بخشی از مقاله

چکیده

شخصیت دقیقا چه چیزی است ؟درک دقیق ودرست شخصیت چگونه می تواند بینش عمیقی در مورد احساساتتان فراهم کنند؟ شخصیت همان چیزی است که برخی از افراد ان را توصیف می کنند .اما هنوز بیشتر مردم درک کاملی از مطالعات علمی انجام شده در مور شخصیت ندارد .این شخصیت منحصر به فرد شماست کهشما را میسازد وبر روی روابط ها و روش زنذگیتان ناثیر می گذارد. روانتشناسی شخصیت یکی از محبوب ترین شاخه های روانشناسی است و روانشناسان تلاش می کنند درک درستی از نحوه توسعه شخصیت و نیز تاثیر ان بر روی رفتار و افکار انسان ها داشته باشند. و تمام تعلاش ما هم در این پژوهش این بوده است که شخصیت و عوامل تاثیر گذار بر ان را مورد تفحص قرار بدیم تا اگاهی و دانش کافی در مورد رفتار و افکار خود داشته باشیم.

مقدمه

آیا تا به حال توجه کرده اید که چرا برخی افراد تندخو،متکبر و حسود یا برعکس مهربان،امیدوار و دوست داشتنی هستند؟ بله درست است. اولین پاسخی که به این سوال داده می شود این است که شخصیت این افراد این گونه است باعث می شود مهربان یا پرخاشگر بشوند. و در واقع هر کس شخصیتی دارد و شخصیت هرکس میزان موفقیت،خشنودی و رضایت خاطر در زندگی او مشخص می کند. خب ماهم به همین منوال سعی کرده ایم در این پژوهش تعریفی کامل و جامع از شخصیت به دست بیاریم.

زیرا قبل از ورود به هر مطلبی باید آگاهی کافی و مختصر از واژه های به کار رفته در آن داشته باشیم. و بعد از آن که شخصیت را تعریف کردیم به بررسی ضرورت و مطالعه روانشناسی شخصیت می پردازیم و اینکه کلا هدف از پژوهش در روانشناسی شخصیت چیست. و در آخر که عمده مطالعه ای ما را شامل می شود به بررسی انواع نظریه های ارائه شده در مورد شخصیت می پردازیم تا دریابیم که نظر روانشناسان مختلف در مورد شخصیت و کلا ماهیت انسان چیست. 

تعریف شخصیت

شخصیت در واقع یک نقاب و ماسک است،که افراد نوع بشر در مواجه با دنیا و کار وحرفه ای خود برچهره خود می نهند تا بتوانند با آن شرایط سارگار شوند؛این تعریفی بود که بیش از 100 صدسال قبل کال گوستاو یونگ در تعریف از شخصیت به کار برده است منظور از این تعریف این بود که تمام افراد از یک چنین ماسکی استفاده می کنند که ممکن است در شرایطی این ماسک عوض بشود ولی چیزی مشخص است این که افراد بدون ماسک نمی توانند و در واقع نمی شود به زندگی فردی و اجتماعی خود ادامه بدهند.

به بطور مثال یک استاد دانشگاه را در نظر بگیرید که وقتی سرکلاس درس است و دانشجویان حضور دارند از یک نقاب استفاده می کنند که متناسب با کلاس درس و دانشجویان است اما همین استاد در خانه از یک نقاب دیگر استفاده می کنند که متناسب با خانواده و فرزندانش باشد و یا دربین همکاران از یک ماسک دیگر. اما چیزی که به طور یقین وجود دارد این است که افراد به طور دایم از ماسک استفاده می کنند و تحت هیچ شرایطی آن را به طور کامل بر نمی دارند بلکه آن را به طور دایم تغییر می دهند و وجه تمایز او با دیگران همین ماسک است. اما شخصیت در زبان عامه به معنای دیگری هم به کار برده می شود که به این معناست که یک فرد دارای ویژگی های است که افراد دیگر تحت نفوذ خود قرار می دهد یا متانت و وقار ویژه ای دارد، به چنین کسی فرد با شخصیت می گویند اما در روانشناسی هر کسی دارای شخصیتی است و اصطلاحی به نام بی شخصیت وجود ندارد. در اینجا به برخی از تعریف های شخصیت اشاه می کنیم:

·    شخصیت عبارت است از الگوی های رفتار و شیوه های تفکر که سازگاری فرد را با محیط تعیین می کنند - هیلگارد - .

·    شخصیت الگویی از رفتار اجتماعی و روابط اجتمای متقابل است - فرگوسن - .

·    مجموعه ای از رفتار و شیوه های تفکرشخص در زندگی روزمره که با ویژگی های بی همتا بودن،ثبات و قابلیت پیشبینی - ویکی پدیا - .

·    شخصیت سازمان بندی پویای در درون فرد است و شامل آن دسته از نظام های روانی و فیزیکی که رفتار و تفکر او را تعیین می کنند - گوردن آلپورت - .

·    شخصیت را یک خویشتن سازمان یافته دائمی می داند که محور تمام تجربه های وجودی ماست - کارل راجرز - . اما به طور کلی می توان شخصیت را مجموعه از ویژگی های جسمی روانی رفتاری که هر فرد را از فرد دیگر متمایز می کند.

ضرورت و مطالعه روانشناسی شخصیت

چرا شخصیت مطالعه می شود؟ چرا دانشجویان درس شخصیت را انتخاب می کنند؟ چرا بعضی تصمیم می گیرند روانشناس شخصیت شوند؟ برداشت ما این است که این افراد در جستجوی پاسخ به این سوالات هستند که چرا مردم این چنین هستند؟یا چرا من این گونه ام ؟چرا افراد تا این حد با یکدیگر تفاوت دارند؟ و سوالاتی از این چنین است که افراد به روانشناسی شخصیت روی می آورند که حس کنجکاوی و میل به حقیقت جویی در انسان را دنبال کنند.

از طرف دیگر این پاسخ های که ما در جواب این سوالات می یابم به فرد کمک می کنند که در ارتباط با دیگران از موضع گیری مناسب وآگاهانه برخوردار باشد؛ به طور مثال اگر معلم بداند که دانش آموز در دوره بین 14 تا 17 سالگی احساس قدرت و خودنمایی می کند، متعاقبا رفتاری مناسب با آن دانش آموز دارد که به شخصیت او لطمه وآسیب وارد نشود. و در آخر این دانش و اطلاعات در پیشگیری یا اقدام احتمالی در مورد بروز اختلال ها و نابسامانی های شخصیتی به فرد کمک می کند؛ به عنوان مثال وقتی والدین می دانند شیوه تربیتی خشن سبب ضد اجتماعی شدن و پرخاشگر شدن کودکان می شود، می توانند شیوه تربیتی خود را برای پیشگیری از چنین نتایج ناگواری تنظیم کنند.

انواع نظریه های شخصیت

خب تا اینجا متوجه شدیم که روانشناسی شخصیت به بررسی چه چیزی می پردازد و همینطور هدف و کارکرد اصلی آن چیست و شاید بتوان گفت روانشناسی شخصیت مهمترین موضوع در روانشناسی است. زیرا محور اساسی بحث در زمینه های مانند یادگیری، انگیزه و تفکر است. اما باید توجه داشت که نظر تمام روانشناسان درمورد شخصیت و عوامل تشکیل دهنده آن یکسان نیست و گاه متضاد هم هستند. بنابراین ما از این به بعد به نظریات مختلف در باب شخصیت می پردازیم و در اینجا به سه نظریه معروف و پرکاربرد در مورد شخصیت نگاهی می اندازیم: مکتب زیگمون فروید،کارل راجرز، بندورا و میشل.

مکتب روانکاوی شخصیت - فروید -

مکتب روانکاوی در قرن اخیر یکی از مکاتب روانشناسی شناخته شده است و این مکتب با داروینیسم و مارکسیسم و نظریه نسبت انیشتین قابل قیاس است زیرا گستره زمان و مکان پیدایش خود را دارد. این نظریه اولین نظریه جامع در تاریخ علوم است که مربوط به روانپزشک اطریشی زیگمون فروید است. به نظر فروید شخصیت انسان مانند یک تکه یخ بزرگ است که بخش خودآگاه آن بیرون از آب است و قسمت وسیع آن که ناخوداگاه است در زیر آب قرار دارد.

به نظرفروید همین ناخوداگاه، شخصیت انسان را تشکیل می دهد که از سه عنصر اساسی نهاد، خود و فراخود تشکیل شده است: نهاد:یکی از عوامل روانی است که از بدو تولد همراه انسان است و این جنبه از شخصیت منبع تمام نیروی روانی است و بر دو قسمت دیگر دستگاه روانی یعنی خود و فراخود تأثیر میذارد. نهاد شامل تمام انگیزه های خام و تشکیل نیافته حیوانی یا به اصطلاح قدما»نفس اماره« می شود: مانند غریزه جنسی و غریزه پرخاشگری.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید