بخشی از مقاله

چکیده :

برخی از محققان گفته مولف گمنام تاریخ سیستان را که محمد بن وصیف اولین شاعر پارسی گوي است که در مدح یعقوب لیث صفار شعر سروده است را درخور اعتماد نمی دانند. - زرین کوب. - 108 . 1373 اما همین مطلب را بایستی نشانه نزدیکی شعرا با دربار سلاطین از گذشته هاي دور بدانیم. این ارتباط هم ناشی از نیازهاي دو گروه به یکدیگر بوده و نمی توان همه مدیحه سرایان را با دیده شعراي متملق و دنیا دوست ببینیم. در قسمت ابتدائی مقاله به این بحث و اینکه در اغلب حکومت ها این مطلب در جریان بوده، بیشتر خواهیم پرداخت. قسمت دوم مطلب را به تفصیل از ملک الشعراي بهار یاد خواهیم کرد که مدیحه سرایی شعراي درباري را ناشی از لسنن ملی و نژاديل می دانست. او که منصب ملک الشعرایی خود را از پدر به ارث برده و به سنت ملی یاد شده پایبند بود، بارها شاهان قاجار و رضا شاه پهلوي را مدح گفت. اما پیش از بیان علت این اتفاق، ابتدا به زندگی سیاسی ملک الشعرا خواهیم پرداخت تا پی به افکار آزادیخواهی او و البته برخی از لغزش هاي او ببریم. سپس مدیحه سرایی او به ویژه در مورد رضا شاه را مورد بررسی قرار خواهیم داد تا معلوم گردد که هدف ایشان مانند برخی از شعرا، چاپلوسی و تملق بوده و یا برخی ملاحظات و اضطرارها او را به این سمت سوق داده است.

کلید واژه : ایران . قاجار . پهلوي . ملک الشعراي بهار . مدیحه سرایی


تملق گویی

معروف است که چون یعقوب لیث صفاري به زبان عربی و شعر و ادب آن آشنایی نداشته است، تملق گویان او را به پارسی مدح گفتند و بدین ترتیب شعر فارسی و مدیحه سرایی آغاز شد. همانگونه که اشاره شد این مطلب داستانی بیش نیست، زیرا شعر پارسی و هر مقوله از ادبیات را که در نظر بگیریم، در طی سده ها به رشد و بالندگی رسیده است. با این حال بایستی گفت که همزمان با قدرت یابی یعقوب لیث در سیستان، رودکی به عنوان اولین شاعر و مدیحه سراي بزرگ قدم به عرصه هستی گذاشت. دلایل مختلفی جهت توجه حکومت ها به شعرا می توان ذکر نمود که به برخی از آنها اشاره می کنیم.

معمولا حکومت ها سعی دارند تا در نزد مردم وجهه و مشروعیت دینی داشته باشند و براي آن راههاي مختلفی را در نظر می گیرند. از جمله به عنوان جهاد با کفار و یا مخالفان خلیفه، ضمن بالا نگهداشتن روحیه نظامی حکومت و غارت اموال و پر کردن خزینه، رضایت خلیفه و عوام را هم به دست می آوردند. سلطان مجمود پس از بازگشت از غزوه هندوستان و کشتار و غارت مردم آن دیار، مسجد جامع بزرگی در غزنه برپا ساخت و در جوار آن مدرسه اي بنا نهاد. سلاجقه نیز با تاسیس نظامیه و حمایت از علماي اسلام، هاله اي از مشروعیت به خود بخشیدند.نزدیکی به عرفا و اظهار ارادت به ایشان هم وسیله دیگري براي کسب مشروعیت بود.

ابوسعید ابوالخیر از پدیدآورندگان نهاد خانقاه، با نظام الملک، طغرل و چغري بیگ در تعامل بود. - صفی. - 47 .1389 احمد جام آثار خود را به سلطان سنجر تقدیم نمود و یا تیمور لنگ خونخوار به دیدار عرفا نائل می شد. پادشاهان سعی می کردند با کمک شعرا، این وجهه از حکومت خود را به نظر مردم عوام در دیگر نقاط کشور خود و یا حتی در مملکت رقباي خود منتشر سازند.تعدادي از سلاطین داراي طبع شعر بودند و سعی داشتند تا با جلب شعرا به دربار خود، اوقاتشان را به بهترین شکل بگذرانند و خود را دوستدار شعرا قلمداد نمایند. عوفی از سلاطین آل وشمگیر، ملکشاه سلجوقی، سلطان محمد خوارزمشاه و برخی وزرا نام برده است که داراي ذوق شعر بودند. حتی سلطان محمود غزنوي که چهره هولناکی از خود در تاریخ به یادگار گذاشته، هنگامی که مرگ خود را نزدیک دید، بر خود به این ابیات نوحه گري بنیاد کرد

هزار قلعه گشادم به یک اشارت دست    بسی مصاف شکستم به یک فشردن پاي
چون مرگ تاختن آورد هیچ سود نکرد    بقا بقاي خداي است و ملک ملک خداي - عوفی. - 72-71 . 1389    

نظامی شاعري را هنري می داند که ل شاعر بدان صناعت اتساق مقدمات موهمه کند و التئام قیاسات منتجه بر آن وجه که معنی خرد را بزرگ گرداند و معنی بزرگ را خرد و نیکو را در خلعت زشت باز نماید و زشت را در صورت نیکو جلوه کند. ل - نظامی عروضی.بی تا. - 26 و به همین خاطر است که دربار به حضور شاعران مدیحه سرا براي بزرگ جلوه دادن کارهاي ولو کوچک و یا حقیر نشان دادن اعمال زشت ایشان نیازمند بودند. این دستگاه تبلیغاتی علاوه بر ارضاي خاطر شاهان در ماندگار ساختن شهرت و عظمت آنها، تبلیغات حکومت هاي رقیب را نیز خنثی می کردند. چنانچه سلطان مسعود با فرا خواندن منوچهري از دربار سلطان قابوس به غزنه می خواست ل تا اهل جرجان و ري و قومس را به استظهار حمایت و علاقه خویش از اظهار پشتیبانی در حق بقایاي آل زیار در آن نواحی بازداردل. - زرین کوب. - 276 . 1373

برخی از حکام نیز از سر اعتقاد قلبی از شعرا حمایت می نمودند. ابودلف، اسدي طوسی را جهت به نظم کشیدن حماسه هاي فارسی و سرودن گرشاسب نامه مورد تشویق و حمایت خویش قرار داد. ابوالقاسم فردوسی نیز در مدت سی سالی که به تنظیم شاهنامه مشغول بود، از جانب اشخاصی چون عامل طوس، کمک و تشویق می شد. شعرا براي ادامه فعالیت ادبی خود و نشر زحمات شان، به پشتیبانی حکومت نیاز داشتند و سعی می خواستند با مدح از سلطان وقت، ایشان را نسبت به خود دلگرم سازند. فردوسی نیز به همین دلیل به دربار سلطان محمود چشم امید داشت و شاهنامه را به او تقدیم نمود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید