بخشی از مقاله

چکیده

مقدمه: رضایت زناشویی1 لازمه یک زندگی خانوادگی موفق و پربار و از ملزومات یک جامعه سالم است که در کانون آن نسل آینده پرورش مییابد. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه طرحوارههای ناسازگار اولیه2 و دلبستگی3 بر رضایت زناشویی انجام شد.

روش: در یک مطالعه از نوع همبستگی دویست و هفتادو پنج دانشجو، از بین دانشجویان متأهل دانشگاه پیام نور استان قم به روش نمونهگیری تصادفی از رشتههای مختلف انتخاب شدند و به پرسشنامههای رضایت زناشویی والتردابلیو هودسن - IMS - 4 ، دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور5 و طرحوارههای ناسازگار اولیه - EMSs - پاسخ دادند. دادههای بدست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافتهها: نتایج همبستگی پیرسون نشان داد، حوزه بریدگی و طرد و دیگر جهت مندی با رضایت زناشویی بیشترین رابطه معناداری را دارد - . - P>0,005 سبک دوسوگرا با رضایت زناشویی به مقدار بسیار ناچیزی رابطه معناداری دارد - . - p>0,005 نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیر حوزه طرد و بریدگی توان پیش بینی متغیر رضایت زناشویی را دارد - P< 0,001 - . و همچنین متغیر سبک دوسوگرا توان پیش بینی متغیر رضایت زناشویی را دارد - . - P< 0,001

نتیجه گیری: به نظر میرسد طرحوارههای ناسازگار اولیه و سبکهای دلبستگی عامل مهمی در رضایت زناشویی هستند. از این رو در سنجش تناسب زوجین برای ازدواج ودرمان کیفیت پایین رضایت زناشویی توجه به طرحوارههای ناسازگار اولیه و سبکهای دلبستگی ضروری است. ازنظر کاربردی با آموزش، طرحوارههای سازگار و مثبت احساس بهتری در فرد ایجاد میکند و میتواند از عهده مشکلات برآید. به این ترتیب به تدریج طرحوارههای ناسازگار افراد کمتر و رضایت افراد در جنبههای مختلف زندگی بیشتر میشود.

مقدمه

خانواده یکی از ارکان اساسی و مهمترین واحد اجتماع است.برقرار بودن روابط رضایت بخش و داشتن رضایت زناشویی پایههای استحکام خانواده را تشکیل میدهد.به طور کلی رضایت زناشویی لازمه یک زندگی مفید، مؤثر و رضایت بخش و شامل ارزیابی شناختی افراد از وضعیت زندگی خویش است .[1] رضایت زناشویی فرآیندی است که در طول زندگی زوجها به وجود میآید و کاهش یا فقدان رضایت زناشویی یکی از مهمترین علل مراجعه زوجها به مشاوران و درمانگران خانواده است .[2] بنابراین شناسایی عواملی که بر خانواده تأثیر میگذارد از اهمیت بسزایی برخوردار است.

رضایت زناشویی، ارزیابی کلی ذهنی فرد از رابطه زناشویی و میزان برآورده شدن نیازها،خواستهها وآرزوهای شخصی وزوجی در این رابطه است .[3] در واقع رضایت زناشویی مفهومی کلی و محصول نحوه ادراک شناختی و عاطفی فرد از کل زندگی است. افرادی که دارای رضایت زناشویی بالایی هستند هیجانهای مثبت بیشتری را تجربه کرده، از گذشته و آینده خود و دیگران، رویدادهای مثبت بیشتری را به یاد آورده و از پیرامون خود ارزیابی مثبت تری دارند و آنها را خوشایند توصیف میکنند.

در حالی که افرادی که رضایت زناشویی پایینی دارند خود، گذشته، آینده، دیگران و نیز رویدادها و موقیتهای زندگی خود را نامطلوب ارزیابی میکنند و هیجانهای منفی مانند اضطراب و افسردگی بیشتری را تجربه میکنند 4]،.[5 به طور کلی، مدلهای نظری عمدهای برای مشخص کردن عوامل مؤثر در رضایت زناشویی ارائه شدهاند .[6] نظریه پردازان رویکرد صفات6و روانتحلیلگری بر نقش عوامل درون فردی تأکید میکنند و بر این باورند که ویژگیهای روانشناختی زوجها رضایتمندی زناشویی میشود. درمانگران شناختی- رفتاری نیز بیشتر عوامل بین فردی را مهم میدانند .

[7] در واقع از یکسو عوامل درون فردی - ویژگیهای شخصیتی، نگرشها، باورها، ارزشها و انتظارات - و از سوی دیگر عوامل بین فردی - عشق، صمیمیت، تعهد، عواطف، رابطه جنسی، الگوهای ارتباطی، موضوعات خانوادگی و اجتماعی - بر میزان رضایت زناشویی تأثیر میگذارد.[8] مرور پژوهشهای انجام شده نیز نشان میدهد که در سالهای اخیر توجه فزایندهای به نظریاتی شده است که به دنبال شناخت و معرفی فرایندهای شناختی مؤثر در رضایت زناشویی بودهاند. یکی از عوامل درون فردی و شناختی که برای فهم رابطه زناشویی مهم است، طرحوارهها هستند .[9]

طرحوارهها بنا بر تعریف خود چهارچوبهای ذهنی هستند که میتوان آنها را ساختارهای پردازش اطلاعات در نظر گرفت. طرحوارهها تعیین کننده احساس، رفتار و فکر فرد و باورهای عمیق و مستحکم فرد در مورد خود و جهان، هستند .[10] طبق تعریف یانگ1 و همکاران - 2003 - طرحوارهها، به الگوی خود تداومبخشی از خاطرهها، هیجانها، شناختها، احساسها و ادراکها گفته میشود که رفتارها را هدایت میکنند. آنها موضوعات ثابت و بلند مدتی هستند که در دوران کودکی بوجود میآیند و به زندگی بزرگسالی راه مییابند و تا حد زیادی ناکارآمدند .[10] داشتن طرحوارههای ناسازگار اولیه پیشبینی کننده ناسازگاری بینفردی است .

[10] افراد مطابق با طرحوارههایی که دارند جذب کسانی میشوند که طرحوارههای آنها شبیه خودشان باشند و بتوانند طرحوارههای آنها را فعال سازند. به این فرآیند جذابیت طرحوارهای گفته میشود .[11] بنابراین، میتوان طرحوارهها را یکی از عوامل شناختی دانست که به طور مستقیم در انتخاب همسر نقش دارند و پژوهشها نیز نشان دادهاند که طرحوارهها نقش مهمی در روابط ناکارآمد زناشویی ایفا میکنند و اصلاح آن ها منجر به بهبود روابط زناشویی میشود .[3] دیلیتر، سروانت و روسینک - 2006 - ، معتقدند که مبنای هر آسیبشناسی یک یا چند طرحواره است. در رابطه با موضوعات زناشویی پژوهشها نشان دادهاند که بزرگسالان دارای مشکلات زناشویی، بیشتر طرحوارههای ناسازگار و مهر کننده را فعال میکنند .

[12] معمولا ماهیت ناسازگار طرحوارهها وقتی ظاهر میشود که بیماران در روند زندگی خود و در تعامل با دیگران، به ویژه رابطه زناشویی به گونهای عمل میکنند که طرحوارههای آنها تأیید شود، حتی اگر برداشت اولیه آنها نادرست باشد .[13] به همین علت در این پژوهش طرحوارهها به عنوان متغیر تأثیرگذار بر رضایت زناشویی در نظر گرفته شده است. با وجود اینکه پژوهشها نشان دادهاند که طرحوارهها با رضایت زناشویی و روابط ناکارآمد بین زن و شوهرها ارتباط دارد اما مکانیسمهایی که به موجب آنها، طرحوارهها تأثیر خود را بر رضایت زناشویی اعمال میکنند، ناشناخته مانده است.

مطابق نظر یانگ طرحوارههای ناسازگار اولیه، به خاطر تجارب منفی دوران کودکی ایجاد میشود که بر شیوهی تفکر، احساس و رفتار آنها در روابط صمیمانهی بعدی و سایر جنبههای زندگی تاثیر میگذارد. بنابراین، محیط اولیهی تحول کودک، زمینهی ایجاد طرحوارههای خاصی را فراهم میکند که از مهمترین آنها پایگاه امن یا همان سبک دلبستگی فرد است. پژوهشها پیوستگی سبک دلبستگی را در چرخهی زندگی تایید میکنند 14]،.[15

سبک دلبستگی تجسم درونی فرد است از رابطهی دلبستگی که در کودکی با مراقبان خود داشته است. سبک دلبستگی فرد در کودکی، الگوی تعامل وی را در بزرگسالی با افراد مهم زندگیاش تعیین میکند. بین سبک دلبستگی مادر-نوزاد و مدل رابطهی عاشقانهی فرد در بزرگسالی رابطه وجود دارد .[16] هازن و شیورنظریهی دلبستگی را به حیطههای عشق و تنهایی گسترش دادهاند. از دیدگاه آنها، عشق رویایی یک فرآیند دلبستگی است که بوسیلهی افراد مختلف، به گونههای متفاوت تجربه میشود زیرا آنها در موضوع دلبستگی با یکدیگر تفاوت دارند .

[16] دلبستگی ایمن، با ویژگیهای ارتباطی مثبت شامل صمیمیت و خرسندی، دلبستگی دوری گزین با سطوح پایینتری از صمیمیت، تعهد و دلبستگی دوسوگرا با شور، هیجان و نگرانی در مورد روابط توأم با خرسندی کم، مرتبط است 17]،18،.[19 طرحوارههای برخاسته از روابط والدینی، بر توانایی احساس رضایت از روابط عاشقانه تأثیر داشته است 20]،.[21 و با صمیمیت و سازگاری در روابط عاشقانه و زناشویی، رابطهی معنادار دارد 22]،20،23، .[24 مکدرموت2 نشان داده است که طرحوارههای بیاعتمادی/ بدرفتاری، محرومیت هیجانی، استحقاق بزرگ منشی و خودانظباطی ناکافی، رابطهی معناداری با کاهش رضایت از روابط عاشقانه دارند .[20] در واقع هدف اصلی این پژوهش رابطه طرحوارههای ناسازگار اولیه و سبکهای دلبستگی بر رضایت زناشویی دانشجویان میباشد.

روش

پژوهش حاضر در زمرهی طرحهای پژوهش همبستگی قرار میگیرد. در این پژوهش رابطه بین متغیرهای طرحوارههای ناسازگاراولیه و سبک های دلبستگی با رضایت زناشویی مورد پژوهش و بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان متأهل دانشگاه پیام نوراستان قم بود که در سال تحصیلی 93-94 در این دانشگاه مشغول تحصیل بودند. حجم نمونه 275 نفر از دانشجویان رشتههای مختلف بر اساس نمونهگیری در دسترس انجام شد.

ابتدا در رابطه با پژوهش توضیحاتی به اعضای نمونه داده میشدو پس از جلب همکاری، از آنها خواسته میشدکه پرسشنامههای پژوهش که شامل پرسشنامه رضایت زناشویی هودسن ، فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره یانگ ، و مقیاس دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور پاسخ دهند.برای تحلیل دادهها علاوه بر آمارتوصیفی از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام استفاده شد.

پرسشنامه رضایت زناشویی هودسن - - IMS :شامل 25 سوال 7 گزینهای است،که توسط هودسن - 1992 - برای اندازهگیری میزان، شدت یا دامنه مشکلات زن و شوهر در رابطه زناشویی تدوین شده است. این شاخص ویژگی رابطه را یک کل واحد تلقی نمیکند، بلکه دامنه مشکلات رابطه را از نظر زن یا مرد اندازهگیری میکند. این آزمون میزان سازگاری زناشویی را نمیسنجد، زیرا ممکن است یک زن و مرد علیرغم اختلافات یا نارضایتی شدید، سازگاری خوبی داشته باشند.

[25] اعتبار این آزمون به روش آلفای کرانباخ 0/97وبا استفاده از روش بازآزمایی 0/93 به دست آمد . اعتبار این آزمون به روش آلفای کرانباخ توسط والتر و هودسن 0/96 به دست آمده است.[25] روایی آزمون برای بررسی روایی آزمون از روشهای مختلفی استفاده شده است، روایی تشخیصی: هودسن با استفاده از ضریب همبستگی دو رشته ای نفطهای، روایی تشخیصی 0/82به دست آورد - ترکان و همکاران، . - 1385همچنین، این شاخص از روایی بسیار خوب و با معنایی برای متمایز کردن زوجهای مشکلدار و زوجهای ظاهراٌ بدون مشکل برخوردار است .[25]

نمرههای خام آزمودنی برای تفسیر به نمره T با میانگین 50 وانحراف استاندارد 10 تبدیل میشود.نمره برش در این آزمون 30 و 70 است .نمرههای کمتر از 30 نشانه عدم مشکلات بالینی است. نمرههای بالاتر از 30 نشانه مشکلات بالینی قابل ملاحظه است. همچنین نمرههای بالاتر از 70تقریباٌ همیشه نشانه آن است که مراجع دچار استرس شدید است و احتمال تصور یا استفاده از نوعی خشونت برای حل مشکلات را میتوان صریحاٌ ملحوظ داشت.

پرسشنامه طرحوارههای ناسازگاراولیه یانگ : - EMSS - دارای 90 ماده است که 18 حیطه از طرحوارههای ناسازگاراولیه را اندازه میگیرد. هر ماده به کمک مقیاس درجهبندی شش گزینهای نمرهگذاری میشود =1 - کاملأ نادرست، تا =6 کاملأ درست - . نمرههای این مقیاس با جمع نمرات مادههای هر زیر مقیاس به دست میآید .[26] طرحوارههای ناسازگاراولیه 90 پرسشی ویرایش سوم را بر روی یک نمونه 564 نفری از دانشجویان آمریکایی ارزیابی کردند که اعتبار آن را با استفاده از روش همسانی درونی و بازآزمایی به ترتیب 0/95 و 0/81 گزارش کردند.

روایی همگرای مقیاس را با ابزارهای اندازهگیری درماندگی روانشناختی، حرمت خود آسیبپذیری شناختی برای نشانگان اختلال افسردگی و اختلال شخصیت بررسی کردند و نتایج نشان داد که طرحوارههای ناسازگار ارتباط منفی با صفات مثبت از قبیل »اعتماد به نفس«، »عاطفه مثبت« و »ارتباط مثبت« با صفاتی از قبیل »اختلال شخصیت«، »درماندگی«، »عاطفه منفی« و »اختلال عملکرد نگرش« داشتند.

در ایران نیز روایی واعتبار پرسشنامه را بر روی یک نمونه 579 نفری در دو مرحله بررسی کردند و اعتبار آن را به روش آلفای کرونباخ و دو نیمه کردن در کل نمونه به ترتیب 0/91 و 0/86 ، در دختران 0/87 و 0/84 و در پسران 0/84 و 0/81 گزارش دادند. آنان میزان آلفای کرونباخ را برای تمام عاملها بالاتر از 0/81 و برای کل پرسشنامه 0/91 به دست آوردند .[27] پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور : - 1987 - این مقیاس که با استفاده از مواد آزمون دلبستگی هازن و شیور و در مورد دانشجویان دانشگاه تهران هنجاریابی شده است، یک پرسشنامه دو قسمتی می باشد.

در قسمت اول سه سبک دلبستگی ایمن ، اجتنابی و دوسوگرا بر حسب 21 سوال در مقیاس 5 درجه ای لیکرت - =1 هیچ ، =2کم ، =3 متوسط ، =4 زیاد ، =5 خیلی زیاد - از هم متمایز می شوند. در قسمت دوم ، آزمودنی با انتخاب یک گزینه از سه گزینه ای که سه نوع دلبستگی را توصیف می کنند، سبک دلبستگی خو د را مشخص می کند. ضریب آلفای کرونباخ پرسشهای هر یک از زیر مقیاس های ایمن ، اجتنابی و دوسوگرا در مورد یک نمونه دانشجویی - n=240 - برای کل آزمودنی ها به ترتیب 0/74 ، 0/72 ، 0/72 ؛ می باشد.

یافتهها:

در پژوهش حاضر دامنه سنی دانشجویان میان 19 تا 50 سال، به تعداد 191 نفر دختر 69/5 - درصد - ، 84 نفر پسر 30/5 - درصد - بود. 62/9 درصد لیسانس - 173 نفر - ، 29/8 درصد فوق لیسانس 82 - نفر - و 7/3 درصد دکتری 20 - نفر - از سه دانشکده علوم انسانی، فنی و مهندسی و علوم پایه نمونه آماری را تشکیل دادند. - جدول. - 2

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید