بخشی از مقاله

سيستمهاي كابل فيبرنوري در جهان عرب

1- مقدمه
در سالهاي اخير،‌ جهان شاهد شكوفايي در عرصه تكنولوژي اطلاعات بود كه جوامع اطلاعاتي و اقتصاد جهان الكترونيكي را به كلي دگر‌‌گون ساخت. گسترش جهان به سوي جامعه اطلاتي، چهار مرحله تحويلي را پشت سر گذاشته است: مرحله اول كه در طي دهه‌هاي 60و70 ادامه داشت، حوزه كامپيوتر‌هاي پايه (بزرگ) بود كه در اين مرحله، تحويل كامپيوتر، تني چند از متخصيصين

سيستم عامل را در محيط‌هاي خصوصي تحت تأثير قرار داد. مرحله دوم با اختراع كامپيوتر‌هاي شخصي (pc) در اوايل دهه 80 شروع شد كه اين اختراع منجر به رشد جنجال برانگيز نفوذ قدرت محاسبه‌اي به بيش از يك ميليون نفر در سر تاسر جهان شد. اين مرحله با معرفي اينترنت و خزانه اطلاعاتي جهاني به اوج خود رسيد كه هدف ارتباط و توسعه زيربناي مخابراتي را به اين منظوركه قادر به كنترل كردن رشد جنجال برانگيز تبادل اطلاعات باشد، به آن سو كشاند. اين مرحله منجر به تشكيل پروژهاي بزرگ جهاني،‌ محلي و منطقه‌اي شد كه اركان اصلي يا شاهراه هاي اطلاعاتي را مي سازند. در حال حاضر ظرفيت‌هاي ارتباطي دنيا شكل گرفته شده و آماده هستند و شامل

كانالهاي هستند كه شانس شكل گيري و رشد ظرفيت كشور‌ها، در رابطه با بهره‌گيري و بهره رساني به مرحله چهارم را رهبري مي‌كنند و در حال حاضر در خط تبديل كردن دانش بشري به شكل‌ كدهاي رقمي و گسترش دادن آن به يكايك اعضاي بشر، بر روي كره زمين هستند.
زيربناي مخابرات ( ارتباط دور برد) بر پايه لايه‌هاي متفاوتي استوار است كه شامل ظرفيت انتقالي تغيير دادن ماتريس‌ها و لايه‌هاي مديريت است. ابزار اصلي ارتباط، شبكه‌هاي انتقالي مبتني بر

تارهاي نوري هستند كه رشد آن به لحاظ ظرفيت و قيمت‌ها فراهم سازندة‌ اصلي انقلاب تكنولوژي اطلاعات بود. از زمان ارائه اولين كابل تار نوري كه اقيانوس اطلس را قطع مي‌كرد(TAT) در سال 1965، ظرفيت كابل‌‌هاي تار نوري تا 100000 برابر افزايش، و قيمت‌ها تا 150000 برابر كاهش پيدا كرده است.


در اواخر دهة 90، جهان مبادرت به انجام پروژه‌هاي بزرگي كرد تا با استفاده از فيبر‌هاي نوري، زيربناي انتقال كه بر پايه (Dense Wave Division Multiplexing) DWDM جديد بنا نهاده شده بود را بسازد، كه بهره برداري از چند طول موج كه همگي حامل تبادلات بودند را بر روي همان فيبرنوري ممكن مي ساخت. اين موضوع منجر به رشد ظرفيتي جنجال برانگيزي شد كه تقاضا‌هاي جهانيان را جوابگو بود. در حاليكه اغلب كشور‌هاي عربي زيربناي ظرفيت داخلي بزرگي را گسترش داده بودند، بنا به دلايلي جهان عرب اين فرصت را از دست دادند. در حال حاضر اين منطقه يكي از مناطق تحت خدمات رساني است و به لحاظ ارتباطات بين المللي، در حاليكه هزينه پهناي نوار بين المللي يكي از بالاترين هزينه در دنيا به حساب مي آيد، هزينه ارتباط به طور ميانگين 150 دلار در ماه است كه در مقايسه با همان، هزينة 3000 تا 4000 دلاري سالانة‌ مقطع اقيانوس اطلس كمتر است. توسعة TCT در منطقه و پيشرفت و ارتقاء به سوي جامعه اطلاعاتي، به واسطة توانايي آن در مرتبط ساختن شهر و نداشتن با وب جهاني، با قسمتهاي مناسب است.


ساختار مخابرات (ارتباط دوربرد) فيبرنوري زير دريايي و صنعت كابل فيبرنوري طولاني مسافت در اواخر سال 1996 و در اوايل سايل ي2001، در نتيجة دو عامل مهم؛ يكي پيشرفت شگفت انگيز در تكنولوژي ارتباطي فيبرنوري (تارشناسي نوري ) و ديگري، سرمايه گذاري قابل ملاحضه در سيستم‌هاي كابل‌هاي زير دريايي است به طور كامل تجديد شكل يافت. صنعت جامع تجديد سازمان يافته منجر به بوجود آوردن مقدار بي‌سابقة پهناي نوار موجود در جنوب شرقي آسيا و

مسير‌هاي فرا اقيانوس آرام و فرا اقيانوس اطلس شد. ركود بعدي در صنعت مخابراتي در خلال سال 2001 باعث كاهش سريع قيمت تعرفه ها براي امكانات در اين مسيرها شد و به نوبه خود منجر به پا فشاري بر سيستم جديد ساختاري و ور شكستگي مالي بسياري از رهبران صنعتي پيشين و شكل گيري جديد در صنعت شد.
نمادهاي اخير، تجديد اهميت در سرمايه ‌گذاري ( ظرفيت كالاها و سيستم مالكيتي)و ضرورت ايجاد ساختار صنعتي جديد كه شامل مدلهاي مالكيت جايگزين( تناوبي) است كه به منظور بهينه سازي كردن هدفهاي هر كدام از گروهاي چندگانه،‌بر توان و نيرو و سرمايه‌گذاري انجام شده توسط اين گروه‌ها اعمال نفوذ مي كند، را خاطر نشان مي سازد. اين نشانة هاي نوپاي تجديد ساختار صنعت و احياء و رواج آن، همراه با زيربناي نسبتاً كهنه و جا افتادة سيستمهاي كابلهاي زيردريايي مربوط كننده منطقه درياي سرخ به اروپا و آسيا، فرصت بي نظيري را براي نسل بعدي سيستم فراهم ساخت تا نيازهاي مخابراتي سالهاي آينده را هم از نظر داخل منطقه‌اي و هم از نظر برون منطقه‌اي تأمين كند. اين موضوع همچنين با پروژه‌هاي تحت گسترش جاري
(SEA-ME-and Fagcon-ME4) و مرتبط با شبكه زميني افريقا(COMESA) كه باعث بوجود آوردن ارتباط جايگزين با هزنيه پايين ترور منطقه شد،كامل مي‌شود.
101 پيشينة تكنولوژي ( Technology Background)
1-1- سيستمهاي انتقالي فيبرنوري (تارنوري)
1.1. Fiober optic Transmission systems
شبكه‌هاي انتقالي فيبرنوري از فيبرها( تارهاي) تيره و انتقالي ، و سيستمهاي رابط (ميانجي) تشكيل يافته اند. (تقسيم بندي چندگانه زمان)=(Tim Division Multiplexing) TDM مبتني بر سيستمهاي انتقالي ديجيتالي (رقمي) تا دهة 1990 به طور مبسوطي مورد استفاده قرار مي گرفت. شبكه‌هاي عمومي حامل كه در ابتدا، براي بالا بردن كيفيت انتقالي سيگنالهاي صوتي و از نظر اقتصادي در جهت ارائه سرويس‌هاي خط آزاد اطلاعاتي گسترش يافته بودند، (سلسله مراتب رقمي مقارن زمان)= plesiochroncus Division Multiplexing)PDH بود.در دهة 1990،


(شبكة هاي نوري هم زمان)Synchronous Optical Networks) )SONET
مبتني بر سيستم انتقالي در آمريكا سازگار شده بود، در حاليكه
( hierarchy Synchronous Digital)SDH =(سلسله مراتب ديجيتال هم زمان)


كه مبتني بر سيستمهاي انتقالي بود توسط، ITV در ساير نقاط دنيا گسترش يافته و مستقر شده بود. سيستمهاي SONET و SDH، سرعت‌هاي بالاتر، ميانجي‌هاي استاندارد شده (يكسان شده) بازگشت خودكار و كيفيت انتقالي برتري نسبت به PDH را فراهم مي كنند.



1.1.1 TDM Digitl Transisson systems سيستمهاي انتقالي ديجيتالي
(‍plesiochronous Digital Hierarchy) PDHسيستمهاي انتقالي ديجيتالي مقارن زمان
سيستمهاي چند بخشي PDH، چندين جريان ديجيتالي پايين مرتبه را تبديل به جريان‌هاي ديجيتالي با مراتب بالا مي كنند، كه اين عمل در درون( درمحدوده) يك مقاومت بسامدي به خصوصي انجام مي‌شود.Kbps PDH 64 است.
سلسله مراتب آمريكاي شمالي در (1/54 Mbps)Ds1 استاندارد شده استاندارد شده است. ظرفيت نهايي است.
اروپا و ژاپن سلسله مراتب متفاوتي دارند. اروپا سطوح بعدي را بهDso به اين ترتيب استاندارد كرده است: در Mbps 048/2 ، در Mbps 448/8 ،
در Mbps 368/34 ، Mbps 268/139 و Mbps 148/565 كه مطابقت مي كند با 672 . ژاپن مسير نزديك به استانداردهاي آمريكايي كه مبتني بر Mbps 544/1 ميزان است را دنبال مي كند.
( hierarchy Synchronous Digital)SDH =(سلسله مراتب ديجيتال هم زمان)
SDH، هسته اصلي شبكه‌هاي ديجيتال جديد كه داراي پهناي نوار بسيار بالايي هستند را تشكيل مي دهد كه مبتني بر يك جزء ساختماني اصلي در قالب STM-1 (Mbp 52/155) است كه بر روي(بالاي ) مسيرهاي انتقالي فيبرنوري (تارنوري) انتقال داده شده‌اند. در SDH نسبتهاي (سرعتهاي) پايين تر، با اصطلاح در برگيرنده‌هاي واقعي (حافظه فرضي كامپيوتر)-(Virtual container)VC در نظر گرفته شده است. SDH دو مشخصه كليدي دارد: يكي اينكه چند گانگي مستقيم به سطوح بالاتر بدون نياز به مراحل مياني چند گانه ممكن مي‌شود و ديگري اينكه كل شبكه انتقالي با يك منبع بسامدي هم زمان (هماهنگ) شده است،‌در نتيجه سرعتهاي بالاتر اطلاعاتي را امكان پذير ساخته است.
همچنين SDH، توصيفي از ساختار لايه‌اي ارائه ميدهد كه سه سطح از دوره‌هاي انتقالي را تعيين مي كند. لايه زيرين، لايه فوتوني است كه درگير فرستادن اطلاعات دو گانه (مضاعف ) دودوئي بر روي تارهاست. لايه دوم، لايه خطي است كه يك سري از تكرار كننده‌ها يا ترميم شده‌ها را در برمي‌گيرد.
ارتباط متقاطع (تقاطعي) نمونه‌اي از تمهيدات يك لايه خطي است. سومين لايه، لايه خ

ط سير است . اين لايه انتقال سربه سر را،‌ در جايي كه ATM تغيير موضع ( مسير) مي دهد، يا MPLS فرستنده‌هاي جابجايي بر چسب‌ها (جابجايي تابلوها) عمل مي كند را پوشش مي دهد.
(شبكة هاي نوري هم زمان)Synchronous Optical Networks) )SONET
استانداردهاي SONET، قالبهاي نمادي را به عنوان پيامهاي منتقل شده هم زمام تعيين

مي كند.(STS) آنها، بوسيله اصطلاح STS-N ، در N بار سرعت عنصر سازنده اصلي (Mbps 48/51)STS-1 نمايش داده شده اند. هنگامي كه باشد، حاملان نوري كه بار سفيد STS-N را حمل مي كنند، OC-M ناميده مي شوند. SONET بارهاي سفيد را كمتر از STS-N سرعت را به عنوان تابع‌هاي واقعي (انشعابهاي واقعي) (VT) معرفي مي كند.
SONET، لايه ساختاري مشابه مشخصاتي كليدي همچون SDH دارد.
يا روي سطوح VT و VC ، مثال (Mbps 544/1) DS-I ، (Mbps 048/2 ) و (Mbps 04/599 ) DS-3 سرعت‌هاي مشتركي دارند. همچنين ATM روي
(Mbps 76/149 ) STS- و ATM بر روي (Mbps 76/149 ) STS- برابرند با ATM بر روي STM-1 و ATM روي STM-4 .
در هر سرعت ارتباطي از به بالا، ATM امكان پذير است، اما سرعت متداول استاندارد Mbps155 در نظر گرفته شده است كه به عنوان STM-1روي دورهاي SDH و به عنوان OC- روي SONET هماهنگ شده است. يك رابط
STM-1/OC تقريباً هميشه بر روي دستگاههاي شبكه‌اي ATM ، نصب شده است
( به استثناء ايستگاههاي كاري و ديگر سيستمهاي انتهايي) مثل كليد برق ATM يا رايطه ATM بر روي يك فرستنده .
مفهوم ساختار جابجايي دوره‌اي (حلقه‌اي ) براي اعاده شبكه، به طور گسترده براي SONET و SDH مورد استفاده قرار مي گيرد. اجراء‌ تقسيم بندي چندگانه طول موج فشرده (DWDM) اخير،‌همچنين در مفهوم طرح محافظي حلقه SDH/ SONET اعمال نفوذ كرد.

موقعيت فعلي 2.CURRENT SITUATION
ظرفيت هاي فيبرنوري انتقالي جاري در دنياي عرب مي تواند اينگونه تقسيم بندي شود:
كابلهاي زيردريايي و ارتباطات زميني. كابلهاي زيردريايي شامل موارد زير مي شوند.

كابلهاي زيردريايي بين الملكي 2.1. International Submarine
در حال حاضر، دنياي عرب، منطقه‌اي از جهان است كه بيشتر تحت خدمات رساني قرار گرفته و هزينه پهناي نوار در آن كشورهاي خيلي گران است. اكثر بار تبادل بر دوش دو سيستم كابل فيبرنوري است، يكي سيستم Flag-Europe-Asia(Flap)، آسيا- اروپا- Flap و ديگري سيستم SEM-ME- . هر دوي آنها 2جفت فيبر(تار) هستند كه از نوع سيستم‌هاي تنه و شاخه هستند كه انگلستان را با آسيا مرتبط كرده و در طول مسير ارتباط با چندين كشور را فراهم مي سازند. سيستم Flag براي انتقال Gb/s5/2 روي هر كدام از دو جفت فيبرهاست. بنابراين ك

ل ظرفيت طراحي شده باري سيستمFlag) )Gb/s5 است. سيستم ، امكان انتقال6 كانال در GB/S5/2 و دو كانال GB/S10 برروي بعضي از بخشهاي آنرا فراهم مي سازد كه مجموع كل ظرفيت موجود را از GB/S40 به GB/S70 ارتقاء ميدهد. شبكه‌هاي عامل درهر دو سيستم توسط مراكزي واقع در لندن و حومه تأمين شده‌اند. نگهداري و محافظت از گياهانن زير دريا توسطE-Marine كه شركت تابع Etisalat است،‌انجام مي‌شود. Flag يك شبكه‌ عاملي است كه مالكيت آن

مستقل است. ساختار مالكيتي يك مدل كنسرسيوم سنتي است و اعضاء آن، اروپا، خاور ميانه و آسيا هستند.SMW-3 با بالغ بر 92 اپراتور و مالك، بزرگترين و متنفذترين سيستم است كه شامل:Signtel, France telecom, Reachltd ,British Telecom است.
كابل 2.1.1 SEA-ME-WE3 Cable
(south East Asia-Mibble Eeast –Western Europe)-(اروپاي غربي- خاور ميانه- جنوب شرقي آسيا)
SMW-3 يك سيستم تقويت نوري و اولين سيستم تقسيم بندي چندگانه طول موج نوري را در جهان بكار گرفته است، كه در آن كابل حداكثر ظرفيت را با ترتيبGbps40(به طور تقريبي برابر با 480000 مدار تلفن) بدست مي آورد. هزينه كلي ساخت كابل تقريباً 1200 ميليون$ دلار آمريكا است.
Initally scheduled Poetion) )December 1998 دسامبر1998-جدول زماني‌در ابتدا
Extended Portion))Mrch 1999 بخش تمديد يافته- مارس ‏1999‏
شروع فعاليت = Operation started
40 Gbps ma ظرفيت=capacity
ماكزيمم 480000 خط=4o Gbps max
خطوط تلفن معادل = Telephone line- equivalent
تقريباً 30000 كيلومتر= Approximately 30000 km
مجموع طول =Total langth
تقريباً 1200 ميليون دلار= Approximately US$ 1200 million


هزينه كلي ساخت= Total construction cost

كابل FLAG 2.1.2 FIAG Cable
ارتباط فيبرنوري اطراف جهان= (Fiber optic link Around the Globe)
كابل FLAG، از سوي ديگر با ظرفيتي معادل Gbps10 (برابر با 120000 مدار تلفن)، هزينه كمتري دارد.
شروع فعاليتOperation started =
اكتبر 1997 Octoper 1997=
ظرفيت=capacity
خطوط تلفن معادل = Telephone line- equivalent
تقريباً 1200 ميليون دلار= Approximately US$ 1200 million
طول كلي =Total langth
تقريباً 120000 خط = Approximately 120/000 lines


تقريباً 270000 كيلومتر= Approximately 27/0000 km
هزينه كلي ساخت= Total construction cost
تقريباً 1200 ميليون دلار= Approximately US$ 1200 million
محدوديت‌هاي بسياري در سيستم منطقه‌اي حاضروجود دارد:
• آنها نسل پيشين تكنولوژي هستند و هزينه‌هاي واحد عادي شده بالايي دارند.
• ساختار مالكيتي SMW-3 يك مدل كنسرسيوم بزرگ سنتي،‌ با اعضاء زيادي از كشورهاي ديگر است و در نتيجه با روشي كه تا حدي دست و پاگيرو ديوان سالارانه است عمل مي‌كند.

كابلهاي منطقه‌اي 2.2 Regional Cables
تنها نمونه آن FOG است كه ارتباط دهندة كشورهاي GCC ازيك طريق يك كابل زير دريايي حلقه‌اي است.
كابلهاي منطقه‌اي نما-( نيمه منطقه‌اي )
كابلهاي شبه منطقه‌اي- 2.3.Quasi Regional Cables
مربوط كننده 2 يا چند كشور است كه مثالهاي اصلي آن شامل ارتباط Alexandria, ALITAR در مصر با Tartus درسوريه در لبنان با ظرفيت Gb/s 5/2 است. ارتباط Tartous- BRITAR در سوريه با بيروت در لبنان با ظرفيت Mb/s622 و ارتباط Geddah با عربستان سعودي و port در سودان با ظرفيتي كه مي تواند به Tb/s28/1 با استفاده از تكنولوژي DWSM برسد.

شبكه هاي زميني 2. Terrestial Networks
معمولاً مربوط كننده دو كشور در جهان عرب هستند، با توجه به نقشه گشورهاي زير را مي‌توان يافت.
• سيلا- امارات، ماتا- عربستان سعودي، SDH، ظرفيتGB/S5.
• خفقي، كويت- عربستان سعودي، SDH، ظرفيتGB/S5.


• دوحه- قطر – السالوا، عربستان سعودي- ظرفيت GB/S5/2
• ماناما- بحرين – الكبار- عربستان سعودي- ظرفيت GB/S5/2
• مسقط – عمان- امارات-ظرفيت GB/S2/1SDH.
• حرب- يمن، سوق العهد-عربستان سعودي- ظرفيت Mb/S622.
• آكابا- اردن- حاكي- عربستان سعودي- ظرفيت Mb/S,SDH 622.
• بيروت- لبنان، دمشق- سوريه، SDH ظرفيت Mb/S,SDH 622.


• دمشق- سوريه، رامتا- اردن، دررا- سوري- ظرفيت Mb/S 140.
• الاسكاندريه- سالوم- مصر، موساد- ليبي - ظرفيت Mb/S,SDH 140.
• الخليل- فلسطين- الاسكندريه- مصر- از طريق رفه، PDH، ظرفيت Mb/S 140.
• مصر- سودان در حال ساخت، Mb/S622.
• كويت- عربستان سعودي- حضرالبطن 16STM.
• كويت- بصره – عراق- 16STM.
• عمان- اردن- بغداد- عراق

تقاضاي بازار 3.The Maret Demand
در حال حاضر، اينترنت در CAGR در حدود 44% در حال توسعه و رشد مي باشد،
انتظار مي رود كه كاربران اينترنت در سال 2005 از 1/6 ميليون مشترك به حداقل 8/15 ميليون نفر برسند. اين افزايش با مهاجرت به broad band (باند گسترده پرسرعت) اينترنت و توسعة ورودي‌هاي پرمحتوا، تقاضا براي پهنه نوار اينترنت را از Gbit/sec2/3 به حداقل Gbit/sec 131 در اغلب سناريوهاي معمولي،‌ افزايش خواهد داد. بر پاية 15 ميليون نفر مشترك اينترنت در منطقه، 25% آنها
broad band هستند. از زماني كه پروژه‌هاي جديدب Falcon وSMW4 كه روي تقاضا‌ها كار مي كنند، انتظار مي رود كه از ظرفيت ها يا امكانات اضافه شدهن پيشي بگيرند.
مدل اخير كه وابسته به ارتباط بين المللي اينترنتي باUS از طريق كابلهاي فيبرنوري است غير اقتصادي به اثبات رسيده است. هزينة پهناي نوار بين المللي در دنياي خاورميانه عرب يكي از گرانترين هزينه‌ها در جهان است. بدون برنامه‌هاي هم تراز منطقه‌اي صحيح، در خواست پهناي نوار فراتر از ظرفيت‌ها اصلي كابلهائي موجود، بي اعتبار خواهد بود. در حال حاضر تنها دو مبادلة هم تراز در منطقه وجود دارد، يكي تبادل اينترنتي ناحيه كايرو(CRLX) و ديگري تبادل اينترنتي امارات است (EMIX). اين دو پروژه ابتكاري بطورصحيح و بجا بكار گرفته نشده‌اند و هم ترازي واقعي بين كشورهاي عربي وجود ندارد. بدون ميزباني محلي از محتواي مراكز فرماني. منطقه‌اي كاربردهايي همچون جريان‌هاي ويديوئي و نرم افزار ASP، بدليل نهفتگي زياد وهزينه بالا امكان پذير نخواهد بود. علاوه برآن موقعيت اخير حمل و نقل تبادلي جاري مربوط به منطقه از طرق US، سناريوي مطمئن از لحاظ امنيت ملي نخواهد بود. براي فراهم ساخت ابزار وشيوه‌هاي ارتباط جايگزين به اينترنت و نگهداري تبادلات منطقه‌اي در همان منطقه‌، لزومي وجود دارد.
4. Future Cable Deployment Plans
4.برنامه هاي آماده سازي كابلهاي آينده
4.1 . The consortium cable, SEA- ME-WE-4


كابل كنسرسيوم، SEA- ME-WE-4
اين كابل، جنوب شرقي آسيا، خاورميانه،‌اروپاي غربي را پوشش مي دهد و از سنگاپور شروع شده و به فرانسه ختم مي‌شود. كل در ازاي كابل كنسرسيوم در حدود 21000 كيلومتر است و 14 گروه از گشورهاي ديگر در آن شركت كرده و يادداشت تفاهمي را به منظور گسترش كنسرسيوم كابل FOC امضاء كرده اند.
14 كشوري كه اين يادداشت تفاهم(MOU) را در 4 سپتامبر 2002 در شهر Bali اندونزي امضاء كردند، در ذيل نام برده شده است.
(مالزي) ‏Telecom Malaysia
(سنگاپور) Sing Tel
(هندوستان) Bharati
(بنگلادش) VSNL
(سريلانكا) BTTB
(ژاپن) STI
شركت سعودي ETisalat
(انگلستان) STC
(مصر) World com
(پاكستان) TE
(فرانسه) PTCL
دو گروه ديگر براي شركت در كنسرسيوم،‌در نظر گرفته شده اند، آنها عبارتند از:
(تايلند) CAT
(تونس) ‏‏Tunise Telecom
حداقل سطح سرمايه‌گذاري در كنسرسيوم كابل 30 ميليون دلار در نظر گرفته شده است. به طور فرمان براي گروه‌هاي منشعب، هر گروه براي هزينه شعبه خود، ( 50 ميليون دلار براي شعبه بنگلادش، 1240كيلومتر 15 ميليون دلار بايد پرداخت كند كه اينها گامهائي به سوي راه‌هاي اظهار شده هستند. در اينجا لازم به تذكر است كه مجموع كل مسير‌ها 2 جفت فيبر خواهد داشت ( يك جفت براي انشعابات و يك جفت، تنها براي ايستگاهاي پر بار) . كل پروژه،‌ انتظار مي رود تا ربع اول قرن 2005 كامل شود.
(تركيب سيستم) 4.1.1. System Configuretion
مجموع
مجموع 4 بخش، به نام بخش‌هاي 1،2،3،4 در كنسرسيوم كابل SMW4 تدوين شده است كه از شهر Tuas در سنگاپور تا مارسي در فرانسه جريان دارد. جزئيات بخش‌ها به شرح زير است:

بخش 1 Segment:
بخش1a. شامل دو جفت فيبر است كه يك جفت فيبر، مستقيماً بين Tuas در سنگاپور و كناي در هندوستان ارتباط برقرار مي كند و يك جفت فيبر ديگر، ما بين Tuas درسنگاپورو chennai، با شعبه‌هايي بهMelaka در مالزي،‌Medan( اندونزي ) و Satun دراً ما بين ehannai و Mumbai، ارتباط برقرار كرده و جفت ديگر بين chennai و Mumbaiرا با يك شاخه به كلمبو Colombo متصل مي كند.
بخش 2 Segment2:
بخش 2a، شامل در جفت فيبر ميشود كه مستقيماً‌به MumbaiوJeddah مربوط مي‌شود و يك جفت ديگر به MumbaiوJedda با شاخه‌هايي به karachi (پاكستان) و Fajairah(فجيره) در امارات متحده عربي مربوط مي‌شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید