بخشی از مقاله


مقدمه

معمولاً هرجا که صحبت از ثواب و عقاب می شود، اذهـان عمـوم مـردم، بـه سـمت و سـوی بهشـت و جهـنم مـی رود؛ درحالیکه ثواب و عقاب اعمال، صرفاً اختصاص به جهان آخرت ندارد و اغلب ، قسمتی از نتیجه ی اعمال، مربوط بـه انعکـاس آن در همین جهان است. که به شکلهای مختلف نمود داپی کرده و گاهاً سرنوشت ما را تغییر می دهد. البته نباید فرامـوش کنـیم که دنیا، محل کاشت و تلاش و تکاپوست و آخرت محل برداشت نتیجه ی همان تلاشهاست. اما اینکه چه رابطه ای میان اعمال

ما و صورت اخروی آن ها وجود دارد، برای بشر نامعلوم است. تنها می توان گفت ریشه ی ثواب و عقاب اخروی، اعمال نیـک

و بد ماست. و در واقع اعمال ما مثل هسته ی درخت، و ثواب و عقاب آنها، مثل میوه ی همان درخت است. از این رو ما قصـد داریم در این پژوهش، تنها به پاداش و عقاب و انعکاس اعمال در این جهان ، از دید آیات قرآنی و روایات و نیز از دیـد دیگـر

ادیان، بپردازیم. و نیز در آخر، به ارتباط آنها با قوانین ساده ی فیزیکی اشاره خواهیم نمود.


(1 پاداش و عقاب و انعکاس اعمال ، به روایت قرآن واحادیث:

عملی که از انسان سر می زند، از بین رفتنی نیست و آثاری دارد که به صاحبش برمی گردد. این آثار، چه خیرو چه شـرّ،

در جهان دیگر به نحو کامل و بدون نقص به فاعلش می رسد، لیکن برخی آثار، در همین دنیا مـنعکس مـی گـردد و صـاحبش

تلخی یا شیرینی آن را می چشد. آثار اخروی اعمال، از موضوع بحث خارج است. آنچه مورد بحث اسـت، آثـار دنیـوی اعمـال

است، و مقصود از آثار، هم آثار تکوینی است و هم آنچه به عنوان پاداش و کیفر، داده می شود و عنوان جامع برای آن، انعکاس اعمال انسان در دنیاست. فواید این بحث، گاهی فردی است و گاهی اجتماعی. فرد، هرگاه به آثار عمل خود در دنیا پی ببرد، می


2

فهمد که باید سرلوحه برنامه اش را اصلاح خود قرار دهد؛ زیرا سعادت دنیا و آخرت خود را در ایـن مهـم، خواهـد دیـد. اگـر انسان ها متوجّه آثار اعمال خود باشند، از آن جا که انسان، دنبال جزای نقد می گردد و پاداش ها و کیفرهای دنیوی نقدند، بنا بر

این، تأثیرش در رفتار افراد انسانی فراوان خواهد بود، و همه سعی می کنند نیروی انسـانی خـود و سـایر امکاناتشـان را صـرف

تأمین امنیت اجتماعی کنند.(سبحانی فخر-(1372

پاداش و کیفر از موضوعات مهم متون دینی است و در تمام ادیان الهی به طرق و گونه های مختلف مطرح گردیده اسـت،

و هیچ کتاب آسمانی نیست که از پاداش و کیفر اعمال سخن به میان نیامده باشد، تنها وجه تمایز آن در شیوه بیان و نوع پـاداش

و کیفر و زمان و مکان است. قرآن بارها در سور و آیات گونـاگون بـه ویـژه ضـمن بیـان احـوال و رفتـار گذشـتگان و تمثیـل

نیکوکاران و بدکاران ، به پاداش و عقوبت دنیوی و اخروی آن ها اشاره کرده است. احادیث و روایات معصومین (ع) نیز در این

زمینه به قدری است که می توان با استفاده از آن ها به تبیین و تحلیل بیشتر و جزئی تری از موضوع دسـت یافـت. ( شـجری و

جوادی نوش آبادی - (1394 از آنجا که ، جهان بر پایهی نظام علی و معلولی پیریز شده است، هیچ امری را نمیتوان یافت که مشمول یکی از طـرفین

علیت نباشد. هر رفتاری که از انسان سرزند، پیآمد خاص خود را خواهد داشت. این معنای بازتاب یا تجسم عمل است کـه در متون دینی اسلام گوشزد شده است. از نظر قرآن کریم رفتارهای اختیاری انسان نقش آفرین هستند؛ بـه همـین جهـت رفتارهـای
ظاهری و باطنی، اعم از صواب و خطا، آثار تکوینی خاصی در دنیا و آخرت به جای میگذارنـد کـه بـه خـود انسـان بازگشـت

دارند. قرآن کریم به نمونه های فراوانی از اعمال و نتایج آن ها اشاره دارد. از نظر قرآن هر عملی برای انسان، در دنیـا یـا آخـرت تاثیرگذار است و هر کسی در گرو اعمال خویش است:

کُلﱡ نَفْسٍ بِما» کَسَبَتْ رَهینَه« ٌ

» هر نفسی در گرو عملی است که انجام داده است. « بر این اساس مطابق قوانین تکوینی که خداوند متعال بر جهان هستی حکمفرما کرده است، کار خـوب و بـد مـا حتـی در

همین جهان نیز بر جسم و جان ما تأثیر میگذارد.و گاه، رنج ها و مصیبت هایی که به انسان می رسد به خـاطر رفتارهـای خـود انسان است:

و ما أصابَکُم» مِن مصیبهٍ فَبِما کسبت أیدیکم و یعفو عن کثیر«ٍ

» و آنچه از رنج و مصائب به شما می رسد همه از دست ( اعمال زشت ) خود شماست در صورتی کـه خـدا بسـیاری از اعمال بد را عفو می کند. «

ونیز، حاصل نیکی و بدی برای خود انسان است. بدین معنی که:

نْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ» وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها«َ

-1 سوره مدثر، آیه 38

2 - سوره شوری ، آیه 30

3 - قسمتی از سوره ی الاسراء ، آیه 7


3

» اگر نیکی کنید به خود نیکی کرده اید و اگر بدی کنید به خود بدی کرده اید. / « (عبدالعلی شکر- فصلنامه عقـل و دیـن-شماره(6
این نظام و قاعده دنیا است که هر عملی، عکس العملی در پی دارد؛ شاید این دنیا ظرفیت و گنجایش نمایش آثار و عکس

العمل اعمال را نداشته باشد اما به اعتقاد ما مسلمانها، دنیـای دیگـری نیـز وجـود دارد کـه مـی تـوان بازتـاب تمـامی اعمـال از

کوچکترین تا بزرگترین آن را انتظار داشت از همین روست که شاعر می گوید: » هر چه کنی به خود کنی گر همه خـوب و بـد

کنی.) « مریم پناهنده-( 1393 این یک سنت همیشگی است، نیکیها و بدیها سرانجام به خود انسان باز میگردد، هر ضربه ای که انسان میزند بـر پیکـر

خویشتن زده است، و هر خدمتی به دیگری میکند در حقیقت به خود خدمت کرده است، ولی مع الاسف نه آن مجازات انسـان

را بیدار میکند و نه این نعمت و رحمت مجدد الهی، لذا باز هم به طغیان میپردازد و راه ظلم و ستم و تعدی و تجاوز را پـیش

میگیرد و فساد کبیر در زمین ایجاد میکند و برتری جویی را از حد میگذراند. (تفسیر نمونه، ج12، ص: / 27 به نقل از: مـریم پناهنده-(1393

معمولاً اثر و تبعه عمل هر کسی ( چه خوب و چه بد) به خود او برمیگردد سَبَتْ وَ لَکُمْ" ما کَسَبْتُمْ وَ لا تُسْئَلُونَ عَمﱠا کانُوا یَعْمَلُونَ " ٌ
» آن گروه پیشین همه درگذشتند ، هر چه کردند برای خود کردند و شما نیز هر چه کنید به سـود خـویش کنیـد و شـما

مسئول کار آنان نخواهید بود.« البته آثار دنیوی اعمال چنان نیست که به غیر فاعل نرسد بلکه در صورتی که خدا بخواهد به عنوان انعام و یا عـذاب و یـا

امتحان، اثر عمل شخصی را به شخص دیگر نیز میرساند البته اینطور نیست که هر فاعلی بتواند به طور دائم اثر فعل خود را بـه

دیگری برساند، مگر همان احیانا که گفتیم، مشیتخدا بر آن تعلق گرفته باشد، و اما خود فاعل اثر فعلـش دائمـاً و بـدون هـیچ تخلفی به خودش برمیگردد. لذا به طور کلی یکی از سنت ها و قوانین قطعی آفرینش، مسأله ی مکافات عمـل و بـه طـور اعـم بازتاب و نتایج عمل است، یعنی انسان هر کاری را که انجام میدهد خوب یا بد، نتیجه عملش را میبیند؛ نتیجـه عمـل خـوب، همان پاداش و نتیجه عمل بد، کیفر میباشد.البته مکافات عمل نوعاً به نتایج عمل بد اطلاق مـیگـردد. بایـد توجـه داشـت کـه

مطابق آیات و روایات و بررسیهای به عمل آمده، گرفتاریهای مختلفی که در دنیا به سراغ انسان های مختلـف مـیآیـد، بـرای

بعضی مکافات عمل، برای بعضی امتحان، برای بعضی مایه تربیت و بازگشت، برای بعضی مایه افزایش درجه، برای بعضی مایـه کراهت و مقام و برای بعضی جبران کمبودهای سابق است و با این بیان نمیتوان گفت هر گرفتاری و رنجی کیفـر گنـاه اسـت،

زیرا گرفتاریهای سخت فلسفه های گوناگونی دارند که برخی عبارتند از:(.1 شکوفایی استعدادها و توانمندیهای درونی و برونی

انسان؛ .2 هشدار نسبت به آینده او؛ .3 اصل آزمون در زندگی انسان؛ .4 بیداری از خواب غفلت و غـرور و هوشـیاری از انواع مستیها؛ .5 کیفر گناهان؛ .6 و بخش مهمی نیز ثمره ی ندانم کاریها و سهل انگاریهای انسان در زندگی اسـت.) بنـا

بر این هر شخص نیکوکار، سهمی از عمل نیک و بدکار، سهمی از عمل بد خود دارد، هم چنان که خداوند در قرآن می فرماید:

" عْمَلیفَمَنْمِثْذَرﱠهٍقالَ خَیْراًرَهُوَیمِثْقالمَنْعْمیَلْذَرﱠهٍ شَر رَهُیا" ٌ

- 1 سوره بقره ، آیه 141


4

» پس هر کس به قدر ذره ای کار نیک کرده باشد ( پاداش ) آن را خواهد دید. و هر کس به قدر ذره ای کار زشتی مرتکب شده آن هم به کیفرش خواهد رسید. / « (مریم پناهنده-(1393
باید گفت اساساً گناه دارای آثار وضعی است و بسیاری از گناهان مکافاتی در همین جهان دارند. بـه تعبیـر دیگـر یکـی از

حکمتهای الهی در نظام آفرینش این است که نظام هستی نسبت به کردارهای انسان بیتفـاوت نیسـت و در برابـر نیـک و بـد

اعمال آدمی واکنش مناسب نشان میدهد. قرآن مجید میفرماید:

َوْالَوْلَفَتَحْناأَنﱠأَهْل»عَلَیاَلْهِمْقُری بَرَکاتٍ مِنَ اَلسﱠماءِ وَ اَلْأَرْض«ٍ » اگر آدمیان پارسایی پیشه میساختند، هماره نعمتها و برکات را از آسمان و زمین برایشان فرو میریختیم.)/ « شهید مطهـری ،

-1373 به نقل از: پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری)

بنابراین در نظام علت و معلول کنشهای نیک و بد آدمی در تعیین نیکبختی و نگون سازی انسان در همین دنیا نیـز مـؤثر

است و بازگشت نتایج اعمال انسان به وی، اختصاص به سرای آخرت ندارد. برخیکیفرها رابطه علّی و معلولی با جـرم دارنـد؛ یعنی معلول جرم و نتیجه طبیعی آن است. بسیاری از گناهان، اثرات وضعی ناگواری در همین جهان برای ارتکاب کننده بوجـود ِمِ أَدَبٌ وَمیآورد؛لِلْمُؤْمِنِدرحدیثینورانیامْتِحَانٌآمدهاست: وَ» لِلْأَنْبِیَاءِ دَرَجَهٌ وَ لِلْأَوْلِیکَرَامَهٌاءِ ؛ گرفتاری و زیان ها برای ستمگر موجب ادب و مکافات عمل اوست و برای مؤمن امتحان و آزمایش است و برای اولیاء خدا موجب ترفیع مقـام
و درجه است...«َ. از این حدیث شریف به خوبی فهمیده می شود برخی از مجازات ها در همین دنیا انجام می پـذیرد. امـا ایـن

گونه نیست که همه گرفتاری ها مکافات عمل انسان باشد. بلکه اگر انسان خطایی از او سر نزده باشد، این گرفتاری نشانه ظلم و ناهنجاری دیگران است و برای این مؤمن ثواب و ترفیع درجه خواهد داشت. (همان منبع)

بخش عظیمی از مجازات های تلخ و شیرینی که انسان با آن مواجه میشود، ریشه در تاریخ رفتاری ما درگذشته دارد. حـال

اگر این مجازات ها از قسم سختی ها ودشواری ها باشد، گاهی فقط صورت جزا دارد و بازتابی برای کرده های ناشایستی است که انسان در گذشته انجام داده است. و بیشتر نیز حالت تنبیه و آگاهی دادن به فرد دارد تا با نوعی گوشمالی او را از روند نادرسـتی که در زندگی برگزیده، برحذر دارد. و اگر این مجازات ها در لباس نعمت و خوشی ظاهر شود گاه صورت جزا و پـاداش بـرای فرد دارد که به موجب رفتار خوبی (مثلا نیکی به پدر ومادر)، که او انجام داده، خداوند در این دنیا نیز او را بی نصیب نمـی کنـد.

وگاهی نیز نوعی مکر الهی است که با خوشی و رفاه، انسان به کلی از خود غفلت نموده و به رفتار شرورانه خود ادامه می دهـد،

تا به یکباره با قهر و خشم الهی مواجه می شود و خداوند او را از اوج منیت و آقایی به حضیض ذلت و پسشـی فـرو مـی کشـد. (همان منبع)

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید