بخشی از مقاله
ديگ هاي سنگي و سازندگان آن
كندن ظروف از سنگ نرم يكي از صنايع كهن است . پيگوت نشان مي دهد كه در حدود 2800 پيش از ميلاد مسيح در مرز ناحيه ي مرزي ايران و هند يعني در بلوچستان صنعتي وجود داشته كه ظروف سنگي را ساخته و آن را به سومر ، سوريه و شهرهاي دره ي سند در هاراپا و موهن جودارو صادر مي كردند.
صنعت ديگهاي سنگي هنوز در اتريش، باوايا ، و سويس وجود دارد و گفته مي شود كه روميها آن را بنياد نهادند . سنگي كه در آنجا به كار برده مي شود به اسم لاوز (لاتيني لاسپيس) يا سنگ ديگ شناخته شده بود كه عبارت از تالك و كلرور است كه براي اين منظور بسيار مناسب است. زيرا هر دوي آنها به آساني كنده شده و در موقعي كه روي آتش قرارگيرد نمي سوزد . در آناطوليهاي مركزي ديگ خوراك پزي براي استفاده ي محلي از سنگ نرم ساخته مي شود ، ولي حالا بيشتر آنها كار آنها ساختن ديگهايي از گچ مجسمه سازي است كه براي جهان گردان مي سازند.
امروزه تنها مركز مهم اين صنعت در ايران مشهد است. درست در كنار شلوغ ترين كوچه ي شهر زيارتي مشهد محله ي ديگ سازان سنگي قرارگرفته است كه اينها خودشان را سنگ تراش يا حجار مي نامند.
در اين پيشه در حدود صدنفر به كار مشغولند و صد نفر ديگر پشت كوه سنگي مشهد كه در حدود 10 كيلومتر از شهر فاصله دارد ، در معدن مشغول كارند. در آنجا متجاوز از سي معدن سنگ در اختيار اين عده است. كوه بر نخست در جستجوي سنگي است كه از زمين بيرون زده باشد و پس از اينكه به سنگ رسيد دنباله ي رگه را گرفته و اغلب تا بيش از سي متر پايين مي رود . اين شيوه ي استخراج همانند شيوه أي است كه معدن چيان فلز ايران هزاران سال است انجام مي دهند و شايد هم احتمالاً به همان قدمت باشد.
پس از استخراج سنگ ، تخته هاي سنگ بهدست آمده به نام انگاره را با كلنگ بريده و تقريباً به شكل ظرفي كه در آينده بايد بشود در مي آورند . اين سنگها را كلنگي مي نامند. ولي اگر كاربرد آنها شبيه به ديگهاي معروف به نام ديزي باشد نامشان قلوه است. بقيه ي كارها در كارگاه شهري انجام مي شود. ديگها و ظرفها يا كاملاً با دست كنده مي شود يا روي چرخ مخصوصي آنها را گود مي كنند.
اگر با دست انجام شود كارهاي زير و مراحل زير را مي گذارند :
1ـ سنگ به صورتي كه از معدن تحويل شده است با كلنگ سنگيني به اندازه تقريبي بريده مي شود ، محصول كار را چالور مي نمايند. سنگ تراش معمولاً قبل از اينكه به مرحله ي ديگر برود ده تا پانزده عدد از اين چالورها را مي برد.
2ـ داخل چالور را با كلنگ كنده و سپس ديواره هاي آن را با كلنگ كوچكتري ، به نام گره ، نازك مي كند.
3ـ سپس برش بيروني ديگ با تيشه اي درشت كه از فولاد خشكه با دندانه هاي آب داده ، ساخته شده است انجام مي شد.
4ـ به دنبال آن با يك تيشه دندانه اي متوسط به نام تيشه تاه ، قسمت بيروني آن را ظريفتر مي برند.
5ـ آخرين تزيين و آراسته كردن قسمت بيروني ديگ با تيشه نرم انجام مي شود و در اين جا ديگ را زنجيره مي نامند.
6ـ داخل آن را با قلمي به بلندي در حدود 80 سانتي متر كه سر آن كج است مي تراشند و قلم مي زنند.
7ـ لب كردن آخرين مرحله ي ساختن ديك است و آن هم با سوهان نرم صورت مي گيرد. درب ديگ هم به همين ترتيب ساخته مي شود.
ساير فراورده هاي سنگي كارگاه هاي سنگتراش مانند آسياب براي آردكردن ، روغن دانه ، ادويه ، بلغور و …
هاون و گوشت كوب و سنگ قبر به همين طريق ساخته مي شود. با در نظر گرفتن اينكه بيشتر مسلمانان دوست دارند كه آرامگاه ابدي آنها در شهر مشهد باشد معلوم مي شود كه چرا در آنجا آنقدر تعداد سنگ تراشان قبر زياد است . ساختن اين وسايل با دستگاه سنگ تراشي با آنچه كه در بالا گفتيم كاملاً فرق دارد.
اين دستگاه شبيه دستگاه خراطي ولي بسيار نيرومند تر از آن است. چرخ سنگ تراش از يك چهارچوبه دستگاه كه در روي زمين قرار دارد تشكيل شده است. يك چوب سراسري به نام لنگه ي ثابت و يك چوب قابل تنظيم به نام لنگه ي متحرك ، مرغك دستگاه را جلو و عقب مي برد. لنگه ي متحرك با يك ميله ي چوبي به نام شمشيرك به محور دستگاه سنگتراش گونيا شده است و سنگ تراش آن را با پاي خود نگه مي دارد و به هنگام عوض كردن كار به آساني باز مي شود ، ميله أي كه در طول چرخ سنگتراشي قرارگرفته است كار ابزار نگهدار يا پيش پا را انجام مي دهد. يك لولاي مركزي چوبي به نام كالو به ته قلوه سنگ با قير چسبانده شده و زه كمانه روي آن حركت مي كند. براي اينكه نقطه ي روبروي آن درست شود نوكي در سنگ كنده مي شود . كالو و نوك گريسكاري مي شود و هر دوي آنها را بين دو مرغك چرخ سنگتراش مي گذارند.
سنگ تراش با برش پشت ديگ آغاز مي كند و آن را پشت زدن مي نامند. قلم خراطي در حدود 45 سانتيمتر طول دارد و نوك آن برگشته و دسته ي آن چوبي مي باشد. خراط با قلم كفتراش شروع كرده و سپس قلم متوسط نيم كال پوش به كار مي برد و آخرين قلمي كه در قسمت بيروني از آن استفاده مي شد قلم مغروز ناميده مي شود. سنگ تراش روي حركت ديگ نظارت دقيق دارد به طوري كه مي تواند حتي قسمت بين دسته هاي آن را هم بتراشد.
حالا وضع و نقطه ي محور را بين مرغكهاي چرخ چنان عوض مي كنند كه داخل ديگ به طرف بيرون باشد سپس آن را اول با قلم درشت داخل تراش و بعد با قلم ريز درون تراش پرداخت مي كند. سرانجام با كمك قلم گود دم پهني به نام سفره آن را صيقل مي دهند. گودي ديگ را با سيخ اندازه مي سنجند و قطر خارجي را به وسيله ي پرگار اندازه . ساقه ي مياني را داخل ظرف جا مي گذارند و سپس از سمباده كشيدن سراسر ديزي آن را با قلم مرغ بر از بيخ مي برند.
ديگ ها را روغن مالي كرده رنگ آنها تقريباً سياه مي شد آنگاه با كنده كاري اين سطح سياه با قلم هاي حكاكي نقش هاي جالبي بر روي آن ايجاد مي كنند. اين كار را به خصوص بر روي بشقاب هاي تو گود و تخت انجام مي دهند. محصول عمده ي اين صنف ، ديگ هاي پخت بزرگ (هركاره) و كوچك (هركاره چه) و ديزي است . كار ديگر آنها كه در سراسر كشور به فروش مي رسد سر قليان است.
گـوهر تـراشي
يك نوع گوهر تراشي ويژه استان خراسان متداول است كه جزو صنايع مهم آن استان است.
مواد خام آن فيروزه است كه از معدن نيشابور در باختر مشهد يا از قوچان و كاشمر در شمال خاوري مشهد به دست مي آيد. فيروزه طبق كيفيات و ارزش آن درجه بندي مي شود و نام گذاري قسمتهاي مختلف معدن فيروزه روي اين تقسيم بندي است. سنگ فيروزه ي روشن چغاله ناميده مي شود و سنگي كه رنگ تيره تر داشته باشد عجمي . طغول رنگ كامل
فيروزه اي دارد و بين لايه هاي سنگ ها به صورت نوار و لعاب پيدا مي شود. شجري عبارت است از فيروزه اي كه لكه داشته باشد.
فيروزه تراش ، فيروزه را از سر معدن مي خرد و معمولاً استاد كار فيروزه را از سنگهاي اطراف جدا مي كندو اين كار را با چكش نوك تيزي كه روي سنگهاي اطراف فيروزه انجام ميدهد. شاگردان او كار پرداخت و صيغل را انجام ميدهند. با اينكه بنگاه هاي بزرگتر در مشهد كه شمار آنها بيش از پانصد است هنوز با دستگاه حكاكي كمانه اي كار مي كنند.
قسمت مركزي متحرك اين دستگاه يك دوك آهني است ، به آن شفته مي گويند و داراي يك بدنه ي چوبي به نام تنه ي شفته به قطر 5 سانتي متر مي باشد. چرخ حكاكي كه قطر آن در حدود 45 سانتي متر است از آميخته ي لاك ، پيه ، موم ، سنگ سفيد آب و سمباده ريخته شده است . اين چرخ روي شفته و در مقابل تنه ي آن با يك واشر پهن (گويك) و يك مهره به نام قرصك محكم شده است. شفته درون چهارچوب بين دو پايه مي گردد. كه يكي از آنها را مي توان با برداشتن گره (گاز) شل كرد. اين كار براي عوض كردن چرخ حكاكي لازم است.
زه روده اي دور تنه ي شقه انداخته شده و به كمانه بسته شده است . وقتي كه كمانه را جلو و عقب مي برند چرخ به گردش در مي آيد و حال آن كه فقط حركت رو به جلو مختص حكاكي است . حفاظ (چنبره اي ) دور چهار چوب آن گذاشته اند كه حكاك در مقابل پرش خرده هاي سنگ محافظت بكند.
در مرحله ي اول سنگ ها را شكل مي دهند ( تريب مي كنند ) سنگي كه بدين طريق تريب شده با دست جلوي چرخ سمباده ي در حال گردش قرار داده مي شود و گاه گاهي براي اينكه خنك و روغن كاري گردد آن را در كشكول پر آب فرو مي برند . سنگ هاي خام تراش شده را بر سر يك چوب كوتاه مي چسبانند و اين چسب (چسب كنده) از شلاك و موم و سفيداب ساخته شده و روي منقل زغال آن را گرم نگه مي دارند.
شاگرد دكان مرتب مشغول تهيه ي چسب و چسباندن سنگهاست.
مرحله ي بعد عبارت از غلطاندن اين سنگها روي چسب بر روي چرخ سمباده ظريفتر و باز هم ظريفتر است. كه چرخ جلا نام دارد و به جاي سنگ سمباده روي اين چرخ از گرد پرداخت به اسم (روبا) استفاده مي شود.
هدف از اين صاف كردن مجدد و يا به اصطلاح جلا كردن از ميان برداشتن خراشها و جلاي مات است. پيش از آن كه پرداخت آخرين عملي شود پرداخت ديگري بر روي صفحه أي از چوب بيد (چرخ بيد) صورت مي گيرد. كه با خمير گل ارمني و آب است. اكثر فيروزه ها به شكل گرد يا بيضي است كه رويه آن كم و بيش منحني بوده و پشت فيروزه تخت (كف ) و حاشيه ي آن اديب ( يا فارسي ) است. حكاك در موقع عمل انگشت خود را كه نزديك به چرخ است با پارچه أي به نام لته مي پوشاند و بدين ترتيب دست خود را محافظت مي كند.
طرح درس :كاردستي موضوع: كار با پوست تخم مرغ پايه تحصيلي : چهارم
وسايل لازم : گواش ـ چسب چوب ـ پوست تخم مرغ ـ روغن جلا ـ ظرف سفالي كوچك
مرحله ي اول آماده سازي وسايل : ( در اين محله و تمام مراحل ديگر آهنگي آرام و زيبا توسط ضبط در كلاس پخش مي كنيم ) ابتدا پوستهاي تخم مرغ را كه خوب شسته و خشك كرده ايم در هاون يا آسياب خرد مي كنيم . حالا هر رنگي از گواش را كه دوست داريم در نقاشي خود به كار بريم آماده مي كنيم و به اندازه ي لازم از پودرها را با هريك از رنگهاي آماده شده آغشته مي كنيم و خشك مي كنيم. در مرحله ي دوم : روي ظرف سفال كه آماده كرده ايم طرحي مي كشيم و زمينه ي طرح را با رنگ دلخواه از گواش رنگ آميزي مي كنيم. سپس هر قسمت از نقاشي خود را با چسب چوب توسط قلم مو آغشته مي كنيم و پودر رنگي آماده شده را در محل مي پاشيم تا كاملاً آن محل پوشيده شود به اين ترتيب تمام قسمت هاي نقاشي خود را با اين پودر ها مي پوشانيم و اضافه ها را با تكان دادن ظرف جدا مي كنيم.
در مرحله سوم : روغن جدا را با بنزين يا تينر رقيق مي كنيم و با كمك افشانهايي كه به بچه ها قبلاً آموزش داده ايم سطح كار خود را از اين روغن مي پوشانيم تا براق و زيبا شود.
اهداف:
پرورش قوه ي خلاق در بچه ها
مهارت در استفاده ي صحيح از مواد و وسايل
استفاده و به كار گيري از وسايل به ظاهر بي مصرف
فراهم آوردن فرصت مناسب براي ابراز عواطف و احساسات كودك از طريق كار هنري
طرح درس نقاشي موضوع : نقاشي با مداد شمعي پايه تحصيلي چهارم
وسايل لازم : مداد شمعي ـ رنده ـ اتو ـ جوهر مشكي
ارائه ي درس :
( در جريان انجام كار آهنگي ملايم و زيبا در كلاس پخش مي شود.)
روي ورق نقاشي طرحي به دلخواه مي كشيم . براي رنگ آميزي اين طرح با مداد شمعي مي توانيم به اين صورت عمل مي كنيم. مداد شمعي را با دنده ي ريز يا مداد تراش خرد مي كنيم. در روي طرح اين خرده ها مداد شمعي را در محلهاي مناسب خود مي ريزيم . حالا آهسته برگي ديگر روي طرح خود مي گذاريم و روي آن را با اتوي داغ اتو مي كشيم. اين كار باعث مي شود كه مداد شمعي در اثر حرارت باز شده و رنگهايي و طرحي انتزاعي و زيبا بوجود بيايد .
عملاً در كلاس انجام مي دهيم و مراحل كار را بچه ها با دقت تماشا مي كنند و بعد هر دانش آموزي به دلخواه و صليقه ي خودش نقاشي اش را مي كشد و رنگ آميزي مي كند.
اهداف :
پرورش قوه ي خلاق در بچه ها
مهارت در استفاده ي صحيح از مواد و وسايل
استفاده و به كارگيري صحيح از حواس
فراهم آوردن فرصت مناسب براي ابراز عواطف و احساسات كودك در قالب نقاشي
طرح درس خوشنويسي موضوع آموزش الف ـ ب پايه تحصيلي چهارم
وسايل لازم : قلم ـ جوهر ـ دفتر گلاسه
در جلسات قبل بچه ها كار با وسايل خوشنويسي را فراگرفته و طريقه ي نوشتن نقطه را آموخته اند.
ارائه درس : در جريان انجام آموزش آهنگي ملايم و زيبا در كلاس پخش مي شود.
براي بچه ها نسبتهايي را كه به كار مي بريم همراه با توضيح كامل روي تابلو با گچ نمايش مي دهيم.
طول الف برابر است با سه نقطه ي قلم خودتان
طول ب برابر است با 5 نقطه با قلم هاي خودتان
در بعضي جاها كه مي گوييم پهناي قلم يعني از تمام قلم استفاده كنيد اگر نيم نقطه مورد نظر بود از نصف قلم استفاده كنيد و اگر گفتيم نوك قلم بايد از نوك بلند قلم استفاده كنيد.
براي آموزش الف به اين صورت توضيح مي دهيم و عملاً روي تابلو نمايش مي دهيم :
ابتداي الف با شيب نقطه شروع مي شود . د. سر الف به دو طرف قوس دارد . از شيب نقطه شروع مي كنيم و به اندازه ي سه نقطه طول الف را مي كشيم . بعد از بچه ها مي خواهيم در دفاتر خود تمرين كنند . روي سر هريك از آنها رفته و همراه تشويق اگر لازم بود نمونه أي در دفتر برايشان مي نويسيم تا از نزديك هم ببينند. پس از تمرين حرف ب را آموزش مي دهيم : بچه ها حرف ب زاويه ندارد. ب را هم با شيب قلم (نقطه) شروع مي كنيم و به اندازه ي تقريباً 5 نقطه مي كشيم و بعد قلم را بر مي داريم . و از بچه ها مي خواهيم كه در دفاتر خود دو خط تمرين كنند و خودمان به بررسي كار آنان مي پردازيم . پس از 20 دقيقه آموزش و تمرين آموزش خوشنويسي را خاتمه مي دهيم و بقيه ي وقت را بچه ها به خواندن سرود يا شعر و كاردستي مي پردازند.
رنگرزي پارچه :
رنگ كردن الياف پارچه بافي صنعت تكامل يافته أي است كه صد ها سال است در ايران رواج دارد . حتي امروز كه كارخانه هاي بافندگي و نساجي منحصراً مواد رنگي مصنوعي به كار مي برند. باز هم صنعت رنگرزي با مواد رنگي حيواني و نباتي برقرار است.
هنگامي كه در پايان سده ي گذشته و آغاز سده ي بيستم رنگهاي مصنوعي آتيلين براي نخستين بار در قاليهاي ايراني به كار برده شد. اين قاليها بسياري از ويژگيهاي اصلي خود را از دست دادند. اول به اين علت كه دامنه رنگها نامتناسب بود و ديگر آنكه قاليباف ساده دل روستايي يا چوپان نمي توانست دستورالعمل پيچيده اين رنگها را به خوبي به كار بندد . در آن موقع دولت و توليدكنندگان قالي خطر يكه صنعت مهم آنها را تهديد مي كرد تشخيص دادند و ورود رنگهاي مصنوعي را ممنوع كردند و تا چند سال براي نيل مصنوعي پروانه ورود داده مي شد . بعد ها با پيشرفت رنگهاي مصنوعي و افزايش توانايي رنگ كار ايراني در كاربرد صحيح آنها ، اجازه داده شد كه از رنگهاي مصنوعي بيشتر وارد كنند به طوري كه امروز رنگرزان شهري نيز رنگهاي مصنوعي زياد به كار مي برند.
نويسنده نيز مانند بسياري از ديگر كساني كه كوشش كرده بودند صنعت رنگ كاري ايران و سرمشق و كاربرد آن را بفهمند ، متوجه شد بدست آوردن اطلاعاتي فني كامل در اين باره بسيار دشوار است . صدها سال است كه دستورالعمل ساختن رنگها از پدر به پسر مي رسد و علت آن هم آشكار است. زيرا يك رنگ كار خوب نسبتاً داراي حقوق خوب بوده و شخصي است كه در جامعه مورد احترام است .
دندانه ها ، براي گسترش كامل رنگها و تثبيت آنها بر روي الياف پارچه اغلب مواد رنگي كه در سطور زير به آن اشاره خواهيم كرد احتياج به دندانه أي دارند كه در ايران اكثراً زاج است . اين زاج معمولاً زاج سفيد و زاج پتاسيم ( قليايي ) و زاج كروم هستند . گاهي اوقات املاح مشخص آهن و مس نيز به كار مي برند. اغلب مقداري مواد قابض با محتوي زياد جوهر مازو استعمال مي شود . يكي از اين لحاظ كه عمل دندانه را انجام مي دهد و بعد براي اينكه تركيب مخلوط آهن و مازو ته رنگ سر تري به وجود مي آورد. اغلب قابض ها را از برگ درخت سقز سفيد و بعضي ديگر را از برگ و مازوي درخت پسته جنگلي ( جفت) و يا برگ و غلاف پسته پيوندي بدست مي آورند. مازوي برگ درخت از جفت نيش حشره ي (pemphigus utrcularius) درست مي شود و 40 درصد جوهر مازو دارد.
در كردستان مازوهاي ديگري از برگ درخت بلوط مي گيرند . اين مازوها را به نام مازوي حلب خريد و فروش مي كنند و 50 تا 70 درصد جوهر مازو دارد و از نيش حشره ي (cynipsgauac tinctorcac) درست شده است. در ايران گرفتن مازو از برگ درخت (Quercuslusitanica) متداول است و نيش حشره ي (cynips insana) و حشره ي ( Amdvicus Lucidus ) آن را به وجود مي آورد . برگ خشك و خود مازو را ، با آسياب دستي و سنگ نرم ، خوب مي سائيد و آن را چند ساعت در ديگ بزرگ مسي مي جوشانند و سپس از كرباس مي گذرانند.
برخي از اين دندانه ها باعث مي شوند كه ، به سبب داشتن مقدار زياد آهن در آب يا زاج ، رنگ تيره و نامطلوب گردد. در چنين مواردي اگر آب باران و زاج خالص در اختيار رنگ رز باشد آن را به كار مي برد . در روزگار كهن رنگرز زاج سفيد طبيعي را با ادرار مخلوط مي كرد. وقتي آن را مي جوشانيد و سپس خنك مي كرد زاج آمونيوم خالص متبلور مي گرديد اين شيوه ي عمل در اواسط سده ي پانزدهم به اروپا رسيد.
رنگهاي طبيعي متداول :
رنگ قرمز زيباترين و با ارزش ترين رنگهاي سرخ ، قرمز دانه است كه به شكل قرمز جگري و قرمز لاكي در مي آيد . قرمز دانه از بدن ماده ي حشره ي ( coccus cati ) درست مي شود. سارگن دوم (714 ميلادي ) خاطر نشان مي كند كه قرمز دانه از شمال ايران و ارمنستان مي آيد ، توليد قرمز دانه در همان مناطق كه پرورش حشره ي مزبور معمول بود ادامه دارد. بدن خشك شده ي حشره را مي كوبند و ماده ي رنگيني يعني جوهر قرمز دانه را با زاج ، قلع يا نمك كلسيم مخلوط و تركيب مي كنند.
گونه ديگري از قرمز دانه قرمز ارمني است كه از شمال ايران و از حشره ي ( porphyrophora Mamelij ) بدست مي آيد.
اگر رنگرز ايراني قرمز دانه اصل را با رنگ قرمزي كه از حشره ي كرم قرمز ( Kermcocus Vermilio) كه سابق به آن ( cocusilicis ) مي گفتند، بدست مي آيد اشتباه مي كند نبايد وي را سرزنش كرد زيرا اطلاعات حشره شناسي او محدود است. حشره ي اخير در بدنه و شاخه هاي درخت بلوط قرمز زندگي مي كند . كاربرد اين نوع رنگ قرمز به دوره هاي ماقبل تاريخ مي رسد . ايران قرنهاست اين نوع رنگ قرمز را تهيه مي كند و هنوز هم در توليد اين رنگ مشهور است . رنگ كرم قرمز در حدود 1100 سال پيش از ميلاد به آشور و سپس از آنجا به يونان ، رم و در دوره كلاسيك به اسپانيا رسيد. واژه ي كرمو كوكوس از واژه ي ايراني كرم گرفته شده ، واژه هاي كارمين و كريمسون كه در انگليسي به معناي قرمز لاكي است از همين واژه آمده است. واژه ي كهن تر ايراني آن سكيرلات (sakirlat ) است كه در زبان لاتين اسكارلاتوم و به انگليسي (scarlet) (سرخ)
تبديل شده است . قرمز از جنس ماده ي همين حشره به دست مي آيد و هنگام گرد آوري آن خرداد و تير است. زنان و دوشيزگان هر روز حدود يك كيلوگرم از اين حشرات را با ناخن خود از شاخه و برگ درختان مي كنند و روي بخار سركه گرفته و يا در سركه فرو مي برند تا كشته شود ، سپس خشك كرده ، مي كوبند و ماده ي رنگ بدست مي آيد ، ماده ي رنگي آن يعني جوهر قرمز در آب يا الكل حل مي شود و اگر با زاج و ادرار آميخته شود رنگ آن ثابت مي شود . رنگ اين ماده به درخشندگي قرمز دانه نيست ولي خوشرنگ است و بسيار سريع رنگ مي بندد.
مهمترين رنگ سرخ مورد قالب بافي ن روناس است اين رنگ از ريشه ي بوته اش به يك متري مي رسد به دست مي آيد. اين رنگ در 3000 سال پيش از مسيح در دره ي سند در شهر موهن جو دارو شناخته شده بود واز آنجا نخست به خاور ميانه گسترش يافت. در خاورميانه زمينهاي زيادي زير كشت روناس در آمد و سپس به آسياي مركزي و در دوره هاي بعد به روسيه رسيد. با اينكه رنگرزان يوناني و رومي آن را مي شناختند ولي در زمان فرمانروايي رومي ها استفاده از آن در اروپا از بين رفت در جنگ هاي صليبي بار ديگر به اروپا آمد و به عنوان قرمز تركي معروف شد. هلنديها يكي از توليد كنندگان مهم روناس بودند هنگامي كه فرانسه مي خواست خود را از واردات هلند رهايي بخشد يكي از زمينهاي اصفهان به نام جي النن را به كار گمارد و وي صنعت روناس را در پيرامون اوينيون بنياد نهاد.
روناس در ايران به طريق زير به دست مي آيد . پس از اينكه گياه دو ساله شد در پاييز پس از ريختن برگها ، ريشه آن رت بيرون مي آورند . ريشه گياهان هفت ساله مقدار و رنگ بيشتري دارد و رنگ آن ارغواني سير است. در صورتي كه رنگ گياه جوانتر قرمز سفالينه أي است كه در مجسمه سازي يا كوزه گري به كار مي رود. ريشه ي اين گياه را خشك كرده و مي كوبند تا پوست و مضافات آن جدا شود و پس آنها را نرم مي سايند. اين گياه داراي جوهر ياقوتي رنگ است كه وقتي نم دار مي شود تبديل به شكر آليزارين دليزاري مي شود كه قسمت اخير يعني ليزاري ماده واقعي رنگ است وقتي با زاج خالص مخلوط شود رنگ قرمز زيبا و ثابتي مي دهد. وقتي كه زاج آهن (زاج زرد) به آن بيفزايند رنگ قهوه أي مي دهد اگر به شيوه ريشه روناس دوغ بيفزايند رنگ قرمز سخت و درخشنده أي بدست مي دهد. اين رنگ را دوغي مي نامند.
باربارو جهانگرد ونيزي كه در سال 1471 ميلادي به ايران سفر كرده مي نويسد كه رنگرزان ايراني با مقدار زيادي روناس به هند مسافرت مي كنند و پيشه رنگرزي خود را دنبال مي كنند. امروز ه مراكز تهيه روناس و شيراز است.
خون سياوش يك رنگ قرمز مايل به نارنجي است كه اغلب به موجب دستورالعمل هاي قديمي با تركيب ساير رنگها بكار برده مي شود. و آن صمغي است كه از رنگبار و از طريق هند به نام خون اژدها وارد كشور مي شود. اين صمغ شيره اي است كه از درخت خون اژدها(Dyacaena cinnabari) بدست مي آيد و در الكل حل مي شود و در جلاها بعنوان رنگ بكار برده مي شود. قبيله يا دارو گلو يكي ديگر از رنگ هاي قرمز مايل به نارنجي است كه به ويژه در ابريشم بكار برده مي شود و از غده بدست مي آيد .
يكي ديگر از رنگهاي قرمز مايل به ارغواني ، رنگي است كه از ريشه هوايي چوبه و رنگ پادشاه كه با انگليسي راتنجات ناميده مي شود گرفته مي شود.
رنگ سرخ تند ويژه اي از لاك بدست مي آيد كه آن نيز محصول فرعي صمغ لاك است . صمغ لاك شيره درخت بانيان است و عامل اصلي بوجود آمدن اين شيره يك نوع حشره است اين رنگ ثابت است و از هند وارد مي شود .