بخشی از مقاله

چکیده:

تا قبل از اینکه مدرنیته ظهور کند و عقلانیت و علم گرایی بر جامعه حاکم گردد، مردم دنیا بویژه مردم ایران نگرشی ایمانی و دینی داشتند نسبت به جهان و جامعه اي که در آن می زیستند. اما پس از رنسانس و کم کم تحولات عمیق عصر جدید، اندیشه ها از تفکرات قرون وسطایی فاصله گرفت و مبانی زیستن، عقل و علم و تجربه شد و زندگی بر پایه ي انسان استوار شد تا خداوند.در ایران از قریب به یکصد و پنجاه سال پیش، با آشنایی اندیشمندان و روشنفکران ایرانی با تفکرات غربی، سکولاریسم و اندیشه جدایی دین از سیاست ،کم کم در محافل روشنفکري و آثار روشنفکران ایرانی راه یافتq و اندیشمندان دینی و دغدغه مندان دین با چالش هایی در این خصوص روبرو شدند و وضعیت حاکم بر جامعه، بازخوردها و نگرش هاي متفاوتی را ایجاد کرد. در این مقاله سعی شده است با این نگاه به شعر ملک الشعرا بهار نگریسته شود و مورد تحلیل قرار گیرد.

کلید واژه : دین ، جهان مدرن، ملکالشعراي بهار ، چالش هاي دینی

سکولاریسم در غرب

در ابتداي امر لازم است قدري از فضاي حاکم بر جوامع غربی گفته شود و آن اینکه در قرن سیزدهم میلادي صفت » سکولار « برگرفته از کلمهي لاتینqSecularisqبراي تمایز کشیشهایی که میان مردم زندگی میکردند آنهایی که در انزواي دیرها به سر میبردند ، به کار میرفت . این کلمه در طی قرن شانزدهم میلادي به منزلهي قلمرو موقت و همه چیزهاي دنیا کهمستقیماً به مقررات مذهبی مرتبط نبود ، به تدریج کمرنگ شده و سکولار ، ازمفهومِ غیردینی و غیرخدایی بودن به مفهوم غیردینی کردن و چیزي از مالکیت کلیسا، خارج کردن ، بدل شد » سکیولاریزاسیون « به معناي فرایند تقلیل نفوذِ دین به کار رفت - ر.ك.qبشردوست، q P - 27 :1379

عده اي از متفکران ، » سکیولاریسم « را اصالتِ عقل در برابر » ایمان به اصالت اعتقادات آباء کلیسا «دانستهاند. غیردینی شدن حکومت ونیزکنارگذاشتنِ آگاهانهي دین از صحنهي معیشت و سیاست یا به عبارت دیگر کمکردن قدرت مذهبی و حاکمیت آن در امور عمومی و اجتماعی و باور به خصوصی و فردي بودن آن از تعاریف دیگري است که براي سکولاریسم ذکر شده است . همچنین لازم به ذکر است که اهمیت و تأثیر این تفکر در تغییر شکل ساختار نظام سیاسی که تأکید بسیاري بر جدایی آن از دین و عرفی کردن سیاستهایش داشت تا جایی بود که در اغلب موارد سکولاریسمصرفاً به معناي »جدایی دین از سیاست « تلقی شده استq qP

سرمنشاء سکولاریسم را میتوان در جنبش اصلاح دینی لوتر و نیز آراء و نظرات ماکیاولی در حوزه سیاست و حکومت داري جست و جو کردqPدر نیمهي اول قرن شانزدهم یکی از مهمترین نهضتهاي مذهبی به رهبري لوتر در آلمان و کالون در فرانسه رخ داد . در میان علتها و موجبات بیشمارِ اصلاح مذهب دو سبب از همه مهمتر بود؛ یکی وضع خود مذهب در آغاز قرن شانزدهم و دیگر انتشار کتاب مقدس به وسیلهي فن چاپq qPاین جنبش سه نتیجهي مهم در برداشت : اول آن که مجموعهي باورهاي مسیحیت را ساده کرد و نظریهي وسایل نجات را تأیید کرد و آن را پایهي اساسی به شمار آورد .

دوم آن که به قضیهي رستگاريِ شخصی اهمیت داد و آن را یک رابطهي مستقیم میان روح و خدا شناخت و دین را قضیهاي شخصی وباطنیِ بسیار عمیق دانست و سوم آن که رسوم دینی کلیساي قرون وسطی و ترتیبات کشیشی وابسته به آن را متروك ساخت - ر.ك.qکسرایی،q . - 44 :1379ماکیاولی نیز اولین متفکري بود که گفت در کارِ اندیشهي سیاسی، جایگاهی براي دین نیست و کوشید بافت قدرت را بدون توجه به اعتقادات مذهبی بررسی کندq qPمیتوان گفت مخالفتهایی که با اقتدار مذهبی کلیسا و نیز با سلطهي اندیشهي دینی ، صورت گرفت ، بخشی از همان اندیشهاي بود که با محدودیت انسان و تأمین رفاه و سعادت او در این دنیاي خاکی ، رشد و بسط یافت .

به طور کلی باورهاي حاصل از تحولاتفکريِ اروپا در عصر رنسانس و روشنگري به صورت افراطی با انکار وجود خدا¡یا تفریطی ؛ با غیرقابلِ شناخت دانستنِ خدا ، به هر حال در الگوهاي زندگی بشر مدرن ، رابطهي او را با ماوراء الوهیت قطع کردند و منجر به حذف خدا و دین از عرصهي برنامهریزيها و سیاستگذاريهاي عمومی انسان غربی شدند ، به عبارت دیگر این باورها موجب شدند تا اروپاییان شکاکیت ، حسگرایی و انکار شریعت و قوانین الهی یا به طور کلی دین ، روابط جدیدي را با خود ، همنوعان و طبیعت ، پدید آوردند که متمایل به افزایش روزآفزون قدرت در زمینههاي مختلف اقتصادي ، سیاسی ، نظامی و غیره ... و حداکثر بهرهوري از قواي خود ، سایر جوامع و طبیعت ، فارغ از تکالیف الهی بود - رك. مؤلفههاي تجدد در ایران ، q qP - 204 :1384

ظهور اندیشههاي سکولاریستی در ایران

پا به پاي آشنایی اندیشمندان و روشنفکران ایرانی ، گونههایی از اندیشههاي سکولاریستی به شکل ضرورت تطبیق تفکر دینی و مفاهیمش با مسائل و اقتضائات اجتماعی عصر در میان ایشان پدید آمد که تأکید عمدهاي بر ضرورت افتراق نهادهاي دینی از نهادهاي جامعه عرفی داشت و بدین ترتیب الگوهاي رفتار اجتماعی در ایران به سوي قلمرو عرف و جامعه سوق داده میشدq Pدر دورهي سلطنت قاجار و مشروطه، تقریبا »دین و بسیاري از آموزههاي دینی مسخ شده بود و شکل حقیقی و جوهري خود را از دست داده بود . از سوي دیگر آشنایی با تمدن مدرن غربی ، مسائل جدید بسیاري را براي نواندیشان و روشن فکران ایرانی مطرح کرده بود ، که دستگاه فکري - سنتی ایرانی براي آنها پاسخ قانع کنندهاي نداشت . همراهی علما و دین با نظام استبداد حاکم ، یکی دیگر از مواردي بود که با آرمانهاي روشنفکران که نافی استبداد و طالب مساوات و آزادي بود در تضاد قرار میگرفت .

بر این موارد باید روحیهي تقدیرگرایی مذهبی که از گذشتههاي دور در ذهن و اندیشهي ایرانیان جايگیر شده بود و در عصر قاجار شدیدتر و پررنگتر شده بود نیز اشاره کرد . خرافه پرستی اسطوره آمیزِ جاهلانه و عامیانه مذهبی که همراه با تعصب خشک و شدید بود از دیگر عواملی بود که لزوم اصلاحات و تجدید حیات فکري و دینی را براي روشنفکران ایرانی محرز ساخته بود - اکبري، q . - 45 :1387ولی باید توجه داشت که در نهایت اقتدار دینی و پایگاه استوار و محکم مذهب در ایران، روشنفکران و تجددخواهان و نواندیشان ایرانی را مجبور کرد تا علاوه بر تفکیک عناصر تمدنی مدرنیته از عناصر اخلاقی آن ، با گزینش مواردي خاص از تمدن مدرن غربی در جهت تطبیق این موارد با تفسیري تعدیل شده از آموزههاي دینی گام بردارند ، به عبارت دیگر اینان براي تبیین اندیشههاي خود و موجه ساختنشان در نظر عموم از زبان دینی استفاده کردند که این امر در نهایت به مبهم ماندن و نامفهوم ماندن ذات سکولار تمدن مدرن و تناقض و دو دستگی میان روشنفکران

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید