بخشی از مقاله

چکیده:

انسان در سفر حیات با موانع و گردنه های زیادی مواجه است و این موانع او را از هر سو به گمراهی می کشاند. انسان از هر گردنه ای بگذرد، خطری دیگر با قیافه ای جدید عرض اندام می کند. هیچکس در این سفر نمی تواند بدون راهنما باشد، تنها کسانی می توانند در این سفر پرخطر راهنمای انسان باشند که به همه مقتضیات جسمی و روانی و نیازمندیها و خواهشهای طبیعی این اعجوبه آفرینش آشنایی کامل داشته باشند تا بتوانند او را به درک صحیح از اصول مسلم نظام آفرینش نایل کرده به شاهراه زندگی شرافتمندانه و آزاد رهنمون سازند.آری ، تنها پیشوایان راستین دین مقدس اسلام ، نمونه و شاخص چنین امری هستند.

مقاله ای را که در برابر خود گشوده اید، رهنمودهای امام هشتم - علیه السلام - در زمینه حیات طیبه وروش هاوالگوهای تربیت خانواده است . امید است مطالعه و دقت در سخنان گوهر بار آن حضرت ، چنان توفیقی را برایمان فراهم آورد که بتوانیم تمایلات مادی و معنوی خود را با تعالیم ارزشمند آن حضرت تطبیق داده ، آنها را از فناپذیری مصون داشته و به آن رنگ جاودانگی بخشیم و از این طریق فضای زندگی خود را روشن و با طراوت سازیم.

مقدمه:

پیامبر اکرم - ص - یکی از مهمترین دلایل برانگیختگی خود را به کمال رساندن »مکارم اخلاق« دانسته است. نگاهی هرچند گذرا به قرآن و سنت پیامبر - ص - و امامان معصوم - ع - این نکته را به خوبی آشکار میسازد که این بزرگواران پیش از راهبری مردم به خیر و صلاح، نخست خود را به خصال نیکو می آراستند و از این حیث الگویی عملی و راستین از خیر و نیکی به آنها ارائه میدادند .امامرضا - ع - نیز به دلیل اتصال به خاندان وحی و نبوت، چونان پدران و نیاکان خویش، همت خود را بر تخلق به اخلاق الهی قرار داده بود و از این رو، الگویی بینظیر و زنده برای مردمان همعصرش و همه دورانها به یادگار نهاد.

پژوهش و بررسی در سیره این امام همام از این واقعیت پرده برمی دارد که تنها پرورده شدن در دامان خاندان وحی است که می تواند، چنین قابلیتی را به انسان عطا کند.مطلبی که از پی میآید، نگاهی است کوتاه و گذرا بر سیره تربیتی رضای اهلبیت - ع - . سلوک دینی، منش شخصی، شیوه زندگی و شخصیت عبادی امامرضا - ع - نیز مانند دیگر امامان ویژگی های منحصربهفردی داشت. به عبارت دیگر، زندگی و شخصیت امامان شیعه دو جنبه ارزشی متمایز و مرتبط با هم دارد: اول: شخصیت عملی و علمی و اخلاقی و اجتماعی آنان که در طول زندگی ایشان در منظر همگان شکل گرفته است و فهم و ادراک آن نیاز به پیشزمینههای اعتقادی و مذهبی خاص ندارد، بلکه هربیننده فهیم و دارای شعور و انصاف میتواند، ارزشها و امتیازهای آنان را دریابد و بشناسد.

دوم: شخصیت معنوی و الهی آنان که ریشه در عنایت ویژه خداوند نسبت به ایشان دارد. شناخت این بعد از شخصیت اهل بیت نیاز به معرفتهای پیشین دارد؛ یعنی نخست باید به رسالت پیامبر اسلام - ص - ایمان داشت و براساس رهنمودهای آن حضرت، ولایت عترت را پذیرفت و برای شناخت جایگاه عترت به روایات و راویان معتبر اعتماد کرد شمه ای از فضایل حضرت رضاعلیه السلام به زبان دشمن ودوست اخلاق خوب، نشان دهنده ی ذات نیک و درون زیبای انسان است. امام رضا علیه السلام چنان به این ویژگی آراسته بود که دوست و دشمن را جلب می کرد.  پس آنچه ]از فضائل و مناقب و صفات والای او[ مشاهده کردی نزد کسی فاش نکن.« و درباره اوصاف اخلاقی او، ابراهیم بن عباس چنین گفت:

هرگز ندیدم امام رضا علیه السلام به کسی یک کلمه جفا کند، و ندیدم که سخن شخصی را قطع کند تا سخن او به آخر می رسید، و ندیدم که حاجتمندی را در حد امکان، رد نماید . او هرگز پاهایش را کنار افرادی که در حضورش بودند دراز نمی کرد و هرگز در حضور افراد تکیه نمی داد... و هرگز او را ندیدم که آب دهانش را بیرون بیندازد، و هرگز او را ندیدم که با صدای بلند خنده کند؛ بلکه خنده اش تبسم و لبخند بود. وقتی که خلوت می کرد و کنار سفره می نشست، همه خدمتکاران و غلامان،حتّی دربانهای اسطبلها را کنار سفره می نشاند آن حضرت شب کم می خوابید و بسیار سحرخیز بود، بسیار روزه می گرفت و روزه سه روز در هر ماه راحتماً انجام می داد و می فرمود: روزه سه روز هر ماه، معادل روزه همه زمان هاست. او کارهای نیک بسیار می کرد وغالباً آن را در شب های تاریک و مخفیانه انجام می داد.

روش های تربیتی صحیح دینی رضوی - ع -

استفاده از روش های تربیتی صحیحدینی ، از اصول و مبانی مهمی است که همه دست اندرکاران مسائل تربیتی باید به آن توجهی وافر کنند، زیرا : »دنیای امروز، دنیای به کارگیری روش ها و بهره گیری از راه کارهاست. « امام رضا علیه السلام در این باره چه زیبا فرموده اند : «هر کس در پی کاری از راه و روش آن رود، نلغزد، گر بلغزد; راه کار رهایی اش نیز بیابد «. - مجلسی،1404، ج 71، ص - 340 برخی از روش های تربیت دینی رضوی - ع -  عبارتند از :

- 1روش تربیت تقلیدی

تقلید بر چهار نوع است :

- 1-1 تقلید آگاهانه و سودمند - مانند تقلید در کارهای مثبت - ؛

- 1-2 تقلید آگاهانه و زیان مند - مانند تقلید در کارهای منفی - ؛

- 1-3 تقلید ناآگاهانه و سودمند - مانند تقلید کودک در یادگیری سخن گفتن - ؛

- 1-4 تقلید ناآگاهانه و زیان مند - مانند تقلید کودک در به کارگیری سخنان زشت - .

نوع اول و دوم از تقلید، همان الگو برداری مثبت یا منفی از دیگران است که در »روش تربیتی الگویی « به آن خواهیم پرداخت . به نوع چهارم از تقلید، در قرآن مجید در مورد کافران اشاره شده است : چون به آنان گفته می شود: » از آنچه خداوند فرو فرستاده است پیروی کنید; « گویند: »بلکه از چیزی که پدران خود را بر آن یافته ایم پیروی می کنیم . « آیا هر چند پدرانشان چیزی را درک نمی کرده و به صواب نمی رفته اند . - شایسته تقلیدند - ؟ - بقره. - 170/

پس تقلیدهای کورکورانه و بدون دلیل خردمندانه کاملا نکوهیده است و باید درباره این نوع تقلیدها - و نه هر نوع تقلیدی . با توجه به تقلید ورزی شدید افراد به ویژه در سنین پایین باید کاملا مواظب گفتار و رفتار خود باشیم . برای نمونه، یکی از مربیان ورزش به علت زانو درد و هنگام ورزش کردن، زانو بندی را به پای چب خود می بندد . پس از سپری شدن چند جلسه آموزشی متوجه می شود که برخی از شاگردان وی بدون داشتن هیچگونه زانودردی زانوبندی را به پای چپ خویش می بندند .این نشان می دهد که رفتار مربیان وپدر ومادر، حتی به طور ناخواسته تا چه میزانی می تواند مورد تقلید افراد قرار بگیرد و بر آنان تاثیر بگذارد . ما به نمونه ای از این روش در زندگی مبارک امام رضا - ع - اشاره می کنیم:

تواضع و فروتنی

امام رضا علیه السلام با تمام آن فضائل و مقاماتی که داشتند، در نهایت تواضع و فروتنی با مردم معاشرت می کردند و از آنجا که ایشان قسمتی از عمر شریف خویش را در مقام ولایت عهدی به سر می بردند، این سیره عملی الگوی بسیار مطلوبی برای شیعیان، به ویژه عوامل حکومتی است . امیدواریم بتوانیم با تاسی به آن امام علیه السلام خود را از هرگونه فخر فروشی و تکبر رهانیده و مصداق واقعی »اذله علی المؤمنین واعزه علی الکافرین « - مائده» - 54/نسبت به مؤمنین متواضعند و در مقابل کافرین نیرومندند« گردیم . در ذیل داستانی را که حاکی از نهایت تواضع آن حضرت است بیان می کنیم .

روزی امام علیه السلام داخل حمام در گوشه ای نشسته بودند . مردی وارد شد و با بی احترامی به ایشان گفت: بر سر من آب بریز، ایشان نیز در نهایت فروتنی بر سر او آب می ریخت . ناگهان شخصی که امام را می شناخت وارد شد و بر سر آن مرد فریاد زد و گفت: »هلکت واهلکت، اتستخدم ابن بنت رسول االله صلی االله علیه و آله و امام المسلمین; هلاک شدی و هلاک کردی، - کنایه از اینکه این کار تو باعث هلاک ما نیز خواهد شد - . آیا فرزند دختر رسول خدا و امام مسلمانان را به خدمت می گیری؟« آن مرد که تازه امام علیه السلام را شناخته بود، خود را روی پاهای آن حضرت انداخت و پاهای ایشان را بوسه می زد و عرض می کرد: »هلا عصیتنی اذ امرتک; چرا هنگامی که به شما امر کردم، سرپیچی نکردید؟« امام علیه السلام فرمودند: »انها مثوبه ومااردت ان اعصیک فیما اثاب علیه; این عمل ثواب دارد، و نخواستم در عملی که به خاطر آن ثواب داده می شوم، از تو سرپیچی کنم «. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید