بخشی از مقاله

چکیده:

درفرهنگ و هنر ایران نقش » زن « همواره داراي باور مفهومی و سمبولیک بوده است. این ویژگی که در ادوار تاریخی به وسیله اسطوره ،عرفان و ادبیات به هنر و فرهنگ ایرانی راه یافته به تدریج در گذر زمان مفهومی متفاوت می یابد .هدف از مقاله دستیابی به ویژگیهاي تصویري زنان با تأکید بر شأن و منزلت زن در باورها واساطیر و هنرایران می باشد. نتیجه ي بدست آمده نشان می دهد که سیماي »زن« دراساطیر و ادبیات و هنر ایرانی برآمده از خاستگاههاي فرهنگی، تاریخی واجتماعی نگرش به زن در جامعه ایرانی و سپس بازتاب آن در ادبیات و هنر به عنوان بخشی ازفرهنگ است و تغییرات مفهومی و ساختاري درنگاره زنان دربرهه هایی از تاریخ هنر ایران نشان از تأثیرات تحولات فرهنگی وتاریخی و مذهبی دارد که بر دیدگاه جامعه و هنر ایران تأثیر گذارده است.

واژگان کلیدي: نگاره، زن ، اسطوره، هنر ایران 

مقدمه:

نگاره هاي ایرانی یکی از منابع بزرگ و بسیار مهم می باشند که همچون یک فرهنگ نامه تصویري نکات آموزشی بسیاري را از لحاظ طراحی، ترکیب رنگها، ترکیب بندي و هم چنین تأثیراسطوره ها ، آیین ها و افکار و عقاید متفاوت در دوره هاي مختلف را به ما نشان می دهند. با بررسی تاریخچه فرهنگی و نیز کارکردهاي اسطوره اي و مفهومی این نگاره ها، مشاهده می شود که دربستر زمان به تدریج دستخوش تحول در حیطه بیان ومفهوم شده اند. ازمیان نمونه هاي مختلف نقوش بکار رفته، نگاره انسان و بویژه زنان قابل توجه است. زن ایرانی به عنوان جزء مهمی از اجتماع، همانطور که در اجتماع بشري و بالاخص خانواده نقش مهمی را ایفا میکند درتاریخ و فرهنگ ایران نیز از لابلاي آثار هنري و شواهد تاریخی مشهود و هویداست و از آنجا که شرایط اجتماعی و سیاسی و مذهبی هر دوره درادبیات و عرفان آن دوره به خوبی متجلی می شود، از طریق بررسی و مطالعه دقیق آثار هر دوره می توان به عوامل تأثیرگذار بر نگرش به زن و تجلی نگاره هاي مربوط به زنان در آثار هنري مختلف دست یافت. به همین دلیل براي بررسی وتحلیل این نگاره ها در عرصه هنر ایران ابتدا باید بستر تاریخ اجتماعی و مسائل بنیادینی همچون منزلت زن در اجتماع ایران را در هر دوره اي بررسی نمود چرا که درك صحیح موضوع نحوه انعکاس نگاره زن در هنر را باید منوط به این نکته دانست که چگونه این حضور، اصولاَ متأثر از تعاریف بنیادین و فرهنگ جوامعی بوده که محیط بر هنرمندان بوده اند. به همین منظور دراین مقاله به روش کتابخانه اي و اسنادي به بررسی این مهم پرداخته شده و شیوه تنظیم مقاله توصیفی، تحلیلی و تاریخی می باشد.

جایگاه »زن « در تاریخ و فرهنگ و اساطیرایران :

در ایران باستان، زنان به نگاهبانی آتش می پرداخته اند و این دلیل بر آن است که از مقام هاي روحانی برخوردار بوده اند. هم چنین زنان وظیفه ي گردآوري آذوقه را برعهده داشته اند، زنان در زمین هاي رسوبی به کشت پرداختند و توانستند در دوران نوسنگی که انسان غارنشین بوده، به روش هایی در کشاورزي دست یابند و به این وسیله زن به بزرگترین کشف تاریخ بشري یعنی کشاورزي دست یافت که این خود سبب پیشرفت چشمگیري در جامعه انسانی بود، چرا که انسان شکارگر و کوچ گر را واداشت که به زمین و سرزمین بها دهد و بتدریج یکجا نشینی و شهر نشینی و مدنیت را پذیرا باشد. زن که خود در وجود خویش سرچشمه تغذیه براي فرزندان را تا سنین رشد به فراوانی داشت، با کشف کشاورزي به منبع نیرومندي تبدیل شد که همراه نیروي انسانی که در اختیارش بود یعنی فرزندانش، زمین را نیز بارور می کرد.

مردمان دوره ي کشاورزي باور داشتند که زن هم خود زاینده است، هم به زمین نیروي زایش و باروري می بخشد. او مادر انسان و مادر زمین است. شباهت هاي طبیعی که میان مادر و زمین برقرار شد و پیوندهاي ناگزیر این دو با یکدیگر هر دو را به هم پیوند داد چرا که هر دو انسان را از مرگ و گرسنگی می رهاند. در چنین احوالی بی گمان زن توفق و برتري می یابد. چنانچه دربین النهرین اعتقاد بر این بوده که حیات آفریده ي یک رب النوع است و جهان درنظر آنان حامله بوده نه زایده ومنبع حیات را مؤنث می پنداشتند. در این جوامع و هم چنین میان گروه هایی که زنان حق اختیار چند شوهر داشته اند، زمینه ي مادرشاهی زنان بسیار گسترده تر بوده است.

اداره ي کارهاي قبیله و حل و فصل اختلاف ها و درگیریها با زنان بوده و هم چنین با توجه به آمیختگی رهبري سیاسی با رهبري روحانی، شغل روحانی بودن نیز به عهده ي زنان بوده است.نسب از جانب زن برده می شده و زن ناقل خون قبیله به شکل خالص و اصیلش بوده است. - لاهیجی- مهرانگیز کار ، - 75:1372درتاریخ جامعه شناسی دوره مادرشاهی حدود اواسط عصر مفرغ تا آغاز عصر آهن ادامه می یابد. »این روش اولویت زن، یکی از ویژگیهاي ساکنان اصلی نجد ایران بوده، و به همین جهت در آداب وآیین آریایها وارد می شود - .«گیرشمن،11 :1370، - 10 و بدین ترتیب نخستین باورهاي مذهبی بر مبناي سمبلهاي باروري شکل میگیرد که زن نمونه بارز آن است و الهگان در سلسله مراتب خدایان از خدایان مهم و والا به شمار می رفتند.

در دین مزدیسنی که معتقدات زرتشتیان بر آن نهاده شده است زن و مرد هر دو از یک ریشه تکوین می یابند با هم از زمین سر برمی دارند و یکسان رشد می کنند و اهورامزدا با آنان یکسان و با یک زبان سخن می راند و دستور واحدي برایشان مقرر می فرماید. شخصیت زن در دین زرتشت نه تنها در آغاز جهان با مرد برابر است بلکه در پایان نیز با مرد یکسان و برابر است. بنا به معتقدات دینی زرتشتیان هنگامی که »سوشیانت- « موعود نجات بخش آخرالزمان - از شرق ایران و حوالی دریاچه ي هامون ظهور می کند از هر گوشه ي ایران پاکان و دینداران به او می پیوندند. تعداد آنان سی هزار نفر است که نیمی از آن مرد و نیمی دیگر زن خواهند بود.

عظمت مقام زن را در آیین زرتشت از اینجا می توان دانست که بنا به معتقدات زرتشتی از شش امشاسپند دین زرتشت٬ سه امشاسپند ضمیر مذکر و سه امشاسپند ضمیر مونث دارند. همچنین در این آیین بزرگترین ایزدان و فرشتگان ماهیتی مؤنث دارند ».آناهیتا« ؛الهه آبها از ایزدبانوان محبوب این آیین است که در کنار »میترا «و »اهورامزدا « جایگاه مهمی را در مراتب الهی این دین دارد؛ »چیستا«، ایزد بانوي دانایی و فرزانگی است و یا »اشی«، ایزد بانویی که نماد توانگري و بخشش است؛» زامیاد«،الهه زمین محسوب میشودو »پارند« ، زن ایزدي است نگهبان دارایی مرد. - مزداپور، - 120:1369زن در اوستا به لقب »ریته سیه بانو« یا »اَشَه بانو« خوانده شده، که به معنی دارنده فروغ راستی و پارسایی است.

و اشوزرتشت ، احترام به زن را از واجبات شمرده و توهین به وي را بر خلاف عقل دانسته است .در اوستا نیز هر جا ستایشی آمده، زنان با مردان برابر بودهاند: » اینک ما جان و وجدان و قوه دراکه و روان و خرد و فروهرهاي نخستین آموزگاران کیش و نخستین شنوندگان آیین آن مردان و زنان پاك را که سبب پیروزي ارستی بودهاند، میستاییم - .«پورداوود،1347،- - درگاهان »زن« به عنوان یکی از دوجنس بشر که نقش و جایگاه ویژه اي در زندگی اجتماعی دارد مطرح می شود. - مزداپور، - 49:1369 در کتاب بندهشن نیز درباره زن آمده است: » در روز نخست هورمزد به زن فرمود: » اي زن تو را آفریدهام تا مردان پارسا و پهلوان به وجود آوري و در آغوش پرمهر خود پرورش دهی تا به یاري آنان ریشه نادرستی و ناپاکی را از جهان برافتد.

« براساس نوشته کتاب نیرنگستان پهلوي، زنان میتوانستند در سرودن یسنا و برگزاري مراسم دینی با مردان شرکت کنند یا خود به تنهایی انجام دهند. و براساس کتاب مادگان هزار دادستان به شغل وکالت و قضاوت مشغول گردند. زن در ایران باستان به مقام شاهی نیز رسیده است - .« اکبري شروه، - 120:1387در عصر حکومت هخامنشی، زمینه اجتماعی مقام زن بر مبناي مفاهیم عدالت و برابري عصر خود استوار بوده است. زن در این عصر، در امور سیاست ، تعلیم و تربیت و تعیین سرنوشت میادین جنگ نقش برجسته داشته است. زنان در ساخت بناي تخت جمشید مشارکت داشته اند. برخوردار بودن از شخصیت حقوقی و مالی مستقل، حقوق و امتیازات برابر با مردان و گاه - در امور خاص زنانه - بیش از آنان ، مدیریت و سرپرستی بنگاه هاي کشاورزي و صنعتی در جامعه اي تک همسري نمونه هاي کمی از جایگاه شایسته زنان در این دوره است و به روایت تاریخ ، زنان یکی از بهترین جایگاه هاي خود را در این زمان داشته اند.حضور زنانی از قبیل آتوسا، پانته آ، رکسانا ،آرتمیز و ... نمونه هایی از این حضور فعال می باشند.

پس از شکست هخامنشیان و در زمان سلوکیان وضع اجتماعی زن در ایران تغییر کرد و روندي نزولی را طی نمود. زنان یونانی زیادي در ایران زندگی می کردند و چون در باور واعتقاد یونانیان، زن هیچگونه حق و ارزشی نداشت و از تساوي حقوقی با مردان برخوردار نبود لذا در وضعیت و سرنوشت زن ایرانی تأثیر نهاد. زیرا که در دیانت زرتشت ازدواج بر پایه تک همسري است٬ هیچ مرد زرتشتی حق ندارد با داشتن زن؛ زن دیگر انتخاب بکند. لکن تعداد زیادي از این زنان و دختران یونانی به صورت معشوقه مردان ایرانی درآمدند که به طور قطع از استحکام بنیان خانواده ایرانی کاست. برخی از این زنان به صورت عقد مهلت دار با مرد ایرانی به سر میبردند و برخی دیگر نیز با روابط آزاد با مردان ایرانی حشر و نشر داشتند. - اسماعیل پور:1378، - 116در زمان اشکانیان گرچه زن ایرانی تا حدي موقعیتش تحکیم شد؛ ولی به هر حال حکومت سلوکیان و تأثیرات ناشی از آن و نفوذ هلنیسم اثر خود را گذاشت. از طرفی در دوران پارتها یا اشکانیان به علت گستردگی قلمرو پارتها طوایف و اقوام و ملل گوناگون

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید