بخشی از مقاله
صنعت چاپ
مقدمه :
صنعت چاپ نيز از جمله بزرگترين و مفيدترين اختراعات بشري و وسيله انتقال انديشه ها و عواطف بسياري از علماو دانشمندان و فلاسفه و اهل هنر براي ميلياردها مردم در طول تاريخ بوده است.
چاپ به فن و صنعت تکثير نقوش دو بعدي (حروف، ارقام، خطوط و تصاوير و ... ) به وسيله انداختن اثر اين نقوش به روي کاغذ و پارچه يا مواد ديگر گفته ميشود.
نخستين گام بزرگ در پيشرفت فن چاپ اختراع «حروف قابل انتقال» بود که به وسيله گوتنبرگ «زرگر با نبوغ آلماني» در قرن پانزدهم صورت گرفت و صنعت چاپ از مرحله چوبي به مرحله سربي تبديل يافت و انجيل مقدس اولين کتابي بود که توسط وي حروفچيني و طبع گرديد.
اولين ماشين چاپ که به وسيله نيروي بخار کار ميکرد در سال 1811 در لندن به وسيله کوئيننگ Koening آلماني اختراع شد. بعداً او با کمک هموطن خود Bauer ماشيني ساخت که روزنامة تايمز لندن را براي اولين بار با سرعت 1100 برگ در ساعت يعني 4 بار سريعتر از ماشين دستي به چاپ رسانيد.
تاريخ چاپ به ا ستناد مدارک موجود به پنج قرن قبل از ميلاد يعني زمان هخامنشيان ميرسد.
صنعت چاپ نخستين بار در کشور چين رايج شد و چينيان زودتر از ساير ملل به اين صنعت پيبردند و کتاب چاپ کردند. تأثير چاپ و آنچه از رهگذر آن عايد اجتماعات و تمدن انسان شده در هر از پديدههاي و مظاهر زندگي او آشکار و مشخص است.
اين صنعت با انسان بسيار عجين شده و بعد از هوا و خوراک و مسکن براي بقاي حقيقي و تسريع در رشد فرهنگي او حائز اهميت است به طوري که نميتوان آن را از زندگي وي تفکيک کرد. هر کجا برود و هر چه در پيرامون او و همراه او قرار گيرد در ارتباط صنعت است.
صنعت چاپ نيز از جمله بزرگترين و مفيدترين اختراعات بشري و وسيله انتقال انديشه ها و عواطف بسياري از علماو دانشمندان و فلاسفه و اهل هنر براي ميلياردها مردم در طول تاريخ بوده است.
اين صنعت، آموزش و تحقيق را که در انحصار گروهي خاص بوده براي همه مردم ممکن ساخته است و بخصوص حاصل انديشههاي والاي علمي و فکري و ادبي کاتبان و قلمزنان را که به زحمت در يک يا چند نسخه محدود نوشته ميشده و به علت قلت نسخ آن هر دم با خطر نابودي مواجه ميگشت حفظ نموده است و هم اين فن، سبب ابداع فنون و هنرهاي ديگر گرديده که به نحوي در رابطه با صنعت چاپ قرار ميداشته است.
نقش صنعت چاپ در روند زندگي آدمي و نيازمندهاي فرهنگي او به مانند نقش بهداشت و نقش هواست که حيات انساني بشر را وسعت و عمق بخشديده و در بهبود کيفيت زندگي و جهشهاي علمي و آگاهي او اثري قطعي و بيگفتگو داشته است.
تاثير سازنده چاپ و آنچه از رهگذر آن عايد اجتماعات و تمدن انسان شده در هر يک از پديدهها و مظاهر زندگي او آشکار و مشخص است. در ايجاد امنيت محيط، تسلط بر طبيعيت و عوارض آن، تسريع برآود حوائج و نيازهاي رفاهي و حياتي، و تسهيل کاميابيهاي فرهنگي و علمي و به کل در تمام مراحل تکامل و گسترش کيفيت زندگي و پيمودن مدارج متعالي مادي و معنوي او اثري معجزهآسا گذاشته است.
اين صنعت با انسان بسيار عجين شده و بعد از هوا و خوراک و مسکن براي بقاي حقيقي و تسريع در رشد فرهنگي او حائز اهميت است به طوري که نميتوان آن را از زندگي وي تفکيک کرد. هر کجا که برود و هر چه در پيرامون او و همراه او قرار گيرد در ارتباط با اين صنعت است.
اگر فرد انساني به نحو مثال در خويشتن و پيرامون خود بنگرد و آنچه از مايحتاج شخصي و عمومي و اجتماعي است در نظر بگيرد از جمله پوشاک و زيورآلات، وسايل رفاهي منزل، ابزارهاي پيشرفته علمي و ماشينهاي مختلف صنعتي از افزار گاهي گرفته تا پيشرفتهترين هواپيماهاي مورد استفاده بشر و موشکهاي مدرن.... به طور تفکيکناپذيري با صنعت چاپ در ارتباط تنگاتنگ بوده و نياز غير قابل انکاري به آن دارد.
تمام طراحان نشستهاند تا چشم آدمي را داشته باشند و نگذارند سير شود. گونهاي از هزاران کيفيت تفنني آن که در جهت ايجاد تنوع و تفنن مورد نظر و اختراع قرار گرفته است اينکه بعضي صفحات مجلات را به صورت ژله مانند ميآرايندبه طوري که از يک تصوير دو منظره منعکس ميشود يعني مظره موج ميدهد و موجب تنوع و گيرايي براي چشم ميگردد.
پيدايش کاغذ دشواريهاي نگارش خطر را بر روي سنگهاي و استخوان و پسوست حيوانات و پوسته درختان و اشياي ديگر از ميان برداشت و زمينه انتقال دانش را بين شهرها و کشورها به طريق نسخههاي خطي هموار کرد.
بعدها اختراع چاپ در انتقال دانش سرعت فوقالعاده ايجاد کرد و تکامل و ظرافت و ارزاني خاص به کتاب بخشيد.
قديمترين نمونههاي کتابت بر روي سنگهاي پيدا شده است. لوحهاي گلي بينالنهرين و پس از آن اوراق پاپيروسي مصر که به هزاره سوم پيش از ميلاد مسيح ميرسد از قديمترين کتابها شناخته شدهاند.
پاپيروس به عنوان مادهياتاقان براي کتابت بکار ميرفته است که کاغذ امروز براي چاپ بکار ميرود. پاپيروس از گياه نيمانندي ساخته ميشد که در درههاي نيل در مصر ميرويد. اين گياه را ميکوبيدند و با آب خمير ميکردند و بعد از پهن کردن به صورت ورقههاي بزرگ و کوچک ميبريدند.
Code sinaiticus که بين سالهاي 300 تا 350 ميلادي نوشته شده و اکنون در موزه بريتانيا محفوظ است حدود 730 ورق دارد. تخمين زده ميشود که پوست 315 گوسفند و بز براي نوشتن آن بکار رفته باشد و اين مطلب نشان ميدهد که اورپا قبل از مصرف کاغذ از پوست حيوانات به خصوص گوسفند و بز و آهو و گوساله استفاده ميکرده است.
اختراع کاغذ در چين به وسيله «تسايلون» در سال 105 ميلادي صورت گرفته است.
سومريان، بابليان، آشوريان و هيتيهاي قديم، چين باستان، يونان و روم باستان در تاليف کتاب در دنيا پيشقدم بودهاند.
در ايران پيش از اسلام از لهراسب نامي که فردوسي نيز در کتاب شاهنامه بدان اشاره دارد به عنوان بنيانگذار خط فارسي نام برده شده است.
اوستا که شامل بيست و يک «نسک: سوره» است و هر سوره آن حدود دويست صفحه ميشود و کارنامه مقدس ايرانيان باستان و زرتشتيان به شمار ميرود، به صورت مکتوب بر روي چندين هزار پوست عرض شده است.
تاريخ چاپ به استناد مدارک موجود به پنج قرن قبل از ميلاد، يعني زمان هخامنشيان ميرسد. در اين دوره براي امضاي اسناد، مهرهايي بکار ميرفت که از چوب تهيه شده بود و به اعتباري ميتوان آنرا ابتداييترين نمونه چاپ دانست که بعدها به چاپ چوبي شهرت يافت. اين روش در چين که مبدع آن بود بيش از کشورهاي اروپايي معمول بود بطوري که نمونه منقوش در صفحاتي از چوب، کندهکاري ميشدو نسخ متعددي از آن تکثير مييافت و موجب بسط علم و دانش ميگرديد.
صنعت چاپ، نخستين بار در کشور چين رايج شد و چينيان زودتر از ساير ملل به يان صنعيت پي بردند و کتاب چاپ کردند . اين صنعت از طريق اروپا به ايران راه يافت و نخستين بار در زمان سلطنت فتحعليشاه قاجار و به کوشش عباس ميرزا نايبالسلطنه چندتن از ايرانيان فن چاپ کردن را در اروپا آموختند و دستگاه چاپ حروفي (چاپ سربي) و چاپ سنگي را از اروپا به ايران آوردند.
«ميراز صالح شيرازي» که ساختن مرکب چاپ و تهيه حروف چاپخانه و حکاکي را در لندن آموخته بود، چاپ و انتشار روزنامه و چاپخانه را در ايران آغاز و رواج داد،و در تبريز به همت ميرزا اسدالله نامي از اهالي فارس که در پي درخواست او در پترزبورگ صنعت چاپ را فراگرفته بود، قرآن مجيد را سرلوحه اولين کار چاپي خود قرار داد.
چاپخانه در ايران تامدتها «باسمهخانه- يا بصمهخانه» گفته ميشود و بعدها به «مطبعه» تغيير نام يافت. عباس ميرزا وسيله منوچهرخان گرجي معتمدالدوله و به همت ميرزا زينالعاليدين يک دستگاه ماشين چاپ سربي (چاپ بر جسته تيپوگرافي) از انگلستان خريداري کرد و «ميرزازينالعابدين معتمدي» متصدي آن شدو بعد از مدتي کتاب «فتحنامه» ميرزا عيسي قائم مقام فراهاني را که درباره فتوحات عباسميرزا با روسيان بود و نيز رساله جهاديه وي را که حاوي حکم جهاد در جنگ دوم روس و ايران است، به حروف عربي طبع کرد.
در سال 1239 قمري، منوچهر خان معتمدالدوله چاپخانهاي در تهران داير کرد و کتاب محرقالقلوب و پس از آن کتاب مجالس المتقين تاليف شهيد ثالث را به چاپ رساند و بعدها کتاب روضهالمجاهدين معروف به مخارنامه را چاپ کرد که نخستين کتاب مصور چاپ سربي محسوب ميشود.
پيش از آن حدود سال 1113 ه.ق. يکي از روحانيون ارمني به نام آسادر، چاپخانهاي در اصفهان وارد کرد که حروف آن چوبي بود، و همچنين در خلال همين سالها آسوريان نيز چاپخانهاي براي چاپ کتابهاي مذهبي خود در رضائيه داير کردند
پس از چاپ سربي، چاپ سنگي به پيروي از کتابيهاي چاپ هندوستان که به سال 1225ه.ق. در کلکته آغاز شده بود در ايران رواج گرديد و نخستين چاپخانه سنگي در ايران در سال 1259 داير گرديد و کتاب معجم في آثار ملوکالعجم تاليف ميرزا عبدالله ابن فضلالله رابه چاپ رسانيد.
ليلي و مجنون مکتبي شيرازي، نخستين کتاب مصور چاپ سنگي بود که در چهار مجلس به سال 1259 قمري در تبريز نشر يافت و کتاب گلستان سعدي، از مرغوبترين چاپ سنگي است که در سال 1268 در قطعخشتي در تهران طبع شد. حواشي اين کتاب رابوتههايي از گل فراگرفته و مجالسي در ميان عبارات و متن چاپ خورده است. نخستين روزنامه ايران نيز به نام اخبار و وقايع، و روزنامه شرف با اينروش چاپ شده است.
تذکر اين نکته لازمست که اختلاف نظرهاي مختلف در زمينه تاريخ چاپ در جهان وجود دارد و نيز در خصوص اينکه چه کسي اول دفعه چاپخانه ر ايران داير کرده و اولين مطبعه از نوع چاپ سربي يا چاپ سنگي بوده و دستگاه چاپ در کدام يک از شهرهاي ايران زودتر به کار افتاده، عقايد مختلف است. از اين سبب و به منظور پرهيز از اطاله کلام نظر خوانندگان عزيز را به چند منبع مهم جلب ميکنم: مينوي، مجتبي.
«اولين کاروان معرفت». مجله دانشکده ادبيات. شماره1، سال 3، مهر1334- مجله يغما. شماره 8، سال 6، آبان 1332/ رشيد الدين فضلالله «تانکسوق نامه ايلخان در فنون علوم ختايي». نسخه خطي در کتابخانه اياصوفيه. ش 3596/ شيندلر، هوتم «مطبعه در خارج از فرنگستان».پاريس، 1902/ «چاپخانه و روزنامه در ايران». مجله کاوه. شماره 5، سال 2، دوره جديد روزنامه، آذر 1290 شمسي/ دهخدا، علياکبر. «لغتنامه فارسي» ج41.ص5-9.
اختراع حروف قابل انتقال:
نخستين گام بزرگ در پيشرفت فن چاپ، اختراع «حروف قابل انتقال» بود که به وسله گوتنبرگ «زرگر با نبوغ آلماني» درقرن پانزدهم صورت گرفت و صنعت چاپ ازمرحله چوبي به مرحله سربي تبديل يافت و انجيل مقدس اولين کتابي بود که توسط وي حروفچيني و طبع گرديد. اين صنعت به سرعت در آلمان و ايتاليا و پاريس و هلند و انگلستان و اسپانياي جديد رواج پيدا کرد.
جوهانس ژنفليش گوتنبرگ (1400-1468)، اولين ماشين چاپ خودرا «ماشين فشارپيچي يا چرخي» نام گذاشت. اين ماشين 70 تا 100 برگ را در ساعت چاپ ميکرد و ماليدن مرکب در آن بوسيله دست انجام ميشد.
به مرور زمان، وسايل و ادوات چاپ مجهز شدند و ماشينهاي لاستيکي و کائوچويي که از نوردها براي پخش مرکب برخوردار بودند جايگزين ماشينهاي چوبي و چرخي گرديد. نتيجتا با مرکب خوردن حروف توسط نوردهاي لاستيکي همزمان چاپ هم بر روي کاغذ ميسر گرديد.
بعدها ماشينهاي کوچک پلاتيني به نام «مينرو» به وجودآمد و ماشينهاي افقي تکميل شد وبه عمودي تبديل يافت . در ماشينهاي عمودي، فرماهاي مختلف حروف چيده شده، در يک شاسي محکم شده، به طور عمودي به ماشين بسته ميشد.
به تدريج کشورهايي نظير آملان به ساختن انواع ماشينهاي مختلف چاپ مسطح و افست و غيره، پرداختند و بدين ترتيب «سرعت» در امر چاپ و توسعه ماشينآلات چاپخانه، موثر واقع شد. چنان که ماشينهاي بوبيني در اندازه نسبتا بزرگ مانند ماشينهاي روتاتيو که پشت وروي کاغذ را در يک زمان چاپ ميکرد،
به وجودآمد و همچنين ماشينهايي که همزمان پشت وروي کاغذ را 6رنگ مي:ند، خشک ميکند، تا ميکند، و بالاخره قيچي ميکند و هر صد فرم آن راجدا نموده بيرون از خود هدايت ميکند. اين حرکت تامرحلهاي پيشرفت کرده که ساعتي 155 هزار نتيجه داده است. تمام اين حرکتها در روي اين ماشين با 6 کارگر به پايان ميرسد.
چون فضا در پايتختهاي بزرگ که مرکز چاپ و نشر روزنامهها و مجلات است گران و پربها است اخيرا ماشينهاي چاپ روتاتيو را در چندين طبقه به روي هم سوار ميکنند و به جاي اينکه ماشينها از طريق افقي وفضايي را تسخير کنند، برجهاي چاپ را عمودي به روي هم سورا کرده در حداقل فضا بدننه کم شدن از کيفيت چاپ ، نتيجه مطلوب حاصل شده است.
صنعت چاپ در زمان حال پا به پاي علوم ارتباطات به دنبال پيشرفت تکنيک، سرعت، مواد و فضاي مورد نظر، لحظه به لحظه در حال تعقيب و تغيير است. کاربرد کامپيوتر تحولي حيرتانگيز دراين صنعت به وجودآورده است. استفاده از کامپيوتر در امر انتشارات به انتشارات روميزي Desktop publishing مصطلح شده است به اعتبار اينکه هر مطلبي که بر روي صفحه نمايش در مقابل اپراتور ظاهر ميشود مانند ميزکار شخصي او در بردارنده کيه ابزار مورد نياز براي نشر ميباشد
و به او توانايي کنترل و ايجاد حروف چاپي را ميدهد و اين امکان را به وجود ميآورد که همه کار حروفچيني اعم از اندازه حروف، شکل حروف چاپ تصاوير- صفحه بندي و ديگر امور، بدون متخصص گرافيک و تنها با يک سيستم کامپيوتر به ه مراه دستگاه چاپ ليزري يکجا و به ارزاني و سهولت در کنار او انجام ميگيرد.