بخشی از مقاله
تاریخچه هنر معرق روی چوب
مقدمه تاریخی
معرق در معنای كلام «اصولاً هر چیز رگه دار را گویند » ولی مفهوم آن در این نوع بخصوص هنر، ایجاد نقش ها و طرح های زیبایی است كه از دوربری و تلفیق چوب های رنگی روی زمینه ای از چوب یا پلی استر سیاه شكل می گیرد.
تاریخ پیدایش این هنر به درستی مشخص نیست؛ ولی از تطبیق آن با هنر كاشی كاری ، بدون شك رابطه این دو هنر را درمی یابیم. برای آشنایی با ریشه ی این هنر ، صحبت از تاریخ تكوین به میان می آید و به عنوان مقدمه می توان از گنبد سرخ مراغه كه در زمان ایلخانیان ساخته شده است، یاد كرد؛ این گنبد نوع بسیار ساده ی كاشی كاری بدین سبك است.
كاشی كاری معرق در دوران مغول نیز به همین منوال بود و تداول آن در عصر صفوی به اوج شكوفایی خود رسید و آثار ارزنده ای در هنر كاشی كاری پدید آمد. این شكوفایی در زمان افاغنه و زندیه رو به افول نهاد. در دوران قاجاریه نیز كاشی كاری معرق، تقلیدی ناقص از آثار گذشتگان بود. تا این دوران نقشهایی كه در كاشی كاری معرق به كار برده می شد نقش های اسلیمی بود. اما با سفر عده ای از هنرمندان به اروپا و گرایش آنان به هنر و فرهنگ اروپایی، تغییرات و دگرگونی های بسیاری در نقشهای كاشی كاری به عمل آمد و از آن پس طرح انسان و دیگر اشكال مانند اسلحه جنگی در هنر كاشی كاری دوران قاجاریه نمایان شد .
از آن دوران تا به امروز، این هنر، چونان گذشته رونق نداشته است و تنها عده ی كمی از هنرمندان در زنده نگهداشتن آن كوشا بوده اند.
وجه تشابه كاشی كاری معرق با معرق كاری روی چوب در شیوه ی عمل است كه در هر دو ، نقش ها از تركیب قطعات رنگی جنس مورد نظر شكل می گیرد.
یكی از نمونه های قدیمی موجود آمیزه ی این دو هنر، دری قدیمی و بزرگ، متعلق به عصر قاجاریه است كه در ضلع شمال غربی محوطه وزارت آموزش و پرورش فعلی قرار دارد. ارتفاع این ساختمان در حدود چهار و نیم متر و عرض آن سه متر است و سردری نیم دایره در بالای آن قرار گرفته است. هر طرف این در به سه قسمت مربع شكل تقسیم شده است:
مربع بالایی آن شیشه و دو مربع پایینی چوب برجسته و مسطحی است كه نقشهای اسلیمی معرق كاری شده در این قسمت جای گرفته است.
سابقه ی معرق كاری و آموزش آن در اداره كل هنرهای سنتی به سال 1309 ه . ش برمی گردد. در آن سال به پایمردی استاد حسین طاهرزاده بهزاد ، گروهی از هنرمندان نام آور هنرهای سنتی از سراسر كشور در تهران گرد هم آمده و مدرسه صنایع مستظرفه را بنیاد گذاشتند. این مؤسسه از دیرباز تا به امروز با عنوان های گوناگونی مانند: مدرسه صنایع قدیمه و هنرستان هنرهای ملی، اداره هنرهای ملی و مدتی نیز به عنوان یكی از واحدهای اداره كل آفرینش هنری و ادبی در وزارت فرهنگ و هنر سابق، در تعالی و تكامل هنرهای سنتی سهم بسزایی داشته است. این اداره كل در سال 1346 به اداره ی كارگاه های هنری تغییر نام داد و سرانجام در سال
1357 به عنوان یكی از واحدهای دفتر پژوهش و آفرینش به حیات خود ادامه داد . پس از پیروزی انقلاب، اداره ی مذكور به اداره ی كارگاه های هنری تغییر نام یافت و فعالیت های خود را در اداره ی كل هنرهای سنتی دنبال كرد. تا این زمان هنرجویان آن را منحصراً افراد علاقه مندی تشكیل می دادند كه طی فراگیری به استخدام رسمی درمی آمدند.
از سال 1360 به استناد موافقتنامه معاونت فرهنگی وقت، واحد آموزش مستقلی برای تعلیم هنرهای سنتی آغاز به كاركرد و سرانجام در سال 1362 تأسیس رسمی اداره آموزش این اداره كل، برای عموم مشتاقان به فراگیری هنرهای سنتی، سرآغاز نوینی بر تداوم این هنرها شد و در كنارآن كارگاه منبت و معرق به سرپرستی استاد سید كمال میرطیبی همچنان به فعالیت های هنری خود ادامه داد.
در طی سالیان، معرق همپای حركت زمان پیشرفت كرد و تحولات و نوآوری های مختلفی در آن پدیدار شد. برای آشنایی با مسیر حركت این هنر، باید به اولین كارگاه منبت و معرق اشاره كرد كه در سال 1310 تحت سرپرستی استاد احمد امامی، تأسیس شد باید اشاره كرد و همچنین از اساتید متقدمی چون پرویز زابلی، عباس شهمیرزادی ، علی و خلیل امامی ، و احمد رعنا یاد كرد. ابتدا اهم فعالیت آن كارگاه، منبت كاری بود و به تدریج در كنار آن هنر معرق نیز پای گرفت.
این هنر در آغاز برای تزئین سطح میز، بوفه، در و تكیه گاه صندلی به كار برده می شد، و تنها نقش های اسلیمی یا گره یا پنج رنگ محدود چوب های آبنوس، فوفل ، گلابی، سنجد و توت مورد استفاده قرار می گرفت و گاه برای تنوع، از برش های خاتم برای اشباع نقش ها استفاده می كردند. رنگ خاتم ها به همان پنج رنگ فوق الذكر محدود بود و به خاتم چوبی شهرت داشت.
در آن ایام، شیوه معرق كاری در مقایسه با روش امروزی بسیار متفاوت بود و بیشتر به روش معرق هندی اجرا می شد. بدین طریق كه هنرمندان ابتدا به وسیله كارد مخصوص منبت، محل قرار گرفتن نقش ها را روی شیء مورد نظر مطابق طرح می كندند و سپس نقش ها را از چوب های رنگی به وسیله ی مته ای كه اختصاص به تعمیر چینی داشت و سوهان های مخصوص و ارّه ای به نام چكی، دوربُری می كردند و در محل مقرر قرار می دادند.
نخستین تاریخی كه در مورد اشباع نقش های كنده شده به وسیله چوب های رنگی موجود است تابلویی مربوط به سال 1313 با نقش دوسوار كار است كه به وسیله احمد رعنا ساخته شده و متعاقب آن تابلوی دیگری مربوط به سال 1314 با نقش یك زن است كه توسط عباس شهمیرزادی اجرا شده است. هم اكنون دو تابلوی مذكور در نمایشگاه اداره كل هنرهای سنتی نگهداری می شوند.
عباس شهمیرزادی هنگام اجرای تابلوی بعدی خود ، به جای كندن سطح چوب به فكر ایجاد زمینه در اطراف نقش ها افتاد و از كنار هم قرار دادن قطعات چوب زمینه ای در اطراف نقش ها به وجود آورد. این تابلو، با مقطع بیضی، نشانگر نقش دو زن بود .
نخستین نمونه های موجود این روش، دو تابلوی مربوط به سالهای 1317 و 1319 است كه نقش پیكار دو سوار با یك شیر را نشان می دهد. این تابلوها مربوط به امتحان كلاس معرق «علی و خلیل امامی» است و هم اكنون در موزه هنرهای ملی نگهداری می شوند.
به دنبال این دگرگونی ها، در سال 1316 احمد رعنا با اثر ابداعی خود به نام شكارگاه، معرق را از حالت مسطح خارج كرد و به صورت نیم برجسته مطرح نمود كه همین شیوه تا امروز با نام منبت معرق متداول است. زمینه ی فكری این نوآوری از نقش های منبت كاری شده ی درهای كاخ مرمر شكل گرفت.
تا سال 1334 اجرای معرق با همان پنج رنگ محدود، متداول بود تا این كه محمد طاهر امامی كه در پی تنوع رنگ بیشتری در معرق بود ، در اندیشه ی به كارگیری مواد شیمیایی رنگی شد و جهت آزمون، نقش هایی روی یك راكت تنیس روی میز با استفاده از مواد یاد شده به وجود آورد. بدین منوال در پی شناسایی گوناگونی ِ رنگ، انواع چوب های صنعتی شناخته شد. ( این پی گیری همچنان ادامه دارد. )
در سال 1335، تعدادی پاراوان و بوفه ی معرق كاری شده از طرف دولت چین به دولت ایران اهدا شد كه هنگام حمل، تعدادی از آنها خسارت دید! مرمت بعضی از آنها با زمینه سیاه به محمد غفوری محول شد . وی با تهیه ماده سیاهی تركیب یافته از جوهر نیكروزین، پارافین و لاك الكل، قسمت های آسیب دیده را ترمیم كرد. لازم به توضیح است كه تا قبل از شناخته شدن جوهر نیكروزین برای سیاه كردن زمینه اشیای چوبی، صفحات موسیقی را می كوبیدند و سپس در الكل حل كرده و مقداری پارافین به آن اضافه می كردند و ماده سیاه به دست آمده را به وسیله پنبه بر روی شیء مورد نظر منتقل می كردند.
این گونه آزمون های پیاپی موجب پیدایش اندیشه نوینی در هنر معرق شد و بدین سان در سال های 36 یا 37 یك پاراوان كوچك با نقش گل و مرغ توسط عزیزالله ویزایی با زمینه سیاه كه به شیوه ی معرق های چینی بود ساخته شد و بدین ترتیب این سبك معرق در میان انواع آن جای گرفت.
در ادامه این تحولات در سال 1344 محمد طاهر امامی تابلویی با عنوان مرغ و آشیانه به وجود آورد كه مرغ تماماً از جنس صدف تهیه شده و كاملاً برجسته است و تنها به وسیله یكی از بالهایش به زمینه ی تابلو متصل شده است. وی با اجرای این تابلو به معرق تمام برجسته دست یافت.
در میان آثار معرق روی چوب كه تاكنون به وجود آمده ، «معرق خاتم» چنانكه از نامش برمی آید، تركیبی از دو هنر بیان شده است كه مقام ویژه ی خود را از دیر باز حفظ كرده است. از بدو پیدایش كارگاه منبت و معرق، نوع ساده ی معرق خاتم در میان شمسه ی نقش های گره با همان پنج رنگ طبیعی محدود اولیه به كار گرفته می شد.
در سال 1337 در كارگاه خاتم سازی ، میز تحریری با نقش سیمرغ و اژدها، به سرپرستی شادروان علی نعمت تهیه شد و برای نقش های مذكور از برش های خاتم با رنگهای متنوع استفاده كردند كه همه به شیوه ی معرق، دُوربری و جاسازی شده بود. این تجربه ، انگیزه ی خلق تابلویی با طرح یك طوطی از خاتم های رنگی شد كه در سال 1342 توسط عزیزالله ویزایی، خارج از محیط كارگاه ها به مرحله اجرا در آمد و در سال 1349 اكبر سریری نخستین هنرمندی بود كه از این شیوه جهت ایجاد نقش یك پرنده بر روی تابلو استفاده كرد و بدین ترتیب این سبك معرق با نام «معرق خاتم» متداول شد.
در ادامه این دگرگونی ها در سال 1349 تابلویی به سبك امپرسیونیسم از طبیعت یك روستا كه توسط رضا شهابی (یكی از شاگردان كمال الملك) نقاشی شده بود، به وسیله ی محمد طاهر امامی با رعایت اصول سبك یاد شده به صورت معرق ساخته شد.
از آن پس تا به امروز، شاهد تحولاتی چند در هنر معرق بوده ایم كه این تحولات عبارتند از :
- نمایش بُعد از طریق فضاسازی ، كه تحولی در تركیب بندی های سطح گذاشته است.(تابلو بزم درویشان).
- استفاده از فلزات و سنگ (تابلو گلدان گل و زنان عشایر)
- نمایش نقش در دو سطح (دو پلانه)
- نشان دادن عمق با استفاده از پلی استر (تابلو عقاب)
آموزش ساخت پاراوان
پاراوان يا ديوارک يکي از تفکيک کننده هاي ساده و زيبا است که به راحتي مي توان بوسيله آن بخشي از يک اتاق را جدا کرد. ضمن اينکه متحرک بودن پاراوان اين امکان را مي دهد که در مواقع لازم آن را جمع کنيم و يا جاي آن را تغيير دهيم.
براي ساخت يک پاراوان به وسايل زير نياز داريم:
¤چهار قطعه پانل چوبي يک اندازه به ابعاد دلخواه تصویري از يک پاراوان
¤ نه 9عدد لولاي ظريف ميخ و چکش
¤ پارچه اي که طرح شاد و رنگ متناسب با مبلمان و دکوراسيون
اتاق مورد نظر به اندازه کافي براي پوشاندن سطح روي پاراوان
¤ پارچه ساده يا طرح دلخواه براي روکش کردن پشت پاراوان
¤ صابون خياطي و قيچي
¤ پشم شيشه نازک به اندازه کافي براي پوشاندن روي پاراوان
¤ ماشين منگنه
¤ نوار قيطان يک سانتي متري به اندازه محيط پانل ها چسب حرارتي
1- يکي از پانلها را بر روي پارچه اصلي که براي رويه پاراوان در نظر گرفته ايم قرار مي دهيم و با صابون خياطي طرح دور آن را بر روي پارچه مي کشيم. پارچه را با در نظر گرفتن 10 سانتي متر فاصله از خطي که رسم کرده ايم مي بريم.
2- با استفاده از پارچه اي که بريده ايم بعنوان الگو به تعداد پانل هاي پاراوانمان از پارچه اصلي و سپس از پارچه پشت پاراوان مي بريم و سپس با همين الگو به تعداد پانلهاي پاراوان قطعاتي به شکل الگو از پشم شيشه مي بريم.
3- يک لايه پشم شيشه را بر روي يکي از پانل ها قرار مي دهيم و سپس يکي از روکش هاي اصلي پاراوان را بر روي پشم شيشه قرار داده و لبه هاي پارچه و پشم شيشه را خوب کشيده و به طرف زير پانل مي بريم و با منگنه به زير پانل متصل مي کنيم. هنگام منگنه کردن پارچه و پشم شيشه آنها را خوب از همه طرف مي کشيم تا سطح روي پانل صاف و بدون چين باشد.
4- منگنه ها را به فاصله 2.5 سانتي متر از يکديگر مي زنيم و دور تا دور پارچه را با منگنه به پانل چوبي نصب مي کنيم. در گوشه هاي پانل براي تميزتر شدن کار پارچه را به صورت مورب با زاويه 45 درجه تا مي کنيم و خوب مي کشيم و به طرف پشت پانل مي بريم. اين مراحل را براي روکش کردن پانل هاي ديگر نيز انجام ميدهيم.
5- پانل ها را برگردانده پارچه پشت پانل را روي سطح بدون پوشش آنها قرار مي دهيم و از هر چهار طرف زير پارچه تا مي کنيم و با منگنه به پانل متصل مي کنيم. کل دور پارچه پشت را نيز به پانل منگنه مي کنيم.
6- براي پوشاندن منگنه ها با چسب حرارتي يک نوار قيطان را بر روي رديف منگنه ها در کنار لبه پارچه پشت پانل ها مي چسبانيم. حالا پانل ها را با استفاده از لوله ها و ميخ به هم متصل مي کنيم. پاراوان ما آماده است. يک روش ساده تر براي ساخت پاراوان رنگ کردن پانل هاي چوبي است. مي توانيم تصاوير دلخواه خود را فتوکپي کرده و پس از بريدن بر سطر پانلهاي چوبي رنگ شده بچسبانيم و سپس چند لايه وارينش بر روي آنها بزنيم
محمد طاهر امامی
١٣٠٨ هـ . ش - آباده شیراز
فرزند احمد (سرپرست کارگاه منبت صنایع مستظرفه ١٣١٢)
درجهء یک هنری در زمینهء معرق، منبت و مشبک (١٣۶٧)
زندگینامه: محمد طاهر فرزند هفتم احمد امامی (۵ پسر و ٣ دختر – پسر چهارم) در آباده شیراز دیده به جهان گشود، وی که از ٩ سالگی در کارگاه پدر رفت و آمد داشت در درون خود تحولی دید و شگفتا که در همان سال ها دریافت به این هنر عشق میورزید، پس تحت حمایت پدر، برادران (علی و خلیل) به رموز این هنر(معرق و منبت) آشنا شد و به برکت همجواری اساتیدی چون شهمیرزادی و زابلی نیز شکوفایی هنر در او دو چندان گشت تا اینکه در سال ١٣٢۴کارمند رسمی اداره هنرهای ملی شد، در سال ١٣٣٨کارگاه کوچکی در نزدیکی محل زندگی و اداره خود برپا کرد در این کارگاه علاوه بر تعلیم، آثار بدیعی را نیز خلق کردند که بعنوان مثال رحل قرآن (مشبک)، جعبه های قاشق چنگال (معرق)، تابلوهای دیوار کوب (معرق)، میزهای عسلی و پذیرائی و سفارشاتی برای منازل شخصی مانند بوفه و سرویس پذیرائی، نهار خوری (معرق و منبت) و... از این دست هستند.
آثار: استاد در سال ١٣۵٣ از اداره هنرهای ملی بازنشسته شدند، در ذیل به نمونه آثاری ساختند و یا در ساخت آن شرکت داشتند اشاره میشود:
١) تابلوی برجسته معرق و منبت سیمرغ آشیانه ١٣۴١ – این تابلو تحول نوینی را در هنر معرق بوجود آورد این تابلو اولین معرق سه بعدی و تلفیقی از هنر مجسمه ساز ی با منبت و معرق می باشد(مکان: موزه هنرهای ملی)
عکس: سیمرغ آشیانه
٢) مبلمان استیل منبت و معرق (کارگروهی برای مجلس)(برندهء جایزه نمایشگاه لندن)
٣) میز معرق ٢۴ نفره ( کارگروهی، برندهء مدال طلا در نمایشگاه بروکسل)
۴) منبر معرق، منبت، گره چینی و معرق دوار و خط به سفارش مسجد هامبورگ آلمان ١٣۴٧ (مکان: موزه هنرهای ملی - کار گروهی، معرق گنبد و خطوط کار استاد طاهر امامی)
عکس: منبر
۵) تابلوی گل و مرغ معرق و منبت برجسته – ١٣۵٣
۶ ) پاروان معرق با عاج و صدف و استخوان – ١٣۴۴ – مجموعه کاخ های سعدآباد
٧) میز معرق از عاج و صدف و چوبهای زینتی – ١٣٣۴ – سفارت ایران در لندن
٨) میز معرق منبت کنفرانس ٢۴ نفره طرح عیسی بهادری – سفارت لندن - ١٣٧۴
٩) صندلی هخامنشی معرق و منبت - ١٣۴۶ - با همکاری استاد پرویز زابلی (مکان:موزه هنرهای ملی)
عکس: صندلی هخامنشی
١٠) به انضمام سفارش هائی که متاسفانه اطلاعاتی از زمان ساخت و مکان آن ها در دست نمی باشد، مانند:
ستون معرق در منزل شخصی (شمیران)
تابلو و مبلمان منزل شخصی رحیمی نژاد(تهران)
سرویس مبلمان، پذیرائی، نهار خوری و بوفه، منزل شخصی فیروزی(تهران)
عکس: نهارخوری فیروزی
سرویس کامل پذیرائی، نهار خوری و بوفه، منزل شخصی ضرغامی(کانادا)
تابلوی پیر چنگ زن منزل شخصی لاله(تهران)
سرویس معرق قهوه خوری چهار نفره منزل شخصی آزمایش(نامعلوم)
کوزه تمام معرق(نامعلوم)
و تابلوی شام آخر مسیح - به سرقت رفته از منزل استاد (نامعلوم)
و...
آخرین افتخار استاد، اجرای معرق بیش از یکصد اسماء متبرکه در زمینه خاتم بروی عرق چین حضرت رضا(ع) می باشد ( با همکاری فرزندان و نظارت ایشان) به سفارش آستان قدس رضوی ١٣٧۶.
تدریس: متاسفانه ایشان در سال ١٣۵١ بر اثر سانحه تصادف نیمی از بدنشان فلج شد و دیگر نتوانستند با دستان خود اثری خلق کنند، اما این حادثه در ارادهء آهنین استاد کار ساز نبود چرا که ایشان به تدریس و آموزش روی آرودند و به پرورش هنرمندانی در این زمینه پرداختند از این دوره میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
• تدریس خصوصی در کارگاه خانگی – سالهای ١٣۶٠ الی ١٣٨٣ – خیابان تهران نو تهران
• تدریس در مجتمع دانشگاه هنر ١٣۶٩ تهران
• تدریس و مدیریت هنرسرای سنتی طاهر امامی – ١٣۶٨ - خیابان خردمند تهران
• تدریس و مدیریت آموزشگاه هنرهای زیبا – ١٣۶۵ – خیابان ابن سینا تهران
تحقیقات: استاد در این مدت نیز به تحقیق و مطالعه به روی چوبها و عناصر دیگر در این هنر می پرداخت، امروزه استفادهء بیش از ٧٠ نوع چوب و فلزات و حتی جواهر و سنگ ها در معرق مدیون زحمات چندین ساله استاد می باشد، به انضمام شناسائی ١٢٠ رنگ در گردو که به اعجاز درخت گردو معروف می باشد، علاوه بر آن زمینه رنگ مشکی، قهوه ای، ابر و باد و رنگ های دیگر در معرق ابتکار این هنرمند خوش ذوق می باشد.
نمایشگاه ها: استاد در نمایشگاه های بسیاری در داخل و خارج از کشور به صورت مستقیم حضور و یا حتی آثارشان شرکت داشتند، از این دست میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
• نمایشگاه مونترال ١٩٨۵م میز کنفرانس ٢۴ نفره طرح استاد بهادری – کار گروهی هنرمندان فرهنگ و هنر برنده مدال طلا و اعطای دیپلم هنری
• نمایشگاه صنایع دستی لندن – ١٣٣۴ – میز چنگ اسلیمی از جنس گردو
• نمایشگاه دهه فجر لندن ١٣٧٣ - – ۵٠ اثر هنری و یک میز کنفرانس منبت و معرق ٢۴ نفره با نظارت کامل استاد طاهر امامی و یک تابلو با اجرای استاد در سال ١٣٣۵
• نمایشگاه هنر ایران دوسلدروف آلمان ١٣٧٠ – لوح تقدیر
• نمایشگاه متخصصین نگارگری چوب در کاخ موزهء سعدآباد ١٣٧۶ – لوح تقدیر
• نمایشگاه چلستون اصفهان – دانشگاه مجتمع هنر ١٣۶٩- لوح تقدیر
• نمایشگاه باغ ارم شیراز – گروهی از هنرمندان ١٣٧٠
• نمایشگاه بین المللی بروکسل ١٣٣٨ – میز ٢۴ نفره نقش اسلیمی مرحوم عیسی بهادری – کسب مدال طلا ( کار گروهی هنرمندان )
• نمایشگاه آثار جاویدان معرق ١٣٧۶ – سعدآباد ( گروه شاگردان استاد)
مرمت آثار:
استاد در تعمیر و مرمت آثار قدیمی تبحر و ظرافت خاص داشتند، ایشان افتخار مرمت اماکن متبرکه را نیز در کارنامه خود دارند:
• تعمیر و مرمت اجناس قدیمی و عتیقه در سفارت ایران در لندن – ١٣٧۴ – سرپرست گروه
• تعمیر ضریح حضرت شاهزاده حسین(ع) – قزوین – ١٣۴٠
• تعمیر ضریح حضرت رقیه و زینت(س)
• تعمیر، مرمت و روغن کاری آثار منبت، معرق و مشبک در هنرهای ملی ایران ١٣٧٢
لوح های تقدیر:
• لوح تقدیر روز بزرگداشت جهانی صنایع دستی از دانشگاه هنر ١٣٨١
• لوح تقدیر روز جهانی صنایع دستی ٢٠ خرداد – دانشکده هنرهای تجسمی و کاربردی
• لوح تقدیر از نمایشگاه هنر ایران دوسلدروف آلمان ١٣٧٠
• لوح تقدیر از نمایشگاه متخصصین نگارگری چوب در کاخ موزهء سعدآباد ١٣٧۶
• لوح تقدیر از نمایشگاه چلستون اصفهان – دانشگاه مجتمع هنر ١٣۶٩
متاسفانه از سال ١٣٨٣ به این سو، استاد به دلیل ضعف جسمانی و بستری بودن نتوانستند به نظارت، تعلیم و تدریس ادامه دهند و کارگاه خانگی ایشان نیز جمع آوری شد.
زندگی
تندیس استاد فرشچیان در روبهروی موزه فرشچیان، مجموعه فرهنگی سعدآباد
فرشچیان متولد ۱۳۰۸ هجری در اصفهان است. پدر فرشچیان که نماینده فرش اصفهان بود با دیدن استعداد فرزندش، وی را به کارگاه نقاشی استاد حاج میرزا آقا امامی برد.
فرشچیان پس از آموزش نزد استاد امامی و بهادری و دانشآموختگی از مدرسه هنرهای زیبای اصفهان، برای گذراندن دوره هنرستان هنرهای زیبا به اروپا سفر کرد و چندین سال به مطالعهٔ آثار هنرمندان غربی در موزهها پرداخت. بنا بر گفته وی در موزههای اروپا، اول کسی بود که وارد موزه میشد با بستهای از کتاب و قلم، و در نهایت آخر از همه، خود او بود که از موزه خارج میشد.
پس از بازگشت به ایران، فرشچیان کار خود را در اداره کل هنرهای زیبای تهران آغاز کرد و به مدیریت اداره ملی و استادی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران برگزیده شد.
محمود فرشچیان، هم اکنون در نیوجرسی آمریکا ساکن است و سفرهای دورهای و فصلی به ایران دارد.
فیلم مستندی نیز با عنوان عشقپرداز به کارگردانی محمد هادی کاویانی، با حضور استاد عزت الله انتظامی، پرویز پورحسینی و با صدای زیبا بروفه در نکوداشت او ساخته شدهاست که در آیین رونمایی کتاب پنجم استاد به نمایش در آمد.
برخی آثار
• «ضامن آهو»: طرحی از شمایل امام رضا
• «پنجمین روز آفرینش»: در این تابلو همهٔ مخلوقات زمینی و آسمانی به ستایش پروردگار مشغولاند.
• «عصر عاشورا»: استاد در مورد نحوه طراحی این اثر جاویدان میگوید:
«سه سال پیش از انقلاب روز عاشورا مادرم مرا نصیحت کرد و گفت: به روضه گوش کن تا چند کلمه حرف حساب بشنوی. و من با ایشان گفتم: من اول در اتاقم کاری دارم بعد خواهم رفت. حال عجیبی به من دست داد. وارد اتاق شدم، قلم را برداشتم و تابلوی عصر عاشورا را شروع کردم. قلم را که برداشتم تابلویی شد که الآن هست بدون هیچ تغییری».این اثر توسط استاد به موزه آستان قدس رضوی اهدا شد.Foolad 2 ۱۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۲۴ (UTC)
• طراحی ضریح امام رضا
• آخرین تابلوی او «کوثر» به نام خانم فاطمه زهرا (س) میباشد.
منتخبی از جوایز
• ۱۳۷۹: انضمام نام هنرمند در فهرست روشنفکران قرن بیست و یکم
• ۱۳۷۲: نشان درجه یک هنر
• ۱۳۶۴: تندیس طلایی اسکار ایتالیا
• ۱۳۶۳: نشان هنر نخل طلایی ایتالیا
• ۱۳۶۳: تندیس طلایی اروپایی هنر، ایتالیا
• ۱۳۶۲: دیپلم آکادمیک اروپا، آکادمی اروپا، ایتالیا
• ۱۳۶۱: دیپلم لیاقت دانشگاه هنر، ایتالیا
• ۱۳۶۰: مدال طلای آکادمی هنر و کار، ایتالیا
• ۱۳۵۲: جایزهٔ اول وزارت فرهنگ و هنر، ایران
• ۱۳۳۷: مدال طلای جشنوارهٔ بینالمللی هنر، بلژیک
• ۱۳۳۱: مدال طلای هنر نظامی، ایران
محمود فرشچیان
(1308)
حافظ - محمود فرشچیان 1374 محمود فرشچیان به سال 1308 شمسی در اصفهان ، دیده به جهان گشود . پدرش ، حاج غلامرضا فرشچیان ، از تجار فرش بود و در کار هنر قالی بافی دست داشت . این زمینه مساعد برای پرورش ذوق و شوق او در راه آشنایی با هنر موثر افتاد . از سالهای پیش از مدرسه از روی نقشه های قالی طرح میزد ، تا به تدریج دستش در کار نقش پردازی روان گردید . فرشچیان در طی تحصیلات مقدماتی در محضر استاد میرزاآقا امامی اصفهانی هنرمند چیره دست و پرآوازه دیار اصفهان ، به آموختن نقاشی دلبستگی تمام پیدا کرد و دل در گرو نقشهای زیبا بست . او از کار هنر احساس رضایت و شادمانی داشت . از کلاس هفتم دبیرستان فرشچیان قدم به هنرستان هنرهای زیبای اصفهان گذاشت و چهار سال در آن جایگاه عاشقی ، زیر نظر استاد عیسی بهادری ، استاد نابغه و توانمند نقاشی قالی ، مینیاتور ، نقاشی رنگ و روغن ، به فراگیری اصول و مبانی طراحی نقوش سنتی (نقشه قالی ، تذهیب ، مینیاتور) پرداخت .
بدون شک نقش استاد عیسی بهادری در پرورش و خلاقیتهای محمود فرشچیان نقشی فوق العاده ارزشمند بود .استاد در بیان احساس و تجسم شعرگونه عواطف ، به شیوه ای کاملا جدید موفق به هماهنگی و همگامی میان مضمون و محتوا و شکل و فرم نقاشی هایش گردید و این مشخصه اصلی کار او در نقاشی شد . فرشچیان در جوانی بسیار پرتلاش و خستگی ناپذیر به کار و طراحی نقوش مختلف میپرداخت . او در مطالعه آثار تاریخی شهر اصفهان (چهل ستون ، عالی قاپو ، مسجد شیخ لطف الله و ... طرحهای اسلیمی و ختایی کاشیکاری های بی نظیر آن آثار سر از پا نمیشناخت و چون محققی موشکافانه این نقش ها را مطالعه میکرد . فرشچیان حتی در دوره سربازی نیز دست از قلم و رنگ برنداشات و آثاری دیدنی آفرید که مورد تشویق مقامات قرار گرفت .
جنسیت: مرد
تولد و وفات: (۱۲۹۶ - ... ) شمسی
محل تولد: ایران - تهران - تهران
شهرت علمی و فرهنگی: منبتّکار
از سال ۱۳۱۰ش در اداره کل صناعت و معادن به فعالیت هنری پرداخت. مدت هفت سال در نزد استاد احمد امامی آبادهای دورۀ عملی هنرهای زیبای کشور را گذراند و مدرک کارشناسی گرفت. از سال ۱۳۲۰ش با عنوان استاد کارگاه منبت به استخدام اداره صناعت درآمد. در سال ۱۳۵۸ش بازنشسته شد و بعد در دانشگاه الزهرا و مجتمع دانشگاهی هنر مشغول تدریس گردید. استاد زابلی مدتی نیز در هنر معرّق کار کرده که حاصل آن تابلوئی است بیضی شکل بهنام شیخ صنعان و دختر ترسا که در حال حاضر سازمان حفاظت از میراث فرهنگی آن را نگهداری میکند.گرمای عشق 1378 محمود فرشچیان
سال 1329 بعد از 6 سال فعالیت و کسب هنر در هنرستان هنرهای زیبای اصفهان ، فرشجیان به کسب دیپلم عالی نائل آمد . آثار سالهای شاگردی ایشان هنوز در مرکز هنرستان ، موجود است . او در طراحی و شناخت و بکارگیری رنگها فوق العاده قدرتمند و قوی است . این قدرت قلم و صلابت و استواری خطوط قلم گیری است که از او هنرمندی پرآوازه و مشهور ساخته است . از نظر محتوا و مضمون ، آثار استاد عمدتا با الهام از ادبیات عرفانی و باورهای مذهبی ساخته و پرداخته شده اند . سخن آخر اینکه امروز استاد فرشچیان از پس نزدیک به پنجاه سال کسب هنر و مهارت در کار نقاشی و خلق نقشهای دلنشین و جشم نواز ، هنرمندی است که به جرآت میتوان او را صاحب سبک جدید در نقاشی ایرانی (مینیاتور) دانست .