بخشی از مقاله
چکیده
در این تحقیق به منظور معرفی مناسبترین روش کاهش تبخیر از سطح خاک، افزایش طول دوره ماندگاری رطوبت خاک، تعیین میزان عملکرد تیمارهای مختلف و انجام مقایسه بین آنها، اقدام به جمع آوری پوشش گیاهی با فیلتر، جمع آوری پوشش گیاهی بدون فیلتر، عایق با فیلتر و عایق بدون فیلتر، بر روی دامنه ای با شیب 29 درصد با استفاده از پشته های خاکی احداث گردید.
در پایین دست هر سامانه، یک چاله نهال ایجاد شده، وظیفه اصلی این سامانه ها جمع آوری و هدایت آب حاصل از بارش به سمت چاله نهال و نفوذ آن به داخل خاک می باشد که علاوه بر افزایش رطوبت، تأثیر شایان توجهی در افزایش سطح سفره های آب زیرزمینی و کاهش فرسایش و رسوب دارد. برای این منظور رطوبت پروفیل خاک در 75 سامانهی سطوح آبگیر با 5 تیمار شاهد، جمعآوری پوشش گیاهی با فیلتر، جمعآوری پوشش گیاهی بدون فیلتر، عایق با فیلتر و عایق بدون فیلتر با استفاده از دستگاه رطوبتسنجی - TRIME-FM - TDR در هفت رخداد بارش، یک بار قبل و یک بار بعد از بارندگی در عمقهای 25، 50 و 75 سانتیمتری اندازه-گیری و ثبت شد. نتایج نشان داد:
میانگین رطوبت پروفیل خاک در تیمارهای جمعآوری پوشش گیاهی با فیلتر سنگریزهای، عایق با فیلتر سنگریزهای و بدون فیلتر سنگریزهای با تیمار شاهد تفاوت معنادار داشته، که به ترتیب تیمارهای عایق با فیلتر سنگریزهای، عایق بدون فیلتر سنگریزهای و جمعآوریپوشش گیاهی با فیلتر سنگریزهای از بیشترین تا کمترین تأثیر را در افزایش رطوبت پروفیل خاک دارد. همچنین میانگین رطوبت پروفیلخاک در رخدادهای بارش، عمقهای مختلف و رطوبت پروفیل خاک قبل و بعد از بارش، به طور معنیداری متفاوت است. با توجه به نتایج، رطوبت در ششمین و هفتمین رخداد بارش، عمق 50 سانتیمتر و همچنین بعد از بارش بالاتر است.
مقدمه
در مناطق کم بارش، جمع آوری و ذخیره سازی آب باران در توده خاک با استفاده از سامانه های سطوح آبگیر باران می تواند بخشی از آب مورد نیاز گیاهان را تامین و موجب افزایش تولیدات گیاهی شود. استحصال آب باران یکی از شاخص ترین تکنیک های مدیریت بهره برداری از آب باران برای مقابله با کم آبی می باشد که در مناطق مواجه با کمبود آب به سرعت در حال توسعه می باشد . مبنای این روش، اختصاص سطحی از زمین برای جمع آوری نزولات و سپس ذخیره سازی آن برای استفاده در زمان مورد نیاز می باشد.
با توجه به تنوع روشهای استحصال آب باران، باید در انتخاب روش مناسب به ویژگیهایی از قبیل مقدار بارندگی و نحوه توزیع آن، توپوگرافی زمین، نوع خاک، عمق خاک و عوامل اقتصادی و اجتماعی هر منطقه توجه جدی نمود
با افزایش سریع جمعیت و متناسب با آن افزایش نیاز جامعه بر گسترش تمهیدات کشاورزی و صنعتی با توجه به عدم تکافوی منابع آبی تغذیه کننده، به علت کمبود بارش ناشی از موقعیت خاص جغرافیایی کشور، مستلزم شناخت جامع منابع محدود موجود در جهت استفاده بهینه از آن ذخایر ارزشمند می باشد
از دیدگاه کلی سامانه های سطوح آبگیر باران به دوگروه سنتی و نوین تقسیم بندی می شوند. علت این امر صرفنظر از اندازه سطوح آبگیر، موقعیت مکانی احداث آنها، نوع و چگونگی ذخیره سازی آبهای جمع آوری شده و موارد مصرف آنها، امکان پذیری پذیرش و بکارگیری توسط مردم می باشد که نکته مهم در اشاعه فرهنگ مدیریت واستفاده بهینه از ریزشهای جوی محسوب می گردد .
سامانه های سطوح آبگیر نوین، در واقع سامانه های اصلاح و تکمیل شده سنتیهستند که با اسامی علمی نوین ودر تناسب با ویژگیها و کاربردهای هر یک از سامانه ها به جوامع مختلف انسانی معرفی شده اند. امروزه به صورت سنتی و نوین از این نوع سامانه ها برای جمع آوری آب باران با هدف تامین آب برای کشت گیاهان و ایجاد باغ بر روی دامنه های شیبدار در بسیاری از نقاط کشور استفاده می شود که درتمامی آن موارد، وجود سطح تولید کننده رواناب، استفاده از تیمارهای مختلف جهت افزایش تولید رواناب در سطح سامانه و وجود چاله پذیرنده رواناب در محل کشت نهال مشترک میباشد
در طرح جنگل کاری با آب باران و ارزیابی رشد گونه های درختی با انواع روشهای سطوح آبگیر؛ نجفی و برزگر - - 1376 نشان دادند که ایجاد بانکت هلالی در شیبهای 20 الی 25 درصد باعث حفظ رطوبت و ذخیره آب باران شده و در نتیجه درختان از رشد مطلوبی برخوردار شدند. در این تحقیق به منظور بررسی و مقایسه میزان رطوبت خاک حاصل از اعمال مدیریت نزولات آسمانی جهت تأمین رطوبت مورد نیاز درختان در پروفیل خاک، اقدام به طراحی آبگیرهای لوزی شکل در دشت دامنه ای گردیده، وظیفه اصلی این آبگیر ها جمع آوری و هدایت آب حاصل از بارش به انتهای آبگیر و در نهایت به چاله های مورد نظر و نفوذ آن به داخل پروفیل خاک می باشد. در نهایت اینکه تامین رطوبت مورد نیاز گیاه، استفاده بهینه از نزولات آسمانی و تعیین مناسبترین روش حفظ و نگهداری رطوبت به عنوان اهداف اصلی تحقیق حاضر در کنار اهداف فرعی نظیر حفاظت آب و خاک و استفاده بهینه از آنها مطرح می باشند.
مواد و روشها :
منطقه مورد مطالعه در محدودهی ایستگاه تحقیقاتی قلعه غارک - وابسته به مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری - در شهرستان شهرکرد انجام شده است. ایستگاه تحقیقاتی چند منظوره قلعه غارک از جمله عرصه های مناسبی است که امکان فعالیت های تحقیقاتی در حوزههای کشاورزی و منابع طبیعی درآن فراهم میباشد. وجود دامنههایی باشیب ملایم، اقلیم متناسب جهت کشت گونههای درختی و مرتعی، شرایط مناسب فیزیولوژیکی جهت احداث سامانههای سطوح آبگیر باران از جمله استعدادهای ذاتی این عرصه قلمداد می شود.
میانگین سالیانه بارندگی این منطقه با استفاده از دادههای ایستگاه هواشناسی تحقیقاتکشاورزیفرخشهر 320 میلیمتر برآورد شده است. در منطقه مورد مطالعه به تعداد 75 سامانه سطوح آبگیر مستطیلی شکل به ابعاد 3×4 متر با 5 تیمار شاهد، جمع آوری پوشش گیاهی با فیلتر، جمع آوری پوشش گیاهی بدون فیلتر، عایق با فیلتر و عایق بدون فیلتر، بر روی دامنهای با شیب 20 درصد با استفاده از پشتههای خاکی احداث گردید که هر تیمار شامل 15 نمونه بود. در پایین دست هر سامانه، یک چاله نهال ایجاد شده تا رواناب ناشی از بارش نزولات آسمانی به سمت چاله نهال هدایت شود. در این تحقیق با استفاده از نصب تجهیزات رطوبت سنجی - لوله - Access tube در چاله نهال، رطوبت پروفیل خاک در همه سطوح آبگیر در هفت رخداد بارش در سالهای 91-92، یک بار قبل و یک بار بعد از بارندگی در عمق های 25، 50 و 75 سانتیمتری اندازه گیری و ثبت شد.