بخشی از مقاله

چکیده:

هدف این مقاله بررسی کارآفرینی در سبک زندگی بوده است . روش مطالعه کتابخانه ای بوده و رویکرد در تحلیل داده ها توصیفی تفسیری بوده است. بر اساس مطالعه صورت گرفته کارآفرینی به فرآیند خلق ارزش جدید از طریق یک تلاش متعهدانه با درنظر گرفتن ریسک ها، ارزش ها، رفتارها، حالت ها و سلیقه ها تعریف میشود که در کل تعیین می کند فرد چگونه زندگی می کند و چه احساسی نسبت به زندگی دارد و سبک زندگی به معنای شیوه زندگی خاص یک فرد، یک خانواده یا یک جامعه است. بر اساس اهمیت و جایگاه کارآفرینی در این مقاله به بررسی تعاریف و نظریات کارآفرینی و نقشی که می تواند در سبک زندگی افراد ایفا کند، پرداخته شده است.

مقدمه

انسان سرشار از استعداد و توانایی است. او قادر است کائنات را به اراده خود در آورد و در جهت ساختن و اصلاح جامعه ای پویا و موفق بکار گیرد. افرادی که نتوانند خود را با تحولات همگام سازند دچار ایستا شده و با شکست روبرو می شوند. در این میان خانواده باید به فکر پرورش فرزندانی باشند که بتوانند با حرکتی پویا از دستاوردهای علمی استفاده کرده و خود را از بیکاری نجات دهند. تقویت و توسعه مهارت های کارآفرینی در سبک زندگی می تواند موجب حل معضل بی کاری شده ودر آینده، وضعیت آنان را با توجه به نوع استعدادشان شفاف تر سازد.

روش شناسی

در این پژوهش روش مطالعه کتابخانه ای از طریق بررسی اسناد کتابخانه و کتب، مجلات و پایان نامه های مرتبط بوده و رویکرد در تحلیل داده ها توصیفی تفسیری بوده است.

یافته ها

در این مقاله ابتدا به تعاریف کارآفرینی و سبک زندگی و ارتباط این دو می پردازیم. واژه کارآفرینی از کلمه فرانسوی Entreprendre به معنای »متعهد شدن « نشأت گرفته است. امروزه واژهی کارآفرینی مفاهیمی همچون نوآوری، مخاطرهپذیری، ایجاد یا تجدید ساختار یک واحد اقتصادی و اجتماعی، رضایت شخصی و استقلالطلبی را به ذهن متبادر میسازد. همه بر این باورندکه کارآفرینی موتور محرکه ی توسعه ی اقتصادی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه است.

کارآفرینی فرآیند ایجاد و دستیابی به فرصت ها و دنبالکردن آنها بدون توجه به منابعی است که در حال حاضر موجود است. یکی از جنبههای اصلی کارآفرینی شناسایی و بهرهبرداری از فرصت ها برای گسترش شرکت های کوچکتر است. کارآفرینی عبارت است از فرآیند نوآوری و بهرهگیری از فرصتها، باتلاش وپشتکار بسیار و همراه با پذیرش ریسکهای مالی، نوآوری و بهرهگیری از فرصتها، باتلاش وپشتکار بسیار و همراه با پذیرش ریسکهای مالی، روانی و اجتماعی که با انگیزه کسب سود مالی، توفیقطلبی، رضایت شخصی و استقلال صورتپذیرد. - هیسریچ، - 1985

کارآفرینی همانا بکاربردن مفاهیم و فنون مدیریتی، استاندارد سازی محصول، با بکارگیری ابزارها و فرآیندهای طراحی و بنا نهادن کار بر پایه آموزش و تحلیل کار انجام شده است. - پیتر دراکر - 1985 کارآفرینی یک هنر موروثی نیست، یک اندیشه قابل پرورش و کوشش اصولی و یک علم همچون علوم دیگر است که میتوان آن را فرا گرفت. کارآفرینی، فرآیندی است که در آن کارآفرین فعالیت اقتصادی کوچک و جدیدی را با سرمایه خود شروع میکند. - ناظم،1384ص - 15 تفاوتهای فعالیتهای کارآفرینی و غیر کارآفرینی به شرح زیر است:

کارآفرینی:به دنبال استقلال، به دنبال ثروت، به دنبال فرصت، مبتکر، به دنبال معاملات، قبول مخاطرات، درک مستقیم یا آنی. غیر کارآفرینی: به دنبال وابستگی، به دنبال امرار معاش، مخالف مخاطره، غیر مبتکر، مخالف معامله، مخالف مخاطره، تحلیلی. - بورچ، - 1986 کارآفرینی خلق و ایجاد بینشی ارزشمند از هیچ است ایجاد و دستیابی به فرصتها و دنبال نمودن آنها بدون توجه به منابعی است که در حال حاضر موجود است. و یک فعالیت خلاق برای بدست آوردن ارزش از طریق ایجاد یک شرکت یا سازمان میباشد.

میشل هیت ودیگران کارآفرینی را در پنج عامل زیر معرفی کردهاند:نوآوری، خطر پذیری، رفتار اثرگذار، راهبرد مبنی بر رقابت، استقلال. - میشل هیت و دیگران - 2000 کارآفرینی یعنی:-1متعهد شدن و مسئولیت پذیری در کارهای جدید-2راه اندازی و سازماندهی کسب و کار شرکتهای جدید-3شناخت فرصتهای موجود در جامعه و استفاده از آنها-4ارزش آفرینی و خلق ثروت در هر جنبه از زندگی اجتماعی. آن چنان که از تعریف آدلر از سبک زندگی معلوم است او سبکزندگی را شامل همه رفتار و افکار و احساسات فرد و حرکتش به سوی هدف می داند. - آدلر، - 1935 برلسون و استینر مؤلفه های سبک زندگی را در اوقات فراغت و ذوقیات و نحوه مصرف مناسب پول می جویند، مواردی مثل

رسیدگی به وضع ظاهری و لباس، آداب معاشرت،سلیقه زیبا شناختی، سرگرمی ها - اعم از تفریحی و ورزشی، از قایق سواری و چوگان گرفته تاتنیس و بولینگ - ، خوردنی ها - از شکلات کش دار شیرین گرفته تا نوع نرم و تلخ آن - . - برلسونواستینر، - 488:1964 با گذشت زمان و در آغاز قرن بیستم، به جای تمرکز بر رفتارهای مصرفی و تکیهبر جنبه های عینی زندگی انسان و - اتفاقاً در اصل خود بیشتر وابسته به نیازهای اولیه مانندخوردن، پوشیدن و مسکن - ، جنبه های ذهنی و نیازهای ثانوی انسان - مانند روابط انسانی،نگرش ها و گرایش ها - مورد توجه قرار گرفت.

اگرچه، محوریت و تکیه بر رفتار مصرفی درتمامی سال های قرن بیستم تداوم یافت، چنان که چینی هم باور دارد - چینی، 1993تحول، - کاملاً با تحول در نظریه های سبک زندگی منطبق است. - گیدنز، - 1996 سبک زندگی بخشی از زندگی است که عملا تحقق می یابد و در بر دارنده طیف کامل فعالیت های است که افراد در زندگی روزمره خود انجام می دهند.بنابر این طیف فعالیت های مختلف افراد در هر عرصه از زندگی میتواند سازنده سبک زندگی آنها در آن عرصه باشد.

- رضوی زاده، - 167:1386 مجموعه ای نسبتا هماهنگ از همه رفتارها و فعالیتهای یک فرد معین در جریان زندگی روزمره. سبک زندگی مستلزم مجموعه ای از عادتها و جهت گیریها و بنابراین برخوردار از نوعی وحدت است که علاوه بر اهمیت خاص خود از نظر تداوم امنیت وجودی پیوند بین گزینش های فرعی موجود در یک الگوی کم و بیش منظم را تأمین می کند. - گیدنز، - 121:1382 بنا بر نظر آدلر، هدف نهایی همگی ما، برتری یا کمال است. اما از طریق رفتارهای خاص بسیار متفاوت سعی می کنیم به این هدف برسیم.

هر یک از ما، این تلاش را به گونه ای متفاوت نشان می دهیم. ما الگوی منحصر به فردی از ویژگی ها، رفتار ها و عادت ها را پرورش می دهیم که آدلر آن را منش متمایز یا سبک زندگی می نامید. سبک زندگی چهار چوبی برای هدایت و راهنمایی کل رفتار بعدی می شود. هر کاری که انجام می دهیم به وسیله ی سبک زندگی بی نظیر ما شکل گرفته وتوصیف می شود. سبک زندگی تعیین می کند که ما به کدام جنبه ی محیطمان توجه نموده یا آن را نادیده بگیریم و چه نگرش هایی را حفظ کنیم.

آدلر معتقد بود افرادی که سبک زندگی مفید دارند عالی ترین شکل انسانیت را در فرآیند تکامل نشان می دهند و احتمالا به دنیای آینده رونق می بخشند. - شولتر و شولتر،ترجمه سید محمدی، - 1381 اگر خانواده را از دیدگاه نهادی ومورد بررسی قرار دهیم به این نتیجه می رسیم که خانواده از نظر کمی و کیفی میتواند کانون اصلی اندیشه،کار و تلاش و پرورش روحیه، خلق ایده و کار در افراد باشدو این همان سبک زندگی افراد است. تحقق این امر مستلزم توجه ویژه والدین به ویژگی های فردی فرزند از هنگام تولد تا زمان تکوین شخصیت اوست. وقتی پدر یا مادر همچون الگویی تلاشگر و موثر در عرصه کار و تولید در جامعه ظاهر شوندکارکردهای مثبت ناشی از فعالیت آنها فرزند را به سمت و سویی ترغیب مینماید تا ذهن خود را به صورتی منسجم و ثمر بخش به ادامه شغل والدین و یا حرفهای جدید تر سوق دهد.

برای چنین فردی دستیابی به منابع اقتصادی ناشی از کار و تسخیر فضاهای جدید، ارزش تلقی می شود. چنین طرز تلقی از دنیای پیرامون، ذهن فرد را نسبت به خلق ایده ای نو و استقلال اقتصادی و کسب موفقیت، دگرگون می سازد. در این مرحله، نوجوان یا جوان ایده کاری خود را با خانواده در میان میگذارد چه بسا بتواند از تجربیات و رهنمودهای والدین و احتمالا حمایت مالی و اجتماعی آنها بهره مند شود. اینجاست که معیارها و ارزشهای خانواده برای فرزند ملاک عمل و چراغ راه او در مسیر کار و تلاش واقع میشود. وظیفه والدین در چنین شرایطی تشریح ابعاد گسترده فعالیت اقتصادی به عنوان ارزش بنیادی برای فرزند و هدایت او در مسیر مطلوب، آغاز توام با موفقیت را در راه اندازی کسب و کار به همراه خواهد داشت.

میزان تحصیلات، نوع شغل والدین، سبک زندگی خانواده، روابط خانوادگی - خصوصا رابطه والدین با فرزندان - ، در آمد خانواده و میزان برخورداری از امکانات رفاهی در شکل گیری"فرهنگ کار"در خانواده می تواند تاثیر داشته باشد. انسانهای متفاوت توانمندی های متفاوتی دارند که از همان دوران نوجوانی در مسیر مشخص هدایت شوند،میتوانند با خلق ایده های جدید خود، تغییر در روند تولید و بالطبع تغییر درفرآیند تکنولوژی را آسان کنند.

سبک زندگی والدین و نوع نگرش آن ها به دنیای پیرامون خود و چگونگی تجسم ارزشهای اجتماعی برای فرزندان در شکل گیری آینده شعلی آن ها، می تواند راه را برای دستیابی به اقتصاد سالم فرزندان هموار سازد. با حمایت خانواده از فرزندان و تقویت روحیه کارآفرینی به منظور راه اندازی و مدیریت کسب و کار اقتصادی توسط آنان، نتایج زیر متوجه جامعه خواهد شد:

-1ایجاد و توسعه اشتغال در بخش های اقتصادی کشور و به تبع آن استقلال اقتصادی خانواده ها

-2دگرگونی در روند تولید با استفاده از تکنولوژی پیشرفته و به دنبال آن تغییر در فرهنگ مصرف

-3تنوع شغلی و ایجاد رقابت گسترده در بازارهای اقتصادی

-4بسط و توسعه صادرات با اتکاء به منابع موجود در کشور

-5کاهش نرخ بیکاری و تورم و به دنبال آن کاهش آسیب های اجتماعی در جامعه

نتیجه گیری

با توجه به تعاریف کارآفرینی و اهمیت توجه به کارآفرینان در جامعه، می توان گفت که کارآفرینان افرادی هستند که با تزریق فکر و ایده خود به کالبد اقتصادی جامعه، مسیر رشد و توسعه را هموار می کنند. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید