بخشی از مقاله
فهرست مطالب
چكيده 5
مقدمه 6
اصول و مفروضات حسابداري 8
ترازنامه 9
1. دارائيها
- دارائيهاي جاري
- حسابهاي دريافتني
- موجودي كالا
- دارايي هاي غيرجاري
- دارايي هاي نامشهود
2. بدهي ها
- بدهي هاي جاري
- بدهي هاي بلندمدت
- ماليات انتقالي
3. حقوق صاحبان سهام
صورت سود و زيان 16
صورت جريان نقد 18
يادداشت هاي همراه صورت هاي مالي 21
سازمان بورس و اوراق بهادار 22
اساسنامۀ نمونۀ شرکتهای ثبت شده 22
i. بخش اول: تشکیل شرکت، نام، موضوع، مدت، تابعیت و مرکز اصلی شرکت
ii. بخش دوم: سرمایه و سهام
iii. بخش سوم: تغییرات سرمایۀ شرکت
iv. بخش چهارم: مجامع عمومی
v. بخش پنجم: هیئت مدیره
vi. بخش ششم: بازرس
vii. بخش هفتم: حسابهای شرکت
viii. بخش هشتم: انحلال و تصفیه
ix. بخش نهم: سایر موارد
نحوه ارائه صورتهای مالی 46
صورتهای مالی تلفيقي 48
الزام صورتهای مالی تلفیقی 50
تعریف واحد تجاری فرعی 51
نتيجه گيري 54
منابع و ماخذ 55
چكيده
صورت هاي مالي يك شركت كه به صورت سهامي عام است بايد زيرنظر قانون حداقل به طور ساليانه توسط حسابداران آزاد (حسابداراني كه در استخدام شركت نمي باشند) حسابرسي شود. در اين حسابرسي حسابداران بررسي مي كنند صورت هاي مالي و اطلاعات از آن صورت ها كه آماده شده و گواهي شده اند. براساس GAAP وجود دارد افشاء كافي براي هر تغيير در اصول حسابداري الزامي است. صورت هاي مالي با استفاده از چند مفروضات كه اثر مي گذارد كه چه طور ما استفاده كنيم و تفسير كنيم اطلاعات مالي را تهيه مي شود. معاملات در قيمت تمام شده ثبت مي شوند بنابراين ارزش ها نشان داده شده در صورت
ها بر اساس قيمت هاي جايگزيني و قيمت هاي بازار نمي باشد. ولي اثر بيشتري بر هزينه هاي اصلي (تعديلات براي استهلاك در موارد دارايي هاي استهلاك پذير) مي گذارد.
مقدمه
صورت هاي مالي خلاصه ي عمليات تامين مالي و فعاليت هاي سرمايه گذاري در موسسه (شركت) است. صورت هاي مالي بايد اطلاعات مفيد هم براي سرمايه گذاران و هم براي اعتباردهندگان در تصميم گيري به اعتبار دادن و سرمايه گذاري
و تصميم هاي ديگر تهيه كنند.
اين مزيت يعني اينكه سرمايه گذاران و اعتباردهندگان مي توانند از صورت هاي مالي براي پيش بيني، مقايسه و ارزيابي مبلغ يا زمان، عدم قطعي نبودن جريان هاي نقدي بالقوه (احتمالي) استفاده كنند. به عبارت ديگر صورت هاي مالي تهيه مي كنند. اطلاعات موردنياز براي ارزيابي درآمدهاي آينده يك شركت و بنابراين جريان هاي نقدي موردانتظار كه از آن درآمدها حاصل مي شوند در اين درس 4 صورت مالي اصلي را تشريح مي كنيم: 1- ترازنامه 2- صورت سود و زيان 3- صورت جريان نقدي 4- صورت صاحبان سهام.
. صورتهای مالی باید وضعیت مالی، عملکرد مالی و جریانهای نقدی واحد تجاری را ارایه نماید. یکی از اهداف صورتهای مالی ارائه اطلاعات طبقهبندی شده درباره وضعیت مالی واحد تجاری میباشد. شرکت «پگاهسیستم» ضمن ارایه سیستم یکپارچه اطلاعات مدیریت جهت پاسخگویی به نیازهای سازمانها، نرم افزار تهیه صورتهای مالی را آماده ارایه به بازار نموده است. استفاده کنندگان این نرمافزار میتوانند اطلاعاتی درباره داراییها، بدهیها، حقوق صاحبان سهام، درآمدها، هزینهها و جریانهای نقدی زیر میباشد:
ترازنامه
صورت سود و زیان
صورت جریان وجوه نقد
اطلاعات ارائه شده در صورتهای مالی:
داراییهای ثابت مشهود
داراییهای نامشهود
سرمایه گذاریها
موجودی مواد و کالا
حسابها و اسناد دریافتنی تجاری و سایر حسابها و اسناد پرداختنی
موجودی نقد
حسابها و اسناد پرداختنی تجاری و سایر حسابها و اسناد پرداختنی
ذخیره مالیات
ذخیره مزایای پایان خدمت
بدهیهای بلند مدت
سرمایه و اندوختهها
درآمدهای و هزینههای عملیاتی و غیر عملیات
هزینههای مالی
مالیات بردرآمد
اقلام غیرمترقبه
امکان تعریف صورتهای مالی (ترازنامه
، سود و زیان و گردش وجوه نقد به روش مستقیم) طبق استاندارد شماره یک و دو حسابداری و نیز دریافت مقادیر هر یک از اطلاعات ریالی از سیستم یکپارچه «پگاهسیستم» در این نرم افزار وجود دارد.
اطلاعات مالی یاد شده برای گزارشدهی به خارج از سازمان نیز به کار میآید که نرمافزار صورتهای مالی مهمترین و پر کاربردترین گونهی آنها محسوب میشود و این در حالی است که تهیهی صورتهای مالی همواره زمان
بر است و مشکلات بسیاری را پیش روی مسئولان مالی شرکتها قرار میدهد.
با در نظر گرفتن این مسائل و روند رو به رشد شفاف سازی اطلاعات مالی و عملیاتی در بازار سرمایه و الزام بسیاری از شرکتها به ارائهی گزارشهای فصلی و میان دورهای، این نرمافزار ابزار مناسبی برای تهیه سریع و کارآمد صورتهای مالی اساسی در دسترس میباشد.
اصول و مفروضات حسابداري:
اطلاعات حسابداري در صورت هاي مالي توسط مديريت يك شركت مطابق يك دسته استانداردها كه منشعب مي شود از اصول پذيرفته شده حسابداري (GAAP) تهيه مي شود.
واحد اندازه گيري دلار مي باشد: اين به نظر منطقي مي رسد تاثيرات تورم، تركيب شده با عمليات ثبت ارزش ها در بهاي تمام شده تاريخي كه ممكن است باعث مشكلاتي بشود در استفاده و تفسير اين ارزش ها.
صورت ها براي دوره هاي زماني از پيش تعيين شده ثبت مي شود. عموماً صورت هاي مالي براي پوشش يك سال يا قسمتي از سال به صورت سود و زيان و صورت جريان نقد براي دوره ي مالي و ترازنامه و صورت صاحبان سرمايه براي پايان سال ويژه مالي تهيه مي شود ولي به خاطر اين آخر سال مالي معمولاً انتخاب مي شود
كه منطبق باشد با نقطه ي قانوني سيكل عمليات شركت. ترازنامه ساليانه و صورت صاحبان سرمايه ممكن است براي يكسال نشان دهد.
صورت هاي مالي با استفاده از سيستم حسابداري تعهدي و اصل تطابق تهيه مي شود:
بيشتر فعاليت هاي تجاري استفاده مي كنند از حسابداري تعهدي تا اينكه سود و درآمد تطابق يابد با زمان تااينكه درآمدها زماني ثبت شود كه كسب شده و هزينه ها زماني گزارش شود كه متحمل شده (به وقوع پيوسته) براي توليد درآمد. نتيجه ي استفاده از حسابداري تعهدي سودي را كه گزارش مي شود لزوماً منطبق با جريان نقد نمي باشد چون تحليلگر مالي، جريان هاي نقدي را مورد تحليل فوق العاده قرار مي دهد. هرك
س معمولا بايد بفهمد رابطه بين سورا به جاي ارزش جاري بازار تصريح مي كند. چون اين دارايي ها انتظار مي رود بيشتر استفاده شوند به جاي اينكه فروخته شوند. افشاء كامل تهيه ي اطلاعاتي غير از صورت هاي مالي را ملزم مي كند.
الزام به افشاء كامل يعني اينكه اضافه بر ارقام و آيتم هاي حسابداري مانند درآمد، هزينه و دارايي. بحث و افشاء عددي اضافي بايد در نوشته هاي همراه صورت هاي مالي تهيه شود. يك تحليل صورت هاي مالي بنابراين بدون اين اطلاعات اضافي كامل نمي باشد.
صورت هاي مالي بايد با فرض محافظه
كاري تهيه شود. در آن مواردي كه از يك رويداد، متغيرها بيش از يكي ممكن است صورت هاي مالي آماده مي شود براساس آن روشي كه محافظه كاري و احتياط بيشتري دارد. صورت هاي مالي و گزارش حسابرسي منتشر مي شود در گزارشات سالانه يا سه ماهه و ارسال مي شود به سهامداران و 10Q،10Kبراي بايگاني SEC. همچنين در اين گزارشات در ساير موارد توضيحات و تحليل مديريت و تهيه كردن خلاصه اي از رويدادهاي شركت را نيز شامل مي شود. گزارشات سالانه شامل جزئيات مالي بيشتري نسبت به گزارشات سه ماهه مي باشد.
ترازنامه:
ترازنامه خلاصه اي از دارايي ها، بدهي ها و حقوق صاحبان سهام يك موسسه (شركت) در يك نقطه زماني خاص- (معمولاً پايان سال مالي شركت) مي باشد.
ترازنامه اغلب تحت عنوان صورت شرايط ما
لي يا صورت وضعيت مالي ناميده مي شود. ارزش هاي ارائه شده (نشان داده شده) براي حسابهاي مختلف در ترازنامه به طور كامل براي انعكاس ارزش هاي جاري بازار نيستند بلكه بهاي تمام شده تاريخي را منعكس مي كنند.
دارائيها:
منابع موسسه تجاري هستند به عنوان نمونه ماشين آلات و تجهيزات كه براي كسب منافع آتي استفاده مي شوند. اگر شركتي ماشين آلات و تجهيزاتي كه مي خواهد براي توليد كالاهايي براي فروش در آينده استفاده شود داشته ب
اشد، شركت مي تواند انتظار داشته باشد كه اين دارائيها (ماشين آلات و تجهيزات) جريان هاي نقدي و سودي در آينده به وجود آورد.
بدهيها:
تعهدات موسسه تجاري هستند. آنها تعهداتي براي بستانكاران در شكل جريان هاي نقدي خروجي آتي نمايش مي دهند (بيان مي كنند). هنگامي كه شركتي قرض مي گيرد مثلا به وسيله انتشار كردن (صادر كردن) اوراق قرضه بلندمدت، آن متعهد مي شود تا بهره و اصل اين اوراق قرضه را به همان اندازه كه قول داده است پرداخت كند.
حقوق صاحبان سهام:
اغلب حقوق صاحبان سهام ياحقوق سهامداران ناميده مي شود و ماليكت را منعكس مي كند. حقوق صاحبان سهام يك شركت قسمتي از آن ارزشهايي را كه بستانكاران مالك نيستند را نشان مي دهد و بنابراين براي مالكان باقيمانده است. در اغلب اصطلاحات بنياني حسابداري، حقوق صاحبان سهام تقاوت ميان چيزي كه شركت مالك آن هست – دارائيها- و آن چيزي كه بستانكاران مالك آن هستند- بدهيها – مي باشد.
ترازنامه براي شركت Fictitious ، نمايه 1-6 نشان داده شده است، يك نمونه ارائه مي كند. در پايان سال مالي (حسابداري) 1999 شركت 11 ميليون دلار دارايي دارد كه با 5 ميليون دلار در بدهيها و 6 ميليون دلار در حقوق صاحبان سهام تامين مالي شده است.
دارائيها:
در اينجا دو طبقه اصلي دارائيها مي باشند:
دارايي هاي جاري و دارائي هاي غيرجاري، كه دارائيهاي غيرجاري شامل ماشين آلات، دارائيهاي نامشهود و سرمايه گذاري ها مي باشند. دا
رائيهايي كه به طور مرتب و مناسب در اين طبقات جاي نمي گيرند ممكن است تحت عنوان ساير داراييها، هزينه هاي انتقالي يا ساير دارائيهاي غيرجاري ثبت شوند.
دارائيهاي جاري:
دارائيهاي جاري (اغلب تحت عناوين سرمايه در گردش و دارائيهاي درگردش نسبت داده مي شوند.) دارائيهايي كه مي توانند به طور معقول (معقولانه) به وجه نقد در طول يك چرخه عملياتي يا يكسال هركدام كه طولاني تر به نظر مي رسند تبديل شوند مي باشند. چرخه عملياتي موقعي كه شركت وجه نقد سرمايه گذاري مي كند در مواد خام استفاده شده براي توليد كالاها يا خدمات شروع مي شود و با جمع آوري وجه نقد به وسيله فروش همان كالاها يا خدمات پايان مي يابد.
براي مثال اگر Fictitious توليد كند و بفروشد محصولات آب نبات را، چرخه عملياتي آن هنگامي كه مواد خام را براي توليد (به طور نمونه) مي خرد شروع مي شود و موقعي كه آن وجه نقد را در مقابل فروش آب نبات به خرده فروشان دريافت مي نمايد پايان مي يابد. به خاطر اينكه چرخه عملياتي بيشتر موسسات كمتر از يكسال مي باشد ما تمايل داريم تادارائي هاي جاري را به عنوان آن دارائيهايي كه مي توانند در يك سال به وجه نقد تبديل شوند گمان كنيم (درنظر بگيريم).
دارائيهاي جاري عبارتست از وجه نقد، اوراق بهادار قابل فروش، حسابهاي دريافتني و موجودي ها. وجه نقد شامل پول رايج- اسكناس و سكه- و دارائيهايي كه فوراً قابل تبديل به وجه نقد هستند به عنوان نمونه سپرده ها در حساب هاي بانكي مي باشد. اوراق بهدار قابل فروش اوراق بهاداري كه مي توانند به سهولت موقعي كه وجه نقد نياز است فروخته شوند مي باشد. هر شركتي نياز دارد تا يك مبلغ معيني وجه نقد براي برآورده كردن نيازهاي فوري داشته باشد.
حسابهاي دريافتني:
مبالغ باقيمانده (موجود) از مشترياني كه كالاها يا خدمات موسسه را خريداري كرده اند ولي هنوز براي آنها وجهي پرداخت نكرده اند مي باشند.
براي فروش هاي نسيه، بسياري از شركت ها
به مشتريانشان اجازه مي دهند تا «الان بخرند وبعداً پرداخت كنند.» شايد در پايان ماه يا با فاصله 30 روز از فروش. حسابهاي دريافتني بنابراين پولي راكه شركتها انتظار دارند در آينده جمع آوري كنند (وصول كنند) را نشان مي دهند اما همه حسابها گاهاً وصول نمي شوند و مبلغ خالص حسابهاي دريافتني با تخميني از حساب هاي غيرقابل وصول تعديل مي شوند، ذخيره حسابهاي مطالبات مشكوك الوصول و در نتيجه حساب ها
ي دريافتني خالص به دست مي آيد.
موجودي كالا:
موجودي كالا نشان دهنده ي ارزش مالي مواد خام، درجريان ساخت وكالاي ساخته شده ولي فروخته نشده مي باشد. يك شركت سازنده ي اسباب بازي، پلاستيك و استيل مواد اوليه خام آن است كالاي در جريان ساخت شامل قسمتي از اسباب بازي ساخته شده وكالاي ساخته شده شامل كالاهايي كه بسته بندي شده و آماده براي فروش است مي باشد.
سه روش اساسي براي حسابداري موجودي كالاوجود دارد:
FiFO: (اولين وارده، اولين خارجه): كه فرض مي شود اوليه اقلامي كه خريد مي شود اولين اقلامي است كه فروش مي شود.
LiFO: (آخرين وارده، اولين خارجه): كه فرض مي شود آخرين اقلام خريداري شده اولين اقلامي است كه فروش مي شود.
ميانگين: كه فرض مي شود بهاي تمام شده كالاي فروش رفته ميانگين بهاي تمام شده كل اقلام خريداري شده است.
انتخاب روش حسابداري موجودي كالا مشخص است كه اثر مي گذارد بر روي ارزش هاي ثبت شده در هر دو صورت ترازنامه و صورت سود و زيان همانطور كه در ماليات پرداختني وجوه نقد مي آيد.
يك حساب دارايي جاري ديگر كه يك شركت ممكن است داشته باشد پيش پرداخت هزينه مي باشد. پيش پرداخت هزينه مبالغي است كه پرداخت شده است ولي هنوز مصرف نشده است.
يك مثال عادي- يك شركت است كه پول براي بيمه براي طول يك دوره زماني (شايد يك سال) مي پردازد ولي براي هر قسمت (شايد 3 ماهه) بي
مه پوشش داده مي شود(منقضي مي شود) براي سال مالي جاري: باقي مانده بيمه كه پيش پرداخت شده است در آخر سال به عنوان يك دارايي در نظر گرفته مي شود. پيش پرداخت هزينه ها ممكن است به عنوان قسمتي از بدهي هاي سال جاري آورده شود.
سرمايه گذاري در شركت ها و در دارايي هاي جاري بسته به بزرگي قسمت در صنعت، در جايي كه آنها توليد مي كنند دارد.
توجه كنيد: تقسيم بندي دارايي جاري را با ه عنوان دارايي براي گزارش سال 2001 در مثال 2-6 مانند
Wal - Mart كه نسبتاً سرمايه گذاري بزرگي در موجودي كالا دارد كه كارخانه ي توليدي است مانند توليدات مصرفي Porterكه يك سرمايه گذاري اساسي و معتبر در حسابهاي دريافتني و موجودي كالا دارد. شركت هايي كه بخش بزرگي از توليد درآمد آن ناشي از حق كپي و اختراع و دارايي هاي نامشهود است سرمايه گذاري نسبتاً بزرگي در حسابهاي دريافتني دارند همانگونه كه ما در شركت Walt مي بينيم.
دارايي هاي غيرجاري:
دارايي هاي غيرجاري دارايي هايي هستند كه جاري نمي باشند و انتظار نمي رود در چرخه ي توليد به وجه نقد تبديل شود. دارايي هاي غيرجاري شامل دارايي هاي فيزيكي مانند زمين، تجهيزات و دارايي هاي غيرفيزيكي مانند دارايي هاي نامشهود است.
دارايي هاي ثابت (دارايي كارخانه) را دارايي فيزيكي گويند. مانند تجهيزات، ماشين آلات و ساختمان كه در عمليات تجاري استفاده مي شود.
يك سرمايه گذاري جاري در دارايي ثابت را با ا
ستفاده از 3 ارزش توضيح مي دهيم:
1- ارزش ناخالص دارايي ها 2- استهلاك انباشته و 3- خالص ارزش دارايي ثابت.
دارايي ثابت و تجهيزات به صورت ناخالص، جمع هاي اصلي همه تجهيزات و ساختمان و ماشين آلات كارخانه كه استفاده مي شود براي توليد كالاها و خدمات كارخانه مي باشد.
استهلاك: همانطور كه شما در درس بعد خواهيد ديد مسئول احتساب حسابها به طول عمرمفيد آن است. اين به معني تخصيص بهاي تمام شده دارايي به عمر مفيد آن است.
استهلاك انباشته جمع همه ي استهلاك ها
ي محاسبه شده براي همه دارايي هاي شركت است. خالص دارايي هاي ثابت وتجهيزات حاصل تفاوت دارايي ثابت وتجهيزات به كسر استهلاك انباشته است.
خالص ارزش دارايي ثابت و تجهيزات از اين لحاظ بهاي تمام شده ي تاريخي منهاي هر استهلاك است كه ارزش دفتري مي شود و بنابراين ارزش دفتري دارايي ناميده مي شود.
دارايي هاي نامشهود: ارزش هاي جاري براي دارايي هاي غيرفيزيكي هستند كه نشان دهنده ي سرمايه گذاري بلندمدت درشركت مي باش
د. دارايي نامشهود شامل: حق اختراع، حق نشر و سرقفلي است. بهاي تمام شده بعضي از دارائي هاي نامشهود در طول عمر مفيد دارايي مستهلك مي شوند.
Amortization استهلاك دارايي نامشهود مانند استهلاك دارايي ثابت است. بهاي تمام شده دارايي تخصيص مي يابد به عمر مفيد آن، ارزش گزارش شده بهاي اصلي دارايي منهاي آنچه مستهلك شده است مي باشد.
تعداد سالهايي كه يك دارايي نامشهود مستهلك شود به خصوصيت دارايي و مشاهده عمر مفيد آن بستگي دارد. براي مثال يك حق اختراع، يك حق انحصاري است براي توليد و فروش يك كالاي منحصربه فرد وبه صورت منطقي و قانوني 17 سال در طول عمر مفيد حق اختراع احتساب مي شود. دوره ي زماني كه شركت استفاده مي كند از ارزش آن ممكن است كمتر از 17 سال باشد بنابراين شركت ممكن است مستهلك كند حق اختراع را به كمتر از 17 سال. به عنوان يك مثال ديگرحق كپي رايت است كه يك حق انحصاري براي انتشار و فروش آثار هنري، آثار ادبي و فرض مي شود 50 سال بيش از عمر نويسنده و ايجاد كننده ي آن، بنابراين عمر مفيد آن مادامي است كه از آن درآمد توليد گردد كه ممكن است كمتر از 50 سال شود.
آنچه بيشتر مورد بحث و انتقاد قرار مي گيرد استهلاك براي سرقفلي است. سرقفلي هنگامي كه شركت مي خريد يك شركت ديگر
را به يك قيمتي بيش از ارزش متعارف بازار دارايي هاي آن شركت ايجاد مي شود.
يك شركت ممكن است دارايي هاي نامشهود ديگري هم داشته باشد كه به شرايط خاص آن شركت بستگي دارد. يك شركت ممك
ن است يك دارايي نامشهود داشته باشد كه برمي گردد به سرمايه گذاري ها، كه آن دارايي هايي است كه خريداري مي شود با قصد نگهداري آن ها براي مدت طولاني و توليد درآمدنمي كند و براي توليد كالاها استفاده نمي شود. يك مثال از اين سرمايه گذاري ها شامل اوراق بهادار يك شركت ديگر و دارايي هاي واقعي كه براي اهداف ويژه نگهداري مي شود. يكي ديگر از دارايي هاي نامشهود شامل پيش پرداخت هزينه ها به صورت بلندمدت است كه افزايش مي يابد از پيش پرداخت براي آنچه موجب دريافت يك سود مي شود در طول دوره ي زماني وماليات انتقالي دارايي.
بدهي ها:
بدهيها (تعهدات شركت به بستانكارانش) از بدهي هاي جاري، بدهي هاي بلندمدت و ماليات انتقالي ايجاد شده است.
بدهي هاي جاري:
بدهي هاي جاري تعهداتي هستند كه بايد در طول يك چرخه عملياتي يا يكسال هركدام كه طولاني تر است پرداخت شوند. بدهي هاي جاري شامل: حسابهاي پرداختني كه تعهداتي هستند براي پرداخت به عرضه كنندگان. آنها از كالاها و خدماتي كه خريداري شده اند ولي هنوز پرداخت نگرديده اند افزايش مي يابند. هزي
نه هاي تعهدشده تعهداتي از قبيل حقوق و دستمزد پرداختني به كاركنان شركت، اجاره و بيمه مي باشند.
بخش جاري بدهي هاي بلندمدت يا بخش جاري اجاره هاي سرمايه اي: قسمتي از بدهي بلندمدت بيش از يك سال كه در همين سال تعهد شده وامهاي كوتاه مدت از بانك يا اسناد پرداختني در خلال يكسال: بدهي هاي كوتاه مدت و نوع بدهي هاي جاري، به بخش، در صنعتي كه موسسه فعاليت مي كند وابسته است. ملاحظه كنيد قسمتي از بدهي هاي جاري براي سه شركت براي گزارش سال 2001 در نمايه 3-6. اين سه شركت كمي با هم تفاوت دارند در استفاده شان از انواع مختلف بدهي هاي جاري و به طو
ر يكه Wal-Mart بيشتر به حساب هاي پرداختني متكي است (از قبيل بستانكار تجاري) و Disney حسابهاي پرداختني كمتري استفاده مي كند.
نمايه 3-6 بدهي هاي جاري براي فروشگاه هاي Wal-Mart ، gamble & Procterg و شركت Walt-Disney
شركت Walt- Disney gamble & Procterg فروشگاه هاي wal-mart
بدهي هاي جاري
درصد از كل به ميليون درصد ازكل به ميليون درصدازكل به ميليون
% 74
3/13
7/12
$ 603,4
829
787
%3/77
7/22
0
613,7
233,2
0
%5/88
5/11
0
$134,24
148,3
0
حسابهاي پرداختني
بدهي هاي كوتاه مدت و بلند مدت جاري
ساير بدهي هاي جاري
%100 219,6 %100 846,9 %100 $282,27 جمع
بدهي هاي بلندمدت:
بدهي هاي بلندمدت تعهداتي است كه بايد پرداخت شود در بيش از يكسال. آنها شامل اسناد، اوراق بهادار، تعهدات اجاره سرمايه اي و ذخيره ي سنوات مي باشد. اسناد و اوراق بهادار هر دو نشان دهنده ي بدهي قرض گرفته شده و تعهد پرداخت بهره و اصل وام به صورت دوره اي مي باشند.
يك اجاره تعهد مي كند كه اجاره كننده واستفاده كننده از دارايي اجاره اي كه نرخ ويژه اي براي دوره زماني مشخص پرداخت كند. اينكه تعهد اجاره به عنوان يك بدهي ثبت شود يا يك هزينه بستگي دارد به اينكه اجاره از نوع اجاره اي عملياتي باشد يا اجاره اي سرمايه اي. طريقه ي عمل و تقسيم بندي اجاره ها به سرمايه اي و عملياتي در فصل 27 بررسي مي شود.
حقوق بازنشستگي يك
شركت و تعهد پرداخت حق بازنشستگي (ذخيره سنوات خدمت كاركنان) يك بدهي بلندمدت است. حق بازنشستگي تعهداتي توسط يك شركت براي پرداخت ذخيره سود ويژه اي است. ذخيره سنوات خدمت همچنين شامل ذخيره هاي ديگر مانند ذخيره بيمه ي عمر نيز مي شود. به طور اساسي اگر ارزش متعارف دارايي از سود تعهد شده و برآورد شده بيشتر باشد تفاوت آنها به عنوان يك دارايي بلندمدت
ثبت مي شود: در يك رفتار و عمل مشابه ممكن است يك شركت يك دارايي سنوات خدمت يا بدهي سنوات خدمت داشته باشد.
ماليات انتقالي:
يكي ديگر از مواردي كه در تحليل حساب هاي بدهي بلندمدت موردتوجه است ماليات انتقالي است. ماليات انتقالي ماليات هايي است كه بايد پرداخت شود به دولت فدرال براساس سود حسابداري ولي نه در طول يك سال. ماليات انتقالي حاصل مي شود هنگامي كه روش هاي مختلف حسابداري براي صورت هاي مالي و اهداف مالياتي استفاده مي شود. اين اختلافات موقتي است و نتيجه ي اختلاف زماني شناسايي درآمد يا هزينه براي گزارش صورت هاي مالي و اهداف مالياتي هستند. بدهي ماليات انتقالي زياد مي شود هنگامي كه بدهي ماليات واقعي كمتر از بدهي مالياتي نشان داده مي شود. براي اهداف گزارشات مالي (بدين معني كه شركت پرداخت خواهد كرد اين تفاوت را در آينده) ماليات انتقالي دارايي ها كه زودتر توجه مي شود زياد مي شود هنگامي كه بدهي واقعي ماليات بزرگتر از بدهي مالياتي براي اهداف گزارش گيري نشان داده شود.
خالص ارزش دارايي (ارزش ويژه): خالص ارزش دارايي (ارزش ويژه) بهره ي مالكان است در شركت. براي يك شركت سهامي مالكيت توسط سهام عادي و سهام ممتاز نشان داده مي شود خالص ارزش دارايي سهامداران برمي گردد به ارزش دفتري خالص دارايي ها چون اين ارزش دارايي است كه در دفاترحسابداري ثبت شده است. ارزش بهره ي مالكان سهام ممتاز در صورت هاي مالي به ارزش اسمي آن نشان داده مي شود كه ارز
ش دلار سود تقسيم شده به سهام را هم شامل مي شود. براي مثال اگر شما مالك يك سهام ممتاز باشيد به ارزش اسمي 100 دلار ونرخ سود %9 شما دريافت مي كنيد 9 دلار
در سال بابت سود علاوه بر حق مالكيت سهام شركت به ارزش 100 دلار. ارزش ويژه سهامداران ممتاز تهيه مي شود از تعداد سهام ممتاز منتشر شده و ارزش اسمي سهام ممتاز كه آن در قسمتي از ترازنامه نشان داده مي شود. تعبير ارزش ويژه دارايي متعلق است به سهامداران عادي كه از سه بخش تشكيل شده است: سهام عادي منتشره (كه ليست مي شود به ارزش اسمي يا ارزش ارائه شده)، اضافه پرداخت هاي سرمايه و
سود انباشته.
ارزش اسمي سهام عادي يك محاسبه ي اختياري است كه اين ارزش ربطي به ارزش بازار سهام يا ارزش سود پرداخت شده به سهام عادي ندارد. بعضي از سهام ارزش اسمي ندارند ولي ممكن است يك ارزش اختياري يا ارزش ابزاري (اعلام شده) براي هر سهم داشته باشد.
هيچكدام از جمع ارزش اسميم يا ارزش ابزاري سهام منتشره سهام سرمايه يا سهام عادي نمي شود بنابراين براي رسيدن به ارزش ويژه واقعي يك ثبت كه اضافه پرداخت سرمايه خوانده مي شود اضافه مي شود، كه آن مبلغي است كه دريافت شده توسط شركت سهامي براي سهام عادي افزون به ارزش اسمي يا ارزش ابزاري.
اگر يك شركت بفروشد 000/10 سهم به ارزش اسمي 1 دلار ولي به قيمت 40 دلار حساب خالص ارزش ويژه آن به شرح زير مي شود:
سهام عادي به ارزش اسمي 1 دلار 000/10 دلار
سرمايه ي پرداخت شده اضافي 000/390 دلار
در مثال 1-6 سهام شركت به ارزش اسمي ثبت شده و مبلغ اضافي به ارزش اسمي به عنوان سرمايه اضافي پرداخت شده ثبت گرديده است. بعضي از اين شركت ها اين بخش اختياري حسابها را حذف مي كنند و بجاي آن همه ي مبالغ اضافه پرداخت را به عنوان سهام عادي يا سهام سرمايه گزارش مي كنند. اگر بعضي از سهام بازخريد شود توسط شركت، مبلغ پرداخت شده براي مالكيت سهام تحت عنوان سهام خزانه ثبت مي شود. چون اين سهام در مالكيت سهامداران نمي باشد سهام خزانه از خالص ارزش ويژه سهام عادي كسر مي شود. درواقع 4 عنوان مي توان براي سهام شركت سهامي در ترازنام
ه نام برد:
1- تعداد سهام مجاز وتصويب شده توسط سهامداران.
2- تعداد سهام صادره شده و فروخته شده توسط شركت كه مي تواند كمتر از سهام مجاز باشد.
3- سهام اخيراً در دست سهامداران كه مي تواند كمتر از سهام صادر شده باشد اگر شركت بعضي از سهام خود را باز خريد كرده باشد.
4- تعداد سهام خزانه كه تعداد سهامي است كه
شركت خريداري نموده است، سهام در دست سهامداران درحساب سهام منعكس مي شود و براي سهام خزانه بايد تعديل شود.
به يك مثال ديگر توجه كنيد به تعداد سهام شركت Walt Disney كه 6/3 بيليون سهام مجاز، 1/2 بيليون سهام صادره و 019/2 بيليون سهام در دست تعداد سهام واقعي منتشر شده توسط شركت Walt Diseny كمتر از سهام مجاز است. 5/1=1/2-6/3
حجم بهره و سود ارزش ويژه در يك شركت در قسمت سود انباشته است. سود انباشته سود خالص جمع شده شركت است به كسر هر سود سهام پرداختني كه پرداخت شده است در طول عمر شركت. سود انباشته فقط شامل وجه نقد نمي شود وشامل آنچه مطابق وجه نقد است مي باشد.
هر وجه نقدي كه كسب شده و به تقسيم سود سهام تعلق نگيرد دوباره سرمايه گذاري مجدد در دارايي هاي شركت براي تامين مالي حساب هاي دريافتني، موجودي كالا، تجهيزات و .... مي شود.
ارزش دفتري خالص ارزش ويژه: جمع كل سود انباشته، سهام عادي، سهام ممتاز. به هرحال بهاي تمام 2001 توجه كنيد
در بسياري از موارد ارزش بازار خالص دارايي
ها اضافه تر از ارزش دفتري مي باشد. به عنوان مثال شركت كوكاكولا، جنرال الكتريك و وال مارت. البته وجود دارد مواردي كه ارزش خالص دارايي هاي آن ها به صورت منفي است (شركت آمازون) كه رابطه اي به ارزش بازار خالص دارايي آن ندارد.
و در يك مثال ديگر كه به طور غيرعادي به هم رابطه دارند مانند شركت Spint كه ارزش بازار خالص ارزش دارايي آن با ارزش دفتري آن شركت برابر است.
صورت سود و زيان:
يك صورت سود و زيان خلاصه ي درآمدها وهزينه هاي يك واحدتجاري است براي يك دوره زماني كه معمولاً 1 ماهه، 3 ماهه يا يك ساله است. اين صورت به سوددهي و زيان دهي شركت برمي گردد. آن نشان مي دهد نتيجه ي عمليات و تصميم هاي مالي شركت در طول يك دوره ي زماني را . صورت سود و زيان براي شركت Fictitious در مثال 4-6 نشان داده شده است.
تصميمات عملياتي يك شركت (آنهايي كه به كار مي ر
ود در توليد و بازاريابي) فروش ها يا درآمدها را كسب مي كند و بهاي تمام شده كالاي فروش رفته را تحمل مي كند. (اغلب تحت عنوان بهاي تمام شده فروش يا بهاي تمام شده محصولات فروش رفته ناميده مي شوند).
به تقاوت بين فروش و بهاي تمام شده كالاي فروش رف
ته سود ناخالص مي گويند. تصميمات عملياتي همچنين شامل هزينه هاي اداري وعمومي مانند: خرانشيزه تبليغات و حقوق اداري مي شود.
كسر اين هزينه ها از سود ناخالص منجر به سود عمليا
تي مي شود كه به آن اغلب درآمدهاي قبل از بهره و ماليات (EBIT) سود عمليات يا عايدي عملياتي نيز مي گويند.
تصميمات عملياتي شركت را از فروش به EBIT در صورت سود و يان مي رساند. مثال 4-6 نشان مي دهد كه شركت fictitious فروش 10 ميليون دلاري كسب كرده كه ايجاد كرده سود عملياتي 2 ميليون دلاري. نتايج تصميمات مالي نيز در بقيه صورت سود و زيان منعكس مي شود. هنگامي كه هزينه بهره وماليات كه هر دو متاثر از تصميمات مالي مي باشد كسر مي شود از EBIT منتج مي شود به سود خالص.
سود خالص مبالغ قابل دستيابي براي مالكان شركت مي باشد. اگر شركت سهام ممتاز داشته باشد ابتدا سود سهام ممتاز كسر مي گردد تا تبديل به سود قابل دسترسي سهام عادي شود و اگر شركتي سهام ممتاز نداشت سود خالص برابر سود قابل دسترس سهامداران عادي مي باشد.
هيئت مديره ممكن است تصميم بگيرند همه يا قسمتي از سود را تقسيم نمايند و قسمتي را براي كمك به تامين مالي كنار بگذارند. همانطور كه در مثال 4-6 نشان داده شده است شركت Fictitious سود خالص 2/1 ميليون دلاري دارد كه 000/600 دلار به سهامداران عادي پرداخت كرده و مابقي آن تحت عنوان سود انباشته نشان داده
شده است.
ثبت سود و زيان انباشته در ترازنامه حاصل جمع درآمدهاي انباشته منهاي هر تقسيم سود سهام پرداخت شده شركت است. ثبت و جايگاه سود و زيان انباشته در صورت سود و زيان مبالغ درآمد انباشته است كه پرداخت نشده در طول دوره.
همان طور كه در مثال Fictitious مي بينيد سود سال 2003 آن 000/600 دلا باقي مانده كه سود انباشته ي آن از 4/2 ميليون در سال 2002 به 3 ميليون در سال 2003 افزايش يافته است. (جدول 1-6)
شركت ها بايد گزارش كنند يك صورت سود و زيان جامع با صورت هاي مالي ادواي خود. صورت سود و زيان جامع يك مبلغ سود خالص است كه شامل مي شود همه ي درآمدها، هزينه ها EIT سودها و زيان ها ناشي از همه ي نتايج شركت (چه عملياتي چه غيرعملياتي) بايد در درآمدهاي شركت منعكس شود. اين اشاره دارد به مفهوم سود كلي.
مفهوم سود جامع (كلي) ملزم مي كند كه اين موارد مشخص شوند در صورت هاي مالي به عنوان قسمتي از صورت سود و زيان جامع. اين باشد. به هرحال اين صورت خلاصه اي از عملكرد عملياتي است كه اندازه گيري مي شود در طول يك دوره زماني و استفاده مي كند از روش هاي ويژه حسابداري نسبت به روش هاي ويژه حسابداري سود خالص ممكن است به جريان وجوه نقد منتج شود يا نشود.
صورت جريان نقد:
صورت جريان نقد خلاصه اي از جريانات وجه نقد است در طول دوره ي زماني، ناشي از عمليات، سرمايه گذاري و فعاليت هاي تامين مالي. صورت جريانات نقد در مثال 5-6 شركت fictitious نشان داده شده است. در صورت جريانات نقد جريان هاي نقد عملياتي، سرمايه گذاري و تامين مالي به صورت جداگانه نشان داده شده است.
با تجزيه و تحليل اين جريان ها به صورت منفرد مالكان و اعتبار دهندگان كنوني و بالقوه مي توانند مطالعه و بررسي كنند جنبه هاي مختلف واحد تجاري را تحت عنوان هاي:
1- منابع تامين مالي عمليات تجاري كه آيا داخلي است يا خارجي.
2- توانايي شركت براي تاديه بدهي هاي خود
3- توانايي براي گسترش تامين مال
ي در طول جريان نقدي عمليات.
4- توانايي شركت براي پرداخت سود سهام به سهامداران.
5- انعطاف پذيري شركت در تامين مالي عمليات خود
يك شركت كه كسب مي كند وجوه نقد را با فروش دارايي هاي خود (جريان وجوه نقد به دست آمده از سرمايه گذاري) يا به وسيله صدور (انتشار) اوراق بهادار بيشتر (جريان نقد به دست آمده از تامين مالي) نمي تواند ادامه يابد در يك مدت طولاني. براي ادامه ي موقعيت بايد شركت وجوه نقد خود را از عمليات خودش كسب نمايد.
صورت جريان نقد ناشي از فعاليت عملياتي:
وجوه نقد ناشي از فعاليت عملياتي پيچيده تر از آن سه قسمت ديگر مي باشد. به صورت ايده آل ما مي توانيم به دست بياوريم آن را به صورت مستقيم با جمع كردن همه ي دريافتهاي نقدي (جريان هاي ورودي) و كسر كنيم جريان هاي خروجي را براي دوره ي مالي كه آن صورت را پوشش مي دهد.
به هرحال علي رغم مفيدبودن اين روش تهيه كردن آن كار سنگين و سختي مي باشد. درعوض جريان وجوه نقد ناشي از عمليات معمولاً به صورت غيرمستقيم به دست مي آيد.
در استفاده از روش غيرمستقيم ما شروع مي كنيم از سود خالص كه در صورت سود و زيان آمده است و آن را براي هر تغيير در دارايي جاري و ب
دهي هاي جاري و هر عمليات غيرنقدي تعديل مي كنيم. آنچه باقي مي ماند جريان نقدي استفاده شده براي عمليات است همان طور كه در مثال 5-6 نشان داده شده است تعديلات اساسي در سود خالص براي تغييرات در دارايي هاي جاري و بدهي جاري در مثال 6-6 خلاصه گرديده است.
سود جهت درآمدهاي غيرنقدي و هزينه هاي غيرنقدي تعديل مي شود مانند استهلاك، با اضافه كردن آنها به سود، زيرا آنها كسر گرديده است در محاسبه سود و زيان ولي نياز به پرداخت وجوهي براي آن نبوده است. ما سود خالص را براي تغييرات در دارايي و بدهي جاري تعديل مي كنيم چون اين تغييرات تفاوت بين حسابداري تعهدي و حسابداري نقدي را نشان مي دهند. براي مثال يك افزايش در حساب موجودي ها نشان دهده ي سرمايه گذاري در وجه نقد براي فروش درآينده ي نزديك مي باشد. مثال 1-6 نشان مي دهد كه
شركت Fictitious سرمايه گذاري كرده 000/800 دلار در موجودي كالا در سال 2003 (1 ميليون در سال 2002 در برابر 8/1 ميليون در سال2003) به همين دليل آن سرمايه گذاري يك عمليات جريان نقدي بوده كه بايد آن را از سود كسر كنيم. يك مثال ديگر در مثال 1-6 نشان مي دهد كه حساب هاي دريافتني مبلغ 000/2000 دلار كم شده است. اين كاهش در دارايي جاري نشان دهنده ي يك جريان نقد براي شركت است كه بازگشت وجوه سرمايه گذاري شده درحساب هاي دريافتني است. بنابراين 000/20 دلار بايد به سود خالص براي به دست آوردن جريان نقد اضافه شود.
اين تعديلات نشان داده شده است در (جريان وجوه نقد در فعاليت هاي عملياتي) در مثال 5-6 همراه با تعديلات ديگر براي فعاليت هاي عملياتي شركت Fictitious .
جريان نقد ناشي از فعاليت هاي سرمايه گذاري و تامين مالي:
محاسبه ي جريان وجوه نقد ناشي از فعاليت هاي سرمايه گذاري و تا
مين مالي به صورت درست و بي واسطه مي باشد. جريان وجوه نقد براي فعاليت سرمايه گذاري شامل وجوه نقدي مي شود براي سرمايه گذاري در دارايي هاي ثابت تحليل ساير شركت هاي فرعي. براي شركت Fictitious يك ميليون سرمايه گذاري شده و دارايي ثابت وتجهيزات كه نشان دهنده جريان خروجي وجوه نقد در صورت جريان نقد است.
جريان وجوه نقد ناشي از فعاليت هاي تامين مالي شامل وجوه نقدي است كه براي فروش يا بازخريد سهام عادي يا ممتاز، صدور اوراق بهادار بلندمدت و پرداخت سود سهام عادي و ممتاز دريافت يا پرداخت مي شود.
جريان هاي نقد نسبت داده شده به اين فعاليت ها در مثال 5-6 براي شركت Fictitious نشان داده شده است.
از نظر طراحي صورت جريان وجوه نقد، شناسايي جريان نقد براي شركت از 3 منبع جوه نقد است:
1- عملياتي 2- سرمايه گذاري 3- تامين مالي.
كه آن نتيجه مي شود از تغيير بر روي سود خالص در حساب وجه نقد دوره ي حسابداري. براي مثال براي شركت Fictitious خالص تغييرات در مانده وجه
نقد در سال 1999 افزايش پبدا كرده است 000/200 دلار كه در خط اول مثال 1-6 نشان داده شده است.
مثال 5-6 نشان مي دهد به ما كه اين افزايش نتيجه ي خالص جريان وجه نقد در طول سال 1999، 8/1 ميليون براي فعاليت عملياتي منهاي 1 ميليون فعاليت سرمايه گذاري و منهاي 000/600 دلار از فعاليت تامين مالي مي باشد.
يك مثال ديگر را ملاحظه نماييد. فرض كنيد شركت Pretend نتايج مالي زير را دارد:
1- سود خالص 000/40 دلار
2- افزايش در دارايي جاري 000/5 دلار
3- افزايش در بدهي جاري 2000 دلار
4- فروش 000/10 دلار دارايي ثابت و تجهيزات
5- خريد 000/20 دلار دارايي ثابت و تجهيزات
6- استهلاك 000/12 دلار
7- بازخريد 000/20 دلار سهام عادي
8- تقسيم سود سهام 000/2 دلار
جريان وجوه نقد شركت Pretend چقدر است؟
اولين گام براي تعديل سودخالص براي تغييرات است در حسابهاي سرمايه در گردش: يك كسر كردن تعديل 000/5 براي افزايش در دارايي جاري و يك افزايش تعديلات 000/2 دلار براي افزايش در بدهي جاري است و اضافه مي شود استهلاك كه جريان نقدي ناشي از فعاليت عملياتي 000/49 دلار است جريان نقد شركت ناشي از خريد و فروش دارايي ثابت و تجهيزات است. جريان نقد براي فعاليت تامين مالي شامل مي شود باز خريد سهام عادي و پرداخت سود سهام.
صورت جريان نقدي براي شركت Disney در مثال 7-6 نشان داده شده است.
تحليلگران مالي مي توانند استفاده كنند از صورت جريان وجوه نقد تا بفهمند اطلاعات بيشتري در مورد سلامت مالي شركت.
توجه كنيد به صورت جريان وجوه نقد در مثال 8-6 براي شركت هاي مختلف فروشگاه هاي: Intel , Disney , Dell , WalMart كه همگي نوعي سلامت جريان نقدي را دارند و ....
صورت ارزش ويژه سهامداران:
اطلاعات اضافي در مورد ارزش ويژه را مي توان در صورت ارزش ويژه سهامداران كه مبالغ و تغييرات و ارزش ويژه را جدا مي كند پيدا كرد. اين صورت مالي يك نقطه ي اتصال بين ترازنامه و صورت سود و زيان است كه يك تحليل بيشتر و جزئي تر بر روي
تغييرات در حساب حقوق صاحبان سهام افراد (شركاء) مي باشد.
همانطور كه تزارنامه اطلاعات بر روي تعداد سهام در دست سهامداران در يك مقطع زماني خاص تهيه مي كند، صورت ارزش ويژه سهامداران نيز اطلاعات جزئي تر براي تغييراتي كه شامل سهام صادره شده براي ايفاكردن ومشخص كردن عمليات سهام و سهام بازخريد شده تهيه مي كند.
اين صورت مي تواند براي وفق دادن سهام خزانه اگر به صورت منطقي مناسب باشد استفاده شود. اين صورت براي شركت Fictitious در نمودار 9-6 نشان داده شده است. صورت ارزش ويژه سهامداران مي تواند تهيه كند يك توانايي تاريخي نه فقط يك انعكاس رويدادها ولي همچنين يك مجراي فرعي به صورت سود و زيان مي باشد.
يادداشت هاي همراه صورت هاي مالي:
صورت هاي مالي يك شركت معمولا شامل اطلاعاتي است فراسوي ترازنامه، صورت سود و زيان، جريان وجوه نقد و خالص ارزش ويژه.
اين اطلاعات اضافي در يادداشت هاي صورت مالي نشان داده شده است. اولين يادداشت خلاصه مي كند خط مشي شركت را كه شامل روش هاي حسابداري موجودي كالا، روش استهلاك، ترجمه ي دقيق متون خارجي. بسته به شرايط محيطي شركت و ماهيت واحد تجاري ممكن است يادداشت هاي اضافي تهيه شود. براي مثال اطلاعات ذخاير ترازنامه، اطلاعات بر روي تركيب، استهلاك و تحليل، انواع دارايي هاي اجاره اي و اطلاعات روي نقاط مخاطره آميز.
خلاصه:
● گزارش سالانه ي يك شركت اطلاعات
مالي در شكل صورت مالي و يادداشت ها، مباحث مديريت و نظريات حسابرس تهيه مي كند.
● صورت هاي مالي (ترازنامه، صورت سود و زيان، جريان وجوه نقد، خالص ارزش ويژه سهامداران) ، همراه يادداشت هاي شركت (اطلاعات موردنياز براي دارايي ها، عملكرد عمليات و شرايط مالي) شركت تهيه مي كند. در استفاده
از اين اطلاعات تحليلگران مي توانند بيشتر وضعيت شركت را به ما بگويند كه آينده شركت به كجا مي رود.
● ترازنامه تهيه مي كند اطلاعاتي در مورد ارزش حسابها در يك نقطه زماني، عموماً در پايان سال مالي يا پايان سه ماهه مالي.
● صورت سود و زيان اطلاعاتي را در مورد عمليات شركت در طول يك دوره تهيه مي كند (براي يك سال يا دوره ي سه ماهه)
● صورت جريان وجوه نقد اطلاعاتي در وجود نقد و منابع آن ها در طول يك دوره ي مالي تهيه مي كند.
● صورت خالص ارزش ويژه سهامداران تغييرات جزئي و دقيق تر را در حساب ارزش ويژه در طول يك دوره زماني تهيه مي كند.
● يادداشت هاي صورت مالي اطلاعات بيشتر و جزئي تر را در مورد بسياري از حساب ها تهيه مي كند.
سازمان بورس و اوراق بهادار
اساسنامۀ نمونۀ شرکتهای ثب
ت شده
فرم ث - 1
اساسنامه
شرکتهای سهامی عام پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار/ فرابورس
به استثنای بانکها و بیمهها
.............................................
...................................................
[نام کامل شرکت]
........................................................................
[استان و شهر محل اقامتگاه شرکت]
بخش اول: تشکیل شرکت، نام، موضوع، مدت، تابعیت و مرکز اصلی شرکت
مادۀ 1 - نام و نوع شرکت
نام شرکت عبارتست از شرکت [نام کامل شرکت] (سهامی عام) که در این اساسنامه از این پس، شرکت نامیده میشود.
مادۀ 2 - موضوع شرکت
موضوع شرکت عبارت است از:
الف- موضوع اصلی
موضوع اصلی فعالیت، موضوعی است که شرکت برای انجام آن تأسیس گردیده یا بعد از آن براساس تصویب مجمع عمومیالعادۀ صاحبان سهام، به شکل موجود تغییر یافته است.
ب- موضوع فرعی
بخش فرعی فعالیت شرکت، شامل موضوعاتی
است که شرکت برای انجام موضوع اصلی فعالیت خود نیازمند اجرای آنها میباشد یا آنکه در کنار فعالیت اصلی بخش کمتری از فعالیت شرکت مصروف انجام آنها میگردد.
مادۀ 3 - مدت شرکت
فعالیت شرکت از تاریخ تأسیس به مدت نامحدو
د خواهدبود.
مادۀ 4 – تابعیت و مرکز اصلی شرکت
تابعیت شرکت ایرانی است. مرکز اصلی شرکت شهر [نام شهر] در استان [نام استان] است. انتقال مرکز اصلی شرکت به هر شهر دیگر در داخل کشور منوط به تصویب مجمع عمومی فوقالعاده میباشد، لیکن تعیین و تغییر نشانی در همان شهر، بنا به تصویب هیئت مدیره صورت خواهد گرفت. هیئت مدیرۀ شرکت میتواند در هر موقع در داخل یا خارج از کشور، شعبه یا نمایندگی دایر یا منحل نماید.
بخش دوم: سرمایه و سهام
مادۀ 5 – میزان سرمایه و تعداد سهام
سرمایۀ شرکت مبلغ [مبلغ] ریال (معادل [مبلغ به حروف] ریال) است که به [تعداد] سهم عادی یکهزار ریالی با نام تقسیم شده و تماماً پرداخت گردیدهاست.
مادۀ 6 – ورقۀ سهم
کلیۀ سهام شرکت با نام است. اوراق سهام شرکت متحدالشکل، چاپی و دارای شمارۀ ترتیب بوده و باید به امضای دو نفر از مدیران شرکت برسد. این اوراق باید ممهور به مهر شرکت باشد. در ورقۀ سهم نکات زیر باید ذکر شود:
• نام شرکت و شمارۀ ثبت آن نزد مرجع ثبت شرکتها و سازمان بورس و اوراق بهادار،
• شمارۀ ثبت اوراق نزد سازمان بورس و اوراق بهادار،
• مبلغ سرمایۀ ثبت شده و مقدار پرداخت شدة آن،
• نوع سهام،
• مبلغ اسمی سهم و مقدار پرداخت شدة آن به عدد و حروف،
• تعداد سهامی که هر ورقه نمایندۀ آن است،
• نام و شمارۀ ملی دارندۀ سهم.
مادۀ 7 – انتقال سهام
نقل و انتقال سهام شرکت، تا زمانی که از [نام بورس/ فرابورس که سهام شرکت در آن پذیرفته شدهاست] حذف نشده باشد منحصراً از طریق [نام بورس/ فرابورس] امکانپذیر میباشد. انتقال سهام بایستی در دفتر ثبت سهام شرکت به ثبت برسد. انتقال دهنده یا وکیل یا نمایندۀ قانونی او، باید ثبت انتقال را در دفتر مزبور امضا نماید. هویت کامل و نشانی انتقال گیرنده نیز از نظر اجرای تعهدات ناشی از نقل و انتقال سهام باید در دفتر ثبت سهام قید شده و به امضای انتقال گیرنده یا وکیل یا نمایندۀ او برسد. تشریفات مربوط به ثبت نقل و انتقال سهام شرکت و ثبت و تغییر نشانی انتقال گیرنده که از معاملات در [نام بور
س/ فرابورس] ناشی میشود تابع مقررات [نام بورس/ فرابورس] خواهد بود. تملک یا تحصیل هر بخش از سهام شرکت، متضمن قبول مقررات این اساسنامه و تصمیمات مجامع عمومی سهامداران است.
مادۀ 8 – غیر قابل تقسیم بودن سهام
سهام شرکت غیر قابل تقسیم است.
مالکین مشاع سهام باید در برابر شرکت به یک شخص نمایندگی بدهند.
بخش سوم: تغییرات سرمایۀ شرکت
مادۀ 9 – مقررات حاکم بر تغییرات سرمایه
تغییرات سرمایۀ شرکت با رعایت قوانین و مقررات مربوطه از جمله مفاد قانون تجارت، قانون بازار اوراق بهادار و دستورالعمل ثبت و عرضۀ عمومی اوراق بهادار، مصوب شورای عالی بورس انجام میشود.
مادۀ 10 – تصویب تغییرات سرمایه
هرگونه تغییر در سرمایۀ شرکت اعم از کاهش یا افزایش منحصراً در صلاحیت مجمع عمومی فوقالعاده است. دعوت از این مجمع برای بررسی موضوع تغییر سرمایه، موکول به اعلام تأیید سازمان بورس و اوراق بهادار مبنی بر رعایت قوانین و مقررات میباشد.
تبصره مجمع عمومی فوقالعاده میتواند به هیئت مدیره اجازه دهد پس از اخذ مجوز از سازمان بورس و اوراق بهادار، ظرف مدت معینی که نباید از دو سال تجاوز کند، سرمایۀ شرکت را تا مبلغ معینی از طریقی که این مجمع مشخص نمودهاست، افزایش دهد.
مادۀ 11 – شیوۀ افزایش سرمایه
سرمایۀ شرکت با تصویب مجمع عمومی فوقالعاده و با رعایت مقررات مربوطه از طریق صدور سهام جدید قابل افزایش میباشد. تأدیۀ مبلغ اسمی سهام جدید به یکی از طرق زیر امکانپذیر است:
• پرداخت نقدی مبلغ اسمی سهام،
• تبدیل مطالبات نقدی حال شدۀ اشخ
اص از شرکت به سهام جدید،
• انتقال سود تقسیم نشده، اندوخته یا عواید حاصل از اضافه ارزش سهام جدید به سرمایۀ شرکت،
• تبدیل اوراق مشارکت شرکت به سهام
تبصره انتقال اندوختۀ قانونی به سرمایه ممنوع است.
مادۀ 12 – تأدیۀ مبلغ سهم جدید از محل مطالبات
در صورت تصویب افزایش سرمایه از محل مطالبات نقدی سهامداران، در مجمع عمومی فوقالعاده، تأدیۀ مبلغ اسمی سهام جدید توسط سهامداران موکول به اعلام موافقت هر یک از آنان میباشد.
تبصره مطالبات نقدی سهامداران بابت سود با تصویب یا اجرای افزایش سرمایه از این محل، حال شده تلقی گردیده و در صورت مطالبۀ سهامداران پرداخت میشود.
مادۀ 13 – حق تقدم در خرید سهام جدید
در صورت تصویب افزایش سرمایه، صاحبان سهام شرکت در خرید سهام جدید به نسبت سهامی که مالک میباشند، حق تقدم دارند. این حق قابل نقل و انتقال است. مهلت اعمال حق تقدم، بنا به پیشنهاد هیئت مدیره تعیین میشود. این مهلت از روزی که برای پذیرهنویسی تعیین میگردد، شروع شده و کمتر از 60 روز نخواهد بود.
مادۀ 14 – اعلام افزایش سرمایه و ارسال گواهیهای حق تقدم
گواهینامۀ حق تقدم باید توسط پست سفارشی قبل از شروع پذیرهنویسی به آخرین آدرس اعلام شدۀ سهامداران نیز در شرکت و یا شرکت سپردهگذاری مرکزی، ارسال شود. اعلامیۀ پذیرهنویسی سهام جدید باید ضمن درج در
روزنامۀ کثیرالانتشار شرکت، از طریق سایت اینترنتی رسمی آن نیز به اطلاع سهامداران برسد.
مادۀ 15 – صرف سهام
مجمع عمومی فوقالعاده میتواند به پیشنهاد و گزارش هیئت مدیره مقرر نماید که برای افزایش سرمایه، سهام جدیدی به مبلغی مازاد بر مبلغ اسمی سهم به فروش برسد، مشروط بر اینکه نحوۀ صرف اضافه ارزش سهام فروخته شد
ه در همان مجمع تعیین گردد.
مادۀ 16 – کاهش سرمایه
علاوه بر كاهش اجباري سرمايه به علت از بين رفتن قسمتي از سرماية شركت، مجمع عمومي فوقالعادۀ شركت ميتواند به پيشنهاد هيئت مديره، درمورد كاهش سرماية شركت بهطور اختياري نيز اتخاذ تصميم كند، مشروط برآنكه بر اثر كاهش سرمايه به تساوي حقوق صاحبان سهام لطمهاي وارد نشود. کاهش اختیاری سرمایه از طریق کاهش بهای اسمی سهام به نسبت متساوی و رد مبلغ کاهش یافته هر سهم به صاحبان آن انجام میشود.
مادۀ 17 – انتشار اوراق مشارکت
شرکت میتواند با تصویب مجمع عمومی عادی صاحبان سهام، نسبت به انتشار اوراق مشارکت اقدام نماید. دعوت از مجمع عمومی عادی جهت بررسی موضوع انتشار اوراق مشارکت، موکول به اعلام تأیید سازمان بورس و اوراق بهادار مبنی بر رعایت مقررات ثبت و عرضۀ عمومی اوراق بهادار میباشد. مجمع عمومی عادی میتواند به هیئت مدیره اجازه دهد ظرف مدت معینی که نباید از دو سال تجاوز کند، پس از اخذ مجوز از سازمان بورس و اوراق بهادار، نسبت به انتشار اوراق مشارکت تا مبلغ معینی که مجمع مشخص نمودهاست، مبادرت نماید.
تبصره انتشار اوراق مشارکت قابل تبدیل و یا تعویض با سهام با تصویب مجمع عمومی فوقالعاده صورت میپذیرد.
بخش چهارم: مجامع عمومی
مادۀ 18 – وظایف و اختیارات مجامع عمومی
وظایف و اختیارات مجامع عمومی عادی و فوقالعادۀ شرکت، همان وظایف و اختیارات مندرج در قانون تجارت برای مجامع عمومی عادی و فوقالعادۀ شرکتهای سهامی عام است.
مجامع عمومی شرکت با رعایت مفاد قانون تجارت، به صورت زیر تشکیل میشوند:
1. مجمع عمومی عادی: این مجمع باید حداقل هر سال یکبار، حداکثر ظرف مدت چهار ماه از تاریخ پایان سال مالی، برای رسیدگی به موارد زیر تشکیل شود:
• استماع گزارش مدیران در خصوص عملکرد سال مالی قبل،
• استماع گزارش بازرس یا بازرسان،
• بررسی و تصویب صورتهای مالی سال مالی قبل،
• تصویب میزان سود تقسیمی،
• تصویب میزان پاداش و حق حضور اعضای هیئت مدیره،
• تعیین بازرس یا بازرسان اصلی و علیالبدل شرکت و حقالزحمۀ آنها،
• تعیین روزنامه/ روزنامههای کثیرالانتشار جهت درج آگهیهای شرکت،
• انتخاب مدیران،
• انتشار اوراق بهادار غیرقابل تبدیل یا تعویض با سهام،
• سایر مواردی که به موجب قانون تجارت در صلاحیت مجمع عمومی عادی میباشد.
2. مجمع عمومی فوقالعاده: این مجمع در هر زمان جهت بررسی موارد زیر تشکیل میشود:
• تغییر در مفاد اساسنامه،
• تغییر در میزان سرمایه (افزایش یا کاهش)،
• انتشار اوراق بهادار قابل تبدیل و یا تعویض با سهام،
• انحلال شرکت پیش از موعد با رعایت مقررات قانون ت هیئت مدیره و تعیین بازرس یا بازرسان، به مدیران شرکت مجاز نمیباشد.
مادۀ 19 – شرایط حضور در مجامع و مشارکت در رأیگیری
دركلية مجامع عمومي، صاحبان سهام میتواند شخصاً، يا وكيل يا قائم مقام قانوني اشخاص حقیقی، و نماینده یا نمایندگان شخص حقوقی، صرفنظر از تعداد سهام خود به شرط ارائه مدرک وکالت یا نمایندگی حضور بههم رسانند. هر سهامدار، براي هريك سهم فقط يك رأي خواهد داشت.
تبصره درصورت نقل و انتقال سهام، سهامدار جدید با ارائۀ یکی از مدارک زیر حق حضور در جلسۀ مجمع را خواهد داشت:
• اعلامیۀ خرید سهام،
• گواهینامۀ نقل و انتقال و سپردۀ سهام،
• اصل ورقۀ سهام،
• تاییدیه سهامداری صادرشده توسط شرکت سپردهگذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه به صورت انفرادی و جمعی
مادۀ 20 – آگهی دعوت به مجامع عمومی
براي تشكيل مجامع عمومي، از طريق درج آگهي در روزنامة كثيرالانتشاري كه آگهيهاي مربوط به شركت در آن منتشر ميگردد و همچنین درج آگهی در سایت اینترنتی رسمی شرکت، از صاحبان سهام دعوت به عمل خواهدآمد. دستورجلسه، تاريخ، ساعت و محل تشكيل مجمع، درآگهي ذكر خواهد شد.
مادۀ 21 – دستور جلسه
دستور جلسۀ هر مجمع عمومي را مقام دعوتكنندۀ آن معين مينمايد. تمامی موارد دستور جلسه باید به صراحت درآگهي دعوت ذكر گردد. موارد مهم
از قبیل انتخاب اعضای هیئت مدیره، انتخاب بازرس، تقسیم سود و اندوختهها و تغییر موضوع فعالیت، قابل طرح در بخش "سایر موارد" نمیباشد. موضوعاتی كه به استثنای موارد فوق در دستور جلسه پيشبيني نشده است، قابل طرح در مجمع عمومي نخواهد بود، مگر اينكه كلية صاحبان سهام درمجمع عمومي حاضر بوده و به قرارگر
فتن آن مطلب در دستور جلسه رأي دهند.
مادۀ 22 – هیئت رییسۀ مجمع
مجامع عمومی توسط هیئت رییسهای مرکب از یک رییس، یک منشی و دو ناظر اداره میشود. ریاست مجمع با رییس یا نایبرییس هیئتمدیره و در غیاب آنها با ریاست یکی از مدیرانی است که به این منظور از طرف هیئتمدیره انتخاب شده باشد. در مواقعی که انتخاب یا عزل بعضی از مدیران یا کلیة آنها در دستور جلسة مجمع باشد، رییس مجمع از بین سهامداران حاضر در جلسه با اکثریت نسبی انتخاب خواهدشد. دو نفر از سهامداران حاضر نیز به عنوان ناظر مجمع و یک نفر منشی از بین صاحبان سهام یا غیر آنها از طرف مجمع انتخاب میشوند.
مادۀ 23 – طریقۀ اخذ رأی
اخذ رأی به صورت شفاهی، مثلاً با بلند کردن دست
یا قیام به عنوان اعلام موافقت صورت میپذیرد. در صورتی که به تشخیص بازرس قانونی شرکت به دلیل ترکیب سهامداران حاضر در مجمع، رأیگیری به صورت شفاهی امکانپذیر نباشد، اخ
ذ رأی به صورت کتبی به عمل خواهد آمد.