بخشی از مقاله
چکیده
سیاست یکی از جنبه های زندگی اجتماعی و انسانی و علم سیاست یکی از شاخه های علوم اجتماعی و انسانی است. فلدا جنبش سیاسی نا خود آگاه در ذیل عنوان جنبش اجتماعی است که معنا و مفهوم پیدا می نماید. جنبش اجتماعی در اصطلاح دانش جامعهشناسی، هرگونه کوشش جمعی برای پیشبرد منافع مشترک، یا تأمین هدف اصلی از طریق عمل جمعی خارج از حوزه نهادهای رسمی است.
بیداری اسلامی در واقع یکی از اصطلاحاتی است که اخیرا در اشاره به وقایع و تحولات اخیر منطقه از آن استفاده می شود و در نقطه مقابل بهار عربی که در بر گیرنده معانی متفاوت و برداشت های متناقضی از مواضع مدعیان رستاخیز اسلامی خاور میانه است قرار دارد.هر چند که واژگانی از این دست سابقه ای به قدمت اسلام و تاریخ اسلام داشته است.در این نوشتار ما به دنبال توجه و برجسته نمودن این بخش گم شده روابط بین الملل می باشیم که پتانسیل شگرف و منطق بی امان آن در ساختار شکنی و باز سازی نظم بین المللی به روشی نوین در پرتو تحولات اخیر جهان عرب به وضوح مشهود است.
مقدمه
سیاست بین الملل، به رفتار دولتها و عکس العمل یا پاسخ دولتهای دیگر اشاره دارد. در این صورت، این مفهوم تنها به عملکرد دولتها محدود می شود. سیاست بین الملل به مطالعه اقدامات دولتها و واکنش ها و یا پاسخ های دیگران و به طور کلی اعمال و رفتار های متقابل دو یا چند واحد سیاسی اطلاق می شود. بدین ترتیب در فرایند مطالعه سیاست بین الملل به طور عمده روابط واحد های رسمی حکومتی با یکدیگر مورد توجه قرار می گیرند ؛ به بیان دیگر رفتار ها و کار کرد های بین المللی تا آنجا مورد نظر قرار می گیرند که به گونه ای از طرف دولت ها صورت پذیرند ، واژه ی سیاست خارجی نیز که در مقابل سیاست داخلی است، دربرگیرنده ی تصمیمها و سیاستهای یک دولت در عرصه روابط خارجی است.
این مفهوم به تدوین، اجرا و ارزیابی تصمیم گیریهایی که از دیدگاه خاص یک کشور، جنبه ی برون مرزی دارد، مربوط می شود. حال انکه روابط بین الملل ، مجموعه اقدامات و کنش های متقابل واحد های حکومتی و نیز نهاد های غیر دولتی و همچنین روند های سیاسی میان ملت ها را در بر می گیرد. - قوام، 1384، - 13 از این رو مجموعه اقدامات حکومتها در برقراری روابط دیپلماتیک، قطع روابط سیاسی، انقعاد قراردادها و عضویت در سازمانهای بین المللی و همچنین فعالیتهای شرکتها و مؤسسات غیردولتی از جمله موارد مطالعه در روابط بین الملل است.
اما آنچه مهم و مسلم است این است که این شکل و نحوه نگاه به جامعه جهانی و جهان جهانی شده ولو از منظر جهان گرایان - حوزه افراد آزاد ساز و انقلابی و برانداز - هرگز توان درک و تحلیل همه جانبه روابط بین الملل را آنگونه که برازنده عنوانش باشد و حق مطلب را در مورد واژه ملل و جنبش های سیاسی معاصر و مردم نهاد و ... بجا آورده باشد نبوده و نخواهد بود. و با توجه به همین مطلب بهت و تعجب نظریه پردازان و سیاستمداران از پیامد های سیاسی خود سوزی جوانی دست فروش در جغرافیای عرب قابل درک و هضم است چه اینکه پس از گذشت مدت زمانی قابل توجه همچنان خلاء یک نظریه همه جانبه و چند علیتی در ورای گپ و گفت های ژور نالیستی اصحاب رسانه و دستگاه های خبر پراکنی صاحبان قدرت جهانی از آنچه خود نام بهار عرب بدان داده اند، به خوبی احساس می گردد.
سوال تحقیق :
چه رابطه ی عللی ای میان گفتمان قدرت و تحولات اخیر جهان عرب و جنبش های اسلامی منطقه می توان ایجاد و تصور نمود؟ با توجه به آنچه در بالا ذکر آن رفت در این نوشتار ما به دنبال توجه و برجسته نمودن این بخش گم شده روابط بین الملل می باشیم که پتانسیل شگرف و منطق بی امان آن در ساختار شکنی و باز سازی نظم بین المللی به روشی نوین در پرتو تحولات اخیر جهان عرب به وضوح مشهود است.
نقطه عزیمت و مرکز توجه ما نیز مهد بنیادگرایی اسلامی یعنی سرزمین فراعنه است. سوال اینجاست که چه رابطه ای میان تحولات کنونی و آنچه جنبش های سیاسی و اجتماعی از نوع اسلامی آن در منطقه خوانده می شود وجود دارد. سهم قدرت های بزرگ از این تحولات چه بوده است و آیا می توان آنان را نظارگر صرف و سایه نشین و جنبش های سیاسی گذشته و حال جهان عرب و اسلام را بازیگران مستقل این تئاتر سیاسی دانست؟ در صورت پاسخ مثبت به این سوال : چه رابطه ی عللی ای میان این تحولات و گفتمان با جنبش های اسلامی منطقه می توان ایجاد و تصور نمود؟
طرح بحث :
جنبش سیاسی :
سیاست یکی از جنبه های زندگی اجتماعی و انسانی و علم سیاست یکی از شاخه های علوم اجتماعی و انسانی است. فلدا جنبش سیاسی نا خود آگاه در ذیل عنوان جنبش اجتماعی است که معنا و مفهوم پیدا می نماید.جنبش اجتماعی در اصطلاح دانش جامعهشناسی، هرگونه کوشش جمعی برای پیشبرد منافع مشترک، یا تأمین هدف اصلی از طریق عمل جمعی خارج از حوزه نهادهای رسمی است .اندازه جنبش اجتماعی بستگی به تعداد اعضای آن جنبش دارد؛ جنبشهای اجتماعی کوچک،جنبشهایی هستند که اعضای آنها کمتر از صد نفر است.
بعضی از جنبشها در چهارچوب قوانین جوامعی فعالیت میکنند که در آن حضور دارند؛در حالی که جنبشهای دیگر به صورت گروههای غیرقانونی یا زیرزمینی فعالیت میکنند. عمل جنبشهای اجتماعی بر قوانین تأثیرگذار است. همچنین ممکن است خط فاصل میان جنبشهای اجتماعی و سازمانهای رسمی وجود نداشته باشد؛ یا جنبشهای استقرار یافته به صورت سازمانهای رسمی درآیند. جنبش تغییردهنده دستهای دیگر از جنبشهای اجتماعی است که با هدف ایجاد تغییر جزئی در رسمها،عادتها و هنجارهای افراد فعالیت میکند و میخواهد ویژگیهای معینی را تغییر دهد.