بخشی از مقاله
چکیده
اندازه گیري سازهفو ساختارفزیربناي اصلی در پژوهش در هر حوزه اي قلمداد می شود کهفدر نبود اطلاعات در رابطه باقابلیتفوفرویهفهايفاندازه گیري در بند بند پژوهشهافامريفبسیار دشوارستفچون که اطلاعات در دست نیستفکه به تلفیقی از پژوهشها دست یابیم و دستور العملهاي هنجاري را براي مدیران شکل دهیمف. این مقاله مهم قصد داردپیشرفتی را در رابطه با رویه هاي اندازه گیري بکار رفته از سوي پژوهشگران مدیریت استراتژیک به ارمغان آورد. ایننوشتار مروري ذفمقاله پیرامون منظرهاي متنوع را شامل میشود. ما بافرفتار مدیریت و اندازه گیري استراتژیک را توصیف می کنیم و به این نکته میپردازیم که چگونه مقالات این چنینی مسائل سرنوشت ساز را در کانون توجه جاي میدهند.همچنین، پیشنهادهایی را به نویسندگان و منتقدان این حوزه ارائه میکنیم.
کلیدواژگان:فاندازه گیري سازهف، مدیریت استراتژیک ،فخطاي اندازه گیري و رواییف، ساختار
-1 مقدمه
مدیریت استراتژیک یکی از حوزه هاي تازه تر نظام مدیریت قلمداد میشود . با فرض این نکته که مدیریت استراتژیک کم و بیش نوپاست، جاي شگفتی ندارد که این حوزه اغلب در هجمه انتقادها از نقطه نظر نبود دقت روش شناسی گرفتار آید . اندازه گیري سازه به عنوان یک جنبه از روشهایی نمایان میشود که از روشهاي پژوهش سازمانی به مزیت میرسند. تا به امروز، تاکید کم و بیش محدودي پیرامون مسائل اندازه گیري در حوزه مدیریت استراتژیک صورت گرفته استف. بنابراین، ما یک مقاله مروري را در رابطه با - - اندازه گیري سازه در مدیریت استراتژیک - - ارائه میکنیم . کارمان را با یک پیش زمینه خلاصه درباره نقش و اهمیت اندازه گیري سازه آغاز میکنیم و سپس به پوشش اندازه گیري سازه در پژوهش مدیریت استراتژیک میپردازیم.
در گام بعدي، هر یک از مقالات مطرح شده را معرفی میکنیمف. مقالات تفسیرها و آنالیزهاي اصلی را هماز نقطه نظر کمی و هم از نقطه نظر کیفی شامل میشوند و موضوعات متنوعی را پوشش میدهندف. سرانجامف، یک دستور کار را براي پژوهشهاي بیشتر و پیشنهادهاي عملی براي نویسندگان و منتقدان فراهم میکنیمف. رويف همفرفته امیدواریم این مقاله ي مروري پژوهشگران مدیریت استراتژیک را ترغیب کند تا اندازه گیري سازه هاي کلیدي را به عنوان ابزاري براي پیشرفت در حوزه مدیریت استراتژیک در جایگاه یک جنبه مهم از پژوهش مدیریتی ف و سازمانی به گونه اي جامع پرورش دهند .
-2 گرایشها نسبت به اندازه گیري سازه در حوزه مدیریت استراتژیک
نزدیک به حمفسال پیشفونکاترامان و گرنتلفپذهشل - پیشرفته ترین ارزیابی زمان را در رابطه با اندازه گیري سازه در مدیریت استراتژیک فراهم ساختندفآنها در آغاز کار به چندین عاملی پرداختند که بر اهمیت اندازه گیري مستدل تاکید میورزندفچگرایش روزافزون به استفاده از روشهاي تجربیفگسترده امکان خطاي اندازه گیري که بر تفسیر نتایج تاثیر میگذارند و خطرهاي ناشی از پیشنهادهاي هنجاري مبتنی بر اندازه گیري نااستوارفرا کاهش می داد .فرويفهمفرفتهف، ونکاترامان و گرنت بیشتر به جنبه هاي اندازه گیري سازه در پژوهشهاي مدیریت استراتژیک ایراد گرفتندف. آنها بویژه این دغدغه ها را نمایان ساختندکهفاتکا به متغیرهاي رده ايفوفاستفاده از تک نشانگرها، ارزیابی پایایی ناکافی و ابهام در ارتباط با سطوح اندازه گیري ارزیابی هاي مشابه - فبه عنوان مثال، هیت، بوید و لیه، تححه؛ کتچن، بوید و برگ، هححه؛ مونت گومري، ورنرفلت و بالاك ریشنان م، شهشل؛ اسنو و توماس ت، تششلژفبوجود خواهد اورد که در تفسیرها و بررسیهاي متعاقب آن انجام گرفتند.
مسائل مشابه در بخشهاي دیگر حوزه مدیریت نیز به چشم میخورند. بنابراین، نمیتوان تنها به پژوهشگران مدیریت استراتژیک خرده گرفتفبه عنوان مثال آنالیز محتوایی مقالات انتشار یافته در چند نشریه در سالهاي لششلفو هششلفاستفاده گسترده از تک نشانگرها و ناکامی در گزارش داده هاي پایایی حتی به هنگام بروز مقیاسهاي تازه را آشکار میسازد - شریشم، پاورز، اسکاندورا، گاردینر و لانکائوز، مششل - . پژوهش اخیر در حوزه کارفرمایی هم الگوي مشابهی از تک نشانگرها و توجه ناکافی به روایی و پایایی را نشان میدهد - کروك، شوك، موریس و مادنذ،در واقع از زمان نقد ونکاتفرامان و گرنت - ذهشل - به این طرف، مدیریت استراتژیک تا چه اندازه پیشرفت کرده است؟ خوشبتانه، مدارکی شکل یافته اند که به ما اجازه میدهند پاسخی را براي این پرسش در نظر بگیریم.
بوید، گووغفو هیت پزححه - qb به عنوان مثال یک آنالیز محتوایی را بر روي ححهفمقاله انتشار یافته در نشریه مدیریت استراتژیک بین سالهاي هششلفو حححهفانجام دادند. یافته هایشان پیشرفت اندکی را در رابطه با دو دغدغه کلیدي ونکاترامان و گرنت آشکار میسازند. نخست، بوید و همکارانش بر این نکته تاکید کردند که بیشتر متغیرها جداي از اینکه مستقل، برآمد یا تنظیم کننده هستند یا خیر با تک نشانگرها اندازه گیري میشوند. نکته دیگري که به همین اندازه به بروز دغدغه می انجامد وجود مقاله هاي فراوانیست که از چند مقیاس استفاده میکنند ولی نمیتوانند داده هاي پایایی را گزارش کنند. افزون بر این، این پژوهشها یا هیچ ماتریس همبستگی را نشان نمیدهند یا ماتریس همبستگی ناقصی را نمایان میکنند. از این رو، خوانندگان نمیتوانند پایایی را مستقیما ارزیابی نمایند.
مقاله دیگري - بوید و همکارانش، زححه - بگونه ي تجربی نشان میدهد که چگونه اندازه گیري نادقیق سازه هاي مدیریت استراتژیک به میرایی و خطاهاي نوع دوم منجر میشود. نویسندگان این نوشتار بدینگونه نماي آشکارتري از دغدغه ونکاترامان و گرنت را درباره اساس مشاوره هنجاري نمایان ساختند. همانگونه که گاشالهفپذححه - تاکید میکند، ارتباط و تناسب عملی علت وجودي پژوهش در حوزه مدیریت است و آن را به یک دغدغه بسیار مهم بدل میکند.از آنجایی که پژوهش بوید و همکارانش - زححه - b بر مقالات انتشار یافته در حلفسال گذشته استوارست،فپرسش بارز این است که آیا رویه هاي اندازه گیري در دهه گذشته تغییر یافته اند یا خیر. بنابراین، ما آنالیز آنها را تکرار میکنیم و داده هاي تازه تر را بررسی می نماییم. بویژه، مقالات انتشار یافته در سال حلحهفدر نشریه مدیریت استراتژیک را از نظر میگذرانیم. نمونه ما بیش از نیمی از مقالات تجربی انتشار یافته آن سال را نشان میدهد.
ما داده هاي مربوط به سه عنصر پژوهش بوید و همکارانش - زححه - b را گردآوري کردیمفچفاستفاده از تک مقیاسها و مقیاسهاي چندگانه، گزارش نویسی داده هاي پایایی و بزرگی پایایی هاکهفنتایج در جدول لفنشان داده میشوندف. رويف همفرفته، نتایج هم پیشرفتها را نشان میدهند و هم پسرفتها را. در پژوهشهاي هششلفتا حححه، تک نشانگرها یک رویکرد غالب در ارتباط با اندازه گیري سازه ها تلقی میشدند اگرچه متغیرهاي وابسته بیشتر از متغیرهاي تنظیم کننده یا پیشگو با مقیاسهاي چندگانه اندازه گیري شدند. در مورد سال حلحه، نسبت مقیاسهاي تک نشانگر در رابطه با متغیرهاي مستقل تا اندازه اي افزایش یافت. این افزایش براي متغیرهاي وابسته بسیار چشمگیر بود. توضیحات احتمالی براي این یافته میتواند به تغییر در نوع سازه هاي پژوهش شده یا احتمالا چشم اندازهاي متفاوت زمانی دو مقایسه مربوط شود.
با این همه، هنوز بنظر میرسد پیشرفتهاي اندکی صورت گرفته باشدفاما برعکس، نتایج پایایی ها بسیار نویدبخش تر هستند. در مورد نمونه هششلفتا حححه، کمتر از نیمی از سازه ها که پایایی آنها میتوانست برآورد شود براستی این اطلاعات را در مقاله گزارش کردند. یافته هاي سال حلحهفکاملا وارونه هستند و بیشتر برآوردهاي پایایی ممکن در مقاله ارائه میشوند. افزون بر این، بزرگی پایایی ها براي متغیرهاي مستقل، وابسته و تنظیم کننده در گذر زمان فزونی یافته است. خلاصه اینکه، از زمان انتقاد ونکاترامان وفگرنت - ذهشل - ، تنها پیشرفتهاي محدودي در رابطه با اندازه گیري سازه هاي مدیریت استراتژیک صورت گرفته استفکه کل نتایج در جدول زیر مشاهده می شود.
