بخشی از مقاله

شركت تجهيزات توربو كمپرسور نفت


بسمه تعالي
فصل اول: كليات، هدف، پيشينة تحقيق، روش كار و تحقيق
فصل اول – كليات (اطلاعاتي راجع به محل انجام پروژه)
شركت تجهيزات توربو كمپرسورنفت در تاريخ تأسيس شد و وظيفة اصلي آن

سهامداران شركت تجهيزات توربو كمپرسور نفت، شركت تجهيزات توربو كمپرسور نفت (60%) و شركت صنايع تجهيزات نفت (40%) هستند. چند سال پيش هنگامي كه شركت ملي گاز ايران موظف شد خط لوله سراسري شمارة 3 از جنوب (كتگان) به مناطق شمالي و مناطق مركزي كشور را احداث نمايد. در اين ميدان يكي از مهمترين بخش هاي پروژه كه در حقيقت ساخت توربو كمپرسورهاي گازي بود طي مناقصه اي به شركت (Alstom Power) آلستوم پاور سوئد واگذار شد.


گاز در خط لوله در طي زمان و مسافت هاي طولاني انتشار پيدا مي كند. براي رفع اين مشكل ايستگاه هاي تقويت فشار طراحي شده و در آنجا گاز توسط كمپرسور كمپرس (فشرده) شده و در مسري خود با فشار حركت داده مي شود. توربين وظيفه به حركت درآوردن كمپرسور را دارد. در حقيقت توربين نيروي محركه كمپرسور مي باشد. در عين حال توربين ها از نوع گازي (نه بخار و ...) هستند.


شركت آلستوم كه بعد از مدتي اعلام ورشكستگي نمود و توسط كمپاني مشهور زيمنس (آلمان) خريداري شد. پس از برنده شدن در اين مناقصه شركت توربو كمپرسور نفت (otc) را به عنوان پيمانكار خود در ايران برگزيد. در اين پروژه مونتاژ توربين هاي 25 مگاواتي به عهده يكي از شركتهاي زيرمجموعه otc يعني شركت تجهيزات توربو كمپرسور نفت نهاده شد. كارگاه مكونتاژ اين شركت در شهرك صنعتي شمس آباد – 45 كيلومتري اتوبان تهران – قم احداث شد و دفتر آن هم اكنون در خيابان گاندي – خيابان چهاردهم مي باشد. شركت OTCE يك هيئت مديره دارد كه در آن جناب آقاي مهندس منتظري به سمت مديرعامل برگزيده شده اند و 6 معاونت به نام هاي زير دارد.


معاونت مالي – اداري – معاونت بازرگاني – معاونت طرح و برنامه – معاونت توليذ – معاونت تحقيق و توسعه و معاونت فني و مهندسي. چارت سازماني شركت به شكل زير مي باشد.


يكي از زيرمجموعه هاي معاونت طرح و برنامه دپارتمان مهندسي صنايه مي باشد. و شرح وظايف آن نيز به شرح زير مي باشد.
در بخش توليد 3 سمت اصلي وجود دارد يكي بخش مونتاژ و ديگري بخش تست و راه انداري. مديريت مونتاژ شامل 3 زيرگروه پايپلينگ، مكانيك و الكتريال مي شود كه اين سه گروه همانطور كه از اسم آنها پيدا مسوؤليت مونتاژ و نصب قطعات مكانيكي توربيني و قطعات پايپينگ ها و مجموعه كامل كابل كشي ها و ... مربوط به الكتريكال را دارند. بخش تست و اره اندازي در حقيقت عهده دار كنترل تمام سيستم هاي مونتاژ شده است.

 

فصل دوم
مقدمه (فصل)
بهتر است قبل از آنكه استقرار بپردازيم، جايگاه آنرا در ديد كلان برنامه ريزي معرفي شود تا در ابتداي كار درك بهتري نسبت به آن ايجاد شود. همچنين اهميت آن بيش از پيش روشن گردد. در اينصورت مي بايست به سراغ «برنامه ريزي تسهيلات» برويم. لغتي كه در سالهاي اخير به طور خاص در صنعت از آن بسيار ياد شده و مقالات و كتاب هاي متنوع و زيادي در اين باره نوشته شده است مدل هاي پيچيده رياضي ارايه شده و روش ها و راه‌كارهاي تحليلي و آزمايشي مختلفي مطرح گرديده است.


برنامه ريزي تسهيلات در حقيقت تعيين مي كند كه چگونه با امكانات موجود و دارايي ثابت مي توان بهترين حالت را براي انجام فعاليت در راستاي هدف مورد نظر به وجود آورد.


برنامه ريزي تسهيلات يك موضوع عام و كلي است و كاربرد وسيعي دارد. مي‌توان از آن در يك بيمارستان، يك كارگاه مونتاژ يك مركز خدمات مثلاً دانشگاه، انبار، فرودگاه يك مغازه و ... استفاده كرد.
عامل بهبود مستمر در برنامه ريزي تسهيلات جايگاه والايي دارد. شايد به همين دليل است كه يان پروژه (بهبود درمان) و بسياري از پروژه هاي مشابه آن انجام مي شود. زيرا نهايتاً منجر به بهبود مي ود كه اين بهبود مي تواند در زمينه ها مختلف و متفاوت مانند زمان، نيروي انساني، ابزارآلات و ... شود. بهبود مستمر مستمر در چرخه برنامه ريزي تسهيلات را در شكل ـــ به صورت زير آمده است.


به طور كلي مبحث برنامه ريزي تسهيلات شامل 2 بخش مهم است: مكان يابي تسهيلات و طراخ تسهيلات. مسئله مكان يابي و تعيين مكان جهت واحد است و از اطلاعاتي در باره مشتريان، عرضه كنندگان مواد اوليه و عرضه ساير تسهيلات پيروي مي كند.


طراحي تسهيلات شامل 3 بخش طراحي سيستم هاي تسهيلات، طراحي پيدمان و طراحي سيستم هاي انتقال است. طراحي سيستم هاي تسهيلات شامل سيستم هاي ساختاري، سيستم هاي فضايي، سيستم هاي ساختماني، سيستم هاي روشنايي، سيستم هاي ايمني و سيستم هاي بهداشت و ... مي شود. چيدمان شامل كليه تجهيزات، ماشين آلات و اسباب و اثاثيه داخلي مي شود. همچنين سيتم هاي انتقال شامل مكانيزم هاي مورد نياز براي ايجاد ارتباط متقابل در داخل واجد موجود است.


به طور كلي سلسله مراتب برنامه ريزي تسهيلات را مي توان در شكل ـــ مشاهده نمود.
مكان يابي تسهيلات در حقيقت ديد كلان از برنامه ريزي تسهيلات است درحاليكه طراحي تسهيلات با بررسي جزء به جزء در سطوح خرد به اين مسئله مي نگرد.


به عنوان مثال در پرئژه يك كارخانه مونتاژ مي توان بدين صورت گفت:
آنچه پس از بررسي اجمالي در باره مبحث برنامه ريزي تسهيلات – با توجه به سلسله مراتب و اجزاء آن – همچنان مهم به نظر مي رسد، اجراي مستمر آن است و تأكيد در اين پروژه نيز در همين راستا مي باشد.


حال بهتر مي توان در مورد موضوع مورد نظر اين پروژه يعني چيدمان صحبت كرد و جايگاه آنرا يا يك ديد كلان بررسي كرد. چيدمان بخشي از مبحث طراحي كارخانه است. هنگامي كه در برنامه ريزي تسهيلات مكان مشخص شد، 3 موضوع مطرح مي شود. طراحي سيستم ها چيدمان و حمل و نقل ها. تا حدودي در طراحي نيز ترتيب همين است ولي در عين هر سه ايتم به يكديگر نياز دارند. به طور كلي برنامه ريزي تسهيلات شامل موارد زير مي شود و هدف ما در بخش چيدمان كمك به بهبود مستمر اين فرآيندها است به طوريكه اهداف و مقاصد مورد نظر ما را برآورده نموده. همچنين با تغييراتي كه در (مثلاً) بخش چيدمان انجام مي شود. برخي موارد به سمت بهبود ميل پيدا مي كند.


دريافت، بازرسي در محوطه، انبار، بازاريابي، ارسال به توليد و مونتاژ، حركت در داخل توليد و مونتاژ، انبار محصولات در جريان ساخت، كنترل مواد، بسته‌بندي، ارسال به انبار، انتخاب سفارش، ارسال براي حمل، جمع آوري سفارش حمل، نگهداري و خدمات كارمندي، همچنين لازم است از كنترل موجودي كنترل توليد، كنترل كيفيت، خيرد، بازاريابي، طراحي محصول، بسته بندي، توسعه محصول، ساخت، سيستم هيا اطلاعاتي و مديريت نيز اطلاعاتي به عنوان ورودي گرفته شود.

 

* برنامه ريزي دپارتمان
برنامه ريزي دپارتمان مي تواند شامل برنامه ريزي جهت بخش هاي توليد، پشتيباني، اداري، خدماتي و ... شود. برنامه ريزي بخش توليد شامل مجموعه اي از ايستگاه هاي كاري است كه طي فرآيند چيدمان تسهيلات گرد هم آمده‌اند. برنامه ريزي دپارتماني ني تواند با تركيب ايستگاه هاي كاري كه وظايف مشابه دارند انجام شود. منظور ايستگاه هاي كاري‌اي است كه فرآيند شبيه به هم دارند.


4 نوع از برنامه ريزي دپارتماني
1- برنامه ريزي دپارتماني بر اساس محصول
2- برنامه ريزي دپارتماني بر اساس محل مواد ثابت
3- برنامه ريزي دپارتماني بر اساس خانواده محصول (يا تكنولوژي گروهي)
4- برنامه ريزي دپارتماني بر اساس فرآيند

توضيحات هر يك از انواع برنامه ريزي
حال فرض كنيد براي يك محصول مثل ـــ تقاضاي ثابت و بزرگي بايد توسط توليد برآورده شود. در هر يك چنين وضعيتي ايستگاه هاي كاري مي بايستي تركيب شده و به يك نوع برنامه ريزي دپارتماني تبديل شوند كه همة ايستگاه‌هاي كاري جهت توليد محصول در آن جمع شده اند. در اين حالت برنامه ريزي دپارتماني بر اساس محصول را مي توان بخش بر اساس خط توليد ناميد.


در حالت ديگر مي توان فرض كرد محصول داراي تقاضاي سفارشي با ميزان كم و حجم بسيار بزرگ است و نمي توان آنرا به راحتي جابجا كرد و حركت داد. ايستگاه هاي كاري بايد تركيب شده و يك برنامه ريزي دپارتماني را فراهم آورند كه شامل همة ايستگاه هاي كاري مورد نياز جهت توليد محصول و مراحل آن باشد.


اين نوع برنامه ريزي دپارتماني به دپارتمان بر اساس محل ثابت مواد معروف است.
نوع سوم از برنامه ريزي دپارتماني محصول هنگامي به وجود مي آيد كه ميزان تقاضا درصد متوسط بوده و تعداد انواع محصولات نيز متوسط باشد. شكل مشابه اجزاء، در يك خانواده از اجزاء به گروه ايستگاه كاري معروف است. تركيب گروه ايستگاه كاري در برنامه ريزي دپارتماني محصول به عنوان يك بخش بر اساس خانواده محصولات معروف است. به عنوان آخرين حالت در برخي مواقع در تركيب ايستگاه هاي كاري، فرآيندها مشابه مي باشد. برنامه ريزي دپارتماني براي چنين قطعاتي به بخش بر اساس فرآيند معروف است. منظور از بخش در جملات بالا همان دپارتمان است و از نظر معنايي تفاوتي نمي كنند.
در جدول زير تركيب ايستگاه هاي كاري براي برنامه ريزي دپارتماني آمده است.


رديف نوع محصول نوع برنامه ريزي دپارتماني روش تركيب ايستگاه كاري
1 استاندار و تقاضاي زياد و مستمر دارد بخش بر اسا محصول خط توليد تركيب همه ايستگاه هيا كاري مورد نياز جهت توليد محصول
2 از نظر فيزيكي بزرگ، حركت آن سخت و داراي تقاضاي سفارشي است بخش بر اساس محصول، محل مواد ثابت تركيب همه ايستگاه ها كاري مورد نياز براي توليد محصول با فضاي مورد نياز جهت مرحله بندي محصول


3 محصولاتي كه مي توان آنها را به خانواده هاي مشابه گروه بندي كرد و هر يك در يك گروه از ايستگاه هاي كاري توليد شوند بخش بر اساس توليد محصول، خانواده محصول تركيب همه ايستگاه هاي كاري مورد نياز براي توليد خانواده محصول
4 هيچكدام از موارد فوق بخش بر اساس فرآيند تركيب ايستگاه هاي كاري يكسان براي برنامه ريزي دپارتماني اوليه و تلاش براي تركيب بخش هاي اوليه مشابه

جمع آوري اطلاعات
قبل از آنكه هرگونه برنامه و سيستم استقراري پيشنهاد شود مي بايست به برخي سؤالات پاسخ داد و ابعاد مختلف استقرار را در نظر گرفت. تعدادي از اين سوالات كه مي بايستي به آنها پاسخ داده شود به شرح زير است.
1- محصول چيست؟ (چه چيزي قرار است توليد شود؟)
2- چگونه توليد مي شود؟


3- به چه تعداد توليد مي شود؟
4- مراجل انجام كار چگونه است؟
5- تجهيزات و ماشين آلاتي كه قرار است به كار روند كدامند؟


6- جريان مواد و محصول و ... به چه صورت است؟
7- مواد اوليه كدامند؟
8- محصول در كجا توليد مي شود؟
9- مدت زمان توليد محصول؟
10- ............
در اين فصل به مرور اين سؤالات مطرح شده و توضيحات نسبتاً جامعي در مورد آنها داده خواهد شد.
به طور قطع مي توان گفت شناخت محصول اولين آگاهي مهمترين اطلاع يك طرح بهبود دهندة استقرار مي باشد. دليل آن ايجاد يك ديد كلي و يك افق ذهني بلندتر در ذهن شخصي است كه برروي مسئله استقرار كار مي كند. به طور قطع ذهنيتي كه در مورد يك كارخانه سازندة توربين هاي گازي و چيدمان آن به ذهن خطور مي كند با ذهنيت در ياره يك كارخانة توليد محصولات غذايي مثلاً پفك تفاوت چشمگيري دارد.
اين اولين قدم از شناخت مسئله است كه جهت دهي كلي برنامه ريزي و استقرار را تعيين مي كند. بديهي است كه در اينجا به اطلاعات اساسي و پايه اي جهت بررسي دقيق تر و اعلام نظر صحيح تر نيازمنديم.


پاسخ به اين سوال كه محصول چگونه توليد مي شود معمولاً به عهده بخش توليد است. مشخصات عمليات دقيق، ارايه و ضمميه كردن عكس هاي محصول در همه مراحل فيزيكي از مهمترين اطلاعات ووردي يك طرح استقرار است. به عنوان يك واحد سفارش آن به يك شركت پيمانكار يكي از وظايف يك برنامه ريز يا طراح فرآيند است. در شكل زير فرآيند تصميم گيري در مورد ساخت يا خريد آمده است.


اگر در ابتداي طراحي استقرار براي يك مؤسسه باشيم برنامه ريزي ظرفيت اهميتي چند برابر پيدا يم كند. در اين حالت مشخص كردن مكان كارخانه براي پيش بيني طرح هاي توسعه اي، درآوردن نمودارهاي عرضه و تقاضا براي محصول، پيش بيتي آيندة چند ساله محصول و عوامل بسيار ديگر براي كارخانه برنامه ريزي ظرفيت مي كنند. با اين حال اگر سال ها از طول عمر يك واحد صنعتي مي گذرد در بهبود استرقار، بحث ظرفيا همچنان مهم است. مي‌توان گفت اين برنامه ريزي ظرفيت و طرح بهبود استقرار در بسياري اوقات با هم يك تناسب مستقيم دارند.


براي اينكه ما سير زماني توليد يك محصول را به دست آوريم لازم است اطلاعات زير را داشته باشيم. اين اطلاعات در مراحل مختلفي براي ما بسيار سودمند است كه در جاي خود در بارة آنها بحث و گفتگو خواهيم نمود.


- ليست قطعات
ليست قطعات، فهرستي از اجزاي سازندة يك محصول است – يك ليست قطعات علاوه بر تصميم در مورد ساخت يا خريد شامل اطلاعاتي از قبيل زير يم باشد: شماره قطعه ها، نام قطعه، تعداد قطعه به كار رفته، مراجع نقشه ها
- ليست مواد


ليست مواد شباعت زيايد به ليست قطعات دارد و از آن يك فهرست مواد اغلب به ليست قطعاتي گفته مي شود كه شامل همان اطلاعات ليست قطعات به علاوه اطلاعاتي در مورد ساختار محصول باشد. معمولاً ساختار محصول داراي سلسله مراتبي است كه به آن سطح مونتاژ محصول گرفته مي‌شود. سطح صفر معمولاً مشخص كنندة محصول نهايي است. سطح را براي زير مونتاژها و اجرايي به كار مي رود كه مستقيماً محصول نهايي را به وجود مي آورند. سطح 2 زير مونتاژهاي اجزاء سطح‌اند. و به هم ترتيب تا ريزترين قطعات و مواد ديده مي شود. مي توان گفت يك نمودار درختي جايي از اين سطح بندي و طبقه‌بندي به دست مي آيد. در شكل زير نمونه اي از يك ليست مواد را مشاهده مي كنيد.


- برگ مسير توليد
پس از آنكه تصميم در مورد ساخت يك محصول گرفته مي شود، لازم است در مورد چگونگي ساخت محصول تصميم گرفته شود. اين تصميمات بر اساس تجربه هاي موجود، نيازها، تجهيزات، نرخ توليد، تقاضا و پيش بيني هاي آينده انجام مي گيرد. شايد بتوان گفت به همين دليل است كه در تسهيلات مختلف فرآيندهاي متفاوت، فعاليت ها و كارهايي كه انجام مي شود به نسبت متفاوت است.
آنچه يكسان است رويه انتخاب است. ورودي هاي مورد نياز جهت انتخاب فرآيند را «توصيف فرآيند» مي نامند. توصيف فرآيند شامل تشريح آن چيزي است كه بايد انجام شود. براي يك محصول ساخته شده توصيف فرآيند شامل مشخص كردن نحوة ساخت قطعاتي از ليست قطعات است كه بايد ساخته شوند و در اين راه، نفشة سازندة هر قطعه و تعدادي كه بايد توليد شود شناسايي مي شود.


رويه انتخاب فرآيند به صورت زير است:
1- تعريف عمليات پايه
2- تشخيص فرآيندهاي مختلف به عنوان گزينه هاي موجود انجام عمليات


3- تحليل گزينه هاي مختلف انجام فرآيند
4- استاندارد كردن فرآيند
5- ارزيابي گزينه هاي مختلف انجام فرآيند
6- انتخاب فرآيند
خروجي هاي رويه انتخاب فرآيند: مجموعة فرآيندها، تجهيزات و مواد خام مورد نياز براي توليد محصول در كارخانه هستند. خروجي ها معمولاً به شكل برگ مسير توليد نمايش داده مي شوند.


در برگة توليد حداقل اطلاعات زير مورد نياز است: نام قطعه و شماره آن، توصيف عمليات و شمارة آن، تجهيزات مورد نياز، انجام‌هاي انجام كار، مواد خام مورد نياز.گري از برگه مسير توليد نيز وجود دارد كه به اسم هاي مختلفي شناخته مي شود. برگه عمليات، برگه فرآيند، برگه توليد، البته برگه مسير توليد حالت كاملتري از برگه عمليات مي باشد. معمولاً در برگه عمليات به اطلاعات زير اكتفا مي شود. شماره عمليات، نام عمليات، ماشين آلات و تجهيزات، قيد و بند و ابزار و زمان استاندارد. در زير يك نمونه از برگه عمليات مي توان مشاهده كرد.
- نمودار مونتاژ


اطلاعاتي كه نمودار مونتاژ به ما مي دهد همانطور كه از اسم آن پيدا است، در مورد چگونگي مونتاژ محصول است. ساده ترين راه براي ساخت يك نمودار مونتاژ آنستكه با يك محصول كامل شروع كنيم و آن را خرد كنيم و آن قدر اين كار را ادامه دهيم تا به اجزاي اصلي برسيم. شبيه يك نمودار درختي كه در آن سيستم يك محصول در شاخه هاي مختلف تا حد امكان ريز شده است. نمونه اي از يك برگه مونتاژ را نيز مي توان در زير ديد.


هرچند برگ مسير توليد اطلاعات روش هاي توليد را در بر دارد و نمودار مونتاژ نحوة سوارشدن قطات روي يكديگر را نشان مي دهد. ولي هيچ كدام از اين دو درك كاملي از جريان درون يك مجموعه را ايجاد نمي كنند. ولي با تركيب اين اطلاعات يعني برگه مسير توليد و نمودار مونتاژ، نموداري به وجود مي آيد كه اطلاعاتي در مورد جريان دروني را نيز به ما مي دهد.

 


- نمودار فرآيند عمليات
نمودار فرآيند عمليات، نقاطي را كه مواد وارد فرآيند توليد مي شوند و نيز ترتيب تمام عمليات و بازرسي ها را به جز حمل و نقل مواد نشان مي دهد. اين نمودار همچنين اطلاعاتي را هم كه در تجزيه و تحليل مواردي از قبيل زمانبندي مراحل و نحوة قرار گرفتن دستگاه ها مفيد تشخيص داده مي شوند در بر مي‌گيرد. همانطور كه گفته شد نمودار فرآيند عمليات براي استقرار بسيار مهم است. زيرا يك ديد كلي و منظم از فرآيند توليد به دست مي دهد. مخصوصاً در واحدهايي كه توليد پيچيدگي زيايد داشته باشد اين ديد كلي بدون استفاده از اين نمودار به سختي حاصل مي شود.
- علائم استاندارد به كار برده شده در نمودار فرآيند عمليات: (طبق تعريف)


عمليات دايره: هرگاه تغييري در خصوصيات فيزيكي يا شيمايي قطعه روي دهد مثلاً قطعه اي مونتاژ شود چيزي از آن جدا گردد، اطلاعات ارايه يا دريافت شود و يا عمل طرجريزي يا محاسبه اي انجام شود گوئيم عملي صورت گرفته است.
حمل و نقل (): هرگاه چيزي از جايي به جاي ديگر منتقل شود، به جز حركاتي كه جزئي از عمليات به حساب آيد يا حركاتي كه توسط كارگر در ضمن انجام كار يا در حين بازرسي اتفاق مي افتد گوئيم حمل و نقل صورت گرفته است.


بازرسي: (مربع) هرگاه چيزي به منظور شناسايي آزمايش شود و يا كيفيت و يا كميت هر يك از خصوصيات آن بررسي شود، گوئيم بازرسي صورت گرفته است.
تأخير (D): تأخير در مورد يك محصول، هنگامي پيش مي آيد كه به غير از شرايطي كه خودمان براي ايجاد تغييرات فيزيكي و شيمايي فراهم كرده ايم، شرايط ديگري براي انجام فوري عمل بعدي روي محصول يا قطعه فراهم شده باشد و محصول مجبور به انتظار شود.


انبار (): انبار كردن هنگامي است كه قطعه در جايي نگهداري مي شود و از بيرون بردن آن بدون اجازه جلوگيري شود.
فعاليت تركيبي (◙): انجام يك عمل توأم با بازرسي را نشان مي دهد.


براي به وجود آوردن يك نمودار از فرآيند عمليات از سمت راست بالاي نمودار شروع كرده و ابتدا اجزاي به كار رفته در اوليت مونتاژ را درنظر مي گيريم. اگر قطعات خريداري مي شوند، به صورت خطوط افقي نشان داده مي شوند كه در محل مناسب براي مونتاژ به قطعات ديگر متصل مي شوند.
اگر قطعات بايد ساخته شوند روش توليد را بايد از برگ مسير توليد استخراج و با توالي مورد نظر به صورت عمودي نمايش داد كه در محل مناسب مونتاژ مي شوند. نمودار فرآيند عمليات به اين ترتيب كامل مي شود تا جايي پيش مي رود كه مواد و قطعات از انبار ترخيص و طي اين نمودار به محصول تبديل مي شوند.
دياگرام شبكه فعاليت ها در تهيه نمودار مونتاژ و نيز نمودار فرآيند عمليات تأثير بسزايي دارد.


- ظرفيت و زمانبندي
چقدر توليد كنيم؟ چه زماني توليد كنيم؟ براي پاسخ به اين سؤالات لازم است بدانيم توليد محصول تا چه موقع ادامه خواهد داشت. اين آگاهي از طريق پيش‌بيني بازار به دست مي آيد. همچنين به طور كلي لازم است بدانيم سطح سفارش چقدر است. تصميمات مربوط به طراحي و استقرار زمانبندي روي انتخاب ماشين الات، تعداد شيفت ها، تعداد كاركنان،‌ احتياجات فضا، تجهيزات انبار، تجهيزات حول و نقل مواد، احتياجات كاركنان، سياست هاي انبار، طراحي واحد بار، اندازة ساختمان و ... اثر مي گذارد. در عين حال براي اتخاذ تصميم در مورد زمانبندي لازم است علاوه بر اطلاعات كافي در مورد فرآيندها و محصول اطلاعات بازاريابي دقيقي در اختيار تصميم گيران قرار گيرد.
- تخمين ضايعات:
تخمين بازار مشخص مي كند كه سالانه چه حجمي از هر محصول بايد توليد شود. براي توليد مقدار مورد نياز محصول تعداد واحدهاي مورد نياز جهت زمانبنذي توليد، مي بايست برابر تخمين بازار به علاوه تخميني از ضايعات باشد. بنابراين ظرفيت توليد بايد براي ضايعات هم منظور و محاسبه شود. در غير اينصورت هنگامي كه ضايعات به وجود مي آيند ممكن است تقاضاي بازار بر طبق پيش بيني برآورده نشود. ضايعات شامل مادة اوليه اضافي است كه در فرايند ساخت به دليلي شكل هندسي قطعات يا ملاحظات كيفي دور ريخته مي‌شود.
گاهي اوقات نيز ضايعات به دليل كيفيت بد به وجود مي ايند. اشتباه در ماشين كاري يا عمليات مونتاژ و ... مي تواند عامل آن باشد. در هر زمان لازم است در راستاي بهبود مستمر براي به صفر رساندن ضايعات الاش كرد، كه البته نجالي براي طرح اين بحث در اين جا وجود ندادر..
- تجهيزات مورد نياز


قدم بعدي در تكميل اطلاعات پيش نيازي استقرار محاسبه تجهيزات و ماشين الات ضروري و اساسي مي باشد. براي محاسبه تجهيزات لازم است برآورد قابل اعتمادي از حجم توليد، درصئ ضايعات و زمانهاي استاندارد براي تمام عمليات ها انجام گيرد. برگه ماشن آلات مورد نياز در طرح استرقار جهت اين كار طراحي شده است كه به صورت زير مي باشد.
براي تخمين تعداد تجهيزات مورد نياز مي توان از مدل قطعي زير استفاده نمود:

به طوريكه:
F= تعداد مورد نياز در هر شيفت
S= زمان استاندارد (برحسب دقيقه) براي هر واحد توليد
Q= تعداد واحدهايي كه بايد در يك شيفت توليد شود.


E= عملكرد واقعي، كه به صورت درصدي از زمان استاندارد بيان شده است.
H= ميزان زمان (دقيقه) موجود براي هر ماشين
R= پايايي ماشين، كه به صورت درصدي از «زمان كار» ماشين است.


- جدول جريان توليد
همانطور كه مي دانيم جريان مواد در فرآيند توليد با تسهيلات رابطة بسيار نزديكي دارد. بنابراين لازم است كه هنگام فرمولبندي طرح استقرار پيشنهادي، به طور دقيق مورد مطالعه و بررسي قرار گيرد. يكي از مفيدترين روش هاي مطالعه جريان توليد، استفاده از جدول جريان توليد است كه به صورت نمايش تصويري از توالي تمام عمليات از قبيل حمل و نقل، بازرسي، تأخيرها و انبار كردن كه در ضمن فرآيند اتفاق مي افتد، مشخص مي كند. اين اطلاعات شامل زمان مورد نياز و ميزان ساخت حركت است كه براي تجزيه و تحليل جريان توليد مطلوب تلقي مي شود. جدول جريان توليد در حقيقت به راحتي مي تواند مسير حركت يك محصول يا فعاليت هاي يك كارگر را دنبال كند. اين جدول نيز مانند نمودار فرآيند عمليات ديد خوبي (البته با جزئيات مخصوص به فروش) به طراح استقرار مي دهد.
- نمودار جريان


طرحي از استقرار كف ها و ساختمان ها كه موقعيت همة فعاليت هايي را كه در جدول جريان توليد ظاهر مي شود نشان مي دهد و در حقيقت جريان محصول را روي استقرار ديكته مي كند. جمله مذكور تعريف نمودار جريان است. هر فعاليتي روي نمودار جريان به وسيله نشانه ها و شماره هايي مشخص مي‌شود. سير حركت مواد يا نحوة عمل انسان در نمودار فرآيند جريان يا خطوط يا نوار مشخص مي شود. جهت حركت نيز با پيكان نشان داده مي شود.
نمودار جريان مثل جدول جريان معمولاً براي دنبال كردن مواد در فرآيند توليد به كار مي رود.

 

- جريان
اگر جريان مواد، قطعات و عرضه ها در داخل تسهيلاتا توليدي، موضوع فرآيند جريان باشد، اين فرآيند، سيستم جريان مواد نام دارد. نوع سيستم جريان مواد به وسيله فعاليت ها با برنامه ريزي بخش هايي كه مواد آنها جريان دارد تعيين مي‌شود. با توجه به آنچه در قسمت قبلي در مورد آن بحث شد، 4 نوع برنامه‌ريزي دپارتماني براي توليد وجود دارد:
1- بخش هاي خط توليدي
2- بخش ها بر اساس مجل مواد ثابت
3- بخش ها بر اساس خانواده محصول
4- بخش ها براساس فرآيند.


در شكل زير انواع زير انواع سيستم جريان مواد براي هر 4 نوع بخش مشاهده مي شود.
منابع سيستم هاي جريان مواد بخش هاي زير مي باشند.
- بخش هاي كنترل توليد و كنترل كيفيت
- بخش هاي ساخت، مونتاژ و ذخيره سازي


- تجهيزات حمل و نقل موادي كه براي حركت مواد، قطعات و عرضه ها نياز است.
- انبارها


به طور كلي اگر جريان محصولات در تسهيلات توليدي موضوع جريان باشد، فرآيند جريان به نام سيستم توزيع فيزيكي خوانده مي شود. موضوع سيستم ها توزيع فيزيكي، كالاهاي ساخته شده به وسيله يك شركت است و منابع آن شامل موارد زير است:
- مشتري.


- بخش هاي فروش حسابداري و انبارها
- تجهيزات حمل و نقل مواد و انتقال مورد نياز براي حركت كالاي ساخته شده.
- توزيع كنندگان محصول ساخته شده.

- الگوي جريان
الگوهاي جريان را مي توان تركيبي از جريان در داخل ايستگاههاي كاري، داخل بخش ها و بين بخش ها در نظر گرفت.
الگوي جريان: از تركيب جريان در 3 قسمت مختلف يعني ايستگاه هاي كاري، داخل بخش ها و بين بخش ها به دست مي آيد. كه در زير مختصري در بارة هر يك بحث مي شود.

 

الف- جريان در ايستگاه هاي كاري
در تعيين جريان داخل ايستگاه هاي كاري، مطالعات حركت و ملاحظات فاكتورهاي انساني بسيار مهم مي باشد. جريان در داخل يك ايستگاه كاري بايد همزمان، متقارن، طبيعي، هماهنگ و عادي باشد. هر يك از كلمات همزمان، متقارن، طبيعي و هماهنگ داراي توضيحات و معناي مخصوص خود هستند كه ما در اينجا از توضيحات در مورد آن صرف‌نظر مي‌كنيم.

 

- جريان داخل بخش ها
الگوي جريان داخل بخش به نوع بخش بستگي دارد. در يك بخش بر اساس محصول و يا خانواده محصول جريان كار از جريان محصول تبعيت مي كند. الگوي جريان انتها به انتها، پشت به پشت و نامشخص نشاندهندة بخش بر اساس محصول هستند كه در هر ايستگاه كاري يك نفر كار مي كند. الگوهاي جريان جلو به جلو وقتي استفاده مي شوند كه استقرار يك بخش بر اساس محصول باشد. يك نفر كارگر در 2 ايستگاه كاري كار مي كند. الگوهاي جريان دايره اي وقتي استفاده مي شوند كه يك كارگر در بيش از يك ايستگاه كاري كار كند. در يك بخش بر اساس فرآيند، بين ايستگاه كاري در داخل بخش ها بايد جريان كمي برقرار باشد.
جريان معمولاً بين ايستگاه ها كاري و راه روها وجود دارد. الگوهيا جريبان به اميد جهت گيري ايستگاه هاي كاري نسبت به راهروها تحميل مي شود. در زير 3 نوع از ترتيب ايستگاه كاري – راهرو و الگوهاي جريان به دست آمده را نشان مي دهد.

ج- جريان بين بخش ها
جريان بين بخش ها معمولاً ضابطه اي است كه معمولاً براي ارزيابي جريان كلي در داخل يك واحد استفاده مي شود. جريان معمولاً شامل تركيبي از چهار الگوي جريان است: خط مستقيم، u شكل، s شكل و w شكل w. يك ملاحظه مهم كه در تركيب الگوهاي جريان مي بايست لحاظ شود محل ورود و خروج است.
در هر طرح پيشنهادي محل ورودي (بخش دريافت) و خروجي (بخش ارسال) معمولاً در يك محل مفروض ثابت است و جريان در داخل يك واحد بايد با اين محدوديت ها وفق پيدا كند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید