بخشی از مقاله
چکیده:
امروزه بزرگترین مشکل در اقلیم شناسی کشاورزی ، اثر عناصر آب وهوایی بر محصول است .شناخت اقلیم و نیازهای اقلیم شناختی گیاهان زراعی از مهمترین عوامل موثر بر تولید است. با بررسی های هواشناسی کشاورزی می توان امکانات بالقوه اقلیمی را در مناطق مختلف مشخص و از آنها حداکثر بهره برداری را نمود. نوسانات در روند پارامترهای هواشناسی از جمله بارندگی ودما یکی از ویژگی های چرخه اتمسفری است وکاهش شدید بارندگی ودوره های خشکسالی ناشی از آن ، تاثیر منفی بسیاری بر منابع آب می گذارد .در حقیقت دوره های کم آبی باعث آلودگی آب ها،آسیب های زیست محیطی ،تاثیرات منفی بر تامین منابع آب آشامیدنی سالم وغیره می شود.
سطح زیر کشت و عملکرد محصولات کشاورزی متأثر از عوامل مختلفی است از جمله آنها نوسانات اقلیمی را می توان نام برد .ایران به عنوان کشوری خشک ونیمه خشک در رأس مشکلات بخش کشاورزی همیشه درگیر کمبود آب بوده است ،امروزه بررسی تاثیرپیامدهای نوسانات اقلیمی بر نیاز آبی بخش کشاورزی بسیار مطرح است .واقع شدن شهرستان فسا در اقلیم صحرایی گرم ، باعث ایجاد تنش های آبی زیادی گردیده واین مسئله تاثیر زیادی بر کشاورزی منطقه به ویژه باغداری خواهد داشت . در نتیجه بروز خشکسالی های اخیر، در منابع آب بخش کشاورزی نوساناتی ایجاد شده است.
در این پژوهش فرض تاثیر پارامترهای اقلیمی دما وبارش بر سطح زیر کشت محصولات عمده باغی از قبیل مرکبات ،زیتون وانار مورد بررسی قرار گرفت وبا استفاده از تحلیل رگرسیون و مدل ساختاری سطح معناداری متغیر های دما وبارش با سطح زیر کشت مورد آزمون قرارگرفت . در زمینه اعتبار مدل این پژوهش، از شاخص نیکویی برازش خی دو استفاده شده است.
نتایج بررسی مدل نشان می دهد که ارتباطات ارائه شده در مدل، همگی معنادار هستند. به عبارت دیگر، بر اساس نسبت بحرانی و سطح معناداری به دست آمده همه مسیرها معتبر هستند. بررسی داده ها نشان می دهد که ارتباط بین دما و بارش، با سطح زیر کشت دو محصول مرکبات و زیتون، منفی است. به عبارت دیگر با افزایش دما وبارش سطح زیر کشت مرکبات و زیتون کاهش می یابد. از آنجا که تاثیر دو متغیر دما و بارش به صورت همزمان اتفاق افتاده و بررسی شده است، تاثیرات دو متغیر دما و بارش به صورت همزمان بر سطح زیر کشت دو محصول تاثیرگذار بوده است.اما بر اساس مثبت بودن ضرایب رگرسیونی استاندارد مربوط به ارتباطات دو متغیر دما و بارش با سطح زیر کشت انار می توان استنباط نمود که با افزایش میزان دما و بارش، سطح زیر کشت انار نیز افزایش یافته است.
مقدمه:
اقلیم، شرایط متوسط آب و هوا برای یک محدوده خاص و یک دوره خاص است. بر اساس تعریف کمیته بین الدولی تغییر - - IPCC، تغییر اقلیم عبارت است از تغییر برگشت ناپذیر در متوسط شرایط آب و هوایی یک منطقه نسبت به رفتاری که در طول یک افق زمانی بلندمدت ازاطلاعات مشاهده یا ثبت شده در آن منطقه مورد انتظار است. این تعریف به هر گونه تغییر در اقلیم که ناشی از فعالیتهای انسانی یا ناپایداری طبیعی سیستم اقلیمی است، برمیگردد و از نوسانهای کوتاه مدت اقلیمی متفاوت است.
بررسی شرایط اقلیمی به خصوص دما وبارش که بیشترین تاثیر را بر محصول کشاورزی دارد می تواند تاثیر به سزایی بر راندمان کشاورزان گذارده ونقش مهمی در تصمیم برنامه ریزان منطقه خواهد داشت .
امروزه بزرگترین مشکل در اقلیم شناسی کشاورزی ، اثر عناصر آب وهوایی بر محصول است .شناخت اقلیم وبررسی نیازهای اقلیم شناختی گیاهان زراعی از مهمترین عوامل موثر بر تولید است. با بررسی های هواشناسی کشاورزی می توان امکانات بالقوه اقلیمی را در مناطق مختلف مشخص و از آنها حداکثر بهره برداری را نمود.
در کشور ما به خاطر محدودیت های شدید بارندگی، وجود گرمای طاقت فرسا در تابستان وسرمای شدید در زمستان ،آب وهوا نقش ویژه ای در موفقیت کشاورزی ایفا می کند.میزان محصولات کشاورزی همبستگی بالایی با نزولات جوی ومناسب بودن شرایط آب وهوایی دارد.
نوسانات در روند پارامترهای هواشناسی از جمله بارندگی ودما یکی از ویژگی های چرخه اتمسفری است .ضمن اینکه کاهش شدید بارندگی ودوره های خشکسالی ناشی از آن ،تاثیر منفی بسیاری بر منابع آب می گذارد .در حقیقت دوره های کم آبی وخشکسالی باعث آلودگی آب ها،آسیب های زیست محیطی ،تاثیرات منفی بر تامین منابع آب آشامیدنی سالم وغیره می شود.
نوسانات اقلیمی در یک منطقه اثرات شدیدی بر منابع آب وخاک می گذارد.امروزه پذیرفته شده که بروز هرگونه تغییر در سیستم اقلیمی در مدیریت منابع اب وخاک مهم است.چرخه هیدرولوژیکی در اثر تغییر اقلیم تغییر می نماید که نتیجه ان افزایش شدت بارندگی ورواناب حاصل از آن وافزایش نیاز رطوبتی خاک می باشد
سطح زیر کشت و عملکرد محصولات کشاورزی متأثر از عوامل مختلفی است که برخی از آن ها قابل کنترل و برخی دیگر غیر قابل کنترل می باشد از جمله موارد غیر قابل کنترل می توان نوسانات اقلیم را نام برد پدیده تغییراقلیم می تواند به عنوان عمده ترین چالش بشر در دوران آتی قلمداد گردد.ایران به عنوان کشوری خشک ونیمه خشک در رأس مشکلات بخش کشاورزی همیشه درگیر کمبود آب بوده است ،امروزه بررسی تاثیرپیامدهای ناشی از تغییرات اقلیمی بر نیاز آبی بخش کشاورزی بسیار مطرح است.
گرمایش جهانی و تغییرات اقلیم ناشی از فرآیندهای طبیعی و نیز فاکتورهای انسانی مهم ترین و اصلی ترین مسائلی هستند که دنیای امروز با آن مواجه است. هر تغییری در اقلیم برای سیستم هایی که نسبت به اقلیم حساس هستند نتایج ضمنی در پی دارد و با توجه به آثار گسترده و متقابل اقلیم بر بخش های مختلف تولیدی، عوامل زیست محیطی و جوامع انسانی، امروزه از تغییر اقلیم به عنوان یکی از مهم ترین چالش های زیست محیطی قرن بیست و یکم یاد می شود که پیامد های جدی اقتصادی به دنبال دارد.
تغییر در میزان و الگوی بارش و افزایش دما آغاز گر تغییراتی می شود که صدمات مختلفی را در بخش های مختلف ایجاد می کند بخش کشاورزی به شدت به تغییرات آب و هوائی و پدیده های غیر مترقبه مانند خشکسالی، سیلابها و طوفانهای شدید، سرما و گرما حساس است. عوامل و فاکتورهائی که آب وهوا را شکل می دهند برای بهره وری مزارع وباغات حیاتی هستند.در حالی که ممکن است افزایش دما نقش مثبتی درتولید غذا داشته باشد، اما افزایش پتانسیل خشکسالی، سیل و امواج گرمائی، چالش کشاورزان را افزایش خواهد داد. به علاوه تاثیر تغییر آب و هوا در میزان ذخایر آبی و رطوبت خاک باعث تغییر تولید محصول در برخی مناطق و تغییر در کیفیت و ترکیب تولید خواهد شد.
تحلیل داده های هواشناسی کشور نشان می دهند که به ویژه در دو دهه گذشته شدت دوره های با کاهش بارش رو به فزونی گذاشته است. علاوه بر این افزایش دما نیز مشهود بوده است. این موضوع نه تنها سبب تغییر الگوی بارش از برف به باران و افزایش میزان تبخیر از روان آبها شده، بلکه کاهش کیفیت منابع آبی را به دنبال داشته است. بخش کشاورزی به عنوان یکی از مهمترین بخش ها به طور مستقیم و غیر مستقیم از تغییر اقلیمی تاثیرات گسترده ای می بیند
اگرچه بخش های مختلف اقتصادی اعم از کشاورزی، جنگلداری، آب، صنعت، گردشگری، انرژی ، و حتی بازار های مالی و بیمه از تغییرات اقلیم متأثرند اما در این میان بخش کشاورزی به عنوان یکی از آسیب پذیرترین بخش ها نسبت به تغییر اقلیم، همواره مورد توجه بحث های سیاسی و پروژه های تحقیقاتی بوده است.
بخش کشاورزی صرف نظر از تاثیر پذیری که از تغییرات در وضعیت هیدرولوژی رودخانه ها و تغییرات منابع آب دارد، به طور مستقیم نیز فعالیتهای آن تحت تاثیر پارامترهای اقلیمی قرار دارند. اقلیم تعیین کننده اصلی زمان، مکان و بهره وری عوامل تولید کشاورزی است. بنابراین از یک طرف موجودی مکانی و زمانی اصلی ترین عامل تولید کشاورزی - آب - تحت تأثیر اقلیم است و از طرف دیگر پارامترهای اقلیمی بارش و دما بر مقدار تولید ماده خشک و عملکرد محصولات زراعی به شدت تأثیر می گذارند .
عملکرد محصولات آبی از طریق افزایش نرخ تبخیر و تعرق از سطح خاک و گیاه، تحت تأثیر درجه حرارت محیط قرار دارد. ضمن اینکه با کاهش بارشها مقدار آبیاری مورد نیاز برای آنها نیز افزایش می یابد دراین شرایط با فرض وجود مقدار معینی از آب، تامین آب بیشتر برای این محصولات مستلزم کاهش سطح زیرکشت آبی به منظور جلوگیری از کاهش عملکردها یا پذیرش درصدی از کاهش عملکرد اما حفظ سطح زیرکشت موجود خواهد بود. براین اساس وضعیت اقلیم عامل موثری در انتخاب سطح و الگوی کشت، مقدار عملکرد، تولید و عرضه محصولات کشاورزی است.
به طور کلی می توان گفت که تغییر آب و هوا متأثر از دو عامل دما و میزان بارش است که با تغییر هر یک از این عوامل، تغییرات آب و هوایی اتفاق می افتد و پیامد آن چگونگی زندگی انسان ها نیز تغییر می کند. آنچه که موجب گردیده تا تغییرات آب و هوایی به عنوان جدی ترین تهدید محیطی دنیای امروز قلمداد گردد، نقشی است که این پدیده در بروز بسیاری از چالش های زیست محیطی زمین هم چون گرم شدن کره زمین و بروز تداوم خشکسالی، بروز قحطی ها، وقوع طوفان ها و سیلاب های ویرانگر، کاهش منابع آب، تشدید درگیری ها و نزا عها بر سر منابع آب و غذا داشته است
در بخش کشاورزی کاهش موجودی منابع آب قابل دسترس و افزایش کمیابی آن، زارعین را به تغییر الگوی کشت و حذف محصولات با بازدهی پایین برای تطبیق به شرایط کم آبی و حداقل کردن خسارتها وادار میکند.
مساعدی و کاهه اثر بارندگی و نوسانات آن بر عملکرد دو محصول مهم کشاورزی شامل گندم و جو در استان گلستان را بررسی کردند وتاثیر افزایش یا کاهش بارندگی سالیانه بر عملکرد محصولات نشان داد که عملکرد گندم در طول محدوده زمان مورد مطالعه دارای روند میباشد در حالی که در مورد جو نمیتوان از وجود یک روند در عملکرد بحث نمود. همچنین بارندگیهای هر ماه و یا افزایش یا کاهش بارندگی سالیانه، عملکرد جو - به خصوص جو دیم - را به شدت تحت تاثیر قرار داده است ولی تأثیرپذیری گندم از بارندگیهای هر ماه و یا نوسانات سالیانه بارندگی بسیار کمتر بوده است