بخشی از مقاله

چکیده:

در این مقاله سعی بر آن است که به بررسی استبدادستیزي در پارهاي از اشعار ملکالشعراء بهار - قصاید، مسمط، مخمس، ترکیببند، ترجیعبند و دوبیتی - و تبیین استبداد و خودکامگی شاهان وقت و در مقابل آزادمنشی افرادي چون بهار پرداخته و نمونههایی از اشعار بهار را که حاکی از مبارزه و ستیز همیشگی او با استبداد و جور است، بررسی کنیم.زندگی و حیات بهار همواره با فعالیتهاي سیاسی او توامان است، به گونهاي که در اشعارش؛ گرایشهاي سیاسی بهار، نارضایتی او از وضع موجود جامعه - ظلم حاکمان، مداخلات نارواي بیگانگان در امور کشور، عدم توجه روشنفکران و مردم عامه نسبت به اعمال و سیاستهاي شاهان و حاکمان و ... - ، حمایت از ایران انقلابی، طلب آزادگی و مشروطهخواهی او و سرانجام ستایش میهن و بیان احساسات میهنپرستانه به وضوح نمایان است.اما در واقع این موضوع حائز اهمیت است که؛ بهار هرگز – با وجود تمام ناملایمات، زندان و تبعید– از پاي ننشست و همچنان عقاید خود را در شعرهایش بیان میکرد.روش انجام این پژوهش، مروري- کتابخانهاي است. با بیان شواهد و مستنداتی در متن مقاله، نظر بهار را در مورد استبداد تبیین میکنیم.

کلمات کلیدي: بهار، شاه، استبداد، شعر، آزادي، جمهوري، مشروطه، حکومت.

-1 مقدمه:

در طی سالهاي گذشته بهار و عقاید او مورد توجه بسیاري از ادبدوستان و نویسندگان بوده است. از این رو کتب و مقالات بسیاري در این زمینه منتشر شده، اینک ما نیز در پی آن هستیم که جنبهاي دیگر از عقاید بهار را به تصویر کشیده، نظر و عقیده او را در حیطه استبداد بیان کنیم.در این راستا میبایست با بهار و زندگی او سپس واژهي استبداد آشنا شویم تا با نگرشی باز و جامع به بررسی بپردازیم.در این پژوهش قصاید، مسمط، مخمس، ترکیببند، ترجیعبند و دوبیتیهاي بهار را از نظر گذرانده و مورد بازبینی قراردادهایم.محمدتقی بهار در آبان 1265 هجري شمسی برابر با 1305 قمري در مشهد زادهشد. پدرش میرزامحمدکاظم صبوري، ملکالشعراي آستان قدس رضوي در زمان ناصرالدین شاه بود مادرش نیز مانند پدر اهل سواد و شعر و دانش بود.

» بهار ادبیات فارسی را نخست نزد پدر آموخت. از هفت سالگی به سرودن شعر آغاز کرد و چند سال براي تکمیل معلومات فارسی و عربی از محضر میرزاعبدالجواد ادیب نیشابوري و سیدعلیخان درگزي استفاده کرد و پس از آنکه صاحب شغل دولتی و منصب ملکالشعرایی شد، به تکمیل زبان عربی پرداخت و از راه مطالعهي کتب و مجلات مصري بر اطلاعات خود افزود و با دنیاي نو آشنایی یافت. - « آرینپور، :1372 - 124»بهار در آغاز جوانی، ملکالشعرایی آستان رضوي را داشت و به رسم معمول زمان در ستایش بزرگان خراسان و مدح و منقبت اولیاي دین قصیده میساخت. شعرهاي اولیهي بهار از این قبیل است: در رثاي پدر، در مدح مظفرالدین شاه، در مدح حضرت ختمی مرتبت، ...، خمریه، غدیریه، بهاریه، ...، فقر و غنا و امثال اینها. - « همان: - 125

» بهار پس از مشروطیت و ورود به حلقهي آزاديخواهان همان قصاید را با انواع تازهاي از شعر خود به امر انقلاب و آزادي وقف کرد.اشعار بهار در این دوره بسیار پرشور و گرم و صمیمی است و استادي و هنرمندي گوینده، سخن او را در سطحی بالاتر از آثار همهي شعراي عهد انقلاب قرار میدهد. - « همان: - 126»امتیاز بزرگ بهار در آن است که با وجود انتساب به مکتب شعر قدیم توانست شعر خود را با خواستههاي ملت هماهنگ سازد و نداي خود را در مسائل روز و حوادثی که هموطنان وي را دچار اضطراب و هیجان ساخته بود، بلند کند.در این دوره سخنوري به خصوص مستزادهاي او از جهت روانی نظم و هماهنگی در میان مصراعهاي بلند و کوتاه بسیار جالب توجه است. « - همان: - 127

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید