو بردن مفتولي در درون سوراخهاي ورودي، لاروهاي آفت را از بين برد.
4ـ استفاده از قرص و خمیرهایی که گازهای سمی تولید می کنند.
5ـ امروزه در اكثر كشورهاي جهان از فرمونهاي جنسي به صورت تكنيك Mating disruption در قالب مبارزه تلفيقي عليه اين آفت استفاده ميشود.
6- بهترين موقع مبارزه شيميايي زماني است كه لاروهاي سن اول به قسمتهاي جوان گياه كه همان رگبرگها و دمبرگها و شاخههاي نازك است حمله ميكنند در اين موقع چون عمق نفوذ لاروها هنوز چندان زياد نيست ميتوان با استفاده از سموم نفوذي مؤثر براي از بين بردن آفت استفاده كرد.
• آزینفوس متیل(گوزاتیون) EC20% و 2درهزار
• دیازینون EC60% و 1 درهزار
پروانه ميوهخوار پسته (كرم مغزخوار) Reourvaria pistacieola
(Lop: Gelechiidae)
اين آفت در اكثر مناطق پسته كاري كشور انتشار دارد و غالباً بر روي درختان مسن يافت ميشود.
زيستشناسي
زمستان را به صورت لارو كامل و به حالت دياپوز داخل پيلههاي نازك سفيد كثيف و در حفرههايي كه لاروها در زير پوست درخت تهيه ميكنند ميگذرانند. اين لاروها در شرايط آب و هوايي رفسنجان در اواخر اسفند تبديل به شفيره شده و حشرات كامل حدوداً دو هفته بعد از شفيره خارج ميگردند.
ظهور حشرات كامل در اواسط فروردين و همزمان با تورم جوانهها بوده كه پس از جفتگيري به صورت انفرادي بر روي گلها و ميوههاي تازه تشكيل شده تخمريزي مينمايند. تخمها حدوداً دو هفته بعد باز شده و لاروهاي سن اول كوچك و شيري رنگ به داخل ميوههاي تازه تشكيل شده نفوذ نموده و از جنين ميوه تغذيه مينمايند. ميوههاي آلوده در اين مرحله تا قبل از سخت شدن پوست استخواني در اثر تغذيه لاروها سياه شده، خشكيده و در نهايت ميريزند. اين مرحله از خسارت
اصطلاحاً داغوي پسته ناميده ميشود. لاروها پس از خوردن محتويات ميوه آن را سوراخ نموده و خارج ميشوند و سپس وارد ميوه بعدي ميگردند. در اين مرحله هر لارو قادر است تا 8 ميوه را از بين ببرد. طول دوره لاروي نسل اول 35 تا 40 روز بوده و لاروهاي سن آخر به سمت تنه درختان رفته و در ارتفاع 0.5 تا 1.5 متري و در زير پوستك تنه پيله ساخته و به شفيره تبديل ميشوند.
شروع نسل دوم از اواخر تير تا اوايل مرداد بوده و لاروهاي اين نسل پوست سبز ميوهها را سوراخ و از سطح داخلي پوست سبز تغذيه مينمايند و يا از محل شكاف خوردن پوست استخواني (محل خندان شدن پسته) وارد ميوهها شده و از مغز ميوهها تغذيه مينمايند. تغذيه لاروها در اين مرحله از مغز ميوهها، قسمت داخلي پوست سبز پسته و بر جا ماندن فضولات لاروي بر روي پوست استخواني باعث ايجاد لكههاي تيره رنگ بر روي پوست استخواني شده كه سبب كاهش مرغوبيت و بازار پسندي پستهها ميگردد. همچنين سوراخ ايجاد شده توسط لاروها ميتواند راه نفوذي براي قارچهاي مولد فلاتوكسين بوده و موجب آلودگي ميوهها به افلاتوكسين گردد. بستههاي آفت زده در نسل دوم را در رفسنجان اصطلاحاً چربو ميگويند.
لاروهاي نسل دوم پس از كامل شدن به سمت تنه درختان حركت كرده و در زير پوستك تنه و در داخل حجرههاي لاروي به زمستان گذراني ميپردازند.
کنترل:
1ـ مبارزه شيميايي:
جهت مبارزه ميتوان از حشره كشهاي تيوديكارب (لاروين)، آميتراز (مايتاك) يا متاسيستوكس به نسبت 1:5 در هزار همزمان با ريزش حدود دو سوم گلها در اواخر فروردين ماه يا اوايل ارديبهشت ماه با توجه به شرايط آب و هوايي استفاده نمود.
2ـ استفاده از فرومون: ميتوان 2 تا 3 عدد حشره ماده را در داخل يك محفظه شيشهاي يا پلاستيكي كه دو سر آن سوراخ بوده و با پارچه توري پوشانده شده است قرار دارد. سپس ظرف حاوي پروانههاي ماده را در ارتفاع 5 تا 10 سانتيمتري يك سيني محتوي آب و چند قطره روغن ولك آويزان نمود. پروانههاي نر در اين روش به بوي مترشحه از پروانههاي ماده جلب شده و در داخل سيني محتوي آب افتاده و از بين ميروند.
3- استفاده از نوار مقوائی دور تنه درخت در کاهش جمعیت آفت موثر است.
پسيل پسته (شيره خشك) Agonoscena pistaciae
(Hom: Psyllidae)
به پسته اهلي و وحشي خسرت فراوان ميزند. اين حشره عسلك فراواني دفع مينمايد كه به سرعت در مجاورت هوا خشك شده و سفيد ميشود به همين لحاظ اين آفت را به زبان محلي شيره خشك مينامند.
زيستشناسي
حشرات كامل زمستان گذران پسيل از اوايل فروردين ماه روي درختان مستقر ميشوند. اين حشرات نسب به حشرات كامل تابستانه قدرت پرواز بيشتري داشته، آلودگي گستردهتري در باغها ايجاد ميكنند. پس از جفتگيري به محض باز شدن جوانههاي خوشه و برگ روي آنها تخمريزي
مينمايند. تخمها به تعداد 50 تا 60 عدد، به صورت انفرادي يا دستهاي و به اشكل مختلف مانند نيم دايره، مارپيچ و غيره در سطح برگ و بيشتر نزديك به رگبرگها گذاشته ميشوند.
تخمها معمولاً 5 تا 10 روز بعد تفريخ ميشوند. پورهها از اوايل ارديبهشت شروع به فعاليت و تغذيه ميكنند. طول دوره پورگي معمولاً 20 روز بوده و حشرات كامل نسل اول از اواخر دهه دوم ارديبهشت ماه به تعداد زياد در باغ ظاهر ميشوند. ارقام مختلف پسته نسبت به آلودگي پسيل پسته حساسيت متفاوت دارند. به طور كلي هر چه برگ درختان نازكتر، لطيفتر، پهنتر و بزرگتر
باشد گرايش بيشتري براي جذب حشرات كامل پسيل و تخمريزي ايجاد ميكند. رقم اكبري نسبت به ساير ارقام حساستر و رقم اوحدي مقاومتر است. پورههاي نسل دوم از اوايل خرداد تا اواخر دهه دوم خردد فعاليت و تغذيه ميكنند. تحمل درختان در اين زمان نسبت به ساير نسلها در برابر خسارت پوره كمتر است. زيرا رشد رويشي درختان پايان يافته و ميوه شروع به مغز رفتن كرده و جوانهها ظاهراً شكل كامل يافتهاند. در نتيجه خسارت آفت باعث پوكي و ريزش برگ و جوانه ميشود.
خسارت
پورههاي پسيل با فرو بردن خرطوم در سطح برگها از شيره گياهي تغذيه ميكنند. مواد پروتئيني شيره گياهي را جذب نموده و مواد قندي را به صورت شيره دفع مينمايند. اين مواد قندي در مجاورت هوا خشك شده و به آن شكرك گويند. اين مواد چسبنده باعث جذب گرد و خاك شده و شاخه و برگهاي درختان را بدمنظره مينمايد. از دست رفتن شيره گياهي باعث ضعف عمومي درختان پسته و ريزش برگها، جوانهها، دانهاي كوچك و افزايش درصد بوكسي و دهان بستگي ميوه ميشود. خسارت پورههاي پسيل پسته روي درختان در دو زمان بيشتر از ساير مواقع سال است. يكي در خرداد ماه كه باعث ريزش برگها، خوشهها، جوانهها و افزايش ميزان بوكسي و ديگري در مردادماه كه باعث افزايش مقدار دهان بستگي ميگردد.
در صورتيكه جمعيت آفت پسيل حالت طغياني پديدا كند شديداً تداخل نسل يافته و نميتوان تاريخ مشخص براي مراحل زندگي و نسلها اعلام نمود. در شرايط معمولي در نيمه اول هر ماه مرحله پورگي و نيمه دوم هر ماه حشرات كامل در باغها وجود دارند. از نيمه دوم شهريور ماه به تدريج حشرات كامل زمستان گذران در ميان جمعيت آفت ظاهر ميشود. اين حشرات در شكاف درختان، زير پوستكها، لابهلاي كلوخهها، شكاف ديوارها و ساختمانهاي قديمي اطراف باغها زمستان گذراني ميكنند. اين آفت در سال 5 تا 6 نسل ايجاد ميكند.
عوامل و شرايطي كه باعث رشد و افزايش جمعيت پسيل پسته در باغها ميگردد:
1ـ اجراي نوبت اول سمپاشي يا سمپاشي در زمان گلدهي: اين سمپاشي عليه آفاتي مانند پروانه چوبخوار پسته، پروانه ميوه خوار، شپشكهاي پسته، زنجره شيره تر و غيره انجام ميشود. چنانچه در اين سمپاشي از سمومي استفاده شود كه روي آفت پسيل تأثير نداشته باشند باعث افزايش مقاومت و رشد جمعيت پسيل ميگردد.
2ـ چنانچه در نوبت اول از سمومي استفاده شود كه باعث تحريك تخمريزي پسيل و كوتاهتر شدن طول دوره يك نسل گردد (مانند سموم تيوديكارب، متاسيستوكس و فنتيون) پسيل طغيان خواهد كرد.
3ـ سمپاشي مكرر و اختلاط سموم با هم كه باعث حذف كامل دشمنان طبيعي و افزايش جمعيت آفات پسته ميشود.
4ـ اگر از سمومي عليه پسيل پسته استفاده شود كه تأثير كافي در ميزان تلفات آفت نداشته باشد (مانند زولون) باعث افزايش جمعيت ميشود.
5ـ چنانچه سمپاشي باغ در زماني انجام شود كه تمام مراحل زندگي آفت اعم از تخم، پوره و حشره كامل ديده ميشود و همچنين شكرك زيادي در سطح برگها توليد شده باشد تأثير سم كاهش پيدا ميكند و بعد از مدتي جمعيت آفت افزايش پيدا ميكند.
6ـ استفاده زياد از كودهاي شيمايي ازته مخصوصاً اوره و سولفات آمونيوم در ماههاي گرم سال در سطوح كرتها و همچنين كود شيميايي كلروپتاسيم شرايط را براي ازدياد جمعيت فراهم ميكند.
7ـ استفاده از كود مرغي به تنهايي و به مقدار زياد نيز باعث افزايش جمعيت پسيل ميگردد.
8ـ فقير بودن خاك از نظر مواد غذايي و نامناسب بودن بافت خاك نيز از عوامل افزايش جمعيت است، خاكهاي شني و خاكهاي رسي و سخت به دليل عدم جذب و نگهداري رطوبت به اندازه كافي به علت طولاني بودن دوره آبياري سريعتر به آفت آلوده ميگردند.
9ـ ناهموار بودن سطوح كرتها كه باعث ميشود درختاني كه در بلندي قرار دارند به خوبي آبياري نشده و رطوبت كمتري در اختيار داشته باشند.
10ـ عدم استفاده از كودهاي دامي و چالهزني و شخم عميق در باغها به مدت طولاني
11ـ كشت متراكم درختان و رعايت نكردن فواصل مناسب و عمليات هرس
12ـ وجود علفهاي هرز زياد از خردادماه به بعد در باغ
کنتــــرل پسیل پسته:
الفـ استفاده از كارتهاي چسبنده زرد رنگ
كارتهاي زرد رنگ مورد استفاده در باغهاي پسته از جنسهاي مختلف و عمدتاً از جنس پلي اتيلن و پي وي سي است. اندازه كارتها 20*10 سانتيمتر، به قطر 5/0 تا 1 ميليمتر و به وزن حدود 15 گرم است. سطح كارتها به وسيله چسب مخصوص كه از مواد پولي بوتنها همراه با واكس مخصوص و يا اس تي پي و يا مواد ديگري كه حالت چسبندگي خود را 10 تا 15 روز حفظ نمايند آغشته ميگردد. حشرات كامل پسيل به طرف رنگ زرد جلب و به تعداد زياد به سطح كارتها ميچ
سبند. شكار انبوه حشرات بايد قبل از تخمريزي در سطح برگها انجام شود تا از توليد نسل بعدي آفت جلوگيري به عمل آيد. در هر هكتار 100 تا 400 عدد كارت به كار ميرود. محل نصب كارت در سمت بيروني تاج و به ارتفاع نصف تاج در جهتهاي مختلف است. دو نوبت كارتگذاري در سال كافي به نظر ميرسد. يكي در دهه دوم فروردين ماه كه اين نوبت آفت زنجره پسته را نيز كنترل ميكند و ديگري در نيمه دوم تيرماه ميباشد. پس از پايان دوره كارتگذاري بايد كارتها را از روي درختان جمعآوري و سطح آنها را در صورت استفاده از چسب مخصوص توسط آب گرم همراه با مقدار كمي الكل اتيليك و در صورت استفاده از اس تي پي با دستمال آغشته به چند قطره نفت تميز كرد.
بـ دشمنان طبيعي
داراي دشمنان طبيعي گوناگوني است كه زنبور پارازيتوئيد Psyllaephagus pistaciae از خانواده Encyrtidae همزمان با ظهور پورههاي نسل اول در باغها ظاهر و به پورههاي پسيل به خصوص در سنين 4 و 5 حمله نموده و آنها را موميايي ميكند.
جـ عمليات زراعي
1ـ شخم زمستانه و پاشكني درختان 2ـ كوددهي و چاله زني 3ـ اصلاح بافت خاك 4ـ آبياري مناسب 5ـ تغذيه مناسب 6ـ رعايت فاصله كشت و تراكم 7ـ هرس و خشكبري 8ـ مبازه با علفهاي هرز 9ـ كاشت رقم مناسب 10ـ استفاده از سيستم آبياري تحت فشار
دـ کنترل شيميايي
دارتون يا مارشال به نسبت 2 تا 2.5 در هزار يا مايع ظرفشويي به نسبت 3 در هزار به تنهايي پورههاي پسيل پسته را كشته و از بين ميبرد، همچنين تا حدودي روي تخم نيز تأثير دارد. آمیتراز و کنسالت خاصیت ناباروری حشرات کامل را دارد. از مخلوط كردن مايع ظرفشويي با سموم خودداري شود، زيرا PH آن قليايي است و باعث كاهش تأثير كشندگي سموم ميگردد.در صورت امکان از اواسط مرداد به بعد سمپاشی انجام نگیرد.
1. آمیتراز(مایتاک) EC20% و 1.5- 1 در هزار
2. ایمیداکلوپراید(کونفیدور) SC35% و 4/. در هزار
3. فلوفنوکسورون(کاسکید) DC5% و 5/. در هزار
4. هگزافلومورون(کنسالت) EC10% و 7/.- 5/. در هزار
5. دارتون EC21.7% و 1.5 دهزار
6. اندوسولفان EC35% و 1.5 درهزار
پسيل پيچنده پسته Aganoscena viridis
زمستان را به صورت تخم روي سرشاخهها ميگذارند و فقط يك نسل در سال دارد. پورههاي اين پسيل در سطح زيرين برگها جمع ميشوند و با تغذيه از شيره گياهي لبه برگها را به سمت پايين ميپيچانند.
پسيل زيتون Olive psyllid
Euphyllura olivine
(Hom: Psyllidae)
در برخي از منابع خانواده پسيل مذكور را Aphalaridae ذكر كردهاند. پسيل زيتون در ايران در استانهاي گيلان، زنجان، فارس و همچنين در اسفندقه جيرفت ديده شده است.
پسيل زيتون در اوايل بهار مصادف با رويش شاخههاي جوان و باز شدن گلهاي زيتون بيشترين خسارت را باعث ميشود. در اين زمان حشره با ترشح مواد مومي سفيد رنگ در محل اتصال شاخهها و روي خوشههاي گل، به راحتي شناخته ميگردد. عسلك دفع شده توسط اين حشره موجب رشد قارچ مولد داده و تجمع گرد و خاك ميگردد. اين تجمع مانع كربنگيري و نيز تلقيح گلهاي زيتون ميشود به طوريكه گلهاي درختان آلوده به شدت ميريزند و بندرت ميوه روي آنها تشكيل ميگردد.
زيستشناسي
اين آفت در شرايط آب و هوايي شيراز زمستان را به حالت حشره كامل بر روي سرشاخهها، در محل اتصال برگ به شاخه، كنار جوانههاي برگ و روي پاجوشهاي درختان زيتون به صورت گروههاي 2 تا 6 عدد كه معمولاً نر و ماده هستند به سر ميبرند. در اوايل فروردين ماه زماني كه متوسط حرارت بالاي 11 درجه سانتيگراد ميرسد حشرات زمستان گذران فعال شده و بعد از چند روي جفتگيري و تخمريزي مينمايند. تخمريزي از نيمه فروردين ماه شروع و معمولاً تا يك ماه بعد ادامه دارد. تخمريزي حشرات ماده تماماً در داخل جوانههاي برگ و سپس در غنچه گل انجام ميگيرد. تعداد تخم به صورت پراكنده از 2 تا 34 عدد متغير ميباشد. پورههاي سن يك و دو خسارت خود را به غنچه گل ميزنند و ترشحات مومي ناچيز دارند. پورههاي سن سوم در زمان گلدهي و پورهه
اي سن 4 و 5 در زمان تشكيل ميوه درختان زيتون فعاليت دارند و سبب ريزش گلها و كوچك ماندن ميوهها ميگردند. همچنين با ترشحات فراوان رشتههاي مومي به درختان منظره تار پنبهاي ميدهند. حشرات كامل نسل اول در اواخر ارديبهشت و اوايل خردادماه در طبيعت ظاهر ميشوند. اين حشرات در نيمه شهريورماه پس از جفتگيري، تخمريزي نموده و نسل دوم آفت را ايجاد مينمايند. حشرات كامل نسل دوم اواخر مهر و اوايل آبان ماه در طبيعت ظاهر ميشوند و تا بهار سال آينده زمستان گذراني مينمايند. نسل دوم آفت چون مصادف با برداشت محصول ميباشد اهميت چنداني ندارد. اين آفت در ساير مناطق كشور يك نسلي است.
کنترل:
1ـ حفظ دشمنان طبيعي در کنترل آفت بسیار حائض اهمیت است.
الفـ كفشدوزكها
1.Exochomus quadripustulatus 2.Adalia bipunctata
3.Chilocorus bipustulatus 4.Oenopia conglobata
بـ زنبورهاي پارازيتوئيد:
1- Psyllaephagus sp. (Hym.: Encyrtidae)
2- Tetrastichus sp. (Hym.: Eulophidae)
جـ مگس سيرفيد
1- Sphaerophoria scripta (Dip.: Syrphidae)
2- انجام هرس پائیزه وبهاره 3- عدم کاربرد کودهای نیتروژنه
4- انجام آبیاری مناسب 5- روغن پاشی زمستانه
* در صورت نیاز به سمپاشی: 1. مالاتیون EC57% و 2.5 در هزار- 2. دیازینون Ec60% و 1در هزار
پسيل گلابي ((Pear Psylla
Cacopsylla pyricola
(Hom.: Psyllidae)
در اكثر نقاط كشور وجود دارد. خسارت آن در نواحي گرم و خشك بيشتر از نقاط سرد و مرطوب است. پسيل گلابي در دوره پورگي و حشره كامل مقدار زيادي شيره گياهي مكيده و پس از جذب مواد مورد نياز بقيه را با تغييراتي به صورت مايع چسبناك دفع ميكند. از اين رو اين آفت به شدت به اين مايع چسبناك آلوده ميشوند. در اثر بسته شدن روزنههاي برگ عمل تهويه و تنفس در برگها متوقف ميگردد. در اثر اختلالات تغذيه و تنفس، رشد و تشكيل جوانههاي برگ و گل سال بعد در روي شاخهها متوقف ميماند. جوانههاي گل و ميوه در روي درخت تشكيل نميگردد و ميوههاي همان سال ريز و بدشكل ميشوند. در سالهاي اخير پسيل گلابي را ناقل بيماري ميكوپلاسموز Pear decline يا زوال گلابي نيز ميشناسند. اين بيماري باعث خشكيدن سريع درختان گلابي ميشود.
زيستشناسي
زمستان را به صورت حشره كامل در زير برگهاي ريخته شده اطراف تنه درخت، زير پوستهاي تنه و بيشتر در سطح زيرين سرشاخهها ميگذراند. اولين تخمريزي در اوايل اسفندماه و معمولاً در نزديكي جوانهها صورت ميگيرد. در اين موقع جوانههاي درختان تازه شروع به رشد ميكنند. حشرات ماده تخمهاي خود را به طور رديفي و اغلب به صورت رشتهاي قرار ميدهند. تخمريزي زمستانه تا پايان ريزش گلبرگها ادامه دارد. در بهار و تابستان بيشتر تخمها بر روي برگها به حالت مجتمع در نزديكي رگبرگهاي اصلي گذاشته ميشوند. پورهها پس از خروج از تخم متوجه
سرشاخهها ميشوند و در روي جوانههاي برگ متمركز ميگردند. در اثر تراكم پورهها روي برگهاي جوان، برگها كوچك ميمانند و پيچيده ميشوند. ترشح عسلك در نسل اول كم است ولي در نسلهاي بعدي به خصوص در ماههاي گرم ترشح عسلك شديدتر ميشود. دوران پورگي بسته به شرايط آب و هوايي از 30 تا 37 روز تغيير ميكند. تعداد نسل معمولاً 4 تا 6 بوده ولي در اكثر نقاط كشور 5 نسل دارد.
کنترل:
1- پسيل گلابي طالب آب و هواي گرم و خشك است و در نواحي كه رطوبت نسبي پايين و درجه حرارت نسبتاً زياد باشد تراكم و خسارتش شدت بيشتري دارد. از اين رو در باغهايي كه در
زير درختان اقدام به كشت يونجه يا پوشش سبز ديگري نمايند، نظر به اينكه محيط را تا حدودي مرطوب ميسازد، جمعيت آفت و تخمريزي حشره كاهش پيدا ميكند.
2ـ رعايت اصول باغباني: فواصل درختان نبايستي كمتر از 8 متر انتخاب شود، هرس شاخههاي اضافي و كاستن از انبوهي بيش از حد شاخ و برگ كه موجب تهويه بيشتر ميشود در كاهش انبوهي آفت بسيار مهم است.
3ـ دشمنان طبيعي
شكارچيهايي نظير Exochomus quadripustulatus، A.nemorum Adalia bipunctata، Anthocoris nemoralis، Chrysopa carnea و زنبور پارازيتوئيد Trechnites sp. از خانواده Encyrtdae.
کنترل شیمیایی:
همزمان با تورم جوانه ها تا ریختن سه چهارم گلبرگها یا بلافاصله پس از ریختن گلبرگها. در صورت زیاد بودن ترشحات قبل از سمپاشی، درخت با آب شستشو شود.
1. فوزالن EC35% و 1.5 در هزار 2. گوزاتیون EC20% و 2 درهزار
3. دیازینون EC60% و 1 در هزار 4. اندوسولفان EC35% و 2 درهزار
پوستخوار پسته Estenoborus perrisi
(Col.: Scolytidae)
زمستان را به صورت لارو در حد فاصل پوست و چوب درخت در دالانهاي لاروي به سر ميبرد و سه نسل در سال دارد. حشرات كامل در بهار با مساعد شدن آب و هوا ظاهر ميشوند و در روي درختان ضعيف شروع به فعاليت مينمايند. دالان مادري الباً 4 تا 5 شاخه است كهه مگي از يك محفظه مشترك كه به اتاقك جفتگيري معروف است منشاء ميگيرند. اين حشره پلي گام است. هر دالان مادري به نوبه خود داراي 10 تا 20 دالان لاروي است كه در طرفين دالان مادري و نسبت
به آن به طور عمود قرار گرفتهاند. در انتهاي دالانهاي لاروي اتاقك شفيرگي مشاهده ميشود كه حشره كامل پس از ظهور از همان جا پوست را سوراخ و خارج ميگردد. دوره نشو و نماي يك نسل اين آفت حدود يك ماه به طول ميانجامد.
کنترل:
چون به درختان ضعيف حمله ميكنند تقويت درخت و آبياري منظم بهترين راههاي پيشگيري از
مله اين آفت است.
پوستخوار درختان ميوه (Shot hole borer)
Ruguloscolytus mediterraneus
(Col.: Scolytidae)
اين حشره در تمام نقاطي از ايران كه درختان ميوه خانواده رزاسه كشت ميشوند از مرطوبترين نقاط كشور (گيلان و مازندران) تا خشكترين آنها (باغات يزد و نقاط خشك اصفهان) و از سردترين مناطق كشور (همدان و زنجان و شهركرد) تا گرمترين آن فعاليت ميكند. البته خسارت آن در نواحي كوهستاني كمتر از دشت ميباشد. گياهان ميزبان آن تمام درختان ميوه سردسيري هستهدار و دانهدار خانواده رزاسه ميباشند. به طور كلي آلبالو خيلي كمتر از ساير گونههاي درختان هستهدار مورد حمله واقع ميشود كه شايد علت اصلي آن همانا عدم ازدياد اين درخت از طريق پيوند است. پيوند كردن درختان خود عاملي در جهت جلب حشرات كامل اين آفت براي استقرار روي آن درختان ميباشد. درختان ميوه دانهدار را ميتوان از نظر شدت خسارت حمله آفت طبقهبندي نمود بدين معني كه سيب بيشتر از دو گونه گلابي و به مورد حمله اين آفت قرار ميگيرد. خسارت روي هستهدارها بيشتر از دانهدارها ميباشد كه موجب ترشح صمغ در اين گياهان ميگردد.
خسارت اين اسكوليت در باغات ميوه ابتدا به صورت ضعف عمومي درختها و عدم جريان شيره نباتي در قسمتهاي هوايي و كوچك ماندن ميوهها بروز كرده و بتدريج با خشك شدن سريع شاخهها منجر به مرگ درخت مي گردد. حشرات كامل به محل اتصال دستجات ميوه و برگ به شاخه (Spurs) حمله كرده و باعث خشكيدن يكباره آنها ميشوند.
زيستشناسي
داراي سه نسل در سال ميباشد. زمستان گذراني به صورت لار كامل در حد فاصل بين پوست و چوب درختان ميباشد. در بهار با مساعد شدن شرايط آب و هوا لاروها به شفيره تبديل شده و دراواسط بهار يعني دهه دوم ارديبهشت ماه حشرات بالغ پوست ش اخهها و تنه را سوراخ كرده و خارج ميشوند. حشرات كامل پس از مدي تغذيه، جفتگيري و تخمريزي مينمايند.
تخمريزي يك يا دو روز بعد از جفتگيري صورت ميگيرد. حشره ماده در زير پوست دالان مادري ايجاد نموده و در دو طرف آن تخمريزي مينمايد. تعداد تخم حداقل 20 و حداكثر 105 عدد و متوسط 40 عدد ميباشد. بعد از 6 تا 10 روز لاروها خارج و دالان لاروي را عمود بر دالان مادري ايجاد مينمايند. داراي 5 سن لاروي است. در انتهاي دالان لاروي اتاقك شفيرگي تشكيل ميشود كه لاروها در آن به شفيره و سپس به حشره كامل تبديل ميگردند.
کنترل:
در رابطه با مبارزه و پيشگيري عواملي كه در رابطه با سوسك شاخك بلند رزاسه گفته شد
در مورد اين حشره نيز صادق است چون اين آفت نيز درختان ضعيف را مورد حمله قرار ميدهد.
چوبخوار درختان ميوه Sphenoptera kambyses
(Col.: Buprestidae)
در تمام مناطق ميوه خيز كشور فعاليت دارد. روي تمام درختان ميوه هستهدار متعلق به خانواده رزاسه به جز آلبالو ديده شده است. روي گيلاس فعاليت متري دارد. اين گونه بيشتر در مناطق گرم و بسيار گرم فعال ميباشد در صورتيكه گونه S. davatchii درمناطق سرد فعال ميباشد.
زيستشناسي
اين حشره يك نسل در سال دارد. قسمتي از تابستان و سراسر پاييز و زمستان را به صورت پيش شفيره داخل خانههاي شفيرگي ايجاد شده در چوب با دياپوز اجباري ميگذراند. حشره كامل در بهار ظاهر ميشود. سوراخهاي خروجي بيضي شكل و به ابعاد 4/4*4/2 ميليمتر است. خروج حشره كامل تدريجي ميباشد. حشره كامل از برگ درختان ميوه تغذيه مينمايد. حشره ماده پس از جفتگيري تخمهاي خود را به طور تكتك در روي تنه و شاخههايي كه بيشترين مقدار آفتاب را دريافت ميكنند، ميگذارد. دوره نشو و نماي جنيني در طبيعت 8 تا 13 روز و دوره لاروي آن4 ماه در حاليكه دوره لاروي گونه S.davatchii ده ماده ميباشد.
مسير حركت لارو در درختان جوان و نيمه مسن از بيرون مشخص، بدين معني كه اين مسير به علت عكسالعمل شديد گياه كه بوسيله ترشح صمغ خودنمايي ميكند متورم شده و ميتركد. از شكافهاي ايجاد شده صمغ پوشيده از فضولات و باقي مانده گياهي ناشي از فعاليت لاروها، خارج ميشود. لارو در مسير خود آوندهاي آبكش را قطع كرده و اگر حركات آن دوراني باشد به علت تخريب بيشتر آوندهاي آبكش باعث خشكيدن عضو مورد حمله ميگردد. منطقه فعاليت لاروها به علت گرما دوست بودن آنها اكثراً محدود به قسمتي از گياه است كه بيشتر آفتاب ميگيرد. پوست قسمت مورد حمله بعد از مدتي خشكيده و ميريزد در اين صورت چوب يا سوراخهاي ايجاد شده روي آن كه مدخل خانههاي شفيرگي ميباشند، ديده ميشود. لاروها پس از رسيدن به رشد كافي در قمست عريض دالان اطاق شفيرگي خود را داخل چوب تعبيه ميكنند، سراسر پاييز و زمستان به صورت پيش شفيرگي طي ميگردد. در اوايل بهار پيش شفيرهها تبديل به شفيره ميشوند و پس از 10 تا 16 روز به حشره كامل تبديل ميشوند.
کنترل:
1ـ درختان ميوهاي که مورد حمله اين حشره واقع ميشوند از دسته هستهدارها هستند. گونههاي درختان هستهدار در مقابل حملات حشرات چوبخوار و يا هر عامل ديگري كه منجر به ايجاد شكاف، سوراخ و
يا هر نوع پارگي گردد با ترشح صمغ از خود واكنش نشان ميدهند. اگر درخت به حد كافي قوي
باشدصمغ ترشح شده لارو يا حشره كامل حمله كننده را خفه كرده و آن را از پيشروي باز ميدارد. ولي بايد توجه داشت كه همين ترشح صمغ كه منجر به نابودي تعدادي از افراد حشره چوبخوار ميشود در عوض باعث ضعف درخت نيز شده و گياه را براي حمله مجدد افراد ديگر حشره چوبخوار آماده ميسازد. ترشح صمغ علاوه بر خفه كردن تعدادي از افراد چوبخوار سبب از بين رفتن لاروهاي ريز تازه از تخم خارج شده از طريق جلوگيري از ورودشان به داخل پوست و شاخه به علت
سفت بودن بش از حد ميشود.
• پارازيتوئيد لارو Atanycolus sculpturatus (Hym.: Braconidae)
• پارازيتوئيد لارو Oxysyohus sp. (Hym.: Pteromalidae)
3ـ بهترين راه درمان مبارزه با اين آفت و ساير آفات چوبخوار تقويت درختان با عمليات به زراعي از قبيل: آبياري به موقع و كافي، دادن كود، هرس به موقع، يا بيل كردن و نيز انتخاب محل مناسب براي كشت درخت ميباشد. درختان سالم و قوي بندرت مورد حمله اين گونه آفات قرار ميگيرند.
خوشهخوار انگور Lobesia botrana
(Lep: Tortricidae)
در ايران فقط روي انگور گزارش شده است. در بهار لاروهاي جوان نسل اول از جوانههاي گل دهنده و غنچه تغذيه كرده و روي آنها را با تارهايي ميپوشانند. در برخي موارد نيز از جوانههاي شاخهزا تغذيه كرده و در نتيجه سبب خشكيدن گلها و جوانهها و ريزش آنها ميگردند. لاروهاي نسل دوم از گوشت غوره تغذيه مينمايند. بر اثر تغذيه پوست غوره منظره خاكي رنگي پيدا نموده، چروك برداشته و ح بهها ميريزند. لاروهاي نسل سوم از انگورهاي رسيده تغذيه ميكنند. ابتدا از گشت و سپس از پوستهاي رسيده ميخورند. محل فعاليت آفت بوسيله تارهايي روي خوشه مشخص ميباشد. خوشههاي آلوده مورد حمله انواع قارچها قرار گرفته خسارتهاي ثانويه را بوجود ميآورند. لاروهاي نسل بعدي آفت حتي روي انگورهايي كه براي تهيه كشمش اختصاص داده ميشوند به انبار منتقل و در آنجا تا بهار سال آينده به سر ميبرند. خسارت اين آفت در كشت ديم روي انگور به مراتب كمتر از انگور كشت آبي ميباشد و به همين جهت در اكثر مناطق ديم مبارزه با آفت معمول نميباشد.
زيستشناسي
اين آفت در منطقه شيراز (معتدله) داراي چهار نسل در سال ميباشد. ظهور اولين پروانه در اوايل فروردين و اوج پرواز نسل اول آفت در اواخر فرويدن تا اوايل ارديبهشت ميباشد. اوج پرواز نسل دوم تقريباً در دهه سوم خرداد، اوج پرواز نسل سوم در اواخر تير تا اوايل مرداد و اوج پرواز نسل چهارم در اوايل شهريور ميباشد. در منطقه سوريان آباده (سردسير) آفت سه نسل در سال دارد. ظهور اولين پروانه در اوايل ارديبهشت، اوج پرواز نسل اول در اواسط تا اواخر ارديبهشت، اوج پرواز نسل
دوم در اواسط تير و بالاخره اوج پراز نسل سوم در اواخر مرداد تا اوايل شهريور ميباشد. بيشترين خسارت مربوط به نسل سوم آفت است. بهترين زمان مبارزه بر عليه آفت يك هفته تا ده روز بعد از تشكيل اوج بروز نسل دوم ميباشد. دوره جنيني 8 تا 10 روز، دوره لاروي 17 تا 18 روز و چهار سن لاروي دارد. دوره شفيرگي 7 تا 8 روز و دوره نشو و نما براي يك نسل 32 تا 36 روز طول ميكشد. اين آفت در اطراف تهران سه نسل در سال دارد. زمستان را به صورت شفيره در پيله سفيد
ابريشمي زير پوست ساقه مو و در زير برگهاي ريخته شده موستان ميگذراند. مادهها تخمهاي خود را به صورت انفرادي روي بند خوشهها و حبهها قرار ميدهند.
کنترل:
1ـ انتخاب انواع موهايي كه خوشه متراكم ندارند.
2ـ احداث باغ به صورت رديفي و در روي داربست موازي، چون كرم خوشه خوار انگور اغلب به موستانهايي كه فاقد داربست بوده و موها به شكل گسترده روي زمين يا پشتهها باشند، حمله مينمايد.
3ـ هرس هر ساله مو براي جلوگيري از تجمع شاخههاي اضافي، سوزاندن علفهاي هرز و برگهاي خشك در پاييز، شخم عميق و استفاده از يخ آب زمستانه براي از بين بردن شفيرههاي زمستان گذران
کنترل شیمیایی:
نوبت اول سمپاشی در مرحله غنچه و قبل از باز شدن گلها. نوبت دوم زمان غوره و نوبت سوم در شروع آبدار شدن میوه
1. دیازینون WP40% و 1.5 درهزار
2. زولون EC35% ،، ،، ،،
3. تری کلروفن sp80% و 1.5 در هزار (دیپترکس)
4. دیازینون EC60% ،، ،، ،،
5. اتیون EC47% ،، ،، ،،
کرم سیب codling moth
Cydia pomonela
Lep: Tortricidae
کرم سیب (تخم خوار سیب) آفتی جهانی است. در ایران آفت در تمام مناطق کشت سیب دیده می شود. علاوه بر سیب به درختانی چون به، گلابی، زردآلو، خرمالو، گردو، گوجه، آلو، آلوبالو، بادام وانار حمله می کند.
کرم سیب در واقع تخم خوار است وبرای رسیدن به دانه از بافت میوه نیز تغذیه می کند. حمله آفت در مراحل اولیه رشد میوه باعث ریزش آن میشود.
بیولوژی:
کرم سیب زمستان را به صورت لارو کامل در داخل پیله های سفیدرنگ ضخیم می گ
ذراند.لارو درون پیله، در بهارتبدیل به شفیره می شود و همزمان با پایان یافتن دوره گلدهی دوران شفیرگی هم به اتمام میرسد وحشرات بالغ ظاهر می شوند. حشرات بالغ از شهد گلها استفاده می کنند. این حشرات روی کاسبرگ، گلبرگ، نهنج و حتی سرشاخه ها معمولاً انفرادی(2تا3تایی) تخم می گذارند. لاروهای نسل اول از دم میوه وارد میشوند و لاروهای نسل بعد از هر جای دیگر وارد میشوند.تعدادنسل کرم سیب به دو عامل درجه حرارت و طول روشنایی روز بستگی دارد. در فارس 2-3 نسل دارد.
کنــتــرل آفت کرم ســــیب:
کاربرد Sexpheromon(Codlemon) نام تجاری فرمون کرم سیب در IPM به سه روش:
الف. پیش آگاهی Monitoring :
در این روش کپسولهای حاوی فرمون مصنوعی در تله ها تعبیه می شوند و شب پره هایی که آماده جفت گیری هستند را شکار می نماید. این شیوه به آماربرداری دقیق و مرتب نیاز دارد. با کمک این روش تعداد دفعات سمپاشی کاهش می یابد. باید توجه داشت آمار تله ها را برای دقت عمل بیشتر با فنولوژی گیاه و درجه حرارت موثر(dd ) تطبیق میدهند.
ب. اختلال در جفتگیری Mating disruption:
در این روش سطح باغ را بوسیله فرمونهای مصنوعی بصورت اشباعی پوشش می دهند. در این روش پروانه های نر ازبین نرفته و تنها از جفت گیری باز می مانند.
ج. شکار انبوه Mass trapping :
در این روش تعداد زیادی تله فرمونی بکار می رود. بدین طریق تعداد زیادی از پروانه های نــــر گرفتار می شوند(کاهش جفتگیری و تخم گذاری).
کاربرد میکروارگانیسم های بیماری زا مانند: ویروس گرانولوسیس کرم سیب C.P.G.V با نام تجاری Granupom & Carpovirusin
استفاده از زنبورهای پارازیتوئید تخم کرم سیب مانند : Trichogramma cacoeciae و T.evanescens و T. embryophagum
کنترل شیمیائی:
فوزالن(زولون) EC35% و 1.5 در هزار
آزینفوس متیل(گوزاتیون) EC20% و 2 درهزار
دیازینون EC60% و 1 درهزار
دیازینون WP40% و 1.5درهزار
اتریمفوس(اکامت) EC50% و 1در هزار
آزینفوس متیل WP20% و 2در هزار
توصیه: زمان مبارزه با آفت براساس اطلاعیه های پیش آگاهی(معمولاً در پیک پرواز و لاروهای سنین پائین پیش از نفوذ به داخل میوه)
1) پاک کردن و ازبین بردن پوسته های درخت (از بین بردن پناهگاه زمستانی آفت)
2) بستن گونی دور تنه درخت و بازدید مرتب آن وازبین بردن لاروهایی که جهت شفیره شدن به این محلها پناه می آورند.
3) از بین بردن میوه های آلوده در سراسر سال
کرم سفید ریشه Polyphylla ollivieri (Lep: Scarabaeidae)
اين حشره در اكثر مناطق ايران وجود دارد و از ريشه گياهان مختلفي تغذيه مينمايد. از اين جهت ميتوان به گيلاس، گلابي، سيب، به، هلو، گوجه، آلو، زردآلو، آلبالو، انار، مو، تاج خروس وحشي، گونههاي Chenopodium، خيار، بادمجان، لوبياسبز، كدو، سيبزميني، ياس بنفش، برگ بو، برگ نو، گلايول، چمن، تبريزي، بيد و نارون اشاره نمود.
زيستشناسي
اين حشره طول يك نسل را در 3 سال طي ميكند. در شريط مساعد تغذيهاي و خاك ميتواند يك نسل را در طي دو سال بگذراند. زمستان را به صورت لارو به سر ميبرد و در بهار سال سوم قبل از آنكه وارد مرحله شفيرگي شود يك محفظه گلي براي خود درست ميكند و در آنجا تبديل به شفيره ميشود (در برخي موارد خانه شفيرگي ساخته نميشود). دوره شفيرگي 17 تا 24 روز ميباشد.حشرات كامل از دهه سوم خردادماه تا دهه سوم مردادماه بسته به شرايط محيطي منطقه ظاهر ميگردند. اوج خروج معمولاً در تيرماه است. حشرات كامل براي خروج در خاك سوراخهايي ايجاد و خارج ميشوند. سپس از برگ درختان مثمر و غيرمثمر تغذيه مينمايند. تمام فعاليتهاي حياتي، تغذيه، جفتگيري و تخمريزي در غروب و اوايل شب انجام ميگيرد.
در روز حشرات كامل بدون هيچ فعاليتي در لابهلاي شاخ و برگ درختان و جاهاي امن به سر ميبرند. جفتيري در اوايل شب و اغلب در روي شاخهها انجام ميشود. تخمريزي معمولاً چند روز (معمولاً 4 روز) بعد از جفتگيري انجام ميشود. حشره كامل مادهبا پاهاي جلويي خود زير خاك رفته و در منطقهاي مناسب كه غذاي كافي براي لاروسن اول وجود دارد تخمريزي ميكند. تخمها به صورت انفرادي يا دستههاي تا شش عددي در عمق صفر تا 12 سانتيمتري خاك گذاشته ميشود. دوره جنيني يا Incobation period در منطقه كرج و شهريار 30 تا 35 روز است. حشره داراي 3 سن لاروي است. لارو سن اول از مواد هوموسي يا ريشه علفهاي هرز و سنين دو و سه لاروي از ريشه درختان تغذيه ميكنند. لارو در خاكهاي مرطوب فعاليت بيشتري دارد. فعاليت اين حشره در سطح باغ لكهاي است.
مبارزه
1ـ جمعآوري حشرات كامل از اواخر بهار به بعد
الفـ جمعآوري حشرات در صبح زود بوسيله تكاندن درختان
بـ جمعآوري حشرات كامل با كمك نور چراغ
2ـ از بين بردن علفهاي هرز سطح باغ از علفهاي هرز يكساله و چند ساله چون منبع غذايي خوبي
براي لاروهاي سن اول است.
3ـ شخم زمستان و جمعآوري لاروها در اسفندماه
4ـ مبارزه شيميايي با استفاده از ديازينون (3 تا 3.5 ليتر) و پودر وتابل ليندين 10 كيلو در هكتار به طريق محلول پاشي پاي درخت در اوايل بهار و اوايل تابستان. بهتر است بعد از ریختن محلول پای درخت آبیاری سبکی نیز انجام شود.
5ـ امروزه از باكتري Bacillus popilliae بر عليه اين آفت استفاده ميكنند كه باعث بوجود آمدن بيماري شيري (Milky disease) در لاروها ميشود.
6ـ قارچ Metarrhizium anisopliae نيز روي لاروها تأثير دارد.
پروانه مینوز مرکبات Citrus leaf-miner
Phyllocnistis citrella
Lep: Gracillariidae
این حشره در مناطق گرمسیردر تمام فصول سال فعال است. هر کجا که سرمای زمستانه وجود داشته باشد زمستان را به صورت حشرات کامل در زیر برگهای خشک وپناهگاههای دیگر به سر می برد. حشرات کامل معمولاً تخم های خود را در سطح زیرین برگ و در داخل پارانشیم قرار می دهند. دوره جنینی تخم 2 تا 13روز به طول می انجامد . لاروها پس از خروج زیر کوتیکول برگ دالان های کج ومعکوج ایجاد می کنند.دوره لاروی بین 4.5 تا 23روز و شفیرگی 5 تا24 روز به طول می انجامد.طول دوره رشدی حشره متناسب با درجه حرارت واز2تا 8 هفته متغیرمی باشد و می تواند سالیانه 8 تا 11 نسل در سال داشه باشد. پروانه های مینوز بیشترین خسارت را در نهالستان های مرکبات ایجاد می کنند. روی درختان مسن وپارور اهمیت چندانی ندارد. گاهی برگهای جوان را مانند شته لوله می کنند ویا در بعضی از قسمتها خشکیدگی ایجاد می نمایند.
کنترل شیمیایی: مصرف سموم زیر برای نهالستانها پیشنهاد می شود.
نام عمومی سم نام تجاری فرمولاسیون مقدار مصرف
1. دیفلوبنزورون دیمیلین wp25% 5/. درهزار+ 3/. درصد روغن
2. ایمیداکلوپراید کونفیدور SC35% 4/. درهزار + 3/. درصد روغن
زنبور بلاستوفاگا Blastophaga pesenes
(Hym: Aganoidae)
يكي از مسائل عمده درختان انجير در باغها و تك درختهاي انجير در باغچهها و منازل، ريزش ميوهها قبل از رسيدن ميباشد. عدم تلقيح گلها توسط زنبور بلاستوفاگا يكي از عوامل ريزش ميباشد. بر اساس مطالعات انجام شده زنبور بلاستوفاگا داراي سه نسل در سال ميباشد. سيكل زندگي آن در روي ميوههاي انجير وحشي سپري ميشود. باغداران در اواسط خردادماه همزمان با ظهور زنبورهاي نسل دوم، از ميوههاي وحشي بهار جهت تلقيح ميوههاي خوراكي
استفاده مينمايند. استفاده از انجير بر توسط باغداران به همين منظور صورت ميگيرد. انجير بر نوعي ميوه نارس و سبز است. در بهار از درختان نوعي انجير به نام انجير كوهي Ficus carica كه بيشتر درجنگلها و دامنه كوهها ميرويند جمعآوري ميشود و براي ميوه دادن بيشتر درختان انجير دانهدار و جلوگيري از ريزش، آنها را به نخ ميكشند و مانند رشتههاي تسبيح به شاخههاي درخت آويزان ميكنند. يا اين كه شاخههاي درخت انجير زنبور تلقيح كننده انجير كوهي مذكور را كه حاوي ميوههاي نارس انجير بر ميباشد قطع كرده و در لابهلاي شاخ و برگ درختان اصلي قرار ميدهند تا زنبور بلاستوفاگا از آنها خارج و كار تلقيح گلها را انجام دهد.
اين زنبور هنگام خروج از ميوههاي انجير وحشي آلوده به دانههاي گرده بوده و در تلاش براي داخل شدن به ميوه انجير خوراكي، مادگي گلهاي آن را كه دهانه سوراخ انتهايي (Ostiol) قرار دارند بارور ميكند و موجب تشكيل ميوه خوراكي ميگردد. متأسفانه اين زنبور مفيد توسط زنبوري از خانواده Torymidae با نام Philotrypeysis caricae پارازيته ميشود.
زنبور سياه گوجه Hoplocampa minuta
(Hym.: Tenthreinidae)
به درختان آلو، گوجه و زردآلو و ندرتاً گيلاس حمله مينمايد. لارو از مغز و هسته آنها تغذيه نموده و موجب ريزش ميوه ميگردد. گوجههاي زودرس و آلوچه به ين آفت حساس ميباشند.
زيستشناسي
زمستان را به صورت لاروهاي كامل در عمق 5 تا 15 سانتيمتري در زير خاك و در درون پيلههاي قهوهاي و بيضي شكل ميگذرانند. لاروهاي زمستان گذران در آخر زمستان و به محض گرم شدن هوا تبديل به شفيره ميشوند. قبل از باز شدن شكوفه درختان ميزبان يا مصادف با آن حشرات
كامل ظاهر ميشوند. حشرات كامل پس از مدتي تغذيه از نوش گلها با تخمريز اره مانند خود نسج كاسبرگها يا نهنج را سوراخ كرده و در داخل آن يك عدد تخم ميگذراند. لاروها پس از خروج از تخم خود را به دانه ميوه ميرسانند و با تغذيه از آن باعث ريزش ميوه ميگردند. هر لارو تا پايان تغذيه خود چندين ميوه را سوراخ ميكند. هر حشره ماده حدود 50 تا 70 تخم ميگذارد. دوره نشو و نماي لاروي حدود 25 تا 30 روز است و به همين صورت زمستان را به حالت دياپوز ميگذراند. بناراين يك نسل در سال دارد.
کنترل:
1ـ بيل زدن و زير رو كردن خاك اطراف درختان براي مقابله با لاروهاي زمستان گذران
2ـ كاشت واريتههاي مقاوم
کنترل شيميايي: در صورت لزوم پس از ريزش سه چهار گلبرگها
1. اندوسولفان EC35% و 1.5 در هزار 2. دیازینون wp40% و 1 درهزار
3. فوزالن EC35% و 1.5 درهزار
زنبور مغزخوار بادام Eurytoma amygdalia
(Hym.: Eurytomidae)
زيستشناسي
زمستان را به صورت لاروهاي كامل در داخل ميوههاي خشك شده در سطح زمين يا روي درخت ميگذراند. لاروهي زمستان گذران معمولاً كمي قبل از تشكيل شدن شكوفه بادام تبديل به شفيره ميگردند. حشرات كامل مصادف با ريختن گلبرگها ظاهر شده و پس از مختصري تغذيه از شبنم و مايعات ديگر در داخل نسج ميوههاي تازه تشكيل شده تخم ميگذراند. هر حشره ماده حدود 120 تا 150 عدد تخم ميگذارد. تخمها به فاصله 2 تا 3 هفته باز ميشوند. لاروها پس از خروج از تخم با حفر تونلي خو را به دانه ميرسانند و از دانههاي در حال رشد تغذيه ميكنند. دوره لاروي حدود 10 تا 11 ماه طول ميكشد (تمام تابستان، پاييز، زمستان و قسمتي از بهار). اين حشره بيش از يك نسل در سال ندارد ولي گاهي لاروهاي كامل كه دوران دياپوز را ميگذرانند ممكن است تا دو سال در داخل ميوههاي آلوده به حالت انتظار باقي بمانند.
کنترل:
جمع آوری همگانی و معدوم نمودن میوه های آلوده روی درخت و زیر درخت.
زنبور مغزخوار سياه پسته Eurytoma plotnikovi
(Hym.: Eurytomidae)
زيستشناسي
زمستان را به صورت لارو كامل در داخل ميوه به سر ميبرد. ميوههاي آفت زده معمولاً روي درخت باقي مانده و در موقع برداشت محصول مانند ميوههاي سالم به زمين نميريزند. اين لاروها همزمان با رشد جوانههاي پسته تبديل به شفيره ميشوند و حشرات كامل براي خارج شدن از ميوه سوراخ دايرهاي شكمي روي پوست تعبيه ميكنند. خروج حشرات كامل از اواسط ارديبهشت تا يك ماه بعد ادامه دارد. حشرات ماده به فرو كردن تخمريز در داخل ميوه در آن فقط يك عدد تخم ميگذارند. هر حشره ماده 40 تا 70 عدد تخم ميگذارد. لاروها بدون اين كه داخل مغز ميوه شوند از يك طرف آن را ميخورند. پستههاي مبتلا كوچك و ضعيف مانده و پوست آنها چروك خورده و تيره رنگ ميشوند. لاروها به همين صورت زمستان را پشت سر ميگذارند. بنابراين يك نسل در سال دارد.
مبارزه
بهترين راه مبارزه، مبارزه مكانيكي از طريق جمعآوري و سوزاندن ميوههاي آلوده ريخته شده زير درخت يا باقي مانده روي درخت ميباشد زیرا لارو داخل میوه زمستانگذرانی می کند.
زنبور مغزخوار طلايي بسته Megastigmus pistaciae
(Hym.: Torymidae)
زيستشناسي
اين حشره نيز زمستان را به صورت لارو كامل داخل ميوههاي خشكيده روي درخت به سر ميبرد. اين لاروها در بهار تبديل به شفيره ميشوند. حشرات كامل مصادف با تشكيل ميوه به پرواز درميآيند. مادهها ظاهراً قادرند به طريق پارتنوژنز توليد مثل نمايند تخمگذاري شبيه به گونه قبلي
است با اين تفاوت كه گاهي در هر ميوه دو تا تخم ميگذارند. لاروها پس از داخل شدن به زير پوست از لپهها تغذيه ميكند و آندوكارپ را باقي ميگذارند در حالي كه لاروهاي گونه قبل از تمام قسمتهاي مغز حتي پوستة نازك روي آن نيز ميخورند. دوره زندگي لارو 35 تا 40 روز است. پس از اين مدت لارو در داخل ميوه تبديل به شفيره ميشود و به فاصله يك هفته تا ده روز بعد از آن حشره كامل خارج ميگردد. سوراخ خروجي حشرات كامل نسل بهاره به دليل اين كه پوست
خارجي يا Pericarp تازه است با گونه قبلي و نسل بعدي اين آفات متفاوت است و مانند دهانه آتشفشان كمي برآمدگي نشان ميدهد. حشرات كامل نسل بهاره اوايل تابستان ظاهر ميشوند و بلافاصله شروع به تخمريزي ميكنند. مانند حشرات كامل نسل زمستانه، اين حشرات نيز در
داخل ميوه تخمريزي ميكنند و چون هنوز پوست داخلي سخت نشده ميتوانند به مغز پوست راه پيدا كنند (Mesocarp). البته مادههايي كه ديرتر ظاهر ميشوند، لاروهاي آنها موقعي از تخم خارج ميشوند كه پوسته پسته سخت شده در اين صورت نميتوانند داخل مغز شده و لذا از بين ميروند. دو نسل در سال دارد.
کنترل:
مبارزه مكانيكي از طريق جمعآوري و سوزاندن ميوههاي آلوده ريخته شده زير درخت يا باقي مانده روي درخت.
زنجره پسته (شيره تر) Idiocerus stali
(Hom.: Cicadellidae, Bythoscopinae)
از آفات مهم پسته در اغلب مناطق پسته خيز كشور ميباشد. از نواحي قزوين، اطراف تهران، كاشان، يزد، اردكان، كرمان، خراسان، دامغان و فارس گزارش شده است.
زيستشناسي
يك نسل در سال دارد. زمستان را به صورت حشره كامل در زير پوست و شكاف تنه درختان پسته و ساير پناهگاهها ميگذارند. در اوايل بهار حشرات كامل در روي جوانهها نشسته و تغذيه ميكنند. پس از اين كه حشره جوانه را ترك كند از محل تغذيه، شيره گياهي به صورت قطراتي خارج
ميگردد. مادهها به مجرد باز شدن برگها و خوشههاي گل تخمريزي ميكنند. اينها به كمك تخمريز خود در نسوج شاخههاي جوان همان سال و دمبرگ و دم گل، سوراخي تعبيه كرده و در هر سوراخ 2 عدد تخم نزديك به هم قرار ميدهند. مادهها دور تخمها و مدخل سوراخ را بوسيله ترشحاتي كه بعداً سياه رنگ ميشوند، ميپوشاند. مادهها دم خوشه ميوه را براي تخمريزي ترجيح ميده
ند به همين جهت كمتر روي درختان نر ديده ميشوند.
تخمها كشيده و سفيد رنگ است و تعداد آنها براي هر حشره ماده گاهي به 100 عدد ميرسد. دوره تخمريزي حدود 15 تا 35 روز طول ميكشد. خروج پورهها مقارن با خاتمه گل و تشكيل ميوه است. دوره پورگي جمعاً 30 تا 40 روز و پورهها 3 بار جلد عوض ميكنند و كامل ميشوند. خسارت عمده مربوط به پورههاي زنجره ميباشد. فعاليت حشرات با ترشح عسلك همراه است كه شاخه و برگ و حتي زمين سايهانداز درختان را خيس ميكند. اتلاق كلمه شيره تر به اين آفت از همين لحاظ است. در اثر تغذيه اين آفت، ميوههاي تازه تشكيل شده به شدت ميريزند و روي خوشهها ميوهاي باقي نميماند. زنجرههاي بالغ آنچنان تغذيهاي نداشته و از آبان ماه به بعد به پناهگاههاي زمستانه خود ميروند.
کنترل زنجره پسته:
1ـ استفاده از فوزالون (زولون) به نسبت 2- 1.5 در هزار و اندوسولفان (تيودان) به نسبت2 درهزار با مشاهده اولين پورهها پس از گلدهي درختان پسته
2ـ استفاده از كارتهاي چسبنده زرد رنگ در دو نوبت، نوبت اول از اواسط دهه اول فروردين ماه همزمان با پيدايش نوك سبز جوانهها و نوبت دوم نيمه دوم ارديبهشت ماه ميباشد.
زنجره خرما Ommatissus binotatus
(Hom: Fulgoroidea)
زنجره خرما علاوه بر نخلهاي خرما به نخلهاي زينتي نيز صدمه وارد ميكنند. حمله آن با ترشح فراوان عسلك همراه است. به همين لحاظ سطح برگها از قارچهاي مولد دوده نيز پوشيده ميشود. ميوههاي درختان آلوده كوچك، چروكيده و فاقد رشد كافي ميباشند. درختاني كه در مجاورت نهرهاي آب قرار گرفتهاند آلودگي بيشتري نشان ميدهند.
زيستشناسي
اين حشره زمستان را به صورت تخم در داخل نسوج برگ و ندرتاً دمبرگ گياه ميزبان سپري ميكند. خروج پورههاي زنجره از تخم از نيمه دوم اسفندماه شروع ميشود و تا اوايل خردادماه سال بعد ادامه پيدا ميكند. دوره نشو و نماي پورهها حدود چهل و پنج روز طول ميكشد و در اين مدت 5 بار جلد عوض ميكنند. زنجرههاي بالدار نسل زمستانه از اوايل ارديبهشت ماه به تدريج ظاهر و تا اواخر تيرماه مشاهده ميشوند. زنجره ماده پس از جفتگيري با زنجره نر تخمريزي مينمايد. اين تخمها
را نسل تابستانه مينامند. نشوونماي پورههاي نسل تابستانه از اواسط تيرماه با باز شدن تخما آغاز و تا اواخر مهرماه به طول ميانجامد. زنجرههاي نسل دوم يا نسل تابستانه تخمهاي نسل زمستانه را توليد خواهند كرد كه به همين صورت نيز زمستان را ميگذرانند. بنابراين اين حشره دو نل در سال دارد.
کنترل:
1ـ رعايت فاصله درختان بين 8 تا 10 متر
2ـ انجام هرس سبز بعد از تخمگذاري حشره
کنترل شیمیایی: همزمان با تفریخ کامل تخمها
1. فوزالن(زولن) EC35% و 3- 2 لیتر در هکتار
2. دیازینون EC60% و 2- 1.5 لیتر ،، ،،
3. کلرپیریفوس متیل EC40% و 2 در هزار (رلدان)
زنجره مـــو Cicadatra ochreata
(Hom.: Cicadidae)
اين زنجره يكي از آفات مهم مو در ايران است. در تمام مناطق موكاري وجود دارد. علاوه بر مو به بسياري از گياهان ديگر مانند سنجد، سيب، آلبالو، به، سپيدار، زبان گنجشك، نارون، ازگيل ژاپني، تبريزي، پسته، انار، گلابي و هلو صدمه ميزند.
نحوه خسارت
حشره بالغ بر روي سرشاخههاي مو و ساير درختان ميزبان تخمريزي مينمايد. بر اثر تخمريزي حشره قسمتي از بافت گياه از فعاليت باز مانده و در روي آن برآمدگيهايي بوجود ميآيد كه سبب شكنندگي سرشاخه ميشود. اين سرشاخهها اغلب ضعيف و گاهي خشك ميشوند. پورههاي آفت پس از خروج از تخم داخل خاك شده و روي ريشههاي مو مستقر ميگردند. پس از استقرار براي تغذيه، خرطوم خود را در نسج ريشه فرو برده و به شدت شروع به تغذيه ميكنند. در
موستانهايي كه اين آفت شيوع دارد پايه مو تدريجاً ضعيف گشته و سرانجام ميخشكد. پايههاي آلوده اغلب رشد بسيار كم دارند، برگها زرد ميشود و ميوهها بسيار كم و ريز هستند.
زيستشناسي
زنجرههاي كامل از اوايل تابستان به بعد در موستانها ديده ميشوند. پس از خروج از جلد شفيرگي معمولاً پروازهاي كوتاه ميكنند. پس از 5 تا 7 روز جفتگيري كرده و يكي دو روز بعد تخمگذاري مينمايند. تخمها در دو رديف به طور مورب داخل شاخههاي چوبي نشده در طرفين شياري كه حشره با تخمريز خود ميسازد قرار داده و روي آنها را با ترشحات بدن ميپوشاند. دوره رشد جنيني حدود يك ماه است. دوره زندگي حشرات كامل در طبيعت 11 تا 12 روز ميباشد. تعداد متوسط تخم در يك زنجره ماده حدود 30 تا 35 عدد ميباشد. پورهها پس از خروج از تخم به زمين افتاده داخل خاك ميشوند. پورهها در كنار ريشهها اتاقكي از گل براي خود ساخته از شيره گياهي ميماند. پورهها دوست دارند در شرايط كاملاً مرطوب زندگي كنند. دوران پورگي اين آفت حدود چهار سال است. پورههاي سن چهارم پس از پايان دوره تغذيه از خاك خارج شده و از تنه درختان
يا قطعات سنگ و غيره بالا رفته تبديل به مرحلهاي كه اصطلاحاً شفيره نا ميده ميشود، ميگردند. بعد از طي مرحله شفيرگي جلد آنها با يك شكاف طولي از هم باز شده و حشره كامل بالدار از آن خارج ميگردند. خاكهاي رسي و سنگين براي فعاليت پورهها مناسبتر است و اين آفت در چنين خاكهايي خسارت بيشتري ايجاد ميكند. طول دوره يك نسل ممكن است 4 تا 5 سال طول بكشد.
کنترل:
1ـ استفاده از زمينهاي شني، ازدياد آبياري و تقويت زمين بوسيله كودهاي حيواني شيميايي
2ـ پيوند واريتههاي مرغوب روي پايههاي مقاوم
3ـ بيل زدن پاي درخت و سوزانيدن علفهاي هرز باغات و اطراف آنها
4ـ هرس سرشاخههاي آلوده به تخمريزي زنجرهها در بهار و سوزانيدن آنها
5ـ آب تخت نمودن باغات
کنترل شیمیایی:
از سموم دیازینون و مالاتیون به روش سمپاشی پای بوته ها علیه پوره های داخل خاک ، سمپاشی سطح خاک در موقع خروج شفیره ها ، همچنین سمپاشی درختان استفاده می کنیم.
سپردار بنفش زيتون Parlatoria oleae
(Hom.: Diaspididae)
اين حشره اگرچه براي اولين بار از روي درختان زيتون جمعآوري شده است ولي به عده زيادي از درختان ميوه دانهدار، هستهدار، گياهان زينتي و جنگلي حمله مينمايد. اين سپردار روي برگ، شاخه، تنه و ميوه زندگي ميكند و در محلي كه خرطوم خود را در بافت گياه فرو مينمايد، كلروفيل گياه ميزبان از بين رفته و به جاي آن لكه گرد و قرمز ارغواني رنگي به وجود ميآيد. در روي تنه و
سرشاخه محل تجمع شپشكها، لكههاي قهوهاي رنگ مشاهده ميشود كه تصور ميرود يك نوع بيماري فيزيولوژيك باشد. اين وضعيت روي ميوههاي مختلف نيز مشاهده ميشود و اغلب ممكن است با علائم بيماريهاي گياهي خاص اشتباه شود. حمله و تغذيه اين شپشك باعث ضعف درختان ميوه و آماده شدن آنها براي حمله سوسكهاي پوستخوار و ساير آفات درجه دوم ميشود.
زيستشناسي و مشخصات
در نقاط معتدل سرد زمستان را به صورت پوره سن دو و در نواحي گرمتر به صورت حشرات كامل نابالغ در روي شاخهها و تنه درختان به سر ميبرد. حشرات ماده به رنگ بنفش تيره، فاقد بال، پا و شاخك ميباشند. بدن حشره را پولك خاكستري رنگي پوشانده است و جلد لاروي به رنگ قرمز در كنار سپر قرار دارد. حشرات ماده در اواخر فروردين ماه و اوايل ارديبهشت ماه شروع به تخمريزي ميكنند. دوره نشو و نماي جنيني حدود 20 روز ميباشد. پس از آن پورهايي به رنگ ارغواني روشن از تخم خارج ميشوند كه داراي شش پا و يك جفت شاخك مودار ميباشند. سطح بدن نيز از موهاي پراكنده پوشيده است. پورهها به آساني بوسيله باد منتقل ميشوند. دوره زندگي بسته به شرايط فصل در حود 30 تا 50 روز است و 2 تا 3 نسل در سال دارد.
کنترل:
كفشدوزكهاي شكارگر Col.: Coccinelidae
1- Chilocorus bipustulatu s 2- Exochomus quadripustulatus
زنبورهاي پارازيتوئيد Hymenoptera: Aphelinidae
1- Fiscus testaceus 2- Aphytis proclia 3- Aphytis mytilaspidis
4- Aphytis chrysomphali var. mazandranica 5- Aphytis maculicornis
کنترل شیمیایی:
مبارزه شيميايي بايد زماني باشد كه شپشك در مرحله Crawler باشد و 75% پورههاي از زير سپر خارج شده باشند.
1. آزینفوس متیل(گوزاتیون) EC20% و 2در هزار
2. اتیون EC47% و 1.5 درهزار
3. اتریمفوس(اکامت) EC50% و 1در هزار
4. کلرپیریفوس(دورسبان) EC40.8% و 1.5- 1 درهزار
5. روغن امولسیون شونده O 80% و 0.5 درصد
مبارزه زمستانه: اين مبارزه اغلب در مورد گونههايي عمل ميشود كه حشره به صورت پوره و يا حشره كامل ميباشد. اين روش در مورد شپشكهاي زير خانواده Lecaninae كه داراي بدن بدون محافظ ميباشند خيلي مؤثر است (مانند شپشك سياه زيتون). سمپاشي زمستانه اواخر زمستان به صورت
روغنپاشي (سموم روغني Volk) پس از سپري شدن اوج سرماي زمستان و قبل از بيداري درختان انجام ميشود (روغنهاي زمستانه داراي هيدروكربن اشباع كمتري هستند).
سپردار زرد شرقي مركبات Aonidiella orientalis
(Hom.: Diaspididae)
يكي از آفات مهم مركبات خوزستان، فارس (باروس)، هرمزگان، بوشهر و سيستان و بلوچستان ميباشد. به تعداد زيادي گياهان علفي و درختچههاي مثمر و غير مثمر نيز حمله مينمايد. ليمو شيرين به اين آفت حساس، ليموترش نيمه حساس يا نيمه مقاوم و ترنج، نارنگي، پرتقال و نارنج مقوم ميباشند. اين شپشك بيشتر روي ميوه و برگ مشاهده ميشود. مهمترين عامل بقاي شپشك و فعاليت آن دماي مناسب ميباشد و در مناطقي كه دما به زير صفر ميرسد قادر به فعاليت نيست. شروع فعاليت بسته به دماي منطقه از اول يا آخر فروردين آغاز و در نسلهاي اول و دوم بيشتر روي برگها و نسلهاي سوم، چهارم و پنجم بر روي ميوهها ديده ميشوند. زمستان گذراني به صورت مادههاي كامل بر روي برگها و يا ميوهها ميباشد.
مبارزه
1ـ زنبور پارازيتوئيد مراحل اول پورگي
• Enoarsia aurantii (Hym.: Aphelinidae)
2ـ كفشدوزكهاي شكارچي
• Exoehomus nigromaeulatus
• E. quadripustulatus
• Chilocorus bipustulatus
• Exoehomus undulatus
سپردار سان ژوزه Son Jose scale
Quadraspidiotus perniciosus
(Hom.: Diaspididae, Aspidiotini)
فعاليت اين حشره در استانهاي گيلان و مازندران محرز ميباشد. ترديدي وجود ندارد كه اين سپردار نقاط بيشتري را در ايرانز ير پوشش خواهد برد. كوثريو فرحبخش آن را روي هلو، گوجه، گيلاس، سيب، گلابي، به، ازگيل، به ژاپوني، رز، اقاقيا، بيد و تبريزي گزارش نمودند. حبيبيان آن را روز زردآلو و عبايي و عادلي آن را روي زالزالك ديدهاند. در دنيا بيش از 200 گونه گياهي به عنوان ميزبان دارد.
از نظر اهميت اقتصادي اين شپشك يكي از خطرناكترين سپردارها در دنيا محسوب ميشود. اين حشره كه هميشه به عنوان آفتي قرنطينهاي باعث نگراني جامعه كشاورزي ما بود در سال1346 براي اولين بار از روي درختان ميوه كسما از بخش فون گيلان جمعآوري گرديد. اين شپشك پليفاژ بوده و به علت فراواني ميزبان و تعداد زياد نسل آن كنترل آن چندان راحت نميباشد. اين سپردار روي تنه، شاخه، برگ و ميوه مستقر ميشود. در مورد سيب و گلابي سبب بيآب شدن و بدشكل شدن ميوه ميگردد و گاهي سبب ريزش ميوه گرديده همچنين از نظر وجود لكههاي قرمز روي ميوه ارزش آن را از نظر بازار پايين ميآورد.
زيستشناسي
بر اساس بررسيهاي ثقهالاسلامي اين حشره در نواحي جلگهاي استان گيلان داراي چهار نسل در سال بوده و زمستان را به صورت پورههاي سن دوم ميگذراند. در زمينه زمان مبارزه شيميايي با اين حشره و اينكه بهترين مرحله مبارزه شيميايي همانا پورههاي سن اول در نسلهاي مختلف ميباشد معتقد است كه اين پورهها را ميتوان در ماههاي خرداد، مرداد و مهرماه در اوج تراكم خود ديد.
کنترل:
زنبور پارازيتوئيد
• Prospaltella perniciosi (Hym.: Aphelinidae)
• Aspidiotiphagus citrinus (Hym.: Eulophidae)
• پارازیت قارچی Fusarium Juruanum
کنترل شیمیایی:
مبارزه شيميايي بايد زماني باشد كه شپشك در مرحله Crawler باشد و 75% پورههاي از زير سپر خارج شده باشند.
1. آزینفوس متیل(گوزاتیون) EC20% و 2در هزار
2. اتیون EC47% و 1.5 درهزار
3. اتریمفوس(اکامت) EC50% و 1در هزار
4. کلرپیریفوس(دورسبان) EC40.8% و 1.5- 1 درهزار
روغن امولسیون شونده O 80% 5/. درصد
سپردار سفيد خرما Parlatoria blanchardi
(Hom.: Diaspididae)
اين آفت به نخل زينتي و درختان خرماي جوان مخصوصاً درختاني كه در كنار نهرها و جاهاي مرطوب باشند و همچنين پاجوشها خسارت ميزند. سپردار معمولي خرما به برگ، ساقه و شاخههاي اصلي و ميوه حمله ميكند. برگهاي مبتلا پژمرده و زرد شده درخت ضعيف گشته و در مقدار محصول، كاهش محسوسي پيدا ميگردد.
زيستشناسي
زمستان را به صورت حشره ماده نابالغ گذرانده و در بهار با مساعد شدن آب و هوا مادهها بالغ و شروع به تخمگذاري مينمايند. پورهها در اواسط بهار ظاهر ميشوند و شروع به تغذيه از شيره گياهي ميكنند. پورهها معمولاً به سمت قسمتهاي مركزي نخل حتي در روي برهاي خيلي جوان كه هنوز باز نشدهاند تمايل بيشتري دارند. به علاوه ميوههاي نارس كه در سايه باشند بيشتر مورد حمله قرار ميگيرند. تك درختهايي كه در فضاهاي باز وجود دارند و در معرض نور شديد ميباشند، كمتر مورد حمله قرار ميگيرند. سه نسل كامل و يك نسل ناقص در سال دارد.
کنترل:
1ـ هرس ساليانه شاخههاي پايين درخت و سوزاندن آنها
2ـ دشمنان طبيعي
• پرداتور Pharoseymnus ovoideus (Col.: Coccinellidae)
• پرداتور Chilocorus bipustulatus (Col.: Coccinellidae)
• پرداتور Cybocephalus palmarum (Col.: Nitidulidae)
• پرداتور Aphytis mytilaspidis (Hym.: Aphelinidae)
کنترل شیمیایی:
1. دیازینون EC60% و 1.5- 1 لیتر در هکتار در اردیبهشت.
2. مالاتیون EC57% و 3- 2.5 لیتر زمان: آبان و آذر
3. روغن پاشی 3% زمستانه
سپردار گوجه Diaspidiotus prunotum
Syn.: Aspidiotus prunorum
(Hom.: Diaspididae, Aspidiotini)
در تمام نقاط كشور كه درختان سردسيري كشت ميشود انتشار دارد. از نظر ميزبان از تمام هستهداران خانواده رزاسه و از روي سيب و زالزالك در اصفهان و به كرج گزارش شده است. محل خسارت شپشك روي شاخه و تنه ميباشد كه با مكيدن شيره گياهي باعث ضعف درخت ميگردد. كوثري خسارت آفت را روي برگ نيز گزارش كرده است ولي تاكنون فعاليت آن روي ميوه مشاهد نشده است.
کنترل:
زنبورهاي پارازيتوئيد
• Archenomus bicolor (Hym.: Aphelinidae)
• Habroleps tergrigorianae (Hym.: Aphelinidae)
کنترل شیمیایی:
. مبارزه شيميايي بايد زماني باشد كه شپشك در مرحله Crawler باشد و 75% پورههاي از زير سپر خارج شده باشند.
1. آزینفوس متیل(گوزاتیون) EC20% و 2در هزار
2. اتیون EC47% و 1.5 درهزار
3. اتریمفوس(اکامت) EC50% و 1در هزار
4. کلرپیریفوس(دورسبان) EC40.8% و 1.5- 1 درهزار
5. روغن امولسیون شونده O 80% و 5/. درصد
سپردار واوي سيب Lepidosaphes malicola
(Hom.: Diaspididae)
اين آفت به درختان سيب، هلو، گوجه، زردآلو و ندرتاً گلابي حمله ميكند. در روي درختان بيد، تبريزي، ياس و عده ديگري از درختان زينتي نيز مشاهده شده است. اين آفت به سيبهاي شفيعآبادي، شميراني، مورو، لاله و به خصوص سيب گلاب بيشترين خسارت را وارد ميكند. سيبهاي مشهدي و زرد و قرمز لبناني كمتر آلوده ميشود. سپردار واوي سيب به تمام قسمتهاي هوايي درخت سيب از قبيل تنه، شاخه، برگ و ميوه حمله مينمايد. درختان آلوده داراي برگهاي كوچك و پريده رنگ، ميوههاي بدشكل و ريز و سرشاخههاي خشك ميباشند.
زيستشناسي
سپردار واوي سيب زمستان را به صورت تخمهاي سفيد رنگ شكري به تعدادي در حدود 100 عدد در زير سپر ماده ميگذراند. تخمها داراي دياپوز اجباري ميباشند. پورهها در شرايط كرج در اواسط ارديبهشت ماه بيرون ميآيند و به خوبي روي تنه درختان ميزبان حركت ميكنند و به سهولت توسط باد جابجا ميشوند. پس از پيدا كردن محل مناسب بلافاصله تغيير جلد ميدهند. پاها و شاخكها را از دست داده و ثابت ميشوند. در اين موقع در اطراف بدن حشره رشتههاي مجعد مومي شبيه به پنبه مشاهده ميشود كه به مرور متراكم شده و به صورت هالهاي اطراف بدن حشره را
ميگيرد. پوره سن 2 پس از 15 تا 20 روز تغذيه تغيير جلد ميدهد و در اين حالت حشره نر تبديل به شفيره ميشود و كمي بعد حشره كامل بالدار زير سپر خارج ميشود. پورههاي نسل دوم اين آفت در اواسط مرداد ماه مشاهده ميشوند. سپردار واوي سيب داراي دو نسل ميباشد. طبق نظر برخي محققين در نواحي گرمسير اصفهان نسل سومي از اين حشره مشاهده ميشود.
کنترل:
1- Fiscus = (physcus) testaceus Aphlinidae
علاوه بر تعداد زيادي از كفشدوزكها، زنبورهاي پرازيتوئيد فوق از خانواده Aphelinidae زمستان را به صورت لارو در داخل بدن حشره ماده ميگذرانند و در بهار موقعي كه پورهها شروع به تعويض جلد كردند اين زنبورها خارج شده و در بدن پورههاي سن دوم شروع به تخمريزي ميكنند.
3- Hemisarcoptes malus (Acari: Hemisarcoptidae)
كنه فوق پرداتور تخم شپشك واوي سيب بوده و خود و پورههايش از تخم اين حشره تغذيه ميكنند. زمستان به صورت ماده بالغ در بين تودههاي تخم در زير سپرهاي اين حشره سپري ميكنند
کنترل شیمیایی:
. مبارزه شيميايي بايد زماني باشد كه شپشك در مرحله Crawler باشد و 75% پورههاي از زير سپر خارج شده باشند.
1. آزینفوس متیل(گوزاتیون) EC20% و 2در هزار
2. اتیون EC47% و 1.5 درهزار
3. اتریمفوس(اکامت) EC50% و 1در هزار
4. کلرپیریفوس(دورسبان) EC40.8% و1.5- 1 درهزار
5. روغن امولسیون شونده O 80% و 5/. درصد
سمپاشي زمستانه اواخر زمستان به صورت روغنپاشي (سموم روغني Volk) پس از سپري شدن اوج سرماي زمستان و قبل از بيداري درختان انجام ميشود (روغنهاي زمستانه داراي هيدروكربن اشباع كمتري هستند).