بخشی از مقاله
سرآغاز
(( اعملو عبادالله ان التقوي دار حصن عزيز و الفجور دار حصن ذليل لا يمنع اهله و لا يحرز من لجا اليه ))
اي بندگان خدابدانيد که همانا تقوا و پرهيزازگناه حصاري محکم و جايگاهي منيع است که در آن حصار زياني بکسي نمي رسد ، اما بي پروايي و گناه کاري حصاري است پست که نمي تواند اهل خودش را از آفات وبلائي که با آنان رو آورد نگهدارد و پناهنده خود را حفظ کند.
(( اين سخن از امير المومنين علي عليه السلام در نهج البلاغه فيض – خطبه 156 آمده است ))
همان گونه كه در تربيت و سالم سازي بدن از انجام بعضي امور و خوردن پاره اي از خوردنيها بايد پرهيز كرد ، در تربيت و تهذيب نفس نيز از انجام برخي كارها و استفاده از بعضي غذاها بايد اجتناب ورزيد .
البته اين خويشتنداري و پرهيز بر خلاف تمايلات نفس انسان است و در آغاز قدري دشوار به نظر مي رسد لكن با رياضت و مجاهدت ، سرانجام ، كارها آسان و راهها هموار خواهد شد .
اين جنگ و گريز در خودسازي و تهذيب نفس نقش اساسي را ايفا مي كند كه در فرهنگ اسلامي از آن به «تقوا» تعبير مي شود اساس تمام ارزشهاي اسلامي و انساني است و هيچ عمل و كوششي بدون آن ارزش ندارد ودر پيشگاه خداوند متعال پذيرفته نيست .
بي ترديد ، هر عملي كه نزد خدا مقبول نشود و در اعتلاي روح و صلاح و صفاي آن هيچ گونه تاثيري نخواهد داشت ، زيرا تنها كلام طيب و عمل صالح به سوي او بالا مي رود و تنها انسانهاي پاك و صالح به خدا نزديك مي شوند .
همانطوريکه مي دانيد گناهان کبيره گناهاني است که خداوند در قرآن کريم براي آنها عذاب آتش جهنم را در نظر گرفته.
گناه اعمال نيک را هدر مي کند:
ونيز پاره اي از گناهان کبيره باطل کننده اعمال صالحه است و خلاصه پرهيز از گناه مهمتر از اعمال صالحه است و براي اثبات اين مطلب ( اهميت بيشتر ترک گناه ) پاره اي از روايات نقل مي شود.
1- رسول خدا ( ص ) فرمود:نخوردن لقمه حرامي نزد خداوند از دو هزار رکعت نماز مستحبي خواندن بهتر است .
2- امام صادق ( ع ) فرمود:رد کردن يک درهم بصا حبش نزد خداوند با هفتاد حج قبول شده برابر است.
3- و نيز فرمود: سعي و کوشش کنيد در بجا آوردن اعمال صالحه و اگر اعمال صالح انجام نمي دهيد پس معصيت نکنيد ، بدرستي که کسيکه بنا مي کند و خراب نمي کند بنايش بالا مي رود هر چند کم باشد و کسيکه بنا مي کند و خراب مي کند بنايي ندارد.
4- حسد ايمان را مي خورد و نيست مي کند چنانچه هيزم آتش را
.
حق الناس مانع قبولي است :
5- رسول خدا ( ص ) فرمود : به من امرشد که قوم خود را بترسان و بگو : داخل مشويد در خانه اي از خانه هاي من ( يعني مساجد ) و حال آنکه براي بنده اي ازبندگان من حقي نزد شما باشد که به او ضلم نموده ايد ، بدرستي که تا در محضر من به نماز ايستاده او را لعنت مي کنم تا آن حق را به صاحبش برگرداند.
6- پيغمبر (ص) فرمود : خداي را ملکي است که هر شب بربيت المقدس ندا در مي دهد ، هر کس حرامي بخورد خدا هيچ عملي را از او نمي پذيرد نه واجب و نه مستحب.
گناه مانع استجابت دعا است :
7- گذر موسي ( ع ) به مردي از اصحابش افتاد که در سجده بود هنگاميکه بازگشت باز همان شخص را در سجده ديد فرمود که اگر آن قدر براي من سجده کند که گردنش خورد شود از او نميپذيرم تا اينکه از آنچه که نا خوشايند من است روي گرداند و به آنچه مطلوب من است روي آورد. يعني از گناه پرهيز کند و عبادت را به جاي آورد ، و گرنه گناه جلو استجابت دعا را مي گيرد.
عبادت حقيقي ترک گناهست :
8- اصل دين پرهيز ازگناه است ، از گناه بپرهيز ، عابدترين مردم ميشوي . با تقوي باش و اهتمام به عمل به تقوي داشته باش و جز آن بپرهيز ، بدرستيکه عملي که پذيرفته شود کم نيست.
اقسام گناه :
9-اگر کسي از گناهان کبيره پرهيز نمايد گناهان صغيره اش مورد مواخذه نخواهد بود و خدايتعالي بفضلش آنها را مي آمرزد چنانچه در سوره نساء مي فرمايد: (( اگر از گناهان بزرگي که نهي کرده شده ايد دوري کنيد گناهان شما را در گذريم و اجتنابتان راازگناهان کبيره گناهان صغيره قرار دهيم و شما را در جاي بزرگ و شريفي که بهشت است در آوريم )).
10- پيغمبر اکرم فرمود : کسي که گناه کبيره از او سر زند و توبه ننمايد فاسق است و نمي شود در نماز به او اقتداء کرد و شهادتش پذيرفته نيست و پس از مرگ مستحق عقوبت الهي است مگر اينکه فضل الهي شامل حالتش شده که از آن جمله شفاعت محمد صلي الله عليه و آله است ، چنانچه خودش فرموده که شفاعتم را براي صاحبان گناهان کبيره از امتم ذخيره کرده ام و نيز فرمود : شفاعت من براي صاحبان گناهان کبيره از امتم مي باشد اما نيکوکاران ، يعني ترک کنندگان کبائر، برايشان راه مواخذه نيست.
فردا بجاي اشک خون ميگريند:
ودروصاياي پيغمبر اکرم به ابن مسعود است که مي فرمايند:گناه را کوچک مشمار وازگناهان کبيره بپرهيز چون روز قيامت وقتي بنده به گناهش مينگرد از چشمانش چرک و خون بيرون مي آيد.خداوند مي فرمايد : قيامت روزي است که هر کس عمل نيک و بد خود را نزد خودش حاضر مي يابد ، آرزو مي کند که ميان او و گناهانش مسافتي دور بود.
ترس از گذشته ها :بايد اهل ايمان بر گذشته هاي خود ترسناک و گريان باشند زيرا چه اطمينان دارند که اين قسم گناه از آنها سر نزده باشد. امام علي ( ع ) که تعيين نفرموده چه قسم گناهي است ، که صاحبش از نظر لطف پروردگار عالم مي افتد و از بخشش و مغفرت الهي محروم مي گردد. نشانه اين قسم گناه پيدا نشدن حالت توبه وانبه است ، پس بايد در تضرع و زاري به درگاه الهي کوشيد وازباب توبه وارد شده از گناهاني که به ياد دارد بخصوص واز گناهانيکه از ياد برده به
طور کلي توبه کرده آنها را تلافي نمايد و طريق توبه کردن از گناهان بعد از اين ذکر خواهد گرديد.
بلاء گناهکاران را پاک مي کند: و در روايات است که خداوند دوستان اهل بيت را که گناهکارند در دنيا به انواع بلاها مبتلا مي فرمايد ، تا قبل از مرگ پاک شده باشند واگرزياد باشد به سختي جان دادن و اگر زيادتر باشد به سختي ها و شکنجه هاي برزخ تا وقتي که وارد محشر مي شود پاک بوده و اگر بر فرض آنقدر گناهکار باشد که تا آنوقت هم هنوز پاک نشده باشد بواسطه کثرت گناه ، به آتش دوزخ ميرود و پس از پاکي بيرون خواهد آمد و نمي ماند در جهنم کسي که در قلب او ذزهاي ايمان و محبت اهل بيت باشد و ماندن هميشگي در دوزخ مخصوص کفار و دشمنان اهل بيت است.
(( معني کبيره و صغيره ))
• گناه کبيره چيست ؟:
هر گناهي که در قرآن و حديث به کبيره بودن آن تصريح شده باشد ( اين قسم متجاوز از چهل گناه است که در اخبار اهل بيت ( ع ) تصريح شده و ما هم مطابق روايات بشرح آن مي پردازيم ) .
هر معصيتي که در قرآن کريم يا سنت معتبره وعده آتش بر ارتکاب آن رسيده باشد. يا اينکه ضمنا وعده عذاب باشد . هر گناهي که در قرآن يا سنت معتبره از گناهي که کبيره بودنش مسلم است بزرگتر شمرده شود آن هم کبيره است .مثلا قتل نفس از جمله گناهاني است که کبيره بودنش بهر دو راه گذشته ثابت گرديده است .
اصرار بر صغيره هم کبيره است: از آن جمله است ابتلاء به تکرار گناه صغيره که موجب کبيره شدن آن مي شود چون مسلم است که در اثر تکرار ، گناه صغيره در حکم کبيره مي شود .
کبائري که بزرگتر است : چندين گناه کبيره را که از ساير گناهان بزرگتر بوده است بيان مي فرموده اند مانند روايت ابي الصامت و روايت عبدالله بن سنان از حضرت صادق ( ع ) که مي فرمايد : بزرگترين گناهان کبيره شرک به خدا است تا آخر و گاهي گناهانيکه در نظر سوال کننده کبيره نبوده ، يعني آنرا از جمله کبائر نمي دانسته بيان فرموده و از ذکر انچه را خود شنونده مسلم مي دانسته خودداري مي فرموده اند.
کبائر منصومه ( گناهانيکه کبيره شمرده شده )
1- شرک به خدا
اولين گناه کبيره شرک به خداي تعالي است و به کبيزه بودن آن ، حضرت رسول وحضرت اميرالمومنين وصادق وکاظم ورضاوجواد عليهم السلام تصريح فرموده اند بلکه از حضرت صادق ( ع ) مرويست که از هر گناه کبيره بزرگتر شرک به خدا است . و دليل براينکه بزرگترين گناه کبيره است ، فرمايش پروردگار است ، مي فرمايد : (( خدا نمي آمرزد شرک آورده شده به او را و غير شرک را از هر که بخواهد مي آمرزد )). يعني اگر کسي مشرک از دنيا برود آمرزيده شدني نيست ، و غير از شرک قابل آمرزش خواهد بود . و نيز مي فرمايد کسي که به خدا شرک آورد خدا بهشت را بر او حرام مي کند و جايگاهش دوزخ است وبراي ستم کنندگان ياري کنندگاني نيست .
2- ياس
دوم از گناهان کبيره نا اميدي از رحمت الهي است .چون سبب ياس از پروردگار عالم اعتقاد نداشتن به قدرت و رحمت و کرم بي پايان اوست در قرآن مجيد آن را از صفات کفار قرار داده و مي فرمايد (( نا اميد از رحمت الهي نشويد مگر کسي که کافر است )) . حضرت صادق ( ع ) و حضرت کاظم و حضرت رضا و حضرت جواد عليهم السلام آن را جزء گناهان کبيره شمرده اند . پس از شرک هيچ گناهي بزرگتر از ياس نيست زيرا هر گناهي که از شخص سر مي زند تا وقتي که مايوس نباشد ممکن است در صدد توبه برآمده وبا استغفار آمرزيده شود ولي شخص مايوس آمرزيده شدني نيست زيرا اميدي به آمرزش و مغفرت خدا ندارد تا توبه نمايد .
از اين گذشته ياس سبب جرات بر جميع گناهان مي گردد چون مي گويد من که معذب خواهم بود چرا خودم را از شهوت دنيا محروم نمايم ؟
3- القنوط من رحمته الله
در حديثي که از حضرت رضا ( ع ) در تعداد گناهان کبيره ذکر شده پس از ياس قنوط را ذکر مي فرمايد. قنوط نا اميدي از رحمت الهي است که در قلب رسوخ نموده و قباحت ان کم شده است و در بيان فرق ياس و قنوط چنين فرموده اند که قنوط اخص است زيرا که ياس فقط نا اميدي قلب است هرگاه اين نا اميدي شديد شود به طوريکه به ظاهر هم سرايت نمايد و از کلماتش نا اميدي تراوش کند که اگر شخص با هوش او را مشاهده نمايد آثار نا اميدي را از ظاهرش درک مي کند اين حال ، قنوط ناميده مي شود ، پس قانط کسي است که آثار نا اميدي از کلماتش هويدا باشد.
4- الا من من مکر الله
چهارم از گناهان کبيره امن از مکر الهي است به اينکه انسان از انتقام پنهاني و ناگهاني و قهر خفي خدا ايمن و راحت نشيند و از سرعت در انتقام ناگهاني او نينديشد ودر دل ازاينکه به واسطه صدور گناه ، دچار عذاب گردد ، ترسي نداشته باشد .
در قرآن مجيد سوره 7 آيه 97 و98 و99 مي فرمايد :آيا مردم قريه ها و آبادي ها ايمنند ازاينکه عذاب ما شبانه هنگامي که در خوابند به ايشان برسد يعني از شبيخون قهر و اتقام الهي به جزاي گناهانشان هنگامي که در خوابند که يک نوع از مکر است بايد بترسند.
5- آدمکشي
پنجم از گناهان کبيره کشتن کسي است که خدا و پيغمبر ( ص ) اذن در کشتن او نداده اند . دليل بر کبيره بودن آن در رواياتي که از حضرت رسول و حضرت امير و حضرت صادق و کاظم و رضا و جواد عليهم السلام وارد شده به کبيره بودن آن تصريح فرموده اند . به علاوه از گناهاني است که خداوند در قرآن مجيد صريحا بر آن وعده عذاب داده است .
ازآن جمله مي فرمايد: هركس مؤمنى را ازروي عمد وقصد بكشد پاداشش دوزخ است ، درحالى كه در آن جاودان مي باشد وخشم خدا براواست و اورا ازرحمت خوددورساخته وعذاب بزرگى را برايش اماده ساخته است . دراين آيه شريفه پنج تهديد برقتل نفس فرموده وجزاي آن قرارداده است ، جهنم ،
خلود وهميشگي بودن درآن ، غضب ولعنت وعذاب بزرگ .
6- عقوق والدين
ششم از گناهان کبيره عقوق والدين است چنانچه حضرت رسول ( ص ) و حصزت امير ( ع ) و حضرت صادق و حضرت رضا و حضرت جواد عليهم السلام در رواياتيکه در شکاره کبائر از ايشان رسيده به کبيره بودنش تصريح فرموده اند بلکه از پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله چنين رسيده است که از هر گناه کبيره بزرگتر شرک به خدا و عقوق والدين است و نيز از گناهاني است که در قرآن مجيد و احاديث صحيحه بر آن وعده عذاب داده شده است .
پيغمبر اکرم ( ص ) فرمود:سه طايفه اند که در روز قيامت خداوند با ايشان سخن نمي فرمايد و نظر رحمت به آنها نمي کند و ايشان را پاک نمي کند و از براي آنها عذاب دردناکي است ايشان شراب خواران و تکذيب کنندگان به قدر الهي و عاق والدين اند.
از حضرت امام صادق است که هر کسي که به پدر و مادرش از روي غيظ در حالي که والدين بر او ستم کرده باشند خداوند نماز او را نمي پذيرد.
7- قطع رحم
هفتم از گناهان کبيره قطع رحم است چنانچه حضرت صادق و کاظم و رضا و جواد عليهم السلام به گناه کبيره بودنش تصريح فرموده اند و نيز هم در قرآن مجيد وعده آتش بر آن وارد شده و مورد لعن پروردگار عالم است و او را خاسر ناميده .از حضرت سجاد ( ع ) مرويست که فرمود : از مصاحبت قاطع رحم بپرهيز که او را در سه جاي قرآن ملعون يافتم .
1- در سوره بقره مي فرمايد: (( آنهائيکه عهد الهي را پس از بستن پيمان مي شکنند و مي برند آن چيزي را که خداوند امر به پيوستن آن فرموده ( قطع رحم مي کنند ) و در روي زمين فساد مي کنند همانا ايشان زيانکارند .
2- در سوره رعد مي فرمايد: (( آنان که پيمان خدا را پس از محکم شدن مي شکنند و مي برند آنچه را که خداوند به پيوند آن امر فرموده و در زمين فساد مي کنند بر ايشان لعنت و محروميت از رحمت خدا است و براي ايشان جايگاه بدي است يعني جايشان دردوزخ است .
3- در سوره محمد ( ص ) مي فرمايد (( آيا از شما توقع است و غريب و بعيد نيست که اگر متولي امور مردم شويد در زمين فساد کنيد و از خويشان خود ببريد ، آن گروه مفسد و قاطع رحم ، کساني اند که خداي تعالي آنها را از رحمت خود دور فرموده و کر کرده و چشمانشان را کور فرموده )).
8- خوردن مال يتيم
هشتم از گناهان کبيره خوردن مال يتيم يعني طفلي که به حد بلوغ نرسيده و پدرش مرده است مي باشد .
حضرت رسول ( ص ) وحضرت امير المومنين ( ع ) و حضرت کاظم ورضا و جواد عليهم السلام خوردن مال يتيم را از گناهان کبيره شمرده اند و از گناهاني است که خداوند وعده آتش بر ان داده بلکه تصريح به کبيره بودن آن فرموده و مي فرمايد (( به درستي که آنان که با جرات مي خورند و تلف مي نمايند اموال يتيمان را از روي بيدادگري و ستم ، جز اين نيست که در شکم هاي خويش آتشي را مي خورند ( يعني پر مي سازند شکم هاي خود را به چيزي که ايشان را به آتش جهنم مي کشاند ) و زود باشد که در آتش افروخته شده انداخته شوند )) .
از حضرت صادق ( ع ) مرويست که فرمود :خداي تعالي در خوردن مال يتيم وعده دو عقوبت داده است : اخرويه و دنيويه . اما عقوبت اخرويه آتش جهنم است ، اما عقوبت دنيويه : هر کس که به يتيمان مردم ستم نمود ومال آنها را تلف کرد به يتيمان او هم ظلم خواهد شد ، چنانچه به اين مطلب در قرآن مجيد اشاره مي فرمايد که (( بايد بترسند از خدا درباره يتيمان آنان که اگر بعد از خود فرزندان ضعيف و عاجز بگذارند از بي نوايي و ضايع شدن ايشان بترسند )) .
9- ربا خواري
نهم از گناهان کبيره اي که به کبيره بودنش تصريح شده ربا است ، در احاديثي که از حضرت رسول ( ص) و حضرت امير المومنين ( ع ) و حضرت صادق ( ع ) و حضرت کاظم و حضرت جواد عليهم السلام رسيده تصريح به کبيره بودنش مي فرمايند و نيز از جمله گناهاني است که در قرآن مجيد بر آن وعده عذاب داده شده بلکه تشديد عذاب آن را بيش از بسياري از کبائر مي فرمايد .
در سوره آل عمران مي فرمايد (( اي کساني که ايمان آورده ايد ربا مخوريد ، چيزي که داده ايد چند برابر باز مي ستانيد و افزوني و زيادتي مطلبيد و از مخالفت خداوند بپرهيزيد تا رستگار شويد و بترسيد از آتشي که براي کافران آماده شده است )) .
يعني آتشي که در اصل براي کافران است شما خودتان را به واسطه خوردن ربا ، سزاوار آن نکنيد . در سوره بقره مي فرمايد : (( کساني که ربا مي خورند در قيامت از گورهاي خود بر نمي خيزند مگر مانند کسيکه شيطان به سبب مس کردنش او را بيفکند )) .
پيغمبر اکرم فرمود : هرگاه امت من ربا خوار شوند به زلزله و فرو رفتن در زمين مبتلا مي شوند . .نيز فرمود : گناه ربا هفتاد بخش است کمترين آن مثل گناهي است که با مادر خود در خانه خدا زنا کند. و نيز در روايات متعددي که از حضرت صادق ( ع ) مرويست مي فرمايد: يک درهم ربا نزد خدا از بيست مرتبه و در روايات ديگر سي مرتبه و در روايات ديگر هفتاد مرتبه ، زنا با محرم خود بدتر و سخت تر است .
10-زنا
دهم از گناهاني که به کبيره بودنش تصريح شده زنا است چنانچه حضرت صادق ( ع ) و حضرت کاظم ( ع ) و حضرت رضا ( ع ) وحضرت جواد ( ع ) فرموده اند وبراي کبيره بودنش به آيه 68 از
سوره فرقان متمسک شده که مي فرمايد : (( از جمله صفات بندگان خدا آن است که نپرستند و نخوانند با خداي به حق ، خداي ديگري را ( يعني مشرک نباشند ) و آن نفسي را که خدا کشتنش را حرام فرموده نکشند و زنا نکنند ، و کسي که اينها را به جا آورد ( شرک وقتل و زنا ) برسد و ببيند جزاي خود را که شکنجه اش در روز قيامت دو چندان است و هميشه به خواري در آتش است )) .
و در منهج است که : (( اثاما )) در اين آيه شريفه ، نام يک وادي در دوزخ است که زنا کاران را در آن عقوبت مي کنند و گفته اند چيزي است که سيلان کند از اجسام دوزخيان مانند چرک و خون .
آثار دنيوي و اخروي زنا : امام باقر ( ع ) فرمود:زنا شش اثر دارد : سه اثر در دنيا سه اثر در آخرت ، اما آثار دنيويه زنا : آبرو را مي برد ، رزق را کم مي کند ، مرگ و نيستي را نزديک مي کند اما آثار اخروي آن پس غضب پروردگار و سختي حساب و دخول در آتش و جاودان ماندن آن را ايجاب مي نمايد .
عذاب برزخي زنا کار:و نيز فرمود : کسي که به زن مسلمان يا يهودي يا نسراني يا مجوسي آزاد يا کنيز زنا کند پس توبه نکند و با اصراربه اين گناه ازدنيا برود خداوند در قبرش سيصد در عذاب را باز مي کند که از هر در مارها و عقربها و افعي هايي از آتش بيرون مي آيند ، پس مي فرمايد تا روز قيامت مي سورند . و چون از قبرش بيرون شود از بوي گندش مردم اذيت مي شوند پس به اين بوي زننده شناخته مي شود ودانسته مي گردد که زناکار است تا اينکه امر مي گردد او را به آتش برند .
زنا مرگ ناگهاني و فقر مي آورد: حضرت رسول ( ص ) فرمود : هرگاه پس از من زنا زياد شود مرگ ناگهاني زياد خواهد شد .وفرمود زنا مورث فقر است و آباديها را ويران خواهد کرد .
زناي محصنه:اگر با زن شوهر دار زنا شود حرمت و عقوبت آن شديدتر خواهد بود چنانچه حد زنا صد تازيانه ولي حد زناي محصنه قتل و سنگسار کردن است . حضرت صادق ( ص ) فرمود : روز قيامت سه طايفه اند که خداوند با ايشان صحبت نمي فرمايد و برايشان عذاب دردناکي است ازاين سه طايفه زني است که بر فراش شوهرش زنا دهد. واز حضرت رسول ( ص ) مرويست که فرمود ،
کسي که با زن شوهر دار زنا کند پس در جهنم از عورت هر دو چرک خارج مي شود به مقدار پانصد سال راه و اهل جهنم از بوي گند آن دو در اذيت خواهند بود و عذابشان از همه شديدتر است .
11-لواط
يازدهم از گناهاني که به کبيره بودنش تصريح شده لواط است چنانچه از حضرت صادق ( ع ) و حضرت رضا عليهم السلام رسيده بلکه حرمت و عقوبت آن از زنا شديدتر است . از حضرت صادق ( ع ) مرويست که : (( حرمت لواط از زنا بيشتر است ، به درستي که خداوند قومي را براي عمل لواط هلاک فرمود ( قوم لوط ) ولي کسي را براي زنا هلاک نفرمود .))
از رسول اکرم ( ص ) مرويستکه فرمود : کسي که با پسري جمع شود روز قيامت جنب وارد محشر مي شود و آب دنيا او را پاک نمي کند و خشم خدا بر اوست و او را لعنت فرموده ، دوزخ را برايش آماده مي فرمايد و برايش بد جايگاهي است . سپس فرمود هرگاه کسي لواط کند ، عرش خدا به لرزه در ايد و خداوند او را لعنت وعضب فرموده و جهنم را برايش آماده مي فرمايد وملوط ( مفعول) را در کتار جهنم نگه مي دارند تا خلايق از حساب فارق شوند ، پس او را در جهنم مي اندازند و در طبقات دورخ هميشه معذب خواهد بود .
براي جلوگيري از پيش آمدن چنين عمل شنيعي چند چيز را که مقدمات قريبه و بديعه آن است تحريم فرموده :
نگاه شهوتي به پسر حرام است : 1- نگاه کردن از روي شهوت به جوان امرد ( پسري که هنوز مو به صورتش در نيامده ) حرام است و سوء اثر وشدت عقوبت نظر حرام در بحث زنا مفصلا ذکر گرديد بلکه از رسول خدا ( ص ) مرويست که : فتنه جوان زيباي امرد از فتنه دختر باکره بيشتر است . پس بر هر مسلماني واجب است ار چشمان خود نهايت مواظبت را بکند که به چنين گناه بزرگي مبتلا نشود .
لجام آتشين براي بوسه شهوت : 2-بوسيدن جواني از روي شهوت حرام است چنانچه از حضرت صادق ( ع ) است که پيغمبر ( ص ) فرموده است : کسي که جواني را از روي شهوت ببوسد خداوند او را در قيامت به لجامي از آتش لجام مي فرمايد . و از حضرت رضا ( ع ) مرويست که : هرگاه مردي جواني را از زوي شهوت ببوسد ملائکه آسمان و ملائکه زمين و ملائکه رحمت و ملائکه غضب اورا لعنت مي کنند و جهنم برايش آماده مي شود و مکان بدي جايگاهش مي باشد.
خوابيدن دو مرد يا زن : 3- خوابيدن دو مرد در يک بستر و در زير يک لحاف در صورتيکه هر دو عريان باشند ، حرام است و همچنين است حکم دو زن ، و فرقي بين محرم و بيگانه نيست . و در چند روايت است که بايد آنها را حد زد وبرايش هم حد زنا معين شده يعني آنها را يکصد تازيانه بزنند. و بعضي از علماء فرموده اند چون براي خوابيدن دو مرد عريان هم حد تعيين شده است پس آن هم گناه کبيره محسوب شده
.
حد لواط : چون حرمت و فساد لواط بيشتر از زنا است حدش شديدتر است و آن کشتن مي باشد ، هرگاه لواط کننده و لواط دهنده هر دو عاقل باشند هر دو را بايد کشت و فاعل را به وسيله شمشير يا سنگسار کردن و يا زنده به آتش سوزاندن يا از بالاي بلندي مانند کوه پرتاب کردن با دست و پاي بسته شده ، بايستي کشت و انتخاب نوع قتل به دست حاکم جامع الشرايط است .
12- قذف
دوازدهم از گناهان کبيره ، قذف است و آن نسبت زنا يا لواط به زن يا مرد مسلمان پاک دامن دادن است . در احاديث وارده از حضرت رسول ( ص ) و حضرت صادق ( ع ) و حضرت کاظم ( ع ) و حضرت رضا ( ع ) و حضرت جواد ( ع ) به کبيره بودنش تصريح شده ونيز در قرآن مجيد بر آن وعده عذاب داده شده است ، در سوره نور مي فرمايد: آنانکه به زنان پاکدامن نسبت زنا مي دهند که از آنچه به ايشان نسبت مي دهند بي خبران و اهل ايمانند ، دور کرده شده اند در دنيا ( از نام نيک ) و در آخرت ( از رحمت ) و برايشان شکنجه بزرگي است در روزي که زبانشان و دست و پايشان بر آنچه کرده اند گواهي مي دهند .
13- شراب خواري
سيزدهم از گناهان کبيره شرب خمر است و حضرات کاظم و رضا و جواد عليهم السلام آنرا جزء کبائر ذکر فرموده اند ودر قرآن مجيد از آن به گناه بزرگ تعبير شده در آنجا که مي فرمايد : از مي و قمار تو را مي پرسند ، بگو در آن دو گناه بزرگي است و سودهايي براي مردمان دارد ولي گناه آنها از آن بزرگتر است .
مي خواري و اخبار اهل بيت ( ع ) : روايات و اخباري که در اين باره رسيده است زياد است از آن جمله رسول خدا ( ص ) فرمود شراب خواري فرداي قيامت وارد محشر مي شود در حالي که رويش سياه و دهانش کج و زبانش بيرون افتاده و فرياد تشنگييش بلند است و به او از چاهي که در آن چرک زنا کاران ريخته شده مي آشامند. و نيز فرمود به خدا سوگند ،
به شفاعت من نمي رسد کسي که نمازش را سبک گيرد و کسي که مست کننده اي بخورد. و نيز فرمود خداوند ده کس را درباره شراب لعنت فرموده : آن کس که درختش را کاشته و آنکه نگهبانيش را کرده و آن کس که انگورش را فشرده و آنکه آنرا نوشيده و آن کسي که آن را در جام ريخته و آن کسي که آن را حمل کرده و آن کس که از باربر تحويل گرفته و آنکه خريده و آنکه فروخته و آنکه پولش را دريافت کرده.
14- قمار
چهاردهم از گناهان کبيره اي که به کبيره بودنش تصريح شده است قمار است چنانچه خداي تعالي در سوره بقره مي فرمايد: (( حکم مي و قمار را از تو مي پرسند بگو در هر دو گناه بزرگي است .)) و تعبير به گناه بزرگ در قرآن مجيد فقط در مورد شراب و قمار به کار رفته است .
15- اشتغال به ملاهي
سرگرمي با آلات موسيقي : پانزدهم از گناهاني که به کبيره بودنش تصريح شده ، سرگرمي با آلات موسيقي و نواختن انواع سازها مانند تار و کمانچه و پيانو و طنبور و نظائر آن يا گوش دادن به آنها است . حضرت صادق فرمود : صنعتي را که هيچ جهت حلالي در آن نباشد و جز شر و فساد چيزي بر آن مترتب نيست مانند بر بط ( آلت موسيقي است شبيه عود که با آن مي نوازند ) و مانند مزمارها ( ني ) و هر آلت و وسيله لهوي و صليب نصارا و بت ها و هر چه شبه اينها باشد پس ياد دادن و ياد گرفتن و عمل کردن به آن واجرت گرفتن برآن و جميع تصرفات در آن حرام است . و همچنين فرمود : استماع لهو را ترک کن .
16- غناء
آواز خواني : شانزدهم از گناهاني که به کبيره بودنش تصريح شده غناء است و نيز در موثقه محمدبن مسلم از حضرت باقر ( ع ) از گناهاني است که خداوند بر آن وعده عذاب داده است .
غناء چيست : غناء حرام است و تنها صداي خوب غناء نيست بلکه عبارتند از کشيدن صدا و گردانيدن آوار در حلق به کيفييت مخصوصي که طرب آور و مناسب مجالس لهو و لهب و محفل اهل معصييت و طرب باشد و نيز با آلات موسيقي ملايم موافق باشد .