بخشی از مقاله
مسمومیت به وسیله گیاهان
مقدمه
مسمومیت زنبور عسل ، غیر عادی و جدیدی نسبت به زبان آوردن این نکته که یک زنیور کشته شده است آسانتر است تا رفتن به دنبال علت آن و رفع مشکل .
زنبورداران پیشاهنگ ، ضمن جستجوی گیاهان گلدار و جدید برای تغذیه کلنیکهای زنبور عسل خود ، با مناطق بکری مواجه شدند که به دلیل وجود گیاهان سمی بر خطر بودند. گیاهانی که موجب مسمومیت زنبور می شوند به ندرت به عنوان منبعی برای تهیه عسل توصیه شده اند. بسیاری از گزارشها در مورد
شهدها یا گرده های سمّی، فاقد مدارک مستدل هستند. مشکل است که بین گزارشهای مسمومیت زنبورعسل و مسمومیت پستانداران، تمایز قائل شد. مسئله مورد قبول این است که هرچیزی که دام را مسموم کند زنبور را نیز مسموم خواهد کرد. درباره گیاهانی که برای زنبور سمّی هستند گزارشهای جالب توجهی منتشر شده است (مثلاً منابع شماره 182، 643، 646). از زمانی که مسمومیت طبیعی زنبور عسل به صورت جدی در ایالات متحده مورد بررسی قرار گرفته است نزدیک 40 سال می گذرد.
این فصل شامل تعدادی از نمونه های شناخته شده از اسپرماتوفیتها (گیاهان دانه دار) است که با زنبورهای مسموم یا آسیب دیده ارتباط دارند و به صورت قابل قبولی خواسته ما را مورد این مسئله برآورده می سازد. اطلاعاتی که هم اکنون در دسترس ماست چندان قانع کننده نیست. اظهار نظرهای مختلفی از شخصیتهای برجسته در دست می باشد ولی نتایج آزمایشها اندک است. در مقالات نوشته شده، اغلب وضعیتهایی که با مسمومیت همراه هستند بازگو نمی شوند. از سوی دیگر، روی مواردی مانند درد و رنج، مرگ، وضعیت زنبور مرده، و حالت خشکی آنها که بعد از کالبد شکافی آشکار گردیده، شدیداً تأکید شده
است. کلیدهای تشخیص برای این نوع «حالات بیمار گونه» از قبیل: «مسمومیت ناشی از شهد»، «مسمومیت ناشی از گرده»، و «مسمومیت ناشی از عسلک» وجود دارد گویا هر یک تأثیر جداگانه ای دارد اما همه از یک منشأ هستند. سمّ شناسی بیشتر به طور سحطی به درمان می پرداخته است و روشهای جدید شیمیایی به ندرت برای تعیین مقدار سمّ یا حل مشکل مرگ زنبور به کار گرفته شده اند. بیشتر اطلاعات ما در مورد ساختمان شیمیایی سموم، از تحقیقات روی پستاندران یا از برنامه های آزمایشی در مورد حشره کشها به دست آمده است.
هدف آن است که گزارشهای مربوط به مرگ زنبورعسل در طبیعت که ریشه غیرعفونی دارد ارزیابی و خلاصه شوند. گزارشهای عادی و نیز نتایج تحقیقات علمی با هم در آمیخته اند. به این امید که امکان پیشرفت برای تشخیص به وجود آید و قدمهای مثبتی به سوی حل مشکلات شناخته شده برداشته شود.
خانواده سرخدارها
گونه های تاکسوس از خانواده سرخدارها به میزان وسیعی کشت می شوند. برگ یا دانه آنها پستانداران را مسموم می کند و یک آلکالوئید سمّی به نام تاکسین را از این گیاهان به دو شکل متبلور تا حدودی شناسایی کرده اند. ویرژیل، از سمّی بودن عسلی صحبت می کند که زنبورها با استفاده از درختان سرخدار جزیره کرس جمع کرده باشند. (832) یکی از محققان (406) زنبوران مسمومی را یافت که روده آنها پر از گرده گونه های سرخدار بود؛ به نظر می رسد که موادی در سرخدار ها وجود دارد که گوارش را مختل می کند. مقادیر قابل توجهی از هورمون پوست اندازی حشرات از برگهای چند گونه سرخدار استخراج شده است (976، 482). ولی در مورد هورمون پوست اندازی در گرده یا شهد، یا تأثیر آن بر زنبور عسل هیچ گزارشی را نیافتیم.
خانواده سوزنی برگان
آبیس آلبا (نراد نقره ای) نمونه گیاهان سوزنی برگ است که باد در گرده افشانی آن دخالت دارد و منبعی برای تولید عسل نیز هست. چگونگی تولید عسلک به وسیله شته تغذیه کننده از نراد نقره ای و جمع آوری آن به وسیله زنبور عسل در سویس تشریح شده است (917). دیده شده است که پس از مصرف عسلک، هزاران زنبور مرده با ظاهر سیاه مومی در جلو کندوها انباشته می شوند. زنبورهای زنده می لرزند و کندوها کم جمعیت می شوند. آثار مسمومیت همزمان با حضور شته روی درخت نرّاد ظاهر می شود.
هنگامی که کلنی را با شربت شکر تغذیه کردند یا از نزدیکی درختان نراد دورتر بردند سریعاٌ رهایی یافتند.
خانواده یونگاگیناسه
گیاه تریکلوچین ماراتیموم از خانواده یونگاگیناسه در زمینهای باتلاقی، شور و قلیایی افریقا، اروپا، و آسیا و سراسر قاره آمریکا می روید. این گیاه گوسفندان و گاوها را از طریق گلیکوزید سیانوژنتیک ناشناخته ای مسموم می کند. با این همه به نظر می سد که این گیاه با خساراتی که به زنبور وارد می شود ارتباط کمی داشته باشد. همچنین، هیچ گونه اطلاعات و آماری در دست نیست که نمایانگر سمّی بودن آن برای زنبورها باشد با وجود این در بعضی گزارشها نام آن در ردیف گیاهان سمّی برای زنبور عسل آورده شده است.
خانواده سوسنیها
در روسیه گزارش شده است که گرده آلیوم سپا (پیاز معمولی) از خانواده سوسنیها (لیلیاسه) برای زنبور عسل مسموم کننده است با این همه، گرده افشانی پیاز را این زنبور انجام می دهد.
تولیپا جسنریانا (گل لاله سفید معطر) یک گل معمولی باغچه است. هنگام مطالعه درباره سموم مجود در تیلیا، زنبورهای مرده ای روی گلهای لاله مشاهده شدند. باقرار دادن همولنف زنبورهای مرده در معرض واکنش اوراسین، وجد مانوز یا گالاگتوز ثابت شد. از آنجایی که این نوع قندها برای زنبور عسل سمّی هستند، دقیقاً مشخص می شود که شهد گل لاله زنبور را می کشد. گالاتوز، قند عمده در قسمتهای سطحی ماده ترشح شده از لاله است اما هنوز ثابت نشده است که میزان گالاکتوز یافت شده در آن مهلک باشد.
گونه هایی از جنس وراتروم (خربق- شیرنج) دارای هلبور هستن که ماده ای است حشره کش و زمانی برای کنترل آفات به کار می رفته است. چند گلیکوآلدهید حشره کش نیز در عصاره گیاه یافت شده اند. وراتروم لوبلیانوم، وراتروم داهوریکروم و وراتروم نیگروم، در روسیه زنبورها را مسموم کرده اند. گرده وراتروم آلبوم (خربق سفید) که به همراه شربت قند به زنبوران در قفس داده شده بوتد سبب مرگ آنان شد. در این آزمایش مشخص گردید که زنبورهای جوان حساستر از زنبورهای پیر هستند. دو تن از محققان زنبورهای مرده ای را روی شکوفه های وراتروم کالیفورنیکوم در کوههای کالیفرنیا یافتند. معمولاً تا وقتی گلهای دیگر در دسترس باشند، زنبور به طرف گلهای جنس وراتروم (خربق) جلب نمی شود. زنبورهای بالغ مرده به گیاه می چسبند، ولی هیچ اثری از بیماری در للاروها مشاهده نمی شود. مسومیت فقط 2 تا 3 روز ادامه می یابد اما دیده شده است که در یک کندو هنگامی که جمعیت به جستجوی شهد می روند در هر دقیقه 51 زنبور می میرند.
زیگادنوس ونتوزوس چند آلکالوئید شبیه به آلکالوئیدهای موجود در وراتروم دارد که شامل، گلیکوآلکالوئید و استرآلکالوئید است؛ آلکامین دارای ساختمان استروئیدی است. ساختمان یکی از آنها به نام زیگاسین روشن شده است. پس از آنکه در فصل بهار و اوائل تابستان در ایالت یوتا تعدادی زنبور بالغ مرده در کندوها یافت شد پیشنهاد گردید که این گیاه در آن منطقه ریشه کن می شود. از آن تارخی این گیاه برای زنبور عسل سمّی شناخته شده است.
شکوفه های این گیاه زنبوران در قفس را می کشد. پس از سانتریفوژ کردن زنبورهای مسموم، مشخص شد که هم شهد وهم گرده را جمع آوری کرده بودند. این گیاهان فقط ده روز شکوفه دارند و شهد بسیار کمی ترشح می کنند. به نظر می رسد که زنبورهای بومی تکرو، در مقابل این مسمومیت نسبتاً ایمنی دارند.
خانواده آلالگان
در جنست آکونیتوم از خانواده رانونکولاسه تقریباً 100 گونه وجود دارد که حاوی آلکالوئیدهای دیسترپنوئید، مشابه آلکالوئیدهای موجود در دلفینیوم است. از میان آنها ساختمان شیمیایی آکونیتین شاخته شده است این ماده برای پستانداران بسیار سمی است؛ گلهای آکونیتوم شبیه زنبورهای درشت از جنس بامیوس هستند. این گیاهان کاسه گل طویلی دارند که زنبوران برای رسیدن به شهد آن نیازمند خرطومی طویل هستن که زنبور عسل به آسانی به شهد آن
دسترسی ندارد. به نظر می رسد که عسل تهیه شده از این گیاهان، برای زنبور کمتر سمّی است تا برای انسان؛ اما گرده های آکونیتوم و دو گونه آن، آکونیت سمّی و آکونیت بالا رونده، سبب مرگ زنبوران بالغ در سیبری شده اند. در یک آزمایش، 25 دقیقه بعد از تغذیه کلنی با گرده نشانه های بیماری گسترش یافت؛ در زنبورهای مسموم، فلج پاها، حرکات تشنجی تمام بدن، و بالاخره طولانی شده انقباض پاها مشاهده شد، و پس از آن زنبورهای بالغ مردند. ملکه و زنبوران
نر درا ین آزمایش مسموم شدند. احتمالاً آکونیتوم چیننس گیاهی حشره کش است زیرا همه قسمتهای آن سمّی است بسیاری از واریته های آکونیتوم برای اولین بار به عنوان گیاهان زینتی از اروپا وارد امریکا شدند ولی به دلیل محدود بودن تعداد بوته هایش تهیه گزارشی کامل از تلف شدن زنبورها در این کشور یا سمّی بودن عسل امکان پذیر نبوده است.
آنمون نموروزا (شقایق شیشه ای) از سیبری و از طریق اروپا به امریکا وارد شد. این گیاه مانند دیگر گیاهان خانواده آلالگان حاوی آنمونول است. بر خلاف عقاید عمومی، این مده چندان سمّی نیست. این گیاه را نونکولین دارد که پس از شکسته شدن به پروتوانمونین تبدیل می شود که بسیار سمّی است.
کالتاپالوستریس (کالتای باتلاقی) با مرگ زنبوران کارگر ارتباط دارند. آزمایشهای مقایسه ای روی حشرات مردارخوار نشان می دهد که دزهای مهلک مواد حشره کش در لاشه زنبورها وجود دارد.
دلفینوم کونسولیدا (زلائف الملوک) برای گاو و گوسفند کشنده است. چند آلکالوئید دیتر پنوئید سمی، شبیه آنچه در آکونیتوم وجود دارد، در این گیاه نیز موجود می باشد که ساختمان شیمیایی بعضی از آنها، مثل دلفینین، شناخته شده است. این گیاه در گندمزارهای اروپا و به طور وحشی در بعضی قسمتهای شمالی امریکا می روید. از دانه های خرد شده این گیاه برای کنترل شپش سر استفاده می شود. گزارش شده که در روسیه گرده این گیاه سبب مرگ زنبور شده است. به نظر می رسد که در ایالت یوتا، علی رغم وجود دلفینوم کونسولیدا مرگ و میر زنبور بر اثر آن چندان گسترده نبوده است.