بخشی از مقاله

چکیده:

همزمان با افزایش حجم نهادهای غیرانتفاعی و خیریه در اقتصاد و حرکت عمومی به سمت رسمیت بخشیدن و بهبود فعالیتهای آنها، تعریف شاخصهای مختلف ارزیابی و سنجش عملکرد مورد توجه قرار میگیرد. ارزیابی و سنجش عملکرد، جزء اصلی فرآیندهای هر سازمانی است که انجام دقیق، مؤثر و کارآمد آن نیازمند شناسایی و بکارگیری شاخصها و معیارهایی است.

اندیشمندان مدیریت، مدلها و شاخصهای سنجش عملکرد گوناگونی را معرفی میکنند. در میان روشهای متفاوت سنجش عملکرد کارت امتیاز متوازن مدلی است که در ارزیابی عملکرد خود فقط بر شاخصهای مالی متوسل نمیشود، بلکه علاوه بر شاخصهای کمی و مشهود، شاخصهای کیفی و نامشهود نیز مورد توجه قرار میدهد. اما به دلیل کمبودهای موجود در مدل، در این پژوهش سعی شده است که تعیین شاخصهای ارزیابی عملکرد بر وقف و خیریه بر مبنای 4 وجه کارت امتیاز متوازن و افزودن مواردی به آن ارائه گردد. 5 دسته ارائه شده در این مدل عبارتند از جنبه مالی، مخاطب، یادگیری و رشد، فرآیند داخلی و جنبه اجتماعی.

1    مقدمه

سنجش و ارزیابی بر کلیه عملکردهای سازمان به عنوان یکی از وظایف اساسی مدیریت مطرح میباشد. این وظیفه در سازمان انتفاعی و غیر انتفاعی با اندازهگیری فعالیتهای گوناگون و تجزیه و تحلیل آنها ممکن است. سازمانهای انتفاعی و غیر انتفاعی امور کنترلی خود را با روشهایی مانند: کنترل بودجه، هزینه، کنترل موجودی و ... به انجام میرساندند. این قبیل کنترلها صرفاً بر چگونگی برنامههای تدوین شده در حوزههای مذکور متمرکز بودند و عملکرد سازمان را در بخشهای دیگر مورد سنجش و ارزیابی قرار نمیدهد.

در مجموع سیستمهای ارزیابی و کنترل به دو دسته تقسیم میشوند: سنتی و مدرن. سیستم سنتی قابلیت ارزیابی بسیاری از جنبههای عملکردی سازمان در شرایط پیچیده مدل را نداشته و فاقد توان بررسی موارد نامشهود است و توانایی مشخص نمودن تأثیر این موارد نامشهود، بر موفقیتهای سازمان را ندارد . گزارشهای حسابداری و معیارهای موجود درآنها تنها خلاصهای از عملکرد مالی در دورههای قبل را نشان میدهند.

مدیریت مبتنی بر این معیارها، بر سود و زیان کوتاهمدت و عوامل مؤثر بر ارقام سود تأکید میورزند و کلیه فعالیتهایی که در راستای کاهش هزینهها و افزایش سود انجام میشوند مثبت ارزیابی میکنند. برخی از این اقدامات مانند کاهش هزینههای آموزشی و یا تحقیقاتی، با آنکه در کوتاهمدت موجب افزایش سود میشوند، اما به موقعیت سازمان و سود بلند مدت آن آسیب وارد میآورند. اطلاعات مندرج در گزارشات مالی فقط در تصمیمگیری سطوح خاص از مدیران و کارکنان قابل استفاده میباشند، در حالی که عملکرد اثر بخش کلیه کارکنان در تمام سطوح مستلزم اطلاعاتی است که با وظایف و فعالیتهای روزمره آنها ارتباط داشته باشد.

کاپلان و جانسون در سال 1987 ، نشان دادند که معیارهای سنتی عملکرد سازمانی با توجه به رشد سریع سازمانهای مدرن، در حال منسوخ شدن است، آنان اظهار داشتند که استفاده از ابزارهای سنتی سنجش عملکرد موجب کاهش بهرهوری مدیریت میگردد - شاهبندرزاده، 1386 ، ص - 3 و هریک از پیشرفتهای جدید در معیارهای اندازهگیری عملکرد، باعث میگردید تا هرچه بیشتر مشکلات به کارگیری معیارهای سنتی آشکارتر گردد. در جدول 1 معیارهای موجود در سیستم ارزیابی سنتی و مدرن برشمرده شده است.

یکی از مدلهایی مدرنی که در ارزیابی و سنجش عملکرد مورد استفاده قرار میگیرد کارت امتیاز متوازن است. در این مدل به 4 جنبه ارزیابی که عبارتند از جنیه مالی، جنبه مشتری، جنبه فرآیندهای داخلی و جنبه یادگیری و رشد توجه میشود. البته افرادی مانند اتکینسون و همکارانش اشاره مینمایند که کارت امتیاز متوازن1 یک مدل کامل نیست.

آنها مواردی مانند ناتوانی در مشخص کردن سهم کارکنان، ناتوانی در نقش ارتباطات، ناتوانی در ارزیابی سهم مشارکت سهامداران، عدم ارائه شاخصهای زمانی خیلی بلندمدت و عدم توجه به بعد منابع انسانی را به عنوان نقاط ضعف و کمبودهای این مدل معرفی میکنند - اتکینسون و همکاران، 1997، ص 38و . - 39 لذا در این پژوهش علاوه بر ویژگیهای مدل کارت امتیاز متوازن به مدلهای دیگر نیز اشاره میشود و با در نظر گرفتن سایر مدلها سعی در تکمیل کارت امتیاز متوازن نموده تا با استفاده از آن معیارهای نسبتا کاملی را در ارزیابی امور وقف و خیریه ارائه شود.

2    ارزیابی وقف و خیریه

گسترش نقش نهادهای خیریه به عنوان عناصر جامعه مدنی در رقابت با بخش خصوصی و بخش دولتی است. سه بخش موجود در اقتصاد عناصر اصلی رهبری نهادهای مدنی، اجتماعی و اقتصادی جامعه هستند. در واقع انگیزهی کاری بخش فعالیتهای خیریه بیش از دو بخش خصوصی و دولتی است، زیرا این بخش برخلاف دو بخش دیگر علاوه براینکه قدرت جذب اعتماد مردمی را دارد، اهداف و ابزار آن، جنبههای انسانی و نزدیکتری به فطرت بشری دارد و این همان عاملی است که باعث شده مورد اعتماد مردم منطقه و جهان قرار گیرد.

به این دلیل است که یکی از گزارشهای صلیب سرخ بین المللی مینویسد بودجه مصرفی سازمانهای خیریه و غیرانتفاعی بیش از کمکهای مالی بانک جهانی به کشورهای فقیر است - سدحان، 1388، ص . - 79 لذا با توجه به نقش مهم اقتصادی و توسعهای نهادهای خیریه و اهتمام به این بخش در جهان صنعتی و پیشرفته افزایش چشمگیری یافته است. بدین علت پیشبینی میشود که نقش این بخش از فعالیتها در کشورهای جهان بدون در نظر گرفتن وضع اقتصادی هر کشور، بالا خواهد رفت زیرا فعالیتهای خیریه جاذبههای معنوی، انسانی و دینی دارد، و این جاذبهها تفاوتی میان جوامع فقیر یا ثرومتند قائل نمیشود.

این نکته باعث شده که برخی از نظریهپردازان اقتصادی در غرب به این راه حل برسند که یکی از بهترین راهحلهای برونرفت از مشکلات فقر و بیکاری زاییده در جوامع سرمایهداری، تشویق و گسترش فعالیتهای نهادهای خیریه است. و بدین دلیل است که در اکثر کشورها پس از چند دهه بیتوجهی به این بخش، به نهاد وقف و خیریه بازگشتهاند. زیرا این نهاد را پایه مثیت و اساسی برای توسعه جامعه می دانند و به نظر میرسد بهترین کار برای وقف و خیریه به عنوان پایه اساسی توسعه جامعه این است که متفکران و فرهیختگان این نهاد را مورد اهتمام علمی و عملی قرار دهند تا بتوان جامعه را به آن ارتباط دهد - سدحان، 1388، ص . - 79

بازگشت دوباره به وقف و نیکوکاری به دلیل اقدامهای عملی و نظری در زمینه نیکوکاری و امور خیریه را میتوان در سطح جامعه مشاهده کرد. بنابراین همزمان با افزایش حجم نهادهای غیرانتفاعی و خیریه در اقتصادها و حرکت عمومی به سمت رسمیت بخشیدن و بهبود آنها و ایجاد تصویری دقیق و روشن از بخش وقف و خیریه منوط به تعریف شاخصهای مختلف ارزیابی و سنجش عملکرد برای این نهادها است. آنچه مسأله ارزیابی و سنجش را میان بخش انتفاعی و غیرانتفاعی متفاوت میسازد،اولاً عدم وجود سهامدار جویای سود در این بخش است تا با استفاده از شاخصهای عملکرد فعالیتهای این بخش را مورد ارزیابی قرار دهدثانیاً عدم یا ضعف وجود شاخصهای مناسب برای ارزیابی است.

وجود تعداد زیادی موقوفه و خیریه در کشور، نیاز به شاخصهایی متناسب با حوزه فعالیت برای سنجش را ضروری میکند؛ تا با استفاده از آنها منافع حاصل از موقوفات و خیریهها افزایش یابد . تدوین این شاخصها سبب تقویت نظارتهای مدنی، تشویق فرهنگ پاسخگویی و گزارشدهی، تقویت مکانیسمهای داخلی برای سنجش، ایجاد نهادهای سنجش و ارزیابی، در این بخش خواهد شد.

عدم وجود این شاخصها برای ارزیابی و سپس نظارت، آسیبهایی را به دنبال خواهد داشت که از آنجمله میتوان به از دست دادن اعتبار و اعتماد این نهاد در جامعه اشاره کرد این در حالی است که با از دست دادن اعتماد جامعه، این نهاد، سرمایههای مادی و معنوی خود را از دست داده و در معرض فروپاشی قرار میگیرد. اما آنچه که در تدوین این شاخصها دارای اهمیت است دسته بندی جامع آنها است. ارزیابی و سنجش بخش وقف و خیریه از جنبههای مختلف بصورتهای متفاوتی انجام میگیرد و در این زمینه گستره پژوهشی وسیعی وجود دارد که میتواند مورد توجه قرار گیرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید