بخشی از مقاله

چکيده

جهت‌گيري در بازتوسعه و ساماندهي - Reconstitution - موضوعي پيچيده است که گاهي به‌دليل فرايند صنعتيک ردن و گاهي صنعتي‌زدايي و يا پايدارسازي براي دوري از ناپايداريها انجام مي‌گيرد. چند قرن است که فرايند صنعتي‌کردن شهرها و پايدارسازي ادامه دارد - به‌خصوص بعد از جنگ جهاني دوم - . صنعتي‌زدايي مربوط به دهة 1960، استمرار آن در دهة 1970 و تسريع آن در حال و آينده نيز اينگونه است.

هر شهري مخاطرات ژئومورفيک خاص خ ود را دارد. از این‌رو مراقبت محيطي خاص نيز نياز دارد.بازتوسعة مناطق شهري نيز به فرايند گستردهاي نياز دارد و به توليد فرايندهاي ژئومورفيک و چشماندازهاي شهري جديد نيز منجر می‌شود. تهران در يکصد سال گذشته چگونه توسعه يافته است، و در يکصد سال اينده چگونه خواهد بود؟ فرايندهاي متروکهزدايي نيز در شهر تهران سبب می‌شود که در بسياري از مکانها، ساختارهاي بناي قديمي تخريب و دوبارهسازي شوند. زيرا براي نيازهاي جديد مناسب نيستند. از طرفي امکان توسعة سريع و ارزان هم فراهم نيست.

پيشنهاد طرح بازتوسعة مناطق شهري در مقياس بزرگ همراه با نوآوري و مراقبت محيطي مهم‌ترین طرح نوزايي جديد تهران در قرن 21 خواهد بود. اين پيشنهاد با ساختار مورفولوژيک شهر تهران نيز انطباق دارد. در برخي موارد، باز توسعه مناطق شهري کوچک مقياس در راستاي ارزشمند نمودن بخشهاي ويژهاي از چشماندازهاي شهري است، که به توسعة منافع ذي‌نفعان و ملاکان - زمين - همراه است و موجب افزايش فاصلة طبقاتي اجتماعي نيز ميش ود. اما هرگز به کاهش مخاطرات محيطي از جمله مخاطرات ژئومورفيک تهران کمک نمي کند.دوستان دانشمند من، اگر هواي پاکيزه، فضاي سبز مناسب، زمين پايدار، و کاهش بيعدالتي و سلامت و مخاطره کم در تهران ميخواهيد، پيشنهاد ميکنم از طرح من - به نام طرح رهايي شهر تهران - حمايت کنيد.

.1 مقدمه

مقدمه مقاله را با اهمیت پیش بینی و پیشگیری از مخاطرات و تعریفی از مخاطره آغاز می کنیم. اهمیت پیش بینی و پیشگیری از مخاطرات طی سه دهه گذشته بخصوص دهه 1990 در سطح جهانی مطرح و برای این منظور دهه 1990 را دهه بین المللی کاهش مخاطرات - - IDNDNR نامیدند - - IDNDR.1990 تاکنون تالش شده است استراتژیهای مناسب کاهش مخاطرات گسترش یابد. طرح رهایی که اکنون مالحظه میکنید نیز از این گونه تالشها است که بنده به لحاظ علمی و شرعی مدعی ان هستم و خواهم بود.

تعريف جامع از مخاطره اين است كه آن را واقعه، پديده، فرايند، وضعيت، حالت يا فعاليتي كه ممكن است براي فرد، جمعيت، جامعه و محيط، زیان جدی جانی، مالی و معنوی داشته باشد، بدانيم - مقیمی، مجله دانش مخاطرات،. - 1393 بر این اساس:

-1 مخاطره، بحران نیست.بحران سطح پیشرفته‌تری از مخاطره است.بحران کلمه‌ای عربی است. معادل التین بحران - Crisis - و بحرانی - Critical - و به‌طور بحرانی - Criticaly - است.معادل‌های فوق با هزارد - Hazard - متفاوت است.  بحران برآشفتگی و بی‌نظمی در اوضاع و احوال فرد، جامعه یا کشوری خاص انطباق دارد. حیرانی و سردرگمی و بالتکلیفی را دربر دارد. مخاطره‌شناسی، هر نوع مطالعه، تصمیم و اقدامی برای ممانعت از ورود به بحران است. فرد و جامعه‌ای که بحران‌پذیر است یا سیاست‌ها و تصمیمات خود را بر مبنای ورود به بحران پایه‌ریزی می‌کند، از مخاطره‌شناسی بهره‌ای نبرده است.

  اگر جامعه‌ای ساختار مدیریتی و سیاستگذاری خود را بر مبنای مدیریت بحران قرار دهد، رشد و پیشرفتی نخواهد کرد، زیرا هزینة گزافی را در پی دارد. توان اقتصادی و جسمی چنین جامعه‌ای رو به کاهش خواهد بود و بنابراین سبب افزایش هزینه می‌شود.مخاطره‌شناسی به غنای اقتصادی می‌افزاید و مانع صرف هزینه‌های گزاف فرد، جامعه و کشور می‌شود.اصطالح عامیانة بحران، هاج و واج بودن است.خیلی عامیانه‌تر، قاراش میش است.

-2 مخاطره، مصیبت - - Disaster نیست.مصیبت، مرحلة پیشرفته‌تر از تحقق خطر است. مصیبت کلمه‌ای عربی است، سختی، رنج و اندوه را دربرمی‌گیرد. مصائب و مصیبات جمع آن است. فرد یا جامعه‌ای که مصیبت دیده است یا مصائبی دارد، عنی رنج و اندوه بر آن وارد شده است، اعم از جسمی یا مالی یا محیطی.

-3 مخاطره، سانحه - Accidenet - نیست. سانحه نیز کلمه‌ای است عربی. بیشتر به رویدادها و واقعه‌های تکنولوژیک اطلاق می‌شود، مثل تصادف در رانندگی یا سقوط هواپیما - Crash - یا مثالً نشت مواد رادیواکتیو که از تأسیسات هسته‌ای چرنوبیل رخ داد. رشتة آموزشی که تحت عنوان مدیریت سانحه نامگذاری شده است، باید بر این اساس محتوای آموزشی خود را سمت و سو دهد.

-4 مخاطره، بلا نیست. بلا - - Calamity بدبختی، نکبت و بیچارگی را دربر می‌گیرد. هدف از مخاطره‌شناسی این است که به بدبختی و نکبت و بیچارگی گرفتار نشویم. مخاطره‌شناسی مقدم بر بالشناسی است.بال در فرهنگ شیعه به مفهوم آزمودن فرد یا جامعه در خیر یا شر، نعمت یا محنت،‌نیکی یا بدی، نیز اطلاق میگردد، بدشانسی - Misfortune - به نوعی، بلا محسوب می‌شود.اطالق رویدادهای طبیعی به بلا یا بالیا، غلط است.

-5 مخاطره‌شناسی، حوادث غیر مترقبه نیست. حوادث غیرمترقبه - Unexpected - یعنی حوادثی که فرد یا جامعه، انتظار رخداد آن را نداشته ای ندارد. امروز کمتر رخدادی است که بشر انتظار وقوع آن را نداشته باشد. افراد و جوامع پیشرو و توسعه‌یافته، می‌دانند که چه حوادثی را پیش رو دارند. مثالً برای افراد و جوامعی که در منطقة زلزله‌خیز زندگی می‌کنند، وقوع زلزله غیرمنتظره نیست. برای جوامعی که در منطقة اقلیمی نیمه‌خشک یا خشک زندگی می‌کنند، وقوع خشکسالی غیرمنتظره نیست.

برای افراد و جوامعی که در منطقة بی‌نظم اقلیمی زندگی می‌کنند، وقوع تگرگ و یخ‌زدگی غیرمنتظره نیست.از طرفی توان تکنولوژی و علم به اندازه‌ای پیشرفت کرده است که چنین رخدادهایی را پیش‌بینی می‌کند. همچنان که در فصل چهارم مالحظه خواهید کرد، توفان یک پدیدة عادی برای افراد و جوامع آمریکایی است. آن را غیرمنتظره یا غیرمترقبه نمی‌دانند. متأسفانه افراد و جوامعی که دست از ساختار تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری قدیمی برنداشته‌اند، و از علم و دانش جدید کمتر بهره‌جویی می‌کنند، چنین وقایعی را غیرمترقبه تلقی می‌کنند.

غیرمترقبه، یعنی غیرمنتظره و پیش‌بینی‌نشده، این با روح جوامعی که علم‌محورند و عقالنیت در آن موج می‌زند مغایر است - مقیمی، دانش مخاطرات،. - 1393 پیام این مقاله اهمیت دادن بررسیهای ژئومورفیک در توسعه شهری است. مخاطرات ژئومورفیک ناشی از تغییر ناگهانی در رفتار دراز مدت پدیدهها و تغییر در شرایط اولیه است.  بر این اساس مخاطرات ژئومورفیک یعنی آن دسته از اشکال، فرآیندها و فعالیت هایی که امکان ایجاد خسارت جانی، مالی، محیطی و معنوی برای انسان دارد، میدانیم. تفسیر مخاطرات ژئومورفیک هر منطقه ای از از طریق بررسی سیستماتیک دینامیک فرآیندهای شکل ساز و تغییردهنده اشکال ممکن است. این موضوع به انرژی ورودی، میان داد و خروجی فرآیندها نیز مربوط است.

 میل به توسعه ساخت و ساز طی چهار دهه گذشته در بخشی از شهر نتیجه حاصل از این تفسیرها ممکن است بیان کننده وضعییت تعادلی یا غیرتعادلی در طول زمان و در یک مکان خاص باشد. همواره نتایج غیرتعادلی آن است که منتج به مخاطرات می‌شود.این مسئله در مقیاس های مختلف قابل تفسیر است - چورولی و دیگران، . - 1984 دامنه این بحث دراز است و خارج از موضوع این مقاله است. نمایش تعادل لندفرمها در یک روند بلند مدت برای بررسی خسارت از نظر ژئومورفولوژی کار سودمندی نیست.

اما نادیده گرفتن آن در یک روند کوتاه مدت خسارت بار است و گاهی جبران ناپذیر. چیزی که ما در تهران آن را بررسی می کنیم. آن هم به دلیل فرآیند تشدید کنندهای که منتج از رفتار شهروندان در پرتو توسعه ای شتابان و گاهی کور، برنامه ریزی شده است. بسیاری از فعالیتهای توسعه ای در شهر تهران با تعادل ژئومورفیک همسویی ندارد. چرا و چه خسارتهایی را ممکن است در بر داشته باشد؟

همچنانکه در ش هر ته ران در زمینة کنترل نسبی آلودگی هوا پیشرفت‌های بسیار زیادی نداشتهایم، و این معلول بی توجی گذشته به حال و آینده است، به نظر اینجانب در مورد زمین تهران نیز از نظر مخاطرات ژئومورفیک چنین اتفاقی خواهد افتاد. زیرا سیستمهای فعالیت انسانی به صورت یک سیستم ژئومورفیک در مرحله ظهور فرا گیر است و خسارات این اتفاق غیر قابل جبران خواهد بود. این روند در مقیاس زمان ژئومورفیک سبب بی تعادلی لحظه ای خواهد شد. آن وقت نه انتقال پایتخت، که ترک زمین تهران اجتناب ناپذیر خواهد بود. پس باید هوشیار باشیم و از هم اکنون از آن رهایی یابیم. چگونه؟ از این طرح حمایت کنیم.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید