بخشی از مقاله
پیشگفتار
پديدههايي هستند كه چنان نرم و آهسته وارد كار، حرفه، فعاليت و نهايتاً زندگي آدميان ميشوند كه كسي متوجه ورودشان نميشود.
به خاطر داريم كه به محض رسيدن اينترنت پرسرعت به كامپيوترهايمان، وسوسه عضويت در يكي از شبكههاي تبادل فايل نظیر به نظیر(مانند مورفيوس يا نپستر) هم به سراغمان آمد. اما نميدانيم كه با اين كار، عملاً از يكي از ثمرات مهم وب2 بهره ميبريم. شايد آنچنان دقيق به خاطر نداشته باشيم كه از چه زماني، اما ميدانيم كه اكنون، وقتي عكسهايمان را از دوربين ديجيتالي به
کامپیوتر شخصی منتقل ميكنيم، آنهايي كه دوستداريم در تماشايشان با ديگران شريك شويم را روي يكي از سايتهاي به اشتراكگذاري عكس ميگذاريم و حتي بعضي از ما كه ذوق بيشتري دارند، فتوبلاگي هم براي خود راه انداختهاند.
حتي ديگر جستجو در گوگل، به كاري روزمره تبديل شدهاست. وب سايت داشتن سازمانها، تشكلها، نشريات و بقيه موضوعي لازم و نهچندان مهم تلقي ميشود و سفارش يا خريد اينترنتي با همه مشكلاتش، كسي را ذوقزده نميكند.مفهوم "وب 2" را ميتوان از همين قبيل امور به شمار آورد.
مفهوم "وب2" در يك نشست همانديشي بين O’Reilly و MedialiveInternationl زاييده شد. دراين جلسه Dale Dougherty، يكي از پيشگامان وب و معاون موسسه O’Reilly، خاطر نشان كرد كه نه تنها نميتوان وب را "سقوط كرده و شكست خورده" دانست، بلكه با توجه بهانواع كاربردهاي جذاب و جديد و سايتهايي كه تعداد آنها همه روزه و با سرعتي عجيب افزايش مييابد، وب از هر وقت ديگري مهمتر شدهاست.
چکیده
وب2 مفهومي است كه بر اساس آن تعامل با محتواي وب به مثابه تعامل با محتواي موجود در كامپيوترهاي شخصي است. دنيايي كه در آن هر كنشي، چون كليك بر هر دكمه و پيوندي، واكنشي آني و بلادرنگ خواهد داشت، به طوري كه كاربر احساس ميكند در حال استفاده از يك نرمافزار نصب شده برسيستم خود است.
وب2 مجموعهاي از رويكردهاي جديد در فضاي اينترنت به سمت مدلهاي توسعه باز، انعطافپذير و مشاركتجو براي سيستمهاي توليد محتوا است كه مي تواند به كاهش هزينههاي توليد و پردازش اطلاعات، افزايش آگاهي عمومي و افزايش كارايي سيستمها منجر شود.
وب2 هم داراي جنبههاي فني و هم داراي جنبههاي اجتماعي و فرهنگي است. موضوعاتي همچون مدلهاي جديد كار و حضور در وب، مشاركت بيشتر كاربران در توليد محتوا، شفافيت بيشتر در گردش اطلاعات، سهولت بيشتر در طراحي اينترفيس و قابليتهاي نرمافزار، و تمركز زدايي از مهمترين جنبههاي غير تکنيکي هستند كه در فرآيند تكوين و تحول موج وب2 به مراتب مهمتر و اثرگذارترند.
ميتوان به سادگي با افزودن (Really Simple Syndication)RSS و Ajax به محصولات نرمافزاري، آنها را به جنبههاي تكنيكي وب2 مجهز كرد.اين فناوري باعث ميشود برنامههاي كاربردي تحت وب رفتاري همانند نرمافزارهاي نصب شده روي كامپيوتر از خود نشان دهند. اهميت آن هم در اين است كه اكثر برنامههاي كاربردي تحت وب براي اجرا نياز دارند يك صفحه وب كاربر باز كنند و همين امر معمولاً دليل كند بودن اجراي اين گونه برنامههاست. اما AJAX ورود اطلاعات و ديتاهاي جديد را همزمان با بروزرساني محتوا در هنگام اجراي برنامه مقدور ميسازد
.
مقدمه
در دنياي فناوري اطلاعات، مانند دنياي پزشكي، سياست، علوم و ... هر از چند گاهي اصطلاحي جديد بر سر زبانها ميافتد. اين بار نوبت Web 2.0 است.
وب 2 حركتي است از سايتهاي ثابت وب به سايتهايي كه پويايي بيشتري دارند. Google Map و Flickr دو نمونه بارز از وب 2 هستند.
در محافل IT عموماً از اين اصطلاح براي بيان نسل دوم سرويسهايي از وب استفاده ميشود كه امكان همكاري و مشاركت را براي مردم فراهم ساختهاند. مفاهيم و فناوريهايي كه ظاهراً بر وب2 مؤثر هستند وبلاگها، ويكيها، پادكستها، و RSS ها به شمار ميروند.
وب2 عنواني است كه شركت اورايلي مديا در سال 2004 به نسل جديدي از خدمات وبمحور دريافت يا ارايه شده در بستر اينترنت(مانند سايتهاي ارتباطات اجتماعي، ويكيها، ابزارهاي ارتباطي، ردهبندي مردمي) اطلاق نمود، كه تاكيدشان بر همكاري و تسهيم مابين كاربران ميباشد.
اورايلي مديا با همكاري مديالايو انترنشنال از اين اصطلاح براي مجموعهاي از كنفرانسها استفاده كرد و از سال 2004 تا كنون متخصصين و بازاريابهاي بسياري از اين اصطلاح استفاده كردهاند. معناي دقيق اين اصطلاح هنوز محل مناقشه است و حتي افرادي چون تيم برنز لي معنادار بودن آن را زير سوال بردهاند.
ولي چه چيزي موجب ميشود ما يك برنامهكاربردي يا راهحل را بهعنوان "وب1" و ديگري را بهعنوان "وب2" در نظر بگيريم؟ پاسخ به اين سوال بسيار اهميت دارد. چراكه تبِ وب2 آنچنان گسترده شده است كه حتي بعضي از شركتها در حال حاضر از آن بهعنوان يك شعار براي بازاريابي استفاده ميكنند. در حاليكه بسياري ازاين شركتها حتي نميدانند وب2 چيست. از طرفي پاسخ بهاين سوال بسيار دشوار است. چون بسياري ازاين شركتهاي تازهكار كه به استفاده مبتذلانه از عبارتهاي تبليغاتي عادت دارند، اصلا وب2 نيستند و در عين حال بعضي از برنامههاي كاربردياي كه بهعنوان وب2 معرفي شده اند، مثل Napster و BitTorrent، را حتي نميتوان دقيقا يك برنامه كاربردي تحتوب يا Web Application دانست.قدم اول براي پاسخ بهاين سوال، يافتن اصولي است كه در نمونههاي موفق وب1 و در نمونههاي جالب برنامههاي كاربردي جديد وب2 ديده ميشود.
تعریف وب 2
آخرين و مختصرترين تعريفي كه توسط تيم اورايلي ارائه شده است، بدين قرار است: "وب2 انقلابي در كسبو كار در صنعت كامپيوتر است كه از حركت به سمت اينترنت به عنوان يك بستره و تلاش در فهم قواعد موفقيت در اين بستره ناشي شده است. اصليترين قاعده اين است: ساختن برنامههاي كاربردياي براي تحت كنترل در آوردن تاثير اينترنت به منظور ترغيب كاربران بيشتر براي استفاده از آنها. اين همان چيزي است كه در جاي ديگري آن را مهار نمودن هوش تجمعي
ناميدهام."
وب 2.0 با اشارهاي به شماره نسخه معمول در نرمافزارها، به شكل ارتقا يافتهاي از وب اطلاق ميشود. عقيده مدافعان وب2 بر اين است كه فناوريهايي مانند وبلاگها، نشانهگذاري اجتماعي، ويكي، پادكست، سرخطهاي RSS (و ديگر اشكال انتشار چند به چند)، نرمافزارهاي اجتماعي، رابطهاي برنامهنويسي وب(API)، استانداردهاي وب و خدمات وبمحور برخط (يا همان وبسرويسها) تاثير عميقي بر نحوه استفاده مردم از وب داشته است. وب2 همان طور كه توسط طرفدارانش به كار گرفته ميشود، ميتواند به هر يك از موارد زير نيز اشاره كند:
• تبديل وبسايتها از "سيلوي اطلاعات" به منابعي از محتوا و عملكرد و در نتيجه تبديل آنها به بسترهاي كامپيوتري براي ارائه خدمات از طريق برنامههاي كاربردي به كاربران.
• پديدهاي اجتماعي در ايجاد و نشر محتواي وب كه با مشخصاتي چون جامعه باز، صلاحيت غيرمتمركز، آزادي در تسهيم و استفاده مجدد و "بازار به عنوان گفتگو" شناخته ميشود.
• سازماندهي و طبقهبندي پيشرفته محتواي وب، با تاكيد بر ايجاد پيوند عميق.
• صعود يا سقوط ارزش اقتصادي وب، كه از تاثير شركتهاي اينترنتي (داتكامها) نيز فراتر خواهد رفت.
اولين كساني كه از اصطلاح وب2 استفاده كردند، آن را به عنوان معادلي براي "وب معنايي" به كار بردند. در واقع اين دو يكديگر را تكميل ميكنند. تركيب سيستمهاي ارتباطات اجتماعياي مانند FOAF و XFN با ردهبندي مردمي بر اساس تگ (كه از طريق وبلاگها و ويكيها اشاعه ياف
ت) بنياني براي وب معنايي را بنا نهاده است. در اولين كنفرانس وب2 تيم اورايلي و جان بتل اصول اساسي برنامههاي كاربردي وب 2.0 را به اين صورت خلاصه كردند:
• وب به عنوان يك بستره
• دادهها به عنوان نيروي پيشران
• تاثير شبكهاي به وجود آمده از معماري شركتكنندگان
• نوآوري در سر هم كردن سيستمها و سايتها از گردآوري امكانات ساخته شده توسط نرمافزارسازان مستقل و توزيع شده (نوعي نگرش كدباز)
• مدل كسب و كار سبك بر اساس محتوا و خدمات صنفي
• پايان دوره پذيرش سيستم (نسخه بتاي ابدي)
• قرار گرفتن نرمافزار بالاتر از سطح يك وسيله منفرد و ارتقاي توان "دم دراز"
• سهولت در پذيرش اوليه
مشخصه های وب جدید
كساني كه درباره نظريه وب2 صحبت ميكنند، مباحث مختلفي را پيش ميكشند. برخي مايلند جنبههاي تكنيكي آن را براي مخاطباني همچون برنامهنويسان و طراحان وب تشريح كنند. بعضي نيز به كاربردهاي تجاري آن نظر دارند و ميخواهند وب2 را به صورت پلتفرمي ترسيم كنند كه تجربه بحران داتكام در سال دوهزار را پشت سر خود دارد و اكنون به يك سيستم پخته و باتجربه تبديل شده است كه روشهاي هوشمندانهاي براي كسبوكار آنلاين دارد. در اينجا به آن دسته از ويژگيهاي جديد وب كه با نگرش سيستمي سازگاري بيشتري دارد اشاره ميكنیم:
1. وب مردميتر
2. سازوكار خودترميمي محتواي وب
3. جهش در معناي آموزش
4. پويايي دادهها
5. مفهومي به نام سرويس
6. پولسازي
7. حركت در فضاي سه بعدي
1-وب مردمی تر
وب واقعا مردميتر شده است. مهمترين تبلور اين ويژگي را بايد در اين واقعيت جستجو كرد كه مصرفكنندگان اطلاعات اكنون خود توليدكنندهاند. سايت كتابفروشي آمازون كه به كاربران اجازه ميدهد نقد خود درباره محتواي يك كتاب را پاي صفحه مخصوص همان كتاب درج كنند، يك مثال مشهور در اين زمينه است. تقريبا اكثر كساني كه براي خريد كتاب به آمازون مراجعه ميكنند، متوجه ميشوند كه اظهارنظر خوانندگان يك كتاب به مراتب از اطلاعات رسمي آمازون درباره آن كتاب، جالبتر است.
يك چهره ديگر از اين وب مردمي را ميتوانيد در دنياي وبلاگستان و پادكستينگ ببينيد. در وب2 حضور كاربران در فرآيند توليد و پخش اخبار و اطلاعات چنان پررنگ است كه خود به منبع ارزشمندي براي رسانههاي جمعي و رسمي، از قبيل رسانههاي الكترونيك و نشريات چاپي، تبديل شده است. پديده جديد <خبرنگاري شهروندي> كه در آن نقش شهروندان گمنام و يا معمولي (به عنوان شاهد عيني يك رويداد) اهميت بسيار زيادي در تهيه سريع يك گزارش موثق دارند، پيامد همين جنبش وبلاگنويسي است. اخيرا خبرنگاري شهروندي در رويدادهايي مانند بلاياي طبيعي و حوادث تروريستي يا رخدادهاي خشونتبار جنگ و درگيري مسلحانه كمك شاياني به رسانهها و خبرگزاريهاي بزرگ دنيا كرده است.
اما نقش مردم در فضاي وب2 را به صورتهاي ديگري نيز ميتوان ديد. ردپاي آمدن لينكدوني همه جا ديده ميشود. اين لينكها را بايد آدرسهاي دستچين شدهاي تلقيكرد كه به صورت هدفمند تازهترين اخبار و مطالب مربوط به يك زمينه خاص را به مخاطب ارائه ميكنند. اين لينكدونيها بيوقفه و به سرعت بروز ميشوند و خود به تنهايي منابعي خواندني و جذاب در وب هستند كه به همت كاربران و براي كاربران توليد ميشوند. يك شيوه ديگر را ميتوانيد در نرمافزارهاي پيامرساني فوري (IM) ببينيد كه ديگر فقط براي گپوگفتهايي بيهدف استفاده نميشوند، بلكه كاربرد اطلاعرساني و خبري نيز دارند. معمولا گروهي از كاربران كه علايق مشتركي دارند، لينك تازهترين اخبار و يا مطالب جالب (از هر نظر) را براي يكديگر ميفرستند. خوب است نرمافزارهاي IM را وقتي براي چنين مقصودي بهكارگرفته ميشوند News Messenger بناميم.
كاربرد رسانهاي پورتالها و انجمنهاي آنلاين روي ديگري از همين سكه است. همان كاربراني كه ممكن است از لينكدوني سايت يا وبلاگ شخصي خود براي اطلاعرساني و هدايت مخاطبان به سمت منابع خبري و اطلاعاتي خاص استفاده كنند، گاهي ترجيح ميدهند لينكهاي خود را در مكانهاي عموميتر و پررفتوآمدتري مانند پورتالها و انجمنهاي آنلاين منتشر كنند. در حقيقت
گاهي سرعت انتشار و جامعيت اخبار در اين پورتالهاي مردمي از سايتهاي خبري رسمي بيشتر است. زيرا هر مخاطب خود به صورت يك خبرنگار عمل ميكند و پورتال به صورت تابلويي درميآيد كه به موازات افزايش تعداد بازديدكنندگان، حجم اخبار و مطالب آن بيشتر و بيشتر ميشود.
افزايش استقبال از موسيقي و ويديوي On-Demand جنبه ديگري از مردميتر شدن رسانه وب را نشانميدهد. رشد اين گرايش در ميان كاربران اينترنت، اغلب رسانههاي سمعي-بصري را
واداركرده است كه وارد عرصه اينترنت شوند و يك برنامه مشخص براي پاسخگويي به مخاطباني كه مايلند اطلاعات صوتي و تصويري (اعم از خبر يا كليپ هنري و سرگرمكننده) را به ميل خود انتخاب كنند، تدوين كنند. پيامد اين تحول را ميتوانيد در پيدايش سرويسي مانند Google Video يا كاميابي سرويس موسيقي iTunes اپل ببينيد.
2-سازوکار خود ترمیمی محتوای وب 2
محتواي وب2 به يك سازوكار خودترميمي بسيار پيچيده و هوشمند مجهز است. اين هوشمندي از مردميترشدن وب ناشيميشود و حاصل خردجمعي است. سازوكار خودترميمي محتوا را ميتوان به دو صورت مشاهده كرد: يكي با واسطه و ديگري بيواسطه. در سازوكار با واسطه، خوانندگان و مصرفكنندگان يك محتواي اطلاعاتي (مثلا بازديدكنندگان يك سايت خبري و يا آموزشي) با درج كامنت و اظهارنظر، اطلاعاتي كه ناشر ارائه داده است را نقد ميكنند، چيزهايي به آن ميافزايند، ايرادهايي از آن ميگيرند و يا براي اصلاحش پيشنهادهايي ميدهند. همه اين موارد ميتواند با واسطه مديران يا اپراتورهاي سايت اعمال شوند. وقتي كامنتها به طور خودكار پاي مطالب افزوده ميشود، به تدريج آن خبر يا مقاله تكميل و تصحيح ميشود.
چنانكه ممكن است حجم اين اطلاعات ضميمه، از محتواي اوليه بيشتر شود. سايتهايي كه چنين ميكنند، معمولا موفقترند و آنهايي كه هيچ توجهي به كامنتهاي مردم ندارند، به تدريج از گردونه رقابت كيفي ميان توليدكنندگان محتوا خارج ميشوند.
خودترميمي بيواسطه يك پديده كاملا جديد در وب 2 است. ويكي (Wiki) و مشتقات آن تبلور همين سازوكار است. در اين شيوه مردم امكان مييابند مستقيما يك محتواي اطلاعاتي را ويرايش كنند. ايده ويكيپديا بر اين نظريه استوار است كه اگرچه در كوتاه مدت ممكن است برخي محتويات مخدوش شوند، اما در بلندمدت، صحت اطلاعات را حفظ خواهد كرد.
3-جهش در معنای آموزش
وب 2 را ميتوانيد در قالب تحولات مفهوم آموزش نيز ببينيد. مهمترين ويژگي وب2 در اين م
ورد، غيرتجاري كردن دانش از طريق بهكارگيري رهيافت توسعه باز (Open Development) است. اين هم يكي از پيامدهاي مردميتر شدن فضاي وب است. در اين شيوه، مردم ميتوانند در فرايند توسعه يك مقوله علمي يا فني آزادانه مشاركت داشته باشند و به طور رايگان از حاصل آن استفاده كنند. اين در حقيقت سطح متعاليتري از آموزش است. زيرا يك عضو جديد همواره ميتواند به آرشيو تعاملات قبلي گروه مراجعه كند و خود را در اسرع وقت به سطح فعلي گروه برساند
و پس از آن هم در جلوبردن دانش گروه نقش داشته باشد و هم از اين خرد جمعي چيزها بياموزد.
آموزش On-Demand به وسيله موتورهاي جستجو جنبه ديگري از تحول در معناي آموزش در فضاي سايبر را نشانميدهد. موتورهاي جستجو را از اين نظر ميتوان به آموزگاراني تشبيه كرد كه جواب هر سوالي را ميدانند. اما كيفيت پاسخهايشان بستگي به كيفيت پرسشهاي پرسشگر دارد. در اين حوزه جديد، پرسشگر از روش خودآموزي براي بالابردن دانش خود استفاده ميكند و تنها هنگامي يك مفهوم را ميآموزد كه به آن نياز داشته باشد.
بستههاي What-is و How-to و FAQ يكي از خروجيهاي جنبي سازوكار فوق هستند. اين بستهها در حقيقت مجموعه جوابهاي از پيش آمادهاي هستند كه بهوسيله كاربران اينترنت پديد ميآيند و از اين منظر ميتوان آن را پيامد مردميتر شدن وب تلقي كرد. جالب اينجاست كه برخي از همين محتويات، به سازوكارهاي خودترميمي باواسطه يا بيواسطه نيز مجهزند. اين قابليت به دانشآموزان امكان ميدهد با اعتماد بيشتري به اطلاعات موجود در اين بستهها تكيه كنند.
سيستمهاي به اشتراكگذاشتن اطلاعات نيز يكي از پيامدهاي مردميتر شدن وب هستند. كاركرد آموزشي اين شيوه از تبادل اطلاعات هم جالب و هم مهم است. در واقع هنگامي كه مجموعهاي از اطلاعات به صورت يك فايل، سند و يا كتاب الكترونيكي ميان گروهي از كاربران به اشتراك گذاشته ميشود، همه اعضاي گروه قادرند بسته به نياز خود از اين اطلاعات براي بالابردن سطح دانش و آگاهي بهره ببرند.
4-پویایی دادها
پديده وب را از زواياي مختلفي ميتوان بررسي كرد. وب يك شبكه اطلاعاتي است. يك فناوري است. يك رسانه نيز هست. اما اگر آن را به عنوان مهمترين تبلور فضاي سايبر درنظربگيريد، آنگاه ميتوان وب را به سيستمي تشبيه كرد كه حيات دارد، زنده است، راكد نميماند، پيدرپي تغيير ميكند و نو ميشود. نگرش سيستمي به مقوله وب به ما كمك ميكند، برخي جنبههاي مهم و كليدي آن را برجسته سازيم. از اين منظر، وب از پويايي ويژهاي برخوردار است كه طي آن، داده
ها نهتنها در مجاري اطلاعاتي مختلف به حركت درميآيند، بلكه گاهي، خود، به بستري براي انتقال دادههاي پيچيدهتر تبديل ميشوند. اين سازوكار را تقريبا ميتوان به مفهوم مدولاسيون در فيزيك امواج تشبيه كرد. امواج مركبي كه از سوار شدن امواج پيچيدهتر بر امواج ساده پديد ميآيند.
يكي از مفاهيمي كه فرضيه وب2 سعي در توضيح و تبيين آن دارد، همين كاركرد دوگانهاي است كه برخي از اطلاعات در شبكه اينترنت دارند. گونهاي از اين اطلاعات را مردم پديدآوردهاند و در يك روند تعاملي بسيار پويا و پيچيده مرتبا به آن ميافزايند. بعضي ديگر از اين اطلاعات نيز حاصل تعامل كاربران با روند پويايي نيمهمستقل جديدي است كه درون وب به جريان درآمده است و بر اساس الگوهايي كه گاه به سادگي يك لينك RSS و گاه به پيچيدگي نتايج يك جستجو در بانك اطلاعاتي گوگل هستند، ساختاري مركب از دادهها را پديد ميآورند كه خودبهخود يكديگر را تغييرميدهند و اصلاح ميكنند.
فناوري RSS نه تنها به كاربر كمك ميكند به محتوا دسترسي پيدا كند، بلكه كاربر ميتواند مشترك آن نيز باشد. طوري كه به محض تغيير محتوا، به طور خودكار از تازهترين تغييرات آگاهي يابد. با استفاده از تكنيك RSS ميتوان سايتها را نيز به يكديگر متصل كرد. به اين ترتيب يك پايگاه وب ميتواند بهطور خودكار و بدون دخالت انسان، از محتواي پايگاه ديگر اطلاع پيدا كند. سايتهايي كه به اين ترتيب به طور زنجيروار بههم متصل ميشوند، بستر اطلاعاتي جديدي را پديد ميآورند كه اطلاعات و اخبار را از يك پايگاه به ديگري جاري ميسازد.
مشابه همين كاركرد را ميتوان در سيستم Trackback وبلاگها مشاهده كرد. اين سيستم به يك وبلاگنويس امكان ميدهد به جاي درج كامنت و اظهارنظر مستقيم در پايين يادداشت يك
وبلاگنويس ديگر، نظر و نقد خود را در وبلاگ خودش بنويسد و لينك آن را به طور خودكار ضميمه آن يادداشت نمايد. به اين ترتيب زنجيرهاي از اظهارنظرها پديد ميآيند كه به واسطه لينكهاي دوطرفه Trackback به هم متصل شدهاند.
سازوكار آگهيهاي متني هوشمند مدل پيشرفتهتري از همين زنجيرههاي خودكار اطلاعاتي است. مثلا سيستم آگهيهاي متني گوگل به طور هوشمندانه در يك صفحه وب فقط آن دسته از آگهيها را نشان ميدهد كه واژگان به كاررفته در آن با واژگان استفاده شده در آن صفحه ارتباط مفهومي داشته باشد. به اين ترتيب، آگهيها كاركردي مشابه سيستم لينكدوني سايتها و وبلاگها را پيدا ميكنند. با اين تفاوت كه دست انسان دخالت كمتري در دستچينكردن لينكها دارد و لين
كها بر اساس يك الگوي طبقهبندي شده، خود به خود، تصميم ميگيرند كه كجا به نمايش درآيند.
نقش محوري در طبقهبندي اين لينكها را تعدادي واژگان كليدي برعهده دارند كه گاهي Tag ناميده ميشوند. اين Tag ها يا واژههاي كليدي در حقيقت نوعي متاديتا هستند كه ضميمه اطلاعات ميشوند و امكان ايجاد بينهايت دستهبندي موضوعي مختلف را فراهم ميسازند. مثلا سايت Flickr (متعلق به ياهو) كه پايگاهي براي به اشتراكگذاري عكس است، از همين روش براي متصل كردن گالريهاي مختلف استفاده ميكند. يك گالري ممكن است داراي دو Tag به نامهاي <نمايشگاه الهكامپ> و <كامپيوتر> باشد و يك گالري ديگر داراي سه Tag با نامهاي <كامپيوتر>، <آموزش> و <هنر> باشد. به اين ترتيب دوگالري عكس مذكور به دليل داشتن يك وجه مشترك، يعني <كامپيوتر> به طور خودكار به يكديگر لينك ميشوند.
البته استفاده از سازوكارهاي خودكار براي متصلكردن سايتها و صفحات وب به يكديگر منحصر به كاربردهاي مثبت در فضاي سايبر نيست. چنانكه ميتوان ردپاي لينكهاي آلوده را در همه جا مشاهده كرد. مثلا ترفند سيادي يا فيشينگ و يا هدايت كاربر به لينكها و سايتهاي خاص از طريق نصب اسب تروا روي كامپيوتري كه سهوا يا عمدا پايگاه اينترنتي خاصي را مروركردهاست، نمونهاي از پويايي لينكهاي آلوده را نشان ميدهد.
5-مفهومی به نام سرویس
وب2 متضمن پارهاي مفاهيم كليدي ديگر نيز هست. واژه خدمت يا سرويس نمونهاي از همين مفاهيم است. وب جديد به گونهاي است كه مفهوم سرويس به يكي از اركان كسبوكارهاي آنلاين تبديل شدهاست. اين مفهوم هم دربرگيرنده معناي لغوي آن، يعني خدمترساني، و هم دربرگيرنده معناي تازه و مدرن آن است كه نشان ميدهد يك فرآيند اطلاعاتي (مثلا ارسال نامه الكترونيكي) به جاي اينكه از طريق يك محصول نرمافزاري انجام شود، ميتواند بهواسطه يك سيستم آنلاين رخ دهد. اين شيوه از ارائه خدمات متكي بر نظريهاي است كه ميگويد هر نرمافزار را ميتوان به صو
رت يك سرويس ارائه كرد. خدماتي كه سايتهاي گوگل و eBay ارائهميدهند، نمونهاي از همين خدمات هستند. اصطلاح وبسرويس از همين معنا ريشهگرفتهاست. بنابراين وبسرويسها را ميتوان يك پديده متعلق به عصر وب2 قلمداد كرد كه البته هنوز به بلوغ خود نرسيده است.
سرويس در وب2 با يك مفهوم كليدي ديگر نيز ارتباط نزديكي دارد و آن، معناي واژه توسعه است. وقتي كه به تدريج سرويسهاي آنلاين جاي بستههاي نرمافزاري قابل نصب را بگيرند، آنگاه ممكن است با شرايطي روبهرو شويم كه در آن همواره روند توسعه، اصلاح و تكميل نرمافزار در معرض ديد مصرفكننده قراردارد. بنابراين توسعه در عصر وب2 يعني تقريبا هميشه با محصولاتي سروكار داريم كه در مرحله آزمايشي (بتا) قراردارند. علت اين پديده آن است كه خدمت رابطه تنگاتنگي با بازخورد مشتريان دارد و چون وب2 مردميتر است و مشاركت كاربران در تغيير و تحولات آن بيشتر شده است، هيچ سرويس آنلايني را نميتوان يافت كه بتواند بدون توجه به انتقادات و پيشنهادهاي كاربران، همچنان در مدار كاميابي و موفقيت قرارداشته باشد. به زبان ديگر، نقش مردم به گونهاي است كه نهتنها به خودترميمي اطلاعات منجر ميشود، بلكه گونهاي از خودترميمي نرمافزار را نيز پديدميآورد و واضح است وقتي نرمافزار دائما درحال ترميم باشد، هيچگاه از مرحله تست بتا خارج نميشود.
نت اسكيپ در مقابل گوگل
اگر بگوييم نتاسكيپ نماد وب1 است، بدون شك ميتوان گوگل را نماد بارز وب2 دانست. يكي از دلايلاين مدعا اين است كه نخستين عرضه همگاني سهامايندو شركت هركدام رويدادي تعيينكننده در دوره خود بودند.
برداشت نت اسكيپ از "وب بهعنوان پلتفرم" مطابق با الگوهاي نرمافزاري قديميبود. محصول اصلياين شركت يك مرورگر وب بود؛ يك برنامه كاربردي عمومي.استراتژي آن نيز اين بود كه با استفاده از تسلطي كه در بازار مرورگر داشت، بازاري براي محصولات سرور گرانقيمت ايجاد كند.
در مقابل، گوگل از روز اول زندگي خود را بهصورت يك برنامهكاربردي تحتوب ذاتي شروع كرد. هيچ وقت فروخته نشد يا بهصورت يك بسته نرمافزاري عرضه نشد، بلكه بهصورت يك سرويس ارائه شد كه مشتريان مستقيما يا غيرمستقيم براي استفاده از آن پول ميپرداختند. در اين مدل هيچيك از محدوديتها و مشكلات قديمي صنعت نرمافزار وجود ندارد. هيچ زمان انتشار برنامهريزي شده و اجباري براي نرمافزار وجود ندارد و فقط بهبودهاي مداوم در آن اعمال ميشود. هيچ مدل مجوزدهي
يا قابلفروشي نيست، بلكه فقط استفاده است.هيچ نيازي بهسازگاري با پلتفرمهاي مختلف نيست و مشتريان ميتوانند نرمافزار را روي دستگاههاي خودشان اجراكنند. فقط مجموعهاي از پيسيها با مقياسپذيري فوقالعاده، كه سيستم عاملهاي اپنسورس و برنامههاي كاربردي و كمكي كه در داخل شركت ساختهشدهاند، روي آنها اجرا ميشود و هيچ كسي خارج از شركت هرگز آنها را نخواهد ديد.