بخشی از مقاله
پروژه مالي دوره كارداني در شركت ماشين سازي و سيم و كابل سازي حسا
مقدمه :
اكنون بيش از نود سال تاسيس كارخانه برق شهري در ايران ميگذرد و حدوداً سي سال تحت اين مدت موسسات توليد و توزيع برق كلاً در دست بخش خصوصي بوده نه تنها صاحبان و مديران آنها در گذشتهاند بلكه متأسفانه دفاتر و اسناد مرتب و مدوني در دست نيست و در بيشتر موارد حتي يك نكته روشن كنندة مطلب هم دشوار بدست ميآيد.
1-1- تاريخچه
اگر كسي بخواهد كه تاريخ علم الكتريسيته را تا قرن ششم قبل از ميلاد بكشا ند. بر او خرده نميتوان گرفت زيرا در آن عصر كهربا و مغناطيس و برخي از خاصيتهاي اين دو ماده شناخته شده بود و اين سخن از طا لس ملطي روايت شده است كه گفته بود «مغناطيس در خود روحي دارد، چه آهن را به جنبش در مي آورد .»
اما در واقع الكتريسيته از تاريخ 1785 ميلادي كه كولن قانون اصلي الكتريسيته ساكن را يافت و شباهت بسيار نزديك آن را با قانون جاذبة عمومي نشان داد آغاز ميشود.
از اين زمان تا سال 1871 كه گرم ماشين برقي خود را اختراع كرد 86 سال طول كشيد. انرژي، استعداد يك سيستم براي انجام دادن كار خارجي است . تأثير گذاري هر عامل بر محيط اطرا فش به همين استعداد بستگي دارد. در ميان تأثير گذاران بر محيط، انسان از اين امتياز شگرف بر خوردار است. كه ميتواند با به كار بردن تمهيداتي، حاملهاي انرژي را به خد مت خود در آورد و از استعداد كارزايي آنها در راههاي مطلوب خودش سود ببرد.
انسان اين مهم را به اختراع دستگاههاي لازم تحقق بخشيده است. اين دستگاهها واسطهاي هستند كه گونه خاصي از انرژي را به گونه ديگر تبديل ميكند به نحوي كه از نظر كاربرد قابل استفاده و مطلوب باشد.
ماشينهاي ساده مانند اهرم، چرخ، اره، چكش و سطح شيب دار از ديرباز توسط بشر شناخته شده بودند و كار آنها اساساً تغيير شكل انرژي مكانيكي حاصل از نيروي عضلاني بود. با گذ شت زمان و متنوع شدن نياز بشر به انرژي انواع ديگري از ماشينها كه تبديلات پيچيده تري را انجام ميدادند اختراع شد.
ماشينهاي تازه، علاوه بر آنكه استفاده از انرژي عضلاني انسان را متنوعتر و كار آمدتر ساختند، توانستند منابع ديگري در بيرون از وجود انسان را نيز مهار كنند و به خدمت او در آورند.
ماشينهاي بافندگي دستي، آسيابهاي بادي و آبي و كشتيهاي بادباني را مي توان از اين زمره محسوب داشت.
دستيابي بدين گونه منابع انرژي، گام بزرگي در راه فراتر رفتن انسان از محدودة امكانات بدني وي بشمار ميرفت. ولي چون سيستمهاي بكار رفته، نسبت به انرژي قابل استحصال از آنها بسيار حجيم بودند، ماشينها هم ميبايست به همان نسبت حجيم و بزرگ باشند و همين امر محدوديتهاي بسياري را بر كم و كيف و كارائي ماشينها تحمل مي كرد.
بنابراين، توجه دانشمندان به ساخت ماشينهايي كه بتوانند منابع انرژي متراكم را به كار گيرند معطوف شد. اختراع ماشين بخار در سال 1764 ميلادي توسط جيمز وات ، منشأ تحولي سريع و شديد در صنعت گرديد. وجه تمايز اين ماشين جديد با ماشينهاي قبلي در اين بود كه با حجم بسيار مختصري ميتوانست انرژي متراكم در سوخت را به انرژي از نوع دلخواه (مكانيكي) تبديل كند.
استفاده از ماشين بخار در وسائط نقليه و كارخانهها به سرعت پيشرفت نمود. در كارخانه ها، با سود جستن از يك محور انتقال انرژي و با كمك تعدادي چرخ فلكه و تسمه، انرژي مكانيكي را از ماشين بخار در يا فت و بين دستگاههاي مصرف كننده توزيع مي كردند و با اين روش توانستند انرژي حاصل از ناشين بخار را مهار سازند.
ماشين بخار تا 140 سال پس از اختراع آن، يكه تاز ميدان بود و در عين حال، تلاش در راه دستيابي به ماشينهاي كار آمدتر ادامه داشت.مثلاً :
- در سال 1876 نيكولاس آگرست اوتو ماشين چهار زمانة خود را كه با گاز كار ميكرد اختراع نمود .
- در سال 1892 رودلف ديزل موتور اختراعي خود را به ثبت رسانيد .
- از اواخر قرن نوزدهم توربينهاي بخاري و آبي باري تهية انرژي مكانيكي از انرژيهاي حرارتي و پتانسيل وارد بازار شدند.
1-2- پيدايش صنعت برق در جهان
در ميان همة وسايلي كه براي تهيه و تبديل انرژي ابداع شد، برندة نهائي را بايد ماشينهاي توليد مصرف كنندة انرژي برقي دانست. قوانين اساسي الكتريسيته را كولن در سال 1785 عرضه كرد در سال 1800 ولتا پيل الكتريكي را اختراع نمود و بالاخره در سال 1871 با اختراع ماشين گرام راه براي تبديل كلان انرژي مكانيكي به الكتريكي و بالعكس باز گرديد.
انرژي الكتريكي را بايد ارزشمند ترين و مرغوبترين نوع انرژي دانست زيرا:
- اولاً: به آساني قابل انتقال از جائي به جاي ديگر است. با پيشرفتهايي كه امروزه حاصل شده است، هيچ نوع محدوديتي براي انتقال اين نوع انرژي متصور نميباشد. در صورتي كه انرژيهاي ديگر از اين نظر با محدوديتهاي بسياري رو به رو هستند .
ثانياً : قابل تبديل به هر نوع انرژي ديگر ميباشد.
ثا لثاً: پاكيزهترين نوع انرژي است و هيچ نوع آلودگي زيست محيطي ندارد.
به دلايلي كه گفتيم، انرژي الكتريكي امروزه مطلوبترين نوع انرژي محسوب ميشود.
هر چند با اختراع پيل در سال 1800، استفاده هاي علمي از انرژي الكتريكي در مواردي مانند تلگراف و تلفن آغاز شد. اما شروع استفاده كلان از اين نوع انرژي به بعد از اختراع ماشين گرام در سال 1871 مربوط ميشود كه بايد آنرا نوع اوليه ژنراتورهاي برقي امروزي محسوب داشت.
1-3- آشنايي ايرانيان با صنعت برق
آنطور كه از آثار مكتوب و سفر نامههاي باقي مانده بر ميآيد، نخستين برخوردها و آشنائيهاي قابل ذكر ايرانيان با آثار انقلاب صنعتي در اروپا به سالهاي اوليه قرن 19 ميلادي باز مي گردد.
مثلاً در سفر نامه ميرزا ابوالحسن خان (ايلچي) به روسيه در گزارش رويدادهاي روزهاي بيست و نهم ذيحجه تا ششم محرم سال 1230 هجري قمري در باب باز ديد از يك كار خانه اسلحه سازي در شهر تول روسيه چنين آمده است:
… در آنجا چرخ بزرگي ساخته اند و پيش روي چرخ، چيزي به تركيب دنگ برنج كوبي كار گذاشتهاند. شخصي ايستاده آهن از كوره بيرون آورده را نزديك آن دنگ ميبرد. چرخ را آب حركت داده به دنگ ميخورد. و دنگ در كمال سرعت بالا رفته فرود ميآيد و به آهني كه در دست آن مشخص است ميخورد. قطع قطع ميكند به جهت هر اسلحه كه از مقولة تفنگ و طپانچه و شمشير و قرابينه و سر نيزه خواسته باشد به قدر همان قطع مي كند...
… در اين كارخانه چرخها و اسبابها هست كه خود بخودگردش ميكند. و پاي هر دستگاهي استادي نشسته، چيزي مي سازد. و اصل اينها از يك كوزة آتش و خمرة آهني آب است كه از بخار آن هزار بلكه دو هزار چرخ دستگاه گردش ميكند و احتياج به آدم ندارد و اين مقوله چيزها از تقرير چندان دستگير نميشود و موقوف به ديدن است....
چنانكه از اين گزارش بر ميآيد، در زمان نگارش آنها، يعني بيش از نيم قرن پس از انقلاب صنعتي، گر چه استفاده از انرژي بخار رايج گرديده بود و در كشور روسيه تزاري نيز از آن استفاده ميشود. اما هنوز از توليد برق براي مصارف صنعتي و تجاري آن خبري نبوده است.
در سال 1290 هجري قمري يعني تقريبأ شصت سال پس از سفر ميرزا ابوالحسن شيرازي ناصرالدين شاه، در ضمن خاطرات نخستين سفر خود در وصف تماشا خانهاي در مسكو مي گويد :
… هر دقيقه روشنائي الكتريسته رنگارنگ از گوشهها به مجلس رقص مياندازند .
توجه كنيد كه اين خاطره مربوط به سال 1873 يعني دو سال بعد از اختراع ماشين گرام است شانزده سال بعد، ناصر الدين شاه در روزنامه سفر سوم خود به فرنگستان در توصيف يكي از عمارتهاي مسكو كه در آنجا به مهماني رفته است مينويسد :
(در روز سه شنبه 20 شهر رمضان { 1306 هجري قمري}
… وارد عمارت دالغروكي شديم، خيلي خوب عمارتي است. دو سفر سابق هم كه آمده بوديم همين جا به عين همانطور است كه ديده بوديم چيزي كه خيلي تازگي داشت پنج، چهل چراغ در اطاق شام بود كه با چراغ الكتريسيته روشن بودند و كاسههاي چهره رنگ داشتند. به قدري قشنگ بود كه مثل چراغ پريان يا چراغ بهشتي به نظر ميآمد و تمام تالار را مثل روز روشن كرده بود در صورتيكه چشم هم نميزد…)
ناصر الدين شاه به تاريخ چهارشنبه پنجم شوال 1306 هجري قمري دربارة يك كارخانه ريسندگي و بافندگي نزد يك ورشو چنين مينگارد :
… كارخانههاي بزرگ و كوچك متعدد خيلي بود. زن و مرد و دختر زيادي در اين كارخانه كار ميكردند. چرخهاي زياد، ديگهاي بزرگ داشت …
… يك كارخانه بزرگ رفتيم كه ته كارخانه هيچ پيدا نبود و به قدري جمعيت توي كارخانه بود، مثل مورچه، از صداي چرخ بخار و اين همه جمعيت آدم كر ميشد اما چرخها دستي يا پايي نيست، با بخار چرخ را حركت ميدهند.
وي همچنين به تاريخ يكشنبه نهم شوال 1306 در توصيف شهر برلين مينويسد :
… يك سير ديگر برلن وضع سيمهاي تلگراف است كه تعجب دارد. يك سيم، دو سيم و ده سيم نيست. در بلنديهاي عمارتهاي مرتفع ميلههاي كلفت آهني نصب كرده و به آنها عرض چند مرتبه ميل و مقره گذاشته، به طرف سيمها كشيدهاند مثل تار عنكبوت كه اگر آدم بخواهد بشمارد چشم خيره ميشود و ممكن نيست.
و چهارشنبه دوازدهم شوال 1306 دربارة بازديد از يك كارخانه ساخت لوازم برقي چنين شرح ميدهد :
(… ساعت نه بعد از ظهر قرار داده بوديم كارخانه الكتريسته …
در اين كارخانه اسباب الكتريسيته از هر قبيل ميسازند، سيمهاي كلفت به جهت تلگراف زير دريا، اسباب طلفون، پيلها و چرخهاي تلگراف و غيره. هزار عمله در اينجا كار ميكند. چرخ بخار دارد و چرخهاي مختلف كه كار ميكنند، حقيقت چيز تازة انطراسان نداشت. غير همان چرخ بخار و چرخها كه كار ميكردند. چيز تازه اين بود كه دور نمائي پانو را مانند ساخته بودند و از مقوا و نقاشي مثل پردة تماشاخانه ده و دره بلندي و پستي و چيزهاي ديگر ساخته بودند. روشني الكتريسيته زياد در كارخانه بود چشم را ميزد. عزيز السطان هم تازه چشمش خوب شده و از اين روشني صدمه خواهد خورد …
كارخانه خيلي گرم بود و بوي قير و بوهاي ديگر ميآمد و ما حركت ميكرديم و همه را ميديديم در بين گردش نسيم خنكي احساس كرديم، باد ميوزيد. مثل باد بهشت كه درآن گرما و تعفن آدم را زنده ميكرد. ما تعجب كرديم كه از كجا باد ميآيد، بعد ملتفت شديم كه از يك چرخي است، پره پره ساختهاند، با الكتريسيته حركت ميكند با سرعت زياد و احداث باد ميكند. اسبابي دارد كه به حركت انگشت چرخ ميايستد. يك مرتبه از تعفن و گرما جهنم ميشود باز انگشت ميگذارند به حركت ميآيد. بهشت ميشود. خيلي مغتنم دانستم و آنجا ايستادم. خنك شدم. باد طوري بود كه دامن سرداري و كليچه را خوب حركت مي داد. گفتيم اگر ممكن است يكي از اين چرخها بسازند و براي ما به تهران بفرستند. سيمن گفت ميسازم و ميفرستم .)
يا درياب سيرك آمستر دام چنين نقل ميكند :
(… چراغهاي گاز سيرك را يك مرتبه ضعيف كردند و از بالا به وسط سيرك روي رقاصها روشني الكتريسيته ميانداختند. گاهي الوان و رنگ به رنگ ميكردند. بسيار قشنگ بود.…)
نقل از اين نمونههاي تاريخي، ضمن آنكه براي خوانندة امروزي خالي از لطف نيست، تصويري هم از وضعيت برق در آن زمان به دست ميدهد وبرداشتهاي دولتمردان دوره ايران را در برخورد با پديدههاي كولن علم و صنعت آشكار ميسازد.
1-2- اولين مولد برق در ايران
ناصر الدين شاه قاجار، درطي سلطنت چهل و نه سالةخود، سه بار به اروپا سفر كرد وبا بازديد كاخها، شهرها و امكانات صنعتي آن روزگار، كه به تازگي رو به گسترش نهاده بودند، علاقمند به انتقال ظواهر پيشرفت آن زمان به ايران گرديد. واگذاري امتياز و تأسيس راه آهن تهران به شهر ري از نمونههاي آن است. البته وضعيت دربار، سياستهاي آن زمان و موقعيت اقتصادي كشور اجازه پرداختن به كارهاي عمدهتر و اساسيتر را نميداد.
يكي از كارهاي ابتدايي و تشريفاتي و شايد تفريحي ناصر الدين شاه، وارد كردن يك دستگاه مولد برق با قدرت احتمالاً سه كيلو وات بوده است كه چگونگي ورود آن را ميتوان از مطالب سه روز مندرج در اين فصل و مطالب مرتبط با موضوع استنباط كرد.
سند اول نامهاي است كه امين السلطان، صدر اعظم وقت، دربارة تاخير در حمل ورود مولد به وزير امور خارجه نوشته است و شاه در حاشية آن ظاهراً پاسخ به كسب تكليف وزير امور خارجه، اگر به تسريع آن ميكند. واسطه يا عامل تهيه اين مولد، حاجي محمد حسن امين الضرب بوده است.
اين مولد، پس از ورود و نصب در دربار، به منظور روشنائي مورد استفاده بود و از آنجا كه فقط پنج شعله چراغ را ورشن ميكرده است. بعيد به نظر ميرسد كه ماشين محرك آن از نوع بخار باشد. از اين گذشته، با توجه به اينكه ديزل ده سال بعد اختراع شد، و در زمان نصب اولين مولد دربار ايران،رايجترين ماشين محرك براي قدرتهاي كم از نوع اتو بود كه با سوخت گاز شهري يا نفت كار ميكرد، ميتوان گفت كه مولد مورد بحث نيز از همين نوع بوده زيرا سوخت آن از طريق تبديل گاز سنگ به گاز تأمين ميشده است.
متن دستخط امين السلطان :
جناب وزير امور خارجه بعضي اسباب به جهت چراغ الكتريسيته كسر بود به توسط حاجي محمد حسن امين دارالضرب خواستهايم آمدهاند در تفليس نگاه داشتهاند اين اسباب دولتي است مثل اسلحه و ساير اسبابهائي كه براي دولت خواسته ميشود از سفارت خواهش كنيد و اذن عبور آنها را گرفته بدهيد كه براي پيش از محرم برسانند.
شهر ذيقعده 301 امضاء
حاشيه سند: دستخط ناصر الدين شاه :
اين اسباب دولتي است رسم نيست منع نمايند. البته قرارش را بده بياورند.
متن سند دوم :
ماشين الكتريسيته اختراعي جديد مال گرام نام كه اختراع كرده تمام اسباب بدون ساير ملزومات كه هشت چراغ را قوه ميدهد بدون جعبةكرنس تات (؟) كه كسر است و نياوردهاند وبايد بياورند توسط گماشته جناب عمده التجار حاجي امين دارالضرب زير عزه العالي آورده شد و تحويل اسناد يوسف مسيحي به توسط اين اقل استاد آقا ميرزا علي گرديد. و بايد براي قيمت آن دستگاه (؟؟؟) صادر شود.
بتاريخ شهر جمادي الثاني 1302
متن سند سوم :
شنبه 5 جمادي الاول 1302
اسباب چراغ برق چهار لنگه كه لنگه دو عدد حباب داشت كه ميشود 8 حباب.
اين هشت عدد حباب به توسط گماشتة جناب حاجي امين دارالضرب زير اقباله تحويل استاد يوسف گرديد به تاريخ فوق
محل مهر نظام الدين مهندس الممالك .
1-3- نخستين كارخانه برق شهري در ايران
بي ترديد، پرسابقهترين و نام آورترين فرد در ميان بنياد گران صنعت برق در ايران را بايد مرحوم حاج حسين امين الضرب (مهدوي) فرزند حاج حسن امين الضرب دانست. او نخستين كسي بود كه با كسب امتياز نامةمعتبر اقدام به تأسيس كارخانة برق شهري در ايران كرد و با توجه به شرايط زمان، جمعيت و نياز مصرف،مولدهاي مناسب وارد كشور كرد و در تهران به كار انداخت.
آن شادروان در سال 1246 هجري شمسي ديده به جهان گشود و در 28 آذر سال 1311 بر اثر سكته در گذشت. وي در دورة اول مجلس شوراي ملي به نمايندگي انتخاب شد و نايب رئيس مجلس گرديد و در دورة ششم هم از تهران به نمايندگي رسيد. علاوه بر اينها مدتي هم رياست اتاق تجارت را بر عهده داشت.
چنانكه از امتياز نامة حاج امين الضرب بر ميآيد، امتياز كارخانههاي برق، آجر سازي و تجاري تؤاماً گرفته شده بود. كارخانة آجر سازي، ابتداي جادة شهر ري در جنوب غربي ميدان شوش احداث شد و به بهره برداري رسيد. آجرهاي محصول اين كارخانه كاملاً شبيه آجرهاي مشبك سفالي امروزي بود، ولي به علت نبودن ملات سيمان مشكل كلي ساختمانها و شيوههاي رايج ساختمان سازي در آن زمان و همچنين گراني آجرهاي توليد كارخانه در مقابل ارزاني اجرت كارگران خشت مال، آجرسازي ماشيني در اين كارخانه چندان دوامي نيافت وبسيار زود تعطيل گرديد، اما از كورة بلند آن سالها براي پخت آجرها معمولي استفاده ميشد و ميتوان گفت كه اين كوره، بعدها به صورت الگويي براي احداث ديگر كورههاي آجرپزي درآمد.
3-2- محل و مشخصات اولين كارخانه برق
درسال 1279 هجري قمري يك شركت بلژيكي با سرمايه سي هزار ليره و با مباشرت ميرزا حسين قزويني سپهسالار اقدام به احداث يك كارخانه توليد گاز شهري در تهران كرد، اما اين كارخانه به علت عدم دسترسي به زغال سنگ تعطيل شد.
چند سال بعد يك نفر ايراني آن را به ده هزار ليره خريد و درسال 1309 هجري قمري آن را به شركتي موسوم به شركت عمومي روشنايي و حرارت در ايران ، فروخت. شركت مذكور ماشينهاي زيادي وارد كرد و حتي بهره برداري را هم آغاز كرد ولي توفيق چنداني به دست نياورد و بالاخره محل كارخانه را در خيابان چراغ گاز سابق (چراغ برق يا امير كبير كنوني) به حاج حسين امين الضرب فروخت. در همين محل بود كه اولين كارخانه برق شهري در تهران تاسيس شد.
مساحت زمين كارخانه بلغ بر 6072 متر مربع بوده و مبلغ پانزده هزار تومان بابت آن پرداخت گرديده است. در حال حاضر در محل مذكور پاساژي به نام كاشاني ساخته شده است.
3-3- برقراري انشعاب و نحوه وصول مطالبات
با توجه به اعلان تاسيس كارخانه چراغ برق، تأمين لوازم الكتريكي و سيم كشي انشعاب و ساختمانها بايد توسط كاركنان كارخانه انجام ميشد. چون نه تنها در آن زمان بلكه بيست سال بعد هم شخص يا شركتي اقدام به واردات و فروش لوازم الكتريكي ننمود و بعلاوه به هيچ وجه تخصصي هم براي اينكه در مملكت وجود نداشت. به اين منظور لوازم مورد نياز براي برقراري انشعاب و سيم كشي داخلي منازل و ساير اماكن و حتي لامپ و سرپيچ تهيه و نصب ميشد و براي وصول هزينههاي مربوطه در دو سال اوليه كار بخط و امضاء مدير كارخانه كه شخصي فرانسوي بنام هرميه بود فاكتوري (قبض) نوشته و براي وصول به مشتري ارائه مي شد.
بهاي هريك از لوازم طبق فاكتورهاي موجود رقم قابل ملاحظهاي بوده، مثلاً لامپ 16 شمعي 5 قران بود و تعويض لامپ با پرداخت بهاي آن هر سه ماه يكبار توسط كارخانه انجام ميشد. بهاي هر دستگاه كنتور نيز 280 قران بود و به دليل گراني بعضاً كنتور را كرايه ميدادهاند.
در شروع كار حتي در منازل هم انشعاباتي بدون كنتور و از طريق لامپ شماري دائر ميگرديد و بهاي برق براساس لامپ شماري براي پنج تا هفت ساعتي كه كارخانه كار ميكرد محاسبه و دريافت ميشد و براي كسي هم امكان استفاده بيشتر نبود. از طرفي لوازم و تخصص كاري انحصاراً در اختيار كارخانه بود، البته بعد از چند سال كه كنتور افزايش ارزانتر به مقدار كافي وارد شد در تمام منازل كنتور نصب گرديد، ولي مغازهها ميتوانستند از دو طريق يعني نصب كنتور و يا لامپ شماري استفاده كنند.
سالهاي بعد در خيابان چراغ برق مقابل كارخانه برق شخصي بنام حسن ضرابي شروع به واردات لوازم الكتريكي كرد و روي تابلوي مغازه خود نوشته بود اولين وارد كنندة لوازم الكتريكي.
لامپها در آن زمان عموماً 16، 25، 32، و بندرت 100 شمعي بودند و حدود ده دستگاه چراغ آرك كه به شكل قوس الكتريكي كار ميكرد نيز وارد شده بود كه بيشتر براي مراسم و مبادين مورد استفاده قرار ميگرفت (يك دستگاه از اين چراغها بر روي سر در كارخانه در عكس دسته جمعي افتتاحيه ديده ميشود) .
بايد توجه داشت كه تا حدود 30 سال بعد از تاسيس كارخانه برق، امين الضرب تنها مصرف برق، روشنايي بود. 1310 بادبزن برقي و در سال 1318، راديو و يخچال وارد بازار شد.