بخشی از مقاله

1- رفتار بي اراده:
زماني كه در خود احساس ضرورت براي انجام كاري بطور پيوسته داريد، چيزي بيش از يك عادت معمولي است. تكرار مداوم معمولاً تلاش براي كسب مجدد شادي و نشاط اوليه است زماني كه تمايلات ايده آليستي بر زندگي حاكم مي شوند و انسان را درگير مسائل جزئي وجود داشت نامربوط مي كند. ممكن است نشانه هايي از اعتياد در انسان باشد.


2- كمبود ارداده:
يكي از علائم و نشانه هاي رشد و كمال اين است كه بتوانيم براي رفتار هايمان حد و حدود تعيين كنيم اگر خيلي نسبت به عادت هايمان احساس وابستگي كنيم و براي مهار آن ها قدرتي وجود نداشته باشد، احتمالش زياد است كه به آن رفتار اعتياد پيدا كرده باشيم.


3- شانه خالي كردن از قبول مسووليت:
يكي از خصوصيت كه بين همه معتادين متداول است اين است كه عادت خود را تقصير ديگران مي اندازند ناديده گرفتن اهميت مسائل، دروغ گويي به خانواده و دوستان و سرپوش گذاشتن روي خطاها و اشتباهات، همه و همه نشانه هاي اين است كه رفتار فرد، بي اراده و بي اختيار است.

4- جايگزيني براي عادت هاي ناپسند:
تا به حال متوجه شده ايند كه اعضاي انجمن معتادين الكلي چقدر قهوه استفاده مي كنند؟ يا اينكه چطور افرادي كه به تازگي سيگار را ترك كرده اند براي ماهها پيوسته آدمامس مي جوند؟ اين افراد يك نوع اعتياد را با نوع ديگري جايگزين كرده اند چون اين باعث قوت قلب آنها مي شود.


5- تمايل به عادات ناپسند مختلف:
ممكن است فردي هر شب در غذا خوردن زياده روي كند و بعد به بهانه داشتن فشار و
استرس بري رفع سوزش معده، داروي، آنتاسيد استفاده كند، بدون اينكه بداند به هر دو آن ها معتاد شده است. فردي كه به كار اعتياد دارد و شبها به روابط جنسي نامشروع پناه مي برد، ممكن است براي توجيه كار خود بگويد كه او براي ايجاد رابطه اي معقولاند تر وقت ندارد. اما اين مي تواند نشانه اي از تمايل وي براي انجام اعمال ناسالم بصورت عادت باشد.


6- اصليت خانوادگي:
فرزندان بالغ معتادين الكلي ممكن است به كلي از استفاده مشروبات الكلي امتناع كنند، اما ممكن است به چيز ديگري اعتياد پيدا كنند. اعتياد آنها مي تواند در ورزش يا كار بيش از حد باشد.


7- عدم اطمينان:
اعتياد از هر نوعي كه باشد، همواره با ناراحتي عدم اعتماد و نا امني و ترس از شكست همراه است. نشانه ديگر آن عدم احساس تعهد است. فرد معتاد انتخابهاي نادرستي انجام مي دهد و نمي تواند درك كند كه ايجاد يك رابطه صادقانه و با اعتماد با ديگران و قبول تواناييها و ناتواني هايش چقدر مي تواند برايش موثر باشد.
 مقاله: كنترل شخصيت معتاد كننده نويسنده: آزمند


آيا اعيتاد يك نوع بيماري است ؟
اعتياد يك « بيماري اجتماعي» است كه در عوارض جسمي و رواني دارد و تا زماني كه به علل گرايش «بيمار» توجه اعتياد به مواد مخدر يكي از مهمترين مشكلات اجتماعي، اقتصادي و بهداشتي است كه عوارض ناشي از آن تهديدي جدي براي جامعه بشري محسوب شده و موجب ركود اجتماعي در زمينه هاي مختلف مي گردد. هم چنين ويرانگري هاي حاصل از آن زمينه ساز سقوط بسياري از ارزش ها و هنجارهاي فرهنگي و اخلاقي شده و بدين ترتيب سلامت جامعه را بطور جدي به مخاطره مي اندازد.
تحليل گران مسائل سياسي و اجتماعي بر اين باورند كه در تهاجم و نفوذ فرهنگي، پديده مواد مخدر مهمترين عامل به تباهي كشيدن و انحطاط اخلاقي جوامع به شمار مي رود. متأسفانه گسترش دامه مصرف مواد مخدر در جامعه امروزي به حدي است كه حتي قشر متفكر و تحصيل كرده را به سمت خود كشانده است. مبارزه با اعتياد نيز قطعاً بيش از آنكه مأموريتي در راستاي وظايف مصرحه نيروي انتظامي باشد، اقدامي است استراتژيك در مقابله با ابزرار نظام سلطه جهاني در انحطاط اخلاقي جوامع با اهداف خاص سياسي.


اعتياد بعنوان يك آسيب اجتماعي، هيچ گاه بطور كامل ريشه كن نخواهد شد. اما با تدبير، انديشه و تلاشي مخلصانه مي توان آن را به كنترل درآورد. به اميد روزي كه جامعه اي داشته باشيم كه اگر هم در آن فرد معتادي وجود دارد، درصد نجات خويشتن باشد.
آنچه در مورد اعتياد و مواد مخدر بايد بدانيم:
اعتياد به مواد مخدر يكي از عوامل اصلي شيوع بيماري هاي ايدز و هپايتي مي باشد.


مواد مخدر آنچنان ساكت و بي صدا بر جسم و روان نابودي ميليونها مغز فعال مي شود كه سرمايه هاي آينده جامعه بشري به شمار مي روند. اگر در صد كمي از كودكان كه والدين آنها معتاد هستند به سوي بزهكاري سوق داده شوند، بعد از گذشت چندين سال تعداد بزهكاران در اين مملكت به هزاران نفر خواهد رسيد. اعتياد بيش از يك ميليارد نفر از اعضاء خانواده معتادان را در جهان بطور مستقيم با مشكلات ناشي از اين آسيب مواجه نموده است.


مواد مخدر منشاء وقوع بسياري از جرائم اجتماعي نظير: قتل، تجاوز، سرقت و ..... مي باشد. مواد مخدر سالانه حدود 600 ميليارد دلار سود به حساب سوداگران مرگ واريز مي كند كه اين رقم چند صد برابر كل بودجه كشور، و بسياري ديگر از كشورهاي بزرگ دنياست.


75% از زندانيان كشور را بطور مستقيم و غير مستقيم مجرمين مواد مخدر تشكيل مي دهند كشور ما در همسايگي بزرگترين توليد كنندگان مواد مخدر جهان (افغانستات و پاكستان) موسوم به «هلال طلائي» و در مسير تراتريت مواد مخدر قرار گرفته است و در اين راه خود نيز قرباني آن مي گردد.كشور ما در مقابله ورود و شيوع اين مواد خانمانسوز، به منظور كنترل و حفاظت مرزهاي شرقي اقدام به احداث بيش از هزار كيلومتر جاده، دهها پاسگاه مرزي و برجك و ديده باني و حفر چندين كيلومتر كانال و .. نموده است و هزارات نفر از فرزندان اين مرز و بوم نيز به فجيع ترين وضع به شهادت رسيده است.


مراحل اعتياد
1- مرحله آشنايي:
اين مرحله با تشويق ديگران ( مخصوصاً دوستان ناباب) يا از روي غرور و كنجكاوي خود فرد مشروع مي شود.
2- مرحله شك و ترديد:
در اين مرحله فرد با مبارزه با اميال خود مي پردازد.

3- مرحله اعتياد واقعي:
در صورت ادامه مصرف در مرحله شك و ترديد فرد به مرحله اعتياد واقعي مي رسد. در اين مرحله پديده «تحمل» باعث مي شود كه فرد به مرور زمان بر ميزان مصرف خود بيفزايد تا به نشتگي قبلي برسد.


آموزش مهارتهاي پيشگيري از اعتياد
به منظور پيشگيري از اعتياد به نظر مي رسد شناخت و درك علل و گرايش افراد به اعتياد ضروري است. شواهد نشان مي دهد ك مصرف مواد عموماً درسنين نوجواني آغاز شده و عوامل اجتماعي و متغيرهاي مربوط با رشد فردي در آن دخيل هستند. عوامل اجتماعي نظير: تقليد از بزرگترها (همسالان، والدين، هنر پيشه ها و ...)
و ميزان درك و فهم افراد از مواد مخدر بسيار تعيين كننده هستند عوامل دروني نيز مي تواند افراد را در برابر خطر اعتياد مستعد و آسيب پذير نمايد. اين عوامل عبارتند از نگرش افراد و ميزان شناخت فرد از مزايا و معايب مواد مصرفي در واقع افرادي كه از پيامدهي منفي مواد آگاهي دارند در مقايسه با اشخاصي كه چنين اطلاعي ندارند، كمتر به مصرف مواد مخدر روي مي آورند. عوامل دروني ديگر در گرايش افراد به مواد مخدر نقش دارند. مثل، پايين بودن اعتماد به نفس، نياز شديد به تأييد ديگران، ناتواني در ابراز وجود، ناتوانائي در پذيرش مسووليتهاي اجتماعي، عدم تحمل شكست. ناتواني در مواجه، با مشكلات زندگي و .....


اما در خصوص پيشگيري از اعتياد اين مسأله كه روش آموزش « مهارتهاي زندگي» يك ضرورت است دو الگوي رايج براي معتاد شدن را بررسي مي كنيم.
1- الگوي مقابله با مشكلات:
بر اساس اين الگو بعضي از اشخاص به اين دليل به مواد مخدر روي مي آورند كه بتوانند از اين طريق با شكستهاي زندگي كنار آمده و يا راه حلي را براي رسيدن به هدف خود بيابند. مثلاً دانش آموزي ممكن است از نظر تحصيلي موفقيت چنداني كسب نكند، ولي با هدف كسب شهرت يا جلب توجه به مواد مخدر روي مي آورد.


2- الگوهاي اجتماعي:
بر اساس اين الگو، انگيزه هاي بين فردي در اعتياد نقش دارند در واقع جوانان در اور تماس مكرر با افراد معتاد به اين مواردي مي آورند. اين الگو بويژه در جواناني كه استقلال فكري ندارند و قادر به تصميم گيري مستقل نيستند، بيشتر ديده مي شود.


پيشنهادات تحقيق
1- كاربردي كردن تحقيقات دانشجويي خاصه علوم انساني.
2- آگاهي دادن به جوانان و خانواده در خصوص مضرات اعتياد.
3- توجه به نيازهاي جوانان و رفع نيازمنديهاي زيستي و رواني آنها.
4- ايجاد شغل مناسب و زمين هاي كاري براي جوانان
5- استفاده از مشاوران مجرب در دانشگاهها و مدارس
6- جلوگيري از پخش و نشر مواد مخدر به كشور
7- ايجاد در زمينه هاي عزت نفس در جوانان
8- در اختياز گذاشتن مقالات، پژوهشها، كتب و اسناد و ..... از سوي مسوولين به محققان
محدوديتهاي تحقيق
1- عدم همكاري مسوولين ذي ربط و عدم ارائه اسناد و مدارك مربوط به اعتياد و مواد مخدر.
2- عدم پاسخگويي و صادقانه مسوولين و پاسخگويان
3- عدم دسترسي آسان به منابع موجود در كتابخانه ها
4- عدم اجازة ورود به مراكز تحقيقاتي


پيشينه تاريخي تحقيق
با توجه به مهم بودن موضوع تحقيق، تحقيقاتي چند در زمينه اعتياد و گرايش و اثرات اعتياد بر خانواده و جامعه انجام شده، كه ذيلاً اشاره مي كنيم. 1- تحقيقي در سال 1374 توسط حبيب آقا بخشي تحت عنوان اعتياد پدر و اثرات مخرب آن بر خانواده با نوع طرح كاربردي انجام داده كه به شرح زير مي باشد. هدف بررسي، تأثير اعتياد پدر بر كاركردهاي خانواده است.

به منظور شناخت تاثيرات اعتيادر پدر بر جامعه پذيري فرزندان نقش اقتصادي و حمايتي پدر و روابط اجتماعي اعضاي خانواده اين پژوهش از نوع مطالعات تبيني مقايسه اي است كه به صورت مقايسة برنامه ريزي شده انجام گرفته و به مقايسه دو گروه از خانواده هاي پدر معتاد و غير معتاد در شهر تهران پرداخته است. گروه اصلي شامل يكصد خانوادة ساكن تهران با مشخصات اعتياد پدر به هروئين متجاوز از 5 سال و داشتن فرزندان 5-12 ساله مي باشد گروه مقايسه شامل يكصد خانواده مشابه با گروه اصلي بدون اعتياد پدر به مواد مخدر است كه از طريق مانند گيري انتخاب شدند با جمع آوري اطلاعات از طريق مشاهده مصاحبه از اين گروه نتيجه مي شود كه در خانواده هاي پدر اعتياد، جامعه پذيري فرزندان، نقش اقتصادي و اقتدار پدر روابط اجتماعي اعضاي خانواده، دچار اختلال مي گردد و نقش حمايتي پدر شديداً كاهش مي يابد.


2- تحقيق پيشگري توسط محمد حسين فرجاد تحت عنوان بررسي عوال رواني اجتماعي، بازگشت مجدد به اعتياد در سال 1374 تحت عنوان كاربردي صورت گرفته است كه به شرح زير مي باشد. پژوهش حاضر طرح مقدماتي پژوهشي در سطح كلي است كه با هدف شناخت عوامل رواني موثر بر بازگشت معتادان به اعتياد طراحي شده است. حجم نمونة آماري 203 نفر معتاد است.روش پيمايشي با استفاده از پرسشنامه بوده است. يافته ها نشان مي دهد كه (1) بيشتر معتادان مرد، داراي تحصيلات متوسطه، پدران و مادران بيسواد يا كم سواد، متولد شهر و مركز استان، متأهل داراي خانواده هاي سازماني رهن، رهن و اجاره هستند.(2) بيشتر هروئين مصرف مي كنند.


(3) دوستان، عوامل مالي و فشارهاي رواني از عوامل اصلي اعتياد ذكر شده است. در اين تحقيق همچنين با استفاده از آزمون رواني 90 Scl روي 2030 معتاد مورد نظر مورد پژوهش واقع شده است، يافته ها نشان مي دهد كه بيشتر معتادان معتقدند كه به رفتار دوستانه دارند. معتادان نبايد در مشاغل با افراد عادي رقابت كنند. عصبي تر از افراد عادي هستند كمرو نيستند، كمتر موفق هستند نبايد از آنها زياد توقع داشت، نمي تواننند در فعاليتهاي اجتماعي مشاركت كنند ميزان اشتياق آنها به زندگي مثل افراد عادي است معمولاً نامرتب هستند. غالباً مردم دارند، وظيفه شناس نيستند. از خود راضي هستند. بيشتر مأيوس مي شوند. از افراد عادي متنفر نيستند. مي توانند از خود مواظبت كنند، زندگي با افراد عادي برايشان مطلوب است. جاه طلبند، متكي به نفس نيستند، با بيشتر افراد عادي به محبت نياز داردند. كم هوش تر نيستند و با افراد عادي متفاوتند و بيشتر نياز به همدردي دارند.


3- تحقيق ديگري در سال 1359 توسط خانم فرخنداني عليزاده، زهره تحت عنوان بررسي تاثير عوامل اقتصادي و خانوادگي و بعضي ويژگيهاي شخصيتي روي اعتياد نوجوانان و جوانان باسواد (25-15 سال) صورت گرفته كه به شرح زير مي باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید