بخشی از مقاله

چکیده

این تحقیق که در راستاي بررسی آلودگی آبهاي زیرزمینی منطقه دشت بیرجند صورت گرفته است، تغییرات صورت گرفته به گونه-اي میباشد که حجم کل مواد جامد موجود در آبهاي زیرزمینی و ارتباط آن با تغییرات روند شکستگی و ساز و کار گسل مشخص میگردد. نتایج این مطالعه نشان میدهد که براي مقادیر EC و TDS تغییرات به گونهاي است که چاه علی آباد با کمترین مقادیر EC= 773 - mho/cm - ، TDS =84 - mg/lit - همچنین سیوجان با بیشترین مقادیر - EC= 8180 - mho/cm و TDS= 8589 - mg/lit - مشخص شدهاند که روند تغیرات EC و TDS را در یک راستا نشان میدهد و همبستگی بالایی را در آنها مشاهده میکنیم. به گونهاي که مقادیر EC و TDS در منطقه جنوب شرقی کمترین مقادیر و در منطقه خروجی دشت مقدار بالایی دارد، که ناشی از تغذیه و تأثیر شکستگی و گسلها می باشد.

.1 مقدمه

شناخت دقیق پتانسیلهاي آبی - سطحی و زیرزمینی - هر منطقه، جهت برنامه ریزي پایدار توسعه منابع آب امري ضروري است و این مهم با انجام مطالعات دقیق منابع آب و تهیه تراز - بیلان - آب صحیحی دشت، امکان پذیر است. با افزایش بی_ رویه جمعیت در سالهاي اخیر، افزایش نیازهاي آبی و محدودیت منابع آبهاي سطحی و بهره برداري بیش از اندازه از سفره هاي آب زیرزمینی باعث به بار آمدن خسارات جبران ناپذیري به منابع طبیعی کشور در سالهاي گذشته شده است.

میزان TDS که ارتباط بسیار نزدیکی با هدایت الکتریکی و املاح موجود در آب زیرزمینی دشت بیرجند دارد به گونه اي که بررسیها نشان می دهد، میزان غلط باقیمانده خشک در آبخوان بیرجند روندي تقریبا مشابه با تغییرات هدایت الکتریکی دارد .[2] تکتونیک موجود در منطقه با ایجاد گسلخوردگی، بالاآمدگی و شیبدار کردن لایهها، چینخوردگی و افزایش تخلخل ثانویه در توسعه کارست نقش مهمی ایفا میکند [2]معمولاً. اکثر یونها با افزایش هدایت الکتریکی افزایش پیدا کردهاند. کلر و سدیم یک روند خطی یا همبستگی بالا در مقایسه با دیگر یونها مشاهده میشود، ولی بقیه یونها تغییرات کاملاً یکنواختی را با افزایش هدایت الکتریکی نشان نمیدهند، که به دلیل پدیدههایی نظیر تبادل کاتیونی، جذب یونی و … می باشد .[2]

با توجه به مورفولوژي مخروطه افکنهها و جابجایی آبراههها به صورت چپگرد، گسل جنوب بیرجند را یک گسل چپبر با مولفه معکوس معرفی میکنند که میتواند بر روي کمیت و کیفیت آبهاي زیرزمینی منطقه تأثیرپذیر باشد .[2] از طرفی برداشت اسکارپهاي گسلی در رسوبات کواترنري نشاندهنده عملکرد معکوس این گسل میباشد .[2]

با توجه به تقسیمبندي ایالتهاي ساختاري نوگل سادات، این گسل در ایالت ساختاري سیستان قرار گرفته است .[5] ارتباط بین عناصر ساختاري مانند چین خوردگی، گسل، درزه، ضخامت و شیب لایهبندي را با پدیدههاي کارستی بررسی کرده و که عوامل ساختاري نقش مهمی در ایجاد و توسعه کارست در منطقه ایفا میکند .[6]

فراوانی درزهها باعث افزایش نفوذ آبهاي سطحی به زیرزمین میگردد و با ضخامت لایه ارتباط مستقیم دارد 8]،.[7 سنگ آهک با لایهبندي ضخیم داراي چگالی شکستگی کم و بازشدگی خوب هستند اما سنگ آهک با لایهبندي نازك داراي درزههایی با چگالی شکستگی بالا ولی بازشدگی کم هستند.

زمانیکه تعداد درزهها کم و طول آنها بیشتر است توسعه کارست بیشتر صورت میگیرد 9]،.[10 تعداد و فراوانی شکستگیهاي موازي در همسویی توده سنگ تأثیرگذار است به عبارتی هر چه فراوانی و تعداد شکستگیهاي مرتبط با هم بیشتر باشد، توده سنگ به سوي کاهش ناهمسویی پیش میرود و توسعه کارست در آن یکنواخت و پراکنده خواهد بود. افزایش طول و فراوانی و مقدار بازشدگی باعث افزایش هدایت هیدرولیکی میشود در این مطالعه با توجه به اهمیت موضوع به بررسی تأثیرپذیري گسل جنوب بیرجند بر کیفیت آبهاي زیرزمینی دشت بیرجند پرداختهایم.

.2 روش انجام کار

براي انجام این مقاله ابتدا با پیمایش در راستاي گسل جنوب بیرجند و برداشت داده ها که شامل شیب ، جهت شیب و راستاي گسل با استفاده از کمپاس و جی پی اس بوده است. مقادیر برداشتی را به نرم افزار هاي Arcmap وارد کردهایم . پس از بررسی مقادیر عددي مرتبط با گسلش ، داده هاي کیفی همراه با چاههاي حفر شده را به نرم افزار Surfer وارد و پس از اعمال تغییرات در نرم افزار و ترسیم مدل شماتیکی از مقادیر EC و TDS ارتباط بین دادههاي مربوط به گسل موجود در منطقه و تغییرات کیفیت مشخص شده است.

.1 .2 مطالعه موردي

منطقه دشت بیرجند در قسمت شمالی به ارتفاعات باقران با مختصات تقریبی 32 درجه و 34 دقیقه تا 33 درجه و 8 دقیقه عرض جغرافیایی و همچنین 58 درجه و 41 دقیقه تا 59 دقیقه و 44 دقیقه طول جغرافیایی واقعشده است .[1] حالت کشیده دشت بهگونهاي حد واسط گسلهاي جنوب و شمال بیرجند قرارگرفته که تحت تاثیر این گسلها میباشد و تمامی پیرامون آن را ارتفاعات میپوشاند. [4] همچنین از جنوب به ارتفاعات باقران و کوه رج، از شرق به ارتفاعات سیستان و مومنآباد و از سوي غرب به ارتفاعات چنگدر و گرونگ محدود میشود. دشت بیرجند با توجه به گسلهایی که در شمال و جنوب آن را احاطه کردهاند، کمیت و کیفیت آبهاي زیرزمینی این منطقه تحت تأثیر عناصر تکتونیکی موجود قرار گرفته است.

شکل-1 تصویر ماهواره اي از منطقه مورد مطالعه همراه با معرفی شش قطعه با موقعیت ایستگاه هاي برداشتی

گسلهاي برداشت شده از سمت شرق به سمت غرب در راستاي منطقه مورد مطالعه :
-1 مرز واحدهاي لیستونیتی و پریدوتیتی جنوب روستاي دستگردN320 , 71SW و زاویه ریک 32

-2 جنوب روستاي بیجارN115 ,73 SW و زاویه ریک 10

-3  جنوب روستاي خراشاد مشاهده شده در واحدهاي لیستونیتی N280 ,82SW و زاویه ریک 38

-4  جنوب روستاي علی آباد70SW ,N315 و زاویه ریک حدود 40

N290  -5 و جهت شیب حدود 78SW به همراه زاویه ریک حدود 28

-6 جنوب روستاي حسن آباد,80SW ,N130 و زاویه ریک حدود 60

-7  در منطقه امیرآباد شیبانیN300، 83SW و زاویه ریک حدود 70

-8  رخنمون در جاده بند عمرشاهN345 ، 81SW و زاویه ریک 50

-9  جنوب روستاي دهنوN260 ، 80SW با زاویه ریک 35

مقادیر فوق، مقدار عددي گسلهاي برداشتی در محدوده جنوب دشت بیرجند میباشند که مناطق شرقی از روستاي دستگرد با روند N320 و شیبی حدود 71 SW آغاز گردیده و به روستاي دهنو با روند 260 N و شیبی حدود 80 SW که غربیترین نقطه در راستاي گسل مورد مطالعه میباشد محدود شده است 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید