بخشی از مقاله
چکیده
سد جیرفت یکی از مهمترین سدهای استان کرمان می باشد که وظیفه تأمین نیاز بخش های مختلف را بر عهده دارد. خشکسالی اخیر سبب بروز پیچیدگی در امر مدیریت منابع آب در این منطقه گردیده است. از اینرو نیاز است، با توجه به شرایط بحرانی آب در منطقه، برنامه ای جهت تخصیص بهینه منابع آب این سد عملیاتی شود. از اینرو هدف اصلی این پژوهش اولویت بندی تخصیص منابع آب سد جیرفت تحت رویکرد اقتصادی می باشد. جهت تحقق این هدف از تکنیک شباهت به گزینه ایده آل فازی - FTOPSIS - تحت 8 شاخص مدیریتی بهره گرفته شد.
جمع آوری اطلاعات مورد نیاز، از مطالعات کتابخانه ای و هم چنین نظرخواهی از کارشناسان و خبرگان بخش های مربوطه انجام پذیرفته است. نتایج مطالعه نشان می دهد تحت رویکرد اقتصادی بخش انرژی برقابی در رتبه اول تخصیص قرار گرفت. در مکان دوم تخصیص بخش گردشگری و تفریحی با شاخص شباهت 0/480 جای گرفت، که نشان از اهمیت این 2 بخش در اقتصاد منطقه در شرایط خشکسالی فعلی با تأکید بر مسائل اقتصادی دارد.بنابراین بخش انرژی برقابی ازاهمیت ویژه ای برخوردار است که می بایست به این بخش به عنوان یک ذینفع اصلی توجه ویژه شود
مقدمه
در نگرش جدید جهانی، آب کالایی اقتصادی-اجتماعی و به عنوان نیاز اولیه انسان محسوب میشود. افزایش سریع جمعیت از یک سو و محدودیت تامین منابع آب های شیرین از سوی دیگر باعث پدید آمدن رقابت و چالش شدید بین بخش ها و مناطق مختلف مصرف کننده آب شده است
ایران با متوسط نزولات جوی 260 میلی متر در سال از کشورهای خشک جهان و دارای منابع آب محدود است. از طرفی دیگر، رشد روز افزون جمعیت و نیاز به تامین غذا، احداث و اجرای پروژه های آبیاری وزهکشی، استفاده مطلوب از منابع آب و همچنین روشهای نوین در اختصاص بهینه منابع آب را انکار ناپذیر می نماید
تخصیص آب فرایند معین و کمی کردن حجم آب در دسترس برای استفاده های گوناگون آن است. این فرایند ترکیبی از فعالیتهایی است که مصرف کنندگان آب قادرند آب را به منظور اهداف اقتصادی خود مطابق سیستم های شناخته شده اولویت ها دریافت کنند. افزایش جمعیت و نیاز روز افزون به تولید بیشتر مواد غذایی، لزوم توسعه اقتصادی و اجتماعی، تغییرات اساسی در الگوی زندگی بشر، محدودیت منابع آب در دسترس و وجود خشکسالی های پیاپی امروزه ارزش آب را بعنوان ماده اصلی جهان بر کلیه جوامع روشن ساخته است
این عوامل و نقش مهم آب در توسعه پایدار، سبب توجه بیش از پیش مسئولین به مدیریت تقاضا و عرضه آب در برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های کلان کشور شده است. به همین جهت بهره برداری منابع آب می توانند راهی به سوی شکوفایی اقتصادی در یک جامعه تلقی شود. سدها و مخازن آب نقش مهمی در تامین نیاز آب شهری در چند سال اخیر داشته اند. این مخازن علاوه بر تامین نیاز آب مصرفی شرب، صنعت و کشاورزی در کنترل سیلاب، تولید انرژی، جذب توریسم و ایجاد محیط زیستی خاص اهمیت ویژهای دارند
شهرستان جیرفت در 230 کیلیومتری کرمان واقع شده است. این شهرستان با جمعیتی بالغ بر 209476 نفر و مساحت 17134 کیلومتر مربع می باشد. شهرستان جیرفت در کنار هلیل رود بزرگترین رود منطقه قرار گرفته و از تنوع آب و هوایی زیادی برخوردار است. این منطقه با دارا بودن حدود 230 هزار هکتار زمین زراعی زیر کشت، از مناطق بسیار مستعد کشور در زمینه کشاورزی می باشد. از طرفی مهمترین منبع آب جهت تأمین نیازهای مختلف این منطقه سد جیرفت است.
این سد با ذخیره حدود 336 میلیون متر مکعب آب جهت تأمین نیازهای بخش کشاورزی، شرب، انرژی برقابی، کنترل سیل، تفریحی و گردشگری و نیاز زیست محیطی دشت جیرفت و تالاب جازموریان بهره برداری می شود. بر اثر خشکسالی 18 سال اخیر در منطقه و کمبود منابع آب در منطقه، مقدار آب رها شده برای بعضی از نیازهای مذکور رهاسازی نگردیده و سبب خسارات جدی - مثل بخش محیط زیست - به بخش های مختلف می شود. از اینرو در مطالعه حاضر، سعی بر این است که با توجه به تکنیک شباهت به گزینه ایده آل فازی - FTOPSIS - اولویت بندی منابع آب سد جیرفت به بخش های مختلف در شرایط خشکسالی تعیین و تحلیل گردد. در ارتباط با هدف تحقیق مطالعات متعددی در مناطق دیگر مورد بررسی قرار گرفته است که اجمالاً به آنها اشاره می گردد.
رفیعی دارانی و همکاران - 1386 - ، جهت مدیریت آبیاری و انتخاب و رتبهبندی سیستمهای آبیاری در استان اصفهان از برنامهریزی چندمعیاره استفاده کردند. آنان مقایسه و رتبهبندی سیستمهای آبیاری را به منظور مدیریت بهینه آبیاری از طریق روشهای ماتریس معیارها، کارایی کیفی گزینهها و برنامهریزی توافقی انجام و نتیجه گرفتند، آبیاری بارانی کلاسیک ثابت، بهترین سیستم است. افزون بر آن، مقایسه نتایج سیستم مناسب منطقه با کشاورزان دارای آبیاری سنتی نشان داد، تفاوت نسبتاً زیاد بین سیستم مورد استفاده کشاورزان با سیستم بهینه وجود داد.
برشنده و همکاران - 1387 - ، در پژوهشی کاربرد روش های تصمیم گیری چند معیاره در مدیریت یکپارچه منابع آب غرب دریاچه ارومیه را بررسی کرده اند. در این تحقیق به منظور بکارگیری تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره در مدیریت یکپارچه منابع آب در غرب ارومیه 8 معیار تعیین گردید. سپس وزن معیارها با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی - - AHP تعیین و با استفاده از روشSAW و TOPSISرتبهبندی شدند.
با ترکیب حالتهای مختلف از گزینه ها 5 سناریو تعریف گردید. اجرای این سناریو موجب 500 میلیارد ریال صرفه جویی در اعتبارات عمرانی، جلوگیری از زیرآب رفتن روستاها، انتقال سالانه 223 میلیون متر مکعب 10 سال زودتر به دریاچه ارومیه، تامین نیاز آبی ذینفعان، اطمینان حداکثری از کارایی سد بعلت کاهش ارتفاع سد، تامین آب مورد نیاز دریاچه با حداقل انتقال مستقیم، کاهش فشار اجتماعی بر فعالیت های توسعه ای وزارت نیرو در حوضه دریاچه ارومیه شده است.
زاهدای پور و همکاران - - 1392، به بررسی و اولویتبندی راهکارهای مدیریت منابع آب استان خراسان جنوبی با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی پرداختهاند. بر اساس نتایج به دست آمده از این فرایند، راهکارهای یکپارچه اراضی و تجمیع کشاورزان خرده مالک در قالب تعاونیهای تولید یا تشکل آب بران، انتقال آب از حوضههای دیگر، تاکید بر ساماندهی عرصه های آبخیز با انجام مطالعات دقیق به عنوان راهکارهای دارای اولویت از این نظر تعیین گردید.
طالبی و همکاران - 1392 - ، در تحقیقی اولویتبندی با اهداف متفاوت طراحی برای سه معیار - اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی - و نه زیرمعیار - درآمد ناخالص، سطح زیر کشت، جذب توریسم، اشتغالزایی، سطح رفاه، افزایش جمعیت، شوری آب، اکوتوریسم پایین دست و تغییر الگوی کشت - و برای هفت گزینه - کشاورزی، زیست محیط ، صنعت، شرب، تفریحی، برق آبی، کنترل سیل - در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد معیار اقتصادی با وزن جزیی 0/351 نسبت به دو معیار دیگر بیشترین اهمیت را دارد. افزون بر آن تخصیص آب به بخش کشاورزی با وزن نهایی 0/247 در اولویت اول قرار گرفت.
نادر و همکاران - - 1393، به منظور بررسی و تعیین اولویت تخصیص آب سد مهاباد، مدل سلسله مراتبی فازی را طراحی و تبیین نمود. ساختار سلسله مراتبی در تحقیق وی شامل 6 گزینه تأمین آب بخش کشاورزی، شرب شهری، تولید برق، کنترل سیل و تفریحی- زیست محیطی بود. پس از اعمال نظر تصمیم گیرندگان و تعیین اوزان هر معیار، زیر معیار و نهایتاً گزینه، اوزان نهایی به منظور اولویتبندی تخصیص آب به گزینهها، معیار اقتصادی با وزن 0/45 و معیار اجتماعی با وزن 0/23 به ترتیب بیشترین و کم ترین اهمیت را دارند و بخش کشاورزی با گرفتن وزن 0/356 بیشترین وزن را به خود گرفت.
این مهم بیانگر اهمیت اقتصاد کشاورزی منطقه مهاباد و وابستگی بخش کشاورزی به آب سد، به منظور تأمین نیاز آبی خود میباشد. اما، کمترین وزن مربوط به کنترل سیل با مقدار 0/026 بود، که عدم بهوجود آمدن سیل در منطقه در سالهای اخیر، میتواند دلیل خوبی بر این قضیه باشد. دحیماوی و همکاران - 1394 - ، در تحقیقی فرایند بکارگیری مدل های تصمیمگیری چند معیاره در اولویت-بندی اجرای طرحهای توسعه منابع آب مناطق روستایی استان خوزستان را مورد بررسی قرار دادهاند.
در این تحقیق با بررسی وضعیت طرحهای آبیاری و زهکشی مشارکت مردمی در حوزه عمل سازمان آب و برق استان خوزستان، شاخصهای مورد نظر مسئولین و کشاورزان تعریف گردیده است سپس با استفاده از دو روش SAW و WPM رتبه هریک از طرحهای محاسبه شده و بر اساس این رتبهبندی، اولویت اجرا برای هر یک از طرحهای آماده به اجرای سازمان با سیستم مشارکتی، تعیین شده است.
ساسیکومار و ماجومدار - Sasikumar and Mujomdar,1998 - یک مدل چندهدفه فازی را برای مدیریت کیفی سیستم های رودخانهایی پیشنهاد نمودند، در این تحقیق اهداف کیفی سازمانهای مسئول حفاظت کیفی رودخانه و تخلیهکنندههای آلاینده های مختلف به صورت فازی در نظر گرفته شد.
چانتین - Chuntian, 1999 - جهت مدیریت منابع آب در مواقع سیلابی، مدل بهینهسازی چندمعیاره فازی را بکار گرفت. روش تصمیمگیری چندمعیاره فازی و کاربرد آن در مدیریت و کنترل سیل به کمک مخازن توسط فو - Fu, 2008 - مورد استفاده قرار گرفت. میمی و ساوالهی - Mimi and - Sawalhi, 2003، به کمک یک روش بهینهسازی مبتنی بر جمع وزنی ساده و با لحاظ معیارهای مختلف تخصیص بهینه منابع آب رودخانه اردن بین ذینفعان را ارایه نمودند.
در این مقاله به کاربرد قوانین بین المللی در حل اختلاف منابع آب رودخانه اردن که باعث ایجاد اختلاف در بین کشورهای ذینفع میباشد، پرداخته شده است و روش تصمیمگیری چند شاخصه را بعنوان روشی برای تخصیص منابع آب رودخانه اردن بین ذینفعان معرفی کرده است. همانگونه که مشخص است روش های تصمیم گیری چندشاخصه مورد توجه و تأیید بسیاری از پژوهشگران بوده است که اهمیت این روش ها را در مدیریت منابع آب نشان می دهد.